ایمان

مقاله متوسط
رده ناقص
از ویکی شیعه
(تغییرمسیر از ایمان به خدا)
اعتقادات شیعه
‌خداشناسی
توحیداثبات خداتوحید ذاتیتوحید صفاتیتوحید افعالیتوحید عبادیصفات ذاتصفات فعل
فروعتوسلشفاعتتبرکاستغاثه
عدل الهی
حُسن و قُبحبداءامر بین الامرین
نبوت
عصمت پیامبرانخاتمیتپیامبر اسلاممعجزهاصالت قرآن
امامت
باورهاعصمت امامانولایت تكوینیعلم غیبخلیفة‌اللهغیبتمهدویتانتظار فرجظهوررجعتامامت تنصیصی
امامانامام علیامام حسنامام حسینامام سجادامام باقرامام صادقامام کاظمامام رضاامام جوادامام هادیامام عسکریامام مهدی
معاد
برزخمعاد جسمانیحشرصراطتطایر کتبمیزان
مسائل برجسته
اهل‌بیتچهارده معصومکرامتتقیهمرجعیتولایت فقیهایمان مرتکب کبیره


ایمان اعتقاد قلبی به خدا و یگانگی او، نبوت، آموزه‌های پیامبر اکرم(ص) و دوازده امام معصوم(ع) است. فقیهان شیعه ایمان را از شرایط لازم برای مرجع تقلید، امام جماعت، قاضی و زکات‌گیرنده دانسته‌اند. بنابر نظر بیشتر عالمان شیعه، ایمان نمی‌تواند تقلیدی باشد.

متکلمان شیعه، لازمه ایمان را افزون‌بر باور به توحید، نبوت پیامبر(ص)، عدل الهی و معاد، باور به امامت امامان معصوم بعد از پیامبر دانسته‌اند. بنابر آموزه‌های قرآن کریم، ایمان متفاوت از اسلام و در مرتبه‌ای بالاتر از آن است؛ همچنین ایمان، قابلیت کم و زیاد شدن دارد و هیچ‌کسی را نمی‌توان با اکراه و اجبار به ایمان رساند.

بسیاری از عالمان شیعه، بر این باورند که اسلام اعم از ایمان است و بر این اساس، هر مؤمنی، مسلمان دانسته می‌شود؛ ولی هر مسلمانی لزوماً مؤمن نیست. برخی عالمان شیعه مانند خواجه نصیرالدین طوسی و شهید ثانی، بر این باورند که ایمان و اسلام واقعی یکی است؛ اما اسلام ظاهری در مرتبه پایین‌تری از ایمان قرار دارد.

در دین اسلام، ایمان مبتنی بر علم و معرفت پایه‌گذاری شده است. از طرفی ایمان مبتنی بر عقل است و هر دوی آنها موهبت الهی بوده که یکدیگر را تأیید می‌کنند. هم‌چنین از دیدگاه اسلام میان ایمان و عمل، ارتباط تنگاتنگی وجود دارد و عمل، نمود ظاهری ایمان است که اگر نباشد، معلوم می‌شود ایمان در قلب، ریشه ندوانیده است.

مفهوم‌شناسی

در روایات و آثار فقهی شیعه، ایمان به دو معنای عامّ و خاصّ به‌کار رفته است: معنای عام، یعنی اعتقاد قلبی به تمامی آموزه‌های پیامبر اسلام و معنای خاص، افزون‌بر معنای اول، همراه با اعتقاد به امامت و ولایت ائمه دوازده گانه است.[۱] بنابر معنای خاص از ایمان، تمامی شیعیان دوازده‌امامی، مؤمن محسوب می‌شوند.[۲]

ایمان به معنای خاصّ، در باب‌های بسیاری از فقه مانند اجتهاد و تقلید، طهارت، نماز، زکات، خمس، روزه، اعتکاف، حج، وقف، نذر، قضاء و شهادات، به کار رفته و شرط صحت و قبولی تمامی عبادت‌ها دانسته شده است.[۳] ایمان در مرجع تقلید، امام جماعت، مستحقّ زکات و خمس، قاضی، شاهد و تقسیم‌کننده اموال که از جانب حاکم شرع نصب شده، شرط شده است.[۴] گفته شده بسیاری از فقیهان در مؤذّن جماعت و نایب در حج نیز به شرط بودن ایمان تصریح کرده‌اند.[۵]

شیخ مفید، از علمای امامیه، ایمان را تصدیق قلبی، اقرار زبانی و عمل به طاعات دانسته است؛[۶] شافعی، از عالمان اهل‌سنت هم بر همین نظر است.[۷] برخی از امامیه، مانند سید مرتضی، شیخ طوسی، ابن‌میثم بحرانی، فاضل مقداد و عبدالرزاق لاهیجی معتقدند که ایمان، عمل قلبی و کار دل است و بر این اساس، ایمان همان اعتقاد قلبی به خدا، پیامبر و وحی است و مؤمن کسی است که با قلب خود معتقد باشد و اقرار زبان ضرورتی ندارد.[۸]

مصادیق

در قرآن کریم، مصادیقی برای ایمان بیان شده است؛ از جمله ایمان به خدا،[۹] ایمان به همه پیامبران،[۱۰] ایمان به آنچه از سوی خداوند بر پیامبران نازل شده است؛ مانند کتاب‌های آسمانی،[۱۱] ایمان به روز قیامت،[۱۲] ایمان به فرشتگان[۱۳] و ایمان به غیب.[۱۴]

متکلمان شیعه، لازمه ایمان را باور به توحید، عدل الهی، معاد، پیامبران و اعتقاد به امامت امامان معصوم بعد از پیامبر(ص) دانسته‌اند.[۱۵] در مقابل، معتزله معتقدند ایمان یعنی باور به توحید، عدل، اقرار به نبوت پیامبر اسلام(ص)، وعد و وعید و قیام به امر به معروف و نهی از منکر.[۱۶] اشاعره معتقدند لازمه ایمان تصدیق کردن به هر آنچه پیامبر اسلام(ص) آورده است؛ همچون یگانگی خداوند و وجوب نماز.[۱۷]

آثار و ویژگی‌ها

آیات بسیاری از قرآن، درباره ایمان و آثار و ویژگی‌های آن است؛ بر این اساس، ایمان با اسلام متفاوت است و در مرتبه‌ای بالاتر از آن قرار دارد،[۱۸] ایمان، حقیقتی است که دوست داشتن شدید خداوند را به همراه دارد،[۱۹] خداوند، مؤمنان را از «ظلمات» بیرون آورده و آنها را به عالم «نور» وارد می‌کند.[۲۰]

بر اساس قرآن کریم، ایمان، قابلیت زیاد و کم شدن دارد،[۲۱] و قلب‌های مؤمنان با آن به اطمینان و ثبات می‌رسد.[۲۲] همچنین در قرآن آمده است که هیچ انسانی را با اکراه و اجبار نمی‌توان به ایمان رساند و مؤمن ساخت.[۲۳]

در آیاتی از قرآن کریم، ‌خطاها، نقص‌ها و گناهان مؤمنان به آنها گوشزد شده و از آنان خواسته شده خود را اصلاح کنند.[۲۴]

ایمان تقلیدی

مشهور عالمان امامیه، بر این باورند که تقلید در ایمان، کافی نیست.[۲۵] معتزله و بیشتر اشاعره نیز در این باره با شیعیان هم‌نظرند.[۲۶] در مقابل، فقهای اهل سنت،[۲۷] حشویه و تعلیمیه، ایمان از روی تقلید را درست دانسته‌اند.[۲۸]

رابطه اسلام و ایمان

بسیاری از عالمان شیعه، معتقدند اسلام و ایمان دو مفهوم متفاوت‌اند و بر این اساس، اسلام اعم از ایمان است؛ یعنی هر مؤمنی مسلمان است، اما هر مسلمانی، لزوماً مؤمن نیست.[۲۹] بیشتر اشاعره نیز چنین نظری دارند.[۳۰]

با این حال، معتزله،[۳۱] بسیاری از خوارج، زیدیه،[۳۲] ابوحنیفه و پیروانش،[۳۳] و شیخ طوسی،[۳۴] تفاوت اسلام و ایمان را نپذیرفته‌اند. امین الاسلام طبرسی در تفسیر مجمع البیان ذیل آیه ۳۵ سوره احزاب [یادداشت ۱] ادعا کرده که ایمان و اسلام نزد بیشتر مفسران یکی است و تکرارش فقط برای تکرار لفظ است.[۳۵]

خواجه نصیرالدین طوسی، متکلم شیعه قرن هفتم هجری،[۳۶] شهید ثانی، فقیه بزرگ شیعه در قرن دهم هجری،[۳۷] و تفتازانی، متکلم قرن هشتم هجری،[۳۸] بر این عقیده‌اند که ایمان و اسلام واقعی یکی است، اما اسلام ظاهری متفاوت از ایمان و اعم از آن است؛‌ بر این اساس، کسانی که اسلام ظاهری دارند، لزوماً مؤمن نیستند، اما همه مؤمنان، مسلمان نیز هستند.

بنابر نظر علامه طباطبایی (۱۲۸۱-۱۳۶۰ ش)، فیلسوف و مفسر، اسلام و ایمان، درجاتی دارند و رسیدن به هر مرتبه از اسلام، شرط رسیدن به مرتبه بعدی از ایمان است؛ چنان‌که نخستین مرتبه اسلام، پذیرش ظاهر اوامر و نواهی الهی است و پس از آن، اولین مرتبه ایمان، یعنی اعتقاد قلبی و باور به مضمون شهادتین است که به انجام احکام فرعی اسلام منجر می‌شود.[۳۹]

رابطه ایمان و معرفت(علم)

بین ایمان و معرفت تلازمی وجود ندارد زیرا ممکن است که در برخی از موارد علم و آگاهی محقق شود اما ایمان تحقق نیابد. به طور مثال در داستان سجده نکردن ابلیس بر آدم(ص)، گرچه او علم به عظمت الهی داشت، اما ایمان کافی در پیروی از دستور خداوند را نداشت.[۴۰] در دین اسلام، ایمان مبتنی بر علم و معرفت پایه‌گذاری شده است، برخلاف مسیحیت که انسان باید ابتدا ایمان بیاورد سپس بفهمد. این معرفت ستیزی، بازتاب تحریف دین مسیحیت می‌باشد.[۴۱]

رابطه ایمان و عقل

از دیدگاه اسلام، ایمان مبتنی بر عقل است و هر دوی آنها موهبت الهی بوده که یکدیگر را تأیید می‌کنند.[۴۲] در روایتی از امام کاظم(ع) عقل حجتی درونی و دین حجت ظاهری معرفی شده است.[۴۳] هیچ فرقه اسلامی، عقلانیت را به طور کلی انکار نکرده و اختلاف آنها تنها در قلمرو و حیطه کارکرد عقل است.[۴۴] در مذهب امامیه هم در رجوع به دین و هم در کشف احکام دینی(به طور مستقیم یا غیرمستقیم) نیاز به عقل وجود دارد و عقل یکی از منابع احکام دین معرفی شده است.[۴۵] در دین اسلام بین عقل و ایمان تعارض وجود ندارد.[۴۶]

رابطه ایمان و عمل

از دیدگاه اسلام میان ایمان و عمل، ارتباط تنگاتنگی وجود دارد و عمل، نمود ظاهری ایمان است که اگر نباشد، معلوم می‌شود ایمان در قلب، ریشه ندوانیده است.[۴۷] از این رو در آیات بسیاری، ایمان و عمل صالح با هم ذکر شده‌اند.[۴۸] جعفر سبحانی متکلم شیعی، بر این باور است که هر عملی با هر نیتی بر ایمان دلالت ندارد بلکه تنها عملی ارزشمند است که از سر ایمان و بندگی خدا نشأت بگیرد از این رو عملی که از سر نفع شخصی یا عادت و یا ریا انجام شود، مورد تأیید اسلام نیست.[۴۹]

پانویس

  1. فرهنگ فقه فارسی، «ایمان»، ج ۱، ص ۷۸۷.
  2. شهید ثانی، مسالک الافهام، ۱۴۱۴ ق، ج ۵، ص ۳۳۷-۳۳۸.
  3. نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ ق، ج ۱۵، ص ۶۳.
  4. فرهنگ فقه فارسی، «ایمان»، ج ۱، ص ۷۸۷.
  5. فرهنگ فقه فارسی، «ایمان»، ج ۱، ص ۷۸۷.
  6. فاضل مقداد، ارشاد الطالبین، ۱۴۰۵ ق، ص ۴۴۰؛ شبّر، حق الیقین، ۱۴۱۸ ق، ص ۵۵۸، ۵۵۹.
  7. خمیس، اصول الدین عند الإمام ابوحنیفة، ۱۴۱۶ ق، ص ۴۱.
  8. سید مرتضی، الذخیرة فی علم الکلام، ۱۴۱۱ ق، ص ۵۳۶، ۵۳۷؛ بحرانی، قواعد المرام فی علم الکلام، ۱۴۰۶ ق، ص ۱۷۰؛ فاضل مقداد، ارشاد الطالبین، ۱۴۰۵ ق، ص ۴۴۲؛ فاضل مقداد، اللوامع الإلهیة فی المباحث الکلامیة، ۱۳۸۰ ش، ص ۴۴۰؛ لاهیجی، سرمایه ایمان، ۱۳۶۴ ش، ص ۱۶۵.
  9. سوره بقره، آیه ۲۵۶ و ۱۸۶؛ سوره آل‌عمران، آیه ۵۲، ۱۱۰، ۱۹۳؛ سوره نساء، آیه ۱۷۵ و...
  10. سوره آل‌عمران، آیه ۱۷۹؛ سوره حدید، آیه ۱۹؛ سوره بقره، آیه ۱۷۷؛ سوره نساء، آیه ۱۳۶.
  11. سوره بقره، آیه ۱۳۶؛ سوره نساء، آیه ۱۶۲.
  12. سوره بقره، آیه ۶۲، ۸، ۱۲۶، ۲۲۸، ۲۳۲، ۲۶۴.
  13. سوره بقره، آیه ۲۸۵ و ۱۷۷.
  14. سوره بقره: آیه ۴.
  15. غزالی، قواعد العقائد، ۱۴۰۵ ق، ص ۱۴۵؛ شهید ثانی، حقایق الإیمان، ۱۴۰۹ ق، ص ۱۴۴ و ۱۶۴.
  16. غزالی، قواعد العقائد، ۱۴۰۵ ق، ص ۱۴۵.
  17. تفتازانی، شرح المقاصد، ۱۴۰۹ ق، ج ۵، ص ۱۷۷؛ ایجی، کتاب مواقف، ۱۴۱۷ ق، ج ۳، ص ۵۲۷.
  18. سوره حجرات، آیه ۱۴.
  19. سوره بقره، آیه ۱۶۵.
  20. سوره بقره، آیه ۲۵۷.
  21. سوره توبه، آیه ۹ و ۱۲۴.
  22. سوره رعد، آیه ۱۳ و ۲۸.
  23. سوره بقره، آیه ۲۵۶.
  24. سوره صف، آیه ۲؛ سوره منافقون، آیه ۹؛ سوره ممتحنه، آیه ۱؛ سوره حجرات، آیه ۱-۱۲؛ سوره مجادله، آیه ۹.
  25. شهید ثانی، حقایق الإیمان، ۱۴۰۹ ق، ص ۵۹.
  26. تفتازانی، شرح المقاصد، ۱۴۰۹ ق، ج ۵، ص ۲۸۸.
  27. تفتازانی، شرح المقاصد، ۱۴۰۹ ق، ج ۵، ص ۲۱۸.
  28. شهید ثانی، حقایق الإیمان، ۱۴۰۹ ق، ص ۵۹.
  29. شیخ مفید، اوائل المقالات، انتشارات داوری، ص ۵۴.
  30. باقلانی، تمهید الاوائل و تلخیص الدلایل، ۱۴۱۴ ق، ص ۳۹۱.
  31. معتزلی، شرح الاصول الخمسة، ۱۴۰۸ ق، ص ۷۰۵.
  32. شیخ مفید، اوائل المقالات، انتشارات داوری، ص ۵۴.
  33. خمیس، اصول الدین عند الإمام ابوحنیفة، ۱۴۱۶ ق، ص ۴۳۵، ۴۳۶.
  34. شیخ طوسی، التبیان، دار احیاء التراث العربی، ج ۲، ص ۴۱۸.
  35. طبرسی، تفسیر مجمع البیان، الناشر دار المعرفة، ج ۸، ص ۵۶۱.
  36. خواجه نصیرالدین طوسی، قواعد العقائد، ۱۴۱۶ ق، ص ۱۴۳، ۱۴۲.
  37. شهید ثانی، حقایق الإیمان، ۱۴۰۹ ق، ص ۱۲۰، ۱۲۱.
  38. تفتازانی، شرح المقاصد، ۱۴۰۹ ق، ج ۵، ص ۲۰۷.
  39. طباطبائی، المیزان، ۱۳۹۳ ق، ج ۱، ص ۳۰۱، ۳۰۳.
  40. سبحانی، انديشه اسلامي (۱)، ۱۳۹۱ ش، ص ۴۲-۴۳.
  41. سبحانی، انديشه اسلامي (۱)، ۱۳۹۱ ش، ص ۴۴.
  42. سبحانی، انديشه اسلامي (۱)، ۱۳۹۱ ش، ص ۴۴.
  43. کافی، اصول دین، ۱۴۰۱ ق، ج ۱، ص ۱۶.
  44. سبحانی، انديشه اسلامي (۱)، ۱۳۹۱ ش، ص ۴۵.
  45. سبحانی، انديشه اسلامي (۱)، ۱۳۹۱ ش، ص ۴۷.
  46. سبحانی، انديشه اسلامي (۱)، ۱۳۹۱ ش، ص ۴۷.
  47. سبحانی، انديشه اسلامي (۱)، ۱۳۹۱ ش، ص ۴۸.
  48. سبحانی، انديشه اسلامي (۱)، ۱۳۹۱ ش، ص ۴۸.
  49. سبحانی، انديشه اسلامي (۱)، ۱۳۹۱ ش، ص ۴۹-۵۰.

یادداشت

  1. اِنَّ الْمُسْلِمِينَ وَالْمُسْلِمَاتِ وَالْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ وَالْقَانِتِينَ وَالْقَانِتَاتِ وَالصَّادِقِينَ وَالصَّادِقَاتِ وَالصَّابِرِينَ وَالصَّابِرَاتِ وَالْخَاشِعِينَ وَالْخَاشِعَاتِ وَالْمُتَصَدِّقِينَ وَالْمُتَصَدِّقَاتِ وَالصَّائِمِينَ وَالصَّائِمَاتِ وَالْحَافِظِينَ فُرُوجَهُمْ وَالْحَافِظَاتِ وَالذَّاكِرِينَ اللَّهَ كَثِيرًا وَالذَّاكِرَاتِ أَعَدَّ اللَّهُ لَهُمْ مَغْفِرَةً وَأَجْرًا عَظِيمًا

منابع

  • ایجی، عضد الدین، کتاب المواقف، تحقیق عبدالرحمن عمیرة، بیروت، دارالجیل، ۱۴۱۷ ق.
  • باقلانی، محمد بن طبیب، تمهید الأوائل و تلخیص الدلایل، تحقیق عماد الدین احمد حیدر، بیروت، مؤسسة الکتب الثقافیة، ۱۴۱۴ ق.
  • بحرانی، میثم بن علی، قواعد المرام فی علم الکلام، تحقیق سید احمد حسینی، قم، مکتبة آیة اللّه العظمی مرعشی نجفی، ۱۴۰۶ ق.
  • تفتازانی، مسعود، شرح المقاصد، تحقیق دکتر عبد الرحمن عمیرة، قم، منشورات الرضی، ۱۴۰۹ ق.
  • خمیس، محمد عبد الرحمن، اصول الدین عند الإمام ابوحنیفة، ریاض، دار الصمیعی للنشر و التوزیع، ۱۴۱۶ ق.
  • خواجه نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد، قواعد العقائد، تحقیق علی ربانی گلپایگانی، قم، مرکز مدیریت حوزه علمیه قم، ۱۴۱۶ ق.
  • سبحانی، جعفر و محمد محمدرضایی، انديشه اسلامي (۱)، قم، نشر معارف، ۱۳۹۱ ش.
  • سید مرتضی، علی بن الحسین، الذخیرة فی علم الکلام، تحقیق سید احمد حسینی، قم، مؤسسه نشر اسلامی، ۱۴۱۱ ق.
  • شبّر، سید عبدالله، حق الیقین فی معرفة اصول الدین، بیروت، الأعلمی، ۱۴۱۸ ق.
  • شهید ثانی، زین الدین بن علی، مسالک الافهام الی تنقیح شرائع الاسلام، قم، مؤسسةالمعارف الاسلامی، ۱۴۱۴ ق.
  • شهید ثانی، زین الدین علی، حقایق الایمان، تحقیق سید مهدی رجایی، قم، مکتبة آیة اللّه العظمی مرعشی نجفی، ۱۴۰۹ ق.
  • صدوق، محمد بن علی بن بابویه، عیون اخبارالرضا، تصحیح وتعلیق: حسین اعلمی، بیروت، موسسه اعلمی، بی تا.
  • شیخ طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بی تا.
  • طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، الاعلمی، ۱۳۹۳ ق.
  • غزالی، محمد بن محمد، قواعد العقائد، تحقیق و تعلیق موسی محمد علی، بیروت، عالم الکتب، ۱۴۰۵ ق.
  • فاضل مقداد، ارشاد الطالبین إلی نهج المسترشدین، تحقیق سید مهدی رجایی، قم، کتابخانه آیة اللّه العظمی مرعشی نجفی، ۱۴۰۵ ق.
  • فاضل مقداد، اللوامع الإلهیة فی المباحث الکلامیة، تحقیق سید محمدعلی قاضی طباطبایی، قم، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۳۸۰ ش.
  • کلینی، محمدبن یعقوب، اصول کافی، چاپ علی‌اکبر غفاری، بیروت، ۱۴۰۱ ق.
  • لاهیجی، عبد الرزاق، سرمایه ایمان، تصحیح صادق لاریجانی، تهران، الزهراء، ۱۳۶۴ ش.
  • معتزلی، عبد الجبار، شرح الاصول الخمسة، تعلیق احمد بن حسین بن ابوهاشم، تحقیق عبدالکریم عثمان، قاهره، مکتبة وهبة، ۱۴۰۸ ق.
  • نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، تصحیح: عباس قوچانی و علی آخوندی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۴ ق.
  • هاشمی شاهرودی، سید محمود، مؤسسه دایرة المعارف فقه اسلامی، مدخل ایمان.

پیوند به بیرون