پرش به محتوا

عبدالله بن عبدالمطلب: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی شیعه
imported>Eahmadian
imported>Eahmadian
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۲: خط ۴۲:
| پانویس            =
| پانویس            =
}}
}}
'''عبداللّه بن عبدالمُطَّلِب'''، پدر [[پیامبر اسلام]] است که گفته اند به پیشه بازرگانی مشغول بوده است. وی قبل از تولد فرزندش، و به گفته برخی، اندکی پس از تولد او درگذشت. عبدالله بنابر نظریه رسمی شیعه٬ بر خلاف نظریه اهل سنت٬‌ موحد بوده است.
'''عبداللّه بن عبدالمُطَّلِب'''، پدر [[پیامبر اسلام]] که گفته اند به پیشه بازرگانی مشغول بوده و قبل از تولد فرزندش، و به گفته برخی، اندکی پس از تولد او درگذشته است. عبدالله بنابر نظریه رسمی شیعه٬ بر خلاف نظریه اهل سنت٬‌ موحد بوده است.


== نسب و کنیه ==
== نسب و کنیه ==

نسخهٔ ‏۱۱ ژانویهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۱۹:۰۰

عبداللّه بن عبدالمُطَّلِب
اطلاعات کلی
نامعبداللّه بن عبدالمطّلب بن هاشم.
خویشاوندان
سرشناس
پیامبر اسلام • آمنهعبدالمطلب
اطلاعات دیگر
پیشهتجارت


عبداللّه بن عبدالمُطَّلِب، پدر پیامبر اسلام که گفته اند به پیشه بازرگانی مشغول بوده و قبل از تولد فرزندش، و به گفته برخی، اندکی پس از تولد او درگذشته است. عبدالله بنابر نظریه رسمی شیعه٬ بر خلاف نظریه اهل سنت٬‌ موحد بوده است.

نسب و کنیه

عبداللّه بن عبدالمطّلب بن هاشم. عبدالله کوچک‌ترین پسران عبدالمطلب بود. عبدالله، ابوطالب (پدر امیرالمؤمنین)، زبیر و پنج نفر از دختران عبدالمطّلب از یک مادر بودند. مادر آنان فاطمه دختر عمرو بن عائذ مخزومی بود؛ یکی از پنج فاطمه‌ای که در نَسَب رسول خدا(ص) بوده‌اند.[۱]

کنیه او را «‌أبوقشم‌» و «‌أبومحمّد‌» و «‌ابواحمد‌» و لقبش را «‌ذبیح‌» نوشته‌اند.

داستان ذبح

گفته شده هنگامی که عبدالمطلب مشغول کندن چاه زمزم بود، فقط یک پسر داشت. در این زمان، قریش به مخالفت با او پرداختند و مدعی شدند آنان نیز باید در این افتخار با او سهیم شوند. عبدالمطّلب وقتی مخالفت قریش و اعتراض‌های آنان را دید و مشاهده کرد که برای دفاع از خودش، یک پسر بیش ندارد، پس با خود نذر کرد اگر خداوند ده پسر به او بدهد، یکی از آنان را در راه خدا ـ و در کنار خانه کعبه ـ قربانی کند. هنگامی که تعداد پسران او به ده رسید، برای انجام نذرش قرعه‌انداخت و قرعه به نام عبدالله درآمد؛ اما مردم با این عمل مخالفت کردند. تصمیم بر این شد که عبدالله را با ده شتر برابر کنند، آن‌گاه میان آنها قرعه بزنند، پس اگر به نام شتران درآمد که عبدالله نجات یافته و شتران را بکشند و اگر به نام عبدالله درآمد، ده شتر دیگر اضافه کنند و قرعه بزنند و همچنان بر شتران بیفزایند تا وقتی که قرعه به نام شتران درآید. قرعه تا ده بار ادامه یافت تا در نهایت هنگامی که بین عبدالله و صد شتر قرعه کشیدند، قرعه به نام شترها درآمد.[۲]

پیامبر در روایتی به این قضیه اشاره کرده است: «‌أنا ابنُ الذَبیحَین: من فرزند دو قربانی‌ام». امام رضا(ع) درباره این روایت می‌فرماید: منظور از دو قربانی یکی اسماعیل است و دیگری عبدالله.[۳]

علی دوانی جریان نذر عبدالمطلب را افسانه و ساخته ذهن امویان می‌داند که به قصد لطمه‌زدن به پیامبر(ص) و حضرت علی(ع) ساختند.[۴]

ازدواج با آمنه

طبق برخی نقل‌ها، در همان روزِ ماجرای قربانی و پس از قربانی کردن یکصد شتر، عبدالمطلب عبدالله را برداشت و یکسر به خانه وَهَب بن عبد مَناف رفت که در آن روز بزرگ قبیله خود یعنی قبیله بنی زُهره بود و دختر او آمنه بنت وهب را که در آن روز بزرگ‌ترینِ زنان قریش از نظر نسب و مقام بود، به ازدواج عبدالله درآورد؛[۵] ولی طبق گفته برخی دیگر، این ازدواج یک سال پس از داستان ذبح عبدالله انجام شده است.[۶]

ایمان عبدالله

مسلمانان درباره ایمان عبدالله اختلاف نظر دارند. گروه‌هایی از اهل سنت او را کافر می‌دانند؛ اما بیشتر عالمان امامیه (و برخی مدعی شده‌اند همهٔ علمای امامیه) معتقدند اجداد پیامبر تا آدم(ع) همگی یکتاپرست و مؤمن بوده‌اند.[۷]

امام صادق(ع) می‌فرماید: «جبرئیل علیه‌السلام بر پیغمبر نازل شد و گفت:‌ای محمد! پروردگارت به تو سلام می‌رساند و می‌فرماید: من آتش دوزخ را حرام کردم بر پشتی (صُلب) که تو را فرود آورد، و شکمی که به تو آبستن شد و دامانی که تو را پروراند: آن پشت، پشت عبداللَّه بن عبدالمطلب است و شکمی که به تو آبستن شد، آمنه بنت وهب و اما دامانی که تو را پروراند، دامان ابوطالب ـ و طبق روایت ابن فضال ـ و فاطمه بنت اسد است».[۸]

درگذشت

تصویری قدیمی از محل دفن عبدالله بن عبدالمطلب در مسجد دار النابغه

وفات عبدالله بنابر نظریه مشهور، پیش از میلاد رسول خدا بوده است؛[نیازمند منبع] اما یعقوبی همین نظریه مشهور را خلاف اجماع دانسته و به موجب روایتی از امام صادق(ع)، وفات او را دو ماه پس از ولادت رسول خدا دانسته است. کلینی نیز همین قول را برگزیده [۹] و سپس قول به یک سال پس از ولادت پیامبر را از دیگران نقل کرده است. ۲۸ ماه پس از ولادت پیامبر و هفت ماه پس از آن هم نقل شده است.[۱۰] به علاوه مسعودی قول یک ماه پس از تولد و سال دوم تولد را نیز نقل کرده است.[۱۱]

علت وفات عبداللّه را در مدینه چنین نوشته‌اند: عبدالله برای تجارت با کاروان قریش رهسپار شام شد و در بازگشت بر اثر بیماری، در مدینه در میان «‌بنی عدی بن النجّار‌» توقف کرد. او یک ماه بستری بود. چون کاروان قریش به مکه رفتند و عبدالمطّلب از حال وی جویا شد، بزرگ‌ترین فرزند خود حارث را نزد وی به یثرب فرستاد، اما «‌حارث‌» هنگامی به یثرب رسید که «‌عبداللّه‌» وفات کرده بود.

از «‌عبداللّه‌» کنیزی به نام «‌ام أیمَن »، پنج شتر، یک گله گوسفند، شمشیری کهن و پولی نیز به جای ماند که رسول خدا آنها را ارث برد.[۱۲]

بارگاه عبدالله و تخریب آن

«عبداللّه‌» پدر رسول خدا در ۲۵ سالگی، در یثرب نزد دایی‌های پدرش در طایفۀ «‌بنی النجّار‌» در خانه‌ای معروف به «‌دار النابغه‌» وفات کرد (و نیز در همانجا دفن شد).[۱۳] این مکان بعدها تبدیل به مسجد شده و برطبق روایات پیامبر اکرم در آنجا نماز خوانده و قبر پدر خویش را زیارت نموده اند.[۱۴]

در قرن دهم، در مسجد برای مقبره عبدالله بقعه‌ای نسبتاً رفیع و بنایی وسیع به وسیله بعضی از سلاطین عثمانی ساخته شد و ضریحی بر روی قبر وی نصب و محرابی در کنار همان ضریح ایجاد گردید و این بقعه تا روی کار آمدن وهابیان یکی از امکنه و بقاع مورد توجّه برای زائرین در مدینه به شمار می‌آمد.

ابراهیم پاشا رفعت مصری می‌نویسد: «من الأضرحة الّتی فی خارج البقیع، ضریح لعبدالله بن عبدالمطلّب والد النبی...»؛ از ضریح‌هایی که در خارج بقیع قرار دارد ضریح عبدالله بن عبدالمطلب پدر پیامبر است».[۱۵]

از نویسندگان فارسی زبان فرهاد میرزا[۱۶] نایب الصدر شیرازی[۱۷] و سید اسماعیل مرندی[۱۸] و تعدادی دیگر از سفرنامه نویسان، بقعه عبدالله را یکی از بقاع در مدینه معرّفی نموده‌اند. با اینکه وهابی‌ها پس از تسلّط، همه بقعه‌های موجود در بقیع و خارج بقیع را تخریب نمودند امّا ساختمان بقعه عبدالله تا سال ۱۳۵۵ش همچنان باقی بود.


زیارت قبر عبدالله بن عبدالمطلب در مدینه از مستحبات شمرده شده است.[۱۹]

پانویس

  1. ر.ک: ترجمۀ تاریخ یعقوبی، ج۱، ص۵۲۰ و ابن اثیر، الکامل، ج۲، ص۳۳
  2. ابن هشام، السیره، ص۱۰۳
  3. مجلسی، بحار الانوار، ج۱۲، ص۱۲۲.
  4. دوانی، تاریخ اسلام ازآغازتاهجرت، ص۵۴.
  5. ابن هشام، السیره، ج۱، ص۱۵۶.
  6. آیتی، تاریخ پیامبر اسلام، ص۴۲.
  7. عاملی، الصحیح من سیرة النبی الاعظم، ج۲، ۷۵.
  8. کلینی، الکافی، ج۱، ص۴۴۶.
  9. کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۴۳۹.
  10. ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۱۳؛ مجلسی، بحار الانوار، ج۱۵ ، ص۱۲۵.
  11. مسعودی، التنبیه و الاشراف، ص ۱۹۶.
  12. مجلسی، بحار، ج ۱۵ ، ص ۱۲۵ ، ابن اثیر، اسد الغابه، ج ۱ ، ص ۱۴ 
  13. ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۲، ص۱۰.
  14. تاریخ المدینة ابن شبه، ج۱، ص۱۱۷-۱۱۶؛ تاریخ طبری، ج۲، ص۷۶
  15. مرآت الحرمین، ج۱، ص۴۲۷
  16. سفرنامه، ص۱۵۲
  17. سفرنامه، ص۲۳۲
  18. توصیف مدینه، فصلنامه میقات حج، شماره ۵، ص۱۱۷
  19. کاشف الغطاء، قلائد الدرر فی مناسک من حج و اعتمر، ص۱۰۱ و ۱۱۴.

منابع

  • آیتی، محمد ابراهیم، تاریخ پیامبر اسلام صلّی الله علیه و آله و سلّم، تجدیدنظر و اضافات و کوشش: ابوالقاسم گرجی، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۷۸.
  • ابن‌اثیر، اسد الغابه فی معرفه الصحابه، بيروت، دار الفکر.
  • ابن‌اثیر، الکامل فی التاریخ، بیروت، دار صادر - دار بیروت، ۱۳۸۵ق/ ۱۹۶۵.
  • ابن هشام، السیرة النبویة، ترجمه سید هاشم رسولی‏، تهران، انتشارات کتابچی، چ پنجم، ۱۳۷۵ش.   
  • دوانی، علی؛ تاریخ اسلام ازآغازتاهجرت، قم، دفترانتشارات اسلامی، چاپ هشتم، ۱۳۷۳ش.
  • العاملی، سید جعفرمرتضی، الصحیح من سیرة النبی الاعظم، طبعة الخامسه، بیروت، المرکز الاسلامی للدراسات، ۱۴۲۷ق/۲۰۰۶م.
  • کاشف الغطاء، احمد، قلائد الدرر فی مناسک من حج و اعتمر، نجف: مؤسسه کاشف الغطاء.
  • مسعودی، تنبیه الاشراف، تصحیح عبدالله اسماعیل الصاوى، القاهرة، دار الصاوی، [بى‌تا](افست قم: مؤسسة نشر المنابع الثقافة الاسلامیة).
  • مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار،
  • یعقوبی، احمد بن اسحاق، تاریخ یعقوبی، محمدابراهیم آیتی، تهران، شرکت انتشارات علمی فرهنگی،  ۱۳۷۱ش.