عمرو بن عبدود

مقاله نامزد خوبیدگی
از ویکی شیعه
(تغییرمسیر از عمرو بن عبد ود)
عمرو بن عبدود
مشخصات فردی
نسب/قبیلهتیره بنی‌عامر بن لؤی - قریش
درگذشتدر جنگ خندق -مدینه
نحوه درگذشتبه دست امام علی(ع)
مشخصات دینی
حضور در جنگ‌هاجنگ بدر (بنا بر روایتی)
دلیل شهرتکشته‌شدن به دست امام علی(ع)
نقش‌های برجستهجنگجو


عَمرو بن عَبدِوُدّ یا عَمرو بن عَبدِوَدّ (کشته‌شده در سال ۵ق) از برترین جنگجویان قریش که در جنگ خندق به دست امام علی(ع) کشته شد. بنابر برخی روایات، پیامبر(ص) ضربه علی بن ابی‌طالب(ع) بر عمرو بن عبدود را در این جنگ، برتر از عبادت همه جِنیان و انسان‌ها دانسته است. ابن تیمیه، عالم اهل سنت و پایه‌گذار سلفیه، وجود عمرو بن عبدود را رد کرده است. برخی محققان، انگیزه ابن تیمیه را انکار فضایل امام علی(ع) دانسته‌اند.

بر اساس روایتی از کتاب مناقب آل ابی‌طالب، نوشته ابن‌شهرآشوب، امام علی(ع) در خلال جنگیدن با عمرو بن عبدود، پس از آنکه عمرو، آب دهان بر چهره‌اش انداخت، چند لحظه از جنگیدن دست کشید تا خشم خود را فرونشاند، و سپس عمرو را کشت.

کشته‌شدن در جنگ خندق

درباره تولد و زندگی عمرو بن عبدود، اطلاعاتی در منابع تاریخی و روایی وجود ندارد، جز اینکه او از تیره بنی عامر بن لؤی از قریش بوده است.[۱] وی چنانکه در منابع شیعه و سنی آمده، در جنگ احزاب (خندق) در سال پنجم هجری قمری، همراه با عکرمة بن ابی‌جهل، هبیرة بن ابی‌وهب، نوفل بن عبدالله بن مغیرة و ضرار بن خطاب، به سختی از خندقی که مسلمانان کنده بودند گذشت.[۲] عمر بن عبدود که سومین جنگجوی قریش،[۳] و مساوی با هزار جنگجو دانسته می‌شد،[۴] مبارز می‌طلبید و مسلمانان را تحقیر کرد و گفت: صدایم گرفت از بس فریاد مبارزطلبی در میانتان سر دادم.[۵] [یادداشت ۱] بنابر نقل منابع، علی بن ابی‌طالب، پس از هر بار مبارزطلبیِ عمرو بن عبدود، برای جنگیدن با وی بلند می‌شد،؛ اما به خواست پیامبر، می‌نشست؛ تا آنکه پیامبر به امام علی(ع) اجازه مبارزه داد و عمامه خود را بر سر او بست و شمشیرش را به وی داد تا با عَمرو بجنگد.[۶]

ضربه امام علی(ع)

امام علی(ع)، ابتدا عمرو بن عبدوُد را دعوت کرد تا به یگانگی خدا و رسالت شهادت دهد و پس از آنکه او نپذیرفت، از او خواست که از همان راهی که آمده بازگردد و وقتی قبول نکرد، به او گفت از اسب فرود آید و مبارزه کند و او پذیرفت و حتی براساس نقل ابن‌ابی‌الحدید اسب خویش را پی کرد[۷] و یا این که زخمی به صورت اسبش زد و اسب گریخت.[۸] بنابر نقل جابر بن عبدالله انصاری که همراه امام علی(ع) بوده است، جنگ بین علی بن ابی‌طالب و عمرو بن عبدود بالا گرفت، تا آنکه صدای تکبیر علی(ع) بلند شد و مسلمانان دریافتند عمرو بن عبدود کشته شده است.[۹] جابر بن عبدالله که شاهد این صحنه بوده فرار دیگر مشرکان پس از کشته شدن عمرو به کشته شدن جالوت توسط داود و شکست سپاه جالوت تشبیه کرده است.[۱۰] [یادداشت ۲]بر اساس منابع تاریخی، علاوه بر عمرو بن عبدود، پسرش حِسْل نیز به دست امام علی(ع) کشته شد.[۱۱] در برخی گزارش‌ها آمده که امام علی(ع) پس از کشتن عمرو بن عبدود سر او را برابر رسول خدا(ص) گذاشت در این هنگام ابوبکر و عمر برخاستند و صورت علی (ع) را بوسیدند و پیامبر(ص) که خوشحالی در سیمایش آشکار بود فرمود: این پیروزی (واقعی) است یا فرمود: این نخستین پیروزی است و شوکت و هیبت مشرکان از میان رفت و از امروز به بعد آنان دیگر با ما نمی‌جنگند و این ما هستیم که با آنان می‌جنگیم.[۱۲]

بنابر آنچه در کتاب مناقب آل ابی‌طالب، نوشته ابن شهر آشوب مازندرانی(درگذشته ۵۸۸ق) به نقل از امام علی(ع) آمده، عمرو بن عبدود در خلال مبارزه با امام علی(ع)، بر چهره او آب دهان انداخت، و علی بن ابی‌طالب برای پرهیز از آنکه کشتن عمرو بن عبدود، از روی خشم و تَشفّی خاطر باشد، چند لحظه او را رها می‌کند و پس از فرونشاندن خشم خود، عمرو را در راه خدا به قتل رساند.[۱۳] در شعر مولوی (درگذشته ۶۷۲ق) که با این بیت شروع می‌شود: «از علی آموز اخلاص عمل/ شیر حق را دان منزه از دغل»، روایت مذکور بیان شده است.[۱۴]

از علی آموز اخلاص عمل
شیر حق را دان مطهّر از دغل
در غزا بر پهلوانی دست یافت
زود شمشیری بر آورد و شتافت
او خدو انداخت در روی علی
افتخار هر نبی و هر ولی
آن خدو زد بر رخی که روی ماه
سجده آرد پیش او در سجده‌گاه
در زمان انداخت شمشیر آن علی
کرد او اندر غزااَش کاهلی
گشت حیران آن مبارز زین عمل
وز نمودن عفو و رحمت بی‌محل
گفت بر من تیغ تیز افراشتی
از چه افکندی مرا بگذاشتی
آن چه دیدی؟ بهتر از پیکار من
تا شدی تو سست در اِشکار من
آن چه دیدی؟ که چنین خشمت نشست
تا چنان برقی نمود و باز جست
گفت من تیغ از پی حق می‌زنم
بندهٔ حقم نه مأمور تنم
شیر حقم، نیستم شیر هوا
فعل من بر دین من باشد گوا [۱۵]


در منابع روایی، از پیامبر(ص) نقل شده است که ضربه علی(ع) بر عمرو بن عبدود در جنگ خندق، بافضیلت‌ تر از عبادت جن و اِنس است.[۱۶]در برخی روایات در منابع اهل‌سنت از پیامبر (ص) است که پس از ضربتی که امام علی(ع) به عمرو زد به او فرمود: ای علی مژده باد بر تو که ضربت امروز تو بر اعمال امت من برتری و رجحان دارد.[۱۷] و در دیگر روایت حاکم نیشابوری، در المستدرك علي الصحيحين، از پیامبر (ص) نقل کرده است که ضربت علی(ع) با فضیلت تر از اعمال امت من تا روز قیامت است.[۱۸]امام علی(ع) پس از کشتن عمرو بن عبدود از لوازم شخصی او چیزی را برنداشت وقتی از او پرسیدند که چرا چنین نکردی و زره او را که نمونه در عرب نداشت برنداشتی فرمود: منم شرم کردم که زشتی ها بدن پسر عمویم را نمایان سازم.« إنّي استحيتُ أن أكشِفَ عن سوأة ابن عمّي » [۱۹] [یادداشت ۳]خواهر «عمرو» نیز پس از آگاه شدن از این ماجرا گفت: هرگز تأسف نمی‌خورم که برادرم کشته شد، زیرا به دست فردی کریم کشته شده است و اگر غیر از آن بود تا جان داشتم اشک می‌ریختم. [۲۰]

تشکیک در وجود عمرو

ابن‌تیمیه عالم اهل سنت و پایه‌گذار سلفیه در وجود عمرو بن عبدود تردید وارد کرده است؛[۲۱] به باور او، در هیچ‌کدام از غزوه‌های بدر و احد و همچنین در غزوه‌های دیگر و سریه‌ها، اثری از نام عمرو بن عبدود نیست و آنچه درباره او در جنگ خندق نقل شده، در هیچ‌کدام از صحیحَین، یعنی صحیح مسلم و صحیح بخاری، نیامده است.[۲۲] با این‌حال، حضور عمرو بن عبدود در غزوه خندق، در منابع تاریخی مانند تاریخ طبری[۲۳] و تاریخ الاسلام ذهبی[۲۴] ذکر شده و حاکم نیشابوری از عالمان اهل سنت، در کتاب المستدرک علی الصحیحین، روایتی حاکی از حضور عمرو بن عبدود در غزوه بدر و مجروح شدن او نقل کرده است.[۲۵] همچنین در منابع تاریخی اشعاری از حسان بن ثابت صحابی پیامبر درباره افتخار کردن به قتل عمرو به دست امام علی،[۲۶] و نیز اشعاری در سوگ او از مسافع بن عبدمناف،[۲۷] هبیرة بن ابی‌وهب[۲۸] از همراهان عمرو بن عبدود که از خندق عبور کرده بود،[۲۹] و خواهر عمرو[۳۰] نقل شده است.

برخی پژوهشگران این تردید وارد کردنِ ابن‌تیمیه را ناشی از انگیزه او برای انکار فضایل امام علی(ع) دانسته‌اند.[۳۱]

پانویس

  1. برای نمونه نگاه کنید به: ابن‌هشام، سیرة النبی، ۱۳۸۳ق، ج۳، ص۷۳۲؛ ابن‌عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۴۲، ص۷۸؛ ابن‌اثیر، الکامل فی التاریخ، ۱۳۸۵ق، ج۲، ص۱۸۱.
  2. طبری، تاریخ الطبری، ۱۳۸۷ق، ج۲، ص۵۷۳-۵۷۴؛ شیخ مفید، الإرشاد، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۱۰۰.
  3. حاکم نیشابوری، المستدرک، ۱۴۱۱ق، ج۳، ص۳۴، ح۴۳۲۹.
  4. ابن‌شهرآشوب، مناقب آل ابی‌طالب، ۱۳۷۵ق، ج۲، ص۳۲۴.
  5. شیخ مفید، الإرشاد، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۱۰۰.
  6. شیخ مفید، الإرشاد، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۱۰۰.
  7. ابن‌ابی‌الحدید، شرح نهج‌البلاغه، ۱۴۰۴ق، ج۱۹، ص۶۴.
  8. شیخ مفید، الإرشاد، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۱۰۰و۱۰۱.
  9. شیخ مفید، الإرشاد، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۱۰۲.
  10. شیخ مفید، الإرشاد، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۱۰۲.
  11. ابن کثیر، البدایه والنهایه،۱۴۰۷ق، ج۴، ص۱۱۶؛ عاملی، الصحیح من سیرة النبی الأعظم، ۱۴۲۶ق، ج۱۱، ص۱۶۰.
  12. ابن‌ابی‌الحدید، شرح نهج‌البلاغه، ۱۴۰۴ق، ج۱۹، ص۶۲.
  13. ابن شهرآشوب، مناقب آل ابی‌طالب، ۱۳۷۵ق، ج۱، ص۳۸۱.
  14. همایی، مولوی‌نامه، ۱۳۸۵ش، ج۱، ص۵۲-۵۴.
  15. مولوی، مثنوی معنوی، بی‌تا، ص۱۸۳-۱۸۷.
  16. علامه حلی، نهج الحق، ۱۹۸۲م، ص۲۳۴.
  17. قندوزی، ينابيع المودة، ۱۴۲۲ق، ج۱، ص۲۸۴.
  18. حاکم نیشابوری، المستدرك، ۱۴۱۱ق، ج۳، ص۳۴.
  19. مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۱۰۴.
  20. سبحانی، فروغ ابدیت، ۱۳۸۵ش، ج۱، ص۶۲۸.
  21. ابن‌تیمیة، منهاج السنة النبویة، ۱۴۰۶ق، ج۸، ص۱۰۵-۱۱۰.
  22. ابن‌تیمیة، منهاج السنة النبویة، ۱۴۰۶ق، ج۸، ص۱۰۹.
  23. طبری، تاریخ الطبري، ۱۳۸۷ق، ج۲، ص۵۷۳.
  24. ذهبی، تاریخ الاسلام، ۱۴۱۰ق، ج۲، ص۲۹۰.
  25. حاکم نیشابوری، المستدرک، ۱۴۱۱ق، ج۳، ص۳۴، ح۴۳۲۹.
  26. ابن‌هشام، السیرة النبویه، دار المعرفه، ص۲۶۸-۲۶۹.
  27. ابن‌هشام، السیرة النبویه، دار المعرفه، ج۲، ص۲۶۶-۲۶۷.
  28. ابن‌هشام، السیرة النبویه، دار المعرفه، ج۲، ص۲۶۷-۲۶۸.
  29. طبری، تاریخ الطبری، ۱۳۸۷ق، ج۲، ص۵۷۳-۵۷۴.
  30. شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۱۰۶-۱۰۹.
  31. جمعی از نویسندگان، امام علی(ع)، سازمان حج و زیارت، ج۲، ص۱۴۸.

یادداشت

  1. نیرومندی و مبارزطلبی همراه با جسارت عمرو بن عبدود در حدی که بود هیچ یک از مسلمانان داوطلب هماوردی با او نبود در تاریخ آمده که هنگام مبارزطلبی عمرو سکوت بر جبهه مسمانان حاکم شده بود. (علامه مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۳۹، ص۴.) شمشیر عمرو بن عبدود نیز به شعله‌ای از آتش تشبیه شده که کنایه از برّاق بودن و بُرّندگی فوق‌العاده آن است. (حاکم نیشابوری، المستدرک، ۱۴۱۱ق، ج۳، ص۳۴.)
  2. فَهَزَمُوهُمْ بِاِذْنِ أللّهِ وَقَتَلَ دَاوُدُ جَالُوتَ سوره بقره آیه ۲۵۱
  3. بر اساس فقه اسلامی هر کسی در جنگ با شرایطی می‌تواند لوازم رزم طرف مقابل را که کشته است به عنوان غنیمت بردارد مانند زره و شمشیر و... عنوان این قانون فقهی چنین است: (من قتل قتیلاً فله سَلَبه) موسسه دائرة المعارف الفقه الاسلامي، فرهنگ فقه فارسي، ج۴، ص۵۲۰.

منابع

  • ابن‌ابی‌الحدید، عبدالحمید بن هبة‌الله، شرح نهج‌البلاغه، تصحیح ابراهیم محمد ابوالفضل، قم، مکتبة آیة الله المرعشی النجفی، چاپ اول، ۱۴۰۴ق.
  • ابن‌اثیر، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، بیروت، دار صادر و دار بیروت، ۱۳۸۵ق/۱۹۶۵م.
  • ابن‌تیمیه، احمد بن عبدالحلیم، منهاج السنة النبویة فی نقض کلام الشیعة القدریة، تحقیق محمد رشاد سالم، [ریاض]، جامعة الإمام محمد بن سعود الإسلامیة، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م.
  • ابن‌شهرآشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابی‌طالب، نجف، المطبعة الحیدریة، ۱۳۷۵ق/۱۹۵۶م.
  • ابن‌عساکر، علی بن حسن، تاریخ مدینة دمشق، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۵ق/۱۹۹۵م.
  • ابن‌هشام، عبدالملک، سیرة النبی، تحقیق محمد محیی‌الدین عبدالحمید، قاهره، مکتب محمدعلی صبیح، ۱۳۸۳ق/۱۹۶۳م.
  • ابن‌هشام، عبدالملک،السیرة النبویة، تحقیق مصطفی السقا و ابراهیم الابیاری و عبدالحفیظ شلبی، بیروت، دار المعرفه، بی‌تا.
  • جمعی از نویسندگان، امام علی(ع)، قم، سازمان حج و زیارت، بی‌تا.
  • حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله، المستدرک علی الصحیحین، تحقیق مصطفی عبد القادر عطا، بیروت، دار الکتب العلمية، ۱۴۱۱ق/۱۹۹۰م.
  • ذهبی، محمد بن احمد، تاریخ الإسلام ووفیات المشاهیر والأعلام، تحقیق عمر عبدالسلام تدمری، بیروت، دار الکتاب العربي، ۱۴۱۰ق/۱۹۹۰م.
  • شیخ مفید، محمد بن محمد، الإرشاد في معرفة حجج الله علی العباد، تحقیق موسسة آل البیت علیهم‌السلام لإحیاء التراث، قم، المؤتمر العالمي لألفیة الشیخ المفید، ۱۴۱۳ق.
  • طبری، محمد بن جریر، تاریخ الطبری: تاریخ الرسل والملوک: وصلة تاریخ الطبری، بیروت، دار التراث، ۱۳۸۷ق.
  • عاملی، جعفر مرتضی، الصحیح من سیرة النبی الأعظم، قم، موسسه علمی فرهنگی دار الحدیث، ۱۴۲۶ق/۱۳۸۵ش.
  • علامه حلی، حسن بن یوسف، نهج الحق وکشف الصدق، با تعلیقه فرج‌‎الله حسنی و مقدمه سید رضا صدر، بیروت، دار الکتاب اللبنانی، ۱۹۸۲م.
  • علامه مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، تصحیح: جمعی از محققان، بیروت، دار الاحیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق.
  • قندوزی، سلیمان بن ابراهیم، ینابیع المودة، تحقیق علی اشرف، قم، دار الاسوة للطباعة و النشر، ۱۴۲۲ق.
  • مولوی، جلال‌الدین محمد بلخی، مثنوی معنوی، تصحیح رینولد الین نیکلسون، هلند - لیدن، بی‌تا
  • همایی، جلال‌الدین، مولوی‌نامه: مولوی چه می‌گوید؟، تهران، هما، ۱۳۸۵ش.