سه‌طلاقه طلاقی است که مرد سه‌بار زن خود را طلاق داده باشد. به اجماع فقیهان شیعه و سنی، ازدواج مرد با زنی که سه بار طلاقش داده، حرام است؛ مگر آنکه زن با مرد دیگری ازدواج کند که پس از طلاق یا مرگ همسر دوم، زن دوباره می‌تواند با همسر سابق خود ازدواج کند. سه‌طلاقه از اقسام طلاق بائن است و در آن شوهر حق رجوع ندارد.

به فتوای فقیهان امامی، زمانی زن سه‌طلاقه‌ می‌شود که شوهرش بین هر طلاق به او رجوع یا با او ازدواج کرده باشد، به تعبیر دیگر سه طلاق در یک مجلس صحیح نیست؛ اما اهل سنت می‌گویند می‌توان زن را یکباره سه‌طلاقه کرد. در آیات ۲۲۹ و ۲۳۰ سوره بقره، حکم شرعی سه‌طلاقه کردن زن بیان شده است.

طلاق

طلاق برداشتن پیوند ازدواج است که همچون ازدواج با خواندن صیغه، صورت می‌گیرد؛[۱] اما برخلاف ازدواج، جزء ایقاعات است؛ یعنی یک طرفه است و تنها از سوی مرد انجام می‌شود.[۲] در اسلام، طلاق مشروع و جایز است؛[۳] اما طبق روایات، منفورترین حلال نزد خداوند است.[۴]

تعریف سه‌طلاقه

به زنی که شوهرش او را سه بار طلاق داده باشد، سه‌طلاقه می‌گویند.[۵] سه‌طلاقه از اقسام طلاق بائن است[۶] که در عِدّه آن، مرد حق رجوع به زن را ندارد.[۷]

تفاوت دیدگاه شیعه و اهل سنت

فقیهان شیعه و اهل سنت درخصوص چگونگی سه‌طلاقه‌شدن زن، با هم اختلاف‌نظر دارند. شیعیان بر این باورند که سه طلاق باید به صورت جداگانه صورت گیرد؛ یعنی مرد دوبار همسرش را طلاق دهد و هربار پس از طلاق به او رجوع کند یا دوباره با او ازدواج کند. سپس برای بار سوم او را طلاق دهد؛[۸] اما اهل سنت معتقدند که به لحاظ شرعی، مرد می‌تواند یک‌باره همسر خود را سه‌طلاقه کند؛[۹] یعنی به او بگوید: «اَنتِ طالِقٌ ثَلاثاً» (تو سه‌طلاقه‌ شدی).[۱۰] طبق فتوای مشهور فقیهان شیعه، با گفتن این جمله، تنها یک طلاق واقع می‌شود.[۱۱] برخی از آنان نیز معتقدند که طلاقی واقع نمی‌شود.[۱۲]

مُحَلِّل

حکم فقهی سه‌طلاقه این است که در آن، مرد حق رجوع یا ازدواج مجدد با همسر سه‌طلاقه خود را ندارد، مگر آنکه زن با دیگری ازدواج کند و از او طلاق بگیرد.[۱۳] فقها بر این حکم اجماع دارند.[۱۴] به ازدواج زن سه‌طلاقه با مردی به جز شوهر سابقش، تحلیل (حلال‌کردن) می‌گویند.[۱۵] شوهر دوم را هم مُحَلِّل (حلال‌کننده) می‌نامند.[۱۶]

بلوغ مُحَلِّل، دائمی‌بودن عقد ازدواج، لزوم آمیزش جنسی محلل با زن سه‌طلاقه و طلاق از محلل یا فوت او، از شرایط حلال‌شدن ازدواج شوهر سابق با زن سه‌طلاقه خود است.[۱۷]

بیان حکم سه‌طلاقه در قرآن

در آیات ۲۲۹ و ۲۳۰ سوره بقره حکم سه طلاقه و مسئله مُحَلِّل به این شکل بیان شده است: « الطَّلَاقُ مَرَّتَانِ... فَإِن طَلَّقَهَا فَلَا تَحِلُّ لَهُ مِن بَعْدُ حَتَّىٰ تَنكِحَ زَوْجًا غَيْرَهُ ۗ فَإِن طَلَّقَهَا فَلَا جُنَاحَ عَلَيْهِمَا أَن يَتَرَاجَعَا إِن ظَنَّا أَن يُقِيمَا حُدُودَ اللَّـهِ» (طلاقِ [رجعی‏] دو بار است. و اگر [شوهر برای بار سوّم‏] او را طلاق گفت، پس از آن، دیگر [آن زن‏] برای او حلال نیست، تا اینکه با شوهری غیر از او ازدواج کند [و با او همخوابگی نماید]. پس اگر [شوهر دوّم‏] وی را طلاق گفت، اگر آن دو [همسر سابق‏] پندارند که حدود خدا را برپا می‌‏دارند، گناهی بر آن دو نیست که به یکدیگر بازگردند.)[۱۸]

احکام

برخی از احکام شرعی سه‌طلاقه به شرح زیر است:

  • ازدواج مرد با زنی که سه بار او را طلاق داده است، حرام است؛ چه بعد از هر طلاق در عِدّه به او رجوع کرده باشد یا آنکه پس از هر طلاق با عقدی دوباره با او ازدواج کرده باشد؛ همچنین چه پس از هر بار ازدواج با همسرش آمیزش کرده باشد و چه خیر.[۱۹]
  • طلاق‌های سه‌گانه در صورتی باعث حرام‌شدن ازدواج مرد با زن می‌شود که زن بین آنها با مرد دیگری ازدواج نکرده باشد.[۲۰]
  • اگر مردی نمی‌داند که دوبار همسرش را طلاق داده است یا سه بار، باید بنا را بر کمتر بگذارد و ازدواج او با آن زن صحیح است.[۲۱]

سه‌طلاقه در قانون مدنی ایران

در قانون مدنی جمهوری اسلامی ایران، سه‌طلاقه تعریف و احکام آن بیان شده است. در ماده ۱۱۴۵ سه‌طلاقه این‌گونه تعریف شده است: «سومین طلاق که پس از سه وصلت متوالی به عمل آید، اعم از اینکه وصلت در نتیجه رجوع باشد، یا نتیجه نکاح جدید».[۲۲] برطبق ماده ،۱۰۵۷ «زنی که سه مرتبه متوالی، زوجه یک نفر بوده و مطلقه شده، برآن مرد حرام می‌شود؛ مگر اینکه به عقد دائم به زوجیت مرد دیگری درآمده و پس از وقوع نزدیکی با او به واسطه طلاق یا فسخ یا فوت، فراق حاصل شده باشد».[۲۳]

جستارهای وابسته

پانویس

  1. مشکینی، مصطلحات الفقه و اصطلاحات الاصول، ۱۴۳۱ق، ص۳۵۶.
  2. مشکینی، مصطلحات الفقه و اصطلاحات الاصول، ۱۴۳۱ق، ص۹۷.
  3. مؤسسه دایرة المعارف فقه اسلامی، فرهنگ فقه، ۱۳۸۹ش، ج۵، ص۱۹۴.
  4. کلینی، کافی، ۱۴۰۷ق، ج۶، ص۵۴.
  5. انوری، فرهنگ سخن، ذیل سه‌طلاقه؛ مؤسسه دایرة المعارف فقه اسلامی، فرهنگ فقه، ۱۳۸۹ش، ج۴، ص۵۵۶.
  6. مشکینی، مصطلحات الفقه و اصطلاحات الاصول، ۱۴۳۱ق، ص۳۵۷.
  7. امام خمینی، توضیح المسائل(مُحَشّی)، ۱۴۲۴ق، ج۲، ص۵۲۹و۵۳۰.
  8. امام خمینی، تحریر الوسیله، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۵۹۱.
  9. سبحانی، نظام الطلاق في الشريعة الإسلامية الغراء، ۱۴۱۴ق، ص۱۶۷.
  10. مؤسسه دایرة المعارف فقه اسلامی، فرهنگ فقه، ۱۳۸۹ش، ج۴، ص۵۵۷.
  11. مؤسسه دایرة المعارف فقه اسلامی، فرهنگ فقه، ۱۳۸۹ش، ج۴، ص۵۵۷.
  12. مؤسسه دایرة المعارف فقه اسلامی، فرهنگ فقه، ۱۳۸۹ش، ج۴، ص۵۵۷.
  13. امام خمینی، تحریر الوسیله، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۵۹۱؛ محقق حلی، شرایع الاسلام، ۱۴۰۸ق، ج۳، ص۱۷.
  14. سبحانی، نظام الطلاق في الشريعة الإسلامية الغراء، ۱۴۱۴ق، ص۱۶۷.
  15. مؤسسه دایرة المعارف فقه اسلامی، فرهنگ فقه، ۱۳۸۸ش، ج۲، ص۳۷۷.
  16. مؤسسه دایرة المعارف فقه اسلامی، فرهنگ فقه، ۱۳۸۸ش، ج۲، ص۳۷۹.
  17. محقق حلی، شرایع الاسلام، ۱۴۰۸ق، ج۳، ص۱۷؛ امام خمینی، توضیح المسائل، ۱۴۲۴ق، ج۲، ص۵۳۲.
  18. ترجمه فولادوند.
  19. امام خمینی، تحریر الوسیله، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۵۹۱.
  20. امام خمینی، تحریر الوسیله، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۵۹۳.
  21. امام خمینی، تحریر الوسیله، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۵۹۳.
  22. منصور، قانون مدنی ایران، ۱۳۹۱ش، ص۲۰۱.
  23. منصور، قانون مدنی ایران، ۱۳۹۱ش، ص۱۸۸.

منابع

  • قرآن کریم، ترجمه محمدمهدی فولادوند.
  • امام ‌خمینی، سیدروح الله، تحریر الوسیله، ترجمه علی اسلامی، قم، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم‌، چاپ بیست و یکم، ۱۴۰۹ق.
  • امام ‌خمینی، سیدروح الله، توضیح المسائل(مُحَشّی)، تحقیق سیدمحمدحسین بنی هاشمی خمینی‌، قم، ‌دفتر انتشارات اسلامی، چاپ هشتم، ۱۴۲۴ق.‌
  • سبحانی تبریزی، جعفر، نظام الطلاق فی الشریعة الإسلامیة الغراء، تقریر سیف‌الله یعقوبی‌ اصفهانی، قم، مؤسسه امام صادق علیه‌السلام، چاپ اول، ۱۴۱۴.
  • کلینی، محمدبن یعقوب، الکافی، تحقیق علی‌اکبر غفاری‌، تهران،‌ دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
  • محقق حلی، جعفر بن حسن، شرائع الاسلام فی مسائل الحلال و الحرام، تحقیق و تصحیح عبدالحسین محمدعلی بقال، قم، اسماعیلیان، چاپ دوم، ۱۴۰۸ق.
  • مشکینی، مصطلحات الفقه و اصطلاحات الاصول، بیروت منشورات الرضا، چاپ اول، ۱۴۳۱ق.
  • منصور، جهانگیر، قانون مدنی با آخرین اصلاحیه‌ها و الحاقات همراه با قانون مسؤلیت مدنی، تهران، نشر دیدار، ۱۳۹۱ش.
  • مؤسسه دایرة المعارف فقه اسلامی، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام، چاپ اول، ۱۳۸۹ش.