کَفّارِه قَسَم مجازاتِ تعیین‌شده برای شکستن سوگند که عبارت است از آزاد کردن یک برده یا اطعام ده فقیر و یا پوشاندن ده مستمند و در صورت ناتوانی سه روز پی‌در‌پی روزه گرفتن.

کفاره قسم به شرطی واجب می‌شود که قسم به نام خدا و با وجود عقل و بلوغ خورده شده باشد و انجام قسم هم ممکن باشد. کفارهٔ شکستن قسم در حال احرام، قربانی کردن یک گوسفند و برای بار دوم قربانی کردن گاو یا شتر است.

کفارهٔ انجام برخی کارهای دیگر همچون خراشیدن و خون‌آلود کردن صورت در مرگ بستگان نیز مانند کفاره قسم است.

مفهوم‌شناسی

کفاره قسم جزای مشخص شده برای شکستن مفاد سوگند یا قسم است و در صورتی که فرد با شرایط خاصی قسم بخورد و سپس به آن عمل نکند، باید یکی از کارهای آزاد کردن یک برده، اطعام دادن به ده فقیر و یا پوشاندن ده مسکین را انجام دهد. اگر انسان نتواند هیچ‌کدام از این سه عمل را انجام دهد، باید سه روز پی در پی روزه بگیرد.[۱]

کفاره شکستن قسم در قرآن بیان شده است؛[۲] چنانکه مفسران در آیات ابتدایی سوره تحریم به ماجرای قسم پیامبر اسلام(ص) و چالش او با همسرانش بر سر این موضوع و در نهایت شکستن قسم توسط رسول خدا(ص) اشاره کرده‌اند.[۳]

شرایط

پرداخت کفاره برای شکستن سوگند زمانی واجب می‌شود که شروط زیر محقق شود:

  1. سوگند با شرایط عمومی آن ادا شود. یعنی قسم با نام‌های خداوند صورت گیرد و قسم‌خورنده بالغ و عاقل باشد، از روی قصد و اختیار قسم خورده باشد و مفاد قسم قابلیت و امکان اجرا داشته باشد.[۴]
  2. سوگند از نوع التزام به انجام یا ترک کاری در آینده باشد؛ لذا شکستن سوگندی که برای تأکید بر تحقق امری در گذشته و یا آینده و همچنین سوگندی که همراه با درخواست از دیگران باشد، کفاره نخواهد داشت.[۵]
  3. شکستن سوگند از روی فراموشی یا ناچاری نباشد؛ بنابراین اگر فردی به سبب این امور مجبور به شکستن سوگند گردید، کفاره‌ای به گردن او نخواهد بود.[۶]

احکام

برای هر کدام از الزامات مشخص‌شده در کفاره قسم، احکام آن در موارد دیگر و همچنین وظیفه مکلف در صورت ناتوانی از انجام جزاهای سه‌گانه اولیه، احکامی وجود دارد:

غذا دادن به ده فقیر

در قرآن کریم تنها به پذیرایی کردن از فقرا با همان غذاهایی که فرد به خانواده خود می‌دهد بسنده شده است.[۷] در فتوای برخی مراجع تقلید، پرداخت غذای غالب مردم مثل گندم، جو، ذرت و امثال آن به فقیر شرط شده است.[۸] به همین جهت گفته‌اند که در پرداخت کفاره باید قُوت غالب در نظر گرفته شود.[۹] عده‌ای از فقها نیز با اتکا به احتیاط واجب، اطعام را منحصر در نان، گندم و یا آرد می‌دانند.[۱۰]

در برخی روایات آمده که در صورت امکان تنها به نان اکتفا نشود و خورشتی نیز بدان اضافه شود که در بهترین حالت، گوشت و در مرحله بعد، سرکه و لااقل نمک خواهد بود.[۱۱] برخی محققان معاصر برآنند که این نوع غذا دادن مربوط به زمانی است که افزودنی‌های مذکور مانند نمک و سرکه به عنوان خورشت مصرف می‌شده و نمی‌توان این احادیث را شامل زمان حال دانست.[۱۲]

مقدار واجب اطعام

مقدار واجب در اطعام، یک مُد (۷۵۰ گرم) غذا است؛[۱۳] چنانکه در روایتی از امام باقر(ع) به این موضوع اشاره شده است.[۱۴] شیخ مفید معتقد است که اطعام باید به گونه‌ای باشد که جوابگوی سیر شدن مسکین برای یک روز کامل باشد.[۱۵] شیخ طوسی نیز اطعام را پرداخت دو مد از طعام می‌داند که در صورت ناتوانی یک مد خواهد بود.[۱۶] از امام صادق(ع) نیز در تببین اطعام مستمندان، گاه پرداخت یک مد طعام[۱۷] و گاه پرداخت خوراکی معادل مصرف یک‌روزه خانواده خود فرد ذکر شده است.[۱۸]

پوشاندن ده فقیر

معنای پوشاندن در کفاره قسم، بخشیدن دو قطعه لباس مثل پیراهن و شلوار به هر فقیر دانسته شده است که در صورت ناتوانی، یک نوع جامه نیز کافی است؛ همچنانکه دوخته بودن آن نیز الزامی نیست.[۱۹] اما در عرف باید لباس محسوب شود.[۲۰] در روایات نیز گاه به پوشاندن فقیران با دو لباس اشاره شده[۲۱] و گاه واگذاری یک لباس مصداق پوشاندن دانسته شده است.[۲۲]

ناتوانی در پرداخت کفاره

در صورت ناتوانی از انجام هر کدام از سه کفاره اولیه، مکلف باید سه روز پی‌درپی روزه بگیرد؛[۲۳] چنانکه در روایت امام صادق(ع) نیز به این موضوع اشاره شده است.[۲۴] بنابراین اگر در میانه روزه‌ها فاصله شد، باید دوباره از اول روزه‌ها را بگیرد.[۲۵] اساساً پشت سر هم گرفتن روزه‌ها در همه کفارات شرط شده است.[۲۶]

ملا احمد نراقی معتقد است اگر مکلف نتواند هیچ‌کدام از مفاد کفاره را انجام دهد و حتی از گرفتن روزه نیز ناتوان بود، باید استغفار کند.[۲۷]

کفاره قسم در موارد دیگر

کفاره سوگندی که در حال احرام خورده شود، متفاوت است؛ اگر فرد در حال احرام به دروغ سوگند بخورد، باید یک گوسفند را به‌عنوان کفاره قربانی کند و در صورت تکرار قسم دروغ، به‌گونه‌ای که بدون فاصله با قسم اول ادا شود، قربانی کردن یک گاو و یا شتر بر او واجب می‌شود.[۲۸]

در بعضی روایات چنین آمده که هر کس به برخی سوره‌های قرآن قسم یاد کند، در صورت شکستن آن باید به عدد آیات آن سوره کفاره بپردازد.[۲۹]

ملحقات

در پاره‌ای از موارد، انجام دادن برخی کارها مستحق پرداخت کفاره قسم دانسته شده است.؛ برای نمونه زنی که در مصیبت عزیزانش موهای خود را بکند و یا صورت خود را بخراشد، به‌گونه‌ای که خون بیاید و یا مردی که در مصیبت فرزند یا همسر خود جامه دریده و گریبان چاک کند.[۳۰] همچنین به فتوای برخی مراجع، اگر فردی به بیزاری از خداوند و معصومان(ع) سوگند یاد کند، باید کفاره ظهار دهد و اگر نتوانست، بنابر احتیاط، کفاره قسم را بپردازد.[۳۱]

جستارهای وابسته

پانویس

  1. محمدی خراسانی، شرح تبصرة المتعلمین، ۱۳۷۶ش، ج‌۲، ص۲۸۱؛‌ نراقی، رسائل و مسائل،‌ ۱۴۲۲ق، ج۱، ص۲۴۷.
  2. سوره مائده، آیه ۸۹.
  3. قمی، تفسیر القمی، ۱۴۰۴ق، ج۲، ص۳۷۶؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۱۰، ص۴۷۱-۴۷۲.
  4. محمدی خراسانی، شرح تبصرة المتعلمین، ۱۳۷۶ش، ج‌۲، ص۲۷۷–۲۸۲؛ امام خمینی، توضیح المسائل محشی، ۱۴۲۴ق، ج‌۲، ص۶۲۳-۶۲۷.
  5. محمدی خراسانی، شرح تبصرة المتعلمین، ۱۳۷۶ش، ج‌۲، ص۲۷۶؛ امام خمینی، توضیح المسائل محشی، ۱۴۲۴ق، ج‌۲، ص۶۲۳.
  6. امام خمینی، توضیح المسائل امام خمینی، ۱۴۲۶ق، ص۵۶۸.
  7. سوره مائده، آیه۸۹.
  8. امام خمینی، تحریر الوسیلة، ۱۴۰۹ق، ج‌۲، ص۱۳۰.
  9. محمدی خراسانی، شرح تبصرة المتعلمین، ۱۳۷۶ش، ج‌۲، ص۲۹۲‌.
  10. کابلی، توضیح المسائل‌ فیاض، ۱۴۲۶ق، ص۵۹۸.
  11. کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۷، ص۴۵۳؛ طوسی، تهذیب الأحکام، ۱۴۰۷ق، ج۸، ص۲۹۶.
  12. عابدینی، درنگی در چگونگی پرداخت کفارات، ۱۳۸۲ش، ص۱۴۲.
  13. امام خمینی، تحریر الوسیلة، ۱۴۰۹ق، ج‌۲، ص۱۲۹.
  14. جمعی از نویسندگان، أصول ستة عشر، ۱۳۶۳ش، ص۲۴؛ اشعری قمی، النوادر، ۱۴۰۸ق، ص۵۸.
  15. مفید، المقنعة، ۱۴۱۳ق، ص۵۵۶.
  16. طوسی، المبسوط فی فقه الإمامیة‌، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۱۷۷.
  17. عیاشی، تفسیر العیاشی، ۱۳۸۰ق، ج۱، ص۳۳۷.
  18. حر عاملی، وسائل الشیعة، ۱۴۰۹ق، ج۲۲، ص۳۷۸.
  19. محمدی خراسانی، شرح تبصرة المتعلمین، ۱۳۷۶ش، ج‌۲، ص۲۳۸-۲۳۹.
  20. جزیری، عبد الرحمن و دیگران، الفقه علی المذاهب الأربعة و مذهب أهل البیت، ۱۴۱۹ق، ج۲،ص۱۲۰.
  21. عیاشی، تفسیر العیاشی، ۱۳۸۰ق، ج۱، ص۳۳۷.
  22. جمعی از نویسندگان، أصول ستة عشر، ۱۳۶۳ش، ص۲۴؛ اشعری قمی، النوادر، ۱۴۰۸ق، ص۵۸.
  23. امام خمینی، توضیح المسائل محشی، ۱۴۲۴ق، ج‌۲، ص۶۲۳‌.
  24. کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۴، ص۱۴۰.
  25. امام خمینی، تحریر الوسیلة، ۱۴۰۹ق، ج‌۲، ص۱۲۸.
  26. امام خمینی، تحریر الوسیلة، ۱۴۰۹ق، ج‌۲، ص۱۲۸.
  27. نراقی، تذکرة الأحباب،‌ ۱۴۲۵ق‌، ص۱۴۰.
  28. بهجت، مناسک حج و عمره، ۱۴۲۴ق، ص۱۰۵.
  29. صدوق، من لایحضر، ۱۴۱۳ق، ج۴، ص۹؛ صدوق، الأمالی، ۱۳۷۶ش، ص۴۲۵.
  30. امام خمینی، توضیح المسائل محشی، ۱۴۲۴ق، ج‌۱، ص۳۴۷ –۳۴۸؛ هاشمی‌ شاهرودی، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت(ع)، ۱۴۲۶ق، ج۲، ص۲۴۰-۲۴۱؛ مجلسی، لوامع صاحبقرانی (شرح فقیه)‌، ۱۴۱۴ق، ج۲، ص۴۳۷.
  31. شعرانی، تبصرة المتعلمین (ترجمه و شرح)، ۱۴۱۹ق، ج۲، ص۶۲۰.

منابع

  • اشعری قمی، احمد بن محمد، النوادر، تحقیق مدرسه امام مهدی(ع)، قم، مدرسة الإمام المهدی(ع)، ۱۴۰۸ق.
  • امام خمینی، سیدروح‌الله موسوی، تحریر الوسیلة‌، قم، دارالعلم، ۱۴۰۹ق.
  • امام خمینی، سیدروح‌الله، توضیح المسائل (محشی)، تحقیق سیدمحمدحسین بنی‌هاشمی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۲۴ق.
  • امام خمینی، سیدروح‌الله، توضیح المسائل، تحقیق مسلم قلی‌پور گیلانی، بی‌جا، ۱۴۲۶ق.
  • بهجت، محمدتقی، مناسک حج و عمره، قم، انتشارات شفق، ۱۴۲۴ق.
  • جزیری، عبد الرحمن، غروی، سید محمد، مازح، یاسر، الفقه علی المذاهب الأربعة و مذهب أهل البیت وفقاً لمذهب أهل البیت(ع)، بیروت،‌دار الثقلین، ۱۴۱۹ق.
  • جمعی از نویسندگان، أصول ستة عشر، قم،‌دار الشبستری للمطبوعات، ۱۳۶۳ش.
  • حر عاملی، محمد بن حسن، تفصیل وسائل الشیعة إلی تحصیل مسائل الشریعة، قم، مؤسسة آل البیت(ع)، ۱۴۰۹ق.
  • شعرانی، ابو الحسن، ترجمه و شرح تبصرة المتعلمین فی أحکام الدین، تهران، منشورات إسلامیة، چاپ پنجم، ۱۴۱۹ق.‌
  • صدوق، محمد بن علی، الأمالی، تهران، کتابچی، چاپ ششم، ۱۳۷۶ش.
  • صدوق، محمد بن علی، من لایحضره الفقیه، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۱۳ق.
  • طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، ۱۳۷۲ش.
  • طوسی، محمد بن حسن، تهذیب الأحکام، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۴۰۷ق.
  • طوسی، محمد بن حسن‌، المبسوط فی فقه الإمامیة‌، تحقیق سیدمحمدتقی کشفی، ‌تهران، المکتبة المرتضویة لإحیاء الآثار الجعفریة‌، چاپ سوم، ۱۳۸۷ق.‌
  • عابدینی، احمد، درنگی در چگونگی پرداخت کفارات، مجله فقه، شماره ۳۷-۳۸، ۱۳۸۲ش.
  • عیاشی، محمد بن مسعود، تفسیر العیاشی، تحقیق هاشم رسولی محلاتی، تهران، المطبعة العلمیة، ۱۳۸۰ق.
  • قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، تحقیق طیب موسوی جزائری، قم، دارالکتاب، چاپ سوم، ۱۴۰۴ق.
  • کابلی، محمد اسحاق فیاض‌، توضیح المسائل‌ فیاض، قم، انتشارات مجلسی‌، ۱۴۲۶ق.
  • کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تحقیق علی‌اکبر غفاری، تهران،‌ دار الکتب الإسلامیة‌، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
  • مجلسی، محمد تقی‌، لوامع صاحبقرانی (شرح فقیه)‌، قم، مؤسسه اسماعیلیان‌، چاپ دوم، ۱۴۱۴ق.‌
  • محمدی خراسانی، علی، شرح تبصرة المتعلمین، قم، دارالفکر، چاپ دوم، ۱۳۷۶ش.‌
  • مفید، محمد بن محمد، المقنعة، قم، کنگره جهانی هزاره شیخ مفید، ۱۴۱۳ق.
  • نراقی، احمد، تذکرة الأحباب،‌ تحقیق پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، قم، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۴۲۵ق‌.
  • نراقی، احمد، رسائل و مسائل،‌ قم، کنگره نراقیین ملا مهدی و ملا احمد‌، ۱۴۲۲ق.‌
  • هاشمی‌ شاهرودی، سیدمحمود، جمعی از نویسندگان، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت(ع)، قم، مؤسسه دائرة المعارف فقه اسلامی بر مذهب اهل بیت(ع)، ۱۴۲۶ق.

پیوند به بیرون