عین نجس: تفاوت میان نسخهها
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) |
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) |
(بدون تفاوت)
|
نسخهٔ ۱۴ اکتبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۳:۰۸
بخشی از احکام عملی و فقهی |
---|
این مقاله یک نوشتار توصیفی درباره یک مفهوم فقهی است و نمیتواند معیاری برای اعمال دینی باشد. برای اعمال دینی به منابع دیگر مراجعه کنید. |
عین نجس چیزی که نجاست ذاتی دارد و از نظر اسلام امکان پاک شدنش وجود ندارد. به نظر فقیهان شیعه اگر عین نجس به چیز پاکی برخورد کند و یکی از آنها رطوبت داشته باشد، آن چیز پاک هم نجس میشود. از نظر دین اسلام خون، ادرار، مدفوع، مَنی، مردار، سگ، خوک، کافر، شراب، فُقّاع، نجس هستند.
مفهومشناسی
به نظر مشهور فقها، عین نجس، نجاست ذاتی دارد و از نظر اسلام، قابل پاک شدن هم نیست.[۱]
در فقه شیعه ده چیز ذاتاً نجس تلقی میشود که به آنها اعیان نجس یا نجاسات دهگانه گفته میشود: خون، ادرار، مدفوع، مَنی، مردار، سگ، خوک، کافر، شراب، فُقّاع (آبجو).[۲] با این حال سید مرتضی از فقیهان بزرگ شیعه در قرن پنجم هجری معتقد است که اجزای بیروح سگ و خوک، هم به دلیل بیروح بودن و هم به لحاظ برخی منافع، پاکاند.[۳] عدهای از مراجع تقلید «عرق شتر نجاستخوار» را هم به نجاسات افزودهاند.[۴]
احکام
در فقه شیعه، احکامی درباره نجاسات مطرح است؛ از جمله آنها:
- اگر عین نجس به چیز پاکی برخورد کند، چیز پاک نیز نجس میشود[۵] و به آن مُتَنَجِّس (چیزی که نجس شده) میگویند. البته انتقال نجاست به شرط انتقال رطوبتی از عین نجس به چیز پاک است.[۶] به فیض کاشانی نسبت دادهاند که بعد از ازاله عین نجاست از متنجس (بدون استفاده از آب و مانند پاک کردن با دستمال)، نجاست آن به چیز مرطوب دیگر سرایت نمیکند.[۷]
- بردن عین نجس در مسجد اگر بیاحترامی به مسجد باشد، حرام است.[۸]
- خوردن عین نجس حرام است.[۹]
- آبی که با عین نجاست ملاقات کرده، اگر بو یا رنگ یا مزهاش تغییر کند، اگرچه کر یا جاری باشد، نجس است.[۱۰]
- برطرف کردن عین نجاست از تمام اعضای وضو و غسل واجب است.[۱۱] در وضو میتوان آن را قبل و در حین شستن یا مسح کردن برطرف کرد.[۱۲] اما در غسل ارتماسی باید قبل از غسل برطرف شود.[۱۳]
- اگر بدن یا لباس به مقدار کمتر از درهم (بهاندازه بند سر انگشت سبّابه) به خون که از اعیان نجسه است، آلوده شود، نماز خواندن با آن صحیح است.[۱۴]
جُستارهای وابسته
پانویس
منابع
- بنیهاشمی خمینی، محمدحسن، توضیح المسائل مراجع: مطابق با فتاوای سیزده نفر از مراجع معظم تقلید، قم، دفتر انتشارات اسلامی (جامعه مدرسین حوزه علمیه قم)، ۱۳۸۵ش.
- سید مرتضی، علی بن حسین، المسائل الناصریات، تهران، رابطة الثقافة و العلاقات الإسلامیة، چاپ اول، ۱۴۱۷ق.
- شهید ثانی، زینالدین بن نورالدین علی، الروضةُ البهیة فی شرح اللُّمعة الدّمشقیة، قم، مکتبة الدواری، ۱۴۱۰ق.
- الطباطبائی الیزدی، سید محمدکاظم، العروة الوثقی، مکتب آیةالله العظمی السید السیستانی، بیتا.
- الطباطبایی الحکیم، سید محسن، مستمسک العروة الوثقی، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، ۱۳۸۴ق.
- غدیری، عبدالله عیسی ابراهیم، القاموس الجامع للمصطلحات الفقهیة، بیروت، دار الحجة البیضاء، ۱۴۱۸ق.
- مغنیه، محمدجواد، فقه الإمام الصادق، قم، مؤسسه انصاریان، ۱۴۱۴ق.
- نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ هفتم، ۱۳۶۲ش.
- ↑ غدیری، القاموس الجامع للمصطلحات الفقهیة، ۱۴۱۸ق، ص۵۷۶؛ مغنیه، فقه الإمام الصادق، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۴۱.
- ↑ بنیهاشمی خمینی، رساله توضیحالمسائل مراجع، ۱۳۸۵ش، ج۱، ص۶۴.
- ↑ سید مرتضی، المسائل الناصریات، ۱۴۱۷ق، ص۱۰۰.
- ↑ بنیهاشمی خمینی، رساله توضیحالمسائل مراجع، ۱۳۸۵ش، ج۱، ص۶۴.
- ↑ طباطبایی حکیم، مستمسک العروة الوثقی، ۱۳۸۴ق، ج۱، ص۴۷۹؛ موسوی خلخالی، فقه الشیعة، ج۳، ص۳۵۴.
- ↑ بنیهاشمی خمینی، توضیح المسائل مراجع، ۱۳۸۵ش، ص۸۵؛ نجفی، جواهرالکلام، ۱۳۶۲ش، ج۶، ص۲۰۲.
- ↑ الطباطبایی الحکیم، مستمسک العروة الوثقی، ۱۳۸۴ق، ج۱، ص۴۷۹؛ موسوی خلخالی، فقه الشیعة، ج۳، ص۳۵۴.
- ↑ نجفی، جواهرالکلام، ۱۳۶۲ش، ج۱۴، ص۹۷.
- ↑ بنیهاشمی خمینی، توضیح المسائل مراجع، ۱۳۸۵ش، ص۹۱.
- ↑ بحرانی، الحدائق الناضرة، ج۱، ص۱۹۷ و ۲۰۲.
- ↑ نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۳، ص۱۰۱؛ طباطبائی یزدی، العروة الوثقی، المکتبة العلمیة الإسلامیة، ج۱، ص۱۶۹.
- ↑ طباطبائی یزدی، العروة الوثقی، المکتبة العلمیة الإسلامیة، ج۱، ص۱۶۹.
- ↑ نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۳، ص۱۰۱-۱۰۲.
- ↑ شهید ثانی، الروضة البهیة، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۲۸۹.