پرش به محتوا

اجل معلق: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی شیعه
P.motahari (بحث | مشارکت‌ها)
P.motahari (بحث | مشارکت‌ها)
خط ۱۱: خط ۱۱:
[[علامه طباطبایی]] می‌گوید اجل مسمی، زمان حتمی یعنی تغییرناپذیر مرگ انسان است که تنها خدا آن را می‌داند. اجل مُعَلَّق در برابر آن است و عبارت است از زمان مرگ هر انسانی براساس شرایط بدنی او است که تغییرپذیر است. به‌عبارت دیگر یک فرد که براساس شرایط بدنی‌اش، مثلاً می‌تواند صد سال عمر کند، اجل معلق او مرگ در صدسالی است؛ اما ممکن است بر اثر عوامل خارجی، مرگ او زودتر یا دیرتر روی دهد.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۳ش، ج۷، ص۱۰.</ref>
[[علامه طباطبایی]] می‌گوید اجل مسمی، زمان حتمی یعنی تغییرناپذیر مرگ انسان است که تنها خدا آن را می‌داند. اجل مُعَلَّق در برابر آن است و عبارت است از زمان مرگ هر انسانی براساس شرایط بدنی او است که تغییرپذیر است. به‌عبارت دیگر یک فرد که براساس شرایط بدنی‌اش، مثلاً می‌تواند صد سال عمر کند، اجل معلق او مرگ در صدسالی است؛ اما ممکن است بر اثر عوامل خارجی، مرگ او زودتر یا دیرتر روی دهد.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۳ش، ج۷، ص۱۰.</ref>


== عوامل افزایش و کوتاهی عمر ==
== عوامل مؤثر بر اجل معلق==
براساس آیات [[قرآن]] و [[حدیث|احادیث]]، انجام‌دادن بعضی از کارها، سبب به‌تأخیرافتادن مرگ یا کوتاه‌شدن عمر می‌شود.<ref>دایرةالمعارف قرآن کریم، ج۲، ذیل واژه أجل.</ref> [[سیدمحمدحسین طباطبایی]] با استناد به آیه ۱۰ [[سوره ابراهیم]] و آیات دوم تا چهارم [[سوره نوح]]، نوشته است: [[تقوا]] و [[ایمان]] به [[خدا]] و پیامبران، مرگ را به تأخیر می‌اندازد.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۳ش، ج۱۲، ص۳۰.</ref>
براساس آیات [[قرآن]] و [[حدیث|احادیث]]، انجام‌دادن بعضی از کارها، سبب به‌تأخیرافتادن مرگ یا کوتاه‌شدن عمر می‌شود.<ref>ابوطالبی، «اجل».</ref> [[سیدمحمدحسین طباطبایی]] با استناد به آیه ۱۰ [[سوره ابراهیم]] و آیات دوم تا چهارم [[سوره نوح]]، نوشته است: [[تقوا]] و [[ایمان]] به [[خدا]] و پیامبران، مرگ را به تأخیر می‌اندازد.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۳ش، ج۱۲، ص۳۰.</ref>


او از [[امام صادق(ع)]] نقل کرده است که «کسانی که بر اثر گناهان خویش می‌میرند، بیش از کسانی هستند که به مرگ طبیعی خود می‌میرند و کسانی که با نیکوکاری عمرشان طولانی می‌شود، بیش از کسانی هستند که به‌صورت طبیعی عمرشان زیاد می‌شود».<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۳ش، ج۱۲، ص۳۰.</ref>
شیخ طوسی از [[امام صادق(ع)]] نقل کرده است که «کسانی که بر اثر گناهانشان می‌میرند، بیشتر از کسانی‌اند که به مرگ طبیعی می‌میرند و کسانی که با نیکوکاری عمرشان طولانی می‌شود، بیشتر از کسانی‌اند که به‌صورت طبیعی عمرشان زیاد می‌شود».<ref>شیخ طوسی، امالی، ۱۴۱۴ق، ص۳۰۵.</ref>


در روایات اسلامی، اموری چون [[صدقه]]، [[صله رحم]]، خوش‌رفتاری با همسایگان، ترک [[گناه]]، [[زیارت امام حسین]]، [[شکر]] فراوان و قرائت [[سوره توحید]] پس از هر [[نماز]] از عوامل زیادشدن عمر انسان ذکر شدند.<ref>دایرةالمعارف قرآن کریم، ج۲، ذیل واژه أجل.</ref> همچنین ارتکاب برخی از گناهان مانند [[زنا]]، آزار پدر و مادر، [[قسم دروغ]] و [[قطع رحم|قطع ارتباط با بستگان]] نیز از عوامل کوتاه‌شدن عمر انسان دانسته شدند.<ref>دایرةالمعارف قرآن کریم، ج۲، ذیل واژه أجل.</ref>
در روایات اسلامی، اموری چون [[صدقه]]، [[صله رحم]]، خوش‌رفتاری با همسایگان، ترک [[گناه]]، [[زیارت امام حسین]]، [[شکر]] فراوان و قرائت [[سوره توحید]] پس از هر [[نماز]] از عوامل زیادشدن عمر انسان ذکر شدند.<ref>دایرةالمعارف قرآن کریم، ج۲، ذیل واژه أجل.</ref> همچنین ارتکاب برخی از گناهان مانند [[زنا]]، آزار پدر و مادر، [[قسم دروغ]] و [[قطع رحم|قطع ارتباط با بستگان]] نیز از عوامل کوتاه‌شدن عمر انسان دانسته شدند.<ref>ابوطالبی، «اجل».</ref>


== جستارهای وابسته==
== جستارهای وابسته==

نسخهٔ ‏۱۳ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۱۳:۱۹

اَجَل مُعَلََّقْ مرگی که زمان آن نامعین و تغییرپذیر است. اجل معلق در برابر اجل حتمی است. بر پایهٔ منابع اسلامی، اموری همانند صدقه، صله‌رحم، خوش‌رفتاری با همسایگان، ترک گناه و زیارت امام حسین، مرگ انسان را به تأخیر می‌اندازند. برخی امور نیز باعث کوتاه‌شدن عمر می‌شوند، از جمله ارتکاب برخی از گناهان همانند زنا، آزار پدر و مادر، قسم دروغ، قطع رحم و ادعای امامت به دروغ.

اجل

واژهٔ اجل در لغت به معنای «فرارسیدن مدت» یا «پایان‌یافتن مدت» است.[۱] اجل وقتی درباره انسان به‌کار می‌رود، به‌معنای زمان مرگ او است.[۲] در قرآن از دو نوع اجل برای انسان سخن آمده است: یکی با قید مُسَمّیٰ و دیگری بدون قید که مفسران از آن با نام‌های اجل غیرمسمی و قضای غیرمحتوم و اجل معلق یاد می‌کنند.[۳]

تعریف اجل مُعَلَّق

علامه طباطبایی می‌گوید اجل مسمی، زمان حتمی یعنی تغییرناپذیر مرگ انسان است که تنها خدا آن را می‌داند. اجل مُعَلَّق در برابر آن است و عبارت است از زمان مرگ هر انسانی براساس شرایط بدنی او است که تغییرپذیر است. به‌عبارت دیگر یک فرد که براساس شرایط بدنی‌اش، مثلاً می‌تواند صد سال عمر کند، اجل معلق او مرگ در صدسالی است؛ اما ممکن است بر اثر عوامل خارجی، مرگ او زودتر یا دیرتر روی دهد.[۴]

عوامل مؤثر بر اجل معلق

براساس آیات قرآن و احادیث، انجام‌دادن بعضی از کارها، سبب به‌تأخیرافتادن مرگ یا کوتاه‌شدن عمر می‌شود.[۵] سیدمحمدحسین طباطبایی با استناد به آیه ۱۰ سوره ابراهیم و آیات دوم تا چهارم سوره نوح، نوشته است: تقوا و ایمان به خدا و پیامبران، مرگ را به تأخیر می‌اندازد.[۶]

شیخ طوسی از امام صادق(ع) نقل کرده است که «کسانی که بر اثر گناهانشان می‌میرند، بیشتر از کسانی‌اند که به مرگ طبیعی می‌میرند و کسانی که با نیکوکاری عمرشان طولانی می‌شود، بیشتر از کسانی‌اند که به‌صورت طبیعی عمرشان زیاد می‌شود».[۷]

در روایات اسلامی، اموری چون صدقه، صله رحم، خوش‌رفتاری با همسایگان، ترک گناه، زیارت امام حسین، شکر فراوان و قرائت سوره توحید پس از هر نماز از عوامل زیادشدن عمر انسان ذکر شدند.[۸] همچنین ارتکاب برخی از گناهان مانند زنا، آزار پدر و مادر، قسم دروغ و قطع ارتباط با بستگان نیز از عوامل کوتاه‌شدن عمر انسان دانسته شدند.[۹]

جستارهای وابسته

پانویس

الگوی پانویس غیرفعال شده است. لطفا از الگوی پانوشت استفاده شود

منابع

  • بیات، محمد حسین، «اجل معلق و اجل مسمی از منظر آیات و تجلی آنها در روایات»، در مجله سراج منیر، شماره ۲۲، بهار ۱۳۹۵ش.
  • دایرةالمعارف قرآن کریم، قم، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی- بوستان کتاب، ۱۳۸۲ش.
  • سرمدی محمود، در دانشنامه قرآنی، به کوشش بهاءالدین خرمشاهی، تهران، نشر ناهید-دوستان، ۱۳۷۷ش.
  • طباطبایی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، انتشارات اسلامی، ۱۳۹۳ش.
  • فیومی، احمدبن محمد، مصباح المنیر، قم،‌ دارالهجرة، ۱۴۰۵ق.


  1. فیومی، المصباح المنیر، ۱۴۰۵ق، ص۶.
  2. ابوطالبی، «اجل»، ص؟.
  3. ابوطالبی، «اجل»، ص؟.
  4. طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۳ش، ج۷، ص۱۰.
  5. ابوطالبی، «اجل».
  6. طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۳ش، ج۱۲، ص۳۰.
  7. شیخ طوسی، امالی، ۱۴۱۴ق، ص۳۰۵.
  8. دایرةالمعارف قرآن کریم، ج۲، ذیل واژه أجل.
  9. ابوطالبی، «اجل».