نشوز: تفاوت میان نسخهها
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
*بحرانی، شیخ یوسف، حدائق الناظرة، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، بیتا. | *بحرانی، شیخ یوسف، حدائق الناظرة، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، بیتا. | ||
*حرعاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، قم، مؤسسة آل البیت علیهمالسلام لإحیاء التراث، ۱۴۲۴ق. | *حرعاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، قم، مؤسسة آل البیت علیهمالسلام لإحیاء التراث، ۱۴۲۴ق. | ||
*خوانساری، سیداحمد، جامعالمدارک فی شرح مختصر النافع، تهران، مکتبة الصدوق، چاپ دوم، ۱۴۰۵ق. | |||
*خویی، ابوالقاسم، منهاج الصالحین، نجف، مؤسسة الخوئی الإسلامية، بیتا. | *خویی، ابوالقاسم، منهاج الصالحین، نجف، مؤسسة الخوئی الإسلامية، بیتا. | ||
*خویی، ابوالقاسم، توضیحالمسائل، قم، انتشارات مهر، ۱۴۱۲ق. | *خویی، ابوالقاسم، توضیحالمسائل، قم، انتشارات مهر، ۱۴۱۲ق. | ||
خط ۹۷: | خط ۹۸: | ||
[[tr:Nüşuz]] | [[tr:Nüşuz]] | ||
[[رده:اصطلاحات باب نکاح]] | [[رده:اصطلاحات باب نکاح]] |
نسخهٔ ۲۰ فوریهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۷:۵۶
بخشی از احکام عملی و فقهی |
---|
نُشوز سرپیچی هر یک از زن و شوهر از انجام وظایفی که دین اسلام نسبت به دیگری بر عهده او گذاشته است. بر اساس دیدگاه فقها، تمکین نکردن و ترشرویی بدون دلیل از نشانههای نشوز در زنان است. همچنین نپرداختن نفقه و نداشتن برخورد نیکو با زن نیز از نشانههای نشوز در مردان است.
در صورت نشوز زن، پرداخت نفقه بر عهده شوهر واجب نیست. اما بنا بر نظر فقیهان شوهر باید ابتدا زن ناشزه را نصیحت کند و اگر سودمند واقع نشد، بسترش را از او جدا کند و اگر همچنان فایدهای نبخشید او را تنبیه کند. اگر نشوز از طرف مرد باشد، زن بایستی او را موعظه کرده و حقوقش را مطالبه نماید و در صورتی که اثر نداشته باشد به حاکم شرع رجوع کند و حاکم شرع مرد ناشز را به انجام وظایفش ملزم میکند و اگر سودمند واقع نشود او را تعزیر کرده و یا نفقه زن را از اموال مرد پرداخت میکند.
مفهومشناسی
نشوز اصطلاحی در فقه و حقوق و به معنای سرپیچی کردن یکی از زوجین (زن و مرد) از انجام وظایفی است که رعایت کردن آنها، برای هریک از زوجین نسبت به یکدیگر، واجب است.[۱] مانند: تمکین برای زن[۲] و پرداخت نفقه برای مرد.[۳] نشوز در لغت به معنای زمین مرتفع و بلند است؛ به همین دلیل نشوز زن را به معنای بغض و سرکشی او نسبت به شوهر و سرباز زدن از حقوق شرعی او دانستهاند.[۴]
به زنی که از انجام وظایف زناشویی نسبت به شوهرش، خوداری کند «ناشزة» و به مردی که از ایفای وظایف زناشویی نسبت به همسر خویش، خوداری کند «ناشز» گفته میشود.[۵] اگر هر دوی زن و شوهر به انجام وظایفشان نسبت به همدیگر بیاعتنا باشند به این مورد شقاق گفته میشود.[۶]
از نشوز و احکام آن در باب نکاح از کتابهای فقهی بحث میشود.[۷] بنا به گفته برخی از محققان، ماده ۱۱۰۹ قانون مدنی ایران فقط درباره نشوز زن است.[۸]
نشانههای نشوز
نشانههای مختلفی از طرف فقها برای تشخیص نشوز در هر یک از مرد و زن معرفی شده است:[۹]
نشانههای نشوز زن
- تمکین نکردن؛ پاسخ ندادن زن به خواستههای مشروع جنسی شوهر.[۱۰]
- ابراز بیعلاقهگی و انزجار به شوهر و ترشرویی کردن با او.[۱۱]
- بیاعتنایی نسبت به برطرف کردن چیزهایی که با استمتاع از زن ناسازگاری ندارد و موجب تنفر شوهر میشود. مانند رعایت نظافت و آراستگی ظاهری.[۱۲]
- زن به شوهرش بگوید: «من شخص دیگری را میخواستم، و از تو خوشم نمیآید» و از همان ابتدای ازدواج، درخواست طلاق را تکرار کند.[۱۳]
- پنهان کردن رفت و آمدهای دیگران به منزل از شوهر که در غیاب او انجام شده است.[۱۴]
- خروج از منزل بدون اجازه و اطلاع شوهر[۱۵] به جز مواردی که فقها خروج زن بدون اذن شوهر را برای زن اجازه دادهاند. مانند خروج برای كسب معارف اعتقادی و احکام شرعی بهمقدار لازم و ضروری،[۱۶] خروج برای معالجه بیماری، در صورتی که امكان درمان در منزل نباشد.[۱۷] و خروج برای فرار از ضررهای جانی، مالی، عرضی (آبرو) و...[۱۸]
بنا به نظر فقها، خوداری زن از انجام کارهایی که بر او واجب نیست، مانند: پختوپز، خیاطی و نظافت خانه از نشانههای نشوز به شمار نمیرود.[۱۹]
نشانههای نشوز مرد
نشانههای نشوز مرد عبارتند از:
- خودداری از پرداخت نفقه در صورت داشتن توان مالی.[۲۰]
- زدن و اذیت کردن همسر بدون دلیل.[۲۱]
- نداشتن برخورد نیکو و حُسن معاشرت با زن مانند: آزار زبانی و جسمی.[۲۲]
- رعایت نکردن حق قَسم (تقسیم شبها میان همسران) بر مردی که دارای چند همسر است.[۲۳]
احکام فقهی
- در صورت ناشزه بودن زن، وجوب پرداخت نفقه از عهده شوهر ساقط میشود.[۲۴]
- فقها با استناد به «وَاللاّتِي تَخافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَاهْجُرُوهُنَّ فِي الْمَضاجِعِ وَاضْرِبُوهُنَّ ، فَإِنْ أَطَعْنَكُمْ فَلا تَبْغُوا عَلَيْهِنَّ سَبِيلاً؛ زنانی که از نافرمانی آنان بیم دارید پندشان دهید و در بستر از آنان دوری کنید و آنان را تنبیه کنید پس اگر از شما اطاعت کردند برای آزار آنان هیچ راهی مجویید.»[۲۵] بر این باورند که در صورت ناشزه بودن زن، شوهر باید ابتدا او را نصیحت کند و اگر سودمند واقع نشد، در بستر به او پشت کند و یا بسترش را از او جدا کند و اگر همچنان فایدهای نبخشید او را آرام تنبیه کند.[۲۶]
- نصیحت یا موعظه کردن زن ناشزه به این است که شوهرش او را به رعایت تقوا توصیه کرده و احکام و حقوقی که خدا بر عهده او گذاشته را یادآوری کند و او را از عقاب و عذاب الهی بترساند.[۲۷]
- فقها با استناد به روایات معصومان(ع)[۲۸] بر این نظرند که تنبیه بدنی باید ملایم و خفیف باشد و موجب شكستگی، جراحت و كبودی بدن نشود.[۲۹]
- طبق نظر برخی فقها در صورت ظهور نشانههای نشوز در زن، شوهر باید او را موعظه و نصیحت کند و در صورت تحقق نشوز، بسترش را جدا کند و اگر زن بر نشوز خود پافشاری کند در این مرحله مرد میتواند او را تنبیه بدنی کند.[۳۰]
- اگر نشوز از طرف مرد باشد، زن بایستی شوهرش را موعظه کرده و حقوق خود را مطالبه نماید و در صورتی که اثر نداشته باشد به حاکم شرع رجوع میکند.[۳۱] حاکم شرع مرد ناشز را به انجام وظایفش ملزم میکند و اگر سودمند واقع نشود او را تعزیر کرده و یا نفقه زن را از اموال او پرداخت میکند.[۳۲]
- در صورت نشوز مرد، زن حق ندارد بسترش را از شوهر خود جدا کرده و یا او را تنبیه بدنی کند.[۳۳]
- برخی فقها بر این نظرند که اگر نشوز و نافرمانی از طرف مرد باشد؛ بر زن جایز نیست که وظایف زناشوییاش را نسبت به او ترک کند.[۳۴] سید احمد خوانساری در کتاب جامع المدارک با این نظر مخالفت کرده و بر این باور است که این مورد اختصاص به مرد نداشته و به خاطر اطلاق ادله؛ اگر نشوز و نافرمانی از طرف هر یک از طرفین باشد؛ بر طرف دیگر واجب است که به وظایف زناشویی خود عمل کند.[۳۵]
- فقها با استناد به آیه ۱۲۸ سوره نساء بر این باورند: در صورتی که مرد ناشز باشد و قصد طلاق همسرش را داشته باشد؛ چنانچه زن از طلاق کراهت داشته و میل به ادامه زندگی با او را دارد؛ میتواند از برخی حقوق خود صرفنظر کرده تا مصالحه برقرار شود و قبول آن بر مرد حلال است.[۳۶]
جستارهای وابسته
پانویس
منابع
- امام خمینی، سید روحالله، تحریرالوسیلة، نجف، دار الكتب العلمیة۱۳۹۰ق.
- بحرانی، شیخ یوسف، حدائق الناظرة، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، بیتا.
- حرعاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، قم، مؤسسة آل البیت علیهمالسلام لإحیاء التراث، ۱۴۲۴ق.
- خوانساری، سیداحمد، جامعالمدارک فی شرح مختصر النافع، تهران، مکتبة الصدوق، چاپ دوم، ۱۴۰۵ق.
- خویی، ابوالقاسم، منهاج الصالحین، نجف، مؤسسة الخوئی الإسلامية، بیتا.
- خویی، ابوالقاسم، توضیحالمسائل، قم، انتشارات مهر، ۱۴۱۲ق.
- راغب اصفهانی، أبو القاسم الحسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، بیروت، دار القلم، ۱۴۱۲ق.
- سیدی بنایی، سیدباقر و میثم، ندایی، «مطالعه تطبیقی نشوز زوجه و نشوز زوج در مبحث حقوقی و فقهی»، فصلنامه پژوهشهای حقوق تطبیقی عدل و انصاف، شماره سوم، زمستان ۱۳۹۷ش.
- شهید اول، محمد بن مکی، لمعة دمشقیة، بیروت، دارالتراث، ۱۴۱۰ق.
- شهیدثانی، زین الدین بن علی، الروضة البهیة فی شرح اللمعة الدمشقیة، نجف، منشورات جامعة النجف الدینیة، ۱۳۸۶ق.
- شهیدثانی، زین الدین بن علی، مسالک الافهام، مؤسسة المعارف الإسلامیة، ۱۴۱۳ق.
- صافی گلپایگانی، لطفالله، هدایةالعباد، قم، دار القرآن الكریم، ۱۴۱۶ق.
- فاضل لنکرانی، محمد، جامعالمسائل، قم، انتشارات امیر، چاپ یازدهم، ۱۳۸۳ش.
- فاضل هندی، محمد بن حسن، کشفاللثام و الابهام عن قواعد الاحکام، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، ۱۴۱۶ق.
- قانون مدنی، ماده ۱۷۰۷، مصوب ۱۳۸۱ش.
- محقق حلی، مختصرالنافع، تهران، قسم الدراسات الإسلامیة فی مؤسسة البعثة، چاپ سوم، ۱۴۱۰ق.
- محقق اردبیلی، احمد بن محمد، زبدةالبیان، تهران، المكتبة المرتضویة لإحیاء الآثار الجعفریة، بیتا.
- مکارم شیرازی، ناصر، احکام خانواده، قم، امام علی بن ابی طالب علیه السلام، چاپ دوم، ۱۳۸۹ش.
- مؤسسة دایرة المعارف الفقه الاسلامی، فرهنگ فقه فارسی، قم، مؤسسة دایرة المعارف الفقه الاسلامی، ۱۳۸۷ش.
- نجفی، محمدحسن، جواهرالکلام، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ هفتم، ۱۳۶۲ش.
- ↑ شهیدثانی، الروضة البهیة، ۱۳۸۶ق، ج۵، ص۴۲۷؛ محقق حلی، مختصرالنافع، ۱۴۱۰ق، ص۱۹۱.
- ↑ شهید ثانی، الروضة البهیة، ۱۳۸۶ق، ج۵، ص۴۲۷.
- ↑ خویی، منهاج الصالحین، مؤسسة الخوئی الإسلامية، ج۲، ص۲۸۹.
- ↑ راغب اصفهانی، المفردات، ذیل واژه «نشز».
- ↑ مکارم شیرازی، احکام خانواده، ۱۳۸۹ش، ج۱، ص۲۱۹.
- ↑ نجفی، جواهرالکلام، ۱۳۶۲ش، ج۳۱، ص۲۰۹.
- ↑ شهید ثانی، الروضة البهیة، ۱۳۸۶ق، ج۵، ص۴۲۷.
- ↑ سیدی بنایی، ندایی، «مطالعه تطبیقی نشوز زوجه و نشوز زوج در مبحث حقوقی و فقهی»، ص۴۴.
- ↑ نجفی، جواهرالکلام، ۱۳۶۲ش، ج۳۱، ص۲۰۶.
- ↑ فاضل هندی، کشفاللثام، ۱۴۱۶ق، ج۷، ص۵۲۴؛ صافی گلپایگانی، هدایةالعباد، ۱۴۱۶ق، ج۲، ص۱۷۴.
- ↑ شهید اول، لمعة دمشقیة، دارالفکر، ص۱۷۴.
- ↑ نجفی، جواهرالکلام، ۱۳۶۲ش، ج۳۱، ص۲۰۵؛ امام خینی، تحریرالوسیله، ۱۳۹۰ق، ج۲، ص۳۰۵.
- ↑ مکارم شیرازی، احکام خانواده، ۱۳۸۹ش، ص۲۱۷.
- ↑ مکارم شیرازی، احکام خانواده، ۱۳۸۹ش، ص۲۱۷.
- ↑ فاضل هندی، کشفاللثام، ۱۴۱۶ق، ج۷، ص۵۲۴.
- ↑ فاضل لنکرانی، جامعالمسائل، ۱۳۸۳ش، ج۱، ص۴۳۱.
- ↑ مکارم شیرازی، احکام خانواده، ۱۳۸۹ش، ص۲۱۰.
- ↑ فاضل لنکرانی، جامعالمسائل، ۱۳۸۳ش، ج۱، ص۴۳۱.
- ↑ امام خمینی، تحریرالوسیلة، ۱۳۹۰ش، ج۲، ص۳۰۵.
- ↑ نجفی، جواهرالکلام، ۱۳۶۲ش، ج۳۱، ص۲۰۷.
- ↑ بحرانی، حدائقالناضره، ج۲۴، ص۶۱۴.
- ↑ نجفی، جواهرالکلام، ۱۳۶۲ش، ج۳۱، ص۲۰۷؛ بحرانی، حدائق الناظرة، مؤسسة النشر الاسلامی، ج۲۴، ص۶۱۹؛ قانون مدنی، ماده ۱۱۰۳، مصوب ۱۳۱۴ش.
- ↑ نجفی، جواهرالکلام، ۱۳۶۲ش، ج۳۱، ص۱۹۵.
- ↑ فاضل هندی، کشفاللثام، مؤسسة النشر الاسلامی، ج۷، ص۵۲۴؛ فاضل هندی، کشفاللثام، مؤسسة النشر الاسلامی، ج۷، ص۵۷۶.
- ↑ سوره نساء، آیه ۳۴.
- ↑ محقق اردبیلی، زبدةالبیان، المكتبة المرتضویة لإحیاء الآثار الجعفریة، ص۵۳۷.
- ↑ شهید ثانی، مسالک الافهام، ۱۴۱۳ق، ج۸، ص۳۵۶.
- ↑ حرعاملی، وسائل الشیعة، ۱۴۲۴ق، ج۲۱، ص۵۱۷.
- ↑ مکارم شیرازی، احکام خانواده، ۱۳۸۹ش، ص۲۱۹.
- ↑ نجفی، جواهرالکلام، ۱۳۶۲ش، ج۳۱، ص۲۰۳.
- ↑ شهید ثانی، روضة البهیة، ج۵، ص۴۲۹.
- ↑ نجفی، جواهرالکلام، ۱۳۶۲ش، ج۳۱، ص۲۰۷.
- ↑ نجفی، جواهرالکلام، ۱۳۶۲ش، ج۳۱، ص۲۰۷.
- ↑ خوانساری، جامعالمدارک، ۱۴۰۵ق، ج۴، ص۴۳۳.
- ↑ خوانساری، جامعالمدارک، ۱۴۰۵ق، ج۴، ص۴۳۳.
- ↑ بحرانی، حدائقالناضره، مؤسسة النشر الاسلامی، ج۲۴، ص۶۱۴.