پرش به محتوا

یونس (پیامبر): تفاوت میان نسخه‌ها

۱٬۲۱۷ بایت حذف‌شده ،  ‏۱۲ ژانویهٔ ۲۰۲۱
جز
تمیزکاری
جز (تمیزکاری)
خط ۱۱: خط ۱۱:
  | حوادث مهم= اقامت در شکم نهنگ
  | حوادث مهم= اقامت در شکم نهنگ
}}  
}}  
'''یُونُس(ع)''' از [[پیامبران]] منسوب به [[بنی‌اسرائیل]] که به سبب ترک محل [[نبوت|رسالتش]] به امر خدا طعمه نهنگ شد. محل رسالت یونس در منطقه باستانی [[نینوا]] در شمال کشور [[عراق]] بوده است. وی پس از نافرمانی اهالی نینوا و وعده [[عذاب]] الهی قوم خود را ترک کرد.
'''یُونُس(ع)''' از [[پیامبران]] منسوب به [[بنی‌اسرائیل]] که به سبب ترک محل [[نبوت|رسالتش]] به امر خدا طعمه نهنگ شد. محل رسالت یونس در منطقه [[نینوا]] در شمال [[عراق]] بوده است. وی پس از نافرمانی اهالی نینوا و وعده [[عذاب]] الهی قوم خود را ترک کرد.


پس از آنکه از برداشته شدن عذاب اهالی نینوا آگاه شد، برای آنکه او را در ماجرای محقق نشدن عذاب، متهم به [[دروغ|دروغگویی]] نکنند از نینوا فاصله گرفت و خود را به دریا رساند و سوار بر کشتی شد. به دنبال هجوم نهنگ به کشتی، مسافران کشتی مصمم شدند یکی از سرنشینان را برای رهایی از نهنگ طعمه آن بکنند. یونس(ع) به سبب انتخاب در [[قرعه]] طعمه نهنگ شد. به امر [[خدا]] نهنگ آن را بلعید و در شکم خود جای داد.
پس از آنکه از برداشته شدن عذاب اهالی نینوا آگاه شد، برای آنکه او را در ماجرای محقق نشدن عذاب، متهم به [[دروغ|دروغگویی]] نکنند از نینوا فاصله گرفت و خود را به دریا رساند و سوار بر کشتی شد. به دنبال هجوم نهنگ به کشتی، مسافران کشتی مصمم شدند یکی از سرنشینان را برای رهایی از نهنگ طعمه آن بکنند. یونس(ع) به سبب انتخاب در [[قرعه]] طعمه نهنگ شد. به امر [[خدا]] نهنگ آن را بلعید و در شکم خود جای داد.
خط ۱۹: خط ۱۹:
نام وی چهار بار در قرآن ذکر شده است و [[سوره یونس]] در قرآن به نام اوست. او را از نوادگان [[یعقوب (پیامبر)|یعقوب(ع)]] دانسته‌‌اند. دوره [[نبوت]] یونس با فاصله زیادی پس از دوره [[سلیمان (پیامبر)|سلیمان پیامبر(ع)]] بوده است.
نام وی چهار بار در قرآن ذکر شده است و [[سوره یونس]] در قرآن به نام اوست. او را از نوادگان [[یعقوب (پیامبر)|یعقوب(ع)]] دانسته‌‌اند. دوره [[نبوت]] یونس با فاصله زیادی پس از دوره [[سلیمان (پیامبر)|سلیمان پیامبر(ع)]] بوده است.


بر اساس متون تاریخی و [[حدیث|روایی]] [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] در گفتگوی با [[عداس|عَدّاس]] مسیحی شخصیت یونس را ستوده است. مدفن یونس در نینوا در شمال کشور [[عراق]] یا در نزدیکی [[الخلیل]] در [[فلسطین]] گزارش شده است. [[دعا|دعای]] حضرت یونس برای نجات خویش از شکم ماهی به [[ذکر یونسیه]] شهرت دارد.
بر اساس متون تاریخی و [[حدیث|روایی]] [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] در گفتگوی با [[عداس|عَدّاس]] مسیحی شخصیت یونس را ستوده است. مدفن یونس در نینوا در شمال [[عراق]] یا در نزدیکی [[الخلیل]] در [[فلسطین]] گزارش شده است. [[دعا|دعای]] حضرت یونس برای نجات خویش از شکم ماهی به [[ذکر یونسیه]] شهرت دارد.


==زندگی‌نامه==
==زندگی‌نامه==
یونس بن مَتی از نوادگان [[یعقوب (پیامبر)|یعقوب(ع)]]<ref>ابن‌سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۴۷.</ref> یا فرزندش [[بنیامین|بِنْیامین]]، معرفی شده است.<ref>هاشمی بغدادی، المحبر، دارالآفاق الجدیدة، ص۳۸۸.</ref> بر همین اساس وی را از [[بنی‌اسرائیل]] دانسته‌اند.<ref>بلعمی، تاریخنامه طبری، ۱۳۷۸ش، ج۲، ص۹۷۸.</ref>
یونس بن مَتی از نوادگان [[یعقوب (پیامبر)|یعقوب(ع)]]<ref>ابن‌سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۴۷.</ref> یا فرزندش [[بنیامین|بِنْیامین]]، معرفی شده است.<ref>هاشمی بغدادی، المحبر، دارالآفاق الجدیدة، ص۳۸۸.</ref> از این‌رو او را از [[بنی‌اسرائیل]] دانسته‌اند.<ref>بلعمی، تاریخنامه طبری، ۱۳۷۸ش، ج۲، ص۹۷۸.</ref>


در [[قرآن]] و منابع تاریخی به مقام [[نبوت|رسالت]] وی تصریح شده است.<ref>سوره صافات، آیه ۱۳۹؛ بلعمی، تاریخنامه طبری، ۱۳۷۸ش، ج۱، ص۵۸۳.</ref>  
در [[قرآن]] و منابع تاریخی به مقام [[نبوت|رسالت]] وی تصریح شده است.<ref>سوره صافات، آیه ۱۳۹؛ بلعمی، تاریخنامه طبری، ۱۳۷۸ش، ج۱، ص۵۸۳.</ref>  
خط ۳۲: خط ۳۲:


==وعده عذاب اهالی نینوا==
==وعده عذاب اهالی نینوا==
به فرمان خدا یونس به [[نینوا (شمال عراق)|نینوا]] محل زندگی [[بت‌پرست|بت‌پرستان]] فرستاد. مردم را به [[توحید]] دعوت کرد اما نپذیرفتند. [[خدا]] به اهالی نینوا در صورت نپذیرفتن توحید وعده [[عذاب]] داد. با رد پذیرش توحید، تاریخ عذاب برای آنان مشخص شد. یونس(ع) تاریخ عذاب را به قوم خود اعلام کرد. او با دیدن نشانه‌‌های وقوع عذاب از شهر خارج شد. پادشاه نینوا با مشاهده نشانه‌های عذاب که از جمله آن پدیدآمدن ابری سرخ‌تر از آتش در آسمان بود متوجه شد که عذاب بر آنان نازل خواهد شد. از این رو مردم را در یک جا جمع کرد. برای آنکه اعلام کند حاضر است به خدا [[ایمان]] بیاورد دستور داد یونس را احضار کنند. پادشاه از انکار دعوت یونس برای ایمان به خدا و [[دروغ|دروغگو]] خواندن وی در گذشته اظهار پشیمانی کرد.<ref>بلعمی، تاریخنامه طبری، ۱۳۷۸ش، ج۱، ص۵۸۳-۵۸۵.</ref>
به فرمان خدا یونس به [[نینوا (شمال عراق)|نینوا]] محل زندگی [[بت‌پرست|بت‌پرستان]] فرستاد. مردم را به [[توحید]] دعوت کرد اما نپذیرفتند. [[خدا]] به اهالی نینوا در صورت نپذیرفتن توحید وعده [[عذاب]] داد. با رد پذیرش توحید، تاریخ عذاب برای آنان مشخص شد. یونس(ع) تاریخ عذاب را به قوم خود اعلام کرد و با دیدن نشانه‌‌های عذاب از شهر خارج شد. پادشاه نینوا با مشاهده نشانه‌های عذاب که از جمله آنها پدیدآمدن ابری سرخ‌تر از آتش در آسمان بود مردم را جمع کرد. برای آنکه اعلام کند حاضر است به خدا [[ایمان]] بیاورد دستور داد یونس را احضار کنند. پادشاه از انکار دعوت یونس برای ایمان به خدا و [[دروغ|دروغگو]] خواندن وی در گذشته اظهار پشیمانی کرد.<ref>بلعمی، تاریخنامه طبری، ۱۳۷۸ش، ج۱، ص۵۸۳-۵۸۵.</ref>


یونس پس از آنکه متوجه شد مردم برای ایمان به خدا دنبال او می‌گردند، به سبب آنکه مردم تا پیش از مشاهده نشانه‌های عذاب ایمان نیاورده بودند از ایمان آنان در آخرین لحظات به خشم آمد و از قوم خود متواری شد. او راه دریا را پیش گرفت تا به وی دست پیدا نکنند.<ref>بلعمی، تاریخنامه طبری، ۱۳۷۸ش، ج۱، ص۵۸۳-۵۸۵.</ref>
یونس پس از آنکه متوجه شد مردم برای ایمان به خدا دنبال او می‌گردند، به سبب آنکه مردم تا پیش از مشاهده نشانه‌های عذاب ایمان نیاورده بودند از ایمان آنان در آخرین لحظات به خشم آمد و راه دریا را پیش گرفت تا به وی دست پیدا نکنند.<ref>بلعمی، تاریخنامه طبری، ۱۳۷۸ش، ج۱، ص۵۸۳-۵۸۵.</ref>


مردم و پادشاه که از یافتن یونس برای ایمان به خدا او ناامید شده بودند از شهر بیرون آمدند. آنان همه چهارپایان خود را نیز بیرون آوردند. پادشاه به خدا گفت اگر فرستاده تو ما را رها کرد تو ما را رها نکن. اگر از پیامبر تو ناامید شدیم از تو ناامید نمی‌شویم.<ref>بلعمی، تاریخنامه طبری، ۱۳۷۸ش، ج۱، ص۵۸۳-۵۸۵.</ref>
مردم و پادشاه که از یافتن یونس برای ایمان به خدا او ناامید شده بودند از شهر بیرون آمدند. آنان همه چهارپایان خود را نیز بیرون آوردند. پادشاه به خدا گفت اگر فرستاده تو ما را رها کرد تو ما را رها نکن. اگر از پیامبر تو ناامید شدیم از تو ناامید نمی‌شویم.<ref>بلعمی، تاریخنامه طبری، ۱۳۷۸ش، ج۱، ص۵۸۳-۵۸۵.</ref>
خط ۴۶: خط ۴۶:


===حمله نهنگ به کشتی یونس===
===حمله نهنگ به کشتی یونس===
به فرمان خدا نهنگی در وسط دریا به کشتی نزدیک شد. نهنگ برای گرفتن طعمه دور کشتی می‌گشت. سرنشینان کشتی که تعدادشان زیاد بود با مشاهده این صحنه نگران شدند و به [[خدا]] پناه بردند. پس از آنکه دیدند نهنگ همچنان دور کشتی می‌گردد به یکدیگر گفتند بین ما کسی است که گناه بزرگی مرتکب شده است.<ref>بلعمی، تاریخنامه طبری، ۱۳۷۸ش، ج۱، ص۵۸۵-۵۸۷.</ref>  
نهنگی در وسط دریا برای گرفتن طعمه دور کشتی می‌گشت. سرنشینان کشتی با مشاهده این صحنه نگران شدند و به [[خدا]] پناه بردند. پس از آنکه دیدند نهنگ همچنان دور کشتی می‌گردد به یکدیگر گفتند بین ما کسی است که گناه بزرگی مرتکب شده است.<ref>بلعمی، تاریخنامه طبری، ۱۳۷۸ش، ج۱، ص۵۸۵-۵۸۷.</ref>  


یونس با شنیدن این سخنان، خود را به عنوان [[گناه|گناهکار]] معرفی کرد. از مردم خواست که وی را به دریا بیاندازند تا طعمه نهنگ شود تا کشتی از خطر حمله نهنگ در امان بماند. یونس به سرنشینان گفت این ماهی به دنبال من است. سرنشینان از هویت او سؤال کردند. او در جواب گفت [[پیامبران|پیامبر]] اهالی نینواست. یونس همچنان بر گناهکار بودن خود اعتراف کرد. از سرنشینان خواست تا وی را به دریا بیاندازند تا از خطر حمله نهنگ در امان بمانند. اما سرنشینان که متوجه شدند وی پیامبر است از این کار امتناع کردند.<ref>بلعمی، تاریخنامه طبری، ۱۳۷۸ش، ج۱، ص۵۸۵-۵۸۷.</ref>
یونس با شنیدن این سخنان، خود را به عنوان [[گناه|گناهکار]] معرفی کرد و گفت که نهنگ به دنبال او است برای همین از مردم خواست که وی را به دریا بیاندازند تا طعمه نهنگ شود تا کشتی از خطر حمله نهنگ در امان بماند. اما سرنشینان وقتی که متوجه شدند وی پیامبر است از این کار امتناع کردند.<ref> بلعمی، تاریخنامه طبری، ۱۳۷۸ش، ج۱، ص۵۸۵-۵۸۷.</ref> با حمله مجدد نهنگ به کشتی و درخواست مجدد یونس، آن‌ها تصمیم گرفتند برای انداختن یک نفر به عنوان طعمه نهنگ، قرعه بیاندازند. آن‌ها سه بار قرعه زدند و در هر مرتبه قرعه به یونس افتاد.<ref>بلعمی، تاریخنامه طبری، ۱۳۷۸ش، ج۱، ص۵۸۵-۵۸۷.</ref>
===قرعه برای طعمه شدن===
با حمله مجدد نهنگ به کشتی و درخواست مجدد یونس، آن‌ها تصمیم گرفتند برای انداختن یک نفر به عنوان طعمه نهنگ، قرعه بیاندازند. آن‌ها سه بار قرعه زدند و در هر مرتبه قرعه به یونس افتاد. قرعه نیز به این صورت بود که در هر تکه‌ای از سفال نام یکی از سرنشینان مرد را نوشتند و به دریا انداختند هر تکه‌ای که در سطح دریا ماند و به عمق دریا نرفت آن شخص برای طعمه انتخاب می‌شد. بر همین اساس از بین تکه‌های سفال فقط تکه سفالی که نام یونس در آن نوشته شده بود بر سطح دریا ماند.<ref>بلعمی، تاریخنامه طبری، ۱۳۷۸ش، ج۱، ص۵۸۵-۵۸۷.</ref>
===رفتن به کام نهنگ===
===رفتن به کام نهنگ===
پس از انتخاب یونس، وی خود را به داخل دریا انداخت. به امر خدا نهنگ دهان خود را باز کرد و یونس را بلعید. [[خدا]] به نهنگ امر کرد که یونس غذای او نیست و او را اذیت نکن. یونس نیز در شکم نهنگ به [[نماز]] ایستاد. در [[قرآن]] آمده است اگر یونس از نمازگزاران نبود تا [[روز قیامت|قیامت]] در شکم نهنگ نگه‌ داشته می‌شد.<ref>بلعمی، تاریخنامه طبری، ۱۳۷۸ش، ج۱، ص۵۸۵-۵۸۷.</ref>
پس از انتخاب یونس، وی خود را به داخل دریا انداخت. نهنگ دهان خود را باز کرد و یونس را بلعید. [[خدا]] به نهنگ امر کرد که یونس غذای او نیست و او را اذیت نکند. یونس نیز در شکم نهنگ به [[نماز]] ایستاد. در [[قرآن]] آمده است اگر یونس از نمازگزاران نبود تا [[روز قیامت|قیامت]] در شکم نهنگ نگه‌ داشته می‌شد.<ref>بلعمی، تاریخنامه طبری، ۱۳۷۸ش، ج۱، ص۵۸۵-۵۸۷.</ref>


یونس ۴۰ شبانه‌روز در شکم نهنگ قرار داشت و در این مدت نهنگ، برای آنکه یونس آسیبی نبیند غذایی نخورد. روز چهلم فرا رسید. یونس دوباره در حالتی که با سه نوع تاریکی یعنی شب، دریا و شکم ماهی مواجه بود با خدا [[مناجات]] کرد. پس از این ماجرا خدا [[دعا|دعای]] وی را اجابت کرد.<ref>بلعمی، تاریخنامه طبری، ۱۳۷۸ش، ج۱، ص۵۸۵-۵۸۷.</ref>
یونس ۴۰ شبانه‌روز در شکم نهنگ قرار داشت و در این مدت نهنگ، برای آنکه یونس آسیبی نبیند غذایی نخورد. روز چهلم فرا رسید. یونس دوباره در حالتی که با سه نوع تاریکی یعنی شب، دریا و شکم ماهی مواجه بود با خدا [[مناجات]] کرد. پس از این ماجرا خدا [[دعا|دعای]] وی را اجابت کرد.<ref>بلعمی، تاریخنامه طبری، ۱۳۷۸ش، ج۱، ص۵۸۵-۵۸۷.</ref>