حدیث بضعه

مقاله نامزد خوبیدگی
از ویکی شیعه
(تغییرمسیر از فاطمه پاره تن پیامبر)
حدیث بضعه
حدیث بضعه
قطعه خوشنویسی از حدیث بضعه، اثر غلامحسین امیرخانی
قطعه خوشنویسی از حدیث بضعه، اثر غلامحسین امیرخانی
اطلاعات روایت
موضوعفضایل حضرت فاطمه(س)
صادره ازپیامبر اکرم(ص)
راوی اصلیامام علی(ع)، ابن‌عباس، ابوذر غفاری
منابع شیعهالامالی صدوق، الخصال، کفایة الاثر
منابع سنیصحیح البخاری
احادیث مشهور
حدیث سلسلةالذهبحدیث ثقلینحدیث کساءمقبوله عمر بن حنظلةحدیث قرب نوافلحدیث معراجحدیث ولایتحدیث وصایتحدیث جنود عقل و جهلحدیث شجره


حدیث بَِضْعَةٌ از احادیث نبوی درباره حضرت فاطمه(س) که پیامبر اکرم(ص) در آن فاطمه را «پاره تن خود» معرفی کرده و خوشحالی او را خوشحالی خود و آزردن او را آزردن خود دانسته است. این حدیث در منابع شیعه و سنی نقل شده است. به حدیث بضعه برای اثبات مباحثی همچون عصمت حضرت فاطمه(س)، حقانیت او در ماجرای فدک و وجوب بزرگداشت اهل‌بیت(ع) استناد می‌شود.

بنا به برخی گزارش‌ها در منابع اهل‌سنت این حدیث درباره ماجرای خواستگاری حضرت علی(ع) از دختر ابوجهل توسط پیامبر(ص) صادر شده است. اما از نظر عالمان شیعه این گزارش‌ها ساختگی بوده و راویان آنها متهم به جعل حديث و دشمنی با اهل‌بیت(ع) هستند.

متن و جایگاه

استفاده از حدیث فاطمة بضعة منی برای سیاه‌پوش کردن حرم امام حسین(ع) در ایام فاطمیه

فَاطِمَةُ بَضْعَةٌ مِنِّی ‏فَمَنْ آذَاهَا فَقَدْ آذَانِی و مَنْ سَرّها فَقد سَرّنی

شیخ صدوق، الامالی، ۱۴۱۷ق، ص۱۶۵.

در حدیث بَضعه از پیامبر(ص) درباره دخترش حضرت فاطمه(س) آمده است: «فاطمه پاره تن من است، هر که او را بیازارد، مرا آزرده و هر که او را خوشحال کند مرا خوشحال کرده است».[۱] مضمون این حدیث در منابع مختلف شیعه و سنی نقل شده است.[۲] حضرت علی(ع)،[۳] ابن‌عباس،[۴] ابوذر غفاری[۵] و خود حضرت زهرا(س)،[۶] از راویان این حدیثند.

جلال‌الدین سیوطی مفسر اهل‌سنت آن را مورد اتفاق شیعه و سنی دانسته است[۷] و فخررازی مفسر اهل‌سنت در تفسیر برخی از آیات قرآن از آن استفاده کرده است.[۸]

بَضعة یا بِضعه به‌معنای تکه‌ای از بدن است.[۹] از این رو وقتی که گفته می‌شود «فُلان بَضْعَةٌ مِنِّی» به‌خاطر نزدیکی زیاد آن شخص با گوینده است گویا آن شخص جزئی از بدن اوست.[۱۰] جمله «بَضْعَةٌ مِنِّی» در سخنان پیامبر اسلام(ص) درباره حضرت علی(ع)[۱۱] و امام رضا(ع)[۱۲] نیز به کار رفته است.

کاربردهای کلامی و فقهی

از حدیث بضعه برای اثبات برخی از مباحث کلامی استفاده شده است:

  • عصمت حضرت فاطمه(س): متکلمان برای اثبات عصمت حضرت زهرا(س) به این حدیث استناد کرده‌اند.[۱۳] به گفته آیت‌الله سبحانی از مراجع تقلید شیعه (تولد ۱۳۰۸ش) در روایات بضعه، خشنودی و ناخشنودی حضرت فاطمه(س) ملاک خشنودی و ناخشنودی خدا و رسولش شمرده شده است. از آنجا که خداوند جز به عمل صالح خشنود نمی‌شود و به گناه و نافرمانی از دستوراتش رضایت نمی‌دهد، اگر حضرت زهرا(س) گناهی مرتکب می‌شد، در این صورت به چیزی خشنود شده بود که خدا از آن ناخشنود است؛ در حالی که حدیث بضعه، رضایت الهی را با خشنودی فاطمه(س) پیوند داده است.[۱۴]
  • برتری حضرت فاطمه(س) بر زنان عالم: شهاب‌الدین آلوسی مفسر اهل‎‌سنت (درگذشته ۱۲۷۰ق)، با استفاده از این حدیث در ذیل آیه «وَإِذْ قَالَتِ الْمَلَائِكَةُ يَا مَرْيَمُ إِنَّ اللَهَ اصْطَفَاكِ وَطَهَّرَكِ وَاصْطَفَاكِ عَلَىٰ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ»،[۱۵] به برتری حضرت فاطمه(س) بر زنان عالم از جمله حضرت مریم استناد کرده است.[۱۶]
  • اثبات حقانیت حضرت فاطمه در ماجرای فدک[۱۷] پس از رحلت پیامبر(ص)، حضرت زهرا(س) در بستر بیماری، در احتجاج با شیخین به این روایت استناد کرد.[۱۸]

همچنین برای وجوب بزرگداشت اهل‌بیت(ع)[۱۹] عدم پذیرش شهادت فرزند برای پدر یا بالعکس،[۲۰] حرام بودن ازدواج با مادران و دختران،[۲۱] لزوم اکرام والدین[۲۲] و جایز بودن زیارت قبور توسط زنان[۲۳] به این روایت استناد شده است.

استفاده از حدیث بضعه علیه حضرت علی(ع)

بنا بر برخی گزارش‌ها، حدیث بضعه درباره ماجرای خواستگاری امام علی(ع) از دختر ابوجهل صادر شده است؛ بر اساس نقل ابن‌حنبل (درگذشتهٔ ۲۴۱ق) از عبدالله بن زبیر، زمانی که علی(ع) از ازدواج با دختر ابوجهل سخن به میان آورد و خبر آن به پیامبر(ص) رسید، آن حضرت فرمود: «اِنّما فَاطِمَةُ بَضْعَةٌ مِنِّی یُوذینی ما آذَاها».[۲۴] این ماجرا با عبارت‌های مختلفی در منابع دیگر نیز آمده است.[۲۵]

سید مرتضی متکلم شیعه (۳۵۵-۴۳۶ق) این گزارش‌ها را ساختگی دانسته است.[۲۶] بر اساس روایتی از امام صادق(ع) نیز این ماجرا جعلی است.[۲۷] ابوهُرَیره از راویان این گزارش متهم به جعل حدیث است،[۲۸] همچنین حسین کرابیسی و مِسوَر بن مَخرَمه زُهَری از دیگر راویان این گزارش در علم رجال، ضعیف و غیرقابل اعتماد معرفی شده‌اند از این رو روایات آنها مورد قبول قرار نگرفته است.[۲۹] سید مرتضی، کرابیسی را از نواصب دانسته که با اهل‌بیت(ع) دشمنی می‌کرد.[۳۰] به گفته او اگر این قضیه درست بود چرا دشمنان حضرت علی(ع) از بنی‌امیه و طرفدران آنها آن را دستاویزی برای تخریب چهره او و رسیدن به اهداف خود قرار ندادند.[۳۱]

سید جعفر مرتضی عاملی (درگذشته ۱۴۴۱ق) از پژوهشگران تاریخ اسلام، ضمن متناقض دانستن گزارش‌های داستان خواستگاری امام علی از دختر ابوجهل، در ردّ این ماجرا سیزده دلیل ذکر کرده است.[۳۲]

جستارهای وابسته

پانویس

  1. شیخ صدوق، الامالی، ۱۴۱۷ق، ص۱۶۵.
  2. برای نمونه نگاه کنید به شیخ صدوق، الاعتقادات، ۱۴۱۴ق، ص۱۰۵؛ شیخ مفید، الامالی، ۱۴۱۴ق، ص۲۶۰؛ شیخ طوسی، الامالی، ۱۴۱۴ق، ص۲۴؛ ابن‌مغازلی، مناقب علی بن ابی‌طالب، ۱۴۲۶ق، ص۲۸۹؛ ابن‌جبرئیل، الروضة فی فضائل امیرالمؤمنین، ۱۴۲۳ق، ص۱۶۷؛ بخاری، صحیح البخاری، ۱۴۰۱ق، ج۴، ص۲۱۰ و ۲۱۹.
  3. شیخ صدوق، الخصال، ۱۴۰۳ق، ص۵۷۳؛ فتال نیشابوری، روضة الواعظین، منشورات الشریف الرضی، ص۱۴۹.
  4. شیخ صدوق، الامالی، ‌۱۴۱۷ق، ص۱۷۵ و ۵۷۵.
  5. خزار قمی، کفایة الاثر، ۱۴۰۱ق، ص۳۷.
  6. خزاز قمی، کفایة الاثر، ۱۴۰۱ق، ص۶۴. مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۳۶، ص۳۰۸.
  7. سیوطی، الثغور الباسمه، ۱۴۳۱ق، ص۶۷.
  8. نگاه کنید به فخر رازی، التفسیر الکبیر، چاپ سوم، ج۹، ص۱۶۰، ذیل آیه ۱۸۹ سوره اعراف، ج۲۷، ص۲۰۰، ذیل آیه ۱۵ سوره زخرف، ج۳۰، ص۱۲۶، ذیل آیه ۱۹ سوره معارج.
  9. ابن‌منظور، لسان العرب، ۱۴۰۵ق، ج۸، ص۱۲؛ ابن‌اثیر، النهایة، ۱۳۶۴ش، ج۱، ص۱۳۳.
  10. راغب اصفهانی، مفردات، ۱۴۲۷ق، ص۱۲۹.
  11. بحرانی، البرهان، مؤسسة البعثة، ج۱، ص۲۶۱.
  12. شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، مؤسسة النشر الاسلامی، ج۲، ص۵۸۳ و ۵۸۸؛ فتال نیشابوری، روضة الواعظین، منشورات الشریف الرضی، ص۲۳۳.
  13. برای نمونه نگاه کنید به سید مرتضی، الشافی فی الامامة، ۱۴۱۰ق، ج۴، ص۹۵؛ ابن‌ابی‌الحدید، شرح نهج البلاغه، مؤسسه اسماعیلیان، ج۱۶، ص۲۷۳؛ ایجی، المواقف، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۵۹۷.
  14. سبحانی، پژوهشی در شناخت و عصمت امام، ۱۳۸۹ش، ص۲۷.
  15. سوره آل عمران، آیه ۴۲.
  16. آلوسی، روح المعانی، بی‌تا، ج۳، ص۱۵۵.
  17. ابن‌ابی‌الحدید، شرح نهج‌البلاغه، مؤسسه اسماعیلیان، ج۱۶، ص۲۷۸؛ ایجی، المواقف، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۵۹۷ و ۶۰۷.
  18. خزاز قمی، کفایة الاثر، ۱۴۰۱ق، ص۶۵.
  19. فخر رازی، التفسیر الکبیر، چاپ سوم، ج۲۷، ص۱۶۶.
  20. ابن‌عربی، احکام القرآن، دار الفکر، ج۱، ص۶۳۸؛ نگاه کنید به ابن‌قدامه، المغنی، دار الکتاب العربی، ج۱۲، ص۶۶.
  21. فخر رازی، التفسیر الکبیر، چاپ سوم، ج۱۰، ص۲۶.
  22. فخر رازی، التفسیر الکبیر، چاپ سوم، ج۲۰، ص۱۸۵.
  23. شهید اول، ذکری الشیعة، ۱۴۱۹ق، ج۲، ص۶۳.
  24. ابن‌حنبل، مسند احمد، دار صادر، ج۴، ص۵.
  25. برای نمونه نگاه کنید به نیشابوری، صحیح مسلم، دار الفکر، ج۷، ص۱۴۱؛ بخاری، صحیح البخاری، ۱۴۰۱ق، ج۶، ص۱۵۸؛ ابن‌ماجه، سنن ابن‌ماجه، دار الفکر، ج۱، ص ۶۴۴؛ سجستانی، سنن ابی‌داود، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۴۶۰؛‌ نعمان مغربی، شرح الاخبار، مؤسسة النشر الاسلامی، ج۳، ص۶۱؛ ابن‌بطریق، عمدة عیون صحاح الاخبار، ۱۴۰۷ق، ص۳۸۵.
  26. سید مرتضی، تنزیه الانبیاء، ۱۲۵۰ق، ص۱۶۷.
  27. شیخ صدوق، الامالی،‌ ۱۴۱۷ق، ص۱۶۵.
  28. ابن‌شاذان، الایضاح، ۱۳۶۳ش، ص۵۴۱؛‌ تستری، قاموس الرجال، ۱۴۱۹ق، ج۹، ص۱۱۱.
  29. فضلی، اصول الحدیث، ۱۴۲۱ق، ص۱۳۹.
  30. سید مرتضی، تنزیه الانبیاء، ۱۲۵۰ق، ص۱۶۷-۱۶۸.
  31. سید مرتضی، تنزیه الانبیاء، ۱۲۵۰ق، ص۱۶۹.
  32. جعفر مرتضی، الصحیح من سیرة الامام علی، ۱۴۳۰ق، ج۳، ص۶۱- ۷۴.

منابع

  • ابن‌ابی‌الحدید، عبدالحمید، شرح نهج البلاغه، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بی‌جا، دار احیاء الکتب العربیه، بی‌تا.
  • ابن‌اثیر، مجدالدین، النّهایة فی غریب الحدیث والأثر، تحقیق محمود محمد طناحی، قم، اسماعلیلیان، چاپ چهارم، ۱۳۶۴ش.
  • ابن‌بطریق، یحیی، عمدة عیون صحاح الاخبار فی مناقب امام الابرار، قم، النشر الاسلامی، ۱۴۰۷ق.
  • ابن‌حنبل، احمد، مسند احمد، بیروت، دار صادر، بی‌تا.
  • ابن‌سجستانی، سلمان، سنن ابی‌داود، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۰ق.
  • ابن‌شاذان، فضل، الایضاح، تحقیق جلال‌الدین حسینی، تهران، مؤسسة انتشارات، ۱۳۵۱ش.
  • ابن‌شاهین، عمر، فضائل سیدة النساء، تحقیق ابواسحاق، القاهرة، مکتبة التربیة الاسلامیة، ۱۴۱۱ق.
  • ابن‌عربی، محمد، احکام القرآن، بیروت، دار الفکر، بی‌تا.
  • ابن‌قدامه، عبدالله بن احمد، المغنی، بیروت، دار الکتاب العربی، بی‌تا.
  • ابن‌ماجه، محمد، سنن ابن‌ماجة، تحقیق محمد فؤاد، بی‌جا، دار الفکر، بی‌تا.
  • ابن‌مغازلی، علی، مناقب علی بن ابی‌طالب، بی‌جا، انتشارات سبط النبی، ۱۴۲۶ق.
  • ابن‌منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، بیروت، دار صادر، بی‌تا.
  • ایجی، عبدالرحمان بن احمد، المواقف، تحقیق عبدالرحمن عمیرة، بیروت، دار الجلیل، ۱۴۱۷ق.
  • بخاری، محمد بن اسماعیل، صحیح البخاری، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۱ق.
  • تستری، محمدتقی، قاموس الرجال، تحقیق مؤسسة النشر الاسلامی، قم: النشر الاسلامی، ۱۴۲۸ق.
  • خزاز قمی، علی، کفایة الاثر فی النص علی الائمّة الاثنی‌عشر، تحقیق عبداللطیف حسینی، قم، بیدار، ۱۴۰۱ق.
  • راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات الفاظ القرآن، تحقیق صفوان عدنان داوودی، بی‌جا، طلیعة النور،۱۴۲۶ق.
  • سبحانی، جعفر، پژوهشی در شناخت و عصمت امام، مشهد، بنیاد پژوهش‌های اسلامی، ۱۳۸۹ش.
  • سید مرتضی، علی بن حسین، الشافی فی الامامة، تهران، مؤسسه الصادق(ع)، چاپ دوم، ۱۴۱۰ق.
  • سید مرتضی، علی بن حسین، تنزیه الانبیاء، قم، الشریف الرضی، ۱۲۵۰ق.
  • سیوطی، جلال‌الدین، الثغور الباسمه فی مناقب السیدة فاطمة، جمعیة الآل والاصحاب، چاپ اول، ۱۴۳۱ق.
  • شهید اول، محمد بن مکی، ذکری الشیعة فی احکام الشریعة، تحقیق مؤسسة آل البیت، قم، مؤسسة آل‌البیت، ۱۴۱۹ق.
  • شیخ صدوق، محمد بن علی، الاعتقادات، تحقیق عصام عبدالسید، بیروت، دار المفید، چاپ دوم، ۱۴۱۴ق.
  • شیخ صدوق، محمد بن علی، الامالی، قم، مؤسسة البعثة، ۱۴۱۷ق.
  • شیخ صدوق، محمد بن علی، الخصال، تحقیق علی‌اکبر غفاری، بی‌جا، جماعة المدرسین فی الحوزة العلمیه، بی‌تا.
  • شیخ صدوق، محمد بن علی، من لایحضره الفقیه، تحقیق علی‌اکبر غفاری، قم، جامعه مدرسین، الطبعة الثانیة، ۱۴۰۴ق.
  • شیخ طوسی، محمد بن حسن، الامالی، قم، دار الثقافة، ۱۴۱۴ق.
  • شیخ مفید، محمد بن محمد، الامالی، بیروت، دار المفید، ۱۴۱۴ق.
  • فتال نیشابوری، محمد، روضة الواعظین، قم، منشورات الرضی، بی‌تا.
  • فخر رازی، محمد بن عمر، التفسیر الکبیر، تهران، دار الکتب العلمیة، بی‌تا.
  • فضلی، عبدالهادی، اصول الحدیث، بیروت، مؤسسة ام القری للتحقیق والنشر، چاپ سوم، ۱۴۲۱ق.
  • مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، بیروت، مؤسسة الوفاء، ۱۴۰۳ق.
  • مرتضی عاملی، جعفر، الصحیح من سیرة الإمام علی، قم، ولاء المرتضی، ۱۴۳۰ق.
  • مغربی، نعمان بن محمد، شرح الاخبار فی فضائل الائمة الاطهار، تحقیق محمد حسینی جلالی، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، بی‌تا.
  • نیشابوری، مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، بیروت، دار الفکر، بی‌تا.
  • بحرانی، هاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، قم، مؤسسة البعثة، بی‌تا.
  • ‌ ابن‌شهرآشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابی‌طالب(ع)، قم، علامه، چاپ اول، ۱۳۷۹ق.

پیوند به بیرون