سوره جن هفتاد و دومین سوره و از سوره‌های مکی است که در جزء ۲۹ قرآن جای دارد. نام‌گذاری این سوره به نام «‌جن» به دلیل وجود واژه جن در نخستین آیه و وجود مطالبی درباره جن، در این سوره است. سوره جن بعضی از عقاید خرافی مردم درباره جن را مطرح کرده و به آنها پاسخ می‌دهد و بر اساس آیات آن دعوت پیامبر اسلام(ص) برای جن و انس عمومیت دارد. آیه ۱۸ با نام المساجد لله و آیات ٢٦ و ٢٧ درباره عصمت پیامبران از آیات مشهور و نامدار این سوره است.

سوره جن
شماره سوره۷۲
جزء۲۹
نزول
ترتیب نزول۴۰
مکی/مدنیمکی
اطلاعات آماری
تعداد آیات۲۸
تعداد کلمات۲۸۶
تعداد حروف۱۱۰۹

در فضیلت تلاوت سوره جن آمده است هر كس سوره جنّ را قرائت كند، خداوند به عدد هر جنّ و شيطانى كه پیامبر اسلام را تصديق و يا تكذيب كرده ثواب بنده آزاد كردن عطا می‌کند.

معرفی سوره

نام‌گذاری

این سوره را به دلیل وجود مطالبی درباره جن و وجود این واژه در نخستین آیه آن، «جن» نامیده‌اند.[۱] برخی نیز با توجه‌ به‌ سرآغاز نخستین آیه آن، این سوره را به نام «قل اوحی» نام‌گذاری کرده‌اند.[۲]

جن را موجودی اسرارآمیز دانسته‌اند که مانند انسان دارای شعور، اختیار و تکلیف است و به اقتضای طبیعتش از حواس بشر پوشیده و در شرایط عادی، قابل درک حسی نیست.[۳] بنابر برخی آیات و روایات، جن، آفریده شده از آتش و یا آمیخته‌ای از آتش است و مانند انسان، مکلف بوده و هدف از خلقت او، همانند انسان، عبادت و بندگی خدا است. او در آخرت برانگیخته می‌شود و می‌تواند مطیع یا عاصی، مؤمن یا مشرک باشد.[۴]

ترتیب و محل نزول

سوره جن جز سوره‌های مکی و در ترتیب نزول، چهلمین سوره‌ای است که بر پیامبر(ص) نازل شده است. این سوره در چینش کنونی مُصحَف، هفتاد و دومین سوره است و در جزء ۲۹ قرآن جای دارد.[۵]

تعداد آیات و دیگر ویژگی‌ها

سوره جن دارای ۲۸ آیه، ۲۸۶ کلمه و ۱۱۰۹ حرف است و از نظر حجم از سوره‌های مفصلات یعنی از سوره‌های نسبتا کوچک قرآن است که بخش اول حزب سوم جزء ۲۹ را تشکیل می‌دهد.[۶] سوره جن اولین سوره از سوره‌های پنجگانه مقولات است که با کلمه «‌قُل‌» آغاز می‌شود. این سوره را در شمار سوره‌های ممتحنات نیز آورده‌اند؛ [۷] چراکه با سوره ممتحنه تناسب محتوایی دارد.[۸] [یادداشت ۱]

محتوا

بخش اول سوره جن، شرح داستان طایفه‌ای از جن است که با شنیدن تلاوت قرآن، از فصاحت آن شگفت زده شده و با اذعان به شگرف بودن و نیز راهنما بودن قرآن، به پیامبر اسلام(ص) ایمان آورده، در برابر قرآن اظهار خضوع کرده و به معاد معتقد می‌شوند.[۹] در این سوره به وجود دو گروه مؤمن و کافر در طایفه جن اشاره می‌کند که مانند انسان‌ها برخی صالح و برخی فسادانگیزند. سوره جن بعضی از عقاید خرافی مردم درباره جن را مطرح و به آنها پاسخ می‌دهد و این نکته را متذکر می‌شود که دعوت پیامبر اسلام(ص) برای طایفه جن و انس عمومیت دارد.[۱۰]

در بخش دیگری از سوره جن به توحید و معاد اشاره شده و در آخرین بخش سخن از علم غیب است كه هیچ‌کس غیر از آنچه خداوند اراده کرده، از آن آگاهی ندارد.[۱۱]

شأن نزول

مفسران‌ ماجرای‌ حضور گروهی‌ از جنّیان‌ و گوش‌ فرا دادن‌ آنان‌ به‌ تلاوت‌ پیامبر (ص) را که‌ در سوره احقاف (آیات ۲۹-۳۲) آمده‌ است‌ را سبب‌ نزول‌ این‌ سوره‌ ذکر کرده‌اند.[۱۳] درباره سوره جن چند شأن نزول دیگر نیز گفته شده است:

  • در تفسیر علی بن ابراهیم قمی آمده است پیامبر اسلام(ص) برای دعوت مردم به اسلام از مکه به سمت بازار عُکاظ در طائف رفت ولی پاسخ مثبت نگرفت. در راه بازگشت در محلی که به نام وادی جن مشهور بود، مشغول تلاوت قرآن شد که گروهی از جنیان صدای او را شنیدند و ایمان آوردند و برای تبلیغ به سوی قوم خود بازگشتند.[۱۴]
  • از ابن عباس نیز روایت است پیامبر(ص) در نماز صبح به تلاوت قرآن مشغول بود که گروهی از جن برای تحقیق از علت قطع اخبار آسمان از خود، صدای قرآن خواندن پیامبر را شنیدند و گفتند علت قطع اخبار آسمان از ما همین است و به سوی قوم خود بازگشته و آنها را به اسلام دعوت کردند.[۱۵]
  • از عبدالله بن مسعود نیز نقل شده شبی در مکه پیامبر را نیافتیم و نگران حال او شدیم، بعد از جستجوی زیاد او را که از سوی کوه حراء می‌آمد، یافتیم و فرمودند دعوت‌کننده جن به سراغ من آمد و من برای خواندن قرآن، نزد آنها رفتم.[۱۶]

آیات مشهور

آیات مشهور سوره جن عبارتند از:

آیه المساجد لله (۱۸)

«وَأَنَّ الْمَسَاجِدَ لِلَّـهِ فَلَا تَدْعُوا مَعَ اللَّـهِ أَحَدًا﴿۱۸﴾»
 (و مساجد ويژه خداست، پس هيچ كس را با خدا مخوانيد.)

طبرسی در تفسیر مجمع البیان به نقل از خلیل می‌گوید: تقدیر این آیه «و لأنّ المساجد لله فلا تدعوا مع الله احدا سوى الله» بوده است؛ بنابراین در مساجد و اماکنی که برای عبادت خدا بنا نهاده شده است، هیچ کسی را در عبادت خدا شریک نکنید، همانطور که نصارا در معابد خود و مشرکان در کعبه چنین می‌کنند. طبرسی همچنین به نقل از سعید بن جبیر و زجاج و فراء مساجد را به مواضع سجده که در نماز در سجده بر زمین گذارده می‌شود تفسیر کرده است که شایسته نیست با آنها برای غیر خدا سجده شود.[۱۷]درروایتی امام جواد (ع) برای قطع دست دزد از مفاصل انگشتان به این آیه استدلال کرده است و کف دو دست را ازمصادیق مساجد دانسته( که برای خداست) که باید برای نماگزار باقی بماند و قطع نگردد. [۱۸]


امام کاظم (علیه السلام) درباره‌ی آیه: وَ أَنَّ المَساجِدَ لِلهِ فَلا تَدْعُوا مَعَ اللهِ أَحَداً می‌گوید از پدرم جعفربن‌محمّد (علیه السلام) شنیدم که می‌فرمود: «آن‌ها اوصیا و ائمّه (علیهم السلام) از ما، یکی پس از دیگری هستند. به‌سوی غیر آن‌ها دعوت نکنید که در این صورت مثل کسانی می‌شوید که با خدا کس دیگری خوانده است». علامه مجلسی در بحارالانوار پس از نقل روایاتی در باره این آیه و از جمله این روایت می‌گوید:در باره «المساجد» چند قول وجود دارد. ۱- مکان‌هایی که برای عبادت ساخته شده اند (مساجد) ۲-هفت عضوی که هنگام سجده بر زمین قرار می‌گیرند.۳- منظور از مساجد نمازها هستند.۴- مساجد در آیه همان اوصیا و امامان هستند و منظور از این تأویل می‌تواند یا خانه‌ها و مشاهد(قبور) امامان باشد که خداوند آنها را محل سجده(کنایه از خضوع تذلل و اطاعت) قرار داده است و براین اساس تمام مشاهد و بقعه‌های مشرفه نیز مشمول آیه هستند و ذکر مشاهد امامان علیهم السلام به عنوان با فضیلت‌ترین نمونه و مصداق است و یا منظور از مساجد امامان‌اند که خانه‌هایشان خانه‌های معنوی است و یا این که آنها حقیقتاً اهل مساجد هستند. [۱۹]

آیات عصمت پیامبران (۲۶ و۲۷)

«عَالِمُ الْغَيْبِ فَلَا يُظْهِرُ عَلَىٰ غَيْبِهِ أَحَدًا﴿۲۶﴾إِلَّا مَنِ ارْ‌تَضَىٰ مِن رَّ‌سُولٍ فَإِنَّهُ يَسْلُكُ مِن بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ رَ‌صَدًا﴿٢٧﴾»
 (داناى نهان است و كسى را بر غيب خود آگاه نمى‌كند. جز پيامبرى را كه از او خشنود باشد، كه [در اين صورت] براى او از پيش رو و از پشت سرش نگاهبانانى برخواهد گماشت.)

این آیات یک قاعده را در مورد علم غیب بیان کرده که خدا كسى را بر غيب خود آگاه نمى‌كند و سپس «پیامبر برگزیده» را از این قاعده استثناء می‌کند.[۲۰] همچنین این آیات یکی از دلایل عصمت پیامبران است که با نیروی غیبی و امداد الهی و مراقبت فرشتگان، از لغزش‌ها و خطاها و از شر شیاطین جن و انس و وسوسه‌ها و آنچه اصالت وحی را خدشه دار می‌سازد، مصون و محفوظند.[۲۱]علامه هم چنان بر این باور است که این آیه به انضمام آیاتی[یادداشت ۲] که علم را مختص به خداوند دانسته می‌فهماند که خداوند متعال علم غیب را ذاتاً(به ذات خودش) می‌داند و به اصالت از آنِ او است و غیر خداوند با تعلیم الهی علم غیب را می‌داند؛ مانند گرفتن جان انسان‌ها یا همان توفی انفس که به اصالت کار خداوند است ( اللهُ يَتَوَفَّى الْأَنْفُسَ حِينَ مَوْتِهَا سوره زمر آیه ۴۲) ولی ملک الموت و دیگر فرشتگان مأمور گرفتن جان انسان‌ها، اسبابی هستند که با واسطه توفّی انفس را انجام می‌دهند به عنوان این که در تسخیر خداوند متعال هستند. [۲۲]از آیات ۲۷ و۲۸ [یادداشت ۳]سوره نیز استفاده می‌شود که پیامبر(ص) در مراحل سه گانه دریافت وحی و حفظ آن و تبلیغ آن به مردم با عصمت الهی تأیید شده ومصونیت از هر گونه خطا و اشتباه دارد.[۲۳]

علامه حسینی طهرانی:
خداوند عالم غیب است و از این علم غیب خود به‌کسی اطّلاع نمی‌دهد مگر به آن فرستادگانی‌که مورد رضای او واقع شوند، یعنی من جمیع الجهات از نقطه نظر فعل و صفت، از نقطه نظر ملکات و عقائد، و از نقطه نظر صفات نفسیه و روحیه مورد رضای حضرت او قرار گیرند، کسانی‌که به‌مرحله عبودیت محضه نائل آمده، از خودپسندگی و خودبینی در جمیع مراحل بیرون آمده، خدا پسند و خدا بین شده‌اند...تا انسان به‌این سر منزل نرسد مورد ارتضای مطلق پروردگار واقع نخواهد شد و این همان مرتبه مُخلَصین است، در این‌صورت خداوند پرده وحجاب قلبی او را به‌کنار زده و از علم غیب خود به‌او می‌فهماند، و از آنچه از دستبرد تمام افراد جنّ و انس و ملک خارج است او را آگاه و مطّلع می‌گرداند

*https://maktabevahy.org/document/Book/details/4/امام-شناسی-ج1?page=49 *

فضیلت و خواص

در فضیلت قرائت سوره جن از پیامبر(ص) روايت شده، خداوند به عدد هر جنّ و شيطانى كه پیامبر اسلام را تصديق و يا تكذيب كرده، به قاری آن ثواب بنده آزاد كردن عطا می‌کند.[۲۴] از امام صادق(ع) نیز روایت است كسى كه زياد سوره « قل اوحى»(سوره جن) را تلاوت كند در دنيا چيزى از چشم زخم، جادو، مكر و آزار جنیان به او نرسد و با پیامبر خواهد بود.[۲۵]

در برخی روایات برای قرائت این سوره خواصی چون ملاقات پیامبر در خواب،[۲۶] افزایش فهم و درک و هوش،[۲۷] ادای قرض،[۲۸] و دور شدن جن[۲۹] ذکر شده است.

متن و ترجمه سوره جن

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ

﴿قُلْ أُوحِيَ إِلَيَّ أَنَّهُ اسْتَمَعَ نَفَرٌ مِنَ الْجِنِّ فَقَالُوا إِنَّا سَمِعْنَا قُرْآنًا عَجَبًا ۝١ يَهْدِي إِلَى الرُّشْدِ فَآمَنَّا بِهِ وَلَنْ نُشْرِكَ بِرَبِّنَا أَحَدًا ۝٢ وَأَنَّهُ تَعَالَى جَدُّ رَبِّنَا مَا اتَّخَذَ صَاحِبَةً وَلَا وَلَدًا ۝٣ وَأَنَّهُ كَانَ يَقُولُ سَفِيهُنَا عَلَى اللَّهِ شَطَطًا ۝٤ وَأَنَّا ظَنَنَّا أَنْ لَنْ تَقُولَ الْإِنْسُ وَالْجِنُّ عَلَى اللَّهِ كَذِبًا ۝٥ وَأَنَّهُ كَانَ رِجَالٌ مِنَ الْإِنْسِ يَعُوذُونَ بِرِجَالٍ مِنَ الْجِنِّ فَزَادُوهُمْ رَهَقًا ۝٦ وَأَنَّهُمْ ظَنُّوا كَمَا ظَنَنْتُمْ أَنْ لَنْ يَبْعَثَ اللَّهُ أَحَدًا ۝٧ وَأَنَّا لَمَسْنَا السَّمَاءَ فَوَجَدْنَاهَا مُلِئَتْ حَرَسًا شَدِيدًا وَشُهُبًا ۝٨ وَأَنَّا كُنَّا نَقْعُدُ مِنْهَا مَقَاعِدَ لِلسَّمْعِ فَمَنْ يَسْتَمِعِ الْآنَ يَجِدْ لَهُ شِهَابًا رَصَدًا ۝٩ وَأَنَّا لَا نَدْرِي أَشَرٌّ أُرِيدَ بِمَنْ فِي الْأَرْضِ أَمْ أَرَادَ بِهِمْ رَبُّهُمْ رَشَدًا ۝١٠ وَأَنَّا مِنَّا الصَّالِحُونَ وَمِنَّا دُونَ ذَلِكَ كُنَّا طَرَائِقَ قِدَدًا ۝١١ وَأَنَّا ظَنَنَّا أَنْ لَنْ نُعجِزَ اللَّهَ فِي الْأَرْضِ وَلَنْ نُعْجِزَهُ هَرَبًا ۝١٢ وَأَنَّا لَمَّا سَمِعْنَا الْهُدَى آمَنَّا بِهِ فَمَنْ يُؤْمِنْ بِرَبِّهِ فَلَا يَخَافُ بَخْسًا وَلَا رَهَقًا ۝١٣ وَأَنَّا مِنَّا الْمُسْلِمُونَ وَمِنَّا الْقَاسِطُونَ فَمَنْ أَسْلَمَ فَأُولَئِكَ تَحَرَّوْا رَشَدًا ۝١٤ وَأَمَّا الْقَاسِطُونَ فَكَانُوا لِجَهَنَّمَ حَطَبًا ۝١٥ وَأَنْ لَوِ اسْتَقَامُوا عَلَى الطَّرِيقَةِ لَأَسْقَيْنَاهُمْ مَاءً غَدَقًا ۝١٦ لِنَفْتِنَهُمْ فِيهِ وَمَنْ يُعْرِضْ عَنْ ذِكْرِ رَبِّهِ يَسْلُكْهُ عَذَابًا صَعَدًا ۝١٧ وَأَنَّ الْمَسَاجِدَ لِلَّهِ فَلَا تَدْعُوا مَعَ اللَّهِ أَحَدًا ۝١٨ وَأَنَّهُ لَمَّا قَامَ عَبْدُ اللَّهِ يَدْعُوهُ كَادُوا يَكُونُونَ عَلَيْهِ لِبَدًا ۝١٩ قُلْ إِنَّمَا أَدْعُو رَبِّي وَلَا أُشْرِكُ بِهِ أَحَدًا ۝٢٠ قُلْ إِنِّي لَا أَمْلِكُ لَكُمْ ضَرًّا وَلَا رَشَدًا ۝٢١ قُلْ إِنِّي لَنْ يُجِيرَنِي مِنَ اللَّهِ أَحَدٌ وَلَنْ أَجِدَ مِنْ دُونِهِ مُلْتَحَدًا ۝٢٢ إِلَّا بَلَاغًا مِنَ اللَّهِ وَرِسَالَاتِهِ وَمَنْ يَعْصِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَإِنَّ لَهُ نَارَ جَهَنَّمَ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا ۝٢٣ حَتَّى إِذَا رَأَوْا مَا يُوعَدُونَ فَسَيَعْلَمُونَ مَنْ أَضْعَفُ نَاصِرًا وَأَقَلُّ عَدَدًا ۝٢٤ قُلْ إِنْ أَدْرِي أَقَرِيبٌ مَا تُوعَدُونَ أَمْ يَجْعَلُ لَهُ رَبِّي أَمَدًا ۝٢٥ عَالِمُ الْغَيْبِ فَلَا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا ۝٢٦ إِلَّا مَنِ ارْتَضَى مِنْ رَسُولٍ فَإِنَّهُ يَسْلُكُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ رَصَدًا ۝٢٧ لِيَعْلَمَ أَنْ قَدْ أَبْلَغُوا رِسَالَاتِ رَبِّهِمْ وَأَحَاطَ بِمَا لَدَيْهِمْ وَأَحْصَى كُلَّ شَيْءٍ عَدَدًا ۝٢٨

﴿به نام خداوند رحمتگر مهربان. بگو به من وحی شده است که تنی چند از جنیان گوش فرا داشتند و گفتند راستی ما قرآنی شگفت‌آور شنیدیم ۝١ [که] به راه راست هدایت می‌کند پس به آن ایمان آوردیم و هرگز کسی را شریک پروردگارمان قرار نخواهیم داد ۝٢ و اینکه او پروردگار والای ما همسر و فرزندی اختیار نکرده است ۝٣ و [شگفت] آنکه کم خرد ما دربارهٔ خدا سخنانی یاوه می‌سراید ۝٤ و ما پنداشته بودیم که انس و جن هرگز به خدا دروغ نمی‌بندند ۝٥ و مردانی از آدمیان به مردانی از جن پناه می‌بردند و بر سرکشی آنها می‌افزودند ۝٦ و آنها [نیز] آن گونه که [شما] پنداشته‌اید گمان بردند که خدا هرگز کسی را زنده نخواهد گردانید ۝٧ و ما بر آسمان دست‌یافتیم و آن را پر از نگهبانان توانا و تیرهای شهاب یافتیم ۝٨ و در [آسمان] برای شنیدن به کمین می‌نشستیم [اما] اکنون هر که بخواهد به گوش باشد تیر شهابی در کمین خود می‌یابد ۝٩ و ما [درست] نمی‌دانیم که آیا برای کسانی که در زمینند بدی خواسته شده یا پروردگارشان برایشان هدایت‌خواسته است ۝١٠ و از میان ما برخی درستکارند و برخی غیر آن و ما فرقه‌هایی گوناگونیم ۝١١ و ما می‌دانیم که هرگز نمی‌توانیم در زمین خدای را به ستوه آوریم و هرگز او را با گریز [خود] درمانده نتوانیم کرد ۝١٢ و ما چون هدایت را شنیدیم بدان گرویدیم پس کسی که به پروردگار خود ایمان آورد از کمی [پاداش] و سختی بیم ندارد ۝١٣ و از میان ما برخی فرمانبردار و برخی از ما منحرفند پس کسانی که به فرمانند آنان در جستجوی راه درستند ۝١٤ ولی منحرفان هیزم جهنم خواهند بود ۝١٥ و اگر [مردم] در راه درست پایداری ورزند قطعاً آب گوارایی بدیشان نوشانیم ۝١٦ تا در این باره آنان را بیازماییم و هر کس از یاد پروردگار خود دل بگرداند وی را در قید عذابی [روز]افزون درآورد ۝١٧ و مساجد ویژه خداست پس هیچ‌کس را با خدا مخوانید ۝١٨ و همین که بنده خدا برخاست تا او را بخواند چیزی نمانده بود که بر سر وی فرو افتند ۝١٩ بگو من تنها پروردگار خود را می‌خوانم و کسی را با او شریک نمی‌گردانم ۝٢٠ بگو من برای شما اختیار زیان و هدایتی را ندارم ۝٢١ بگو هرگز کسی مرا در برابر خدا پناه نمی‌دهد و هرگز پناهگاهی غیر از او نمی‌یابم ۝٢٢ [وظیفه من] تنها ابلاغی از خدا و [رساندن] پیامهای اوست و هر کس خدا و پیامبرش را نافرمانی کند قطعاً آتش دوزخ برای اوست و جاودانه در آن خواهند ماند ۝٢٣ [باش] تا آنچه را وعده داده می‌شوند ببینند آنگاه دریابند که یاور چه کسی ضعیف‌تر و کدام یک شماره‌اش کمتر است ۝٢٤ بگو نمی‌دانم آنچه را که وعده داده شده‌اید نزدیک است‌یا پروردگارم برای آن زمانی نهاده است ۝٢٥ دانای نهان است و کسی را بر غیب خود آگاه نمی‌کند ۝٢٦ جز پیامبری را که از او خشنود باشد که [در این صورت] برای او از پیش رو و از پشت‌سرش نگاهبانانی برخواهد گماشت ۝٢٧ تا معلوم بدارد که پیامهای پروردگار خود را رسانیده‌اند و [خدا] بدانچه نزد ایشان است احاطه دارد و هر چیزی را به عدد شماره کرده است ۝٢٨


سوره پیشین:
سوره نوح
سوره جن
سوره‌های مکیسوره‌های مدنی
سوره پسین:
سوره مزمل

١.فاتحه ٢.بقره ٣.آل‌عمران ٤.نساء ٥.مائده ٦.انعام ٧.اعراف ٨.انفال ٩.توبه ١٠.یونس ١١.هود ١٢.یوسف ١٣.رعد ١٤.ابراهیم ١٥.حجر ١٦.نحل ١٧.اسراء ١٨.کهف ١٩.مریم ٢٠.طه ٢١.انبیاء ٢٢.حج ٢٣.مؤمنون ٢٤.نور ٢٥.فرقان ٢٦.شعراء ٢٧.نمل ٢٨.قصص ٢٩.عنکبوت ٣٠.روم ٣١.لقمان ٣٢.سجده ٣٣.احزاب ٣٤.سبأ ٣٥.فاطر ٣٦.یس ٣٧.صافات ٣٨.ص ٣٩.زمر ٤٠.غافر ٤١.فصلت ٤٢.شوری ٤٣.زخرف ٤٤.دخان ٤٥.جاثیه ٤٦.احقاف ٤٧.محمد ٤٨.فتح ٤٩.حجرات ٥٠.ق ٥١.ذاریات ٥٢.طور ٥٣.نجم ٥٤.قمر ٥٥.الرحمن ٥٦.واقعه ٥٧.حدید ٥٨.مجادله ٥٩.حشر ٦٠.ممتحنه ٦١.صف ٦٢.جمعه ٦٣.منافقون ٦٤.تغابن ٦٥.طلاق ٦٦.تحریم ٦٧.ملک ٦٨.قلم ٦٩.حاقه ٧٠.معارج ٧١.نوح ٧٢.جن ٧٣.مزمل ٧٤.مدثر ٧٥.قیامه ٧٦.انسان ٧٧.مرسلات ٧٨.نبأ ٧٩.نازعات ٨٠.عبس ٨١.تکویر ٨٢.انفطار ٨٣.مطففین ٨٤.انشقاق ٨٥.بروج ٨٦.طارق ٨٧.اعلی ٨٨.غاشیه ٨٩.فجر ٩٠.بلد ٩١.شمس ٩٢.لیل ٩٣.ضحی ٩٤.شرح ٩٥.تین ٩٦.علق ٩٧.قدر ٩٨.بینه ٩٩.زلزله ١٠٠.عادیات ١٠١.قارعه ١٠٢.تکاثر ١٠٣.عصر ١٠٤.همزه ١٠٥.فیل ١٠٦.قریش ١٠٧.ماعون ١٠٨.کوثر ١٠٩.کافرون ١١٠.نصر ١١١.مسد ١١٢.اخلاص ١١٣.فلق ١١٤.ناس


پانویس

  1. صفوی، «سوره جن»، ص۷۱۷.
  2. ابن عاشور، تفسیرالتحریر و التنویر، ۱۴۲۰ق، ج۲۹، ص‌۲۱۶.
  3. کوشا، «جن»، ص۵۹۵.
  4. کوشا، «جن»، ص۵۹۵.
  5. خرمشاهی، «سوره جن»، ص۱۲۵۹.
  6. خرمشاهی، «سوره جن»، ص۱۲۵۹.
  7. رامیار، تاریخ قرآن، ۱۳۶۲ش، ص۳۶۰و۵۹۶.
  8. فرهنگ‌نامه علوم قرآن، ج۱، ص۲۶۱۲.
  9. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۲۵، ص۹۷.
  10. خرمشاهی، «جن» ص۵۹۰.
  11. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۲۵، ص۹۷.
  12. خامه‌گر، محمد، ساختار سوره‌های قرآن کریم، تهیه مؤسسه فرهنگی قرآن و عترت نورالثقلین، قم، نشر نشرا، چ۱، ۱۳۹۲ش.
  13. سیوطی، الدّر المنثور، ۱۴۰۴ق، ج۶، ص۲۷۰.
  14. قمی، تفسیر القمی، ۱۳۶۳ش، ج۲، ص۲۹۹.
  15. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۲۵، ص۱۰۱.
  16. طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۱۰، ص۵۵۴.
  17. طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۱۰، ص۵۶۰.
  18. حرعاملی، وسائل الشيعة، ج۲۸، ص۲۵۳. طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۴ق، ج ۲۰، ص ۵۸
  19. مجلسی، بحارالانور، ۱۴۰۳ق، ج۲۳، ص۳۳۱.
  20. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۲۵، ص۱۴۰-۱۴۱.
  21. طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۲۰، ص۵۴.
  22. طباطبایی، المیزان، الناشر منشورات اسماعيليان، ج۲۰، ص۵۳.
  23. طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۴ق، ج۲۰، ص۵۷.
  24. طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۱۰، ص۱۴۰.
  25. صدوق، ثواب الاعمال، ۱۳۸۲ش، ص۱۲۰.
  26. مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳‌ق، ج۵۳، ص۳۳.
  27. کفعمی، مصباح، ۱۴۲۳ق، ص۴۵۹.
  28. کفعمی، مصباح، ۱۴۲۳ق، ص۴۵۹.
  29. بحرانی، البرهان، ۱۴۱۵ق، ج۵، ص۵۰۵.

یادداشت

  1. ممتحنات ۱۶ سوره قرآن است که گفته شده سیوطی آنها را به نام ممتحنات ذکر کرده است.رامیار، تاریخ قرآن، ۱۳۶۲ش، ص۵۹۶ این سوره‌ها عبارتند از: فتح، حشر، سجده، طلاق، قلم، حجرات، تبارک، تغابن، منافقون، جمعه، صف، جن، نوح، مجادله، ممتحنه و تحریم (رامیار، تاریخ قرآن، ۱۳۶۲ش، ص۳۶۰.)
  2. سوره انعام آیه ۵۹/نحل۷۷/نمل۶۵
  3. ... فَإِنَّهُ يَسْلُكُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ رَصَدًا* لِيَعْلَمَ أَنْ قَدْ أَبْلَغُوا رِسَالَاتِ رَبِّهِمْ ... ترجمه:[هیچ کس را خداوند بر علم غیبش آگاه نمی‌سازد] مگر رسولانی که آنان را برگزیده و مراقبینی از پیش رو و پشت سر برای آنها قرار می‌دهد...تا بداند (و معلوم سازد) که آن رسولان پیغام‌های پروردگار خود را به خلق کاملاً رسانیده‌اند...

منابع

  • ابن عاشور، محمدطاهر، تفسیر التحریر و التنویر، معروف به تفسیر ابن عاشور، بیروت، موسسة التاريخ العربی، ۱۴۲۰ق.
  • بحرانی، سید هاشم، البرهان، تهران، بنیاد بعثت، ۱۴۱۵ق.
  • خرمشاهی، بهاء الدین، «جن»، در دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، تهران، دوستان-ناهید، ۱۳۷۷ش.
  • خرمشاهی، قوام الدین، «سوره جن»، در دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، تهران، دوستان-ناهید، ۱۳۷۷ش.
  • رامیار، محمود، تاریخ قرآن، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۶۲ش.
  • صدوق، محمد بن علی، ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، تحقیق: صادق حسن زاده، تهران، ارمغان طوبی، ۱۳۸۲ش.
  • صفوی، سلمان، «سوره لقمان»، در دانشنامه معاصر قرآن کریم، قم، انتشارات سلمان آزاده، ۱۳۹۶ش.
  • طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، موسسه الاعلمی للمطبوعات، ۱۳۹۰ق.
  • طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه محمدجواد بلاغی‏، تهران، ناصر خسرو، ۱۳۷۲ش.
  • عبدالباقی، محمد فؤاد، المعجم المفهرس لالفاظ القرآن الکریم، قاهره، ۱۳۶۴ش، چاپ افست تهران ۱۳۹۷ش.
  • فرهنگ‌نامه علوم قرآن، قم، دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم.
  • قرآن کریم، ترجمه محمدمهدی فولادوند، تهران، دارالقرآن الکریم، ۱۴۱۸ق/۱۳۷۶ش.
  • قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، محقق، مصحح، موسوی جزائری، سید طیب،‏ قم، دار الکتاب، ۱۴۰۴ق.
  • کفعمی، ابراهیم بن علی، المصباح للکفعمی، ،قم، محبین، ۱۴۲۳ق.
  • کوشا، محمدعلی، «جن»، در دانشنامه معاصر قرآن کریم، قم، انتشارات سلمان آزاده، ۱۳۹۶ش.
  • مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، دار احیا التراث العربی، ۱۴۰۳ق.
  • مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الإسلامیة، ۱۳۷۱ش.

پیوند به بیرون