پیراهن یوسف اصطلاح معروف فارسی که اشاره به لباس حضرت یوسف(ع) در سه واقعه مهم دارد: داستان پیراهن خونآلودی که برادران یوسف(ع) آوردند، پارهشدن پیراهن توسط زلیخا و بینا شدن حضرت یعقوب(ع) به واسطه پیراهن. در روایتی امام صادق(ع)، صاحب اصلی پیراهن را حضرت ابراهیم دانسته که این پیراهن در میان پیامبران و جانشینان آنان دستبهدست شده و در نهایت به دست امام زمان(عج) رسیده است و به هنگام ظهور، آن را بر تن خواهد کرد. برخی به واسطه شفایافتن حضرت یعقوب به واسطه این پیراهن، استدلال بر جایز بودنِ تبرک کردهاند. شاعران فارسی زبان، اشعاری در مورد هر سه داستان پیراهن حضرت یوسف(ع) سرودهاند.
سه پیراهن یوسف در قرآن
کلمه «قَمیص» به معنای پیراهن، شش مرتبه در قرآن آمده که تمام آنها درباره حضرت یوسف(ع) است.[۱] این آیات به سه داستان اشاره دارند:
- پیراهن خونآلود: که ماجرای خونآلود کردن پیراهن حضرت یوسف توسط برادرانش برای آوردن عذر برای حضرت یعقوب است.[۲]
- پارهشدن پیراهن توسط زلیخا: در این داستان، زلیخا در تعقیبِ حضرت یوسف، پیراهن او را پاره میکند.[۳] فردی از خویشاوندان زلیخا شهادت داد که اگر پیراهن یوسف از پشت پاره شده باشد، یوسف راست گفته است.[۴]
- بینایی حضرت یعقوب بهواسطه پیراهن: حضرت یوسف پس از آگاهی از نابینایی پدرش، حضرت یعقوب، از برادرانش میخواهد تا پیراهنش را به روی سرِ حضرت یعقوب بیندازند.[۵] پس از انجام این کار، حضرت یعقوب شفا میگیرد و بینا میشود.[۶]
پیراهن خونآلود
آیات ۱۶ تا ۱۸ سوره یوسف به داستان پیراهن خونین حضرت یوسف در دوران کودکی اشاره دارد. پس از حسادت برادرانِ حضرت یوسف به وی، برادران تصمیم میگیرند که حضرت یوسف را در چاهی بیندازند و برای عذر، پیراهن یوسف را از تنش خارج ساختند و آن را به خون گوسفندی آغشته کردند و نزد پدر آمدند. عذر آنها این بود که «ای پدر، ما رفتیم مسابقه دهیم، و یوسف را پیش کالای خود نهادیم. آنگاه گرگ او را خورد.» [یادداشت ۱]
پارهشدن پیراهن یوسف به دست زلیخا
در آیات ۲۳ تا ۳۰ سوره یوسف به داستان یوسف و زلیخا و پارهشدن پیراهن یوسف توسط زلیخا اشاره شده است. درباره این داستان آمده است که به جهت چهره زیبای یوسف(ع)، زلیخا عاشق وی شده بود.[۷] به گزارش قرآن، زلیخا از حضرت یوسف کامجویی کرد، اما یوسف با دیدن برهان پروردگارش (رَأَیٰ بُرْهَانَ رَبِّهِ) سوی در گریخت.[۸] زلیخا خود را به یوسف رساند و پیراهنش را پاره کرد.[۹] جلوی در، یوسف و زلیخا با عزیز مصر روبهرو شدند.[۱۰] زلیخا و یوسف هر یک، دیگری را به خیانت متهم کردند.[۱۱] در آن هنگام فردی از خویشاوندان زلیخا شهادت داد که اگر پیراهن یوسف از پشت پاره شده باشد، یوسف راست گفته است؛[۱۲] ازاینرو اتهام خیانت از یوسف برداشته شد.[۱۳] بر اساس برخی گزارشها، شاهدی که به نفع یوسف شهادت داد، خواهرزادۀ سه ماهۀ زلیخا بود[۱۴] که به قدرت خدا به سخن در آمد.[۱۵] با این حال در گزارشهای دیگر آن شاهد، مردی حکیم معرفی شده است.[۱۶]
پیراهن شفابخش
آیات ۹۳ تا ۹۶ سوره یوسف به داستان بیناشدن حضرت یعقوب به جهت پیراهن حضرت یوسف(ع) اشاره دارد. در این آیات آمده است که پس از آگاهی از نابیناشدن حضرت یعقوب به واسطه دوری از یوسف، حضرت یوسف از برادرانش خواست که «این پیراهن مرا ببرید و آن را بر چهره پدرم بیفکنید [تا] بینا شود، و همه کسان خود را نزد من آورید.» وقتی پیراهن را بر چهره حضرت یعقوب انداختند، وی بینا شد و پس از مدتی با خانواده خویش رهسپار دیار مصر برای دیدار با حضرت یوسف شد.
تبرک به پیراهن یوسف
از جمله استدلالهای قرآنی بر جایز بودن تبرک، بیناشدن حضرت یعقوب به واسطه پیراهن حضرت یوسف است. در تفسیر البحر المحیط آمده است زمانی که یوسف(ع) به برادرانش گفت پیراهنش را بر چشمان پدرشان بیفکنند تا بینا گردد:(اذْهَبُوا بِقَمِیصِی هَٰذَا فَأَلْقُوهُ عَلَیٰ وَجْهِ أَبِی یأْتِ بَصِیرًا؛ سوره یوسف، آیه ۹۳) رحمت خداوند از پیراهن یوسف بر چشمان یعقوب نبی جاری شد و وی با برکت جستن از آن لباس بینایی چشمان خود را بازیافت.[۱۷] كَانَ فِي قَمِيصِ يُوسُفَ ع ثَلاَثُ آيَاتٍ فِي قَوْلِهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ جاؤُ عَلى قَمِيصِهِ بِدَمٍ كَذِبٍ وَ قَوْلِهِ عَزَّ وَ جَلَّ إِنْ كانَ قَمِيصُهُ قُدَّ مِنْ قُبُلٍ اَلْآيَةَ وَ قَوْلِهِ اِذْهَبُوا بِقَمِيصِي هذا ْآيَةَ . امام صادق(ع) در روایتی فرمود:سه نشانه در پيراهن يوسف بود آنجا كه خدا فرمايد: پيراهنش را بخون دروغين آغشته بياوردند و فرمايد: اگر پيراهنش از جلو پاره شده باشد، و فرمايد: اين پيراهن مرا ببريد. [۱۸]در تفسیر نور آمده است که در داستان يوسف، پيراهن او نقش آفرين است: در یک مورد پارگى پيراهن از پشت، دليل بىگناهى او و كشف جرم همسر عزيز گرديد و در جاى ديگر؛ پاره نشدن پيراهن موجب كشف جرم برادران او گرديد. زيرا بعد از انداختن يوسف به چاه، وقتى برادران پيراهن او را آغشته به خون كرده و به پدر نشان دادند و گفتند: يوسف را گرگ خورده است، پدر پرسيد: پس چرا پيراهن او پاره نشده است؟! در پايان داستان نيز، پيراهنِ يوسف، وسيلهى بينا شدن چشم پدر گرديد. [۱۹]
میراث نزد امام زمان
بنابر روایتی از امام صادق(ع)، پیراهن حضرت یوسف جامهای بهشتی بوده است که جبرئیل از بهشت برای در امان ماندنِ حضرت ابراهیم از آتش آورد. پس از آن نسل به نسل گشت تا آنکه حضرت یعقوب پیراهن را به فرزندش یوسف بخشید. امام صادق(ع) در ادامه بیان داشته است که «هر پیامبری که علمی یا چیز دیگری را به ارث برد، همه به حضرت محمّد(ص) و یا خاندان محمّد(ع) رسید. چون قائم(ع) ظهور کند پیراهن یوسف در بر اوست و عصای موسی و خاتم سلیمان همراه اوست.»[۲۰]
در فرهنگ فارسی
در اشعار فارسی به هر سه داستان پیراهن حضرت یوسف اشاره شده است:
پانویس
- ↑ قرشی بنایی، قاموس قرآن، ۱۴۱۲ق، ج۶، ص۳۹ و ۴۰
- ↑ سوره یوسف، آیه ۱۸.
- ↑ سوره یوسف، آیه ۲۵.
- ↑ سوره یوسف، آیه ۲۶-۲۷.
- ↑ سوره یوسف، آیه ۹۳.
- ↑ سوره یوسف، آیه ۹۶.
- ↑ جزائری، داستان پیامبران، ۱۳۸۰ش، ص۲۷۴ و ۲۷۵.
- ↑ سوره یوسف، آیه ۲۳-۲۵.
- ↑ سوره یوسف، آیه ۲۵.
- ↑ سوره یوسف، آیه ۲۵.
- ↑ سوره یوسف، آیه ۲۵-۲۶.
- ↑ سوره یوسف، آیه ۲۶-۲۷.
- ↑ سوره یوسف، آیه ۲۸-۲۹.
- ↑ طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۵، ص۳۴۷.
- ↑ قمی، تفسیر القمی، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۳۴۳.
- ↑ طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۵، ص۳۴۷.
- ↑ اندلسی، البحر المحیط فی التفسیر، ج۲، ص۶۲۶.
- ↑ حویزی، نورالثقلین، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۴۲۲.
- ↑ قرائتی، تفسیر نور، ۱۳۸۳ش، ج۴، ص۱۸۹.
- ↑ صدوق، کمال الدین، ۱۳۸۰ش، ج۱، ص۲۴۷ و ۲۸۴.
- ↑ رودکی، قصاید و قطعات، پایگاه گنجور
- ↑ صائب تبریزی، دیوان اشعار، غزلیات، غزل شماره ۱۰۸۷، پایگاه گنجور
- ↑ مولوی، دیوان شمس، غزل شماره ۱۲، پایگاه گنجور.
- ↑ مولوی، دیوان شمس، غزل شماره ۱۸۹۳، پایگاه گنجور.
- ↑ پروین اعتصامی، دیوان اشعار، قصاید، قصیده شماره۶، پایگاه گنجور
- ↑ عطار، دیوان اشعار، غزلیات، غزل شمارهٔ ۸۳۹، پایگاه گنجور
- ↑ عطار نیشابوری، دیوان اشعار، قصیدهٔ شمارهٔ ۱۵، پایگاه گنجور.
- ↑ وحشی، گزیده اشعار، غزلیات، غزل ۳۷۶، پایگاه گنجور.
- ↑ اوحدی کرمانی، دیوان اشعار، غزلیات، غزل شمارهٔ ۲۲۰، پایگاه گنجور.
- ↑ خواجوی کرمانی، غزلیات، غزل شمارهٔ ۶۷۴، پایگاه گنجور
یادداشت
- ↑ امام باقر(ع) در تفسیر آیه وَ جاؤُ عَلی قَمِیصِهِ بِدَمٍ کذِبٍ میفرمایند: برادران یوسف برای فریب یعقوب بزغالهای را ذبح نموده و پیراهن یوسف را در خون آن آغشته کردند و تصمیم گرفتند که وانمود نمایند یوسف را گرگ دریده است. اما از آن میان لاوی که از ذکاوت بیشتری برخوردار بود گفت: برادران من فکر میکنید خداوند خبر واقعه را از پیامبرش یعقوب پوشیده نگاه میدارد؟! بهتر است همگی غسل نموده و نماز را به جماعت اقامه نماییم و از خداوند بخواهیم تا راز ما را پوشیده نگاه دارد. در آن زمان نماز جماعت حداقل با تعداد یازده نفر برپا میشد و چون آنها ده نفر بودند تصمیم گرفتند که خداوند را امام خویش دانسته و جملگی به عنوان ماموم به نماز ایستند. آنها شبانگاه به نزد یعقوب بازگشتند در حالیکه پیراهن خونین یوسف را به همراه داشتند. قالُوا یا أَبانا إِنَّا ذَهَبْنا نَسْتَبِقُ آنها به پدر گفتند: ما برای دویدن با یکدیگر به مسابقه پرداختیم. وَ تَرَکنا یوسُفَ عِنْدَ مَتاعِنا فَأَکلَهُ الذِّئْبُ اما در غیاب ما گرگ یوسف را درید. یعقوب خطاب به فرزندانش گفت: چگونه گرگی بوده که پیراهن یوسف را ندریده اما او را خورده است؟! داستان پیامبران یا قصههای قرآن از آدم تا خاتم، ۱۳۸۰ش، ص۲۷۳ و ۲۷۴
منابع
- آثار سخنسرایان پارسیگو، سایت گنجور.
- اندلسی، البحر المحیط فی التفسیر.
- جزائری، نعمتالله بن عبدالله، داستان پیامبران یا قصههای قرآن از آدم تا خاتم، ترجمه یوسف عزیزی، تهران، انتشارات هاد، چاپ اول، ۱۳۸۰ش، نرمافزار جامع الاحادیث.
- شیخ صدوق، محمد بن علی، کمال الدین و تمام النعمة، ترجمه منصور پهلوان، تصحیح و تحقیق علیاکبر غفاری، قم، دار الحدیث، چاپ اول، ۱۳۸۰ش، نرمافزار جامع الاحادیث.
- طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تهران، ناصرخسرو، ۱۳۷۲ش.
- قرائتی، محسن، تفسیر نور، تهران، مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن، چاپ یازدهم، ۱۳۸۳ش.
- قرشی بنایی، علیاکبر، قاموس قرآن، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ ششم، ۱۴۱۲ق، نرم افزار جامع الاحادیث.
- قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، تحقیق و تصحیح: موسوی جزائری، سید طیب، دار الکتاب، قم، چاپ سوم، ۱۴۰۴ق.
پیوند به بیرون
- پیراهن یوسف، نوشته محدثه بهمدی، سایت پژوهه وابسته به پژوهشکده باقر العلوم(ع)
- پیراهن یوسف در اشعار فارسی
- پیراهن یوسف در اشعار فارسی، پایگاه گنجور
- پیراهن یوسف
- اسدی، مهدی، کوپا، فاطمه، بازتاب مضامین درونی داستان یوسف و زلیخا در ادب فارسی و عربی، مجله ادبیات تطبیقی، تابستان ۱۳۹۰ش، شماره ۴