بنیامین

از ویکی شیعه
مرقد بنیامین در شهر «محیبیب» در جنوب لبنان

بِنْیامین، کوچکترین پسر یعقوب و تنها برادر تنی حضرت یوسف. نام بنیامین در قرآن نیامده، اما از زبان یوسف با عنوان برادرم (اخی)در سوره یوسف از دیگر برادران متمایز شده است. در عهد عتیق، در چندین باب، از بنیامین و سبط وی، به عنوان یکی از قبایل دوازده‌گانه بنی اسرائیل سخن گفته شده است.

مرقد بنیامین در شهر «محیبیب» در جنوب لبنان است.

دلیل نام‌گذاری

درباره دلیل نام‌گذاری بنیامین آمده است که مادرش، راحیل همسر یعقوب، به‌هنگام تولد وی، درد و رنج بسیاری کشید. ازین‌رو فرزندش را «بن اونی» نامید که در عبری «پسر رنج من» معنا می‌دهد.[۱] گفته شده که راحیل، اندکی پس از ولادت فرزندش بر اثر سختی‌هایی که تحمل کرده بود، درگذشت. اما پدرش وی را «بن‌یامین»، به معنای تحت‌اللفظی «پسر دست راست» نام نهاد که بر پیروزی او در آینده هم اِشعار داشت. «بن یامین» را به معنای «پسر جنوب» هم گفته‌اند؛ زیرا او تنها پسر یعقوب بود که در جنوب یعنی کنعان زاده شد. همچنین نام او را «بن یمیم» گفته‌اند، یعنی فرزند روزگاران؛ چون تولد او در سن پیری یعقوب بود.[۲] در آثار اسلامی[۳]، نام وی به صورت «ابن یامین» نوشته شده که احتمالاً نادرست است.[۴] امروزه نام بنیامین در بسیاری از زبان‌های اروپایی رواج دارد.[۵]

ضریح بنیامین

بنیامین در داستان یوسف(ع)

نام بنیامین در قرآن نیامده، اما از زبان حضرت یوسف با عنوان برادرم (اخی) از دیگر برادران متمایز شده است.[۶] در داستان سفر برادران یوسف به مصر و بازشناختن یوسف که در نهایت سبب کوچ یعقوب و خانواده‌اش از کنعان به مصر شد، چندین مرتبه از بنیامین با همین تعبیر یاد شده است.[۷] در عهد عتیق، در چندین باب[۸] از بنیامین و سبط وی، به عنوان یکی از قبایل دوازده‌گانه بنی اسرائیل سخن گفته شده است.

یکی از برجسته‌ترین نکته‌ها در قصه یوسف در قرآن، محبت یعقوب و یوسف به بنیامین است. یعقوب، رایحه یوسف را از بنیامین حس می کرد و تسلی می‌یافت. از این رو وی را در زمان قحطی برای تهیه غذا به همراه دیگر برادرانش به مصر نفرستاد. هنگامی که یوسف برادرانش را شناخت و آنها وی را نشناختند[۹]، از ایشان سراغ برادر کوچک‌‌تر را گرفت و با پافشاری خواست که وی را به همراه خود به مصر بیاورند.[۱۰] برخلاف میل یعقوب و پس از اینکه برادر بزرگتر مسئولیت بنیامین را بر عهده گرفت، وی عازم مصر شد. یوسف با دیدن او منقلب شد و بنیامین را مورد تفقد و محبت خاص قرار داد.[۱۱]

یوسف با اجرای نقشه‌ای[یادداشت ۱]که طبق آن، خادمش جام نقره سلطنتی را در کوله‌بار بنیامین گذاشت و به وی اتهام دزدی زد، او را نزد خود نگه داشت. برخی گفته‌اند، پیش از آن، یوسف خود را به بنیامین معرفی کرده بود. بزرگ ایشان -که در متون مختلف، یهودا، شمعون یا رؤبیل ذکر شده- از یوسف خواست تا وی را به جای بنیامین دستگیر کند تا بیش از این بر حزن یعقوب افزوده نشود، اما یوسف نپذیرفت. بدین ترتیب، مخالفت برادران با دستگیری بنیامین به نوعی بر یوسف آشکار ساخت که اینان دگرگون شده‌اند و حتی از فروختن یوسف دچار ندامت شده و توبه کرده‌اند.[۱۲] هنگامی که بنیامین متهم به دزدی شد، برادران، یوسف را هم متهم به این امر کردند[۱۳]، اما در عین حال برای آزادی بنیامین کوشیدند.

در نوشته‌ای که در دیوار حیاط داخلی مرقد بنیامین آمده، از جمهوری اسلامی ایران برای ترمیم این مرقد قدردانی شده است.

در عهد عتیق

در عهد عتیق از نسب خاندان بنیامین، سرزمین کوچک اما سوق الجیشی که در شمال فلسطین به ایشان به ارث رسیده و خصایصِ قوم وی ـ جنگجویی و مهارت در استعمال سلاح ـ سخن گفته شده است. بنیامین، جنگجویی شجاع توصیف شده که یعقوب در حق وی گفته است: «بنیامین گرگی است که می‌درد. صبحگاهان شکار را خواهد خورد و شامگاهان غارت را تقسیم خواهد کرد».[۱۴] معروف‌ترین فرد خاندان بنیامین، شائول (طالوت)، اولین پادشاه اسرائیل بود. بعدها سلیمان، معبد (هیکل قدس) را در سرزمین همین سبط ساخت. گفته‌اند که این امتیاز بدین جهت به آنها تعلق گرفت که بنیامین تنها برادری بود که در افکندن یوسف به چاه (یا فروختن او) شرکت نداشت.[۱۵]

در متون عرفانی

در متون عرفانی، از این داستان و اشخاص آن، تأویلات گوناگونی شده و هر یک از عناصر داستان، نمادهایی از قوایِ باطنی و درونی معرفی شده‌اند.[۱۶]

مرقد

مرقد بنیامین در شهر «مُحَیْبیب» در جنوب لبنان است. اين مزار قبل از سال ۲۰۰۰ در اشغال اسرائيل بوده و پس از عقب نشينی از اين منطقه، شيعيان منطقه با كمك ايران این مرقد را بازسازی کردند.[۱۷]

جستارهای وابسته

پانویس

  1. معنای «پسر توانمند من» هم برای آن ذکر کرده‌اند.
  2. دایرة المعارف جودائیکا؛ بستانی، دائرةالمعارف، ذیل مادّه؛ هاکس، قاموس کتاب مقدس، ۱۹۲۸، ص۱۹۰-۱۹۱.
  3. به عنوان نمونه رجوع کنید به طبرسی، ج ۴، ص ۸۲-۸۶، ۹۴؛ قطب راوندی، قصص الانبیاء، ۱۴۰۹ق، ص۱۳۰.
  4. دهخدا، لغت‌نامه، ۱۳۵۹ش، ذیل بن‌یامین.
  5. برای نمونه رجوع کنید به دایرة المعارف فارسی، ذیل مادّه.
  6. یوسف: ۹۰.
  7. یوسف: ۵۸-۹۰.
  8. کتاب مقدس، پیدایش ، باب ۳۵، ۴۲، ۴۹.
  9. فَعَرَفهم و هُم لَه منکرون. یوسف: ۵۸.
  10. ابن کثیر، قصص الانبیاء، ۱۹۸۸ق، ص۲۵۲-۲۵۳؛ قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ج۹، ص۲۲۱-۲۲۲.
  11. طبری، تاریخ طبری، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۱۷۹؛ قطب راوندی، قصص الانبیاء، ۱۴۰۹ق، ص۱۳۰.
  12. طبری، جامع البیان، ج۷، ص ۷، ۱۱، ۲۲؛ طبری، تاریخ طبری، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۱۷۹-۱۸۱؛ ابن کثیر، قصص الانبیاء، ۱۹۸۸ق، ص.۲۵۵.
  13. فَقَد سرقَ اَخٌ له مِن قبل؛ یوسف: ۷۷.
  14. کتاب مقدس، پیدایش، باب ۴۹: ۲۷.
  15. د. جودائیکا.
  16. رجوع کنید به قشیری، لطائف الاشارات، ۱۹۸۱م، ج۲، ص ۱۹۱ـ ۱۹۲.؛ ابن عربی، تفسیر القرآن الکریم، ۱۹۷۸م، ج۱، ص۵۹۰ ـ۵۹۱.
  17. مرقد حضرت بنیامین، عصر ایران.

یادداشت

  1. قرآن در آیه۷۶ سوره یوسف این برنامه را طرح و نقشه الهى دانسته (كَذَٰلِكَ كِدْنَا لِيُوسُفَ )چون يوسف با قوانين جارى مصر نمى‌توانست سارق را به عنوان گروگان نگهدارد.

منابع

  • Encyclopaedia Judaica , Jerusalem 1978-1982, s.v. "Benjamin".
  • EI 2 , s.v. "Binya ¦ m ¦ â n" (by A. J. Wensinck).
  • مرقد حضرت بنیامین، عصر ایران، تاریخ درج مطلب: تیر ۱۳۸۹ش، تاریخ بازدی: اردیبهشت ۱۴۰۲ش.
  • ابن‌عربی، تفسیر القرآن الکریم، چاپ مصطفی غالب، بیروت ۱۹۷۸، چاپ افست تهران، بی‌تا.
  • ابن‌کثیر، قصص الانبیاء، بیروت، ۱۹۸۸م.
  • بستانی، کتاب دائرة المعارف، بیروت، بی‌تا.
  • دایرة المعارف فارسی، به سرپرستی غلامحسین مصاحب، تهران، ۱۳۴۵-۱۳۷۴ش.
  • دهخدا، علی‌‌اکبر، لغت نامه، زیر نظر محمد معین، تهران ۱۳۲۵-۱۳۵۹ش.
  • طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، بیروت، بی‌تا.
  • طبری، محمدبن جریر، تاریخ الطبری: تاریخ الامم و الملوک، ج۱، بیروت ۱۴۱۳/۱۹۹۲.
  • طبری، محمدبن جریر، جامع البیان فی تفسیر القرآن، بیروت، بی‌تا.
  • عهد عتیق.
  • قرطبی، محمد بن احمد، الجامع لاحکام القرآن، بیروت، بی‌تا.
  • قشیری، عبدالکریم بن هوازن، لطائف الاشارات: تفسیر صوفی کامل للقرآن الکریم، چاپ ابراهیم بسیونی، مصر، ۱۹۸۱-۱۹۸۳.
  • قطب راوندی، سعیدبن هبة الله، قصص الانبیاء، چاپ غلامرضا عرفانیان یزدی، بیروت، ۱۴۰۹/۱۹۸۹ق.
  • کتاب مقدس.
  • هاکس، جیمز، قاموس کتاب مقدس، بیروت ۱۹۲۸، چاپ افست تهران ۱۳۴۹ش.

پیوند به بیرون