اشرف مخلوقات

مقاله قابل قبول
استناد ناقص
شناسه ناقص
از ویکی شیعه

أشرف مخلوقات به‌معنای برترین موجودی که خداوند خلق کرده است. عموم محققان و مفسران معتقدند انسان مصداق اشرف مخلوقات است و دلیل‌هایی از آیات و روایات اسلامی این مطلب را تأیید می‌کند. برخی مفسران نیز مصادیق دیگری همچون ملائکه،‌ عقل اول و... را اشرف مخلوقات دانسته‌اند.

معنا و مصداق

أشرف مخلوقات را به‌معنای برترین[۱] موجودی که خداوند آن‌را خلق کرده، دانسته‌اند.[۲] برای اشرف مخلوقات، مصادیق مختلفی ذکر شده است:

  • محققان، انسان را برترین مخلوق خداوند دانسته‌اند.[۳] در قرآن کریم آیه‌ای که تصریح کند انسان اشرف مخلوقات است، وجود ندارد، با این‌حال مفسران براساس فحوای آیات[۴] و دیگر آموزه‌های اسلامی[۵] انسان را اشرف مخلوقات می‌دانند؛ به این معنا که انسان، استعداد و توانایی این را دارد که به رتبه اشرف مخلوقات برسد[۶] اما گاه انسان بر اثر کفر و گناه به جایی می‌رسد که از موجودات بی‌روح نیز پایین‌تر قرار می‌گیرد.[۷] به همین جهت خداوند در قرآن گاهی انسان را جماد، گاهی گیاه و گاهی حیوان می‌خواند.[۴] در میان انسان‌ها، انبیاء و اوصیاء که دارای مقام عصمت هستند، برترین مخلوقات می‌باشند[۸] و در میان آن‌ها نیز پیامبر اسلام بالاترین درجه را دارا است.[۹]
  • برخی محققان ملائکه را اشرف مخلوقات دانسته‌اند.[۱۰]
  • برخی معتقدند عقل اول اشرف مخلوقات است.[۱۱]
  • صدرالمتألهین فیسلوف وعارف قرن ۱۱ هجری قمری در تفسیر قرآنش انسان راه یافته به نور خدا را به جهت برگزیده شدنش از میان تمام مخلوقات وآفریده شدن بی واسطه‌اش با نفخه الهی و قدرت او، اشرف الخلائق می‌داند. [۱۲] [یادداشت ۱]
  • برخی مفسران مفاهیمی همچون علم[۱۳] و ایمان[۱۴] را اشرف مخلوقات معرفی کرده‌اند. البته این احتمال وجود دارد که منظور این گروه از مخلوقات، مخلوق از فعل «خَلُقَ» به معنای اخلاقیات باشد[نیازمند منبع]

دلائل

محققان و عالمانی که انسان را اشرف مخلوقات دانسته‌اند، ادله‌ای بر این مطلب ذکر کرده‌اند:

  • خداوند، مبدأ انسان را از خود معرفی می‌کند: «نَفَخْتُ فیهِ مِنْ رُوحی؛ و از روح خود در آن دمیدم»[۱۵] و انتهای او را نیز به سمت خود می‌داند[۱۶].[۱۷]
  • خداوند به انسان اسماء را یاد داد[۱۸] و ملائکه بر انسان سجده کردند.[۱۹].[۱۷]
  • خداوند مقام خلافت در عالم تکوین را به انسان داده است.[۲۰][۱۷]
  • انسان به جهت «عقل» و «کمال اختیاری» بر سایر موجودات برتری دارد.[۲۱]مطهری الاهی دان شیعه براین باور است که راز اشرف مخلوقات بودن انسان را دربهره‌مندی او از عقل دانسته و می گوید: حیوانات چون براساس غریزه زندگی می‌کنند نه براساس عقل، برایشان مقتضیات زمان همیشه یک جور است و اقتضاهای زمان زندگی آنها را دگرگون نمی‌کند،اما انسان و زندگی اجتماعی‌اش دائماً دستخوش تغییر و تحول است. هر قرنی برای انسان دنیا عوض می‌شود و راز اشرف مخلوقات بودن انسان هم در همین جاست که انسان فرزند بالغ و رشید طبیعت است و به مرحله‌ای رسیده است که دیگر نیازی به قیمومت و سرپرستی مستقیم طبیعت، به اینکه نیروی مرموزی به نام «غریزه» او را هدایت کند ندارد. او با عقل وبه حکم عقل و اراده زندگی می‌کند نه با غریزه.[۲۲]
  • برخی معتقدند نوع خلقت انسان که دربردارنده امور بدیع، تازه و عجیب است نیز دلیل در اشرف مخلوقات بودن او است.[۲۳]

پانویس

  1. ابن منظور، لسان العرب، ذیل ماده شرف.
  2. «آیا همه بشریت اشرف مخلوقات‌اند ؟»
  3. ملاصدرا، تفسیر القرآن الکریم، ۱۳۶۶ش، ج۴،ص ۴۱۹؛ ملاحویش آل غازی، بیان المعانی، ۱۳۸۲ش، ج۱، ص۶۶.
  4. ۴٫۰ ۴٫۱ «چرا خداوند که در قرآن کریم انسان را اشرف مخلوقات نامیده است؟»
  5. ابن‌عاشور، التحریر و التنویر، موسسه التاریخ، ج۸، ص۱۳۴.
  6. «چرا انسان اشرف مخلوقات هست؟»
  7. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۲۶، ص۶۳.
  8. طیب، أطیب البیان، ۱۳۷۸ش، ج۱۴، ص۱۱۸.
  9. آملی،تفسیر المحیط الأعظم، ۱۴۲۲ق، ج۴، ص۱۰۲.
  10. مراغی، تفسیر المراغی، دار إحیاء التراث العربی، ج۲۴، ص۴۶.
  11. نسفی، عزیزالدین، انسان کامل، ص۵۹.
  12. ملاصدرا، تفسیرالقرآن الکریم،۱۳۶۶ش، ج۱، ص۱۰۶.
  13. فخر رازی، مفاتیح الغیب، ۱۴۲۰ق، ج۲۴، ص۴۲۹.
  14. فخر رازی، مفاتیح الغیب، ۱۴۲۰ق، ج۱، ص۱۹۶.
  15. سوره ص، آیه۷۲.
  16. سوره بقره، آیه۱۵۶.
  17. ۱۷٫۰ ۱۷٫۱ ۱۷٫۲ صدرالمتألهین، تفسیر القرآن الکریم، ۱۳۶۶ش، ج۱، ص۱۰۶.
  18. سوره بقره، آیه۳۱.
  19. سوره بقره، آیه۳۴.
  20. سوره بقره، آیه۳۰.
  21. عزیزی، انسان‌شناسی،۱۳۸۹ش، ص۸۴.
  22. مطهری، نظام حقوق زن دراسلام، ص۹۴. یادداشت‌ها، ج۱۰، ص۱۵۶،https://lms.motahari.ir/advance-search?searchText=اشرف%20مخلوقات%20&isSameWord=true&
  23. طنطاوی، التفسیر الوسیط، ج۱۵، ص۴۵۴.

یادداشت

  1. إنّ الإنسان المهتدي بنور اللّه أشرف الخلائق كلّها، و أبدع ما في الإمكان لأن اللّه اصطفاه لقربه و أضافه إلى نفسه من اللّه مبدأه و إلى اللّه منتهاه...

منابع