معجزه
خداشناسی | |
---|---|
توحید | توحید ذاتی • توحید صفاتی • توحید افعالی • توحید عبادی • صفات ذات و صفات فعل |
فروع | توسل • شفاعت • تبرک |
عدل (افعال الهی) | |
حُسن و قُبح • بداء • امر بین الامرین | |
نبوت | |
خاتمیت • پیامبر اسلام • اعجاز • عدم تحریف قرآن | |
امامت | |
باورها | عصمت • ولایت تكوینی • علم غیب • خلیفة الله • غیبت • مهدویت • انتظار فرج • ظهور • رجعت |
امامان | |
معاد | |
برزخ • معاد جسمانی • حشر • صراط • تطایر کتب • میزان | |
مسائل برجسته | |
اهل بیت • چهارده معصوم • تقیه • مرجعیت | |
معجزه، کار شگفتی است که پیامبران الهی بر خلاف قوانین عادی و جاری طبیعت، به منظور اثبات ادعای نبوّت خویش انجام میدهند؛ کارهایی که انسانهای عادی از انجام دادن آنها ناتوانند. معجزه، شروط و ویژگیهایی دارد از جمله تحدی ، عدم معارضه و مغلوب نشدن.
به عقیده متکلمان شیعی معجزه منافاتی با اصل علیت ندارد و نشاندهنده بهرهمندی صاحب معجزه از قدرت الهی و صداقت در دعوت است.
در منابع دینی، معجزات بسیاری از پیامبران ثبت شده است که برخی از آنها حسّی و با حواس ظاهری قابل درک بوده و برخی عقلی که خارقالعاده بودن آن از حیطه درک حس خارج و تنها توسط عقل قابل درک است. مشهورترین معجزات پیامبران عبارتند از زنده کردن مردگان، عصای موسی، ید بیضاء، زنده ماندن ابراهیم در آتش و معجزه جاوید پیامبر اسلام، قرآن کریم.
اسلام |
![]() |
شخصیتهای محوری
|
اعیاد و مناسبتها
|
محتویات
مفهوم شناسی
مُعجِزَه، اسم فاعل از ریشه "ع ج ز"[۱] و به معنای کاری است که دیگران را عاجز میکند. در اصطلاح دینی و کلامی به کار خارقالعادهای گفته میشود که همراه با ادعای نبوت و مبارزه طلبی است و کسی توان مقابله با آن را ندارد.[۲]
و در تعریفی عامتر، امر خارق العادهای که به عنایت و اذن خاص الهی صورت میگیرد و هدف از آن اثبات منصب و مقامی الهی و مقدس است. این پدیده دارای چند نشانه در مقام شناخت و اثبات است که عبارتند از تحدی و عدم معارضه و مغلوب نشدن.[۳]
تفاوت با کرامت
کرامت، بروز یک امر خارق العاده از اولیای الهی است و همراه با ادعای نبوت (یا منصبی الهی) نیست،[۴] در حالی که یکی از شروط معجزه، این است که همراه با ادعای نبوت (یا منصبی الهی) است.[۵]
تفاوت با سحر و جادو
تفاوتهایی از سوی متکلمان و فلاسفه میان معجزه و کرامت از یک سو و سحر و جادو و کارهای از این دست بیان شده است. این تفاوتها از چند جهت میباشد:
- منشأ فعل: معجزه و کرامت، از عنایت خداوند به برخی از بندگان صالح خویش ناشی میشود و بر خلاف جادو و شعبدهبازی و امثال آن قابل یادگیری و تمرین نیست.
- هدف و انگیزه: پیامبران و صاحبان کرامت، به دنبال اهداف الهیاند و از معجزه و کرامت برای اثبات حقانیت آموزههای متعالی دین خود استفاده میکنند؛ برخلاف جادوگران که بیشتر در پی شهرت و مال و مقاماند.[۶]
- خصوصیات عمل: سحر و جادو، خصوصیاتی دارند که در معجزه و کرامت نیست؛ مانند قابل تکرار بودن جادو، احتمال ضرر رساندن به دیگران و شکست خوردن به دست شخصی دیگر.[۷]
شروط معجزه
معجزه چند شرط دارد که در منابع کلامی به صورت متفاوت ذکر شدهاند.از آن میان، سه شرط اصلی معجزه در تمامی کتابها ذکر شدهاند:
- خارق العاده بودن؛
- همراهی با ادعای نبوت؛
- مطابقت با ادعا؛ بدین معنا که معجزه باید منجر به همان شود که مدعی معجزهگر است. برای مثال، اگر شخص معجزهگر مدعی شود که آب چاهی را افزون میکند، چنانچه او باعث کاسته شدن از آب چاه گردد، این عمل، معجزه محسوب نمیشود.[۸]
هدف از معجزه
بنابر منابع کلامی و عقیدتی اسلامی، هدف پیامبران (ع) از معجزه، اثبات ادّعای نبوّت خویش است تا مردم به آنان ایمان بیاورند و از تعالیمشان پیروی کنند و به سعادت دست یابند.[۹]
معجزه و قانون علیت
به عقیده مصباح یزدی یکی از مسائل مهمی که درمورد معجزه وجود دارد، ارتباط عمل اعجازآمیز با اصل علیت است. بر اساس اصل علیت، هر پدیده در عالم، بر اثر علتی بهوجود آمده است. اما این علت لازم نیست که حتما شناخته شده باشد. به باور وی، یک پدیده گرچه نمیتواند بدون علت بهوجود بیاید، اما میتواند علتی ناشناخته داشته باشد. دلیل این امر نیز این است که دایره شناخت طبیعی انسان، محدود به آزمایشهای علمی و امور طبیعی است و هرگز نمیتوان وجود یا عدم امور ماوراء طبیعی یا عدم تأثیر آنها را بهوسیله ابزارهای آزمایشگاهی ثابت کرد.[۱۰]
تفاوت معجزه پیامبران
بنابر منابع دینی، معجزات پیامبران گوناگون و مختلف بودهاند؛ هر چند همه آنها از جهت خارقالعاده بودن اشتراک داشتهاند. این تفاوت، ناشی از تفاوت مردم در معلومات و معارف در زمانهای مختلف است. حکمت الهی مقتضی این است که در هر دوره و زمان معجزه پیغمبرانش را نظیر همان رشتهای که مردم در آن مهارت دارند قرار دهد. چنانچه در زمان حضرت موسی که فنّ جادو رواج کامل داشت و اهل فنّ، سحر را از غیر سحر بهخوبی تشخیص میدادند، معجزه آن حضرت را عصا قرار داد تا جادوگران از آوردن شبیه آن ناتوان بمانند و به معجزه بودن آن اقرار کنند و بدین وسیله حجت بر دیگران تمام شود. همچنین در زمان حضرت عیسی که طب رونق ویژهای داشت، معجزه حضرت عیسی را مرده زنده کردن و شفا دادن کر و کور مادرزاد قرار داد تا برتری وی بر سایر پزشکان آشکار شود و اقرار آنان به خارق عادت بودن کارهای عیسی(ع) شاهدی بر راستی ادعای وی باشد و حجت را بر آنان تمام کند.[۱۱] در زمان پیامبر اکرم(ص) نیز عرب در اوج فصاحت و بلاغت گفتاری بود و ادیبان و شاعران با یکدیگر رقابت میکردند و شعر رونقی خاص در حجاز داشت و یکی از دلایل تاثیر معجزه قرآن بر آنان همین بود.
اقسام معجزات
برخی از متفکران معتقدند که معجزات انبیاء بر دو دسته است:
- معجزات حسی: معجزه حسی، کاری است که به چشم دیده میشود؛ مانند ناقه صالح، طوفان نوح، آتش ابراهیم، عصای موسی و زنده کردن مردگان توسط عیسی.
ویژگی این قسم از معجزه آن است که هم عموم مردم و هم دانشوران و خواص آنرا درک مینمایند و برای عموم مردم دلپذیرتر است، اما معمولا بازشناسی آن از کارهای خارقالعاده دیگر مانند جادوگری دشوارتر است و برای تشخیص آنها نیاز به تبحر و تخصص افراد آگاه به این کارها دارد. همانطور که تشخیص جادو نبودن عصای موسی از عهده جادوگران و متخصصان علم جادو بر میآید.
- معجزات عقلی: معجزه عقلی، کاری است که از تیررس چشم بیرون است و تنها با عقل قابل درک است. این قسم از معجزهها، بهوسیلۀ اندیشمندان دریافت میشود. مانند خبر دادن از غیب.[۱۲]
معجزات انبیا
معجزههای حضرت ابراهیم
- سرد شدن آتش؛
قُلْنا یا نارُ کونی بَرْداً وَ سَلاماً عَلی إِبْراهیمَ (ترجمه: گفتیم: «ای آتش، برای ابراهیم سرد و بیآسیب باش.)[ ۲۱–۶۹]
- زنده کردن پرندگان تکه تکه شده:
وَ إِذْ قالَ إِبْراهیمُ رَبِّ أَرِنی کیفَ تُحْی الْمَوْتی قالَ أَوَ لَمْ تُؤْمِنْ قالَ بَلی وَ لکنْ لِیطْمَئِنَّ قَلْبی قالَ فَخُذْ أَرْبَعَةً مِنَ الطَّیرِ فَصُرْهُنَّ إِلَیک ثُمَّ اجْعَلْ عَلی کلِّ جَبَلٍ مِنْهُنَّ جُزْءاً ثُمَّ ادْعُهُنَّ یأْتینَک سَعْیاً وَ اعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ عَزیزٌ حَکیم (ترجمه: و [یاد کن] آنگاه که ابراهیم گفت: «پروردگارا، به من نشان ده چگونه مردگان را زنده میکنی؟» فرمود: «مگر ایمان نیاوردهای؟» گفت: «چرا، ولی تا دلم آرامش یابد.» فرمود: «پس، چهار پرنده برگیر، و آنها را پیش خود، ریز ریز گردان سپس بر هر کوهی پارهای از آنها را قرار ده آنگاه آنها را فرا خوان، شتابان به سوی تو میآیند، و بدان که خداوند توانا و حکیم است.)[ ۲–۲۶۰]
معجزههای حضرت موسی
قرآن کریم اشاره به چند معجزه حضرت موسی(ع) دارد که برای بنی اسرائیل و اتمام حجت کافران و فرعون آورد. برخی از این معجزات عبارتند از:[۱۳]
- معجزات نه گانه: حضرت موسی در طول دوران برخورد با فرعون و دعوت او، ۹ معجزه برای اتمام حجت بر او اقامه کرد که عبارتند از: معجزه ی عصا، یدبیضاء، طوفان، بارش ملخ و خون، قحطی و کمبود میوه ها
فَأَرْسَلْنا عَلَیهِمُ الطُّوفانَ وَ الْجَرادَ وَ الْقُمَّلَ وَ الضَّفادِعَ وَ الدَّمَ آیاتٍ مُفَصَّلاتٍ فَاسْتَکبَرُوا وَ کانُوا قَوْماً مُجْرِمینَ (ترجمه: پس بر آنان طوفان و ملخ و کنَه ریز و غوکها و خون را به صورت نشانههایی آشکار فرستادیم و باز سرکشی کردند و گروهی بدکار بودند.)[ ۷–۱۳۳]
- شکافته شدن دریا و عبور بنی اسرائیل:
فَأَوْحَینا إِلی مُوسی أَنِ اضْرِبْ بِعَصاک الْبَحْرَ فَانْفَلَقَ فَکانَ کلُّ فِرْقٍ کالطَّوْدِ الْعَظِیمِ (ترجمه: و به دنبال آن به موسی وحی کردیم، عصایت را به دریا زن، دریا از هم شکافته شد، و هر بخشی همچون کوه عظیمی بود.)[ ۷–۱۱۷]
- جوشیدن دوازده چشمه:
وَ إِذِ اسْتَسْقی مُوسی لِقَوْمِهِ فَقُلْنَا اضْرِبْ بِعَصاک الْحَجَرَ فَانْفَجَرَتْ مِنْهُ اثْنَتا عَشْرَةَ عَیناً قَدْ عَلِمَ کلُّ أُناسٍ مَشْرَبَهُمْ.. (ترجمه: و (بخاطر بیاور) زمانی را که موسی برای قوم خویش طلب آب کرد به او دستور دادیم عصای خود را بر سنگ مخصوص بزن، ناگاه دوازده چشمه آب از آن جوشید، به طوری که هر یک (از طوائف دوازده گانه ی بنی اسرائیل) چشمه ی مخصوص خود را میشناخت...)[ ۲–۶۰]
- زنده شدن مقتول بنی اسرائیل:
وَ إِذْ قالَ مُوسی لِقَوْمِهِ إِنَّ اللَّهَ یأْمُرُکمْ أَنْ تَذْبَحُوا بَقَرَةً (ترجمه: (و بخاطر بیاورید) هنگامی را که موسی بقوم خود گفت: خداوند به شما دستور میدهد ماده گاوی را ذبح کنید (و قطعه ای از بدن آن را به مقتولی که قاتل او شناخته نشده بزنید تا زنده شود و قاتل خویش را معرفی کند و غوغا خاموش گردد).)[ ۲–۶۷]
- ابرهای سایبان:
وَ ظَلَّلْنا عَلَیکمُ الْغَمام (ترجمه: و ابر را بر شما سایبان ساختیم...)[ ۲–۵۷]
- نزول "منّ" و "سلوی":
وَ أَنْزَلْنا عَلَیکمُ الْمَنَّ وَ السَّلْوی کلُوا مِنْ طَیباتِ ما رَزَقْناکم... (ترجمه: ...و با "منّ" (شیرۀ مخصوص و لذیذ درختان) و "سلوی" (مرغان مخصوص شبیه کبوتر) از شما پذیرایی به عمل آوردیم (و گفتیم) از نعمتهای پاکیزهای که به شما روزی دادیم بخورید.)[ ۲–۵۷]
- قرار گرفتن کوه طور بالای سر بنی اسرائیل:
وَ إِذْ أَخَذْنا مِیثاقَکمْ وَ رَفَعْنا فَوْقَکمُ الطُّورَ... (ترجمه: و به خاطر بیاورید زمانی را که از شما پیمان گرفتیم و طور را بالای سر شما قرار دادیم...)[ ۲–۶۳]
معجزههای حضرت عیسی
قرآن کریم، به چند معجزه حضرت عیسی اشاره دارد که عبارتند از: زنده کردن مردگان، شفا دادن کور، کر و ابرص مادرزاد، خبر دادن از اخبار غیبی، جان بخشیدن به مجسمه پرنده:
وَ رَسُولاً إِلی بَنی إِسْرائیلَ أَنِّی قَدْ جِئْتُکمْ بِآیةٍ مِنْ رَبِّکمْ أَنِّی أَخْلُقُ لَکمْ مِنَ الطِّینِ کهَیئَةِ الطَّیرِ فَأَنْفُخُ فیهِ فَیکونُ طَیراً بِإِذْنِ اللَّهِ وَ أُبْرِئُ الْأَکمَهَ وَ الْأَبْرَصَ وَ أُحْی الْمَوْتی بِإِذْنِ اللَّهِ وَ أُنَبِّئُکمْ بِما تَأْکلُونَ وَ ما تَدَّخِرُونَ فی بُیوتِکمْ إِنَّ فی ذلِک لَآیةً لَکمْ إِنْ کنْتُمْ مُؤْمِنین (ترجمه: و [او را به عنوان] پیامبری به سوی بنی اسرائیل [میفرستد، که او به آنان میگوید:] «در حقیقت، من از جانب پروردگارتان برایتان معجزهای آوردهام: من از گِل برای شما [چیزی] به شکل پرنده میسازم، آنگاه در آن میدمم، پس به اذن خدا پرندهای میشود و به اذن خدا نابینای مادرزاد و پیس را بهبود میبخشم و مردگان را زنده میگردانم و شما را از آنچه میخورید و در خانههایتان ذخیره میکنید، خبر میدهم مسلماً در این [معجزات]، برای شما- اگر مؤمن باشید- عبرت است.»)[ ۳–۴۹]
معجزههای پیامبر اسلام
معجزات پیامبر اسلام به دو گونه بوده است. برخی، عقلی و برخی دیگر حسی بوده است. از میان معجزههای حضرت محمد (ص) میتوان به امور زیر اشاره کرد:
- شق القمر: مفسران شیعه و اهل سنت، نقل کردهاند زمانی که قریش در مکه از رسول اسلام(ص) معجزه میخواست، حضرت به ماه اشاره کرد و در همان زمان، ماه به دو نیم شد.[۱۴][۱۵]
اِقْتَربَتِ السّاعَةُ وَانْشَقَّ الْقَمَرُ وَ اِنْ یرَوا آیةً یعْرِضُوا وَ یقُولُوا سِحْرٌ مُسْتَمِرُّ (ترجمه: نزدیک شد قیامت و از هم شکافت ماه. و هر گاه نشانهای ببینند روی بگردانند و گویند: «سحری دایم است.)[ ۵۴–۱-۲]
- رد الشمس: در روایاتی که علمای شیعه و اهل سنت نقل کردهاند، خورشید به درخواست پیامبر(ص) برای حضرت علی(ع) به عقب برگشت تا امام علی نماز عصر خود را بهجای آورد. جریان از این قرار بود که روزی پیامبر، علی(ع) را در پی انجام کاری فرستاد. زمانی که وی بازگشت، وقت نماز عصر بود. پیامبر که اطلاع نداشت ایشان نماز عصر خود را نخوانده است، سر خود را بر روی پای وی قرار داد و خوابید. در همان هنگام، وحی الهی نازل شد و پیامبر مشغول دریافت وحی شد. این امر تا زمانی که نزدیک بود خورشید غروب کند ادامه داشت. زمانی که دریافت وحی به اتمام رسید، پیامبر از ایشان پرسید که آیا نماز عصر خوانده است. وقتی علی بن ابیطالب در پاسخ گفت که به خاطر اینکه سر مبارک شما بر روی پای من بود و من نتوانستم شما را بیدار کنم، پیامبر نیز از خداوند خواست که آفتاب را برگرداند تا علی(ع) نماز عصر خود را بخواند. در این هنگام، خورشید به اندازهای به عقب برگشت که وقت فضیلت نماز عصر شد و حضرت نماز خود را خواند.[۱۶][۱۷]
- قرآن کریم: قرآن مجید بزرگترین معجزات پیغمبر اسلام است. این معجزه، از جهات مختلف دارای اعجاز است و از چند جهت بر سایر معجزهها مزیت و برتری دارد که عبارتند از:
- سایر معجزات بهتنهایی برای اثبات نبوت کافی نیستند، بلکه باید از خارج ثابت شود که آورنده معجزه ادعای نبوت نموده و واجد شرایط نبوت است تا معجزه دلیل بر صدق دعوی او باشد. ولی قرآن بهتنهایی برای اثبات نبوت کافی است؛ زیرا بهصراحت تمام این امور را بیان میکند و احتیاج بهامر دیگری ندارد.
- سایر معجزات مخصوص زمان خود و مشاهده کنندگان است و برای دیگران دلیل بر اثبات نبوت نیست. مگر اینکه بهطریق تواتر یا از راه قطع ثابت شود مانند عصای موسی و ید بیضاء(دست روشن) و زنده کردن مردگان و تسبیح سنگریزه و مانند آن. ولی قرآن برای هر زمان و هر کس تا روز قیامت معجزه بودن آن باقی است.
- هر سوره به تنهایی معجزه است، برخلاف سایر معجزات که به صورت کلی و در صورت وجود تمام اجزای آن، معجزه شمرده میشود.
- معجزات دیگر تنها از یک جهت معجزهاند ولی قرآن کریم ازجهات مختلف دارای اعجاز است.[۱۸]
پانویس
- ↑ کشاف اصطلاحات الفنون، ج۲، ص۱۵۷۵
- ↑ مفید، النکت الاعتقادیه، ص۳۵؛ جرجانی، التعریفات، ص۹۶
- ↑ [۱]
- ↑ سجادی، فرهنگ معارف اسلامی، ج۳، ص۱۵۶۹
- ↑ جرجانی، التعریفات، ص۷۹
- ↑ مکارم شیرازی، ج۸، ص۳۵۸
- ↑ رضایی اصفهانی، پژوهشی در اعجاز علمی قران، ص۶۴ و۶۵
- ↑ نک: مفید، الارشاد، ص۱۲۶-۱۲۹
- ↑ مصباح یزدی، آموزش عقائد، ص۲۱۹-۲۲۳
- ↑ مصباح یزدی، آموزش عقائد، ص۲۲۶-۲۲۷
- ↑ طیب حسین، ج۱، ص۴۲
- ↑ معجزه شناسی، سعیدی روشن، ص۱۰۴
- ↑ پایگاه پژوهه
- ↑ قمی، ج۲، ص۳۴۱
- ↑ ابن شهر آشوب، ج۱، ص۱۶۳
- ↑ ابن عطیه، ج۱، ص۷۹۱
- ↑ مسعودی، ابوالحسن، ص۱۵۳
- ↑ طیب حسین، ج۱، ص۴۱
منابع
- ابن شهر آشوب، مناقب، تحقیق: بقاعی، بیروت؛
- ابن عطیه، ابهی المراد، بیروت، موسسه اعلمی، ۱۴۲۳ق؛
- جرجانی، میر سید شریف، التعریفات، تهران، ناصر خسرو، ۱۴۱۲ق؛
- ربانی گلپایگانی، محاضرات فی الالهیات، قم، موسسه امام صادق، ۱۴۲۸ق؛
- رضایی، محمد علی، پژوهشی در اعجاز علمی قران، رشت، کتاب مبین، ۱۳۸۱ش؛
- سعیدی روشن، محمد باقر، معجزه شناسی، قم، بینا؛
- سجادی، فرهنگ معارف اسلامی، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۷۳ش؛
- طیب، عبدالحسین، اطیب البیان فی تفسیر القرآن، تهران، اسلامیه، ۱۳۷۸ش، چاپ دوم؛
- قمی، علی بن ابراهیم، تفسر قمی، تحقیق: سید طیب موسوی جزائری، چاپ دارالکتاب، قم، ۱۳۶۷ش، چاپ چهارم؛
- مسعودی، ابوالحسن، اثبات الوصیه للامام علیبن ابیطالب، قم، انصاریان، ۱۴۲۳؛
- مصباح یزدی، محمد تقی، آموزش عقائد، تهران، شرکت چاپ و نشر بین الملل، ۱۳۷۷ش ؛
- مفید، النکت الاعتقادیه، قم، الموتمر العالمی، ۱۴۱۳ق؛
- مفید، الارشاد فی معرفه الحجج علی العباد، قم، کنگره شیخ مفید، ۱۴۱۳ق؛
- مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۷۴ش؛
پیوند به بیرون