زکریا (پیامبر)

مقاله نامزد خوبیدگی
شناسه ارزیابی نشده
از ویکی شیعه
زکریا
اطلاعات پیامبر
نام در قرآنزکریا
محل زندگیفلسطین
آرامگاهحلب (سوریهبیت المقدس
پیش ازحضرت یحیی (ع)
خویشاوندان مهمالیزابت یا الیصابات (خواهر حضرت مریم(س)) (همسر)، یحیی (فرزند)
سن۹۹ سال
تکرار نام در قرآن۷ بار
پیامبران
حضرت محمد(ص)ابراهیمنوحعیسیموسیسایر پیامبران


زَکَریا از انبیای بنی اسرائیل، پدر حضرت یحیی بود و کفالت حضرت مریم(س) را بر عهده داشت. داستان پدر شدن او در سن کهنسالی و کفالت حضرت مریم(س) از جمله جریانات زندگی ایشان است که در قرآن کریم مطرح شده است. آیات مربوط به دعای زکریا(ع) برای داشتن وارث مورد استناد حضرت زهرا(س) برای بازپس‌گیری ارث مالی خود (فدک) قرار گرفت. او در ۹۹ سالگی به شهادت رسید.

زندگی‌نامه

زکریا پسر برخیا از نسل لاوی پسر یعقوب نبی[۱] و از نوادگان دختری حضرت داود است.[۲] پدرش از احبار دوازده‌گانه‌ای بود که در بابِل زندانی بود و بعد از آزادی به فلسطین آمد.[۳]از آنجا که پیامبران دیگری از بنی اسرائیل با نام زکریا وجود داشته‌اند به ایشان زکریای سوم پدر حضرت یحیی گفته می‌شود.[۴]

همسر او به نام‌های ایشاع[۵]، الیصابات[۶] و الیزابت خاله حضرت مریم(س) است.[۷] الیزابت هم‌زمان با بارداری مریم مقدس،‌ به معجزه الهی باردار شد[۸] و خداوند فرزند او را یحیی نامید.[یادداشت ۱] حضرت زکریا فرزندان دختر دیگری هم دارد که از همسر دیگری غیر از الیزابت بوده‌اند.[۹]

زکریا نجار بود و در معبد سلیمان به‌عنوان خادم، هدایا و نذورات معبد را سرپرستی می‌کرد.[۱۰] برخی از افراد بنی‌اسرائل به او تهمت ارتباط نامشروع با مریم زدند. وی بعد از اشاعه این تهمت بین بنی‌اسرائیل،‌ از شهر بیرون رفت. گروهی او را تعقیب کردند. او در درختی مخفی شد. اما تعقیب‌کنندگان که متوجه شدند وی در درخت مخفی شده، درخت را به دو نیم تقسیم کردند و زکریا هم در ۹۹ سالگی به شهادت رسید.[۱۱]

دو مقبره در سوریه و فلسطین به آن‌حضرت منسوب است. مزاری منسوب به حضرت زکریا در مسجد جامعُ الکبیر حَلَب در شمال سوریه وجود دارد.[۱۲] محدث قمی در باب فضیلت زیارت انبیا(ع) آورده است: «قبر جناب زکریا(ع) در حَلَب معروف است».[۱۳] مزار دیگری منسوب به ایشان در شرق بیت المقدس وجود دارد. کتیبه‌ای سنگی در قرن چهارم میلادی شناسایی شد که روی آن نقش بسته بود: (این قبر زکریای شهید است؛ روحانی بسیار متّقی، پدر یحیی)[۱۴]

دعای زکریا برای داشتن فرزند

هُنَالِک دَعَا زَکرِ‌یا رَ‌بَّهُ ۖ قَالَ رَ‌بِّ هَبْ لِی مِن لَّدُنک ذُرِّ‌یةً طَیبَةً ۖ إِنَّک سَمِیعُ الدُّعَاءِ


آنجا [بود که‌] زکریا پروردگارش را خواند [و] گفت: «پروردگارا، از جانب خود، فرزندی پاک و پسندیده به من عطا کن، که تو شنونده دعایی



سوره آل عمران، آیه ۳۸

با انگیزه‌هایی که برای حضرت زکریا در سن کهنسالی بوجود آمد، از خداوند درخواست فرزند کرد و خداوند یحیای نبی را به او عطا نمود. وی تا سن کهنسالی درخواستی برای داشتن فرزند از خداوند نداشت تا اینکه حنه مادر حضرت مریم (او هم مانند همسر زکریا نازا بود) نذر کرد اگر خداوند به او فرزندی عنایت کند او را خادم معبد قرار دهد. حضرت مریم(س) به دنیا آمد و کفالتش به عهده زکریا بود و از نزدیک عنایات خداوند به مریم(س) مانند نزول غذاهای بهشتی را می‌دید. در آن لحظات بود که زکریا دست به دعا بلند کرد و گفت:

«خداوندا! از طرف خود،‌ فرزند پاکیزه‌ای به من عطا بفرما که تو دعا را می‌شنوی.». [۱۵]

انگیزه دیگر زکریا این بود که وارث امینی نداشت و از خداوند خواست تا فرزندی داشته باشد که از او ارث ببرد. موالی و اطرافیان زکریا که از او ارث می‌بردند مورد تایید وی نبودند. دعای وی که در آیات سوره مریم آمده است این‌گونه است:

«من از بستگانم بعد از خودم بیمناکم و همسرم نازا است، تو از نزد خود جانشینی به من ببخش که وارث من و و دودمان یعقوب باشد و او را مورد رضایتت قرار بده.»[یادداشت ۲]

منظور از ارث و وارث در دعای زکریا

گفته می‌شود؛ دعای زکریا برای داشتن وارث به این معنا نبوده است که از خداوند فرزند صلبی درخواست داشته است. بلکه با توجه به عقیم بودن همسرش از خداوند می‌خواهد که از دختران همسر سابقش خداوند به او نوه‌ای بدهد که از او ارث برد.[۱۶] نگرانی زکریا از وارثان، مربوط به امور مالی بوده است. اموال او و همسرش که از نسل سلیمان بن داود بود که ثروت بزرگی محسوب می‌شد مورد نگرانی زکریا بود که به دست نااهلان از فامیل او برسد. به همین دلیل است که حضرت زهرا(س) هم برای گرفتن ارث مالی خود یعنی فدک به همین آیات استناد می‌کند. بعضی از مفسران شیعه ارث را عام معنا کرده‌اند که ارث مالی و معنوی را شامل می‌شود.[۱۷]

درخواست نشانه از خداوند

زکریا از خداوند در خواست نشانه و آیه کرد. نشانه این بود که با کسی صحبت نمی‌کند و فقط با خداوند در هنگام مناجات حرف می‌زند.[یادداشت ۳] مفسران در معنا و دلیل این نشانه اختلاف نظر دارند. بعضی معتقدند که منظور از صحبت نکردن با مردم، همان روزه سکوت است که جهت شکرگزاری از خداوند بوده است و البته روزه سکوت در آن زمان مشروع شمرده می‌شد.[۱۸] اما افرادی که یکی از سه نظر زیر را پذیرفته‌اند معتقدند که این صحبت نکردن غیر اختیاری بوده است و زکریا توان سخن گفتن با مردم را نداشته است و فقط در مناجات با خداوند زبانش باز بوده است.

زکریا و حضرت مریم(س)

زکریا و حضرت مریم، دارای رابطه سببی با یکدیگرند؛ حضرت زکریا، شوهرخاله حضرت مریم است.[۲۲]

حضرت زکریا، کفالت حضرت مریم در معبد را به عهده داشت. درباره شیوه به‌دست آوردن کفالت حضرت مریم، روایاتی نقل شده است. بر این اساس، پس از حضور حضرت مریم در معبد و درگذشت پدرش عمران، تعیین کفیل او به جدال بین بزرگان قوم یهود انجامید. قرار بر این شد که کفیل مریم با قرعه‌کشی تعیین شود. بنابر روایات مختلف، تیرها یا قلم‌هایی را روی آب می‌انداختند و از آنجا که قلم حضرت زکریا روی آب باقی ماند و کسی برنده قرعه بود که قلمش روی آب بماند، کفالت به او رسید.[۲۳]

کفالت حضرت مریم توسط زکریا و دیدن کرامات او، باعث شد حضرت زکریا از خدا بخواهد که به او فرزندی عطا کند.[۲۴] در روایتی از امام باقر(ع) آمده است که زکریا وقتی بر مریم وارد می‌شد، می‌دید که میوه‌های زمستانی در فصل تابستان، و میوه‌های تابستانی در فصل زمستان، از طرف خدا بر او نازل می‌شود.[۲۵]

زکریا در قران

در قرآن هفت بار نام او آمده است که به جریاناتی مانند کفالت حضرت مریم و دعای او برای فرزند‌دار شدن اشاره دارد. قرآن او را از انبیاء صاحب حکمت و دارای مقام قضاء برمی‌شمرد.[۲۶]

زکریا در روایات

  • حضرت زکریا بعد از آگاهی پیدا کردن از جریان امام حسین(ع) سه روز در عبادتگاه خود به گریه و ندبه مشغول بود. زکریا از خداوند خواست تا فرزندی داشته باشد که در ایام پیری نور چشم او و وارث او باشد و منزلش را مثل مقام حسین(ع) برای او قرار دهد. سپس این‌گونه دعا کرد:
«خدایا هنگامی که چنین فرزندی به من عطا کنی، مرا به محبت او بیازما، سپس مصیبت دردناکی را که بر دوست خودت محمد(ص) به وسیله فرزندش روا داشتی، برای من نیز همان حادثه ناگوار را روا بدار.»[۲۷]

تشابهاتی بین فرزند زکریا، حضرت یحیی و امام حسین(ع) وجود دارد. مانند اینکه شش ماهه به دنیا آمدند و همانطور که سر امام حسین(ع) از بدنش جدا شد،‌ سر یحیی نیز از بدنش جدا شد و سر مبارکشان را بر تشتی نزد ظالم زمانشان بردند.[۲۸] تسلط ظالمان بر مردم بعد شهادت یحیی و امام حسین(ع) از دیگر تشابهات است.[۲۹]

  • حضرت زهرا(س) در خطبه فدکیه به آیه ششم سوره مریم احتجاج می‌کند، در این آیه حضرت زکریا از خداوند فرزندی می‌خواهد که از او ارث برد. حضرت زهرا(س) به دنبال اثبات این مطلب است که بر خلاف سخن ابوبکر که می‌گفت انبیاء ارث نمی‌گذارند؛ نبی با دیگر افراد تفاوت ندارد و ارث باقی می‌گذارد و فدک حق ایشان است.[۳۰]
  • امام صادق(ع) فرزندی که بعد از مرگ پدر به عبادت مشغول است را میراث الله می‌نامید و این آیه را تلاوت می‌کرد: «هب لی من لدنک ولیا یرثنی و یرث من آل یعقوب.» یعنی آیه پنجم و ششم سوره مریم که حضرت زکریا از خداوند فرزندی مانند یحیی می‌خواهد.[۳۱]

زکریا در کتاب مقدس و مقایسه با قرآن

  • در انجیل لوقا زکریا کاهنی یهودی و درستکار و مجری احکام الهی معرفی شده است[۳۲] و قرآن کریم او را پیامبر و مورد رحمت خداوند، از مهدیین و مجتبین خوانده است و به وصف عبودیت از او یاد می‌کند.[۳۳]
  • مسئله ولادت اعجاز گونه یحیی و عقیم بودن همسر زکریا که در انجیل لوقا به نام الیصابات آمده است، مانند قرآن کریم نقل شده است.[۳۴] همچنین نام‌گذاری یحیی از طرف خداوند و سلب قدرت زکریا بر تکلم در هر دو کتاب برابر است. جز اینکه سلب قدرت زکریا در انجیل به عنوان تنبیه برای باور نکردن بشارت الهی آمده است و در قرآن به عنوان نشانه‌ای از طرف خداوند مطرح شده است.[۳۵]
  • در اناجیل اربعه کفالت زکریا بر مریم مطرح نشده است.[۳۶]
  • در انجیل لوقا و متی، شهادت زکریا توسط احبار و اقوام فریسی یهودی مطرح شده است.[۳۷] در قرآن کریم سخنی از سرانجام زکریا نیامده است هرچند در روایات متعدد به جریان شهادت زکریا اشاره شده است.[۳۸]

پانویس

  1. شبستری، اعلام القرآن، ۱۳۷۹ش، ص۳۹۷
  2. ابواسحاق نیشابوی، قصص الانبیاء،۱۳۸۶ش، ص۳۱۰
  3. شبستری، اعلام القرآن، ۱۳۷۹ش، ص۳۹۷
  4. رامین نژاد، مزار پیامبران، ۱۳۸۷ش، ص۱۹۳
  5. ابن خلدون، تاریخ ابن خلدون، ۱۴۰۸ق، ج۲، ص۱۶۸.
  6. علامه طباطبائی،‌ المیزان، ۱۳۸۲ش، ج۱۴، ص۲۹
  7. مسعودی،‌ مروج الذهب، ۱۳۷۹ش، ج۱، ص۷۵
  8. شبستری، اعلام القرآن، ۱۳۷۹ش، ص۳۹۷
  9. بهبودی، بازنگری تاریخ انبیاء در قرآن، در مجله فصلنامه پژوهش‌های قرآنی
  10. شبستری، اعلام القرآن، ۱۳۷۹ش، ص۳۹۷
  11. الحسنی العاملی، الانبیاء حیاتهم و قصصهم، ۱۳۹۱ق،‌ ص۴۶۵؛ شبستری، اعلام القرآن، ۱۳۷۹ش، ص۳۹۷
  12. کوپلند، سرزمین و مردم سوریه، ۱۳۷۰ش، ص۱۵۶.
  13. قمی، مفاتیح الجنان، باب فضیلت زیارت انبیا، ص۹۲۹.
  14. رامین نژاد، مزار پیامبران، ۱۳۸۷ش، ص۱۹۵
  15. سوره آل عمران، آیه ۳۸
  16. بهبودی، بازنگری تاریخ انبیاء در قرآن، در مجله فصلنامه پژوهش‌های قرآنی
  17. طبرسی، مجمع‌البیان، ۱۳۷۹ق، ج۵، ص۷۷۷ِ؛ مکارم شیرازی،‌ تفسیر نمونه، ۱۳۸۷ش،‌ ج۱۳، ص۱۰
  18. طیب،‌ أطیب البیان فی تفسیر القرآن، ۱۳۷۸ش، ج۳،‌ ص۱۹۳
  19. علامه طباطبائی،‌ المیزان، ۱۳۸۲ش، ج۳، ص۱۸۰.
  20. طبرسی،‌ مجمع‌البیان، ۱۳۷۹ق، ج۲، ص۷۴۵
  21. درزی، حضرت زکریا(ع) و درخواست آیه با تأکید بر دیدگاه علامه طباطبایی، در مجله بینات،‌ شماره ۸۵،‌ تابستان ۹۵ش،‌ ص۶۱
  22. علامه طباطبائی،‌ المیزان، ۱۳۸۲ش، ج۳، ص۲۹۷.
  23. علامه طباطبائی،‌ المیزان، ۱۳۸۲ش، ج۳، ص۲۹۷.
  24. علامه طباطبائی،‌ المیزان، ۱۳۸۲ش، ج۳، ص۲۹۷.
  25. عروسی حویزی، نورالثقلین، ۱۳۸۳ق، ج۱، ص۳۳۲.
  26. سوره انعام، آیات ۸۵-۸۹
  27. شیخ صدوق، کمال‌ الدین و تمام النعمه، ۱۴۲۲ق،‌ ص۴۸۸.
  28. قائدان، اماکن سیاحتی زیارتی دمشق، موسسه تحقیقات و نشر معارف اهل البیت(ع)، ص۲۴
  29. موسوی، تاریخ انبیاء، ۱۳۸۵ش،‌ ص۳۰۵
  30. ابن طیفور، بلاغات النساء، مکتبه بصیرتی، ص۲۹.
  31. ری شهری،‌ میزان الحکمه، ۱۳۷۷ش، ص۷۰۸۴
  32. هاکس، جیمز، قاموس کتاب مقدس، ۱۳۷۷ش، ص۱۳
  33. سوره انعام، آیات ۸۵-۸۹؛ ری شهری، میزان الحکمه، ۱۳۷۷ش، ص۶۰۴۲
  34. اکبری دستک،‌ «مقایسه تطبیقی داستان حضرت زکریا و حضرت یحیی در قرآن و اناجیل اربعه»،‌ ص۱۵۵
  35. لوقا،‌ باب اول، ص۲۰ به نقل از اکبری دستک،‌ «مقایسه تطبیقی داستان حضرت زکریا و حضرت یحیی در قرآن و اناجیل اربعه»،‌ ص۱۵۵
  36. اکبری دستک،‌ «مقایسه تطبیقی داستان حضرت زکریا و حضرت یحیی در قرآن و اناجیل اربعه»،‌ ص۱۷۲
  37. لوقا،‌ باب یازدهم، ص۵۰،‌ به نقل اکبری دستک،‌ «مقایسه تطبیقی داستان حضرت زکریا و حضرت یحیی در قرآن و اناجیل اربعه»،‌ ص۱۵۹
  38. مجلسی، حیوة القلوب، ۱۳۸۴ش، ج۲، ص۱۰۴۵.

یادداشت

  1. یا زَکرِیا إِنَّا نُبَشِّرُک بِغُلامٍ اسْمُهُ یحْیی‌ لَمْ نَجْعَلْ لَهُ مِنْ قَبْلُ سَمِیا. سوره مریم، آیه ۷
  2. و انی خفت الموالی من ورائی و کانت امراتی عاقرا. فهب لی من لدنک ولیا یرثنی و یرث من آل یعقوب و اجعله رب رضیا. سوره مریم، آیه ۵و۶
  3. قَالَ رَ‌بِّ اجْعَل لِّی آیةً ۖ قَالَ آیتُک أَلَّا تُکلِّمَ النَّاسَ ثَلَاثَةَ أَیامٍ إِلَّا رَ‌مْزًا وَاذْکر‌ رَّ‌بَّک کثِیرً‌ا وَسَبِّحْ بِالْعَشِی وَالْإِبْکارِ‌ سوره آل عمران، آیه ۴۱

منابع

  • ابن طیفور، ابوالفضل احمد بن ابی طاهر، بلاغات النساء، چاپ افست، قم: مکتبه بصیرتی، بی‌تا.
  • اکبری دستک،‌ فیض الله،‌ مقایسه تطبیقی داستان حضرت زکریا و حضرت یحیی در قرآن و اناجیلی اربعه،‌ در مجله صحیفه مبین، شماره ۴۳،‌ پاییز ۱۳۸۷ش.
  • بهبودی، محمد باقر، بازنگری تاریخ انبیاء در قرآن، در مجله فصلنامه پژوهش‌های قرآنی.
  • الحسنی العاملی، عبدالحسن، الانبیاء حیاتهم و قصصهم، بیروت، اعلمی، ۱۳۹۱ق.
  • حویزی، علی بن جمعه، تفسیر نور الثقلین،‌ ترجمه عبدالرحیم عقیقی بخشایشی و همکاران، قم، نوید اسلام، ۱۳۸۳ق.
  • درزی، قاسم، حضرت زکریا(ع) و درخواست آیه با تأکید بر دیدگاه علامه طباطبایی، در مجله بینات،‌ شماره ۸۵،‌ تابستان ۹۵ش.
  • رامین نژاد، رامین، مزار پیامبران، مشهد، بنیاد پژوهش‌های اسلامی، ۱۳۸۷ش.
  • شبستری، عبدالحسین، اعلام القرآن، قم، بوستان کتاب، ۱۳۷۹ش.
  • صدوق، محمد بن علی، کمال الدین و تمام النعمة، تحقیق، تصحیح و تعلیق: علی أکبر الغفاری، قم، جامعه مدرسین، ۱۴۰۵ق.
  • طبرسی،‌ فضل بن حسن، مجمع البیان، بیروت،‌دار احیاء التراث العربی، ۱۳۷۹ق.
  • طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمهٔ سید محمدباقر موسوی همدانی، قم: دفتر انتشارات اسلامی، ۱۳۸۲ش.
  • طیب، سید عبدالحسین، اطیب البیان فی تفسیر القرآن، تهران، انتشارات اسلام، ۱۳۷۸ش.
  • قائدان، اصغر، اماکن سیاحتی زیارتی دمشق، اصفهان، موسسه تحقیقات و نشر معارف اهل البیت(ع)، بی‌تا.
  • قمی، عباس، مفاتیح الجنان.
  • کوپلند، پل، سرزمین و مردم سوریه، ترجمه فریبرز مجیدی، تهران، علمی و فرهنگی، ۱۳۷۰ش.
  • مجلسی، محمدباقر، حیاة القلوب، قم، سرور، ۱۳۸۴ش.
  • محمدی ری‌شهری، محمد،‌ میزان الحکمه، ترجمه حمیدرضا شیخی، دارالحدیث، قم، ۱۳۷۹ش.
  • مسعودی، علی بن الحسین، مروج الذهب، تحقیق اسعد داغر، قم،‌ دار الهجرة، ۱۴۰۹ق.
  • مکارم شیرازی، ناصر، باهمکاری جمعی از نویسندگان، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الاسلامیة، ۱۳۷۸ش.
  • موسوی، سیدمرتضی، تاریخ انبیاء، تهران، پرتو خورشید، ۱۳۸۵ش.
  • نیشابوری، ابواسحاق، قصص الانبیاء، تصحیح حبیب یغمایی، نشر علمی و فرهنگی، ۱۳۸۲ش.
  • هاکس، جیمز، قاموس کتاب مقدس، تهران‌، کتابخانه طهوری، ۱۳۷۷ش.