سوگند: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۷: | خط ۷: | ||
سوگند خوردن، در فرهنگها، ادیان گذشته همچنین در جوامع غربی و ایران باستان نیز مرسوم بوده است. سوگند علاوه بر «فقه»، در «دادگاه و امور حقوقی» نیز مطرح شده است. قسم در امور حقوقی از جمله اثبات ادعا و اثبات بیگناهی نیز، مورد استفاده قرار میگیرد. | سوگند خوردن، در فرهنگها، ادیان گذشته همچنین در جوامع غربی و ایران باستان نیز مرسوم بوده است. سوگند علاوه بر «فقه»، در «دادگاه و امور حقوقی» نیز مطرح شده است. قسم در امور حقوقی از جمله اثبات ادعا و اثبات بیگناهی نیز، مورد استفاده قرار میگیرد. | ||
== مفهومشناسی == | ==مفهومشناسی== | ||
سوگند یا قَسم خوردن اقرار و اعترافی است که شخص از روی شرف و ناموس خود میکند و [[خدا]] یا بزرگی را شاهد میگیرد و با آن سخن خود را تأکید یا مورد تعهد قرار میدهد.<ref>سعیدی، «واژه قسم»، ج۱۳، ص۱۶۸.</ref> از سوگند به تعهد، یمین، أیمان و پیمان نیز تعبیر میشود.<ref>محمد حسن سعیدی، «واژه قسم»، ج۱۳، ص۱۶۹؛ سوره مائده، آیه۸۹.</ref> به عقیده [[علامه طباطبایی]] سوگند خوردن به هر چیزی، نوعی تعظیم مورد سوگند است.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۹، ص۴۰۳.</ref> | سوگند یا قَسم خوردن اقرار و اعترافی است که شخص از روی شرف و ناموس خود میکند و [[خدا]] یا بزرگی را شاهد میگیرد و با آن سخن خود را تأکید یا مورد تعهد قرار میدهد.<ref>سعیدی، «واژه قسم»، ج۱۳، ص۱۶۸.</ref> از سوگند به تعهد، یمین، أیمان و پیمان نیز تعبیر میشود.<ref>محمد حسن سعیدی، «واژه قسم»، ج۱۳، ص۱۶۹؛ سوره مائده، آیه۸۹.</ref> به عقیده [[سید محمدحسین طباطبائی|علامه طباطبایی]] سوگند خوردن به هر چیزی، نوعی تعظیم مورد سوگند است.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۹، ص۴۰۳.</ref> | ||
شخصی که قسم یاد میکند میخواهد به مخاطب بفهماند که انجام آن کار یا عملِ به تعهد، برایش بهاندازه نام [[خداوند]] مهم است.<ref>مکارم شیرازی، سوگندهای پربار قرآن، ۱۳۸۶ش، ج۱، ص۵۰.</ref> قسم یا با الفاظ عربی مانند «تالله، بالله، والله» و یا فارسی، مانند «به خدا سوگند» و یا دیگر الفاظ جاری میشود.<ref>مدرسی، احکام معاملات، ۱۳۹۰ش، ج۱، ص۴۶۰.</ref> | شخصی که قسم یاد میکند میخواهد به مخاطب بفهماند که انجام آن کار یا عملِ به تعهد، برایش بهاندازه نام [[خدا|خداوند]] مهم است.<ref>مکارم شیرازی، سوگندهای پربار قرآن، ۱۳۸۶ش، ج۱، ص۵۰.</ref> قسم یا با الفاظ عربی مانند «تالله، بالله، والله» و یا فارسی، مانند «به خدا سوگند» و یا دیگر الفاظ جاری میشود.<ref>مدرسی، احکام معاملات، ۱۳۹۰ش، ج۱، ص۴۶۰.</ref> | ||
==جایگاه و پیشینه == | ==جایگاه و پیشینه== | ||
فقهای شیعه در کتابهای فقهی مانند توضیح المسائل اقسام، شرایط و احکام «سوگند» را بیان کردهاند.<ref>رساله توضیح المسائل مراجع، ۱۳۹۲ش، ج۲، ص۸۰۹؛ خویی، توضیح المسائل، ۱۴۲۲ق، ص۴۸۶.</ref> همچنین در کتابهای روایی، در باب أیمان از سوگند بحث شده است.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۷،ص ۴۳۹؛ شیخ صدوق، المقنع، ۱۴۱۵ق، ص۴۰۷؛ شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ۱۴۱۳ق، ج۳، ص۳۶۱.</ref> | فقهای شیعه در کتابهای فقهی مانند توضیح المسائل اقسام، شرایط و احکام «سوگند» را بیان کردهاند.<ref>رساله توضیح المسائل مراجع، ۱۳۹۲ش، ج۲، ص۸۰۹؛ خویی، توضیح المسائل، ۱۴۲۲ق، ص۴۸۶.</ref> همچنین در کتابهای روایی، در باب أیمان از سوگند بحث شده است.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۷،ص ۴۳۹؛ شیخ صدوق، المقنع، ۱۴۱۵ق، ص۴۰۷؛ شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ۱۴۱۳ق، ج۳، ص۳۶۱.</ref> | ||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
[[ابلیس|شیطان]] جزو نخستین کسانی بود که سوگند به فریفتن انسان خورد.<ref>خرقانی، «در آمدی بر سوگندهای قرآنی»، ص۴۰.</ref> همچنین طبق آیه۲۱ [[سوره اعراف]]، شیطان برای اثبات خیرخواهی خود برای [[حضرت آدم علیهالسلام|حضرت آدم]] و [[حوا]] قسم دروغ خورد. (وَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ آیه ۳۹ سوره حجر)<ref>خرقانی، «در آمدی بر سوگندهای قرآنی»، ص۴۰.</ref> | [[ابلیس|شیطان]] جزو نخستین کسانی بود که سوگند به فریفتن انسان خورد.<ref>خرقانی، «در آمدی بر سوگندهای قرآنی»، ص۴۰.</ref> همچنین طبق آیه۲۱ [[سوره اعراف]]، شیطان برای اثبات خیرخواهی خود برای [[حضرت آدم علیهالسلام|حضرت آدم]] و [[حوا]] قسم دروغ خورد. (وَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ آیه ۳۹ سوره حجر)<ref>خرقانی، «در آمدی بر سوگندهای قرآنی»، ص۴۰.</ref> | ||
[[ابراهیم (پیامبر)|حضرت ابراهیم(ع)]] نیز در خطاب به بتپرستان برای شکستن بتها بدست خود، سوگند یاد کرده است.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۳، ص۴۳۱.</ref> قسم خوردن در فرهنگها، ادیان، جوامع غربی و ایران باستان نیز رایج بوده است.<ref>امین، «سوگند در اسلام و ایران»، ص۱۰۷؛ ابنکثیر، البدایة و النهایه، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۲۹۱و۲۹۳؛ ابنخلدون، تاریخ ابنخلدون، ۱۴۰۸ق، ج۲، ص۴۰۱؛ دینوری، اخبار الطوال، ۱۳۶۴ش، ص۵۰.</ref> | [[ابراهیم (پیامبر)|حضرت ابراهیم(ع)]] نیز در خطاب به [[بتپرستی|بتپرستان]] برای شکستن بتها بدست خود، سوگند یاد کرده است.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۳، ص۴۳۱.</ref> قسم خوردن در فرهنگها، ادیان، جوامع غربی و ایران باستان نیز رایج بوده است.<ref>امین، «سوگند در اسلام و ایران»، ص۱۰۷؛ ابنکثیر، البدایة و النهایه، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۲۹۱و۲۹۳؛ ابنخلدون، تاریخ ابنخلدون، ۱۴۰۸ق، ج۲، ص۴۰۱؛ دینوری، اخبار الطوال، ۱۳۶۴ش، ص۵۰.</ref> | ||
== انواع و احکام == | ==انواع و احکام== | ||
قسم خوردن در امور شخصی اگر [[دروغ]] باشد [[حرام]] و از [[گناهان کبیره]] است، و اگر سوگند راست باشد [[مکروه|کراهت]] دارد.<ref>رساله توضیح المسائل مراجع، ۱۳۹۲ش، ج۲، ص۸۰۸؛ مکارم شیرازی، سوگندهای پربار قرآن، ۱۳۸۶ش، ج۱، ص۳۵.</ref> از سوگند در دو جا یکی در «فقه» و دیگری در «دادگاه و امور حقوقی» بحث میشود.<ref>امین، «سوگند در اسلام و ایران»، ص۱۱۲و ۱۱۶.</ref> سوگند در فقه در صورت دروغ بودن و مخالفت، منجر به پرداخت کفاره و کسی که در دادگاه قسم دروغ بخورد، محکوم به یک تا سه سال حکم تأدیبی خواهد شد.<ref>امامی، حقوق مدنی، تهران، ج۶، ص۲۲۵. </ref> برخی از کاربردهای قسم در مسائل حقوقی، اثبات بیگناهی، اثبات ادعا، اثبات حق نداشتن بر میت و همچنین به عنوان تمامکننده دعوا بیان شده است.<ref>امین، «سوگند در اسلام و ایران»، ص۱۱۳-۱۱۷.</ref> | قسم خوردن در امور شخصی اگر [[دروغ]] باشد [[حرام]] و از [[گناهان کبیره]] است، و اگر سوگند راست باشد [[مکروه|کراهت]] دارد.<ref>رساله توضیح المسائل مراجع، ۱۳۹۲ش، ج۲، ص۸۰۸؛ مکارم شیرازی، سوگندهای پربار قرآن، ۱۳۸۶ش، ج۱، ص۳۵.</ref> از سوگند در دو جا یکی در «فقه» و دیگری در «دادگاه و امور حقوقی» بحث میشود.<ref>امین، «سوگند در اسلام و ایران»، ص۱۱۲و ۱۱۶.</ref> سوگند در فقه در صورت دروغ بودن و مخالفت، منجر به پرداخت کفاره و کسی که در دادگاه قسم دروغ بخورد، محکوم به یک تا سه سال حکم تأدیبی خواهد شد.<ref>امامی، حقوق مدنی، تهران، ج۶، ص۲۲۵. </ref> برخی از کاربردهای قسم در مسائل حقوقی، اثبات بیگناهی، اثبات ادعا، اثبات حق نداشتن بر میت و همچنین به عنوان تمامکننده دعوا بیان شده است.<ref>امین، «سوگند در اسلام و ایران»، ص۱۱۳-۱۱۷.</ref> | ||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
فقها برای سوگند انواعی برشمردهاند: | فقها برای سوگند انواعی برشمردهاند: | ||
# '''سوگند بیهوده:''' سوگندی که بدون قصد، اراده و تعهد و از سر عادت بر زبان جاری شود. طبق [[آیه]]: «لَا یؤَاخِذُکمُ اللَّهُ بِاللَّغْوِ فِی أَیمَانِکمْ»([[سوره مائده]]، آیه۸۹) اینگونه قسمها [[کفاره]] و [[گناه|گناهی]] ندارد و خداوند مردم را بخاطر آن مؤاخذه نمیکند.<ref>مدرسی، احکام معاملات، ۱۳۹۰ش، ج۱، ص۴۵۵ و ۴۵۶.</ref> | #'''سوگند بیهوده:''' سوگندی که بدون قصد، اراده و تعهد و از سر عادت بر زبان جاری شود. طبق [[آیه]]: «لَا یؤَاخِذُکمُ اللَّهُ بِاللَّغْوِ فِی أَیمَانِکمْ»([[سوره مائده]]، آیه۸۹) اینگونه قسمها [[کفاره]] و [[گناه|گناهی]] ندارد و خداوند مردم را بخاطر آن مؤاخذه نمیکند.<ref>مدرسی، احکام معاملات، ۱۳۹۰ش، ج۱، ص۴۵۵ و ۴۵۶.</ref> | ||
# '''سوگند تأیید یا اخباری:''' به معنای تأیید کردن خبری که در گذشته یا حال اتفاق افتاده است. در صورت [[دروغ]] بودنِ این نوع قسم، شخص مرتکب گناه شده و کفاره ندارد. به این نوع قسم در روایات «یمین الغَموس» نیز گفته میشود.<ref>مدرسی، احکام معاملات، ۱۳۹۰ش، ج۱، ص۴۵۵ و ۴۵۶.</ref> به عقیده [[سید ابوالقاسم خویی|آیتالله خویی]] قسم دروغ برای نجات [[اسلام|مسلمان]] اشکالی ندارد.<ref>خویی، توضیح المسائل، ۱۴۲۲ق، ص۴۸۶.</ref> | #'''سوگند تأیید یا اخباری:''' به معنای تأیید کردن خبری که در گذشته یا حال اتفاق افتاده است. در صورت [[دروغ]] بودنِ این نوع قسم، شخص مرتکب گناه شده و کفاره ندارد. به این نوع قسم در روایات «یمین الغَموس» نیز گفته میشود.<ref>مدرسی، احکام معاملات، ۱۳۹۰ش، ج۱، ص۴۵۵ و ۴۵۶.</ref> به عقیده [[سید ابوالقاسم خویی|آیتالله خویی]] قسم دروغ برای نجات [[اسلام|مسلمان]] اشکالی ندارد.<ref>خویی، توضیح المسائل، ۱۴۲۲ق، ص۴۸۶.</ref> | ||
# '''سوگند درخواست:''' قسمی که شخص آن را به هنگام درخواست چیزی استفاده میکند، تا طرف مقابل را برای انجام خواستهاش تحریک کند. مانند: تو را بهخدا کتاب را به من بده. به عقیده برخی این قسم نه برای قسمخورنده و نه برای طرف مقابل، الزامآور نیست و انجام ندادن آن باعث گناه یا کفاره نمیشود.<ref>مدرسی، احکام معاملات، ۱۳۹۰ش، ج۱، ص۴۵۵ و ۴۵۶.</ref> | #'''سوگند درخواست:''' قسمی که شخص آن را به هنگام درخواست چیزی استفاده میکند، تا طرف مقابل را برای انجام خواستهاش تحریک کند. مانند: تو را بهخدا کتاب را به من بده. به عقیده برخی این قسم نه برای قسمخورنده و نه برای طرف مقابل، الزامآور نیست و انجام ندادن آن باعث گناه یا کفاره نمیشود.<ref>مدرسی، احکام معاملات، ۱۳۹۰ش، ج۱، ص۴۵۵ و ۴۵۶.</ref> | ||
== شرایط == | ==شرایط== | ||
فقها برای سوگند شرایطی بیان کردهاند که به برخی از آن بدین شرح است: | فقها برای سوگند شرایطی بیان کردهاند که به برخی از آن بدین شرح است: | ||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
*'''مخالفت نداشتن پدر یا شوهر:''' به عقیده برخی فقها جلوگیری شوهر از قسم خوردن همسر و یا پدر از فرزند موجب باطل شدن سوگند میشود.<ref>مدرسی، احکام معاملات، ۱۳۹۰ش، ج۱، ص۴۶۰؛ خویی، توضیح المسائل، ۱۴۲۲ق، ص۴۸۵.</ref> | *'''مخالفت نداشتن پدر یا شوهر:''' به عقیده برخی فقها جلوگیری شوهر از قسم خوردن همسر و یا پدر از فرزند موجب باطل شدن سوگند میشود.<ref>مدرسی، احکام معاملات، ۱۳۹۰ش، ج۱، ص۴۶۰؛ خویی، توضیح المسائل، ۱۴۲۲ق، ص۴۸۵.</ref> | ||
== جستارهای وابسته == | ==جستارهای وابسته== | ||
{{ستون-شروع|2}} | {{ستون-شروع|2}} | ||
* [[قسم دروغ]] | * [[قسم دروغ]] | ||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||
== پانویس == | ==پانویس== | ||
{{پانوشت}} | {{پانوشت}} | ||
== منابع == | ==منابع== | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
* ابنخلدون، ابوزید عبد الرحمن بن محمد، تاریخ بن خلدون، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۷ق. | * ابنخلدون، ابوزید عبد الرحمن بن محمد، تاریخ بن خلدون، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۷ق. | ||
خط ۷۶: | خط ۷۶: | ||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||
== پیوند به بیرون == | ==پیوند به بیرون== | ||
* [https://www.cgie.org.ir/fa/article/257756/%D8%B3%D9%88%DA%AF%D9%86%D8%AF دایره المعارف بزرگ اسلامی] | *[https://www.cgie.org.ir/fa/article/257756/%D8%B3%D9%88%DA%AF%D9%86%D8%AF دایره المعارف بزرگ اسلامی] | ||
* [https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/178337/ سوگند در اسلام و ایران]، سید محسن امین، در ماهنامه کانون، نشر قوه قضاییه، ۱۳۸۴ش. | *[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/178337/ سوگند در اسلام و ایران]، سید محسن امین، در ماهنامه کانون، نشر قوه قضاییه، ۱۳۸۴ش. | ||
* [https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/24391/ درآمدی بر سوگندهای قرآنی]، حسن خرقانی، در مجله الهیات و حقوق، پاییز ۱۳۸۰ش. | *[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/24391/ درآمدی بر سوگندهای قرآنی]، حسن خرقانی، در مجله الهیات و حقوق، پاییز ۱۳۸۰ش. | ||
{{حد و تعزیر}} | {{حد و تعزیر}} | ||