پرش به محتوا

تهمت: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی شیعه
Salehi (بحث | مشارکت‌ها)
Mahdi1382 (بحث | مشارکت‌ها)
خط ۱۰: خط ۱۰:


==آثار و پیامدها==
==آثار و پیامدها==
تهمت‌زدن ریختن آبروی دیگران نزد مردم است<ref>تهرانی، اخلاق الاهی، ۱۳۹۱ش، ج۴، ص۱۴۸.</ref> و باتوجه به آگاهی نداشتن دیگران از اینکه آن فرد مرتکب عمل زشت و ناروایی شده یا خیر، حرام است.<ref>تهرانی، اخلاق الاهی، ۱۳۹۱ش، ج۴، ص۱۴۸.</ref> خداوند در [[آیه ۲۳ سوره نور]] لعنت دنيا و آخرت همراه با عذابی بزرگ را مخصوص كسانى دانسته كه آبروى زنان پاکدامن را مى‌برند و به آن‌ها [[قذف|نسبت زنا]] می‌دهند. [[امام صادق علیه‌السلام|امام صادق(ع)]] اين آيه را دلیل بر کبیره بودن گناه تهمت دانسته‌ است<ref>شیخ صدوق، علل الشرائع، ۱۳۸۳ق، ج۲، ص۴۸۰.</ref> و در حدیثی تهمت را به‌اندازه‌ای زشتی و پلید می‌داند که حتی [[شیطان]] هم از انجام‌دهنده آن بیزار است.<ref>شیخ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۳۵۸.</ref>  همچنین در [[آیات افک|آیاتِ اِفْک]]، (آیه‌های ۱۱-۲۶ [[سوره نور]]) تهمت‌زنندگان به یکی از اعضای مشهور خانواده [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]]<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۵، ص۸۹.</ref> را به عذابی بزرگ تهدید کرده است.<ref>مکارم شیرازی، الامثل، ۱۴۲۱ق، ج۱۱، ص۴۶.</ref>
تهمت‌زدن ریختن آبروی دیگران نزد مردم است<ref>تهرانی، اخلاق الاهی، ۱۳۹۱ش، ج۴، ص۱۴۸.</ref> و باتوجه به آگاهی نداشتن دیگران از اینکه آن فرد مرتکب عمل زشت و ناروایی شده یا خیر، حرام است.<ref>تهرانی، اخلاق الاهی، ۱۳۹۱ش، ج۴، ص۱۴۸.</ref> خداوند در [[آیه ۲۳ سوره نور]] لعنت دنيا و آخرت همراه با عذابی بزرگ را مخصوص كسانى دانسته كه آبروى زنان پاکدامن را مى‌برند و به آن‌ها [[قذف|نسبت زنا]] می‌دهند. [[امام صادق علیه‌السلام|امام صادق(ع)]] اين آيه را دلیل بر [[گناهان کبیره| کبیره]] بودن گناه تهمت دانسته‌ است<ref>شیخ صدوق، علل الشرائع، ۱۳۸۳ق، ج۲، ص۴۸۰.</ref> و در حدیثی تهمت را به‌اندازه‌ای زشتی و پلید می‌داند که حتی [[شیطان]] هم از انجام‌دهنده آن بیزار است.<ref>شیخ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۳۵۸.</ref>  همچنین در [[آیات افک|آیاتِ اِفْک]]، (آیه‌های ۱۱-۲۶ [[سوره نور]]) تهمت‌زنندگان به یکی از اعضای مشهور خانواده [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]]<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۵، ص۸۹.</ref> را به عذابی بزرگ تهدید کرده است.<ref>مکارم شیرازی، الامثل، ۱۴۲۱ق، ج۱۱، ص۴۶.</ref>


در کتاب‌های روایی علاوه بر گشودن بخشی مجزا در بیان حرام بودن تهمت<ref>برای نمونه نگاه کنید به شیخ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۳۶۱؛ شیخ حر عاملی، وسائل الشيعة، ۱۴۲۴ق، ج۱۲، ص۳۰۲.</ref> زشت‌ترین مصداق آن، تهمت‌‌زدن به [[خیانت در امانت]] در حق شخصی است که در کاری امینش قرار داده‌اند.<ref>شیخ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۵، ص۲۹۸.</ref> همچنین با مکروه<ref>شیخ حر عاملی، وسائل الشيعة، ۱۴۲۴ق، ج۱۲، ص۳۶.</ref> دانستن انجام عملی که زمینه‌ی بدگمانى دیگران را فراهم کند، به آثار زشت تهمت اشاره و مواردی را به‌عنوان راه در امان ماندن از تهمت و راه رهایی از تهمت‌زدن ارائه نموده‌اند؛ نظیر
در کتاب‌های روایی علاوه بر گشودن بخشی مجزا در بیان حرام بودن تهمت<ref>برای نمونه نگاه کنید به شیخ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۳۶۱؛ شیخ حر عاملی، وسائل الشيعة، ۱۴۲۴ق، ج۱۲، ص۳۰۲.</ref> زشت‌ترین مصداق آن، تهمت‌‌زدن به [[خیانت در امانت]] در حق شخصی است که در کاری امینش قرار داده‌اند.<ref>شیخ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۵، ص۲۹۸.</ref> همچنین با مکروه<ref>شیخ حر عاملی، وسائل الشيعة، ۱۴۲۴ق، ج۱۲، ص۳۶.</ref> دانستن انجام عملی که زمینه‌ی بدگمانى دیگران را فراهم کند، به آثار زشت تهمت اشاره و مواردی را به‌عنوان راه در امان ماندن از تهمت و راه رهایی از تهمت‌زدن ارائه نموده‌اند؛ نظیر

نسخهٔ ‏۱۴ اکتبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۲:۵۹

تُهْمَت نسبت ناروا دادن به دیگران از روی حدس و گمان است. منشأ تهمت سوء‌ظن و بدگمانی به رفتار دیگران است. تهمت‌زدن حرام و از گناهان کبیره شمرده می‌شود و مرتکب آن در غیر قذف، تعزیر می‌شود. فرق بین تهمت، بُهتان و اِفْتِرا در این است که تهمت‌زننده یقین به وجود عیب ندارد اما بهتان‌گو و افترا‌ زننده از همان ابتدا علم و یقین به نسبت‌های دورغ خود دارند. در قرآن کریم برای تهمت‌‌زنندگان وعده عذاب دردناکی داده شده است. در روایات اسلامی از حاضر شدن در مکان‌هایی که سوء‌ظن برانگیز است نهی شده است. یکی از پیامدهای منفی تهمت‌زدن از بين رفتن ايمان است و راه‌ درمان تهمت‌نزدن، تجسس نکردن در کارهای دیگران بیان شده است.

برخی از علما با استناد به حَدیث مُباهِته، تهمت‌زدن به بدعت‌گذاران را با وجود مصلحت جایز دانسته‌اند با این حال اکثر فقیهان، این برداشت را ناصحیح دانسته و حدیث را به «قانع‌کردن اهل بدعت با استدلال‌های محکم» معنا کرده‌اند.

اخلاق
آیات اخلاقی
آیات افکآیه اخوتآیه اطعامآیه نبأآیه نجواآیه مشیتآیه برآیه اصلاح ذات بینآیه ایثار
احادیث اخلاقی
حدیث قرب نوافلحدیث مکارم اخلاقحدیث معراجحدیث جنود عقل و جهل
فضایل اخلاقی
تواضعقناعتسخاوتکظم غیظاخلاصخشیتحلمزهدشجاعتعفتانصافاصلاح ذات البینعیب‌پوشیبلاکشی
رذایل اخلاقی
تکبرحرصحسددروغغیبتسخن‌چینیتهمتبخلعاق والدینحدیث نفسعجبعیب‌جوییسمعهقطع رحماشاعه فحشاءکفران نعمت
اصطلاحات اخلاقی
جهاد نفسنفس لوامهنفس امارهنفس مطمئنهمحاسبهمراقبهمشارطهگناهدرس اخلاقاستدراج
عالمان اخلاق
ملامهدی نراقیملا احمد نراقیمیرزا جواد ملکی تبریزیسید علی قاضیسید رضا بهاءالدینیسید عبدالحسین دستغیبعبدالکریم حق‌شناسعزیزالله خوشوقتمحمدتقی بهجتعلی‌اکبر مشکینیحسین مظاهریمحمدرضا مهدوی کنی
منابع اخلاقی
قرآننهج البلاغهمصباح الشریعةمکارم الاخلاقالمحجة البیضاءرساله لقاءالله (کتاب)مجموعه وَرّامجامع السعاداتمعراج السعادةالمراقبات

مفهوم‌‌شناسی

تهمت به‌معنای بیان کردن سوء‌ظن[۱] و گمان بدی است که از رفتار و حالات دیگری به دل انسان راه یافته است.[۲] هرگاه کسی از رفتار یا حالات دیگران برداشت بدی داشته باشد، ولی این برداشت، فقط در دلش بماند و آشکار نکند، به «سوء‌ظن» مبتلا شده است؛ ولی اگر برداشت ناشایستش را بیان کند (چه در حضور شخص و چه در غیابش) به آن «تهمت» گفته می‌شود.[۳]

سه واژه تهمت، بهتان و افتراء هرچند از نظر معنا شباهت‌هایی با هم دارند و در عرف در کنار هم و به‌جای هم نیز به‌کار می‌روند؛ اما تفاوت‌هایی در میان آن‌ها هست، اینکه منشأ تهمت سوء‌ظن و بدگمانی است[۴] و این گمان بد یا واقعیت ندارد و یا هنوز ثابت نشده است.[۵] اما بهتان نسبت‌های دروغی است[۶] که یقین داریم دیگری انجامش نداده است و برای شنونده آن نوعی نقص محسوب می‌شود. بهتان ممکن است با ارائه دلیل از سوی بهتان‌زننده همراه باشد[۷] در حالی که افترا دروغ‌بافی[۸] بدون دلیل است[۹] نظیر فرزند‌دار بودن خدا.[۱۰]

امام صادق(ع):
هرگاه مؤمن به برادر [دينى] خود تهمت بزند، ايمان در قلب او از ميان مى رود، همچنان كه نمك در آب، ذوب مى شود.

شیخ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۳۶۱.

آثار و پیامدها

تهمت‌زدن ریختن آبروی دیگران نزد مردم است[۱۱] و باتوجه به آگاهی نداشتن دیگران از اینکه آن فرد مرتکب عمل زشت و ناروایی شده یا خیر، حرام است.[۱۲] خداوند در آیه ۲۳ سوره نور لعنت دنيا و آخرت همراه با عذابی بزرگ را مخصوص كسانى دانسته كه آبروى زنان پاکدامن را مى‌برند و به آن‌ها نسبت زنا می‌دهند. امام صادق(ع) اين آيه را دلیل بر کبیره بودن گناه تهمت دانسته‌ است[۱۳] و در حدیثی تهمت را به‌اندازه‌ای زشتی و پلید می‌داند که حتی شیطان هم از انجام‌دهنده آن بیزار است.[۱۴] همچنین در آیاتِ اِفْک، (آیه‌های ۱۱-۲۶ سوره نور) تهمت‌زنندگان به یکی از اعضای مشهور خانواده پیامبر(ص)[۱۵] را به عذابی بزرگ تهدید کرده است.[۱۶]

در کتاب‌های روایی علاوه بر گشودن بخشی مجزا در بیان حرام بودن تهمت[۱۷] زشت‌ترین مصداق آن، تهمت‌‌زدن به خیانت در امانت در حق شخصی است که در کاری امینش قرار داده‌اند.[۱۸] همچنین با مکروه[۱۹] دانستن انجام عملی که زمینه‌ی بدگمانى دیگران را فراهم کند، به آثار زشت تهمت اشاره و مواردی را به‌عنوان راه در امان ماندن از تهمت و راه رهایی از تهمت‌زدن ارائه نموده‌اند؛ نظیر

امام علی(ع):
إيّاكَ و مَواطِنَ التُّهْمةِ و المجلسَ المَظْنونَ بهِ السّوءُ، فإنَّ قَرينَ السُّوءِ يَغُرُّ جَلِيسَهُ (ترجمه: از رفت و آمد به جاهاى تهمت برانگيز و مجالسى كه گمان بد به آنها برده مى شود بپرهيز؛ زيرا دوست بد همنشين خود را مى فريبد.)

شیخ طوسی، الأمالی، ۱۴۱۴ق، ص۷.

  • تهمت موجب از بین رفتن ایمان فرد مؤمن می‌شود.[۲۰]
  • تهمت باعث نابودی حریم برادری و روابط انسانی میان افراد جامعه است و موجب عدم اعتماد و ترس از اطمینان را فراهم می‌سازد.[۲۱]
  • معاشرت نکردن با افراد زشت‌کار.[۲۲]
  • حاضر نشدن در مجلس افراد زشت‌کار.[۲۳]
  • حاضر نشدن در کنار عمل زشت و همچنین مکان و محلی که منسوب به زشت‌کاران است.[۲۴]
  • تجسس نکردن در کارهای دیگران و حمل کردن سخنان و افعال دوپهلو بر بهترین وجه آن.[۲۵]

حکم شرعی

برای تهمت در فقه احکامی بیان شده است؛ نظیر

  • برداشت بد (سوء) از رفتار دیگران و انتشار آن حرام است[۲۶] و از گناهان کبیره محسوب می‌شود.[۲۷]
  • تهمت تعزیر دارد، مگر اینکه به حد قذف برسد.[۲۸]
  • اگر شخصی سوء‌ظنش را نزد دیگران ابراز کند، دو گناه مرتکب شده است اگر واقعا آن صفت زشت و عیب انجام شده باشد غیبت است[۲۹] و اگر انجام نشده باشد بهتان حساب می‌شود.[۳۰]
  • اگر شخصی سوء‌ظنش را به خود شخص در حضور دیگران ابراز کند از مصادیق هَتکِ حُرمت حساب می‌شود و حرام است.[۳۱]
  • در حرام بودن تهمت، فرقی نیست بین اینکه در حضور شخص بگوید و یا در غیابش.[۳۲] تهمت را بگوید یا بنویسد یا به اشاره بفهماند، آن را با زبان یا قلم به مخاطب ارائه دهد یا با وسایلی نظیر تلفن همراه، رایانه و شبکه‌های اجتماعی و مانند آن.[۳۳]
  • انسان نباید به تهمت درباره دیگران گوش دهد و در صورت شنیدن وظیفه دارد که از متهم دفاع و رفع اتهام کند.[۳۴]
  • فردی که مرتکب تهمت شده، باید از گناه خود توبه نماید و احتیاط مستحب است، چنانچه حلالیّت‌طلبیدن از شخص مورد اتهام پیامدهای بدی ندارد، این کار را انجام دهد.[۳۵]

حدیث مباهته

مُباهِته اصطلاح فقهی است که از عبارت «بَاهِتُوهُمْ» در روایت منقول از پیامبر اکرم(ص) گرفته شده است.[۳۶] از نظر فقهی برخی آن‌ را به معنای تهمت‌زدن دانسته‌اند و با استناد به آن، حکم به جواز تهمت‌زدن به اهل بدعت داده‌اند؛[۳۷] ولی بعضی دیگر آن‌ را به‌معنای استدلال محکم و مبهوت کننده دانسته[۳۸] و در نتیجه قائل به جایز نبودن تهمت‌زدن به اهل بدعت شده‌اند.[۳۹]

پانوشت

  1. زبیدی، تاج العروس، ذیل واژه «وهم»؛ فراهیدی، العین، ذیل واژه «وهم».
  2. ابن‌فارس، معجم مقاییس اللغة، ۱۴۰۴ق، ج۶، ص۱۴۶.
  3. تهرانی، اخلاق الاهی، ۱۳۹۱ش، ج۴، ص۱۴۴.
  4. تهرانی، اخلاق ربانی، ۱۴۰۱ش، ص۳۳.
  5. عوده، جرم و ارکان آن، ۱۳۹۰ش، ج۱، ص۳۰۰.
  6. عوده، جرم و ارکان آن، ۱۳۹۰ش، ج۱، ص۳۰۰.
  7. برای نمونه نگاه کنید به شیخ طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۱۵ق، ج۵، ص۸۱؛ مغنیه، التفسير الكاشف، ۱۴۲۴ق، ج۲، ص۴۴۶؛ مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ۱۳۶۸ش، ج۱، ص۳۳۸؛ قرشی، قاموس قرآن، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۲۳۹.
  8. شیخ طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۱۵ق، ج۶، ص۲۰۱.
  9. ابن‌منظور، لسان العرب، ذیل واژه «فری»؛ فراهیدی، العین، ذیل واژه «فری».
  10. سوره بقره، آیه ۱۱۶.
  11. تهرانی، اخلاق الاهی، ۱۳۹۱ش، ج۴، ص۱۴۸.
  12. تهرانی، اخلاق الاهی، ۱۳۹۱ش، ج۴، ص۱۴۸.
  13. شیخ صدوق، علل الشرائع، ۱۳۸۳ق، ج۲، ص۴۸۰.
  14. شیخ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۳۵۸.
  15. طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۵، ص۸۹.
  16. مکارم شیرازی، الامثل، ۱۴۲۱ق، ج۱۱، ص۴۶.
  17. برای نمونه نگاه کنید به شیخ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۳۶۱؛ شیخ حر عاملی، وسائل الشيعة، ۱۴۲۴ق، ج۱۲، ص۳۰۲.
  18. شیخ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۵، ص۲۹۸.
  19. شیخ حر عاملی، وسائل الشيعة، ۱۴۲۴ق، ج۱۲، ص۳۶.
  20. شیخ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۳۶۱.
  21. شیخ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۳۶۱.
  22. شیخ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۸، ص۱۵۲.
  23. شیخ صدوق، الأمالی، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۵۸۷.
  24. علامه مجلسی، حلية المتقين، ۱۴۲۴ق، ج۱، ص۵۵۵.
  25. شیخ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۳۶۲. همدانی، مصباح الفقيه، مكتبة النجاح، ج۲، ص۶۷۲.
  26. نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۴۱، ص۵۹؛ شهید ثانی، الرسائل، ۱۴۲۱ق، ج۱، ص۲۹۳؛ شهید ثانی، كشف الريبة، ۱۳۹۰ق، ص۲۱.
  27. ابن‌شعبه، تحف العقول، ۱۴۰۴ق، ص۳۳۱؛ شیخ حر عاملی، آداب معاشرت، ۱۳۸۰ش، ص۲۰۴؛ دستغیب، گناهان کبیره، کانون ابلاغ اندیشه‌های اسلامی، ج۲، ص۳۸۶.
  28. امام خمینی، استفتائات امام خمینی، ۱۳۷۲ش، ج۳، ص۴۵۲؛ فاضل لنكرانى، جامع المسائل، ۱۳۸۳ش، ج۲، ص۳۴۰؛ مکارم شیرازی، مجموعه استفتائات جدید، ۱۴۲۷ق، ج۱، ص۳۵۶.
  29. ورّام مجموعه ورّام، ۱۳۶۹ش، ج۱، ص۲۳۵؛ تهرانی، اخلاق ربانی، ۱۴۰۱ش، ص۴۳.
  30. تهرانی، اخلاق ربانی، ۱۴۰۱ش، ص۴۳.
  31. تهرانی، اخلاق ربانی، ۱۴۰۱ش، ص۴۴.
  32. تهرانی، اخلاق ربانی، ۱۴۰۱ش، ص۳۳.
  33. «غیبت | دروغ | تهمت | بدقولی | تقلب»، وبگاه دانشنامه احکام و معارف؛ «تهمت زدن به دیگران»، وبگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری.
  34. تهرانی، اخلاق ربانی، ۱۴۰۱ش، ص۳۳.
  35. «غیبت | دروغ | تهمت | بدقولی | تقلب»، وبگاه دانشنامه احکام و معارف.
  36. شیخ کلینی، کافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۳۷۵.
  37. خویی، مصباح الفقاهة، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۴۵۸؛ گلپایگانی، الدرّ المنضود، تقریر کریمی جهرمی، ۱۴۱۲ق، ج۲، ص۱۴۸؛ تبریزی، ارشاد الطالب، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۲۸۱.
  38. فیض کاشانی، الوافی، ۱۴۰۶ق، ج۱، ص۲۴۵.
  39. محمدیان و دیگران، «تأملی در مدلول روایت موسوم به مباهته»، ص۱۵۹.

منابع

  • ابن‌شعبه، حسن بن علی، تحف العقول عن آل الرسول صلى‌الله‌عليهم، تصحیح: علی‌اکبر غفاری، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، ۱۴۰۴ق.
  • ابن‌فارس، احمد بن فارس، معجم مقاییس اللغة، تحقیق: عبد السلام محمد‌ هارون، قم، مکتب الإعلام الإسلامی، ۱۴۰۴ق.
  • ابن‌منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، بیروت، دار الفکر للطباعة و النشر و التوزیع، ۱۴۱۴ق.
  • امام خمینی، سید روح‌الله، استفتائات امام خمینی، قم، جامعه مدرسين حوزه علميه قم، ۱۳۷۲ش.
  • تبریزی، میرزا جواد، ارشاد الطالب الی التعلیق علی المکاسب، قم، اسماعیلیان، ۱۴۱۶ق.
  • تهرانی، مجتبی، اخلاق الاهی، تهران، سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، چاپ هفدهم، ۱۳۹۱ش.
  • تهرانی، مجتبی، اخلاق ربانی دوره ۰ جلدی آفات زبان بهتان و تهمت، تهران، مؤسسه پژوهشی فرهنگی مصابیح الهدی، ۱۴۰۱ش.
  • «تهمت زدن به دیگران»، وبگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری، تاریخ درج مطلب: ۸ مهر ۱۳۹۸ش، تاریخ بازدید: ۱۸ مهر ۱۴۰۲ش.
  • خویی، سید ابوالقاسم، مصباح الفقاهة، قم، انصاریان، ۱۴۱۷ق.
  • زبیدی، مرتضی، تاج العروس من جواهر القاموس، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۴ق.
  • شهید ثانی، زین‌الدین بن علی، رسائل الشهید الثانی، قم، دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، ۱۴۲۱ق.
  • شهید ثانی، زین‌الدین بن علی، کشف الریبة، تهران، دار المرتضوی للنشر، ۱۳۹۰ق.
  • شیخ حر عاملی، محمد بن حسن، آداب معاشرت از دیدگاه معصومین(ع)، ترجمه: محمدعلی فارابی، مشهد، آستان قدس رضوى، ۱۳۸۰ش.
  • شیخ حر عاملی، محمد بن حسن، وسایل الشیعه و مستدرکها، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، ۱۴۲۴ق.
  • شیخ صدوق، محمد بن علی، الأمالی، قم، مؤسسة البعثة، ۱۴۱۷ق.
  • شیخ صدوق، محمد بن علی، علل الشرایع، نجف، منشورات المكتبة الحيدرية، ۱۳۸۳ق.
  • شیخ طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البيان فی تفسير القرآن، بیروت، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، ۱۴۱۵ق.
  • شیخ طوسی، محمد بن حسن، الأمالی، قم، دار الثقافة، ۱۴۱۴ق.
  • شیخ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تحقیق: علی‌اکبر غفاری، تهران، دار الكتب الإسلامية، ۱۴۰۷ق.
  • طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۱۷ق.
  • علامه مجلسی، محمدباقر، حلية المتقين فى آلادب و السنن و الاخلاق‌، ترجمه: مترجم خلیل رزق العاملی، ‍قم، ذوى القربى‌، ۱۴۲۴ق.
  • عوده، عبدالقادر، جرم و ارکان آن (بررسی تطبیقی حقوق جزای اسلامی و قوانین عرفی)، ترجمه: حسن فرهودی‌نیا، تهران، انتشارات یادآوران، ۱۳۹۰ش.
  • «غیبت | دروغ | تهمت | بدقولی | تقلب»، وبگاه دانشنامه احکام و معارف، تاریخ بازدید: ۱۲ مهر ۱۴۰۲ش.
  • فاضل لنکرانی، محمد، جامع المسائل‌، قم، نشر امیر، ۱۳۸۳ش.
  • فراهیدی، خلیل بن احمد، العین، تحقیق: مهدی مخزومی، قم، دار الهجرة، ۱۴۰۹ق.
  • فیض کاشانی، الوافی، اصفهان، کتابخانه امام امیر المؤمنین علی(ع)، ۱۴۰۶ق.
  • قرشی، سید علی‌اکبر، قاموس قرآن، تهران، دار الكتب الاسلامية، ۱۴۱۲ق.
  • گلپایگانی، الدرّ المنضود، تقریر کریمی جهرمی، قم، دار القرآن الکریم، ۱۴۱۲ق.
  • محمدیان،‌ علی و دیگران، «تأملی در مدلول روایت موسوم به مباهته»، در مجله تحقیقات علوم قرآن و حدیث، شماره ۲۸، زمستان ۱۳۹۴ش.
  • مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، تهران، مرکز نشر آثار علامه مصطفوی، ۱۳۶۸ش.
  • مغنیه، محمدجواد، التفسير الكاشف، قم، دار الکتاب الإسلامی، ۱۴۲۴ق.
  • مکارم شیرازی، ناصر، الامثل فی تفسیر کتاب الله المنزل، ترجمه و تلخیص محمدعلی آذرشب، قم، مدرسه امام علی بن ابی‌طالب، ۱۴۲۱ق.
  • مکارم شیرازی، ناصر، مجموعه استفتائات جدید، قم، مدرسه الامام على بن ابى‌طالب(ع)، ۱۴۲۷ق.
  • نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام فی شرح شرائع الإسلام، محقق: ابراهیم سلطانی نسب، بیروت، دار إحياء التراث العربی، ۱۴۰۴ق.
  • ورام، مسعود بن عیسی، مجموعه ورّام، آداب و اخلاق در اسلام، مترجم: محمدرضا عطایی، مشهد، بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی، ۱۳۶۹ش.
  • همدانی، آقارضا، مصباح الفقيه، تهران، انتشارات مكتبة النجاح، بی‌تا.