هَمّام بن غالِب معروف به فَرَزدَق از شعرای مشهور عرب در قرن اول و دوم هجری.قصیده میمیه فرزدق که به صورت فیالبداهه در ستایش امام زین العابدین(ع) و در برابر هشام بن عبدالملک سرود، معروف است.
اطلاعات | |
---|---|
نام کامل | هَمّام بن غالِب |
لقب | فَرَزدَق |
زمینه فعالیت | شعر، نقل حدیث |
محل دفن | بصره |
همزمان با | امویان |
دیوان اشعار | دیوان الفرزدق |
علت شهرت | شاعر ستایشگر اهل بیت |
فرزدق به خاندان اهل بیت ارادت داشت ولی در عین حال در مدح خلفای اموی نیز شعر میسرود.
جایگاه ادبی و رجالی
فرزدق از شعرای بزرگ عصر اموی محسوب میشود.[۱] عواملی همچون: بدوی بودن،[۲] حضور در فصیحترین قبایل عرب[۳] و تیزهوشی او در پاسخگویی[۴] بستر مناسبی جهت شکوفایی ذوق شعری وی فراهم آورد. گفتهاند اگر شعر فرزدق نبود، یک سوم لغت عرب از دست میرفت و نیمی از روایات و اخبار نابود میشد.[۵] ذوق شاعرانه فرزدق بیشتر با هَجْو تناسب داشت[۶] و بیشتر اشعار او در قالب هجو و یا فخر قبیلگی سروده شده است.[۷]
روزی فرزدق با پدرش نزد امام علی(ع) رفت. حضرت پرسید: «او کیست؟» غالب پاسخ داد: «پسرم است که شاعر است.» حضرت فرمود: «به او قرآن بیاموز که بهتر از شعر است.»[۸] نقل شده که وی پس از این جریان پاهای خویش را در بند کرد تا قرآن را حفظ نمود.[۹]
فرزدق از امام علی(ع)، امام حسین(ع)، ابوهریره، ابوسعید خدری، عرفجة بن اسعد، زراره بن کرب و طرماح بن عدی شاعر روایت نموده است و خالد حذاء، مروان اصغر و حجاج بن حجاج و... نیز از او روایت کردهاند.[۱۰] وقتی کمیت بن زید، قصاید هاشمیات را در مدح اهلبیت سرود، برای محکزدن اشعار خود، نزد فرزدق آمد. فرزدق پس از شنیدن اشعار او در پاسخ چنین گفت:
«آفرین پسرم، خوب گفتهای که "از اراذل و اوباش دست برداشتهای و هرگز تیرت به خطا نخواهد رفت و گفتارت را تکذیب نخواهند کرد"... این اشعار را انتشار بده و با دشمن دست به گریبان شو که تو از همه گذشتگان و حاضران شاعرتری.»[۱۱]
سرودن اشعار در مدح امام سجاد
بخشی از قصیده فرزدق
در توصیف امام زین العابدین(ع):هذا الذی تعرف البطحاء وطأتهوالبیت یعرفه والحلّ والحرمهذا ابن خیر عبادالله کلهمهذا التقی النقی الطاهر العلمهذا ابن فاطمة ان کنت جاهلهبجدّه انبیاء الله قد ختمواولیس قولک من هذا بضائرهالعرب تعرف من أنکرت والعجمکلتا یدیه غیاث عم نفعهمایستوکفان و لایعروهما عدمسهل الخلیقة لاتخشی بوادرهیزینه اثنان حسن الخلق والشیمحمال اثقال أقوام اذا افتدحواحلو الشمائل تحلو عنده نعمما قال لا قطّ الا فی تشهدهلولا التشهد کانت لاءه نعمعمّ البریة بالاحسان فانقشعتعنها الغیاهب والاملاق والعدماذا رأته قریش قال قائلها:الی مکارم هذا ینتهی الکرمیغضی حیاء و یغضی من مهابتهفما یکلّم الا حین یبتسمبکفه خیزران ریحه عبقمن کف أروع فی عرنینه شمم
دیوان الفرزدق، ج۲، ص۱۷۸-۱۸۱
گفته شده هشام بن عبدالملک با عدهای از شامیان قصد استلام حجرالاسود را داشت؛ ولی به خاطر ازدحام جمعیت موفق نشد و شامیان گرد او جمع شدند. در این هنگام، امام سجاد(ع) وارد شد و مردم به احترام وی راه باز کردند و امام توانست حجرالاسود را لمس کند. مردی از شامیان از هشام بن عبدالملک پرسید او کیست که مردم برایش راه باز میکنند. هشام برای اینکه شامیان به امام سجاد(ع) متمایل نشوند گفت او را نمیشناسم. فرزدق که حاضر بود، با سرودن شعری امام را معرفی و نقشههای هشام را بیاثر کرد.[۱۲] هشام دستور داد مستمری فرزدق را از بیت المال قطع و خودش را نیز در «عسفان» بین مکه و مدینه زندانی کردند.[۱۳]
گزارش شده هنگامی که خبر محرومیت و حبس فرزدق به امام سجاد(ع) رسید، دوازده هزار دینار برایش فرستاد و عذرخواهی کرد و گفت اگر بیشتر از این مبلغ داشتم، برایت میفرستادم.[۱۴]
به گفته قطب راوندی وقتی مدت زندانی فرزدق زیاد شد و هشام او را به قتل تهدید کرد، از امام سجاد(ع) خواست برایش دعا کند تا آزاد شود. بعد از آزادشدن، نزد امام(ع) رفت و گفت هشام اسم مرا از دیوان پرداخت پول حذف کرده است و امام(ع) بهاندازهٔ هزینه چهل سال به او پول داد.[۱۵]
مذهب فرزدق
در منابع اهل سنت، فرزدق شیعه دانسته شده است.[۱۶]ملاقات وی با امام علی(ع) و حفظ قرآن بنا بر سفارش ایشان، سرودن اشعاری در مذمت ابنملجم،[۱۷] رفتوآمد به کوفه[۱۸] که پایگاه شیعیان است، ملاقات با امام حسین(ع) در مسیر حرکت ایشان به سمت کوفه[۱۹]و سرودن ابیاتی در رثای او[۲۰] و ماجرای سرودن شعر در مدح امام زینالعابدین(ع) در حضور هشام بن عبدالملک،[۲۱] از دلایلی است که به سبب آن، وی را در ردیف شیعیان برشمردهاند.
ملاقات فرزدق با امام حسین(ع)
در حوادث سال ۶۰ قمری آمده است که فرزدق برای حج به سوی مکه رفت و در منزلگاه صفاح با امام حسین(ع) برخورد کرد. امام از او احوال مردم کوفه را جویا شد و او در پاسخ گفت: «آنان را پشت سر گذاشتم در حالی که دلهایشان با تو و شمشیرهایشان بر ضد تو (و در نقلی با بنی امیه) بود.[۲۲]»
خود فرزدق در شعری به شرح این دیدار پرداخته است که بیت نخست آن چنین است:
سرودن اشعار در مدح حاکمان اموی
فرزدق در دربار خلفای اموی از جمله ولید[۲۴] و سلیمان[۲۵] و... حضور داشته و در تأیید جایگاه و مقام آنان اشعاری سروده است، برای نمونه درباره عبدالملک بن مروان چنین سروده است:
برخی، اشعار او در مدح خلفای اموی بیانگر دیدگاه نظری فرزدق درباره جایگاه خلافت میدانند.زیاد بن ابیه[۲۷] و معاویه[۲۸] از این جملهاند.
البته او در مقابل رفتار برخی از اُمرای عرب که خلاف مبانی اسلام رفتار میکردند نیز اشعاری به هجو سروده است. هجوخاندان
همام بن غالب بن صَعْصَعة بن عِقال،[۲۹] ملقب ه فرزدق از بزرگان بنیتمیم به حساب میآمد.[۳۰] براساس گزارش محدث قمی در الکنی و الالقاب جدِّ فرزدق بهنام صعصعة بن ناجیه در زمان جاهیلت با هزینه کردن و بخشیدن شتر مانع زنده بهگور شدن دختران شده و ۳۶۰ دختر را از زنده به گورشدن رهایی بخشیده است و پیامبر(ص) هم به او وعده دادکه اگر مسلمان بشود اجرت و پاداش کارهایش را بدهد. فرزدق در یکی از سرودههایش به این مطلب اشاره کرده است[۳۱] [یادداشت ۱]و پدرش غالب نیز بخشنده و از بزرگان قوم خویش بود[۳۲] و مادرش لیلی بنت حابِس خواهر اقرع بن حابس تمیمی از صحابه پیامبر(ص) بود.[۳۳] در منابع تاریخی سال تولد فرزدوق به میان نیامده است و با اختلافی که در ثبت تاریخ وفات او وجود دارد، ولادت او را بین سالهای ۱۹ تا ۲۳ هجری قمری تخمین میزنند. فرزدق بنا به نقل مشهور در سال ۱۱۰ق[۳۴] در نود و یک سالگی در بصره[۳۵] وفات یافت.
کنیه فرزدق، ابوفراس بود[۳۶]یکی از فرزندانش به نام زمعه نیز شاعر بود.[۳۷]
پانویس
- ↑ ذهبی، تاریخ الإسلام، ۱۴۱۳ق، ج۷، ص۲۱۱.
- ↑ ابن کثیر، البدایة و النهایه، دار إحياء التراث العربي - بيروت - لبنان :الناشر، ج۹، ص۲۶۵
- ↑ امین، مستدرکات اعیان الشیعه، ج۳، ص۲۹۱
- ↑ امین، مستدرکات اعیان الشیعه، ج۳، ص۲۹۱.
- ↑ ابن اعثم، الفتوح، ص۱۰۴۹.
- ↑ بلعمی، تاریخنامۀ طبری، ج۵، ص۱۵۵۲
- ↑ بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۱۲، ص۹۴
- ↑ ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج۹، ص۲۶۵
- ↑ اعیان الشیعه، پیشین، ج۶، ص۴۵۱
- ↑ ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج۹، ص۲۶۵
- ↑ مسعودی، علی بن حسین؛ مروج الذهب، ج۲، ص۲۳۱.
- ↑ مفید، الإختصاص، ۱۴۱۳ق، ص۱۹۱
- ↑ مفید، الإختصاص، ۱۴۱۳ق، ص۱۹۳؛ سید مرتضی، أمالی، ۱۹۹۸م، ج۱، ص۶۹.
- ↑ مفید، الإختصاص، ۱۴۱۳ق، ص۱۹۳؛ سید مرتضی، أمالی، ۱۹۹۸م، ج۱، ص۶۹.
- ↑ راوندی، الخرائج و الجرائح، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۲۶۷.
- ↑ ابن اثیر، الکامل، ج۱۴، ص۳۵۸؛ مقدسی، احسن التقاسیم، ج۲، ص۶۱۸.
- ↑ اربلی، کشف الغمه، ج۱، ص۵۸۲.
- ↑ الکامل، پیشین، ج۱۰، ص۳۵۳.
- ↑ طبری، تاریخ طبری، ج۷، ص۲۹۶۹.
- ↑ دیوان الفرزدق، ج۱، ص۷.
- ↑ تاریخ گزیده، مستوفی، ص۷۰۹.
- ↑ تاریخ طبری، ج۷، ص۲۹۶۹
- ↑ حموی، معجمالبلدان، ج۳، ص۴۱۲.
- ↑ تاریخ الأمم و الملوک، الطبری،ج۸،ص:۹۶
- ↑ ذهبی، تاریخ الإسلام، ۱۴۱۳، ج۷،ص۲۱۲؛ الفتوح، ابن أعثم، ج۷، ص۱۸۳
- ↑ فرزدق، دیوان الفرزدق، دارصادر، ج۱، ص۲۴.
- ↑ الکامل، ابن اثیر، ج۱۱، ص۳۷؛ تاریخ طبری، ج۷، ص۲۸۵۳.
- ↑ ابن هشام؛ السیره النبویه، ج۲، ص۳۵۰.
- ↑ بلاذری، انساب الاشراف،۱۴۱۷ق، ج۱۲، ص۶۵
- ↑ مستوفی، تاریخ گزیده، ۱۳۶۴ش، ص۷۰۹
- ↑ قمی، الکنی والالقاب، ۱۳۶۸ش، ج۳، ص۲۳.
- ↑ امین، مستدرکات اعیان الشیعه، ج۱۰، ص۲۶۷.
- ↑ مستوفی، تاریخ گزیده، ص۷۰۹.
- ↑ الکامل، ابن اثیر، ج۱۴، ص۵۴ و تاریخ گزیده، مستوفی، ص۷۱۰.
- ↑ تهرانی، آقابزرگ؛ الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج۱، ص۳۴۴.
- ↑ ابن اعثم، الفتوح، ص۱۰۴۹.
- ↑ بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۱۲، ص۶۶.
یادداشت
- ↑ به تصریح شیخ عباس قمی در کتاب الکنی و الالقاب در رجال اهل سنت، جدِّ فرزدق از اصحاب پیامیر(ص) برشمرده شده است.
مناب
- آقابزرگ تهرانی، الذریعه الی تصانیف الشیعه، قم، اسماعیلیان، ج۱، ص۳۴۴.
- ابن اثیر، عزالدین علی، الکامل، ترجمه ابوالقاسم حالت و عباس خلیلی، تهران، مؤسسه مطبوعاتی علمی، ۱۳۷۱ش.
- ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، البدایه و النهایه، بیروت، دارالفکر.
- ابن هشام، السیره النبویه، ترجمه سید هاشم رسولی، تهران، انتشارات کتابچی، ۱۳۷۵ش، چاپ پنجم.
- اربلی، کشف الغمه فی معرفه الائمه، تبریز، بنیهاشمی، ۱۳۸۱ش، چاپ اول.
- امین، سید محسن، مستدرکات اعیان الشیعه، بیروت، دارالتعارف المطبوعات.
- بلاذری، احمد بن یحیی؛ انساب الاشراف، تحقیق سهیل زکار و ریاض زرکلی، بیروت،دار الفکر، ۱۴۱۷ق، چاپ اول.
- بلعمی، تاریخنامۀ طبری، تحقیق محمد روشن، تهران، البرز، ۱۳۷۳ش، چاپ سوم.
- دیوان الفرزدق، مقدمه و شرح مجید طرد، بیروت، دارالکتاب العربی، ۱۴۱۴ق، چاپ دوم.
- ذهبى، شمس الدين، تحقيق: عمر عبد السلام، تاريخ الاسلام، بيروت، دار الكتاب العربى، چاپ دوم، ۱۴۱۳ق.
- طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ترجمه ابوالقاسم پاینده، تهران، اساطیر، ۱۳۷۵ش، چاپ پنجم.
- علمالهدى، على بن حسين، أمالي المرتضى، محقق / مصحح: ابراهيم، محمد ابوالفضل، قاهره، دار الفكر العربي، چاپ اول، ۱۹۹۸م.
- فرزدق، دیوان الفرزدق، بیروت، دارصادر، بیتا.
- قمی، عباس، الکنی و الالقاب، تحقیق محمدهادی امینی، تهران، مکتبة الصدر، ۱۳۶۸ش،
- کوفی، ابن اعثم، الفتوح، ترجمه محمد بن احمد مستوفی هروی، تحقیق غلامرضا طباطبایی مجد، تهرات، انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی، ۱۳۷۲ش.
- مستوفی، حمدالله بن ابیبکر، تاریخ گزیده، تحقیق عبدالحسین نوایی، تهران، امیرکبیر، ۱۳۶۴ش، چاپ سوم.
- مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب، تحقیق اسعد داغر، قم، دارالهجره، ۱۴۰۹ق، چاپ دوم.
- مفید، محمد بن محمد، الإختصاص، محقق/مصحح: علیاکبر غفارى و محمود محرمی زرندی، الموتمر العالمى لالفية الشيخ المفيد، چاپ اول، ۱۴۱۳ق.
- مقدسی، محمد بن احمد، احسن التقاسیم فی معرفه الاقالیم، مترجم علینقی منزوی، تهران، مولفان و مترجمان ایران، ۱۳۶۱ش، چاپ اول.