اقرع بن حابس
مشخصات فردی | |
---|---|
نام کامل | اَقْرَعِ بْنِ حابِس |
کنیه | ابوبحر |
لقب | اقرع |
مشخصات دینی | |
زمان اسلام آوردن | سال ۹ قمری |
حضور در جنگها | فتح مکه، غزوه حنین |
نقشهای برجسته | بزرگ قبیله بنی تمیم، شرکت در فتوحات |
دیگر فعالیتها | امتناع از پرداخت زکات به ابوبکر و شورش علیه وی |
آثار | از طریق اقرع روایاتی از پیامبر اسلام (ص) نقل شده است |
اَقْرَعِ بْنِ حابِس، صحابی پیامبر اکرم(ص) و از بزرگان عرب که منابع از دلاوریهای او در دوره جاهلی یاد کردهاند. او در فتح مکه و در غزوه حنین همراه پیامبر(ص) بود. اقرع از جمله سران قبایلی بود که سر به شورش برداشتند و از دادن زکات به ابوبکر خوددداری کردند. درباره زمان و مکان درگذشت او اختلاف زیادی در منابع مشاهده میشود.
نام و نسب
او از تیره بنی مشاجع از قبیله تمیم بود.[۱] گفتهاند که فراس نام داشته و اقرع (= بیموی سر) لقب وی بوده است،[۲] اما بر پایه برخی از گزارشهای دیگر، فراس نام برادرش بوده است.[۳] در گزارشهای دیگری، نام برادرش را مَرثَد آوردهاند.[۴] شاید یکی از علتهای خلط میان وی و برادرش این است که به هر دو اقرع (= الاقرعان) میگفتهاند.[۵] طوسی، کنیه او را ابوبحر آورده است.[۶]
پیشینه اقرع در دوره جاهلی
نام اقرع در روایتهای حماسی عرب، مشهور به «ایام العرب» (ه م)، به عنوان بزرگ قبیله بنی تمیم آمده است. برپایه بخشی از این روایات، معروف به «یوم زباله»، تمیمیان به سرکردگی اقرع، بر بنی بکر بن وائل تاختهاند و در این تاخت و تاز اقرع و برادرش به اسارت قبیله بنو تیمالله درآمده، و سپس آزاد شدهاند.[۷] بعدها، فرزدق، شاعر هم تیره اقرع (د ۱۱۰ق/۷۲۸م)، در پاسخهای شعری خود به جریر بن عطیه (د ح ۱۱۰ق)، به اقرع و دلاوریهای او در نزاعهای قبیلگی در دوره پیش از اسلام تفاخر کرد.[۸] همچنین گفتهاند که وی، در «یوم الکلاب»، از ایام العرب، فرمانده بنی حنظله بوده است،[۹] اما در مقایسه با روایت دیگری، به نظر میرسد که میان او و نیایش سفیان بن مجاشع خلطی رخ داده باشد.[۱۰]
همچنین در آنچه به دوره پیش از اسلام از زندگی او مربوط میشود، آوردهاند که از داوران عرب در بازار عکاظ بود و همو بود که نخستین بار مردمان را از قمار برحذر داشت.[۱۱] گفتهاند که اقرع بن حابس، از جمله تمیمیانی است که در دوره پیش از اسلام، مجوسی بودهاند.[۱۲]
همراهی پیامبر
پس از ظهور اسلام، در سال ۸ق/۶۲۹م آنگاه که پیامبر(ص) در راه فتح مکه بود، اقرع به آنحضرت پیوست و هم با ایشان وارد مکه شد.[۱۳] در غزوه حنین نیز همراه پیامبر(ص) بود[۱۴] و پس از پایان جنگ، حضرت رسول(ص) در جمله «مؤلّفه قلوبهم» به اقرع بن حابس نیز سهمی بخشید.[۱۵]
اسلام اقرع
در آغاز سال ۹ قمری، گروهی از بنی تمیم از پرداخت مالیات خودداری کردند و پیامبر(ص) کسانی را به سوی ایشان گسیل کرد و شماری از آنان اسیر شدند. اقرع بن حابس در رأس گروهی از بنی تمیم برای استخلاص ایشان نزد حضرت رسول(ص) آمد و رفتار و گفتار نامناسب آنان با آنحضرت، موجب نزول آیههای ۲ تا ۵ از سوره حجرات شد. در همین دیدار، بنو تمیم که هنوز اسلام نیاورده بودند، به مفاخرات قبیلگی پرداختند که به دستور پیامبر(ص) پاسخ آنان داده شد و اقرع به برتری مسلمانان اعتراف کرد،[۱۶] و بر مبنای روایتی، وی در همین ماجرا، اسلام آورد.[۱۷]
عدم پرداخت زکات به ابوبکر
در سال ۱۱ق/۶۳۲م، چون حضرت رسول(ص) کسانی را به کار جمعآوری زکات از قبایل گسیل کرد، اقرع را نیز بر قبایل بنی حنظله گماشت[۱۸] اما پس از وفات آن حضرت، اقرع از جمله سران قبایلی بود که سر به شورش برداشتند و از دادن زکات به ابوبکر خودداری کردند.[۱۹] بر مبنای روایت دیگری، گویا نخست، اقرع و یکی دو تن دیگر، نزد ابوبکر آمدند و برای مقابله با قوم خود، خواستار سهم بیشتری از اموال شدند، اما خلیفه نپذیرفت.[۲۰] براساس مجموعه روایاتی که طبری درباره وقایع مشهور به «رده» در خلافت ابوبکر، از قول سیف بن عمر تمیمی آورده است و معلوم نیست تا چه حد میتوان بر آنها تکیه کرد، اقرع خواستار خراج بحرین شد، اما سرانجام خواسته او برآورده نگردید.[۲۱] سپس بیآنکه از موضوع سرانجام شورش اقرع و قوم او و اختلافش با خلیفه سخنی به میان آید، به دنبال خبر پیشین آمده است: وی در جنگهایی که خالد بن ولید در زمان خلافت ابوبکر فرمانده لشکر بود، به ویژه در یمامه و حیره، شرکت جست،[۲۲] در لشکرکشی به حیره، جلودار لشکر خالد بود[۲۳] در دومه الجندل نیز همراه لشکر شُرَحبیل بن سعد شد.[۲۴]
شرکت در فتوحات
در روایتی که ابوالحسن مداینی از قول مُفَّضل ضَبّی - راوی مشهور اخبار و ادب دوره جاهلی - نقل میکند، اقرع بن حابس در فتوحاتی مثل فتح خراسان همراه احنف بن قیس تمیمی (ه م) بود و از سوی او به فتح جوزجان گسیل شد[۲۵] حتی در پارهای گزارش ها، از حکمرانی او بر جوزجان، از سوی احنف بن قیس سخن به میان آمده است[۲۶] بر مبنای برخی روایتهای دیگر، وی از سوی عبدالله بن عامر، در رأس لشکری به خراسان گسیل شد،[۲۷] اما این سپاه ناکام ماند.[۲۸]
درگذشت
در واقع گزارشهای تاریخی، چندان آشفته و ابهام برانگیز است که نمیتوان از میان آنها به نتیجهای رسید. مثلاً در روایت بلاذری، مسلمانان در فرماندهی اقرع پیروز شدند و توانستند جوزجان را فتح کنند[۲۹] از سوی دیگر این موضوع با مسأله مرگ اقرع نیز ارتباط مییابد، زیرا فتح نواحی خراسان به روزگار عثمان اتفاق افتاد،[۳۰] و ذهبی که گویا به شرکت اقرع در فتح جوزجان اعتمادی نداشته، مرگ او را در دوره عمر بن خطاب آورده است.[۳۱] منابع دیگر نیز تاریخ مرگ او را به گونهای دیگر آوردهاند: مثلاً ابن حجر عسقلانی، روایتی نقل میکند که بنابر آن، وی در واقعه یرموک، یعنی در دوره عمر، با ۱۰ فرزندش کشته شد،[۳۲] ولی به گفته بلاذری، اقرع و برادرش مرثد، هر دو در خراسان بازماندگانی دارند.[۳۳]
روایات اقرع
از طریق اقرع بن حابس، روایاتی از حضرت رسول(ص) نقل شده است و کسانی چون ابوهریره و ابوسلمه بن عبدالرحمان از وی روایت کردهاند.[۳۴]
بر اساس روایت فتال نیشابوری، پیامبر(ص)، امام حسن(ع) را میبوسید. اقرع بن حابس گفت: من ده پسر دارم و هیچ کدام را نبوسیدهام. پیامبر(ص) فرمود: «مَنْ لَا يَرْحَمْ لَا يُرْحَم»، آن کس که رحم و مهربانی نکند، به او مهربانی نمیشود.[۳۵]
پانویس
- ↑ کلبی، حمهرة النسب، ۲۰۱-۲۰۲
- ↑ بلاذری، انساب...، ج۲،ص۴۳۱ب؛ ابن درید، الاشتقاق، ۲۳۹
- ↑ مثلاً نک: ابن هشام، السیرة النبویة، ج۴،ص۲۷۰
- ↑ بلاذری، انساب...،ج۲،ص۴۳۱
- ↑ ابوعبیده، ایام...، ۱ج۱،ص۵۵۶/قس: مبرد، الکامل، ج۱،ص۲۹۳
- ↑ شیخ طوسی، الابواب(رجال طوسی)، ۱۳۷۳ش، ص۲۶.
- ↑ ابوعبیده، ایام...، ج۱،ص۵۵۶، نیز النقائض...، ج۲،ص۶۸۰-۶۸۱؛ ابن رشیق، العمده، ج۲،ص۲۰۵
- ↑ ابوعبیده، ایام...، ج۱،ص۵۵۶، ج۲،ص۶۹۷
- ↑ ابن حبیب، المحبر، ۲۴۷
- ↑ ابوعبیده، ایام، ج۱،ص۵۱ -۵۲
- ↑ ابوعبیده، النقائض، ج۲،ص۷۰۰؛ جاحظ، البرصان و العرجان، ۱۱۹؛ نیز نک: علی، تاریخ العرب قبل الاسلام، ج۵،ص۶۳۷
- ↑ نک: ابن قتیبه، المعارف، ۶۲۱؛ ابن رسته، الاعلاق، ۲۱۷؛ برای تفصیل، نک: امین، فجر الاسلام، ۱۰۷- ۱۰۸
- ↑ واقدی، المغازی، ج۲،ص۸۰۳-۸۰۴
- ↑ ابن هشام، السیرة النبویة، ج۴،ص۲۷۰
- ↑ واقدی، المغازی، ج۳،ص۹۴۶
- ↑ واقدی، المغازی، ج۳،ص۹۷۵؛ ابن هشام، السیرة النبویة، ج۴،ص۲۱۲؛ ابن سعد، طبقات، ج۲،ص۱۶۰-۱۶۱
- ↑ ابونعیم، معرفة الصحابة، ج۲،ص۴۱۲
- ↑ کلاعی، تاریخ الردة، ۱۰، به نقل از ابن اسحاق
- ↑ کلاعی، تاریخ الردة، ص۱۰
- ↑ کلاعی، تاریخ الردة، ۴- ۵
- ↑ طبری، تاریخ، ج۳، ص ۲۷۳؛ نیز نک: ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۳،ص۷۵
- ↑ طبری، تاریخ، ج۳،ص۲۷۵ ؛ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۳،ص۷۵
- ↑ طبری، تاریخ، ج۳،ص۳۷۳، ۳۸۰
- ↑ طبری، تاریخ، ج۳،ص۲۷۵؛ ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۳،ص۶۹
- ↑ بلاذری، انساب، ج۲،ص۴۳۲ الف، فتوح...، ۴۰۶- ۴۰۷؛ طبری، تاریخ، ج۴،ص۳۱۲
- ↑ جاحظ، البرصان و العرجان، ۲۰۵
- ↑ بلاذری، انساب، ج۲،ص۴۳۲
- ↑ ابن اعثم، الفتوح، ج۲،ص۳۴۰؛ ذهبی، تاریخ الاسلام، ۲۸۶؛ ابن اثیر، اسد الغابة، ج۱،ص۱۰۹-۱۱۰
- ↑ ابن اثیر، اسد الغابة، ج۱،ص۱۰۹-۱۱۰
- ↑ ابن اعثم، فتوح، ۴۰۳ به بعد
- ↑ ذهبی، تاریخ الاسلام، ص ۲۸۵-۲۸۶؛ نیز نک: سیوطی، تاریخ الخلفا، ۱۴۷
- ↑ عسقلانی، الاصابة، ج۱،ص۵۹
- ↑ بلاذری، انساب، ج۲،ص۴۳۲
- ↑ نک: ابن حبان،الثقات، ج۳،ص۱۸؛ ابونعیم، معرفة الصحابة، ج۲،ص۴۰۸
- ↑ فتال نیشابوری، روضة الواعظین و بصیرة المتعظین، ۱۳۷۵ش، ج۲، ص۳۶۹.
منابع
- ابوعبیده، معمر، ایام العرب، به کوشش عادل جاسم بیاتی، بیروت، ۱۴۰۷ق/۱۹۸۷م.
- ابونعیم اصفهانی، احمد، معرفه الصحابه، به کوشش محمدراضی ابن حاج عثمان، مدینه، ۱۴۰۸ق.
- ابن اثیر، علی، اسد الغابه، قاهره، ۱۲۸۰ق.
- ابن اعثم کوفی، احمد، الفتوح، به کوشش علیشیری، بیروت، دارالاضواء؛
- ابن حبان، محمد، الثقات، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۷ق/۱۹۷۷م.
- ابن حبیب، محمد، المحبّر، به کوشش لیشتن اشتتر، حیدرآباد دکن، ۱۳۶۱ق/۱۹۴۲م.
- ابن حجر عسقلانی، احمد، الاصابه، قاهره، ۱۳۲۸ق.
- ابن درید، محمد، الاشتقاق، به کوشش عبدالسلام محمدهارون، قاهره، ۱۳۷۸ق/۱۹۵۸م.
- ابن رسته، احمد، الاعلاق النفیسه، به کوشش دخویه، لیدن، ۱۸۹۱م.
- ابن رشیق، حسن، العمده، به کوشش محمد محییالدین عبدالحمید، بیروت، ۱۹۷۲م.
- ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، بیروت، دارصادر.
- ابن عساکر، علی، تاریخ مدینه دمشق، چ تصویری، دمشق، دارالبشیر.
- ابن قتیبه، عبدالله، المعارف، به کوشش ثروت عکاشه، قاهره، ۱۳۸۸ق/۱۹۶۹م.
- ابن هشام، عبدالملک، السیره النبویه، به کوشش مصطفی سقا و دیگران، قاهره، ۱۳۵۵ق/۱۹۳۶م.
- امین، احمد، فجر الاسلام، قاهره، ۱۹۴۵م.
- بلاذری، احمد، انساب الاشراف، نسخه خطی کتابخانه عاشر افندی استانبول، شم ۵۹۸.
- بلاذری، احمد، فتوح البلدان، به کوشش دخویه، لیدن، ۱۸۶۶م.
- جاحظ، عمرو، البرصان و العرجان، به کوشش محمدموسی خولی، بیروت، ۱۴۰۷ق/۱۹۸۷م.
- ذهبی، محمد، تاریخ الاسلام (عهدالخلفاء الراشدین)، به کوشش عمر عبدالسلام تدمری، بیروت، دارالکتاب العربی.
- سیوطی، تاریخ الخلفاء، به کوشش محمد محییالدین عبدالحمید، قاهره، ۱۹۵۳م.
- شیخ طوسی، محمد بن حسن، الابواب(رجال طوسی)، محقق و مصحح: قیومی اصفهانی، جواد، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ سوم، ۱۳۷۳ش.
- طبری، تاریخ؛
- علی، جواد، تاریخ العرب قبل الاسلام، بغداد، ۱۹۷۰م.
- فتال نیشابوری، محمد بن احمد، روضة الواعظین و بصیرة المتعظین، قم، انتشارات رضی، چاپ اول، ۱۳۷۵ش.
- کلاعی، سلیمان، تاریخ الرده، به کوشش خورشید احمد فارق، قاهره، دارالکتاب الاسلامی.
- کلبی، هشام، جمهره النسب، به کوشش ناجی حسن، بیروت، ۱۴۰۷ق/۱۹۸۶م.
- مبرد، محمد، الکامل، به کوشش محمد احمد دالی، بیروت، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م.
- واقدی، محمد، المغازی، به کوشش مارسدن جونز، لندن، ۱۹۶۶م.
- همو، النقائض (نقائض جریر و فرزدق)، به کوشش بوان، لیدن، ۱۹۰۵م.
پیوند به بیرون
- منبع مقاله: دائره المعارف بزرگ اسلامی