نعمت

نِعمَت در فرهنگ اسلامی به هرگونه روزی، مال یا منفعتی گفته میشود که خدا به انسان ارزانی داشته و دیگران از بخشیدن آن ناتواناند. در سخنان امام علی(ع) و دعاهای امام سجاد(ع)، به فراوانی و غیرقابلشمارش بودن نعمتها و نیز ناتوانی انسان از شکرگزاری کامل اشاره شده است. قرآن مؤمنان را به یادآوری نعمتهای الهی و پرهیز از کفران فرا میخواند. کفران نعمت در سه بُعدِ قلبی، زبانی و عملی جلوه دارد و پیامدهایی چون از بین رفتن نعمت، عذاب اخروی، محرومیت از خیر، و عدم استجابت دعا را در پی دارد.
براساس روایات و دیدگاه مفسران، نعمتها به دو دسته مادّی و معنوی، دنیوی و اخروی تقسیم میشوند. زندگی، هدایت، زیبایی، درک و نظام هستی، همگی از مصادیق نعمت بهشمار میآیند و قرآن در سورههایی چون الرحمن، فهرستی از این نعمتها را بیان کرده است. در روایات شیعه، ولایت اهلبیت، برترین نعمت الهی دانسته شده و شکر این نعمت در پذیرش و پیروی از آنان تجلّی مییابد. بنابر سخن امام صادق(ع)، خودِ اهلبیت، نعمت خداوند بر بندگاناند.
نعمت میتواند وسیلهای برای آزمایش الهی (استدراج) باشد و بر این اساس، مال و مقام، لزوماً نشانه محبوبیت نزد خداوند نیست. اگر نعمت با شکر و بهرهبرداری درست همراه نباشد، ممکن است نشانه خشم الهی و زمینهساز غفلت و سقوط باشد.
مفهومشناسی
نعمت، بهمعنای روزی و مال و دیگر چیزهایی است که خداوند به انسان بخشیده؛[۱] چنانکه هیچ موجود دیگری توانِ دادن آن را نداشته باشد.[۲] همچنین گفته شده که بهمعنای هر منفعتی است که کسی به قصد نیکی به دیگری میرساند.[۳]
در سخنان امام علی(ع)، به غیر قابل شمارش بودن نعمتهای الهی اشاره شده است.[۴] در مناجات الشاکرین، از دعاهای منسوب به امام چهارم شیعیان، نیز نکاتی درباره نعمت بیان شده که میتواند معنای آن در فرهنگ اسلامی را روشنتر سازد؛ ازجمله غیرقابل شمارش بودن نعمتها، عجز از شکرگزاری در برابر نعمتهای الهی، وجود نعمتهای معنوی، و سرانجام اینکه هر شکر نعمتی نیز نعمتی از جانب خدا، و نیازمند شکر است.[۵]
مصادیق و اقسام
در کتاب امالی شیخ طوسی، از منابع روایی شیعه، نقل شده است که امام علی(ع) هنگام اشاره به نعمتهایی که خداوند به او داده، به مواردی همچون زندگی، زیبایی چهره، تناسب قامت، قدرت درک، هدایت و تسخیر آسمان و زمین پرداخته است.[۶] در همین راستا، علامه طباطبائی، تمام اجزاء، اوصاف و احوال عالم را نعمتهای خداوند خوانده و همچنین گفته که از همین رو، قرآن کریم در آیه ۱۸ سوره نحل، آن را غیرقابلشمارش دانسته است.[۷]
با این حال، نعمتهای الهی بنابر ملاکهای مختلف تقسیم شده است؛ ازجمله:
- نعمت مادی (مانند آفرینش، خانواده، امنیت و…) و نعمت معنوی (مانند، ولایت، اتحاد و…)
- نعمت دنیوی (که مربوط به عالم دنیا و همگانی بوده) و نعمت اخروی (که در جهان پس از مرگ بهره مؤمنان میشود.)[۸]
بر این اساس، مکارم شیرازی در تفسیر نمونه، گفته است که سوره الرحمن مجموعهای از نعمتهای خداوند در دنیا و آخرت را برمیشمرد که نعمتهایی همچون آفرینش انسان، جن، گیاهان، زمین و آسمان، ازجمله نعمتهای دنیایی بوده، و وجود باغها، چشمهها، میوهها، همسران زیبا و باوفا در بهشت، در شمار نعمتهای اخروی به حساب آمده است.[۹]
در منابع روایی، در ذیل آیاتی مانند آیه ۸۳ سوره نحل و آیه ۲۸ سوره ابراهیم که به کفر اکثر کسانی اشاره میکند که به انکار نعمتهای خداوند میپردازند، روایاتی نقل شده که این نعمت را همان نعمت ولایت معصومان دانستهاند.[۱۰] در کتاب بحارالانوار نیز بابی وجود دارد که حاوی روایاتی است که براساس آنها، «ائمه نعمت خدايند و ولايت داشتن شكر اين نعمت است و آنها فضل و رحمت اويند و نعيم همان ولایت است و نعمت بزرگ خدا بر مردم بهوسيله آنها است.»[۱۱]
امام صادق (ع):
«به خدا قسم! ما همان نعمت خدا هستیم که خدا به بندگانش عطا کرده و هرکس رستگار شد با پیروی از ما رستگار شده است..»
مجلسی،بحارالأنوار، ۱۴۰۴ق، ج۲۴، ص۵۱.
شکر و کفران نعمت
در قرآن کریم، با عباراتی از جمله «فَاذْكُرُوا آلَاءَ اللَّهِ» و «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اذْكُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ»، از مؤمنان خواسته شده است تا به نعمتهای الهی توجه کرده و آن را به یاد بیاورند.[۱۲]
کفران نعمت نیز در آیات قرآن کریم مورد نکوهش قرار گرفته و در مقابل، شکر نعمت قرار داده شده است.[۱۳]
بهگفته ناصر مکارم شیرازی، فقیه و مفسر شیعه، کفران نعمتهای خداوند به سه صورتِ «بیاهمیت دانستن در قلب، بیاعتنایی در بیان، و استفاده در مسیر باطل» است.[۱۴] همچنین در متون دینی، عواقب و پیامدهایی برای کفران نعمت ذکر شده؛ از جمله عدم معرفت به خدا، از بین رفتن نعمت، هلاکت و نابودی، عذاب دردناک اخروی، استدراج، ایجاد حسادت،[۱۵] بسته شدن راه خیر،[۱۶] عقوبت سریع در دنیا،[۱۷] عدم استجابت دعا[۱۸] و فشار قبر.[۱۹]
استدراج: آزمایش الهی با فراوانی نعمت
بنابر آیه ۱۵ سوره فجر، فراوانی نعمت میتواند نه بهمعنای مقرببودن بندگان، بلکه بهمعنای این باشد که خداوند در حال آزمایش بندگان است.[۲۰] بر این اساس، علامه مجلسی در تبیین روایتی از امام صادق(ع) تصریح کرده است که اگر دین به کسی داده شود، یقیناً محبوب و برگزیده خداست، ولی مال و مقام، دلالتی بر محبوبیت نزد خداوند ندارد؛ یعنی ممکن است کسی که دارای مال و نعمت در دنیاست محبوب الهی باشد و ممکن است مشمول خشم خدا باشد.[۲۱]
بر این اساس، گفته شده که بنابر پارهای از آیات قرآن کریم، فراوانی نعمتها نشانه عذاب استدراج است.[۲۲] درباره چگونگی این عذاب، از امام صادق نقل شده که نعمتهای پیاپی برای گناهکاران سبب غفلت آنان از استغفار میشود.[۲۳] به عقیده مرتضی مطهری، اگر فراوانی نعمت، با شکر و استفاده مناسب همراه باشد، نشانگر عذابِ استدراج نیست.[۲۴]
پانویس
- ↑ ابنفارس، معجم مقائیس اللغه، ۱۴۰۴ق، ج۵، ص۴۴۶؛ ابوالعزم، المعجم الغنی، ۲۰۱۳م، واژه نعمة؛ جمعی از نویسندگان، المعجم الوسیط، ۱۹۷۲م، ج۲، ص۹۳۵.
- ↑ ابنمنظور، لسان العرب، ۱۴۰۵ق، ج۱۲، ص۵۸۰.
- ↑ ابنعاشور، التحریر و التنویر، بیتا، ج۲۱، ص۱۱۷.
- ↑ طوسی، الأمالی، ۱۴۱۴ق، ص۴۹۲.
- ↑ مصباح، سجادههای سلوک، ۱۳۹۰ش، ج۱، ص۴۳۵–۴۱۲.
- ↑ طوسی، الأمالی، ۱۴۱۴ق، ص۴۹۲.
- ↑ طباطبایی، تفسیر المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۲، ص۶۰.
- ↑ مصطفویزاده، بررسی واژه نعمت از منظر تأویل در قرآن و روایات معصومین، ۱۳۹۲ش، ص۲۵.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۲۳، ص۹۱.
- ↑ مکارم شیرازی، پیام قرآن، ۱۳۸۱ش، ج۶، ص۳۸۷.
- ↑ مجلسی، بحارالأنوار، ۱۴۰۴ق، ج۲۴، ص۴۸.
- ↑ سوره اعراف، آیه ۷۴؛ سوره احزاب، آیه ۹.
- ↑ سوره بقره، آیه ۱۵۲؛ سوره ابراهیم، آیه ۷؛ سوره نمل، آیه ۴۰؛ سوره لقمان، آیه ۱۲؛ سوره سبا، آیه ۱۵-۱۷؛ سوره نحل، آیه ۱۱۲.
- ↑ مکارم شیرازی، اخلاق در قرآن، ۱۳۸۷ش، ص۶۰.
- ↑ مصباح الشریعه، ۱۴۰۰ق، ص۱۰۴.
- ↑ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۴۷، ص۳۳.
- ↑ مفید، الامالی، ۱۴۱۳ق، ص۲۳۷؛ طوسی، الامالی، ۱۴۱۴ق، ص۴۵۰.
- ↑ لیثی واسطی، عیون الحکم، ۱۳۷۶ش، ص۵۲۴.
- ↑ صدوق، علل الشرایع، ۱۳۸۵ش، ج۱، ص۳۰۹.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۲۶، ص۴۶۱.
- ↑ مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۴ق، ج۶۵، ص۲۰۲.
- ↑ معموری، ««بررسی سنت استدراج در قرآن و میراث تفسیری»»، ص۱۰۵.
- ↑ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۴۵۲.
- ↑ مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۹۰ش، ج۲۷، ص۶۲۶.
منابع
- ابوالعزم، عبدالغنی، معجم الغني الزاهر، بیجا، مؤسسة الغني للنشر، ۲۰۱۳م.
- ابنعاشور، محمد بن طاهر، التحریر و التنویر، بیجا، بیتا.
- ابنفارس، احمد بن فارس، معجم مقائیس اللغة، تحقیق عبدالسلام محمد هارون، مکتبة اعلام اسلامی، ۱۴۰۴ق.
- ابنمنظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، قم، نشر ادب الحوزه، ۱۴۰۵ق.
- جمعی از نویسندگان، المعجم الوسیط، قاهره، مجمع اللغة العربیة، ۱۳۹۲ق/ ۱۹۷۲م.
- صدوق، محمد بن علی، علل الشرایع، قم، کتاب فروشی داوری، ۱۳۸۵ش.
- طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، مکتبه الانشر الاسلامی، چاپ پنجم، ۱۴۱۷ق.
- طوسی، محمد بن الحسن، الأمالی، قم، دار الثقافة، ۱۴۱۴ق.
- لیثی واسطی، علی بن محمد، عیون الحکم و المواعظ، تصحیح حسین حسنی بیرجندی، قم، دار الحدیث، ۱۳۷۶ش.
- مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار، بیروت، مؤسسة الوفاء، چاپ دوم، ۱۴۰۴ق.
- مصباح الشریعه، منسوب به امام صادق علیهالسلام، بیروت، انتشارات اعلمی، ۱۴۰۰ق.
- مصباح یزدی، محمد تقی، سجادههای سلوک شرح مناجاتهای امام سجاد(ع)، قم، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، ۱۳۹۰ش.
- مصطفویزاده، سید محسن، بررسی واژه نعمت از منظر تأویل در قرآن و روایات معصومین(علیهم السلام)، پایاننامه کارشناسی ارشد علوم قرآن و حدیث، تهران، دانشگاه آزاد اسلامی، ۱۳۹۲ش.
- مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، تهران، صدرا، چاپ چهاردهم، ۱۳۹۰ش.
- معموری، علی، «بررسی سنت استدراج در قرآن و میراث تفسیری»، در مجله مطالعات قرآن و حدیث، بهمن ۱۳۸۶، شماره ۱.
- مفید، محمد بن محمد، الأمالی، تصحیح حسین استاد ولی و علیاکبر غفاری، قم، کنگره شیخ مفید، ۱۴۱۳ق.
- مکارم شیرازی، ناصر، اخلاق در قرآن، قم، انتشارات امام علی بن ابیطالب، ۱۳۷۸ش.
- مکارم شیرازی، ناصر، پیام قرآن، تهران، دار الکتب الإسلامیة، ۱۳۸۱ش.
- مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهیه و تنظیم جمعی از فضلا، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ سیودوم، ۱۳۷۴ش.