ذِکر لَفظی یا ذکر زبانی یادکردن خدا با زبان است. این ذکر که با نام‌های ذکر جَلی و وِرد نیز شناخته می‌شود، اولین مرتبه از مراتب ذکر است که آیاتی از قرآن بر آن اشاره دارد.

اخلاق
آیات اخلاقی
آیات افکآیه اخوتآیه اطعامآیه نبأآیه نجواآیه مشیتآیه برآیه اصلاح ذات بینآیه ایثار
احادیث اخلاقی
حدیث قرب نوافلحدیث مکارم اخلاقحدیث معراجحدیث جنود عقل و جهل
فضایل اخلاقی
تواضعقناعتسخاوتکظم غیظاخلاصخشیتحلمزهدشجاعتعفتانصافاصلاح ذات البینعیب‌پوشی
رذایل اخلاقی
تکبرحرصحسددروغغیبتسخن‌چینیتهمتبخلعاق والدینحدیث نفسعجبعیب‌جوییسمعهقطع رحماشاعه فحشاءکفران نعمت
اصطلاحات اخلاقی
جهاد نفسنفس لوامهنفس امارهنفس مطمئنهمحاسبهمراقبهمشارطهگناهدرس اخلاقاستدراج
عالمان اخلاق
ملامهدی نراقیملا احمد نراقیمیرزا جواد ملکی تبریزیسید علی قاضیسید رضا بهاءالدینیسید عبدالحسین دستغیبعبدالکریم حق‌شناسعزیزالله خوشوقتمحمدتقی بهجتعلی‌اکبر مشکینیحسین مظاهریمحمدرضا مهدوی کنی
منابع اخلاقی
قرآننهج البلاغهمصباح الشریعةمکارم الاخلاقالمحجة البیضاءرساله لقاءالله (کتاب)مجموعه وَرّامجامع السعاداتمعراج السعادةالمراقبات

ایجاد آمادگی برای رسیدن به مراحل بالاتر ذکر، ایجاد توجه اجمالی به خداوند و جلوگیری از معصیت زبان از جمله آثاری است که برای ذکر لفظی برشمرده‌اند.

در سیره و روایات رسیده از اهل بیت(ع)، حصول ذکر قلبی را نافی ذکر لفظی ندانسته‌اند.

مفهوم‌شناسی

ذکر لفظی که به ذکر زبانی، ذکر جلی و وِرد نیز معروف است، به یادکردن خدا با زبان گفته می‌شود.[۱] ذکر لفظی را اولین مرتبه ذکر دانسته‌اند که انسان نام خدا و اوصاف او را بر زبانش جاری کند، بدون آنکه توجه کاملی به مفاهیم یا محتوای آن داشته باشد؛ مانند بسیاری از نمازگزاران که بدون توجّه به معانی نماز، الفاظی را بر زبان جاری می‌سازند.[۲]
علامه مجلسی هر سخنی را که جهتی الهی داشته باشد مانند خواندن دعا، قرآن، ذکر اسما و صفات خداوند، بیان اخبار و روایات ائمه، بیان صفات، فضایل و نصایح اهل بیت(ع) همچنین مباحثه‌های فقهی را ذکر لفظی محسوب می‌کند.[۳]
آیاتی از قرآن از جمله آیه ۹ سوره جمعه «ِ فَاسْعَوْا إِلی ذِکرِ اللَّه» و[۴] آیه ۸ سوره مزمل «وَاذْکُرِ اسْمَ رَبِّکَ وَتَبَتَّلْ إِلَیهِ تَبْتِیلًا»[۵] را ناظر بر ذکر لفظی دانسته‌اند. در روایات نیز ذکر زبانی مورد تاکید قرار گرفته شده است؛ در روایتی از امام صادق(ع) از توصیه‌های خداوند به حضرت عیسی زنده داشتن یاد او بر زبان و چشیدن لذت سخن با اوست.[۶] در ادعیه اهل بیت(ع) از جمله دعای کمیل نیز همواره از خدا تقاضا شده است ذکرش را بر زبان آنها جاری کند« وَاجْعَلْ لِسَانِى بِذِكْرِكَ لَهِجاً» [۷]
ذکر لفظی در میان فِرَق متصوفه به ذکر جلی معروف است. آنان با تشکیل «حلقه‌های ذکر» در جلساتی دورهم نشسته و با آهنگ و حرکاتی خاص اذکاری را با صدای بلند تکرار می‌کنند.[۸]

آثار

در علم اخلاق، ذکر لفظی را بی‌اثر ندانسته‌اند؛ چراکه مقدمه رسیدن به مراحل بالاتر ذکر است و همیشه با توجهی اجمالی همراه است مثلا شخص نمازگزار به صورت اجمالی می‌داند که رو به سوی خدا دارد و برای او نماز می‌خواند و همین توجه مختصر اجازه ورود انسان به ورطه غفلت را نمی‌دهد.[۹]
علمای علم اخلاق بر این عقیده‌اند که در ذکر لفظی، چون زبان مشغول است, حداقل از ارتکاب معصیت‌های زبانی پرهیز می‌کند و اگر ذکر لفظی دائمی شود ممکن است اثرات قلبی هم داشته باشد.[۱۰]
از دیگر آثاری که برای ذکر لفظی بیان شده، این است که هر عضوی از اعضای بدن باید بهره‌ای از عبادت و بندگی خداوند داشته باشد و بهره زبان از عبادت این است که ذکر خدا را بگوید. در روایتی از امام باقر(ع) ذکر را برای هفت جز از بدن تعریف کرده‌اند که ذکرِ زبان حمد و ثنا است.[۱۱]

مصادیق

برای ذکر لفظی، مصادیقی در روایات و کتاب‌های دینی آمده است. تلاوت قرآن،[۱۲] ذکر یونسیه، اذکاری مانند «لا إلهَ إلا الله»، «لا حَولَ و لا قُوّةَ إلا بالله»، «یا حیُّ یا قَیّوم»، «سُبحان الله»، تکرار اذان همراه مؤذن[۱۳] و ذکر صلوات از جمله مصادیقی است که برای ذکر لفظی بیان شده است.[۱۴]

شبهه

برخی معتقدند حکمت لزوم ذکر لفظی ایجاد مقدمه برای دست‌یابی به ذکر قلبی است و زمانی که انسان به ذکر قلبی دست یافت دیگر ذکر لفظی لازم نخواهد بود. در پاسخ به این شبهه بیان شده است: با مراجعه به سیره و روایات رسیده از اهل بیت(ع)، به شواهد متعددی می‌توان دست یافت که آنان ذکر لفظی را تحت هر شرایط لازم دانسته و حصول ذکر قلبی را نافی ذکر لفظی ندانسته و خود نیز دائم‌الذکر بوده‌اند.[۱۵]

جستارهای وابسته

پانویس

  1. قرشی، قاموس قرآن، ۱۴۱۲ق، ج۳، ص۱۵.
  2. مکارم شیرازی، اخلاق در قرآن، ۱۳۷۷ش، ج۱، ص۳۶۱.
  3. مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۷۲، ص۳۲.
  4. مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم‌، ۱۴۰۲ق، ج۳، ص۳۱۸.
  5. مکارم شیرازی، اخلاق در قرآن، ۱۳۷۷ش، ج۱، ص۳۶۲.
  6. کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۸، ص۱۳۲-۱۳۳.
  7. ابن طاووس، اقبال الاعمال، ۱۳۷۶ش، ج۱، ص۱۰۱؛ ج۳، ص۳۳۷.
  8. «جایگاه ذکر لفظی و قلبی در عرفان اسلامی»
  9. مکارم شیرازی، اخلاق در قرآن، ۱۳۷۷ش، ج۱، ص۳۶۱.
  10. نساجی، «ذکر خدا الهام‌بخش قلوب».
  11. صدوق، الخصال، ۱۳۶۲ش، ج۲، ص۴۰۴. به نقل از شفیعی، «ذکر»، ص۸۱۴.
  12. کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۴۹۸-۴۹۹.
  13. صدوق، من لایحضره الفقیه، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۲۸۸.
  14. خانی، «آیین‌های ذکر در روایات اسلامی و جایگاه و کارکرد اجتماعی آن‌ها» ص۷۳-۷۴.
  15. کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۴۹۹، به نقل از جایگاه ذکر لفظی و قلبی در عرفان اسلامی


منابع

  • ابن طاووس، علی بن موسی، الإقبال بالأعمال الحسنة، مصحح جواد قیومی اصفهانی، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۶ش.
  • خانی، حامد، «آیین‌های ذکر در روایات اسلامی و جایگاه و کارکرد اجتماعی آنها»، در مجله صحیفه مبین، شماره ۵۳، ۱۳۹۲ش.
  • شفیعی، سعید، «ذکر»، در دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دائره المعارف اسلامی، ۱۳۹۲ش.
  • صدوق، محمد بن علی، الخصال، مصحح علی اکبر غفاری، قم، جامعه مدرسین، ۱۳۶۲ش.
  • صدوق، محمد بن علی، من لایحضره الفقیه، مصحح علی اکبر غفاری، قم، انتشارات اسلامی، ۱۴۱۳ق.
  • قرشی، علی اکبر، قاموس قرآن، تهران،‌ دار الکتب الإسلامیة‌، ۱۴۱۲ق.
  • کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۴۰۷ق.
  • نساجی، زهرا، «ذکر خدا الهام بخش قلوب»، در مجله پاسدار اسلام، شماره ۲۴۰، ۱۳۸۰ش.
  • مصطفوی، حسن‌، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم‌، تهران، مرکز الکتاب للترجمة و النشر‌، ۱۴۰۲ق.
  • مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت،‌ دار احیا التراث العربی، ۱۴۰۳ق.
  • مکارم شیرازی، ناصر، اخلاق در قرآن، قم، مدرسة الإمام علی بن أبی طالب(علیه‌السلام)، ۱۳۷۷ش.