سریه امام علی در یمن

مقاله نامزد خوبیدگی
از ویکی شیعه
(تغییرمسیر از جنگ امام علی در یمن)
سریه امام علی(ع) در یمن
زمانسال هشتم یا سال دهم هجری
مکانیمن
نتیجهمسلمان‌شدن قبیله هَمْدان و مَذْحِج
علت جنگدعوت به اسلام و قضاوت
جنگندگان
طرفین جنگمسلمانان
قبایل یمن
فرماندهان
فرماندهان جنگامام علی(ع)
رؤسای قبایل همدان و مذحج


سَریّه امام علی(ع) در یمن، مأموریتی از سوی پیامبر(ص) به امام علی(ع) برای گسترش اسلام در این منطقه بود. برخی گزارش‌ها از دو یا سه سفر به یمن برای امام علی(ع) سخن گفته‌اند. امام در این سفرها موفق شد تا نظر قبایل هَمْدان و مَذْحِج را برای پذیرفتن اسلام جلب کند که زمینه مسلمان‌شدن کل قبایل یمن را فراهم کرد. بعدها همدانیان و مذحجیان در زمره یاران امام علی(ع)، امام حسن(ع) و امام حسین(ع) قرار گرفتند.

در تقسیم غنایم این سریه، برخی از لشکریان امام علی(ع) از عملکرد او در نزد پیامبر(ص) شکایت کردند که با واکنش پیامبر و بیان فضایل امام علی(ع) همراه شد. برخی از تاریخ‌نگاران اهل‌سنت بر این باورند که خطبه غدیر در پاسخ به این شکایات ایراد شده است. در جواب، برخی از محققان از تغایر‌های زمانی، مکانی، محتوایی و سببی بین سخنان پیامبر در دفاع از امام علی(ع) و خطبه غدیر سخن گفته‌اند.

پیامبر(ص)، در یکی از این سفرها و یا در مأموریت دیگری از امام علی(ع) خواست تا در بین مردم یمن به قضاوت بپردازد.

دعوت قبایل یمنی به اسلام

سریه امام علی(ع) در یمن، مأموریتی از جانب پیامبر(ص) برای دعوت اهالی یمن به اسلام دانسته شده است.[۱] ابن‌هِشام و ابن‌سَعْد از تاریخ‌نگاران اهل‌سنت از دو مأموریت جداگانه برای امام در یمن سخن به میان آورده‌اند.[۲] برخی نیز تعداد این سفرها را سه مرتبه می‌دانند.[۳] در مورد سفر امام علی(ع) به یمن و دعوت یمنیان به اسلام، گزارش‌های متفاوتی وجود دارد که برخی از آنها در مواجهه با قبیله همدان[۴] و تعدادی دیگر با قبیله مذحج[۵] است.

دعوت قبیله هَمْدان

به گزارش تاریخ طبری، پیامبر(ص) ابتدا خالد بن وَلید را به یمن فرستاد؛ اما پس از شش ماه ناکامی، در رمضان سال ۱۰ق، امام علی(ع) را به همراه نامه‌ای به این سرزمین فرستاد.[۶] زمانی‌که امام علی(ع) به یمن رسید، نامه پیامبر را برای مردم قرائت کرد و تمامی قبیله هَمْدان در همان روز مسلمان شدند.[۷] بعضی از محققان، تاریخ این سفر را در سال ۸ق دانسته‌اند.[۸]

دعوت قبیله مَذْحِج

واقدی،[۹] ابن‌سعد[۱۰] و تاریخ‌نگاران دیگری[۱۱] به سریه‌ای اشاره کرده‌اند که پیامبر(ص)، امام علی(ع) را با سیصد سوار به یمن فرستاد که امام در ابتدا با قبیله مَذْحِج روبه‌رو شد و آن‌ها را به اسلام دعوت کرد. این موضوع با مخالفت آن‌ها مواجه شد؛ اما بعد از درگیری‌ای که منجر به کشته‌شدن حدود بیست تن از آنان شد، دعوت مجدد امام علی(ع) را پذیرفته و مسلمان شدند. این سریه در رمضان سال دهم گزارش شده است.[۱۲]

گفته شده در این سفر، کَعْبُ الاَحْبار از دانشمندان یهودی، با امام علی(ع) روبه‌رو شد و ضمن سؤالاتی از امام، درباره اسلام و پیامبر، مسلمان شد و تلاش کرد تا علمای یهودی منطقه خود را هم به اسلام دعوت کند.[۱۳]

تقسیم غنائم

امام علی(ع) در جنگ با مذحجیان، غنایمی به دست آورد و بعد از جداکردن خُمْس غنائم، مابقی را بین لشکریان تقسیم نمود.[۱۴] طبق سنت فرماندهان قبلی، عده‌ای از لشکریان، از امام خواستند تا بخشی از خمس را به آنان بدهد؛ اما امام نپذیرفت و گفت تمام خمس را نزد پیامبر(ص) که عازم حج است، خواهد برد تا او هر طور صلاح دانست، عمل کند.[۱۵] بر اساس گزارشی، امام علی(ع)، در نامه‌ای از عملکرد خود برای پیامبر نوشت و رسول خدا(ص) در جواب از امام خواست تا خود را به او رسانده و در مراسم حج شرکت کند.[۱۶]

امام علی(ع) پس از رسیدن به طائف، فرماندهی لشکر و مواظبت از خمس را به ابورافع سپرد و به پیامبر(ص) در مکه ملحق شد. برخی افراد از ابورافع خواستند تا مقداری از خمس را به آنها بدهد و او نیز موافقت کرد. امام در ملاقات مجدد با لشکریان، ابورافع را توبیخ کرد و اموال را از یارانش پس گرفت که این امر سبب ناراحتی آن‌ها و گلایه به پیامبر شد.[۱۷] گفته شده است که پیامبر(ص) به مذمت این افراد پرداخت و ضمن بیان فضایل امام علی(ع)، کارش را مورد تأیید قرار داد.[۱۸] [یادداشت ۱]

گزارشی از گلایه اطرافیان امام علی(ع) به پیامبر(ص)، بعد از اعزام به جای خالد بن وَلید هم گزارش شده است که در آنجا هم، پیامبر به دفاع از امام علی(ع) و بیان فضایل او پرداخت.[۱۹] ابن‌هِشام جریان شکایت از امام علی(ع) را در پی مأموریت امام، برای جمع‌آوری زکات منطقه نَجْران آورده است.[۲۰]

ارتباط خطبه غدیر با شکایت از امام علی(ع)

احمد بن حسین بیهقی،[۲۱] ابن‌کثیر[۲۲] و دیگران،[۲۳] هدف پیامبر(ص) از ایراد خطبه غدیر را، پاسخ به شکایات برخی مسلمانان از امام علی(ع) در جنگ یمن دانسته و لذا بعضی معتقدند که این خطبه، ارتباطی با خلافت بلافصل علی(ع) ندارد.[۲۴] برخی از محققان در پاسخ به این شبهه گفته‌اند که این دو قضیه کاملاً مستقل بوده و هیچ‌گونه ارتباطی به لحاظ زمانی، مکانی، محتوایی و سببی ندارند.[۲۵]

متفاوت بودن زمان و مکان دو واقعه

بنا به گفته بعضی محققان، در گزارش‌های شکایت سپاه یمن چنین آمده که پیامبر(ص) بلافاصله به شکایت‌کنندگان در همان زمان و با صراحت پاسخ داد و هیچ مورد مبهمی را باقی نگذاشت تا در واقعه بعدی برای جبران، خطبه‌ای را به آن اختصاص دهد؛[۲۶] چنان‌که گفته شده مکان وقوع واقعه غدیر خُم و شکایت سپاه یمن، با یکدیگر مطابق نیست. واقعه غدیر به نقل تاریخ‌نگاران، در منطقه‌ای بین مکه و مدینه واقع شده است؛[۲۷] اما برخی روایات، مکان شکایت را مدینه و برخی دیگر، مکه اعلام کرده‌اند.[۲۸]

متفاوت بودن محتوای دو واقعه

گفته شده که واقعه غدیر به لحاظ محتوایی نیز، ارتباطی با شکایت سپاه یمن ندارد؛ زیرا در حدیث غدیر، هیچ اشاره‌ای به شکایت نشده است؛ اما در گزارش‌های سفر امام علی(ع) به یمن، عباراتی از پیامبر(ص) که حاوی کلمه شکایت است، مانند «لاتشکوا علیاً...» آمده است.[۲۹] چنان‌که اقرارگرفتن پیامبر از مردم، مبنی بر صاحب‌اختیار بودن خویش نسبت به مؤمنان، با اعلان شکایت نکردن از امام علی(ع) و دوست داشتن او تناسب ندارد. در ضمن، گزارش‌های تبریک حاضران به امام و سلام به او با عبارت «امیرالمؤمنین» و بیعت با وی، گویای این مسئله دانسته شده که فهم مخاطبان از سخنان پیامبر، مسئله‌ جانشینی بوده است.[۳۰]

از تغایر سببی نیز در مورد هر دو واقعه سخن گفته شده است. از آنجا که جملات پیامبر(ص) در مدح امام علی(ع) به سبب شکایت از او بود؛ اما بنا بر نظر شیعه و حتی بسیاری از محدثان اهل‌سنت، خطبه غدیر بعد از نزول آیه تبلیغ ایراد شد و بعد از آن هم آیه اکمال نازل گردید.[۳۱]

قضاوت امام علی در یمن

در منابعی همچون مُسند ابن‌حنبل[۳۲] و المُستدرک علی الصحیحین[۳۳] اثر حاکم نیشابوری به مأموریتی اشاره کرده‌اند که پیامبر(ص) از امام علی(ع) خواست تا به یمن رفته و به قضاوت در بین مردم بپردازد. امام در این‌باره اظهار نگرانی کرد که آنان به واسطه جوانی او، قضاوت‌هایش را نپذیرند که پیامبر ضمن توصیه‌هایی به امام علی(ع)، برای استواری او در این کار دعا کرد. برخی این مأموریت را در قالب یکی از سفرها برای دعوت قبیله هَمْدان و مَذْحِج دانسته‌اند[۳۴] و بعضی احتمال داده‌اند که این مأموریت به هدف جنگ نبوده و در بین سال‌های هشتم و نهم اتفاق افتاده است و با توجه به قضاوت‌های متعدد نقل شده از امام علی(ع) در یمن، وی مدت زیادی را در یمن به سر برده است.[۳۵]

دستاوردهای حضور امام علی در یمن

طبق پاره‌ای از گزارش‌ها، سفر امام علی(ع) به یمن و اسلام آوردن همدانیان یا مذحجیان سبب شد تا قبایل دیگر یمن نیز به تبعیت از آنها، اسلام را بپذیرند.[۳۶] گفته شده، مردم یمن به‌ویژه قبیله همدان و مذحج از همان زمان به امام علاقه‌مند شدند و در شمار نزدیک‌ترین یاران او در کوفه قرار گرفتند[۳۷] و امام را در جنگ‌های صِفّین[۳۸] و نَهْرَوان[۳۹] همراهی کردند. آن‌ها بعدها نیز امام حسن(ع)[۴۰] و امام حسین(ع)[۴۱] را یاری کردند. بعضی بر این باورند که فداکاری و پیروی خالصانه آنها نتیجه شناخت عمیق از اسلام و جایگاه معنوی امام علی(ع) از جمله ولایت و وصایت او بود.[۴۲]

پانویس

  1. طبری، تاریخ طبری، ۱۳۸۷ق، ج۳، ص۱۳۱-۱۳۲.
  2. ابن‌هشام، السیرة النبویه، بی‌تا، ج۲، ۶۴۱؛ ابن‌سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج‌۲، ص۱۲۸.
  3. رضانژاد و رادفرد، «حدیث غدیر و شبهه شکایت از امیرالمؤمنین(ع) نزد پیامبر اکرم(ص)»، ص۸۵-۸۹.
  4. طبری، تاریخ طبری، ۱۳۸۷ق، ج۳، ص۱۳۱-۱۳۲.
  5. واقدی، المغازی، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۱۰۷۹.
  6. طبری، تاریخ طبری، ۱۳۸۷ق، ج۳، ص۱۳۱-۱۳۲.
  7. طبری، تاریخ طبری، ۱۳۸۷ق، ج۳، ص۱۳۱-۱۳۲؛ مسعودی، التنبیه و الاشراف، قاهره، ص۲۳۸.
  8. دحلان، السیرة النبویه، ۱۴۲۱ق، ج۲، ص۳۷۱.
  9. واقدی، المغازی، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۱۰۷۹.
  10. ابن‌سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج‌۲، ص۱۲۸-۱۲۹.
  11. مقریزی، امتاع الاسماع، ۱۴۲۰ق، ج۲، ص۹۵-۹۶؛ صالحی، سبل الهدی، ۱۴۱۴ق، ج۶، ص۲۳۸.
  12. ابن‌جوزی، المنتظم، ۱۴۱۲ق، ج۴، ص۵.
  13. واقدی، المغازی، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۱۰۸۳؛ ابن‌حجر، الاصابه، ۱۴۱۵ق، ج۵، ص۴۸۲.
  14. ابن‌سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج‌۲، ص۱۲۸- ۱۲۹.
  15. واقدی، المغازی، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۱۰۷۹.
  16. واقدی، المغازی، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۱۰۸۱-۱۰۸۲.
  17. واقدی، المغازی، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۱۰۷۹؛ مقریزی، امتاع الاسماع، ۱۴۲۰ق، ج۲، ص۹۶.
  18. ابن‌هشام، السیرة النبویه، بی‌تا، ج۲، ص۶۰۳؛ ذهبی، تاریخ الاسلام، ۱۴۱۳ق، ج۳، ص۶۳۱.
  19. بخاری، صحیح البخاری، ۱۴۱۰ق، ج۷، ص۴۴؛ صالحی شامی، سبل الهدی، ۱۴۱۴ق، ج۶، ص۲۳۵.
  20. ابن‌هشام، السیرة النبویه، بی‌تا، ج۲، ص۶۰۲-۶۰۳.
  21. بیهقی، الاعتقاد، ۱۴۲۳ق، ص۴۷۷-۴۷۸.
  22. ابن‌کثیر، البدایة و النهایة، ۱۴۰۷ق، ج۵، ص۲۰۸.
  23. حلبی شافعی، السیرة الحلبیة، ۱۴۲۷ق، ج۳، ص۳۸۴.
  24. بیهقی، الإعتقاد، ۱۴۲۳ق، ص۴۷۷-۴۷۸.
  25. رضانژاد و رادفرد، «حدیث غدیر و شبهه شکایت از امیرالمؤمنین(ع) نزد پیامبر اکرم(ص)»، ص۸۹-۹۰.
  26. رضانژاد و رادفرد، «حدیث غدیر و شبهه شکایت از امیرالمؤمنین(ع) نزد پیامبر اکرم(ص)»، ص۹۲.
  27. یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، بی‌تا، ج۲، ص۱۱۲
  28. رضانژاد و رادفرد، «حدیث غدیر و شبهه شکایت از امیرالمؤمنین(ع) نزد پیامبر اکرم(ص)». ص۹۳.
  29. رضانژاد و رادفرد، «حدیث غدیر و شبهه شکایت از امیرالمؤمنین(ع) نزد پیامبر اکرم(ص)»، ص۹۴-۹۵.
  30. رضانژاد و رادفرد، «حدیث غدیر و شبهه شکایت از امیرالمؤمنین(ع) نزد پیامبر اکرم(ص)» ص۹۵.
  31. رضانژاد و رادفرد، «حدیث غدیر و شبهه شکایت از امیرالمؤمنین(ع) نزد پیامبر اکرم(ص)» ص۹۵-۹۷.
  32. ابن‌حنبل، مسند احمد، ۱۴۲۱ق، ج۲، ص۲۲۵.
  33. حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ۱۴۱۱ق، ج۳، ص۱۴۵.
  34. جعفریان، سیره رسول خدا(ص)، ۱۳۸۳ش، ص۶۶۷.
  35. امین، فی رحاب ائمة اهل‌البیت(ع)، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۲۵۶-۲۵۷.
  36. مسعودی، التنبیه و الاشراف، قاهره، ص۲۳۸؛ حجری یمانی، مجموع بلدان الیمن، ۱۴۱۶ق، ج۲، ص۷۵۳.
  37. جعفریان، سیره رسول خدا(ص)، ۱۳۸۳ش، ص۶۶۶ – ۶۶۷.
  38. منقری، وقعه الصفین، ۱۳۸۲ق، ص۲۵۲، ۴۳۶؛ طبری، تاریخ طبری، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۲۰؛ مسعودی، مروج الذهب، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۳۸۹.
  39. طبری، تاریخ طبری، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۷۹.
  40. ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، بیروت، ص۷۲.
  41. منتظرالقائم، نقش قبیله همدان در تاریخ اسلام و تشیع، ۱۳۸۵ش، ص۱۹-۲۰.
  42. منتظرالقائم، نقش قبیله همدان در تاریخ اسلام و تشیع، ۱۳۸۵ش، ص۱۳-۱۴.

یادداشت

  1. بر اساس برخی گزارش‌ها سپاهیان که در غیاب امام علی(ع) تحت فرماندهی ابورافع بودند پارچه‌هایی که بر اساس قرار داد روز مباهله از قوم نجران گرفته بودند را به عنوان لباس احرام استفاده کرده و امام پارچه‌ها را از آنان پس گرفت و چون با اعتراض و برخورد شدید امام مواجه شدند به پیامبر(ص) از این برخورد حضرت شکایت کردند و رسول خدا نیز در حمایت از امام علی(ع) به یکی از یاران خود فرمان داد که در میان افراد شاکی برخیزد و پیام زیر را از طرف او به آنان برساند و بگوید: از بدگویی درباره علی(ع) دست بردارید. او در اجرای دستور خدا بی‌پروا است و اهل تملق و مداهنه نیست. (مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج ۲۱، ص۳۸۵؛ سبحانی، فروغ ابدیت، ۱۳۸۵ش، ص۹۲۷.)

منابع

  • ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین، مقاتل الطالبیین، تحقیق سید احمد صقر، بیروت، دارالمعرفة، بی‌تا.
  • ابن‌جوزی، عبدالرحمن بن علی بن محمد، المنتظم فی تاریخ الأمم و الملوک، تحقیق محمد عبدالقادر عطا و مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۲ق.
  • ابن‌حجر، احمد بن علی، الاصابه فی تمییز الصحابه، تحقیق عادل احمد عبد الموجود و علی محمد معوض، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۵ق.
  • ابن‌حنبل، احمد بن محمد بن حنبل، مسند احمد، تحقیق شعیب الأرنؤوط و دیگران، بیروت، مؤسسة الرسالة، ۱۴۲۱ق.
  • ابن‌سعد، محمد، الطبقات الکبری، تحقیق محمد عبدالقادر عطا، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۰ق.
  • ابن‌کثیر، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۷ق.
  • ابن‌هشام، عبدالملک بن هشام، السیرة النبویه، تحقیق مصطفی السقا و دیگران، بیروت، دارالمعرفه، بی‌تا.
  • امین، سید محسن، فی رحاب ائمة اهل‌البیت(ع)، بیروت،‌ دار التعارف للمطبوعات، ۱۴۱۲ق.
  • بخاری، محمد بن اسماعیل، صحیح البخاری، قاهره، وزارة الاوقاف، چاپ دوم، ۱۴۱۰ق.
  • بیهقی، احمد بن حسین، الاعتقاد و الهدایة إلی سبیل الرشاد علی مذهب السلف أهل السنة و الجماعة. تحقیق عبدالله محمد درویش، بیروت،‌ دار الیمامة، ۱۴۲۳ق.
  • جعفریان، رسول، سیره رسول خدا(ص)، قم، دلیل ما، چاپ سوم، ۱۳۸۳ش.
  • حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله، المستدرک علی الصحیحین، تحقیق مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۱ق.
  • حجری یمانی، محمد بن احمد، مجموع البلدان الیمن و قبائلها، صنعا، دارالحکمه الیمانیه، چاپ دوم، ۱۴۱۶ق.
  • حلبی شافعی، ابوالفرج، السیرة الحلبیة، بیروت،‌ دار الکتب العلمیة، چاپ دوم، ۱۴۲۷ق.
  • دحلان، احمد بن زینی، السیرة النبویه، بیروت، دارالفکر، چاپ دوم، ۱۴۲۱ق.
  • رضانژاد، عزّالدین و مهدی رادفرد، «حدیث غدیر و شبهه شکایت از امیرالمؤمنین(ع) نزد پیامبر اکرم(ص)»، در مجله کلام اسلامی، دوره ۲۱، شماره ۸۳، پاییز ۱۳۹۱ش.
  • سبحانی، جعفر، فروغ ابدیت، قم، بوستان کتاب، ۱۳۸۵ش.
  • صالحی، محمد بن یوسف، سبل الهدی و الرشاد فی سیرة خیر العباد، تحقیق عادل احمد عبدالموجود و علی محمد معوض، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۴ق.
  • طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، تحقیق محمد أبو الفضل ابراهیم، بیروت، دارالتراث، ۱۳۸۷ق.
  • مسعودی، علی بن حسین، التنبیه و الإشراف، تصحیح عبد الله اسماعیل الصاوی، قاهرة،‌ دار الصاوی، بی‌تا
  • مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب و معادن الجوهر، تحقیق اسعد داغر، قم، دارالهجرة، ۱۴۰۹ق.
  • مقریزی، أحمد بن علی، إمتاع الأسماع بما للنبی من الأحوال و الأموال و الحفدة و المتاع، تحقیق محمد عبد الحمید النمیسی، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۲۰ق.
  • منتظرالقائم، اصغر، نقش قبیله همدان در تاریخ اسلام و تشیع، قم، پژوهشگاه، حوزه و دانشگاه، ۱۳۸۵ش.
  • منقری، نصر بن مزاحم، وقعة صفین، تحقیق عبدالسلام محمد هارون، القاهرة، المؤسسة العربیة الحدیثة، چاپ دوم، ۱۳۸۲ق.
  • واقدی، محمد بن عمر، کتاب المغازی، تحقیق مارسدن جونس، بیروت، مؤسسة الأعلمی، چاپ سوم، ۱۴۰۹ق.
  • یعقوبی، احمد بن أبی‌یعقوب، تاریخ الیعقوبی، بیروت،‌ دار صادر، بی‌تا.