تعقیبات
نیایش |
تَعقیبات مجموعهای از دعاها، اذکار و برخی آیات قرآن که خواندن آنها پس از نمازهای یومیه، مستحب است. برخی از تعقیبات نماز، تعقیبات مشترک هستند و بعد از هر نمازی خواندن آنها مستحب است. برای هر یک از نمازهای روزانه نیز دعاها و ذکرهایی توصیه شده است. تسبیحات حضرت زهرا، آیه الکرسی و سجده شکر جزو مشهورترین تعقیبات هستند.
در لغت و فقه
تعقیب در لغت، بهمعنای دنبال کردن، از پی چیزی رفتن یا دنبال امری یا کسی را گرفتن است.[۱] و در اصطلاح فقهی، مجموعهای از اعمال مستحب است که پس از عبادات انجام میگیرد. همچنین بهمعنای اوراد و دعاهایی است که بعد از نماز خوانده میشود.[۲] فرهنگ فقه تعقیب را در اصطلاح اشتغال به ذكر، دعا و قرآن پس از نماز تعریف کرده است.[۳] تعبیر تعقیبات، در اخباری از زبان امام صادق(ع) به کار رفته[۴] و در قرنهای متمادی همواره رایج بوده است.
در قرآن
برخی در تفسیر آیههای فَإِذَا فَرَغْتَ فَانصَبْ ﴿۷﴾ وَإِلَیٰ رَبِّک فَارْغَب ﴿۸﴾[الشرح–۷-۸] [۵] این دو آیه را ناظر به تعقیبات دانستهاند. [۶]
برخی از مفسران مانند ابن عباس، آیه شریفه وَمِنَ اللَّیلِ فَسَبِّحْهُ وَأَدْبَارَ السُّجُودِ ﴿۴۰﴾[ق–۴۰][۷] را به تسبیح پس از نماز یا تعقیبات بازگرداندهاند، اما شماری از مفسران اهل سنت، آن را به نافله روزانه پس از نمازهای یومیه تفسیر کردهاند.[۸] گفتنی است همین معنای نماز تطوع پس از نماز دیگر، از مهمترین موارد کاربرد اصطلاح تعقیب در متون فقهی اهل سنت بوده است.[۹]
در برخی از منابع روایی، قرائت برخی سور و آیات مانند معوذات،[۱۰] سوره یس[۱۱] و آیة الکرسی[۱۲] پس از نماز فریضه، توصیه شده است.
در فضیلت تعقیبات، گفته شده که اگر مؤمنی پس از نماز، آن اندازه به تعقیبات بپردازد که نماز دیگر فرا رسد، او میهمان خداست و حق او بر خداوند آن است که میهمانش را گرامی دارد.[۱۳]
اذکار تعقیبات نماز
گفتن اذکار مکرر پس از نماز، به اَشکال گوناگون مطرح شده، اما مشهورترین و مؤکدترین آنها در تعقیب هر نماز، تسبیحات حضرت زهرا (س) است که بهترتیب مشتمل بر ۳۴ تکبیر، ۳۳ الحمدلله و ۳۳ سبحان الله است.[۱۴] در عین حال، بهطور کلی اذکار گوناگون، از تمجید و حمد و تسبیح و تهلیل و صلوات بر پیامبر(ص) توصیه شده است.[۱۵]
در روایات و کتب فقهی، بر دعا و ذکر پس از نماز تأکید شده است. در اینباره، ادعیه مأثوری وارد شده که از مشهورترین آنها در منابع امامیه، دعای «لا اله الا الله وحده وحده...» است.[۱۶] همچنین میتوان از دعای «اللهم انی اسألک من کلِ خیرٍ احاط بِه علمک...» یاد کرد که در روایات توصیه شده است. [۱۷]
افزون بر ادعیه مشترک، برای هر یک از نمازهای روزانه، دعای مخصوصی آمده است.[۱۸] در برخی منابع دیگر آمده که نمازگزار باید هر آنچه را نیاز دارد، از خداوند بخواهد و دعا کند.[۱۹]
در روایات، گفته شده که دعا پس از نماز واجب، بر نماز نافله رجحان دارد.[۲۰] بر پایه روایات، دعا پس از نمازهای فریضه بهخصوص صبح، ظهر و مغرب، مستجاب است.[۲۱] برخی منابع فقهی، بر این نکته تأکید دارند که اذکار و ادعیه مأثور بر ادعیه غیرمأثور فضیلت دارند.[۲۲]
سجده شکر و تعقیبات نماز
از آداب توصیهشده در روایات، سجده شکر است که ذکر مربوط به آن، صد بار شکر یا صد بار درخواست عفو است.[۲۳] در برخی منابع، سجده شکر از ویژگیهای امامیه دانسته شده است. [۲۴]
در حالی که اساس سجده شکر از مشترکات امامیه با مذاهب اهل سنت است، انجام آن پس از نماز، از سوی برخی فقهای اهل سنت به سبب خوف از بدعت و داخل شدن آن در سنن نماز، مکروه شمرده شده است.[۲۵]
تعفیر و تعقیب نماز
از جمله آداب عبادی توصیه شده در پایان تعقیبات، تعفیر است و آن حالتی است که نمازگزار، گونههای خود را بر زمین میساید.[۲۶] همچنین توصیه شده است که نمازگزار در حال تعفیر، ساعدها و سینه و شکم خود را بر زمین نهد. [۲۷]
اعمال پس از نماز جماعت
در باب نماز جماعت، توصیه شده است که امام جماعت تا آنگاه که متأخرین از مأمومین نماز خود را به پایان برند، تسبیح گوید، اما در مجموع تعقیب را کوتاه سازد.[۲۸] اما در روایات اهل سنت، به خصوص از کراهت تعقیب در نمازهای ماه رمضان و نگرانی از خستگی مردم سخن به میان آمده است.[۲۹] وگاه اطاله قعود (طولانی نشستن) برای امام جماعت، به طور کلی مکروه شمرده شده است. [۳۰]
در منابع فقهی
در منابع فقهی،گاه مبحث تعقیبات بسیار کوتاه مطرح شده است.[۳۱] در حالی که در برخی متون که توجه بیشتری به سنن نماز دارند، مبحث تعقیبات، تفصیلی تمام یافته است.[۳۲]
آن اندازه که در منابع امامیه اذکار و ادعیه به عنوان تعقیبات، دیده میشود، در منابع اهل سنت بسط ندادهاند. در طیفی از آثار آنان، برخی از ادعیه مأثور و حتی دعای غیر مأثور پس از نماز، مستحب دانسته شده است. در حالی که در برخی از منابعِ آنان، قعود پس از نماز و ذکر و دعا، به سبب خوف از بدعت و داخل شدن آن در سنن نماز، ناروا انگاشته و مکروه شمرده شده است.[۳۳]
تألیفات
تعقیبات موضوع برخی تکنگاریهای فقهی نیز بوده است، که از آن جمله است، رسالهای با عنوان «التعقیب و التعفیر» از ابوالعباس ابن نوح سیرافی،[۳۴] رسالهای از ابن فهد حلی با عنوان «الفصول فی دعوات اعقاب الفرائض»،[۳۵] و رسالهای از محقق کرکی.[۳۶]
پانویس
- ↑ لغتنامه دهخدا، فرهنگ لغت عمید، فرهنگ فارسی معین.
- ↑ لغتنامه دهخدا، فرهنگ لغت عمید، فرهنگ فارسی معین.
- ↑ موسسه دايرة المعارف فقه اسلامی، فرهنگ فقه، ج۲، ص۵۳۸.
- ↑ کلینی، الکافی،۱۴۰۷ق، ج۳، ص۳۴۱؛ ابن بابویه، من لایحضره الفقیه، ۱۴۱۳ق، ج ۱، ص۳۲۹.
- ↑ انشراح/۸/۹۴-۷.
- ↑ نک: طبری، التفسیر، ج۳۰، ص۲۳۷-۲۳۶؛ طبرسی، مجمع البیان، ج۱۰، ص ۳۹۱؛ ابن قدامه، المغنی، ج ۱، ص۲۷۳؛ صاحب جواهر، جواهر الکلام، ج۱، ص۳۹۰.
- ↑ ق/۵۰/۴۰.
- ↑ نک: طبری، التفسیر، تحقیق شاکر، ج ۲۶، ص ۱۸۲؛و ج،۲۲ ص ۳۸۰،ابن کثیر، تفسیر القرآن العظیم، ۱۴۱۲ق، ج ۴، ص ۲۳۱.
- ↑ نک: ابن قدامه، المغنی، ج ۱، ص ۴۵۷؛ ج۲ ،۱۴۱۷ق، ۱۹۹۷م، ص۲۸۰؛ ابن مفلح، المبدع، ۱۴۱۸ق، ۱۹۹۷م، ج ۲، ص۵و ۱۹.
- ↑ احمد بن حنبل، مسند،۱۴۱۶ق، ج۴، ص۱۵۵ و ۲۰۱؛ ابو داوود سجستانی، السنن، ج ۲، ص۸۶.
- ↑ شیخ بهایی، مفتاح الفلاح، ۱۴۱۵ق، ص۱۷۵؛ص۱۱۷.
- ↑ ابن کثیر، تفسیر القرآن العظیم، ۱۴۱۲ق، ۱۹۹۲م، ج۱،ص۳۱۵، ص۳۰۸.
- ↑ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۳، ص۳۴۱.
- ↑ کلینی، الکافی، ج۳، ص۳۴۳-۳۴۲؛ ابوالصلاح حلبی، الکافی، ص ۱۲۴؛ برای ذکر پس از تسبیحات، نک: طوسی، النهایه، ص ۸۵.
- ↑ کلینی، الکافی، ج۳، ص۳۴۱.
- ↑ ابوالصلاح حلبی، الکافی، ص۱۲۴؛ طوسی، النهایه، ص۸۵-۸۴؛ قس: مسلم بن حجاج، صحیح، ج۲، ص۸۸۸؛ ابو داوود سجستانی، السنن، ج۲، ص۱۸۴.
- ↑ کلینی، الکافی، ج۳، ص ۳۴۳؛ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج ۱، ص ۳۲۳؛ برای دعاهای دیگر، نک: کلینی، الکافی، ج۳، ص۳۴۶-۳۴۳؛ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج ۱، ص ۳۲۵-۳۲۴ و ۳۲۸-۳۲۷.
- ↑ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج۱، ص۳۲۷-۳۲۶؛ ابوالصلاح حلبی، الکافی، ص۱۲۴؛ طوسی، مصباح المتهجد، ص۲۰۰؛ ابن طاووس، فلاح السائل، ص۱۷۱-۱۷۰؛ برای رسالهای مستقل در این باره، نک: آقابزرگ، الذریعه، ج ۴، ص ۲۱۸.
- ↑ ابوالصلاح حلبی، الکافی، ص۱۲۴؛ محقق حلی، المعتبر، ج۲، ص۲۴۸.
- ↑ کلینی، الکافی، ج۳، ص۳۴۲؛ علامه حلی، نهایة الاحکام، ج۱، ص۵۱۰.
- ↑ کلینی، الکافی، ج۳، ص۳۴۵-۳۴۳.
- ↑ محقق حلی، المعتبر، ج۲، ص۲۴۸.
- ↑ کلینی، الکافی، ج۳، ص۳۴۴؛ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج۱، ص۳۳۴-۳۲۹.
- ↑ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج۱، ص۳۳۱.
- ↑ نک: ابن عابدین، رد المحتار، ج۱، ص۴۵۲؛ حصکفی، الدر المختار، ج ۲، ص ۱۱۹.
- ↑ ابن بابویه، من لایحضره الفقیه، ج۱، ص۳۳۲؛ ابوالصلاح حلبی، الکافی، ص۱۲۴.
- ↑ یحیی بن سعید حلی، الجامع للشرایع، ص۷۸.
- ↑ کلینی، الکافی، ج۳، ص۳۴۱.
- ↑ ابن ابی شیبه، المصنف، ج۲، ص۱۶۸-۱۶۷.
- ↑ نک: ابن مفلح، المبدع، ج۲، ص۹۳؛ مرداوی، الانصاف، ج۲، ص۲۹۹.
- ↑ محقق حلی، شرائع الاسلام، ج۱، ص۹۰؛ علامه حلی، تبصره المتعلمین، ص۴۹؛ شهید ثانی، الروضه البهیه، ج۱، ص۳۹۶-۳۹۵.
- ↑ شهید اول، الالفیه، ص۱۲۹ به بعد؛ قمی، غنائم الایام، ج۳، ص۸۷ به بعد؛ نراقی، مستند الشیعه، ج۵، ص۳۹۲ به بعد؛ صاحب جواهر، جواهر الکلام، ج۱، ص۳۹۰ به بعد.
- ↑ نک: ابن تیمیه، کتب و رسائل و فتاوی، ج۲۲، ص۵۱۹-۵۱۸ و ج۲۴، ص۲۲۲؛ ابن مفلح، الفروع، ج۲، ص۱۱۶.
- ↑ نجاشی، الرجال، ص۸۷-۸۶
- ↑ چ سنگی در حاشیه مکارم الاخلاق، ۱۳۴۱ق
- ↑ برای متون دیگر در این زمینه به زبانهای عربی، فارسی، اردو و گجراتی، نک: آقابزرگ، الذریعه، ج۳، ص۱۲ و ج۴، ص۲۱۹-۲۱۸ و ج۶، ص۳۹۳ و ج۱۰، ص۳۲ و ج۱۱، ص۴۷ و ج۱۲، ص۹۵- ۹۳ و ج۱۵، ص۶ و ج۲۲، ص۱۷ و ج۲۵، ص۱۱۵-۱۱۴.
منابع
- قرآن کریم.
- ابن ابی شیبه، عبدالله، المصنف، به کوشش کمال یوسف حوت، ریاض، ۱۴۰۹ق.
- صدوق، محمد، من لایحضره الفقیه، به کوشش علی اکبر غفاری، قم، ۱۴۰۴ق.
- ابن تیمیه، احمد، کتب و رسائل و فتاوی، به کوشش عبدالرحمان محمدقاسم عاصمی، مکتبه ابن تیمیه.
- ابن طاووس، علی، فلاح السائل، قم، دفتر تبلیغات اسلامی.
- ابن عابدین، محمد امین، رد المحتار، بیروت، ۱۴۱۵ق/۱۹۹۵م.
- ابن قدامه، عبدالله، المغنی، بیروت، ۱۴۰۵ق؛
- ابن کثیر، تفسیر القرآن العظیم، بیـروت، ۱۴۰۱ق.
- ابن مفلح، ابراهیم، المبدع، بیـروت، ۱۴۰۰ق.
- ابن مفلح، محمد، الفروع، به کوشش ابو الزهراء حازم قاضی، بیروت، ۱۴۱۸ق.
- ابوالصلاح حلبی، تقی، الکافی، به کوشش رضا استادی، اصفهان، ۱۴۰۳ق.
- ابو داوود سجستانی، سلیمان، السنن، به کوشش محمد محیی الدین عبدالحمید، قاهره، ۱۳۶۹ق.
- احمد بن حنبل، مسند، قاهره، ۱۳۱۳ق.
- آقا بزرگ، الذریعه.
- حصکفی، محمد، الدر المختار، بیروت، ۱۳۸۶ق.
- شهید اول، محمد، الالفیه، به کوشش علی فاضل قائینی، قم، ۱۴۰۸ق.
- شهید ثانی، زین الدین، الروضه البهیه، به کوشش محمد کلانتر، بیروت، دارالتعارف.
- شیخ بهایی، مفتاح الفلاح، بیروت، ۱۴۰۵ق.
- صاحب جواهر، محمد حسن، جواهر الکلام، به کوشش محمود قوچانی، تهران، ۱۳۹۴ق.
- طبرسی، فضل، مجمع البیان، بیروت، ۱۴۱۵ق/۱۹۹۵م.
- طبری، التفسیر، بیروت، ۱۴۰۵ق.
- طوسی، محمد، النهایه، بیروت، دارالاندلس.
- طوسی، محمد، مصباح المتهجد، تهران، ۱۳۳۹ق.
- علامه حلی، حسن، تبصره المتعلمین، به کوشش احمد حسینی و هادی یوسفی، تهران، ۱۳۶۸ش.
- علامه حلی، حسن، نهایه الاحکام، به کوشش مهدی رجایی، قم، ۱۴۱۰ق.
- قمی، ابوالقاسم، غنائم الایام، به کوشش عباس تبریزیان، مشهد، ۱۴۱۸ق.
- کلینی، محمد، الکافی، به کوشش علی اکبر غفاری، تهران، ۱۳۹۱ق.
- محقق حلی، جعفر، المعتبر، به کوشش ناصر مکارم شیرازی و دیگران، قم، ۱۳۶۴ش.
- محقق حلی، جعفر، شرائع الاسلام، به کوشش عبدالحسین محمد علی، نجف، ۱۳۸۹ق /۱۹۶۹م.
- مرداوی، علی، الانصاف، به کوشش محمد حامد فقی، بیروت، ۱۴۰۶ق / ۱۹۸۶م.
- مسلم بن حجاج، صحیح، به کوشش محمد فؤاد عبدالباقی، قاهره، ۱۹۵۵م.
- نجاشی، احمد، الرجال، به کوشش موسی شبیری زنجانی، قم، ۱۴۰۷ق.
- نراقی، احمد، مستند الشیعه، قم، ۱۴۱۵ق.
- یحیی بن سعید حلی، الجامع للشرایع، به کوشش جعفر سبحانی و دیگران، قم، ۱۴۰۵ق.
پیوند به بیرون
- منبع مقاله: دائرة المعارف بزرگ اسلامی