هدایت تشریعی
هدایت تشریعی هدایتی است که خداوند بهوسیله پیامبران، کتب آسمانی و امامان، انسان را به مسیر کمال راهنمایی میکند؛ زیرا هدایت تکوینی بهتنهایی نمیتواند انسان را به تكامل برساند. این هدایت، اختیاری و دارای اقسامی است و با هدایت تکوینی تفاوت دارد.
چیستی هدایت تشریعی
خداوند افزونبر هدایت تکوینی که در فطرت انسان قرار داده، عهدهدار هدایت بهوسیله پیامبران و وحی است. در این هدایت، راهنمایى از طریق تعلیم و تربیت، وضع قوانین، پند و اندرز و موعظه صورت میگیرد.[۱] آیاتی در قرآن به این حقیقت اشاره دارد؛ همچون آیه: «إِنَّا هَدَیْنَاهُ السَّبِیلَ إِمَّا شَاکِرًا وَإِمَّا کَفُورًا»؛[۲] «ما راه را به او نشان دادیم، خواه شاکر باشد یا ناسپاس.» و آیه «وَهَدَیْنَاهُ النَّجْدَیْنِ»؛[۳] «و او را به راه خیر و شرّ هدایت کردیم.» ملاصدرا از برخی محققان نقل کرده که خداوند چهارگونه هدایت دارد ۱- هدایت با بخشیدن قوا و امکانات مورد نیاز برای رهنمون شدن به مصالح و دستیافتن به آنها مانند: اعطای عقل و حواس ظاهری و باطنی. آیه ۵۰ سوره طه «الَّذِي أَعْطى كُلَّ شَيْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدى» «هر چيزى را خلقتى كه درخور اوست داده، سپس آن را هدايت فرموده است.» دلالت بر این نوع از هدایت دارد. ۲- هدایت از راه نصبِ نشانههایی برای شناسایی حق از باطل آیه ۱۰ سوره بلد «وَ هَدَيْناهُ النَّجْدَيْنِ» اشاره به این نوع از هدایت دارد.۳- هدایت با فرستادن پیامبران و نازل کردن کتب آسمانی آیه ۷۳ سوره انبیا «وَ جَعَلْناهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنا وَ أَوْحَيْنَا إِلَيْهِمْ فِعْلَ الْخَيْرَاتِ وَإِقَامَ الصَّلَاةِ وَإِيتَاءَ الزَّكَاةِ» گویای این نوع از هدایت است. ۴- هدایت بامشاهده حقایق اشیا از طریق وحی، و الهام و رؤیاهای صادق چنانچه در آیه ۹۰ سوره انعام به آن اشاره شده است «أُولَٰئِكَ الَّذِينَ هَدَى اللَّهُ ۖ فَبِهُدَاهُمُ اقْتَدِهْ» [۴]
ویژگیها
هدایت تشریعی دارای ویژگیهای خاصی است که مهمترین آن عبارت است از:
- توسّط پیامبران به همگان ابلاغ میشود.
- مخصوص انسانها و طایفه جن است.
- این هدایت، اختیاری و تخلّفپذیر است؛ برخی در برابر آن، راه تسلیم پیش میگیرند و برخی به سرپیچی و طغیان میپردازند؛ دقیقاً از همینجاست که مرحله بعد و اقسام دیگری از هدایت مطرح میشود.[۵]
اقسام هدایت تشریعی
مرحوم طبرسی هدایت تشریعی را از حیث اطاعتپذیری و دریافت پاداش الهی به اقسام زیر تقسیم کرده است:[۶]
۱.هدایت اولیه و نخستین: این نوع هدایت در واقع همان هدایت تشریعی است و شامل همۀ انسانها اعم از مؤمن و کافر میشود.
۲. هدایت ثانویه یا «پاداشی»: وقتی انسانها راه هدایت را برگزینند، خداوند بهعنوان پاداش آنها را مشمول هدایت خاصه خود قرار میدهد: «وَ الَّذینَ اهْتَدَوْا زادَهُمْ هُدیً وَ آتاهُمْ تَقْواهُمْ»؛[۷] «کسانی که هدایت یافتهاند، خداوند بر هدایتشان میافزاید و روح تقوا به آنان میبخشد.»
البته هدایت یک امر استمراری و یک امر وجودی مانند رشد درختان بیان شده که همواره باید وجود داشته باشد و از گناه پرهیز شود. انسان اگر بعد از هدایت گناه نماید، به ضلالت و گمراهی میافتد؛ این گونه نیست که اگر کسی هدایت شد دیگر به ضلالت دچار نشود.
۳. هدایت به مفهوم رسیدن به واقع: این هدایت، رسیدن به هدف و واقع است که مخصوص مؤمنین است؛ چنانچه قرآن میفرماید: «إِنَّ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ یَهْدیهِمْ رَبُّهُمْ بِإیمانِهِمْ تَجْری مِنْ تَحْتِهِمُ الْأَنْهارُ فی جَنَّاتِ النَّعیمِ»؛[۸] «کسانی که ایمان آوردند و کارهای شایسته انجام دادند، پروردگارشان آنها را در پرتو ایمانشان هدایت میکند، از زیر (قصرهای) آنها در باغهای بهشت، نهرهایی جاری است.»
۴.هدایت به مفهوم حکم و اراده خدا: این نوع هدایت تعلق به اراده خداوند دارد.قرآن میفرماید: «وَ مَنْ یَهْدِ اللَّهُ فَهُوَ الْمُهْتَدِ وَ مَنْ یُضْلِلْ فَلَنْ تَجِدَ لَهُمْ أَوْلِیاءَ مِنْ دُونِهِ»؛[۹] «هر کس را خدا هدایت کند، هدایت یافته واقعی است و هر کس را گمراه سازد، هادیان و سرپرستانی غیر خدا برای او نخواهی یافت.»
فلسفه هدایت تشریعی
اگر فطرت و عقل میتوانستند راه تكامل انسان را ارائه كنند، نیازی به هدایت تشریعی نبود، ولی از آنجا كه ادراكات فطری و عقلی، اجمالی و كلّی است، انسان برای دستیابی به باورهای صحیح به هدایت تشریعی نیازمند است. قرآن كریم در آیاتی به این حقیقت اشاره دارد؛ از جمله میفرماید: «یَهْدِی بِهِ اللَّهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضْوَانَهُ سُبُلَ السَّلَامِ، وَ یُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَی النُّورِ بِإِذْنِهِ، وَ یَهْدِیهِمْ إِلَی صِرَاطٍ مُّسْتَقِیمٍ»؛[۱۰] «خداوند به بركت آن(قرآن روشنگر)، كسانی را كه از خشنودی او پیروی كنند، به راههای سلامت، هدایت میكند و به فرمان خود، از تاریكیها بهسوی روشنایی میبرد و آنها را به سوی راه راست، رهبری مینماید.»
در روایتی از امام رضا(ع)، نیاز انسان به پیامبران و هدایت تشریعی، اینگونه بیان شده است: « چون مردم، چنان طبیعت و توانی كه مصالحشان را كاملاً درک كنند، ندارند و از طرفی، سازنده هستی نیز والاتر از آن است كه دیده شود و ضعف و ناتوانی بندگان از ادراک او نیز كاملاً روشن است، پس ناچار باید میان خدا و مردم فرستادهای معصوم باشد كه اوامر و نواهی و آموزشهای او را به آنان برساند و به آنچه منافعشان را تأمین و زیانهایشان را دفع میكند آگاهشان سازد؛ چراكه در وجودشان چیزی كه بتواند، آنچه را بدان نیاز دارند و سود و زیانشان را بشناسند وجود ندارد. اگر شناخت پیامبر و اطاعت از او بر مردم واجب نبود، آمدن پیامبر برای آنان حاصلی نداشت و مشكلی را حل نمیكرد و فرستادن او كاری بیهوده و بیفایده بود و این كار از موجود حكیمی كه همه چیز را با حساب و كتاب و متقن آفریده، به دور است.»[۱۱]
هدایتگران راه تشریع
هدایت تشریعی بهوسیله کتب آسمانی، پیامبران، ائمه انجام مىشود و در قرآن آیاتی به آن اختصاص یافته است:
۱. پیامبران: خداوند، انبیاء را بهعنوان هدایتكنندگان معرفی کرده و اقتدای به آنها را بر همگان واجب گردانیده است؛ چنانكه در این آیه میفرماید: «أُولَئِكَ الَّذِینَ هَدَى اللَّهُ فَبِهُدَاهُمُ اقْتَدِهِ»؛[۱۲] «آنها كسانی هستند كه خداوند هدایتشان كرده پس به هدایت آنان اقتدا كن.»
۲. كتابهای آسمانی: از عوامل هدایت كتابهای آسمانی مانند تورات،[۱۳] انجیل[۱۴] و قرآن[۱۵] است.
۳. امامان معصوم: ائمه دوازده گانه از سوی خداوند متعال عهده دار هدایت هستند.امام باقر(ع) در تفسیر آیه «تو فقط بیمدهندهای! و برای هر گروهی هدایت كنندهای است.»[۱۶] فرمود: «رسول خدا بیمدهنده است، و از ما برای هر دورهای هدایتگری است كه به سوی آنچه پیامبر خدا آورده هدایت میكند. و هدایتگران پس از او علی(ع) و جانشینان او یكی پس از دیگری هستند.»[۱۷]
فرق هدایت تشریعی و تکوینی
۱. هدایت تکوینی فراگیر بوده و همه عالم آفرینش را پوشش میدهد، در حالی که هدایت تشریعی مختصّ موجودات مختار و با ارادهای است که قدرت گزینش داشته باشند.
۲. هدایت تکوینی چون فعل مستقیم خداست، تخلفناپذیر و قطعی است؛ بدین رو در مقابل هدایت تکوینیِ عام، ضلالت صدق نمیکند؛ زیرا خدا در آفرینش و تدبیر و ربوبیّت هرگز خطا نکرده و کسی را به انحراف نمیبرد، اما در هدایت تشریعی اختیار و اراده انسان هم دخالت دارد و بدون گزینش و انتخاب او تحقق پیدا نمیکند؛ بنابراین، قطعی نبوده و ممکن است به مرحله اجرا و تحقق نرسد؛ همچنین در مقابل آن، ضلالت و گمراهی وجود دارد و آن در جایی است که انسان به اراده خود، به چیزی غیر از قانون و برنامه الهی تمسّک جوید.
۳. هدایت تکوینی را خدا با آفرینش و خلق موجودات و خصوصیّاتی که در خلقت آنها قرار داده انجام میدهد، امّا هدایت تشریعی از طریق وحی و فرستادن کتابهای آسمانی و بعثت انبیا اعمال گشته و تحقّق مییابد. مهمترین فلسفه بعثت انبیا و شرایع وحیانی، ابلاغ هدایت تشریعی خدا به انسان است.[۱۸]
جستارهای وابسته
پانویس
- ↑ جوادی آملی، هدایت در قرآن، ۱۳۸۵ش، ص۴۲،۴۷،۴۹۰.
- ↑ سوره إنسان، آیه ۳.
- ↑ سوره بلد، آیه ۱۰.
- ↑ الملاصدرا، تفسیر القرآن الکریم، ۱۳۶۶ش، ج۱، صص۱۰-۱۰۱
- ↑ جوادی آملی، هدایت در قرآن، ۱۳۸۵ش، ص۴۲.
- ↑ طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۶۰ش، ج۱، ص۱۶۸.
- ↑ سوره محمد، آیه۱۷.
- ↑ سوره یونس، آیه۹.
- ↑ سوره اسرا، آیه ۹۷.
- ↑ سوره مائده، آیه۱۶.
- ↑ شیخ صدوق، علل الشرائع، ۱۳۸۰ش، ج۱، ص۲۵۳.
- ↑ سوره انعام، آیه ۹۰.
- ↑ سوره مائده، آیه۴۴(إِنَّا أَنْزَلْنَا التَّوْرَاة فِیهَا هُدًى وَنُورٌ).
- ↑ سوره مائده، آیه ۴۶( وَآتَینَاهُ الإنْجِیلَ فِیهِ هُدًى وَنُورٌ ).
- ↑ سوره بقره، آیه ۱۸۵( الْقُرْآنُ هُدًى لِلنَّاسِ وَبَینَاتٍ مِنَ الْهُدَى وَالْفُرْقَانِ).
- ↑ سوره رعد، آیه ۷.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۳ش، ج۱۰، ص۱۵۶.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۳ش، ج۲۶، ص۴۰۰.
منابع
- جوادی آملی، عبدالله، هدایت در قرآن، قم، مرکز نشر إسراء، ۱۳۸۵ش.
- شیخ صدوق، محمدبن علی، علل الشرائع، ترجمه ذهنی تهرانی، قم، انتشارات مؤمنین، ۱۳۸۰ش.
- طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر جوامع الجامع، مشهد، بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی، ۱۳۷۷ش.
- مطهری، مرتضی، فطرت، قم، انتشارات صدرا، ۱۳۹۱ش.
- مكارم شیرازى، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الكتب الاسلامیه، ۱۳۷۳ش.
- صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم، تفسیر القرآن الکریم، نشربیدار، قم، چاپ دوم، ۱۳۶۶ش.