پرش به محتوا

آیه تداین: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی شیعه
imported>Mohamadpur
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۹: خط ۱۹:
بنا بر این آیه اشخاصی که معامله‌ای مدت دار انجام داده یا به یکدیگر قرض دهند، باید آن را شخص [[عادل|عادلی]] نوشته و علاوه بر آن، دو نفر مرد یا دو زن و یک مرد [[شاهد]] این سند تجاری باشند.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۲، ص۴۳۴؛ ابوالفتوح رازی، روض الجنان و روح الجنان، ۱۴۰۸ق، ج۴۷ ص۱۲۱.</ref> نوشتن این سند تجاری به عقیده برخی از [[اهل سنت و جماعت|اهل سنت]]، [[واجب]] بوده و طبق گزارش [[تفسیر نمونه]] مشهور [[شیعه|عالمان شیعه]] آن را [[مستحب]] می‌دانند.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۲، ص۳۸۴؛ طبرانی، التفسیر الکبیر، ۲۰۰۸م، ج۱، ص۵۰۱.</ref> همچنین برخی نوشتن قرارداد را بر «نویسنده» [[واجب کفایی]] دانسته و بنا بر عقیده [[شیخ طوسی]] واجب نبوده و هزینه سند و قرارداد به عهده طلبکار است.<ref>طبرانی، التفسیر الکبیر، ۲۰۰۸م، ج۱، ص۵۰۳؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۲، ص۶۸۲.</ref>  
بنا بر این آیه اشخاصی که معامله‌ای مدت دار انجام داده یا به یکدیگر قرض دهند، باید آن را شخص [[عادل|عادلی]] نوشته و علاوه بر آن، دو نفر مرد یا دو زن و یک مرد [[شاهد]] این سند تجاری باشند.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۲، ص۴۳۴؛ ابوالفتوح رازی، روض الجنان و روح الجنان، ۱۴۰۸ق، ج۴۷ ص۱۲۱.</ref> نوشتن این سند تجاری به عقیده برخی از [[اهل سنت و جماعت|اهل سنت]]، [[واجب]] بوده و طبق گزارش [[تفسیر نمونه]] مشهور [[شیعه|عالمان شیعه]] آن را [[مستحب]] می‌دانند.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۲، ص۳۸۴؛ طبرانی، التفسیر الکبیر، ۲۰۰۸م، ج۱، ص۵۰۱.</ref> همچنین برخی نوشتن قرارداد را بر «نویسنده» [[واجب کفایی]] دانسته و بنا بر عقیده [[شیخ طوسی]] واجب نبوده و هزینه سند و قرارداد به عهده طلبکار است.<ref>طبرانی، التفسیر الکبیر، ۲۰۰۸م، ج۱، ص۵۰۳؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۲، ص۶۸۲.</ref>  
=== فایده نوشتن ===
=== فایده نوشتن ===
برخی [[مفسران]] عدالت، شک نکردن طرفین قرارداد به هم و فراموش نکردن مقدار بدهی را از فواید نوشتن سند تجاری دانسته‌اند.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۲، ص۶۸۲.</ref> [[طبرسی]] این سه دلیل را طبق آیه«اَقسط عندالله: این نزد خدا به عدل و راستی نزدیکتر است»، «اَقوَم لشهادة: محکم‌تر است برای شهادت» و «واَدنی الاترتابوا: برای جلوگیری از تردید و شک» بیان کرده است.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۲، ص۶۸۸.</ref>
برخی از [[مفسران]]، عدالت، شک نکردن طرفین قرارداد به هم و فراموش نکردن مقدار بدهی را از فواید نوشتن سند تجاری دانسته‌اند.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۲، ص۶۸۲.</ref> [[طبرسی]] این سه دلیل را با توجه به عباراتی از این آیه مانند «اَقسط عندالله: این نزد خدا به عدل و راستی نزدیکتر است»، «اَقوَم لشهادة: محکم‌تر است برای شهادت» و «واَدنی الاترتابوا: برای جلوگیری از تردید و شک» بیان کرده است.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۲، ص۶۸۸.</ref>
== شرایط ==
== شرایط ==
مفسران با توجه به این آیه برای نوشتن و تنظیم سند تجاری شرایطی را بیان کرده‌اند که برخی از آنها بدین شرح است:
مفسران با توجه به این آیه برای نوشتن و تنظیم سند تجاری شرایطی را بیان کرده‌اند که برخی از آنها بدین شرح است:

نسخهٔ ‏۲ اوت ۲۰۱۸، ساعت ۰۹:۰۴

آیه تداین یا قرض آیه ۲۸۲ سوره بقره و طولانی‌ترین آیه قرآن است. در این آیه قوانین قرض دادن، قرض گرفتن و معامله کردن بیان شده است. طبق این آیه اشخاصی که معامله مدت دار انجام داده یا به‌یکدیگر قرض می‌دهند؛ باید آن را نوشته و به عنوان یک سند تجاری، مورد تأیید دو شاهد قرار بگیرد. بنا بر عقیده اهل سنت نوشتنِ این سند و قرارداد واجب بوده و شیعیان نیز اعتقاد به مستحب بودن آن دارند. این آیه به مَداینه و دَین نیز معروف است.

متن آیه

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا تَدَايَنْتُمْ بِدَيْنٍ إِلَىٰ أَجَلٍ مُسَمًّى فَاكْتُبُوهُ ۚ وَلْيَكْتُبْ بَيْنَكُمْ كَاتِبٌ بِالْعَدْلِ ۚ وَلَا يَأْبَ كَاتِبٌ أَنْ يَكْتُبَ كَمَا عَلَّمَهُ اللَّهُ ۚ فَلْيَكْتُبْ وَلْيُمْلِلِ الَّذِي عَلَيْهِ الْحَقُّ وَلْيَتَّقِ اللَّهَ رَبَّهُ وَلَا يَبْخَسْ مِنْهُ شَيْئًا ۚ فَإِنْ كَانَ الَّذِي عَلَيْهِ الْحَقُّ سَفِيهًا أَوْ ضَعِيفًا أَوْ لَا يَسْتَطِيعُ أَنْ يُمِلَّ هُوَ فَلْيُمْلِلْ وَلِيُّهُ بِالْعَدْلِ ۚ وَاسْتَشْهِدُوا شَهِيدَيْنِ مِنْ رِجَالِكُمْ ۖ فَإِنْ لَمْ يَكُونَا رَجُلَيْنِ فَرَجُلٌ وَامْرَأَتَانِ مِمَّنْ تَرْضَوْنَ مِنَ الشُّهَدَاءِ أَنْ تَضِلَّ إِحْدَاهُمَا فَتُذَكِّرَ إِحْدَاهُمَا الْأُخْرَىٰ ۚ وَلَا يَأْبَ الشُّهَدَاءُ إِذَا مَا دُعُوا ۚ وَلَا تَسْأَمُوا أَنْ تَكْتُبُوهُ صَغِيرًا أَوْ كَبِيرًا إِلَىٰ أَجَلِهِ ۚ ذَٰلِكُمْ أَقْسَطُ عِنْدَ اللَّهِ وَأَقْوَمُ لِلشَّهَادَةِ وَأَدْنَىٰ أَلَّا تَرْتَابُوا ۖ إِلَّا أَنْ تَكُونَ تِجَارَةً حَاضِرَةً تُدِيرُونَهَا بَيْنَكُمْ فَلَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ أَلَّا تَكْتُبُوهَا ۗ وَأَشْهِدُوا إِذَا تَبَايَعْتُمْ ۚ وَلَا يُضَارَّ كَاتِبٌ وَلَا شَهِيدٌ ۚ وَإِنْ تَفْعَلُوا فَإِنَّهُ فُسُوقٌ بِكُمْ ۗ وَاتَّقُوا اللَّهَ ۖ وَيُعَلِّمُكُمُ اللَّهُ ۗ وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ(۲۸۲)


اى كسانى كه ایمان آورده‌‏اید! هنگامى كه بدهى مدت دارى (به خاطر وام یا داد و ستد) به يكديگر پيدا كنيد، آن را بنويسيد! و بايد نويسنده‏اى از روى عدالت، (سند را) در ميان شما بنويسد! و كسى كه قدرت بر نويسندگى دارد، نبايد از نوشتن- همان طور كه خدا به او تعليم داده- خود دارى كند! پس بايد بنويسد، و آن كس كه حق بر عهده اوست، بايد املا كند، و از خدا كه پروردگار اوست به پرهيزد، و چيزى را فروگذار ننمايد! و اگر كسى كه حق بر ذمه اوست، سفيه يا (از نظر عقل) ضعيف (و مجنون) است، يا (به خاطر لال بودن)، توانايى بر املا كردن ندارد، بايد ولى او (به جاى او) با رعايت عدالت، املا كند! و دو نفر از مردان (عادل) خود را (بر اين حق) شاهد بگيريد! و اگر دو مرد نبودند، يك مرد و دو زن، از كسانى كه مورد رضايت و اطمينان شما هستند، انتخاب كنيد! (و اين دو زن، بايد با هم شاهد قرار گيرند،) تا اگر يكى انحرافى يافت، ديگرى به او ياد آورى كند. و شهود نبايد به هنگامى كه آنها را (براى شهادت) دعوت می‌‏كنند، خوددارى نمايند! و از نوشتن (بدهى خود،) چه كوچك باشد يا بزرگ، ملول نشويد (هر چه باشد بنويسيد)! اين، در نزد خدا به عدالت نزديك‏تر، و براى شهادت مستقيم‏‌تر، و براى جلوگيرى از ترديد و شك (و نزاع و گفتگو) بهتر می‌باشد، مگر اينكه داد و ستد نقدى باشد كه بين خود، دست به دست می‌‏كنيد. در اين صورت، گناهى بر شما نيست كه آن را ننويسيد. ولى هنگامى كه خريد و فروش (نقدى) می‌كنيد، شاهد بگيريد! و نبايد به نويسنده و شاهد، (به خاطر حقگويى،) زيانى برسد (و تحت فشار قرار گيرند)! و اگر چنين كنيد، از فرمان پروردگار خارج شده‏‌ايد. از خدا به پرهيزيد و خداوند به شما تعليم می‌‏دهد، خداوند به همه چيز داناست‏(۲۸۲)

توضیح آیه

آیه ۲۸۲ سوره بقره طولانی‌ترین آیه قرآن که به آیه قرض، مداینه و دِین نیز معروف است. این آیه درباره قواعد معامله کردن، قرض گرفتن و قرض دادن است.[۱] به عقیده برخی معنای تداین شامل هرگونه معامله‌ی مدت داراز جمله پیش خرید، پیش فروش، نسیه و اجاره می‌شود.[۲]

بنا بر این آیه اشخاصی که معامله‌ای مدت دار انجام داده یا به یکدیگر قرض دهند، باید آن را شخص عادلی نوشته و علاوه بر آن، دو نفر مرد یا دو زن و یک مرد شاهد این سند تجاری باشند.[۳] نوشتن این سند تجاری به عقیده برخی از اهل سنت، واجب بوده و طبق گزارش تفسیر نمونه مشهور عالمان شیعه آن را مستحب می‌دانند.[۴] همچنین برخی نوشتن قرارداد را بر «نویسنده» واجب کفایی دانسته و بنا بر عقیده شیخ طوسی واجب نبوده و هزینه سند و قرارداد به عهده طلبکار است.[۵]

فایده نوشتن

برخی از مفسران، عدالت، شک نکردن طرفین قرارداد به هم و فراموش نکردن مقدار بدهی را از فواید نوشتن سند تجاری دانسته‌اند.[۶] طبرسی این سه دلیل را با توجه به عباراتی از این آیه مانند «اَقسط عندالله: این نزد خدا به عدل و راستی نزدیکتر است»، «اَقوَم لشهادة: محکم‌تر است برای شهادت» و «واَدنی الاترتابوا: برای جلوگیری از تردید و شک» بیان کرده است.[۷]

شرایط

مفسران با توجه به این آیه برای نوشتن و تنظیم سند تجاری شرایطی را بیان کرده‌اند که برخی از آنها بدین شرح است:

  • بهتر است نویسنده شخص سومی باشد.
  • نویسنده یا شاهد نباید از نوشتن یا شهادت خودداری کنند.
  • شاهد و نویسنده نباید برای نوشتن یا شهادت تحت فشار قرار بگیرند.
  • بدهی و قرض، کم یا زیاد باید نوشته شود.
  • اگر بدهی یا معامله نقدی بود نیاز به نوشتن نیست.
  • بدهکار باید عدالت را رعایت کرده و تمام بدهی خود را بیان کرده تا در قرارداد نوشته شود.
  • اگر بدهکار دیوانه، سفیه یا قادر به نوشتن نبوده باید ولی( سرپرست) او قرارداد را بنویسد.[۸]

پانویس

الگوی پانویس غیرفعال شده است. لطفا از الگوی پانوشت استفاده شود

منابع

  • ابوالفتوح رازی، حسین بن علی، روض الجنان و روح الجنان فی تفسیر القرآن، آستان قدس رضوی، مشهد، ۱۴۰۸ق.
  • طباطبایی، محمد حسین، المیزان، موسسة الاعلمی للمطبوعات، بیروت، ۱۳۹۰ق.
  • طبرانی، سلیمان بن احمد، التفسیرالکبیر، دارالکتاب الثقافی، اردن، چاپ اول، ۲۰۰۸م.
  • طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تصحیح رسولی و طباطبایی یزدی، ناصر خسرو، تهران، ۱۳۷۲ش.
  • فخر رازی، محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، دارالاحیاءالتراث العربی،‌ بیروت، ۱۴۲۰ق.
  • مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، دارالکتب الاسلامیة، تهران، ۱۳۷۱ش.

پیوند به بیرون

  1. خرم‌شاهی، قرآن و قرآن پژوهی، ج۱، ص۱۳.
  2. فرهنگ نامه علوم قرآن، دفتر تبلیغات، ج۱، ص۳۵۲.
  3. طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۲، ص۴۳۴؛ ابوالفتوح رازی، روض الجنان و روح الجنان، ۱۴۰۸ق، ج۴۷ ص۱۲۱.
  4. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۲، ص۳۸۴؛ طبرانی، التفسیر الکبیر، ۲۰۰۸م، ج۱، ص۵۰۱.
  5. طبرانی، التفسیر الکبیر، ۲۰۰۸م، ج۱، ص۵۰۳؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۲، ص۶۸۲.
  6. طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۲، ص۶۸۲.
  7. طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۲، ص۶۸۸.
  8. طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۲، ص۶۸۲؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۲، ص۳۸۴؛ فخر رازی، مفاتیح الغیب، ۱۴۲۰ق، ج۷، ص۹۲.