سید ابوالقاسم خویی

این مقاله در تاریخ ۲۳ آبان ۱۳۹۶ به عنوان مقاله خوب شناخته شده است. برای توضیحات بیشتر کلیک کنید.
از ویکی شیعه
(تغییرمسیر از آیه الله خویی)
سید ابوالقاسم موسوی خویی
مرجع تقلید
اطلاعات فردی
تاریخ تولد۱۵ رجب ۱۳۱۷ق
محل زندگینجفخوی
تاریخ وفات۸ صفر ۱۴۱۳ق در ۹۶ سالگی
محل دفنحرم امام علی(ع)
شهر وفاتکوفه
اطلاعات علمی
استادانشیخ الشریعه اصفهانیمهدی مازندرانیآقا ضیاء عراقیمحمدحسین کمپانیمحمدحسین نائینی
شاگردانمحمد اسحاق فیاضصدرا بادکوبه‌ایسید محمدباقر صدرمیرزا جواد تبریزیسید علی حسینی بهشتیسید مرتضی خلخالیسید علی سیستانیمحمدجعفر نائینیمرتضی بروجردی
محل تحصیلحوزه علمیه نجف
تألیفاتالبیان فی تفسیر القرآنتکملة منهاج الصالحینمعجم رجال الحدیث
فعالیت‌های اجتماعی-سیاسی
سیاسیحمایت از انتفاضه شعبانیه عراق
اجتماعیتأسیس موسسات خیریه و مراکز اسلامی در کشورهای مختلف
وبگاه رسمیمؤسسه اسلامی خویی


سید ابوالقاسم موسوی خویی(۱۲۷۸ش-۱۳۷۱ش) از مراجع تقلید شیعه، رجالی و نویسنده مجموعه ۲۳ جلدی معجم رجال الحدیث و همچنین صاحب اثر تفسیری البیان فی تفسیر القرآن بود. میرزای نائینی و محقق اصفهانی دو تن از برجسته‌ترین استادان او در فقه و اصول فقه بوده‌اند. آغاز رسمی مرجعیت خویی پس از درگذشت سید حسین طباطبایی بروجردی دانسته شده و درگذشت سید محسن طباطبائی حکیم، آغاز مرجعیت وی مخصوصاً در عراق خوانده شده است. خویی، در طول هفتاد سال تدریس، یک دوره کامل درس خارج فقه و شش دوره درس خارج اصول فقه را تدریس کرده و یک دوره کوتاه هم به تدریس تفسیر قرآن پرداخت. عالمانی از جمله محمد اسحاق فیاض، سید محمدباقر صدر، میرزا جواد تبریزی، سید علی سیستانی، حسین وحید خراسانی، سید موسی شبیری زنجانی، سید موسی صدر و سید عبدالکریم موسوی اردبیلی از شاگردان خویی معرفی شده‌اند.

آیت‌الله خویی در فقه و اصول فقه، نظرات و آرای قابل توجهی داشته که گاه با نظرات مشهور فقیهان شیعه متفاوت است. برخی منابع، فتاوای متفاوت او را تا ۳۰۰ مورد دانسته‌اند. مخالفت با مکلف بودن کافران به انجام فروع دین، عدم پذیرش نسبی بودن آغاز ماه قمری و مخالفت با اعتبار شهرت فتوایی و اجماع، برخی از نظرات متفاوت او در فقه و اصول فقه است. خویی در دوران مرجعیت خود، اقداماتی در راستای تبلیغ دین، ترویج تشیع و یاری رساندن به نیازمندان کرده است؛ از جمله ساختن کتابخانه، مدرسه، مسجد، حسینیه و بیمارستان در کشورهای ایران، عراق، مالزی، انگلستان، امریکا، هندوستان و…

خویی در دهه ۱۳۴۰ش، مواضع و بیانیه‌هایی علیه دولت پهلوی داشته است؛ اعتراض به واقعه فیضیه در سال ۱۳۴۲ش از این جمله‌اند. وی پس از شروع انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ در ایران و دیدار فرح دیبا، همسر محمدرضا پهلوی با او و شک و شبهه‌های پیش آمده پس از این دیدار، در مواردی از جمله همه‌پرسی تعیین نظام جمهوری اسلامی و همچنین جنگ عراق علیه ایران، به حمایت از انقلاب و جمهوری اسلامی ایران پرداخت. او در جریان انتفاضه شعبانیه شیعیان عراق و تعیین شورای رهبری برای اداره مناطق تحت مدیریت شیعیان، تحت فشار حکومت صدام حسین قرار گرفت و تا پایان عمر در حصر خانگی بود.

زندگی

گاهشمار زندگی سید ابوالقاسم خویی
۱۲۷۸ش تولد در خوی
۱۲۸۹ش هجرت به عراق برای تحصیل
۱۳۴۱ش ارسال تلگراف به محمدرضا پهلوی و نامشروع دانستن لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی
۱۳۵۰ش اخراج بسیاری از شاگردان خویی از عراق توسط دولت عراق
۱۳۶۹ش حمایت از انتفاضه شعبانیه عراق و دستگیری و اجبار ملاقات با صدام
۱۳۷۱ش درگذشت و دفن در نجف
نماز سیدعلی سیستانی بر جنازه خویی

سیدابوالقاسم موسوی خویی در ۱۵ رجب ۱۳۱۷ق مطابق با ۲۸ آبان ۱۲۷۸ش در شهر خوی از توابع آذربایجان غربی به دنیا آمد.[۱] پدرش سید علی‌اکبر خوئی، از شاگردان عبدالله مامقانی بود که به دلیل عدم موافقت با مشروطه غیرمشروعه،[۲] در سال ۱۳۲۸ق از ایران به نجف مهاجرت کرد.[۳] خویی، ۸ صفر ۱۴۱۳ق مطابق با ۱۷ مرداد ۱۳۷۱ش، در ۹۶ سالگی (۹۳ سالگی بر اساس تاریخ شمسی) به علت بیماری قلبی در کوفه درگذشت و در کنار مسجد الخضراء در صحن حرم امام علی دفن شد.[۴]

همسر و فرزندان

خویی دو بار ازدواج کرد. فرزندان وی، سه پسر و سه دختر از همسر اول، و چهار پسر و دو دختر از همسر دوم هستند.[۵] برخی از فرزندان شناخته‌شده خویی عبارتند از:

  • سید جمال‌الدین خویی، فرزند ارشد خویی که بیشتر عمر خود را صرف امور مرجعیت پدرش در نجف کرد. برخی از آثار او عبارتند از شرح کفایة الاصول، بحث فی الفلسفة و علم الکلام، توضیح المراد فی شرح تجرید الاعتقاد، شرح دیوان مُتَنبّی، و دیوان شعر به فارسی.[۶]
  • سید محمدتقی خویی، پس از تأسیس مؤسسه خیریه امام خویی ۱۳۶۸ش دبیرکل آن شد. پس از انتفاضه شعبانیه در ۱۳۶۹ش، او عضو هیئت منتخب پدرش برای اداره مناطق آزادشده بود؛ اما در پی سرکوب این قیام و قتل‌عام شیعیان، به همراه پدرش در حصر خانگی قرار گرفت و سرانجام در ۳۰ تیر ۱۳۷۳ش در حادثه رانندگی درگذشت. برخی این رخداد را حاصل برنامه‌ریزی دولت صدام دانسته‌اند.[۷] علاوه بر تقریرات درس فقه پدرش، الالتزامات التبعیة فی العقود از آثار اوست.[۸]
آرامگاه آیت‌الله خویی در حرم امام علی(ع)

اطلاعات دقیقی دربارهٔ دختران خویی در دست نیست، اما برخی از دامادهای وی عبارتند از سید نصرالله مستنبط، سید مرتضی حکمی، سید جلال الدین فقیه ایمانی، جعفر غروی نائینی، و سید محمود میلانی.[۹]

زیست علمی

ابوالقاسم خویی سال ۱۳۳۰ق در ۱۳ سالگی، همراه با برادرش عبدالله خویی به پدر خود در نجف پیوست.[۱۰] او شش سال به تحصیل مقدمات و سطوح عالی حوزه پرداخت و سپس ۱۴ سال در درس استادان علوم مختلف از جمله فقه و اصول شرکت کرد. از این میان، چنان‌که خود او در زندگی‌نامه خودنوشت آورده، بیشترین استفاده را از محمدحسین نائینی و محمدحسین غروی اصفهانی داشته است.[۱۱]

اساتید و اجازه اجتهاد

سیدابوالقاسم خویی، علاوه بر آنکه به گفته خود، از محمدحسین نائینی و محمدحسین اصفهانی بیشترین استفاده علمی را برده و دوره‌ای کامل از علم اصول و برخی کتاب‌های فقهی را از آنان آموخته، از اساتید دیگری از جمله شیخ الشریعه (درگذشته ۱۳۳۸ق)، مهدی مازندرانی (درگذشته ۱۳۴۲ق) و آقا ضیاء عراقی[۱۲] نیز یاد کرده است.

برخی دیگر از استادان خویی عبارتند از محمدجواد بلاغی در علم کلام، عقاید و تفسیر، سید ابوتراب خوانساری در علم رجال و درایه، سید ابوالقاسم خوانساری (درگذشت: ۱۳۸۰ق) در علم ریاضیات، سید حسین بادکوبه‌ای در فلسفه و عرفان و همچنین سید علی قاضی.[۱۳]

سیدابوالقاسم در طول دوران تحصیل خود در حوزه علمیه نجف، با سید محمدهادی میلانی (درگذشته ۱۳۹۵ق)، سید محمدحسین طباطبایی (درگذشته ۱۴۰۲ق)، سید صدرالدین جزایری، علی‌محمد بروجردی (درگذشته ۱۳۹۵ق)، سید حسین خادمی و سید محمد حسینی همدانی مباحثه می‌کرده است.[۱۴]

خویی در سال ۱۳۵۲ق از بسیاری از استادان حوزه علمیه نجف اجازه اجتهاد دریافت کرده است؛ محمدحسین نائینی، محمدحسین غروی اصفهانی، آقا ضیاء عراقی، محمدحسین بلاغی، میرزا علی آقا شیرازی، و سید ابوالحسن اصفهانی از این جمله‌اند.[۱۵]

مرجعیت

آغاز مرجعیت خویی به روشنی مشخص نیست، اما بسیاری از منابع، آغاز جدی مرجعیت او را پس از درگذشت بروجردی دانسته و تأکید کرده‌اند که پس از درگذشت سید محسن طباطبائی حکیم، خویی مخصوصاً در عراق، مرجع برتر شناخته می‌شد[۱۶] و جایگاه مرجعیت او در میان شیعیان ایران هم مهم گزارش شده است.[۱۷] خویی، از جمله مراجعی دانسته شده که در میان اکثر شیعیان، اعم از عرب و غیرعرب، نفوذ چشمگیری داشته است.[۱۸]

۱۴ نفر از مجتهدین نجف از جمله صدرا بادکوبه‌ای، سید محمدباقر صدر، سید محمد روحانی، مجتبی لنکرانی، موسی زنجانی، یوسف کربلائی، سید یوسف حکیم، و سید جعفر مرعشی اعلمیت خویی را اعلام کردند.[۱۹] سید موسی صدر از سوی مجلس اعلای اسلامی شیعیان لبنان، خویی را مرجع اعلم معرفی کرد.[۲۰]

تدریس

تدریس خویی در مسجد الخضراء نجف

ابوالقاسم خویی در خلال تحصیل در حوزه علمیه نجف، به تدریس هم مشغول بوده و به گزارش منابع مختلف، هر کتابی را که می‌آموخته، آن را تدریس می‌کرده است.[۲۱]

پس از درگذشت محمدحسین غروی نائینی و محمدحسین غروی اصفهانی، مجلس درس سید ابوالقاسم خویی و محمدعلی کاظمی خراسانی، از درس‌های مهم نجف گزارش شده و بر این اساس، پس از درگذشت کاظمی خراسانی، مجلس درس خویی، از مجالس مشهور حوزه درسی نجف معرفی شده است.[۲۲] چنان‌که خویی در زندگی‌نامه خودنوشت آورده، در خلال سال‌های طولانی تدریس، جز در روزهای بیماری و سفر، هیچ‌گاه دست از تعلیم شاگردان خویش نکشیده است.[۲۳] او در مجموع ۷۰ سال به تدریس دروس سطح و خارج در حوزه نجف پرداخته و بر اساس منابع، نزدیک پنجاه سال، مجلس درسی نام‌آوری در حوزه علمیه نجف را عهده‌دار بوده و طلابی از ایران، هند، افغانستان، پاکستان، عراق، لبنان و برخی کشورهای دیگر، در درس او حاضر می‌شده‌اند.[۲۴]

خویی، یک دوره کامل درس خارج فقه و شش دوره درس خارج اصول فقه را به شاگردان خود تعلیم داد. او همچنین در یک دوره کوتاه به تدریس تفسیر قرآن پرداخت.[۲۵]

شیوه تدریس
خویی، در تدریس مباحث علمی، چیره‌دست و مسلط خوانده شده که مطالب را شمرده، فصیح، منظم و بدون وارد شدن به زواید و حواشی بیان می‌کرده، به مباحث فلسفی نمی‌پرداخته، استفاده فراوانی از روایات می‌کرده و به سندهای روایات توجه ویژه می‌کرده است.[۲۶] درس وی، خلاصه‌ای از آراء و مبانی علمی مجالس درس آقا ضیاء عراقی، محمدحسین غروی نائینی و محمدحسین غروی اصفهانی و نظرات خود وی توصیف شده است.[۲۷]

آثار و تقریرات

سید ابوالقاسم خویی، آثاری در موضوعات فقه، اصول فقه، رجال، کلام و علوم قرآنی نگاشته است. آثار او در مجموعه‌ای پنجاه جلدی با عنوان «موسوعة الامام الخوئی» گردآوری شده[۲۸] و نسخه دیجیتال این مجموعه نیز، توسط مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی نور در دسترس است.[۲۹]

برخی از شناخته‌شده‌ترین آثار او عبارتند از:

خویی و شاگردانش: به ترتیب از سمت راست: سیدجعفر خویی، سید موسی صدر، سید عبدالله شیرازی، ابوالقاسم خوئی، سید نصرالله مستنبط و سیدمرتضی حکمی.

شاگردان

ابوالقاسم خویی، شاگردان فراوانی داشته و برخی منابع بیش از ۶۰۰ شاگرد برای وی برشمرده‌اند.[۳۰] تعدادی از شاگردان در جلسات استفتاء حضور داشتند.

برخی دیگر از شاگردان او عبارتند از:

آرا و نظریات علمی

سید ابوالقاسم خویی، در فقه و اصول فقه، نظرات و آرای قابل توجهی داشته که گاه با نظرات مشهور فقیهان شیعه متفاوت بوده و به گزارش برخی، ۳۰۰ فتوا بر خلاف فتواهای مشهور فقیهان شیعه، در میان فتاوای خویی دیده می‌شود.[۳۶] برخی از این موارد عبارت است از:

  • مخالفت با مکلف بودن کافران به فروع دین: خویی مانند یوسف بحرانی و بر خلاف نظر همه علمای شیعه که معتقدند کافران علاوه بر اصول دین، مکلف به فروع دین هم شده‌اند،[۳۷] بر این باور است که کافران تا زمانی که اسلام را نپذیرند، مکلف به فروع دین نمی‌شوند.[۳۸]
  • عدم پذیرش نسبی بودن آغاز ماه قمری: به باور خویی، بر خلاف نظر مشهور، آغاز ماه قمری برای همه یکسان است و نمی‌توان آن را چیزی نسبی دانست. چرا که معیار آغاز ماه قمری، بر اساس آرای خویی، بیرون رفتن ماه از محاق است که پدیده‌ای تکوینی است و به وضع قرارگیری خورشید، ماه و زمین مرتبط است و وابسته به اجزا و مناطق گوناگون زمین نیست.[۳۹]
  • مخالفت با شهرت فتوایی و اجماع: سید ابوالقاسم، دربارهٔ شهرت فتوایی، نظراتی به کلی متفاوت با نظرات مشهور عالمان شیعه داشت. به باور بیشتر اصولیان شیعه، اگر یک فتوا در میان فقیهان، مشهور باشد، روایت معتبری که با آن ناسازگار است، اعتباری ندارد. خویی اما با این اصل مخالف است و «شهرت فتوایی» را در ترجیحات باب تعارض در اصول فقه ذکر نکرده و معتقد است، شهرت عملی ضعف سند روایت را جبران نمی‌کند؛ همان‌طور که بی‌توجهی فقها به یک حدیث صحیح، آن را از حجیت ساقط نخواهد کرد.[۴۰] وی اعتبار و حجیت اجماع را هم زیر سؤال برده است؛ چه اجماع منقول و چه اجماع محصَّل. با این حال خویی در فتاوای خود احتیاط کرده و به اجماع توجه کرده است.[۴۱]
  • فتاوای مخالف مشهور: جواز خارج شدن زن از خانه بدون اجازه همسر، جواز سقط جنین برای زن در صورت احتمال مرگ خود، جواز ازدواج دائم مرد مسلمان با زن اهل کتاب، مشروط نبودن جهاد ابتدایی به حضور امام معصوم، شرط نبودن اجتهاد برای قاضی، و همچنین طهارت چرم‌های وارد شده از کشورهای غیرمسلمان که ذبح شرعی آنها مشکوک است.[۴۲]

اقدامات سیاسی

حمایت از انقلاب اسلامی ایران

در رابطه با حکومت‌های داخل ایران، سید ابوالقاسم خویی، تا پیش از مرجعیت، بیانیه‌ها و اطلاعیه‌هایی در محکومیت اقدامات حکومت پهلوی صادر کرده، در یک دوره بیش از ده ساله، تقریباً سیاست سکوت را در پیش گرفته و سپس در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی در ایران در بهمن ۱۳۵۷ش، به حمایت از امام خمینی و انقلاب اسلامی پرداخته است. در ارتباط با حکومت عراق نیز حمایت خویی از انتفاضه شعبانیه شیعیان عراق، به حصر خانگی او انجامید.[۴۳] برخی از اقدامات اجتماعی و سیاسی آیت‌الله خویی عبارتند از:

مواضع علیه حکومت پهلوی

خویی در مهر ۱۳۴۱ش در تلگرافی به محمدرضا پهلوی، شاه ایران، با لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی مخالفت کرد و آن را مغایر شرع خواند.[۴۴] همچنین در پیامی به سید محمد بهبهانی، تأکید کرد که «خاموش کردن صدای ملت با قوه قهریه، دیری نخواهد پایید و تبلیغات عوام‌فریبانه، مشکلات را حل نمی‌کند و اقتصاد ورشکسته و ناخشنودی مردم را درمان نخواهد کرد.»[۴۵] او همچنین در واکنش به واقعه فیضیه در ابتدای سال ۱۳۴۲ش، تلگرامی به محمدرضا فرستاد و از «انحطاط مملکت اسلامی و خط مشی زمامدارانش» اظهار تأسف کرد.[۴۶] یک ماه بعد در پاسخ به نامه جمعی از علمای ایران، عدم صلاحیت حاکمان فاسد را اعلام کرد؛ وظیفه روحانیت را سنگین دانست و سکوت را ناروا شمرد.[۴۷] ستمگر خواندن دستگاه حاکم ایران پس از کشتار مردم در ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ش، حکم به ممنوعیت شرکت در انتخابات دوره ۲۱ مجلس و از اعتبار ساقط دانستن آن، حمایت از امام خمینی در پی دستگیری و شایعه محاکمه امام، برخی دیگر از واکنش‌های سیاسی اوست.[۴۸]

اخراج شاگردان خویی از عراق توسط حکومت حزب بعث

در جریان اخراج ایرانیان از عراق، از اواخر دهه ۱۳۴۰ شمسی، خویی از معدود عالمان شیعه بود که اخراج نشد. با این حال اخراج بسیاری از شاگردانش باعث کاهش رونق درس وی شد.[۴۹] بسیاری از شاگردان خویی با حضور در حوزه علمیه قم، اندیشه‌های فقهی و اصولی استاد خود را ترویج کردند و حوزه علمیه قم در دوره معاصر را که تا پیش از آن تحت تأثیر روش علمی حائری یزدی و بروجردی بود، با رویکردهای فقهی و اصولی خویی، میرزای نائینی، محقق اصفهانی و آقاضیاء عراقی آشنا کنند.[۵۰]

دوره سکوت بیش از ده ساله

خویی، پس از مرجعیت، از سیاست کناره گرفت.[۵۱] این دوره، با سال‌های حضور امام خمینی در نجف همزمان بود.[۵۲] سکوت او در برابر رخدادهای دوران انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۳۵۷ش ، اعتراضاتی را در ایران برانگیخت.[۵۳] حضور فرح دیبا، همسر محمدرضا پهلوی در بیت (دفتر مرجعیت) او در ۲۸ آبان ۱۳۵۷ش، به این اعتراضات دامن زد، خویی در یادداشتی خطاب به برخی علما، این ملاقات را ناگهانی و ناخواسته دانست.[۵۴]

ملاقات فرح دیبا با خویی

دست‌خط منسوب به آیت‌الله خویی در تکذیب ادعای اهدای انگشتر به فرح پهلوی: «اما راجع به موضوع انگشتر کراراً از اینجانب سؤال شد و جواب داده شد که افتراء محض و اصل ندارد و ان‌شاءالله تعالی مفترین در روز قیامت به جزای خود خواهند رسید»

فرح دیبا، همسر محمدرضا پهلوی، شاه وقت ایران، در ۲۸ آبان ۱۳۵۷ش، همزمان با عید غدیر، به دیدار سید ابوالقاسم خویی رفت.[۵۵] این دیدار در شرایطی صورت گرفت که انقلاب اسلامی مردم ایران اوج گرفته و سید روح‌الله موسوی خمینی از عراق اخراج شده بود.[۵۶] ملاقات فرح دیبا با خویی، موجب شد خویی در محافل انقلابی ایران مورد انتقاد قرار گیرد.[۵۷] از همین رو این مرجع تقلید در یادداشتی خطاب به سید صادق روحانی، ضمن تأکید بر ناگهانی و ناخواسته بودن این ملاقات، یادآور شد که در این دیدار، «شدیداً نسبت به حوادث ناگوار و فجایعی که در کشور ایران رخ داده، اعتراض نمودیم.»[۵۸] حسین فردوست، از نزدیکان محمدرضا پهلوی، دربارهٔ این دیدار گفت: آیت‌الله سید ابوالقاسم خویی تقاضای ملاقات فرح پهلوی را بدون پاسخ گذاشته بود و فرح شخصاً با حجاب اسلامی به منزل آیت‌الله خویی می‌رود.[۵۹]

همچنین سید صاحب خویی، فرزند آیت‌الله خویی در آذر ۱۴۰۲ش نامه‌ای منسوب به پدرش منتشر کرد که در بخشی از این نامه، سید ابوالقاسم خویی اهدای انگشتر به فرح پهلوی را تکذیب می‌کند. تاریخ نوشته شده در نامه، ۱۴ جمادی الثانی ۱۴۰۲ق (۲۰ فروردین ۱۳۶۱ش) است.[۶۰]

همراهی با انقلاب اسلامی ایران

خویی پس از ملاقات فرح دیبا، در شرایطی که مبارزات مردم ایران علیه حکومت پهلوی تشدید شده بود، به همراهی با انقلاب اسلامی ایران پرداخت و پس از آن هم در موارد مختلف، از جمهوری اسلامی ایران حمایت کرد. وی پیش از پیروزی انقلاب، در بیانیه‌ای خطاب به مراجع، علما و ملت ایران، از مردم خواست که با شجاعت و با حفظ موازین شرعی قدم بردارند.[۶۱] خویی پس از آن در جریان همه‌پرسی تعیین نظام جمهوری اسلامی، مردم را به رأی دادن به جمهوری اسلامی فراخواند، از شاگردان خود خواست تا در امور انقلاب مشارکت کنند و در جنگ عراق با ایران، به رغم فشار دولت صدام مبنی بر حمایت از عراق، حکم به جواز استفاده از وجوهات شرعی در تأمین ملزومات رزمندگان ایران داد.[۶۲]

بازداشت در انتفاضه شعبانیه عراق

ملاقات خویی و صدام حسین پس از سرکوب انتفاضه شعبانیه

ابوالقاسم خویی هیئتی ۹ نفره را برای اداره مناطق تحت نظر شیعیان تعیین کرد. شکست انتفاضه شعبانیه، به حصر خانگی خویی و فشار گسترده حکومت عراق در دوره صدام مواجه شد.[۶۳] سیدابوالقاسم به دلیل حمایت مستقیم از انتفاضه شعبانیه مردم عراق در سال ۱۹۹۱م و تعیین شورای رهبری، توسط حزب بعث بازداشت و به بغداد فرستاده شد. بعد از دو روز بازداشت، به اجبار نزد صدام حسین برده شد و صدام سخنان توهین‌آمیزی خطاب به وی بیان کرد.[۶۴]

خدمات دینی و اجتماعی

خویی در دوران مرجعیت خود با اموالی که در اختیار داشت، به ساختن کتابخانه، مدرسه، مسجد، حسینیه، خوابگاه، درمانگاه، بیمارستان، مؤسسه خیریه و دارالایتام، در کشورهای مختلفی از جمله ایران، عراق، مالزی، انگلستان، امریکا و هند دستور داد. ساختمان مرکزی موسسه خیریه خویی، در لندن، است.[۶۵] برخی از مراکز اسلامی تحت نظر مؤسسه خیریه خویی عبارت است از:

  • مرکز الامام الخویی در لندن، شامل مرکز اسلامی، مدرسه امام صادق (ع) ویژه پسران، مدرسه الزهرا (س) ویژه دختران، سالن اجتماعات، کتابخانه عمومی، و کتابفروشی است. ۸۰۰ دانش‌آموز در دو مدرسه این بنیاد تحصیل می‌کنند. در این مرکز ماهانه مجله «النور» به دو زبان عربی و انگلیسی منتشر می‌شود.[۶۶]
  • مرکز اسلامی امام خویی در نیویورک: شامل سالن اجتماعات با گنجایش سه هزار نفر، کتابخانه با بیش از ده هزار جلد کتاب، مهد کودک، مدرسه پسرانه و دخترانه، هر کدام با ظرفیت ۱۵۰ دانش‌آموز، مدرسه ایمان، ویژه آموزش زبان عربی، قرآن و تربیت اسلامی کودکان، غسالخانه و…[۶۷]
  • مؤسسه خیریه امام خویی در مونترال: این مؤسسه در سال ۱۹۸۹م و با هدف ارائه خدمات دینی، فرهنگی و اجتماعی شیعی در کشورهای اسلامی و غیراسلامی.
  • مجتمع فرهنگی امام خویی در بمبئی: به مساحت صد هزار متر مربع در بیست کیلومتری بمبئی و شامل سالن بزرگ اجتماعات، مسجدی با گنجایش سه هزار نمازگزار، کتابخانه‌ای با ۵۰ هزار کتاب و حسینیه‌ای با ظرفیت ۷۰۰ نفر، مدرسه علوم دینی با هزار دانش‌پژوه، مدرسه ابتدایی و راهنمایی با ۱۲۰۰ دانش‌آموز و همچنین داروخانه و درمانگاه.[۶۸]

آثار منتشر شده دربارهٔ خوئی

فیلم مستند «آیت‌الله» به کارگردانی سید مصطفی موسوی‌تبار و به حمایت سازمان هنری رسانه‌ای اوج ساخته شده است. این مستند به زندگی، تحصیلات و نوع رابطه آیت‌الله خوئی با انقلاب اسلامی ایران پرداخته است.[۶۹]

نگارخانه

پانویس

  1. حائری، روزشمار قمری، ۱۳۸۱ش، ص۱۹۵: تاریخ شمسی بر اساس محاسبه با مبدل تاریخ
  2. انصاری قمی، «نجوم امت - حضرت آیت‌الله العظمی حاج سید ابوالقاسم خویی»، ص۵۴.
  3. صدرایی خویی، سیمای خوی، ۱۳۷۴ش، ص۱۶۹؛ پیری سبزواری، «آیت‌الله العظمی سید ابوالقاسم خویی؛ قرآن‌شناس بزرگ معاصر»، ص۳۰.
  4. پیری سبزواری، «آیت‌الله العظمی سید ابوالقاسم خویی؛ قرآن‌شناس بزرگ معاصر»، ص۴۱–۴۲.
  5. «معرفی آیت‌الله سید ابوالقاسم موسوی خویی».
  6. امینی، معجم رجال الفکر و الادب فی النجف…، ۱۳۸۴ق، ص۱۷۰.
  7. «معرفی آیت‌الله سید ابوالقاسم موسوی خویی».
  8. شاکری، «الامام السید الخویی: سیره و ذکریات»، ص۲۵۴، ۲۵۶–۲۵۷.
  9. «معرفی آیت‌الله سید ابوالقاسم موسوی خویی».
  10. سبحانی تبریزی، «مرجعیت در شیعه»، ص۱۶.
  11. پیری سبزواری، «آیت‌الله العظمی سید ابوالقاسم خویی؛ قرآن‌شناس بزرگ معاصر»، ص۳۰؛ انصاری قمی، «نجوم امت - حضرت آیت‌الله العظمی حاج سید ابوالقاسم خویی»، ص۵۷.
  12. یادنامه حضرت آیت‌الله العظمی آقای حاج سید ابوالقاسم خویی، ۱۳۷۲ش، ص۵۸ و ۵۹.
  13. یادنامه حضرت آیت‌الله العظمی آقای حاج سید ابوالقاسم خویی، ۱۳۷۲ش، ص۵۸ و ۵۹.
  14. انصاری قمی، «نجوم امت - حضرت آیت‌الله العظمی حاج سید ابوالقاسم خویی»، ص۵۸.
  15. یادنامه حضرت آیت‌الله العظمی آقای حاج سید ابوالقاسم خویی، ۱۳۷۲ش، ص۶۴ و ۶۵.
  16. شریف رازی، گنجینه دانشمندان، ۱۳۵۲–۱۳۵۴ش، ج۲، ص۳–۵؛ رئیس‌زاده، «خویی، ابوالقاسم»، ص۵۱۵.
  17. جعفریان، تشیع در عراق، مرجعیت و ایران، ۱۳۸۶ش، ص۱۰۸.
  18. جعفریان، تشیع در عراق، مرجعیت و ایران، ۱۳۸۶ش، ص۵۱.
  19. خاطرات آیت‌الله عباس خاتم یزدی، ۱۳۸۰ش، ص۱۰۰–۹۸.
  20. ضاهر، مسیرة االإمام السید موسی الصدر، ۲۰۰۰م، ج۲، ص۲۹۴–۲۹۳.
  21. انصاری قمی، «نجوم امت - حضرت آیت‌الله العظمی حاج سید ابوالقاسم خویی»، ص۵۹.
  22. انصاری قمی، «نجوم امت - حضرت آیت‌الله العظمی حاج سید ابوالقاسم خویی»، ص۶۱.
  23. انصاری قمی، «نجوم امت - حضرت آیت‌الله العظمی حاج سید ابوالقاسم خویی»، ص۶۲.
  24. انصاری قمی، «نجوم امت - حضرت آیت‌الله العظمی حاج سید ابوالقاسم خویی»، ص۶۵.
  25. انصاری قمی، «نجوم امت - حضرت آیت‌الله العظمی حاج سید ابوالقاسم خویی»، ص۶۲.
  26. انصاری قمی، «نجوم امت - حضرت آیت‌الله العظمی حاج سید ابوالقاسم خویی»، ص۶۳.
  27. انصاری قمی، «نجوم امت - حضرت آیت‌الله العظمی حاج سید ابوالقاسم خویی»، ص۶۴.
  28. رئیس‌زاده، «خویی، ابوالقاسم»، ص۵۲۲.
  29. «موسوعه الامام الخوئی»، فروشگاه اینترنتی نورشاپ.
  30. نگاه کنید به شریف، «تلامذة الإمام الخوئی»، ص۲۳۵–۲۵۲؛ رئیس‌زاده، «خویی، ابوالقاسم»، ص۵۱۵، به نقل از شریف، ۱۴۱۴ق، ص۶۷۷–۶۹۵.
  31. انصاریان خوانساری، شمع همیشه فروزان، ص ۹۶
  32. انصاریان خوانساری، شمع همیشه فروزان، ص ۹۷
  33. چهره‌های ماندگار، ص ۹؛ مجله کیهان فرهنگی، شماره ۱۲، ص ۶؛ فصلنامه فرهنگستان علوم، ش۵، ص ۱۲۶.
  34. مهدیزاده کابلی، « «محسنی، محمدآصف» ،دانش‌نامه آریانا.
  35. زندگی‌نامه، سایت عرفان کشمیری.
  36. «دخالت آخوند خراسانی در مشروطه متعارف نبود».
  37. فیاض، «نوآوری‌های اصولی و فقهی آیت‌الله خویی»، ص۳۳۶ و ۳۳۷.
  38. فیاض، «نوآوری‌های اصولی و فقهی آیت‌الله خویی»، ص۳۳۶ و ۳۳۷.
  39. فیاض، «نوآوری‌های اصولی و فقهی آیت‌الله خویی»، ص۳۳۶ و ۳۳۷.
  40. فیاض، «نوآوری‌های اصولی و فقهی آیت‌الله خویی»، ص۳۲۵ و ۳۲۶؛ رئیس‌زاده، «خویی، ابوالقاسم»، ص۵۱۸.
  41. رئیس‌زاده، «خویی، ابوالقاسم»، ص۵۱۸.
  42. رئیس‌زاده، «خویی، ابوالقاسم»، ص۵۱۸.
  43. رئیس‌زاده، «خویی، ابوالقاسم»، ص۵۱۶.
  44. رئیس‌زاده، «خویی، ابوالقاسم»، ص۵۱۶.
  45. رئیس‌زاده، «خویی، ابوالقاسم»، ص۵۱۶.
  46. رئیس‌زاده، «خویی، ابوالقاسم»، ص۵۱۶.
  47. رئیس‌زاده، «خویی، ابوالقاسم»، ص۵۱۶.
  48. رئیس‌زاده، «خویی، ابوالقاسم»، ص۵۱۶.
  49. رئیس‌زاده، «خویی، ابوالقاسم»، ص۵۱۹.
  50. رئیس‌زاده، «خویی، ابوالقاسم»، ص۵۱۹–۵۲۰.
  51. رئیس‌زاده، «خویی، ابوالقاسم»، ص۵۱۶.
  52. رئیس‌زاده، «خویی، ابوالقاسم»، ص۵۱۶.
  53. رئیس‌زاده، «خویی، ابوالقاسم»، ص۵۱۶.
  54. رئیس‌زاده، «خویی، ابوالقاسم»، ص۵۱۶–۵۱۷.
  55. رئیس‌زاده، «خویی، ابوالقاسم»، ص۵۱۶–۵۱۷.
  56. رئیس‌زاده، «خویی، ابوالقاسم»، ص۵۱۶.
  57. رئیس‌زاده، «خویی، ابوالقاسم»، ص۵۱۶.
  58. رئیس‌زاده، «خویی، ابوالقاسم»، ص۵۱۶–۵۱۷؛ طباطبایی، «دیدار پرماجرا و روایت‌های متفاوت».
  59. هاشمیان‌فر، گونه‌شناسی رفتار سیاسی مراجع تقلید، ۱۳۹۰ش، ص۲۲۴.
  60. «دست‌خط آیت‌الله العظمی خویی در تکذیب ادعای اهدای انگشتر به فرح»، وبگاه عصر ایران.
  61. رئیس‌زاده، «خویی، ابوالقاسم»، ص۵۱۷.
  62. رئیس‌زاده، «خویی، ابوالقاسم»، ص۵۱۷.
  63. رئیس‌زاده، «خویی، ابوالقاسم»، ص۵۱۶.
  64. جعفریان، «خاطره‌ای خواندنی درباره دستگیری آیت‌الله خویی در انتفاضه شعبانیه ۱۹۹۱».
  65. انصاری قمی، «نجوم امت - حضرت آیت‌الله العظمی حاج سید ابوالقاسم خویی»، ص۹۵.
  66. اسلامی، غروب خورشید فقاهت، ۱۳۷۲ش، ص۴۲.
  67. یادنامه حضرت آیت‌الله العظمی آقای حاج سید ابوالقاسم خویی، ۱۳۷۲ش، ص۱۱۷–۱۱۸.
  68. یادنامه حضرت آیت‌الله العظمی آقای حاج سید ابوالقاسم خویی، ۱۳۷۲ش، ص۱۱۹–۱۲۱.
  69. مستند آیت‌الله روی پرده می‌رود. خبرگزاری ابنا. مرور شده در ۱۷ مرداد ۱۳۹۹

منابع

  • آقا بزرگ تهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعه، بیروت، چاپ علینقی منزوی و احمد منزوی، ۱۴۰۳ق.
  • آقا بزرگ تهرانی، طبقات اعلام الشیعه: نقباء البشر فی القرن الرابع عشر، قسم ۱–۴، مشهد، دار المرتضی للنشر، ۱۴۰۴ق.
  • «آیت‌الله سیستانی گفتند: با مرحوم آقای خمینی مراوده زیادی داشتم»، گفت و گو با محمد قائینی، در مجله مهرنامه، ش۱۲، خرداد ۱۳۹۰ش.
  • اسلامی، غلامرضا، غروب خورشید فقاهت، تهران، دار الکتب الاسلامیة، ۱۳۷۲ش.
  • امینی، محمدهادی، معجم رجال الفکر و الادب فی النجف خلال الف عام، نجف، ۱۳۸۴ق.
  • انصاری، مرتضی، زندگانی و شخصیت شیخ انصاری، قم، کنگره بزرگداشت دویستمین سالگرد میلاد شیخ اعظم انصاری، ۱۳۷۳ش.
  • انصاری قمی، ناصرالدین، «نجوم امت: حضرت آیت‌الله العظمی خویی»، در مجله نور علم، دوره۴، ش۱۱، مهر و آبان ۱۳۷۱ش.
  • «پدر از لسان فرزند/ گفت و گوی خواندنی با فرزند حضرت آیت‌الله العظمی خویی»، مصاحبه با سید صاحب خویی، سایت شفقنا، تاریخ درج مطلب: ۲۰ اسفند ۱۳۹۰ش، تاریخ بازدید: ۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۶ش.
  • پیرچراغ، محمدرضا، «آیت‌الله خوئی و البیان»، در فصلنامه مطالعات تقریبی مذاهب اسلامی، ش۲۴، تابستان ۱۳۹۰ش.
  • پیری سبزواری، حسین، «آیت‌الله العظمی سید ابوالقاسم خویی؛ قرآن‌شناس بزرگ معاصر»، در ماهنامه گلستان قرآن، ش۱۲۶، آبان ۱۳۸۱ش.
  • جعفریان، رسول، تشیع در عراق: مرجعیت و ایران، تهران، مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، ۱۳۸۶ش.
  • جعفریان، رسول، «خاطره‌ای خواندنی درباره دستگیری آیت‌الله خویی در انتفاضه شعبانیه ۱۹۹۱»، سایت خبرآنلاین، تاریخ درج مطلب: ۹ آبان ۱۳۹۱ش، تاریخ بازدید: ۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۶ش.
  • خاطرات آیت‌الله سید عباس خاتم یزدی، تهران، انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۰ش.
  • خویی، ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث و تفصیل طبقات الرواة، قم، مرکز نشر الثقافة الاسلامیة، ۱۳۷۲ش.
  • «چه کسانی مروج مکتب تفسیری آیت‌الله خویی شدند؟»، گفت و گو با محمدعلی ایازی، در مجله مهرنامه، ش۱۲، خرداد ۱۳۹۰.
  • «دخالت آخوند خراسانی در مشروطه متعارف نبود»، مصاحبه فرید مدرسی با آیت‌الله سید احمد مددی، در وبلاگ آذر، تاریخ درج مطلب: ۲۲ شهریور ۱۳۹۰ش، تاریخ بازدید: ۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۶ش.
  • «دست‌خط آیت‌الله العظمی خویی در تکذیب ادعای اهدای انگشتر به فرح»، وبگاه عصر ایران، تاریخ درج مطلب: ۱۷ آذر ۱۴۰۲ش، تاریخ بازدید: ۱۹ آذر ۱۴۰۲ش.
  • رئیس‌زاده، محمد، «خویی، ابوالقاسم»، در دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دایرة المعارف اسلامی، ۱۳۷۵ش.
  • سبحانی تبریزی، جعفر، «مرجعیت در شیعه»، در ماهنامه مکتب اسلام، سال ۳۲، مهر ۱۳۷۱ش.
  • شاکری، حسین، «الامام السید الخویی: سیره و ذکریات»، در مجله الموسم، ش۱۷، ۱۴۱۴ق.
  • شبیری زنجانی، سید موسی، جرعه‌ای از دریا، قم، مؤسسه کتاب‌شناسی، ۱۳۸۹ش.
  • شریف، سید سعید، «تلامذة الإمام الخوئی»، در مجله الموسم، ش۱۷، ۱۴۱۴ق.
  • شریف رازی، محمد، آثار الحجة یا تاریخ و دایرة المعارف حوزه علمیه قم، قم، بی‌نا، ۱۳۳۲ش.
  • شریف رازی، محمد، گنجینه دانشمندان، تهران، کتابفروشی اسلامیه، ۱۳۵۲–۱۳۵۴ش.
  • صدرایی خویی، علی، سیمای خوی، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی: مرکز چاپ و نشر، ۱۳۷۴ش.
  • صغیر، محمد، اساطین المرجعیه العلیا فی النجف الاشرف، بیروت، بی‌نا، ۱۴۲۴ق.
  • طباطبایی، سید هادی، «دیدار پرماجرا و روایت‌های متفاوت»، سایت مباحثات، تاریخ درج مطلب: ۱۳ تیر ۱۳۹۴ش، تاریخ بازدید: ۴ اردیبهشت ۱۳۹۶ش.
  • فیاض، محمد اسحاق، «نوآوریهای اصولی و فقهی آیت‌الله خویی»، در مجله کاوشی نو در فقه، ش۱۷و۱۸، پاییز و زمستان ۱۳۷۷ش.
  • گرجی، ابوالقاسم، تاریخ فقه و فقها، قم، سمت، ۱۳۸۱ش.
  • مشار، خان بابا، مؤلفین کتب چاپی فارسی و عربی، تهران، بی‌نا، ۱۳۴۰–۱۳۴۴ش.
  • «معرفی آیت‌الله سید ابوالقاسم موسوی خویی»، در وبلاگ کتابخانه عمومی آیت‌الله موسوی خویی، تاریخ درج مطلب: ۲۷ مهر ۱۳۹۲ش، تاریخ بازدید: ۲۳ فروردین ۱۳۹۶ش.
  • «می‌گویند ۳۰۰ فتوای آیت‌الله خویی خلاف مشهور است»، گفت و گو با آیت‌الله سید احمد مددی، در مجله مهرنامه، ش۱۲، ۱۳۹۰ش.
  • هاشمیان‌فر، سید حسن، گونه‌شناسی رفتار سیاسی مراجع تقلید شیعه، تهران، دانشگاه امام صادق (ع)، ۱۳۹۰ش.
  • یادنامه حضرت آیت‌الله العظمی آقای حاج سید ابوالقاسم خویی، ۱۳۷۲ش (بر اساس نسخه الکترونیک سایت موسسة الخوئی الاسلامیة).
  • ضاهر، یعقوب، مسیرة االإمام السید موسی الصدر، بیروت، دار بالل، ۲۰۰۰م.

پیوند به بیرون