حِلّه، شهری در عراق در حدود نود کیلومتری جنوب بغداد. گفته شده این شهر را سیفالدوله، چهارمین امیر مَزیدیان، در ۴۹۳ یا ۴۹۵ق بنا کرده است. در قرن پنجم هجری قمری به دارالعلم شیعه تبدیل شد و علما و فقهای برجسته شیعه در آن ظهور کردند. در قرن هفتم، حوزه علمیه حله پررونقترین مرکز علمی شیعه و محل تدریس علمای بزرگ شیعه بود و خاندانهای علمی زیاد چون آل بطریق، آل نَما، آل طاووس، و آل مطهر در این شهر ظهور کردند. علمایی مانند ابن ادریس حلی، علامه حلی، محقق حلی، سید بن طاووس، ابن فهد حلی از این شهر بودهاند. آثار باستانی بسیاری مثل محل تولد حضرت ابراهیم(ع)، مقام جمجمه، مسجد شمس و... در این شهر واقع شده است.
اطلاعات کلی | |
---|---|
مختصات جغرافیایی | ۳۲°۲۸′۳۸″شمالی ۴۴°۲۵′۳۹″شرقی / ۳۲٫۴۷۷۳۳۵۹°شمالی ۴۴٫۴۲۷۶۲۰۶°شرقی |
کشور | عراق |
استان | بابل |
جمعیت کل | ۳۶۴۷۰۰ |
زبان | عربی |
ادیان | اسلام |
مذهب | شیعه |
جغرافیا
حِلّه، شهری در قسمت مرکزی عراق که گفته میشود سیفالدوله مَزْیدی در اواخر قرن پنجم آن را بنا کرد. این شهر نزدیک ویرانههای شهر قدیم بابل، در حدود نود کیلومتری جنوب بغداد، در مسیر مستقیم شهرهای کوفه و نجف به بغداد، و در حدود پنجاه کیلومتری مشرق شهر کربلا قرار دارد و امروزه مرکز استان بابل است.[۱]
تاریخچه
بنای نخستین
مورخان درباره تاریخ بنای حلّه اختلافنظر دارند.[۲] گفتهاند این شهر را سیفالدوله، چهارمین امیر مَزیدیان، در ۴۹۳ یا ۴۹۵ بنا کرد. او به امید استقلال یافتن از خلافت عباسی، از درگیریها و کشمکش میان آنان و سلجوقیان بهره جست و تمام خاندان و سپاهیان و پیروانش را از محل اقامتشان در آبادی نیل، در کنار رود کوچک نیل، به جامعین در کرانه راست رود حلّه (شاخهای از رود فرات) منتقل کرد. آنگاه آنجا را آباد کرد و شهر حلّه به وجود آمد.[۳] قرار گرفتن حلّه در نزدیکی رود فرات و در میانه راه تجاری بغداد ـ بصره، مجاورت آن با شهر باستانی بابل، مبدل شدنش به مرکز حکومت مَزیدیان، و قرار گرفتن آن در مسیر کاروانهای حج، به پیشرفت سریع بازرگانی آن منجر شد و بهویژه پس از زوال قصر ابنهبیره در قرن ششم اهمیت بیشتری یافت.[۴]
نامهای دیگر
شهر حلّه به سبب موقعیتش در کنار فرات و باغهای زیاد که دارد به حلّه فَیحاء (خوشبو و مطبوع) نیز مشهور بوده است.[۵] نامهای دیگر این شهر عبارتاند از:
- حلّه سیفیه
- حلّه مَزْیدیه منسوب به مؤسس آن سیفالدوله صدقةبن منصور مَزْیدی (حک : ۴۷۹-۵۰۱)[۶]
- جامِعَین یا جامعان (دارای دو مسجدجامع).[۷] جامعین در منابع اولیه اسلامی میان دو شهر کوثی ربّا و بابل ذکر شده که تابع بغداد و حاصلخیز بوده است.[۸] مقدسی که در اواخر قرن چهارم اطلاع دقیقتری از تقسیمات سرزمینهای اسلامی داده، جامعین را جزو کوفه ذکر کرده است.[۹] کرامرس، مصحح صورةالارض، در توضیحات بابل کهن گفته که حلّه روبهروی آن ساخته شده است.[۱۰]
- حلّه با توجه به کثرت شیعیان آن، کوفه کوچک نیز نامیده میشد.[۱۱]
- همچنین در نیمه دوم قرن دوازدهم نیز، به سبب اهمیت تجاری، به آن بغداد کوچک میگفتند.[۱۲]
- شهرهای دیگری به نام حله
غیر از حلّه معروف، چند مکان دیگر نیز در عراق حلّه نام داشته است، از جمله حلّه بنیقَیلَه میان شهرهای واسط و بصره، حلّه بنیدُبَیسبن عفیف اسدی میان واسط و بصره و اهواز، و حلّه بنیمَراق نزدیک موصل.[۱۳]
حکومتها
- مزیدیان تا سال ۵۴۷ یا ۵۵۸ در حلّه حکومت کردند.[۱۴]
- پس از مزیدیان، حلّه بهتناوب تحت نفوذ حکام عباسی و سلجوقی درآمد.
- در اواخر خلافت عباسیان، حلّه مدتی تحت نفوذ ایوبیان بود.[۱۵]
- در دوره مغولان، اداره امور حلّه با کوفه ادغام شد و هر دو شهر زیرنظر یک کارگزار عالیمقام، با عنوان «صدرالاعمال الحلّیة و الکوفیة» اداره میشد، که او نیز تابع ولایت بغداد بود.[۱۶]
- در قرن نهم حلّه صحنه درگیری میان حاکمان خاندانهای قراقویونلو و آققوینلو و مشعشعیان بود.[۱۷]
- در نیمه نخست قرن دهم، حلّه بهدست صفویان افتاد. در ۹۱۴ شاهاسماعیل صفوی در راه سفر به عتبات عالیات از شهر دیدن کرد.[۱۸] حلّه تا ۹۴۱ جزو قلمروِ صفویان بود و در این زمان همراه دیگر شهرهای عراق به تصرف سلطان عثمانی، سلیمان قانونی، درآمد.[۱۹]
- حلّه حدود یک قرن تحت سلطه دولت عثمانی بود تا اینکه در ۱۰۳۲، شاه عباس اول صفوی بر عراق چیره شد و بر حلّه همانند دیگر شهرها کارگزاری گماشت.[۲۰]
- در ۱۲۹۷، حلّه یکی از هفت شهرستان (ولایت) استان (لواء) بغداد گردید[۲۱] و بهتدریج توسعه و اهمیت یافت و نواحی مختلفی چون شوشه، مهاجرین، بَرمَلاحه و غامریه به آن پیوستند.[۲۲]
- در دوران پادشاهی عراق (۱۳۰۰-۱۳۳۷ش/۱۹۲۱ـ ۱۹۵۸)، حلّه به سطح استان ارتقا یافت.[۲۳]
جمعیت
جمعیت حلّه در ۱۲۹۹ بالغ بر پانزده هزار نفر بود،[۲۴] چهل سال بعد (۱۳۳۹) به سی هزار تن رسید و حدود پنجاه سال بعد از آن (۱۳۰۵/۱۳۴۴ش) بالغ بر ۸۴۰۰۰ تن شد که حدود ۱۸٪ جمعیت استان بابل را تشکیل میداد.[۲۵] پس از آن، جمعیت شهر رشد بسیار یافت و در ۱۳۶۶ش با جمعیت حومه به حدود ۲۶۹۰۰۰ تن و در ۱۳۷۰ش به ۲۷۹۰۰۰ تن (هشتمین شهر پرجمعیت عراق) رسید.[۲۶]
حلّه شهری شیعهنشین
این شهر در قرن پنجم دارالعلم شیعه گردید و بزرگترین علما و فقهای شیعه در آن ظهور کردند،[۲۷] در قرن هفتم حوزه علمیه حله، پررونقترین مرکز علمی و مقرّ بزرگترین علمای شیعه و محل تدریس آنها بود[۲۸] و خاندانهای علمی زیاد چون آلبطریق، آلنَما، آل طاووس، آلمطهر در این شهر ظهور کردند که در منابع قدیم و جدید بسیاری به آنها اشاره شده است.[۲۹]
ابنبطوطه که در حدود سال ۷۲۵ از حلّه دیدن کرده، آن را شهری پررونق وصف کرده است. به نوشته وی، همه اهالی حله شیعه و دوازده امامی بودند و در آنجا مسجدی بوده به نام «مشهد صاحبالزمان» که مردم اعتقاد داشتند امام زمان(عج) وارد این مسجد شده و در آنجا غایب گردیده است و سپس ظهور خواهد کرد. به گزارش او، مردم هر روز با تشریفاتی خاص در آستانه این مکان از امام منتظر درخواست ظهور میکنند. وی بار دیگر، در بازگشت از هند وارد حلّه شده و یادآوری کرده که این همان شهری است که مشهد صاحبالزمان در آن قرار دارد.
آنگاه اشاره کرده که در همان سالها والی غیرشیعی آنجا مردم را از انجام مراسم خاص خود بازداشته و در اندک زمانی پس از این ممانعت درگذشته است. این حادثه موجب شده است که شیعیان قوت گیرند و آن مراسم همچنان ادامه یابد.[۳۰]
بنابر قدیمترین گزارش، ابننمای حلّی در سال ۶۳۶ مراکز درسی را که در کنار این مکان بود نوسازی کرد و شماری از فقها را در آنجا اسکان داد.[۳۱]
شهر حله آرامگاه بسیاری از فقها و دانشمندان شیعی است و جایگاه ویژهای نزد شیعیان دارد.
فقها، ادبا، شعرا و علمای حلّه
برخی از مهمترین دانشمندان حله در فقه و ادب و شعر عبارتند از:
- ابن ادریس حلی، فقیه قرن ششم.
- نجمالدین جعفربن حسن معروف به محقق حلی، فقیه شیعه در قرن هفتم.
- رضیالدین علیبن موسی معروف به سید بن طاووس، از علمای شیعه در قرن هفتم.
- جمالالدین احمد علوی حسنی، از مشاهیر فقهای شیعه در قرن هفتم.
- حسنبن یوسفبن مطهر حلّی معروف به علامه حلّی، فقیه شیعه در قرنهای هفتم و هشتم.
- ابن عتائقی حلى عالم و نویسنده قرن هشتم.
- حسن بن سلیمان حلی، عالم و محدّث قرن نهم.
- تاجالدین حسنبن راشد حلّی، شاعر و دانشمند قرن نهم.
- حسون حلّی، شاعر قرن سیزدهم.
- جعفر حلّی و عبدالحسینبن قاسم حلّی، هر دو از ادبا و شعرای قرن چهاردهم[۳۲]
آثار باستانی، تاریخی و مذهبی حله
در حلّه و اطرافش آثار باستانی، تاریخی و مذهبی زیاد بهچشم میخورد، از جمله شهر باستانی و مشهور بابل، عبادتکده کهن بورسیپّا مشهور به بِرْس یا برس نمرود، آبادی بَرمَلاحه (کفِل فعلی) که در آنجا قبر ذیالکفل یا حزقیل نبی و قبر باروخ استاد حزقیل و چند تن از مشاهیر بنیاسرائیل وجود دارد،[۳۳] و آبادی بُرْص که گویند محل تولد حضرت ابراهیم(ع) بوده است.[۳۴] همچنین مواضع و تپههای باستانی دیگری در اطراف شهر دیده میشود.[۳۵]
در گذشته، در کنار آثار باستانی، مشاهد و مراقد و مقامهای تاریخی و اسلامی نیز در حلّه و اطراف آن دیده میشد، مانند مقام جُمْجُمه که بنابر روایتهای مختلف با حضرت علی(ع) یا حضرت عیسیبن مریم(ع) سخن گفته است [۳۶]، مقام و مسجد مشهور شمس که گویند در آنجا خورشید به امر الهی برای حضرت علی(ع) و به روایتی برای حزقیلنبی یا یوشعبن نون برای مدتی کوتاه غروب نکرده است، مقام امیرالمؤمنین و امام صادق(ع)، مقام صاحبالزمان، مقام حضرت عقیل، مقام حمزةبن کاظم و مقام قاسم بن موسی بن جعفر و مرقد دهها دانشمند و فقیه نامور شیعی.[۳۷]
پانویس
- ↑ نقشه عمومی خاورمیانه؛ فاطمه محمد محجوب، ذیل مادّه
- ↑ دوُری، ص ۱۷۷
- ↑ یاقوت حموی،المشترک وضعا و المفترق صقعا،؛ لسترنج، ص ۷۱-۷۲
- ↑ لسترنج، ص ۷۱؛ عبدالجبار ناجی، ص ۲۰۴-۲۰۵
- ↑ امین، ج ۱۱، ص ۱۵۶؛ فریال مصطفی و رضیه عبدالامیر، ص ۱۶۶
- ↑ عمادالدین کاتب، ج ۱، قسم شعراءالعراق، جزء۴، ص ۱۵۳
- ↑ حدودالعالم، ص ۱۵۴؛ یاقوت حموی، معجم البلدان؛ ابوالفداء، ص ۲۹۹
- ↑ اصطخری، ص ۸۵-۸۶؛ابنحوقل، ص ۲۴۴-۲۴۵
- ↑ ص ۵۳، ۱۱۴
- ↑ ابنحوقل، ص ۲۴۵
- ↑ دمشقی، ص۲۵۰
- ↑ صباح محمود محمد، ص ۳۵
- ↑ یاقوت حموی، المشترک وضعا و المفترق صقعا، ص۱۴۳
- ↑ صفدی، ج ۲۱، ص ۱۰۲؛ دوری، ص ۱۷۷؛ یعقوبی نجفی، ج ۱، جزء ۱، ص ۶
- ↑ الحوادث، ص ۱۰۶، ۳۱۹، ۴۶۹
- ↑ عماد عبدالسلام رئوف، ص ۲۸۱
- ↑ عبدالسلام رئوف، ص ۲۸۶-۲۸۹؛ یوسف حلّی، قسم ۱، ص۱۰۰-۱۱۲
- ↑ خواندمیر، ج ۳، ص ۴۹۴-۴۹۵؛ اسکندر منشی، ج ۱، ص ۵۸؛ عزّاوی، ج ۳، ص ۳۴۱-۳۴۲
- ↑ عزّاوی، ج ۴، ص ۱۴، ۲۹؛ یوسف حلّی، قسم ۱، ص ۱۱۴
- ↑ اسکندر منشی، ج ۳، ص ۹۹۸-۱۰۰۰، ۱۰۳۳-۱۰۳۴؛ جنابدی، ص ۸۸۷، ۸۹۸
- ↑ سامی، قاموس الاعلام؛ اسود، ج ۱، ص ۱۳۶
- ↑ عبدالجبار ناجی، ص ۲۰۵
- ↑ یوسف حلّی، قسم ۱، ص۱۸۰-۱۸۲
- ↑ دیولافوا، ص ۶۴۱
- ↑ صباح محمود محمد، ص ۳۶، ۴۶
- ↑ امین، ج ۱۱، ص ۱۵۸؛ وهومن، ج ۱، ص ۸۱۱
- ↑ احمد کرمانشاهی، ج۱، ص۲۰۱-۲۰۲؛ امین، ج۱۱، ص۱۵۶
- ↑ امین، ج ۱۱، ص ۱۵۷
- ↑ بحرانی، ص ۲۳۵۲۳۷؛ خوانساری، ج ۴، ص ۳۲۵-۳۳۹، ج ۶، ص۳۳۰-۳۳۹، امین، ج ۱۱، ص ۱۵۷، ۱۷۷-۱۷۸
- ↑ ج ۲، ص ۶۶۲
- ↑ احمدعلی مجید حلّی، ص ۲۶
- ↑ بحرانی، ص ۲۲۷-۲۳۵، ۲۷۶-۲۸۰؛ خوانساری، ج ۲، ص ۱۸۲-۱۹۱، ج ۶، ص ۲۷۴-۲۹۰؛ امین، ج ۱۱، ص ۱۷۸-۱۸۵
- ↑ هروی، ص ۷۶؛ صالح احمدعلی، ص ۴۷
- ↑ ابنبطوطه، ج ۱، ص ۱۱۷
- ↑ هومن، ج ۱، ص ۸۱۲
- ↑ دلاواله، ج ۱، ص ۴۰۴
- ↑ هروی؛ وهومن؛ صالح احمدعلی،
منابع
- آقااحمد کرمانشاهی، مرآت الاحوال جهاننما: سفرنامه، قم ۱۳۷۳ش.
- محمود شکری آلوسی، «مدینة الحلة فی اخبار بغداد و ما جاورها من البلاد»، چاپ صباح محمود حلی، المورد، ج ۴، ش ۱ (ربیع ۱۳۹۵).
- ابناثیر، الكامل فىالتاريخ، بيروت ۱۳۸۵-۱۳۸۶/۱۹۶۵-۱۹۶۶، چاپ افست ۱۳۹۹-۱۴۰۲/۱۹۷۹-۱۹۸۲.
- ابنبطوطه، رحلة ابنبطوطة، چاپ محمد عبدالمنعم عریان، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
- ابنجبیر، رحلة ابنجبیر، بیروت ۱۴۰۴/۱۹۸۴.
- ابنحجر عسقلانی، إنباء الغمر بأبناء العمر، حیدرآباد، دکن ۱۳۸۷-۱۳۹۶/۱۹۶۷-۱۹۷۶.
- ابنحوقل، كتاب صورةالارض، چاپ كرامرس، ليدن ۱۹۳۸ـ۱۹۳۹، ۲ج، چاپ افست ۱۹۶۷.
- ابنصیرفی، نزهةالنفوس و الأبدان فی تواریخ الزمان، چاپ حسن حبشی، ج ۱، (قاهره) ۱۹۷۰.
- ابنعنبه، عمدة الطالب فی انساب آل ابیطالب، چاپ مهدی رجایی، قم ۱۳۸۳ش.
- ابنمنظور، لسانالعرب، چاپ على شيرى، بيروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲.
- اسماعیلبن علی ابوالفداء، کتاب تقویمالبلدان، چاپ رنو و دسلان، پاریس ۱۸۴۰.
- محمدمهدیبن محمدنصیر استرآبادی، جهانگشای نادری، چاپ عبداللّه انوار، تهران ۱۳۴۱ش.
- اسکندرمنشی، تاريخ عالمآراى عباسى، تهران ۱۳۳۵ش، ۳ج در ۲ مجلد، ۱۳۴۳ش.
- عبدالرزاق محمد اسود، موسوعةالعراق السیاسیة، بیروت ۱۹۸۶.
- اصطخری، ابراهيمبن محمد، كتاب مسالكالممالك، چاپ دخويه، ليدن ۱۸۷۰، چاپ افست ۱۹۲۷، ۱۹۶۷.
- حسن امین، دائرةالمعارف الاسلامیة الشیعیة، بیروت ۱۴۲۲-۱۴۲۳/۲۰۰۱-۲۰۰۲.
- یوسفبن احمد بحرانی، لؤلؤةالبحرین، چاپ محمدصادق بحرالعلوم، قم، بیتا.
- میرزابیگبن حسن جنابدی، روضةالصفویه، چاپ غلامرضا طباطباییمجد، تهران ۱۳۷۸ش.
- حدودالعالم منالمشرق الىالمغرب، چاپ منوچهر ستوده، تهران: دانشگاه تهران، ۱۳۴۰ش، ۱۳۶۲ش.
- محمد بن حسن حرّعاملی، املالآمل، چاپ احمد حسینی، بغداد ?( ۱۳۸۵)، چاپ افست قم ۱۳۶۲ش.
- احمدعلی مجید حلّی، تاریخ مقام صاحبالعصر و الزمان علیهالسلام فی الملة، قم ۱۴۲۶.
- هبةاللّهبن ناصر حلّی، کتاب المناقب المزیدیة فی اخبارالملوک الأسدیة، چاپ صالح موسی درادکه و محمدعبدالقادر خریسات، عَمّان، ۱۴۰۴/۱۹۸۴.
- یوسف حلّی، تاریخ الحلة، نجف ۱۳۸۵/۱۹۶۵، چاپ افست قم ۱۳۷۲ش.
- مستوفی، حمدالله، كتاب نزهةالقلوب، چاپ گىلسترنج، ليدن ۱۹۱۵، چاپ افست تهران ۱۳۶۲ش.
- خواندمیر، غياثالدينبن همامالدين، تاريخ حبيبالسير فى اخبار افراد البشر، چاپ محمد دبيرسياقى، تهران ۱۳۳۳ش، ۴ج، چاپ افست ۱۳۵۳ش، ۱۳۶۲ش.
- خوانساری، محمدباقربن زينالعابدين، روضاتالجنات فى احوالالعلماء والسادات، چاپ اسدالله اسماعيليان، قم ۱۳۹۰-۱۳۹۲.
- پیترو دلاواله، سفرنامهٔ پیترو دلاواله، ترجمه محمود بهفروزی، تهران ۱۳۸۰ش.
- محمد بن ابیطالب دمشقی، کتاب نخبةالدهر فی عجائب البَرّ و البحر، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
- خضر دوری، «نظرات حول ملاحظات الدکتور جورج مقدسی عن الحلة و بنیمزید»، آداب الرافدین، ش ۵ (جمادیالاولی ۱۳۹۴).
- ژان پل راشل دیولافوا، سفرنامه مادام دیولافوا: ایران و کلده، ترجمه و نگارش علیمحمد فرهوشی، تهران ۱۳۶۱ش.
- خضربن محمد رازی حبلرودی، التوضیح الانور بالحجج الواردة لدفع شبه الاعور، چاپ شمسالدینبن خالد سامی، قاموس الاعلام، چاپ مهران، استانبول ۱۳۰۶۱۳۱۶/ ۱۸۸۹-۱۸۹۸.
- سبط ابنجوزی، مرآةالزمان فی تاریخ الاعیان، ج ۸، حیدرآباد، دکن ۱۹۵۱-۱۹۵۲.
- شرفالدین علی یزدی، ظفرنامه: تاریخ عمومی مفصل ایران در دوره تیموریان، چاپ محمد عباسی، تهران ۱۳۳۶ش.
- نوراللّهبن شریفالدین شوشتری، مجالس المؤمنین، تهران ۱۳۵۴ش.
- زینالعابدینبن اسکندر شیروانی، حدائقالسیاحة، تهران ۱۳۴۸ش.
- صالح احمدعلی، معالم العراق العمرانیة: دراسة فی المعالم الجغرافیة و السکانیة مستندة علی المصادر الادبیة، بغداد ۱۹۸۹.
- صباح محمود محمد، مدینة الحلة الکبری: وظائفها و علاقاتها الاقلیمیة، بغداد ۱۹۷۴.
- صفدی، خليلبن ايبك، كتابالوافى بالوفيات، ويسبادن ۱۹۶۲-۲۰۰۹.
- عبدالجبار ناجی، دراسات فی تاریخ المدن العربیة الاسلامیة، بیروت ۲۰۰۱.
- عباس عزّاوی، تاریخ العراق بین احتلالین، بغداد ۱۳۵۳-۱۳۷۶، چاپ افست قم ۱۳۶۹ش.
- محمد بن محمد عمادالدین کاتب، خریدة القصر و جریدة العصر، ج ۱، قسم شعراء العراق، جزء۴، چاپ محمد بهجة اثری، (بغداد )۱۹۷۳.
- عماد عبدالسلام رئوف، الاسر الحاکمة و رجال الادارة و القضاء فی العراق فی العهود المتأخرة: ۶۵۶-۱۳۳۷ه / ۱۲۵۸-۱۹۱۸، (بغداد ۱۹۹۲).
- عبدالله بن فتحالله غیاثی، التاریخ الغیاثی: الفصل الخامس من سنة ۶۵۶-۸۹۱ه/۱۲۵۸۱۴۸۶م، چاپ طارق نافع حمدانی، بغداد ۱۹۷۵.
- فاطمه محمد محجوب، الموسوعة الذهبیة للعلوم الاسلامیة، ج ۱۴، قاهره : دارالغد العربی، بیتا.
- فریال مصطفی و رضیه عبدالامیر، «التراث العماری لمدینة الحلة»، سومر، ج ۴۵، ش ۱ و ۲ (۱۹۸۷-۱۹۸۸).
- کتاب الحوادث، و هو الکتاب المسمّی وهمآ بالحوادث الجامعة و التجارب النافعة، منسوب به ابنفُوَطی، چاپ بشار عواد معروف و عماد عبدالسلام رؤوف، بیروت: دارالغرب الاسلامی، ۱۹۹۷.
- رسول کرکوکلی، دوحة الوزراء فی تاریخ وقائع بغداد الزوراء، نقله عن الترکیة موسی کاظم نورس، قم ۱۳۷۲ش؛
- مجلسی، محمدباقربن محمدتقى، بحارالانوار، بيروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
- محمدامینبن فضلاللّه محبی، خلاصة الاثر فی اعیان القرن الحادی عشر، بیروت: دارصادر، بیتا.
- محمدکاظم مروی، عالمآرای نادری، چاپ محمدامین ریاحی، تهران ۱۳۶۴ش.
- مقدسی، محمدبن احمد، كتاب احسنالتقاسيم فى معرفةالاقاليم، چاپ دخويه، ليدن ۱۸۷۷، چاپ افست ۱۹۶۷.
- الموسوعة العربیة المیسرة، بیروت: دارالجیل، ۲۰۰۱.
- نقشه عمومی خاورمیانه، مقیاس ۰، ۷۵۰،۱:۳، تهران: گیتاشناسی، ۱۳۸۲ش.
- هارون وهومن، عراق از دید سیاحان و جهانگردان، تهران ۱۳۸۳ش.
- علیبن ابیبکر هروی، کتاب الاشارات الی معرفة الزیارات، چاپ ژانین سوردل ـ تومین، دمشق ۱۹۵۳.
- یاقوت حموی، کتاب المشترک وضعا و المفترق صقعا، چاپ فردیناند ووستنفلد، گوتینگن ۱۸۴۶، چاپ افست بغداد، بیتا.
- یاقوت حموی، کتاب معجم البلدان، چاپ فردیناند ووستنفلد، لایپزیگ ۱۸۶۶-۱۸۷۳، چاپ افست تهران ۱۹۶۵.
- محمدعلی یعقوبی نجفی، البابلیات، نجف ۱۳۷۰-۱۳۷۴، چاپ افست قم، بیتا.
- Guy LeStrange, The lands of the Eastern Caliphate, Cambridge 1930;
- The Times comprehensive atlas of the world, London: Times Books, 2005.
پیوند به بیرون
- منبع مقاله: دانشنامه جهان اسلام
- دائرة المعارف بزرگ اسلامی