دوازده مهدی

از ویکی شیعه
دوازده مهدی
دوازده مهدی
اطلاعات روایت
صادره ازامام سجاد(ع)، امام صادق(ع) و ...
اعتبار سندضعیف
منابع شیعهکمال الدین و تمام النعمه، و ...
احادیث مشهور
حدیث سلسلةالذهبحدیث ثقلینحدیث کساءمقبوله عمر بن حنظلةحدیث قرب نوافلحدیث معراجحدیث ولایتحدیث وصایتحدیث جنود عقل و جهلحدیث شجره


دوازده مهدی، دوازده تن از کارگزاران در هنگامِ حکومت امام مهدی(عج) یا دوازده حاکم که پس از امام دوازدهم جانشین او می‌شوند. روایات اندکی با مضامین متفاوت دربارهٔ دوازده مهدی نقل شده که عموماً مشکل سندی دارند و با عقیدهٔ رجعت نیز ناسازگارند. مشهور علمای امامیه ضمن تأویل روایات مذکور، باور به دوازده مهدی را رد می‌کنند. عالمان دیگری که این روایات را می‌پذیرند، درباره کیستیِ دوازده مهدی و نقش آنان در حکومت امام دوازدهم و پس از آن اختلاف‌نظر دارند.

روایات دوازده مهدی تفاوت‌هایی نیز دارند؛ بر اساس یک روایت، آنها پس از امام مهدی(عج) صاحب منصب‌اند، اما در روایتی دیگر تنها دعوت‌کنندگان به سوی اهل‌بیت(ع) هستند و هیچ منصبی ندارند.

دوران پس از حضرت مهدی

دربارهٔ دوران پس از پایان حکومت امام مهدی سه دسته روایات در منابع شیعی ذکر شده است[۱] دستهٔ نخست روایات رجعت امامان و حکومت آنان، دستهٔ دوم وقوع قیامت پس از چهل روز پس از وفات امام و دستهٔ سوم روایات دوازده مهدی است.[۲] بر اساس برخی از روایات درباره دورهٔ پس از امام مهدی(عج)، دوازده مهدی در دنیا حکومت می‌کنند که از اولیای صالح الهی‌اند.[۳] عده‌ای از علما این روایات را ضعیف شمرده و عده‌ای دیگر آنها را تأویل کرده‌اند.[۴] در یک روایت از منصب دوازده مهدی یاد شده[۵] و در دو روایت دیگر اگرچه دوازده مهدی پس از قائم(ع) می‌آیند، اما اشاره‌ای به منصب آنها نشده است.[۶] از این رو گفته شده تنها از یک روایت می‌توان برداشت کرد که منصب خلافت پس از حکومت امام دوازدهم به دوازده مهدی سپرده می‌شود.[۷] همچنین در یک روایت مهدی‌های دوازده‌گانه فقط به عنوان داعیان معرفی شده‌اند که مردم را به سوی دین دعوت می‌کنند.[۸]

روایات دوازده مهدی اندک‌اند[۹] و از نظر صحت سند و متن اشکال دارند.[۱۰] این روایات با روایات رجعت نیز تعارض دارند و از لحاظ تعداد، توان معارضه با روایات رجعت را ندارند.[۱۱] همچنین میان خود روایات دوازده مهدی نیز تعارض است؛ چرا که گاهی آنها از فرزندان امام حسین(ع) و گاه از فرزندان حضرت مهدی معرفی شده‌اند.[۱۲] در یکی از این روایات، آنها فقط دعوت‌کننده و در روایتی دیگر صاحب منصب معرفی شده‌اند.[۱۳]

روایات دوازده مهدی

روایاتی که از دوازده مهدی سخن گفته‌اند به دو دسته تقسیم می‌شود؛[۱۴] بخش اعظم روایات مذکور دوازده مهدی را دوازده امام معرفی می‌کنند و باقیمانده روایات که تعداد اندکی است، دوازده مهدی را غیر از دوازده امام می‌دانند.

دوازده مهدی یعنی دوازده امام: بر اساس این دسته از روایات که بیشتر روایات دوازده مهدی را تشکیل می‌دهند، دوازده مهدی همان امامان(ع) هستند. برخی از این دسته روایات عبارتند از:

  • «و به تو این را اعطا می‌کنم که از صلب تو یازده مهدی خواهند آمد که همه از نسل تواند و آخرین مرد از آنها، پشت سرش عیسی بن مریم، نماز می‌خواند و زمین را پر از عدل می‌کند».[۱۵]
  • «من و اوصیای از فرزندان من، مهدی‌ هستیم... حسن(ع) و حسین(ع) و سپس فرزندم علی بن حسین...».[۱۶]
  • «از ما دوازده مهدی است: اولین آنها امیرالمؤمنین، علی بن ابی‌طالب(ع) و آخرین آنها نهمین فرزند از نسل من است و او امام قائم بالحق است».[۱۷]

افزون بر اینها، روایات متعدد دیگری نیز در منابع روایی نقل شده‌ است.[۱۸]

دوازده مهدی غیر از ائمه‌اند: در این دسته شش روایت است که بنابر دو روایت، یازده مهدی پس از قائم(عج) ظهور می‌کنند. در روایتی دیگر، به یازده مهدی از نسل امام حسین(ع) اشاره شده[۱۹] و در روایت دیگر که مطابق باورهای امامیه نیست، نقل شده است: «پس از پیامبر، هفت وصی امام مفترض الطاعة است که هفتمین آنها قائم است ان‌شاء‌الله و پس از قائم یازده مهدی از فرزندان حسین».[۲۰]

چهار روایت دیگر از دوازده مهدی پس از قائم سخن می‌گویند.

  1. از ابوبصیر نقل شده است که به امام صادق(ع) گفتم:‌ای پسر رسول خدا از پدرت شنیدم که پس از قائم دوازده مهدی خواهند بود. امام فرمود: «فقط گفت دوازده مهدی؛ نگفت دوازده امام. آنها قومی هستند که مردم را به دوستی ما و شناخت حق ما دعوت می‌کنند.»[۲۱]
  2. از علی بن الحسین نقل شده است: «قائم از ما قیام می‌کند و پس از او دوازده مهدی خواهند بود».[۲۲]
  3. از امام صادق(ع) نقل شده است: «پس از قائم دوازده مهدی از ما از نسل حسین خواهند بود».[۲۳]
  4. حدیث وصیت: «. «..سیکون بعدی اثنا عشر اماما ومن بعدهم اثنا عشر مهدیا... فذلک اثنا عشر اماما ثم یکون من بعده اثنا عشر مهدیا فاذا حضرته الوفاة فلیسلمها الی ابنه اول المقربین...»[۲۴]

از چهار روایت مذکور، در دو روایت اشاره‌ای به منصب دوازده مهدی نشده، در یک روایت آنان را تنها دعوت‌کننده خوانده و در روایت مشهور به روایت وصیت آمده است که امام دوازدهم «امر امامت را به پسرش که نخستین مهدی است تقدیم می‌کند».[۲۵]

از جهت سندی، هیچ‌یک از این چهار روایت، سند معتبری ندارند؛ به عنوان نمونه، در روایت نخست، احمد بن محمد بن عمران الدقاق توثیق نشده است[۲۶] و علی بن ابی‌حمزه متهم به کذب است.[۲۷] روایت سوم نیز مرفوعه و سندش نامشخص است.[۲۸]

همچنین در برخی دعاها اشاره‌ای به حاکمان پس از امام دوازدهم شده است؛ برای نمونه: «وصل علی ولیک وولاة امرک والأئمة من ولده».[۲۹]و «اللهم وصل علی ولاة عهده والائمة من ولده».[۳۰]

دیدگاه علمای امامیه دربارهٔ روایات دوازده مهدی

برخورد علما با روایات دوازده مهدی دو گونه بوده است: عده‌ای به صراحت آن‌ها را ضعیف شمرده و عده‌ای دیگر آن‌ها را تأویل و توجیه کرده‌اند.[۳۱]

شیخ مفید در ارشاد می‌گوید روایات دوازده مهدی با قطعیت و ثبوت وارد نشده‌اند.[۳۲] علی بن یونس عاملی روایات جانشینی فرزندان حضرت مهدی به جای او را شاذ دانسته است.[۳۳]

علامه مجلسی در باب «خلفاء المهدی و اولاده» در بحار الانوار، معتقد است که این روایات مخالف مشهور است، مگر آنکه مراد از دوازده مهدی، پیامبر(ص) و امامان باشند که رجعت می‌کنند و یا اینکه دوازده مهدی، یاران سایر ائمه باشند که رجعت می‌کنند.[۳۴]

حر عاملی نیز به عدم دلالت قطعی روایات دوازده مهدی باور دارد؛ از نظر او اگر دوازده مهدی پس از امام دوازدهم باشند، باید در احادیث متواتری معرفی شده باشند؛ در حالی‌که نامی از آنان به میان نیامده است.[۳۵] وی حدیث وصیت را از طریق اهل سنت می‌داند و غیرمعتبر و نقل صدوق را به دلیل اقرار عامه به موافقت می‌داند نه تأیید.[۳۶]

حر عاملی در معنای «بَعد» چند احتمال داده است:

  • احتمال دارد «بَعد» در این روایات، بَعد زمانی نباشد؛ بلکه رتبه‌ای باشد؛ یعنی روایت این‌گونه تأویل شود که فرزندان او در زمان خود وی نائب اویند.[۳۷]
  • محتمل است مراد از بَعد، پس از غیبت باشد و منظور وکلا و عالمان شیعه باشد.[۳۸]
  • احتمال دیگر این است که این روایت بر رجعت حمل شود.[۳۹] در این صورت محتمل است لفظ «ابنه» در روایت وصیت، تصحیف باشد و «ابیه» درست باشد.[۴۰]

حر عاملی همچنین احتمال تقیه در زمان صدور روایت را مطرح کرده[۴۱] و مدعی است نقل طوسی -از آنجا که حدیث از عامه نقل شده است- از روایت نه به دلیل تأیید مضمون آن، بلکه به عنوان بیان اقرار عامه به امامت حضرت مهدی و غیبت آن حضرت آورده است.[۴۲]

سید نعمت‌الله جزایری این روایات را مخالف دیدگاه مشهور می‌داند و دوازده مهدی را به دوازده امام پس از رجعت تأویل می‌برد یا آنها را اوصیاء حضرت قائم می‌داند که مردم را در زمان امامان دیگر هدایت کردند و الان رجعت کرده‌اند. همچنین محتمل است آنها والیان اقلیم‌های مختلف در زمان خود حضرت باشند.[۴۳]

نقد باور دوازده مهدی

علمای امامیه باور دوازده مهدی را نپذیرفته و اشکالات فراوانی به این دیدگاه وارد شده است؛ ضعف سند، تعارض با دیگر باورهای امامیه، عدم توان دلایل روایی برای اثبات آن، ناسازگاری درونی روایات دال بر این باور از اشکالات باور به دوازده مهدی است.[۴۴]

  • روایات دوازده مهدی اندک‌اند و از نظر صحت سند و متن اشکال دارند.
  • با روایات رجعت تعارض دارند و از لحاظ تعداد، توان معارضه با روایات رجعت را ندارند.
  • میان خود روایات دوازده مهدی تعارض است. گاهی آنها از فرزندان امام حسین(ع) و گاه از فرزندان حضرت مهدی(عج) معرفی شده‌اند. در روایتی به صراحت آنها را فقط دعوت‌کننده معرفی کرده و در روایتی او را صاحب منصب دانسته است.
  • تعارض با روایات انحصار تعداد ائمه(ع) و اوصیاء در دوازده.[۴۵]

جستارهای وابسته

پانویس

  1. سلمان، احمد، الشهب الاحمدیة، ۱۴۳۶، ص ۲۰
  2. رحمان‌ستایش و قضاوی، «جهان پس از امام مهدی از دیدگاه روایات»، ص۹۰-۱۰۰.
  3. رحمان‌ستایش و قضاوی، «جهان پس از امام مهدی از دیدگاه روایات»، ص۹۳.
  4. رحمان‌ستایش و قضاوی، «جهان پس از امام مهدی از دیدگاه روایات»، ص۹۵.
  5. شیخ طوسی، الغیبة، ۱۴۱۱ق، ص۱۵۰-۱۵۱.
  6. این حیون، شرح الاخبار، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۴۰۰؛ نیلی، منتخب الانوار المضیئة، ۱۴۲۰ق، ص۲۰۱.
  7. مجتهد سیستانی، دوازده خورشید، ۱۳۹۶ش، ص۱۲۱.
  8. صدوق، کمال الدین، ۱۳۹۵ق، ج۲، ص۳۵۸، ح۵۶.
  9. پورسیدآقایی، «حاکمیت پس از حضرت مهدی(عج) از منظر روایات شیعه»، ص۱۲.
  10. پورسیدآقایی، «حاکمیت پس از حضرت مهدی(عج) از منظر روایات شیعه»، ص۱۳-۱۶.
  11. مجتهد سیستانی، لوح و قلم، دار التفسیر، ص۵۹.
  12. رحمان‌ستایش و قضاوی، «جهان پس از امام مهدی از دیدگاه روایات»، ص۹۷.
  13. رحمان‌ستایش و قضاوی، «جهان پس از امام مهدی از دیدگاه روایات»، ص۹۷.
  14. آل محسن، الرد القاصم، ۱۴۳۴ق، ص۴۵.
  15. صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ۱۳۹۵، ج۱، ص۲۵۰-۲۵۲، ح۱.
  16. صفار، بصائر الدرجات، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۳۷۲، ح۱۶.
  17. صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ۱۳۹۵، ج۱، ص۳۱۷، ح۳.
  18. به عنوان نمونه نگاه کنید به: خزاز رازی، کفایة الاثر، ۱۴۰۱ق، ص۱۹۹؛ طوسی، الغیبة، ۱۴۱۱ق، ص۱۷۹؛ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ۱۳۹۵، ج۱، ص۲۹۸، ح۵؛ ج۲، ص۳۳۴-۳۳۵، ح۵و۶ و ص۶۴۷، ح۸.
  19. شیخ طوسی، الغیبة، ۱۴۱۱ق، ص۴۷۸.
  20. جمعی از نویسندگان، الاصول الستة عشر، ۱۴۲۳ق، ص۲۶۸.
  21. صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ۱۳۹۵، ج۲، ص۳۵۸، ح۵۶.
  22. ابن حیون، شرح الاخبار، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۴۰۰.
  23. نیلی، منتخب الانوار المضیئة، ۱۴۲۰ق، ص۲۰۱.
  24. شیخ طوسی، الغیبة، ۱۴۱۱ق، ص۱۵۰و۱۵۱.
  25. محمدی هوشیار، علی، درسنامهٔ نقد و بررسی جریان احمد الحسن البصری، ۱۳۹۶ش، ص۱۲۵؛فیض اخلاقی، نقد حدیث وصیت ...، علوم و معارف قرآن و حدیث، پاییز ۱۳۹۶، ش ۱۲، ص۷۳.
  26. خوئی، معجم رجال الحدیث، ۱۳۷۲، ج۱۲، ص۲۷۷.
  27. شوشتری، قاموس الرجال، ۱۴۱۵ق، ج۷، ص۲۶۸-۲۶۹، شماره۴۹۸۴.
  28. پورسیدآقایی و رضایی، «حاکمیت پس از حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف از منظر روایات شیعه»، ص۱۳.
  29. شیخ طوسی، الغیبة ،۱۴۱۱ق، ج۱، ص۴۰۹.
  30. شیخ طوسی، الغیبة، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۴۱۱.
  31. رحمان‌ستایش و قضاوی، «جهان پس از امام مهدی از دیدگاه روایات»، ص۹۵.
  32. مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۳۸۷.
  33. عاملی نباطی، الصراط المستقیم، ۱۳۸۴ق، ج۲، ص۲۵۴.
  34. مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۵۳، ص۱۴۸-۱۴۹.
  35. حر عاملی، الایقاظ من الهجعة، ۱۳۶۲ش، ص۴۰۱.
  36. حر عاملی، الایقاظ من الهجعة، ۱۳۶۲ش، ص۴۰۱.
  37. حر عاملی، الایقاظ من الهجعة، ۱۳۶۲ش، ص۴۰۲.
  38. حر عاملی، الایقاظ من الهجعة، ۱۳۶۲ش، ص۴۰۲.
  39. حر عاملی، الایقاظ من الهجعة، ۱۳۶۲ش، ص۴۰۳.
  40. حر عاملی، الایقاظ من الهجعة، ۱۳۶۲ش، ص۴۰۴.
  41. حر عاملی، الایقاظ من الهجعة، ۱۳۶۲ش، ص۴۰۳.
  42. حر عاملی، الایقاظ من الهجعة، ۱۳۶۲ش، ص۴۰۲.
  43. جزائری، ریاض الابرار، ۱۴۲۷ق، ج۳، ص۲۶۸.
  44. رحمان‌ستایش و قضاوی، «جهان پس از امام مهدی از دیدگاه روایات»، ص۹۷.
  45. آل محسن، الرد القاصم، ۱۴۳۴ق، ص۳۶؛ مجتهد سیستانی، لوح و قلم، دار التفسیر، ص۱۲۹.

منابع

  • ابن حیون، نعمان بن محمد مغربی، شرح الأخبار فی فضائل الأئمة الأطهار، تحقیق محمد حسینی جلالی، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، ۱۴۰۹ق.
  • آل محسن، علی، الرد القاصم، نجف، مرکز الدراسات التخصصیة للامام المهدی، ۱۴۳۴ق
  • پورسیدآقایی، سید مسعود و حسین رضایی، «حاکمیت پس از حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف از منظر روایات شیعه»، پژوهش‌های مهدوی، شماره ۲۳، زمستان ۱۳۹۶.
  • جزائری، نعمت الله، ریاض الابرار ف‌ی مناقب الائمة الاطهار، بیروت، مؤسسة التاریخ العربی، ۱۴۲۷ق.
  • حر عاملی، محمد بن حسن، الایقاظ من الهجعة بالبرهان علی الرجعة، مصحح هاشم رسولی، ترجمه احمد جنتی، تهران، انتشارات نوید، ۱۳۶۲ش.
  • خزاز رازی، علی بن محمد، کفایة الأثر فی النص علی الأئمة الإثنی عشر، تحقیق عبداللطیف حسینی کوه‌کمری، قم، نشر بیدار، ۱۴۰۱ق.
  • خوئی، سید ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، مرکز نشر ثقافة الاسلامیة، قم، ۱۳۷۲ش.
  • رحمان‌ستایش، محمدکاظم و منیره قضاوی، «جهان پس از امام مهدی از دیدگاه روایات»، فصل‌نامه مشرق موعود، سال هشتم، شماره ۳۲، زمستان ۱۳۹۳ش.
  • سلمان، احمد، الشهب الاحمدیة في الرد علی مدعي المهدویة، بیروت، مؤسسة البلاغ، ۱۴۳۶ق.
  • شوشتری، محمدتقی، قاموس الرجال، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، ۱۴۱۵ق.
  • صدوق، محمد بن علی، کمال‌الدین و تمام النعمة فی اثبات الغیبة و کشف الحیرة، تصحیح علی‌اکبر غفاری، تهران، دارالکتب الإسلامیة، ۱۳۹۵ق.
  • صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد(ص)، تصحیح محسن کوچه‌باغی، قم، مکتبة آیت‌الله مرعشی نجفی، ۱۴۰۴ق.
  • طوسی، محمد بن الحسن، الغیبة، تحقیق عبادالله طهرانی، تحقیق علی احمد ناصح، قم، مؤسسة المعارف الاسلامیة، ۱۴۱۱ق.
  • عاملی نباطی، علی بن یونس، الصراط المستقیم الی مستحقی التقدیم، تصحیح میخائیل رمضان، نجف، المکتبة الحیدریة، چاپ اول، ۱۳۸۴ق.
  • گروهی از نویسندگان، الأصول الستة عشر من الأصول الأولیة،‌ قم، دار الحدیث، ۱۴۲۳ق.
  • مجتهد سیستانی، محمد مهدی، دوازده خورشید،‌ قم، دار التفسیر، ۱۳۹۶ش.
  • مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، بیروت، مؤسسة الوفاء، ۱۴۰۳ق.
  • مفید، محمد بن محمد، الإرشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، قم، کنگرهٔ شیخ مفید، ۱۴۱۳ق.
  • نیلی، بهاء‌الدین علی بن عبدالکریم، منتخب الأنوار المضیئة فی ذکر القائم الحجة علیه‌السلام، قم، مؤسسة الامام الهادی، ۱۴۲۰ق.