پرش به محتوا

مسح بر خفین: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی شیعه
Fallah (بحث | مشارکت‌ها)
Rezvani (بحث | مشارکت‌ها)
درج الگوی درجه بندی
خط ۴۵: خط ۴۵:
{{پایان}}
{{پایان}}
{{احکام طهارت}}
{{احکام طهارت}}
<onlyinclude>{{درجه‌بندی
| پیوند = <!--ندارد، ناقص، کامل-->کامل
| رده = <!--ندارد، ناقص، کامل-->کامل
| جعبه اطلاعات = <!--نمی‌خواهد، ندارد، دارد-->نمی‌خواهد
| عکس = <!--نمی‌خواهد، ندارد، دارد-->ندارد
| ناوبری = <!--ندارد، دارد-->دارد
| رعایت شیوه‌نامه ارجاع = <!--ندارد، دارد-->دارد
| کپی‌کاری = <!--از منبع مردود، از منبع خوب، ندارد-->ندارد
| استناد به منابع مناسب = <!--ندارد، ناقص، کامل-->کامل
| جانبداری = <!--دارد، ندارد-->ندارد
| شناسه = <!--ناقص، کامل-->کامل
| رسا بودن = <!--ندارد، دارد-->دارد
| جامعیت = <!--ندارد، دارد-->دارد
| زیاده‌نویسی = <!--دارد، ندارد-->ندارد
| تاریخ خوبیدگی =<!--{{subst:#time:xij xiF xiY}}-->
| تاریخ برتر شدن =<!--{{subst:#time:xij xiF xiY}}-->
| توضیحات =
}}</onlyinclude>


[[رده:مقاله‌های با درجه اهمیت ج]]
[[رده:مقاله‌های با درجه اهمیت ج]]

نسخهٔ ‏۱۶ اکتبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۱:۴۱

مَسح بر خُفَّيْن به معنای مسح در وضو بر روی کفش یا پاپوش است. به فتوای فقیهان شیعه، مسح بر خفین باطل است و مسح در وضو باید بر روی پوست پا باشد. با این حال موارد تقیه و ضرورت از این حکم استثناء شده است.

فقیهان شیعه برای ممنوعیت مسح بر خفین به «وَ امْسَحُوا بِرُؤُسِکُمْ وَ أَرْجُلَکُمْ إِلَی الْکَعْبَیْنِ؛ و سر و پاها را تا مفصل مسح کنید» استناد کرده‌اند. آنان براساس این آیه معتقدند که مسح باید بر روی پا باشد و کفشْ پا به حساب نمی‌آید. روایات بسیاری نیز بر ممنوعیت مسح بر کفش وارد شده است.

اهل‌سنت اجماع دارند که مسح بر روی خفین حتی در حالت عادی جایز است. اهل‌سنت معتقدند در وضو باید پاها شسته شود (مسح بر روی پا صحیح نیست) و یا مسح بر خفین انجام گردد.

مفهوم‌شناسی

مسح به معنای دست کشیدن است.[۱] خفین به معنای دو «خف»، پاپوش و کفشی است که روی پا را کامل بپوشاند.[۲] در مقابل خف، نَعل قرار دارد که تمام روی پا را در بر نمی‌گیرد.[۳]

حکم شرعی

به فتوای فقیهان شیعه، مسح پا در وضو باید بر روی پوست باشد[۴] و مسح بر روی خفین جایز نیست.[۵] البته آنها دو مورد را از منعِ مسح بر خفین، استثنا کرده‌اند:

  • در صورت تقیه می‌توان مسح بر خفین انجام داد.[۶] سید صادق روحانی در کتاب فقه الصادق معتقد است این حکم در میان فقیهان شیعه مخالفی ندارد.[۷]
  • اگر ضرورت اقتضا کند، می‌توان بر روی خفین، یا مانع دیگری که بر روی پا قرار دارد، مسح انجام داد.[۸] همچنین اگر ترس از چیزی مانند سرما وجود دارد نیز مسح بر کفش جایز است.[۹]

اهل‌سنت اجماع دارند که مسح بر خفین جایز است؛ چه در صورت ضرورت و چه در حالت عادی.[۱۰]

دلایل شرعی

فقیهان برای ممنوعیت مسح بر خفین به آیه «وَ امْسَحُوا بِرُؤُسِکُمْ وَ أَرْجُلَکُمْ إِلَی الْکَعْبَیْنِ؛ و سر و پاها را تا مفصل مسح کنید»[۱۱] استناد کرده‌اند.[۱۲] شیعه براساس این آیه معتقد است مسح باید بر روی پا باشد و کفش، پا به حساب نمی‌آید؛[۱۳] همان‌گونه که مسح سر باید روی سر انجام شود و اگر بر روی عمامه یا کلاه باشد، کفایت نمی‌کند.[۱۴] در روایات نیز اهل‌بیت(ع) این آیه را دلیل بر جایز نبودن مسح بر روی کفش دانسته‌اند.[۱۵]

براساس روایات، امام علی(ع) معتقد بود پیامبر(ص) تا قبل از نزول سوره مائده بر روی کفش، مسح می‌کرد؛ اما پس از نزول این آیه، مسح بر روی کفش انجام نداد[۱۶] و جواز مسح بر کفش به‌وسیله آیه نسخ شده است.[۱۷] روایات بسیاری بر ممنوعیت مسح بر کفش‌ها وارد شده است.[۱۸]

اهل‌سنت معتقدند پیامبر پس از نزول آیه ۶ سوره مائده نیز بر کفش مسح کرده است.[۱۹] به همین دلیل، برخی اهل‌سنت آیه را مقید به غیر معنای ظاهر آن کرده و آن‌را برای فردی دانسته‌اند که کفش بر پا ندارد.[۲۰] فخر رازی، از عالمان و مفسران اهل‌سنت، معتقد است که برخی صحابه معتقد بودند که مسح بر کفش اشکال ندارد و دیگر صحابه نیز مخالفتی با این حکم نکرده‌اند و این مهم‌ترین دلیل بر این مطلب است.[۲۱]

پانویس

الگوی پانویس غیرفعال شده است. لطفا از الگوی پانوشت استفاده شود

منابع

  • آمدی، محمدحسن، المسح فی وضوء الرسول(ص)، بی‌نا، بی‌تا.
  • آملی، میرزاهاشم، المعالم المأثورة، تقریر محمدعلی اسماعیل‌پور قمشه‌ای، قم، نشر مؤلف الکتاب، چاپ اول، ۱۴۰۶ق.
  • جزیری، عبدالرحمن، و سید محمد غروی و یاسر مازح، الفقه علی المذاهب الأربعة و مذهب أهل البیت وفقاً لمذهب اهل البیت(ع)، بیروت، دار الثقلین، چاپ اول، ۱۴۱۹ق.
  • خویی، سید ابوالقاسم، موسوعة الإمام الخوئی، قم، مؤسسة إحیاء آثار الإمام الخوئی، چاپ اول، ۱۴۱۸ق.
  • روحانی، سید صادق، فقه الصادق(ع)، قم، دار الکتاب، ۱۴۱۲ق.
  • سبحانی، جعفر، سلسلة المسائل الفقهیة، قم، بی‌نا، بی‌تا.
  • شهید اول، محمد بن مکی، ذکری الشیعة فی احکام الشریعة، قم، مؤسسه آل البیت(ع)، چاپ اول، ۱۴۱۹ق.
  • شیخ طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، مقدمه شیخ آقابزرگ تهرانی، تحقیق احمد قصیر عاملی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بی‌تا.
  • طباطبائی، سید محمدحسین‏، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامی‏، چاپ پنجم‏، ۱۴۱۷ق.
  • عیاشی، محمد بن مسعود، التفسیر، تحقیق و تصحیح سید هاشم رسولی محلاتی، المطبعة العلمیة، تهران، چاپ اول، ۱۳۸۰ق.
  • فخر رازی، محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ سوم، ۱۴۲۰ق.
  • «مسح خفین»، سایت المفلحون، تاریخ بازدید: ۱۶ مرداد ۱۴۰۰ش.
  • قرشی، سید علی‌اکبر، قاموس قرآن، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ ششم، ۱۳۷۱ش.
  • مؤسسه دائرة‌المعارف فقه اسلامی، فرهنگ فقه مطابق با مذاهب اهل بیت، زیرنظر سید محمود هاشمی شاهرودی، قم، مؤسسة دائرة‌المعارف اسلامی، ۱۴۲۶ق.
  • موسوی سبزواری، سید عبدالاعلی، مواهب الرحمان فی تفسیر القرآن، بیروت، مؤسسه اهل بیت(ع)، چاپ دوم، ۱۴۰۹ق.
  • نووی، یحیی بن شرف، المنهاج شرح صحیح مسلم بن الحجاج، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، ١٣٩٢ق.



  1. قرشی، قاموس قرآن، ۱۳۷۱ش، ج۶، ص۲۵۶.
  2. مؤسسه دائرة‌المعارف فقه اسلامی، فرهنگ فقه، ۱۴۲۶ق، ج۳، ص۴۷۳.
  3. مؤسسه دائرة‌المعارف فقه اسلامی، فرهنگ فقه، ۱۴۲۶ق، ج۳، ص۴۷۳.
  4. روحانی، فقه الصادق(ع)، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۲۹۲.
  5. آمدی، المسح فی وضوء الرسول(ع)، ص۱۳۲.
  6. روحانی، فقه الصادق(ع)، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۲۹۴.
  7. روحانی، فقه الصادق(ع)، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۲۹۴.
  8. خویی، موسوعة الإمام الخوئی، ۱۴۱۸ق، ج۵، ص۲۰۷.
  9. آملی، المعالم المأثورة، ۱۴۰۶ق، ج۴، ص۲۹۸.
  10. نووی، المنهاج شرح صحیح مسلم بن الحجاج، ۱۳۹۲ق، ج۳، ص۱۶۴.
  11. سوره مائده، آيه ۶.
  12. سبحانی، سلسلة المسائل الفقهیة، قم، ج۲، ص۹-۱۲.
  13. شیخ طوسی، التبیان، بیروت، ج۳، ص۴۵۷.
  14. شیخ طوسی، التبیان، بیروت، ج۳، ص۴۵۷.
  15. موسوی سبزواری، مواهب الرحمان، ۱۴۰۹ق، ج۱۱، ص۴۴.
  16. عیاشی، التفسیر، ۱۳۸۰ق، ج۱، ص۳۰۲.
  17. طباطبائی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۵، ص۲۳۴.
  18. شهید اول، ذکری الشیعة فی أحکام الشریعة، ۱۴۱۹ق، ج۲، ص۱۵۷.
  19. ابن‌کثیر، تفسير القرآن العظیم، ۱۴۱۹ق، ج۳، ص۵۲.
  20. «مسح خفین»، سایت المفلحون.
  21. فخر رازی، مفاتیح الغیب، ۱۴۲۰ق، ج۱۱، ص۳۰۷.