استبراء: تفاوت میان نسخهها
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جز ←استبراء از خون حیض و نفاس: تمیزکاری |
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جز افزایش معنای لغوی |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
استبرا کاربردهای دیگری هم در فقه دارد از جمله به معنای جلوگیری از خوردن نجاست توسط حیوان [[حلالگوشت|حلالگوشتی]] است که به خوردن نجاست عادت کرده برای پاک شدن گوشت و شیر آن. | استبرا کاربردهای دیگری هم در فقه دارد از جمله به معنای جلوگیری از خوردن نجاست توسط حیوان [[حلالگوشت|حلالگوشتی]] است که به خوردن نجاست عادت کرده برای پاک شدن گوشت و شیر آن. | ||
==مفهومشناسی== | ==مفهومشناسی== | ||
استبراء پاکی جستن از نجاست و بیزاری جستن از عیب و نقص است که چگونگی آن نسبت به کاربردهایش متفاوت است.<ref>فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت، ۱۴۲۶ق، ج۱، ص۳۸۰.</ref> برخی از کاردهای استبراء در فقه عبارتند از: | استبراء پاکی جستن از نجاست و بیزاری جستن از عیب و نقص است که چگونگی آن نسبت به کاربردهایش متفاوت است.<ref>فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت، ۱۴۲۶ق، ج۱، ص۳۸۰.</ref> استیرا در لغت به معنای درخواست پایان چیزی به منظور برطرف کردن شبهه از آن است.<ref> طریحی، مجمع البحرین، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۵۰-۵۱(ذیل واژه برأ).</ref>برخی از کاردهای استبراء در فقه عبارتند از: | ||
==استبراء از بول و منی== | ==استبراء از بول و منی== | ||
استبراء از بول و منی: عمل مستحبی است که پس از خروج ادرار یا منی انجام میدهند تا باقیمانده بول یا ادرار در مجرای ادرارشان باقی نماند.<ref> طباطبایی یزدی، العروة الوثقی، ۱۴۱۹ق، ج۱، ص۳۲۳.</ref> | استبراء از بول و منی: عمل مستحبی است که پس از خروج ادرار یا منی انجام میدهند تا باقیمانده بول یا ادرار در مجرای ادرارشان باقی نماند.<ref> طباطبایی یزدی، العروة الوثقی، ۱۴۱۹ق، ج۱، ص۳۲۳.</ref> | ||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
*صدوق، محمد بن علی، من لایحضره الفقیه، قم، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ۱۴۱۳ق. | *صدوق، محمد بن علی، من لایحضره الفقیه، قم، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ۱۴۱۳ق. | ||
*طباطبایی یزدی، العروة الوثقی فیما تعم به البلوی (المحشی)، تصحیح احمد محسنی سبزواری، قم، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم،۱۴۱۹ق. | *طباطبایی یزدی، العروة الوثقی فیما تعم به البلوی (المحشی)، تصحیح احمد محسنی سبزواری، قم، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم،۱۴۱۹ق. | ||
*طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، تصحیح سید احمد حسینی، تهران، کتابفروشی مرتضوی، ۱۴۱۶ق. | |||
*طوسی، محمد بن حسن، الخلاف، تصحیح علی خراسانی و دیگران، قم، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ۱۴۰۷ق. | *طوسی، محمد بن حسن، الخلاف، تصحیح علی خراسانی و دیگران، قم، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ۱۴۰۷ق. | ||
*علامه حلی، حسن بن یوسف، منتهی المطلب فی تحقیق المذهب، تصحیح بخش فقه در جامعه پژوهشهای اسلامی، مشهد، مجمع البحوث الاسلامیه، ۱۴۱۲ق. | *علامه حلی، حسن بن یوسف، منتهی المطلب فی تحقیق المذهب، تصحیح بخش فقه در جامعه پژوهشهای اسلامی، مشهد، مجمع البحوث الاسلامیه، ۱۴۱۲ق. |
نسخهٔ ۱۳ مهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۱:۰۷
بخشی از احکام عملی و فقهی |
---|
اِسْتِبْراء، به معنای پاکی جستن، عمل مستحبی که پس از خروج ادرار یا مَنی انجام میشود تا مجرای ادرار از باقیمانده آنها پاک شود. از نظر فقیهان، اگر پس از استبراء از ادرار یا منی، رطوبت مشکوکی از مجرای ادرار خارج شود، پاک است و وضو یا غسل را باطل نمیکند.
استبرا کاربردهای دیگری هم در فقه دارد از جمله به معنای جلوگیری از خوردن نجاست توسط حیوان حلالگوشتی است که به خوردن نجاست عادت کرده برای پاک شدن گوشت و شیر آن.
مفهومشناسی
استبراء پاکی جستن از نجاست و بیزاری جستن از عیب و نقص است که چگونگی آن نسبت به کاربردهایش متفاوت است.[۱] استیرا در لغت به معنای درخواست پایان چیزی به منظور برطرف کردن شبهه از آن است.[۲]برخی از کاردهای استبراء در فقه عبارتند از:
استبراء از بول و منی
استبراء از بول و منی: عمل مستحبی است که پس از خروج ادرار یا منی انجام میدهند تا باقیمانده بول یا ادرار در مجرای ادرارشان باقی نماند.[۳]
مردان پس از ادرار، سه بار با انگشت میانه دست چپ از مخرج غایط تا بیخ آلت میکشند سپس انگشت شصت دست چپ را روی آلت و یکی دیگر از انگشتان را زیر آلت قرار داده و از آنجا تا ختنهگاه میکشند سپس سه مرتبه سر آلت را فشار میدهند.[۴]
استبراء از منی همانند استبراء از بول است البته پیش از استبراء باید ادرار کند. هرچند برخی در استبرا از منی ادرار کردن را کافی دانسته و گفتهاند در صورتی که نتواند ادرار کند همان شیوه استبراء از بول کافی است.[۵]
پاک بودن رطوبت مشکوک پس از استبراء
به فتوای فقیهان اگر پس از استبراء رطوبت مشکوکی از مجرای ادرار مردان خارج شود این رطوبت پاک است و وضو یا غسل را باطل نمیکند؛[۶] اما اگر کسی پس از ادرار استبراء نکند و رطوبت مشکوکی از او خارج شود، فقها به نجاست این رطوبت فتوا داده و وضو را باطل میکند؛[۷] همچنین بنا بر فتوای مشهور اگر مردی پس از خروج منی بدون استبراء غسل کند و پس از آن، رطوبتی از مجرای ادرار او خارج شود که نداند منی است یا چیز دیگر، باید دوباره غسل جنابت کند.[۸]
آیا استبرا برای زنان هم جاری است؟
فقیهان درباره اینکه آیا استبراء درباره زنان هم وجود دارد یا خیر؟ اختلافنظر دارند، بیشتر آنان معتقدند که مستحب بودن استبرا مختص مردان است.[۹] از اینرو رطوبتی که پس از بول یا منی از مجرای ادرار زنان خارج میشود را در صورت عدم استبراء هم پاک دانستهاند.[۱۰] هرچند که گفتهاند بهتر است زنان پس از ادرار اندکی صبر کرده، سپس تنحنح نمایند و آلت خود را فشار دهند.[۱۱] علامه حلی معتقد است که استبراء درباره زنان نیز جاری است[۱۲] اما چگونگی آن را بیان نکرده است.[۱۳]
استبراء حیوان نجاستخوار
جلوگیری از خوردن مدفوع انسان توسط حیوان حلالگوشتی که به خوردن آن عادت کرده برای حلال شدن شیر و گوشت و نیز پاک شدن ادرار و مدفوعاش.[۱۴] مدت استبراء نسبت به حیواناتِ مختلف متفاوت است؛ بنابر گفته شیخ طوسی مدت استبراء شتر ۴۰، گاو ۲۰، گوسفند ۱۰ یا هفت و مرغ سه روز دانسته شده است.[۱۵]
استبراء از خون حیض و نفاس
وارسی فرج پس از قطع خون در عادت ماهانه: به فتوای فقیهان اگر خون حیض قبل از ده روز قطع شود و زن احتمال بدهد که خون در رحمش باقی مانده است باید پنبهای داخل فرج خود کند[۱۶] سپس آن را بیرون بیاورد اگر پنبه به خون آلوده نشده باشد، زن از حیض پاك است و در غير اين صورت، بايد صبر كند تا پاك شود.[۱۷]
استبراء رحم
ترک آمیزش با کنیز به منظور اطمینان از باردار نبودن او به هنگام خرید و فروش؛ فروشنده قبل از فروش کنیز باید به مدت یک حیض از آمیزش با کنیز خودداری کند و اگر کنیز از زنانی است که خون حیض نمیبیند مدت استبراء او ۴۵ روز است.[۱۸] همچنین خریدار در صورتی که نمیداند فروشنده در مدت مذکور با کنیز نزدیکی کرده یا خیر؟ یا میداند که فروشنده با کنیز نزدیکی کرده است باید پس از خرید کنیز به مدت مذکور با او آمیزش نکند.[۱۹]
پانویس
منابع
- جمعی از پژوهشگران، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهمالسلام، قم، مؤسسة دایرة المعارف فقه اسلامی، ۱۴۲۶ق.
- حکیم، سید محسن، مستمسک العروة الوثقی، قم، مؤسسه دارالتفسیر، ۱۴۱۶ق.
- شهید ثانی، زینالدین بن علی، روض الجنان فی شرح ارشاد، قم، مؤسسة آل البیت علیهمالسلام، بیتا.
- صدوق، محمد بن علی، من لایحضره الفقیه، قم، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ۱۴۱۳ق.
- طباطبایی یزدی، العروة الوثقی فیما تعم به البلوی (المحشی)، تصحیح احمد محسنی سبزواری، قم، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم،۱۴۱۹ق.
- طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، تصحیح سید احمد حسینی، تهران، کتابفروشی مرتضوی، ۱۴۱۶ق.
- طوسی، محمد بن حسن، الخلاف، تصحیح علی خراسانی و دیگران، قم، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ۱۴۰۷ق.
- علامه حلی، حسن بن یوسف، منتهی المطلب فی تحقیق المذهب، تصحیح بخش فقه در جامعه پژوهشهای اسلامی، مشهد، مجمع البحوث الاسلامیه، ۱۴۱۲ق.
- نجفی، محمدحسن، جواهرالکلام فی شرح شرائع الاسلام، تصحیح عباس قوچانی و علی آخوندی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۴ق.
پیوند به بیرون
- ↑ فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت، ۱۴۲۶ق، ج۱، ص۳۸۰.
- ↑ طریحی، مجمع البحرین، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۵۰-۵۱(ذیل واژه برأ).
- ↑ طباطبایی یزدی، العروة الوثقی، ۱۴۱۹ق، ج۱، ص۳۲۳.
- ↑ طباطبایی یزدی، العروة الوثقی، ۱۴۱۹ق، ج۱، ص۳۲۲.
- ↑ حکیم، مستمسک العروة، ۱۴۱۶ق، ج۳، ص۱۰۹.
- ↑ علامه حلی، منتهی المطلب، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۲۵۵؛ نجفی، جواهرالکلام، ۱۴۰۴ق، ج۳، ص۱۲۲.
- ↑ علامه حلی، منتهی المطلب، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۲۵۵.
- ↑ نجفی، جواهرالکلام، ۱۴۰۴ق، ج۳، ص۱۲۶.
- ↑ نجفی، جواهرالکلام، ۱۴۰۴ق، ج۲، ص۵۷-۵۸، ج۳، ص۱۱۲.
- ↑ حکیم، مستمسک العروة، ۱۴۱۶ق، ج۲، ص۲۲۸.
- ↑ طباطبایی یزدی، العروة الوثقی، ۱۴۱۹ق، ج۱، ص۳۲۳.
- ↑ علامه حلی، منتهی المطلب، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۲۵۶.
- ↑ نجفی، جواهرالکلام، ۱۴۰۴ق، ج۲، ص۵۸.
- ↑ طباطبایی یزدی، العروة الوثقی، ۱۴۱۹ق، ج۱، ص۲۷۸.
- ↑ طوسی، الخلاف، ۱۴۰۷ق، ج۶، ص۸۵-۸۶.
- ↑ نجفی، جواهرالکلام، ۱۴۰۴ق، ج۳، ص۱۸۹
- ↑ شهید ثانی، روض الجنان، مؤسسة آل البیت، ص۷۳؛ نجفی، جواهرالکلام، ۱۴۰۴ق، ج۳، ص۱۸۹-۱۹۰.
- ↑ نجفی، جواهرالکلام، ۱۴۰۴ق، ج۲۴، ص۱۹۳-۱۹۵.
- ↑ نجفی، جواهرالکلام، ۱۴۰۴ق، ج۲۴، ص۱۹۹.