شهادت ثالثه: تفاوت میان نسخهها
خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
برخی از احکامی که فقها درباره مسئله شهادت ثالثه در اذان و اقامه بیان کردهاند، به شرح زیر است: | برخی از احکامی که فقها درباره مسئله شهادت ثالثه در اذان و اقامه بیان کردهاند، به شرح زیر است: | ||
===جزءبودن شهادت ثالثه در اذان و اقامه=== | ===جزءبودن شهادت ثالثه در اذان و اقامه=== | ||
دیدگاه مشهور نزد فقهای امامیه این است که شهادت ثالثه، جزئی از اجزاء [[اذان]] و [[اقامه]] نیست.<ref>حبالله، التعلیقة علی منهاج الصالحین (الاذان و الاقامة)، ۲۰۲۴م، ص۵.</ref> بهگزارش فقیهانی همچون [[سید محمد موسوی عاملی|صاحبمدارک]] و [[سید محسن طباطبائی حکیم|سیدمحسن حکیم]] در میان فقیهانی که متعرض این مسئله شدهاند، اختلافی وجود ندارد که شهادت ثالثه از اجزاء اذان و اقامه نیست.<ref>حکیم، مستمسک العروة الوثقی، ۱۳۸۹ق، ج۵، ص۵۴۴.</ref> صاحبجواهر نیز گفته است تسالم فقها بر عدم جزء بودن آن در اذان و اقامه است. | دیدگاه مشهور نزد فقهای امامیه این است که شهادت ثالثه، جزئی از اجزاء [[اذان]] و [[اقامه]] نیست.<ref>حبالله، التعلیقة علی منهاج الصالحین (الاذان و الاقامة)، ۲۰۲۴م، ص۵.</ref> بهگزارش فقیهانی همچون [[سید محمد موسوی عاملی|صاحبمدارک]] و [[سید محسن طباطبائی حکیم|سیدمحسن حکیم]] در میان فقیهانی که متعرض این مسئله شدهاند، اختلافی وجود ندارد که شهادت ثالثه از اجزاء اذان و اقامه نیست.<ref>حکیم، مستمسک العروة الوثقی، ۱۳۸۹ق، ج۵، ص۵۴۴.</ref> صاحبجواهر نیز گفته است تسالم فقها بر عدم جزء بودن آن در اذان و اقامه است.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۳ش، ج۹، ص۸۷.</ref> | ||
عالمانی همچون [[شیخ صدوق]] و [[شهید ثانی]] اضافه کردن آن به اذان و اقامه را [[بدعت]] و روایاتی که در این زمینه نقل شده را [[حدیث موضوع|موضوع]] دانستهاند.<ref>شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۲۹۰؛ شهید ثانی، روض الجنان، ۱۴۲۲ق، ج۲، ص۱۸۶.</ref> [[شیخ طوسی]] نیز روایات مربوط به شهادت ثالثه در اذان را شاذ معرفی کرده و معتقد است کسی که در اذان شهادت ثالثه را بگوید، خطا کرده است،<ref>شیخ طوسی، النهایة، ۱۴۰۰ق، ص۶۹.</ref> ضمن آن که فضیلتی نیز برای اذان محسوب نمیشود و با گفتن آن، فصول و اجزای اذان کامل نمیشود.<ref>شیخ طوسی، المبسوط، ۱۳۸۷ق، ج۱، ص۹۹.</ref> | عالمانی همچون [[شیخ صدوق]] و [[شهید ثانی]] اضافه کردن آن به اذان و اقامه را [[بدعت]] و روایاتی که در این زمینه نقل شده را [[حدیث موضوع|موضوع]] دانستهاند.<ref>شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۲۹۰؛ شهید ثانی، روض الجنان، ۱۴۲۲ق، ج۲، ص۱۸۶.</ref> [[شیخ طوسی]] نیز روایات مربوط به شهادت ثالثه در اذان را شاذ معرفی کرده و معتقد است کسی که در اذان شهادت ثالثه را بگوید، خطا کرده است،<ref>شیخ طوسی، النهایة، ۱۴۰۰ق، ص۶۹.</ref> ضمن آن که فضیلتی نیز برای اذان محسوب نمیشود و با گفتن آن، فصول و اجزای اذان کامل نمیشود.<ref>شیخ طوسی، المبسوط، ۱۳۸۷ق، ج۱، ص۹۹.</ref> | ||
با این حال علامه مجلسی معتقد است که به سبب روایاتی که در این موضوع وارد شده است، بعید نیست که شهادت ثالثه جزء مستحبی در اذان و اقامه باشد.<ref>علامه مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۸۱، ص۱۱۱.</ref> فقیهانی همچون [[سید عبدالهادی شیرازی]] و سیدمحمد بجنوردی بر این نظرند که شهادت ثالثه از اجزای اذان و اقامه نیست، ولی گفتن آن در اذان و اقامه مستحب است.<ref>مؤسسه سبطین، العروة الوثقی و التعلیقات علیها، ۱۴۳۰ق، ج۶، ص۴۶۸، پانویس۵.</ref> | با این حال علامه مجلسی معتقد است که به سبب روایاتی که در این موضوع وارد شده است، بعید نیست که شهادت ثالثه جزء مستحبی در اذان و اقامه باشد.<ref>علامه مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۸۱، ص۱۱۱.</ref> [[آقا رضا همدانی]] نیز گفتن آن در اذان و اقامه را اگر به قصد جزئیت نباشد، جایز دانسته است.<ref>همدانی، مصباح الفقیه، ۱۴۲۴ق، ج۱۱، ص۳۱۳-۳۱۴.</ref> | ||
فقیهانی همچون [[سید عبدالهادی شیرازی]] و سیدمحمد بجنوردی بر این نظرند که شهادت ثالثه از اجزای اذان و اقامه نیست، ولی گفتن آن در اذان و اقامه مستحب است.<ref>مؤسسه سبطین، العروة الوثقی و التعلیقات علیها، ۱۴۳۰ق، ج۶، ص۴۶۸، پانویس۵.</ref> | |||
بهگزارش حیدر حبالله، از مدرسان و پژوهشگران حوزه علمیه قم، دستهای از فقیهان مانند [[سید محسن طباطبائی حکیم|سیدمحسن حکیم]]، [[سید ابوالقاسم خویی]]، [[سید علی حسینی سیستانی|سیدعلی حسینی سیستانی]]، [[حسین وحید خراسانی]] و برخی دیگر بر این نظرند که شهادت ثالثه جزء اذان و اقامه نیست، ولی گفتن آن در اذان و اقامه، خوب و دارای اهمیت است.<ref>حبالله، التعلیقة علی منهاج الصالحین (الاذان و الاقامة)، ۲۰۲۴م، ص۶.</ref> برخی دیگر از عالمان مانند [[سید حسین طباطبایی قمی|سید حسین طباطبایی قمی]] گفتن آن را از باب تبرک و تیمن جایز دانستهاند.<ref>مؤسسه سبطین، العروة الوثقی و التعلیقات علیها، ۱۴۳۰ق، ج۶، ص۴۶۸، پانویس۵.</ref> | بهگزارش حیدر حبالله، از مدرسان و پژوهشگران حوزه علمیه قم، دستهای از فقیهان مانند [[سید محسن طباطبائی حکیم|سیدمحسن حکیم]]، [[سید ابوالقاسم خویی]]، [[سید علی حسینی سیستانی|سیدعلی حسینی سیستانی]]، [[حسین وحید خراسانی]] و برخی دیگر بر این نظرند که شهادت ثالثه جزء اذان و اقامه نیست، ولی گفتن آن در اذان و اقامه، خوب و دارای اهمیت است.<ref>حبالله، التعلیقة علی منهاج الصالحین (الاذان و الاقامة)، ۲۰۲۴م، ص۶.</ref> برخی دیگر از عالمان مانند [[سید حسین طباطبایی قمی|سید حسین طباطبایی قمی]] گفتن آن را از باب تبرک و تیمن جایز دانستهاند.<ref>مؤسسه سبطین، العروة الوثقی و التعلیقات علیها، ۱۴۳۰ق، ج۶، ص۴۶۸، پانویس۵.</ref> |
نسخهٔ ۱۶ نوامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۴:۲۳
این مقاله هماکنون در دست ویرایش است.
این برچسب در تاریخ ۳۰ مهر ۱۴۰۳ توسط کاربر:H.ahmadi برای جلوگیری از تعارض ویرایشی اینجا گذاشته شده است. اگر بیش از پنج روز از آخرین ویرایش مقاله میگذرد میتوانید برچسب را بردارید. در غیر این صورت، شکیبایی کرده و تغییری در مقاله ایجاد نکنید. |
شهادت ثالثه گواهیدادن به ولایت حضرت علی (ع) پس از شهادتین با عبارت «أشهَدُ أَنّ عَلیاً ولیُّ الله» یا «أشهَدُ أَنّ عَلیاً حُجَّةُ الله» در اذان است. شهادت ثالثه در منابع فقهی و حدیثی شیعه بهعنوان بخشی از اذان و اقامه مطرح نشده است. به نظر بسیاری از فقیهان شیعه این فراز جزء اذان و اقامه نیست؛ اما گفتن آن به قصد قربت خوب است.
مفهومشناسی و اهمیت
شهادت ثالثه، گواهی دادن به ولایت امام علی(ع)، پس از گواهی به شهادتین، یعنی توحید و نبوت است[۲] و با عبارتهایی همچون «أشهَدُ أَنّ عَلیاً ولیَُ الله» و «أشهَدُ أَنّ عَلیاً حُجَّةُ الله» و «أشهَدُ أَنّ عَلیاً اَمیرالمؤمنین حقاً»، بیان میشود.[۳]
سیدمحسن حکیم و سیدتقی طباطبایی قمی آن را شعار و نماد تشیع به شمار آوردهاند.[۴] در برخی روایاتی که در منابع روایی شیعه وارد شده، محتوای آن مورد تأیید واقع شده و به اقرار بر ولایت امام علی(ع) تأکید شده است.[۵] برای نمونه طبرسی در کتاب الاحتجاج روایتی از امام صادق(ع) نقل کرده است که هرگاه کسی از شما میگوید: «لا إله إلَّا الله» و «محمّد رسول الله»، بلافاصله بگوید: «علی أمیر المؤمنین».[۶]
حکم فقهی
فقها درباره حکم فقهی شهادت ثالثه در نماز و آن هم در دو جا، یکی در اذان و اقامه و دیگری در تشهد بحث کردهاند.
در اذان و اقامه
برخی از احکامی که فقها درباره مسئله شهادت ثالثه در اذان و اقامه بیان کردهاند، به شرح زیر است:
جزءبودن شهادت ثالثه در اذان و اقامه
دیدگاه مشهور نزد فقهای امامیه این است که شهادت ثالثه، جزئی از اجزاء اذان و اقامه نیست.[۷] بهگزارش فقیهانی همچون صاحبمدارک و سیدمحسن حکیم در میان فقیهانی که متعرض این مسئله شدهاند، اختلافی وجود ندارد که شهادت ثالثه از اجزاء اذان و اقامه نیست.[۸] صاحبجواهر نیز گفته است تسالم فقها بر عدم جزء بودن آن در اذان و اقامه است.[۹]
عالمانی همچون شیخ صدوق و شهید ثانی اضافه کردن آن به اذان و اقامه را بدعت و روایاتی که در این زمینه نقل شده را موضوع دانستهاند.[۱۰] شیخ طوسی نیز روایات مربوط به شهادت ثالثه در اذان را شاذ معرفی کرده و معتقد است کسی که در اذان شهادت ثالثه را بگوید، خطا کرده است،[۱۱] ضمن آن که فضیلتی نیز برای اذان محسوب نمیشود و با گفتن آن، فصول و اجزای اذان کامل نمیشود.[۱۲]
با این حال علامه مجلسی معتقد است که به سبب روایاتی که در این موضوع وارد شده است، بعید نیست که شهادت ثالثه جزء مستحبی در اذان و اقامه باشد.[۱۳] آقا رضا همدانی نیز گفتن آن در اذان و اقامه را اگر به قصد جزئیت نباشد، جایز دانسته است.[۱۴] فقیهانی همچون سید عبدالهادی شیرازی و سیدمحمد بجنوردی بر این نظرند که شهادت ثالثه از اجزای اذان و اقامه نیست، ولی گفتن آن در اذان و اقامه مستحب است.[۱۵]
بهگزارش حیدر حبالله، از مدرسان و پژوهشگران حوزه علمیه قم، دستهای از فقیهان مانند سیدمحسن حکیم، سید ابوالقاسم خویی، سیدعلی حسینی سیستانی، حسین وحید خراسانی و برخی دیگر بر این نظرند که شهادت ثالثه جزء اذان و اقامه نیست، ولی گفتن آن در اذان و اقامه، خوب و دارای اهمیت است.[۱۶] برخی دیگر از عالمان مانند سید حسین طباطبایی قمی گفتن آن را از باب تبرک و تیمن جایز دانستهاند.[۱۷]
حکم گفتن شهادت ثالثه در اذان و اقامه
در تشهد
تاریخچه وارد شدن شهادت ثالثه در اذان و اقامه
شیخ صدوق اضافهکردن آن به اجزاء اذان و اقامه را به مُفَوضه نسبت داده و گفته است آنان روایاتی در این زمینه جعل کردهاند.[۱۸]
پیشینه
مشهور است که شهادت ثالثه از زمان صفویان بهطور رسمی وارد اذان شیعیان شده است. اما شواهدی وجود دارد که پیش از آن نیز به صورت پراکنده در برخی مناطق گفته میشده است. بهعنوان نمونه ابن بطوطه در قرن ۸ قمری از گفتن «اشهد ان علیاً ولیالله» در اذان شیعیان قطیف سخن به میان آورده است.[۱۹] [یادداشت ۱]همچنین موضعگیری شیخ صدوق دربارهٔ روایاتی مبنی بر جواز شهادت ثالثه،[۲۰] نشانگر وجود گروههایی است که در آن زمان در اذان شهادت ثالثه را میگفتند.
عبدالمحسن سراوی، از مستبصران پیشینه «اَشْهَدُ اَنَّ علیاً وَلیّالله» را به دوره امویان میرساند و آن را واکنشی از سوی شیعیان در برابر کسانی میپندارد که بر منابر و مأذنهها حضرت علی (ع) را لعن میکردند.[۲۱]
گفته شده است که عبدالله مراغی مصری در کتاب «السلافة فی أمر الخلافة» روایاتی نقل کرده است که در زمان پیامبر اکرم(ص) سلمان و ابوذر در اذان شهادت ثالثه را میگفتهاند.[۲۲] البته از سوی برخی در اصل وجود این کتاب تردید شده است.[۲۳]
اختلاف در حکم فقهی
به نظر فقهای شیعه «اَشْهدُ اَنَّ علیاً ولیُّ الله» در اصل تشریع اذان نبوده و جزءِ واجب اذان نیست و آن را در شمار فرازهای اذان و اقامه نیاوردهاند.[۲۴] دربارهٔ حکم فقهی شهادت ثالثه در اذان و اقامه بین فقها اختلافنظر وجود دارد. دیدگاههای آنان عبارتاند از:
- گفتن شهادت ثالثه در اذان و اقامه بدعت و حرام است؛ شیخ صدوق اخباری را که بر جواز شهادت ثالثه در اذان و اقامه دلالت دارند، ساخته غلات میداند.[۲۵]
- گفتن شهادت ثالثه در اذان و اقامه خطا است؛ از نظر شیخ طوسی در کتاب نهایة، این روایات شاذ است و کسی که در اذان و اقامه، شهادت ثالثه را بگوید، خطا کرده است.[۲۶]
- گفتن شهادت ثالثه در اذان جایز است؛ ولی ثواب هم ندارد؛ شیخ طوسی در کتاب المبسوط اذعان دارد کسی که شهادت ثالثه را ذکر کند گناه نکرده است ولی ثواب هم ندارد.[۲۷]
- گفتن شهادت ثالثه در اذان و اقامه بدون آنکه آن را جزء بدانند، جایز یا مستحب است؛[۲۸] عبدالحلیم غزّی در کتاب «الشهادة الثالثة المقدسة»، فتوای بیش از صد تن از علمای شیعه را در این باره گردآوری کرده که بیشتر آنان شهادت ثالثه را در اذان و اقامه به شرط آنکه آن را جزو اذان و اقامه ندانند، مستحب میدانند.[۲۹] مستند این گروه، روایاتی است که بهصورت مطلق میگویند: هر گاه به توحید و رسالت شهادت دادید، به ولایت علی بن ابیطالب (ع) نیز شهادت بدهید.[۳۰] آنان همچنین موضعگیری شیخ صدوق و شیخ طوسی را مربوط به جایی میکنند که آنها جزئی از اذان دانسته شوند.
- شهادت ثالثه اگر شعار مذهب شیعه شمرده شود مستحب و بلکه واجب است؛ آیت الله حکیم، شهادت ثالثه در اذان و اقامه را به شرط آن که گوینده آن را جزو آن دو نداند، مستحب میداند. از نظر او، در عصر کنونی شهادت ثالثه، شعار مذهب تشیع است، از این جهت از نظر شرعی مستحب و بلکه ممکن است واجب باشد.[۳۱]
- شهادت ثالثه از اجزاء مستحب اذان است؛ علامه مجلسی و برخی دیگر از فقها با استناد به روایاتی که شیخ صدوق و شیخ طوسی آنها را شاذ دانستهاند، این نظر را پذیرفتهاند.[۳۲] محمدتقی مجلسی، نسبت به روایات شاذ میگوید که شاذ به معنای غیر صحیح نیست بلکه روایاتی صحیحی است که مشهور نیست و از آنجا که تعداد این روایات زیاد است طبق آن عمل میکنیم.[۳۳] همچنین برخی آنان به روایاتی که گفته شده مراغی مصری مبنی بر شهادت ثالثه گفتن سلمان و ابوذر در اذان و اقامه نقل کرده، استناد میکنند.[۳۴] با این حال، برخی پژوهشگران با استناد به دلایلی از جمله مجهولالهویه بودن نویسنده، وجود نداشتن کتاب در کتابخانهها و نبودن این احادیث در کتب حدیثی شیعه، در اصل وجود کتاب مذکور، تشکیک کردهاند.[۳۵][۳۶][یادداشت ۲] برخی از فقهای شیعه با آنکه شهادت ثالثه را بدون آنکه جزئی از اذان و اقامه باشد در آن دو مستحب میدانند؛ اما مستحب بودن آن با قصد جزئیت را نیز بعید ندانستهاند،[۳۷] صاحب جواهر گفته است: اگر اتفاق و تسالم اصحاب و فقهاء بر عدم جزئیت نبود جا داشت ادعای جزئیت آن را میکردیم.[۳۸]
در تشهد نماز و اسلام آوردن
شهادت ثالثه در تشهد نماز در کتابهای فقهی و رسالههای عملیه مطرح نشده است؛ اما در برخی از استفتاءات شیعیان از مراجع تقلید آمده است. تقریباً تمامی مراجع تقلید گفتن آن در تشهد نماز پس از شهادتین را جایز نمیدانند.[۳۹] [یادداشت ۳] اما برخی از نویسندگان با استناد به روایاتی که بهصورت مطلق میگویند: هر گاه به توحید و رسالت شهادت دادید، به ولایت علی بن ابیطالب (ع) نیز شهادت بدهید،[۴۰] شهادت ثالثه را در تشهد نماز جایز دانستهاند.[۴۱] همچنین به برخی از فقیهان شیعه نسبت دادهاند که این شهادت را در تشهد نماز جایز میدانستهاند.[۴۲]
از نظر مسلمانان گفتن شهادتین برای مسلمان شدن کافی است. از نظر فقیهان شیعه نیز گفتن شهادت ثالثه برای اسلام آوردن لازم نیست؛[۴۳] اما معمولاْ شیعیان، پس از گفتن شهادتین، شهادت ثالثه را نیز میگویند.[۴۴]
تکنگاری
برخی از کتابهایی که دربارهٔ شهادت ثالثه نوشته شده چنیناند:
- کلماتُ الاَعلام حولَ جوازِ الشهادة بالولایة فی الاذان و الاقامة مَعَ عدمِ قصدِ الجُزئیة، نوشته رضا استادی، پژوهشگر شیعه، که در قم و در سال ۱۳۹۵ق چاپ شده است.
- اَشهدُ اَنّ علیّاً ولیُّ الله فی الاذان بین الشرعیةِ و الابتداع، نوشته سید علی شهرستانی و به زبان عربی،[۴۵] که سید هادی حسینی آن را به فارسی ترجمه کرده و انتشارات دلیل ما به چاپ رسانده است.[۴۶]
- الشهادة الثالثة نوشته محمد سند، عالم شیعه اهل بحرین، که در آن حکم شهادت ثالثه در زمان تقیه، در اقامه و اذان، بعد از تکبیرة الاحرام و در تشهد و سلام نماز بررسی شده است.[۴۷]
برخی دیگر از کتابها با این موضوع عبارتند از: جزئیة الشهادة الثالثه فی الاذان و الاقامه، نوشته زینالعابدین نجفی،[۴۸] الشهادة الثالثة واجبة و جزئیة فی الاذان و الاقامة وتشهد الصلاة و صلاة المیت، نوشته محمد الطائی،[۴۹] شهادت ثالثه در اذان و اقامه، نوشته محمد مظفری قزوینی، شهادت ثالثه: فلسفه شهادت به ولایت در اذان، نوشته محمد اسدی گرمارودی و امید آهنچی،[۵۰] و شهادث ثالثه در اذان شیعیان، نوشته ناصر ابراهیمی جویباری.[۵۱]
جستارهای وابسته
پانویس
- ↑ «اشهد ان علیا ولی الله»، صفحه الخطاط محمد المشرفاوی در پینترس.
- ↑ جمعی از نویسندگان، موسوعة معارف الکتاب و السنة، ج۱، ص۵۴۸.
- ↑ شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۲۹۰.
- ↑ حکیم، مستمسک العروة الوثقی، ۱۳۸۹ق، ج۵، ص۵۴۵؛ مؤسسه سبطین، العروة الوثقی و التعلیقات علیها، ۱۴۳۰ق، ج۶، ص۴۶۸، پانویس۴.
- ↑ طبرسی، الاحتجاج، ۱۹۶۶م، ج۱، ص۲۳۱؛ بحرانی، الحدائق الناضرة، مؤسسة النشر الاسلامی، ج۷، ص۴۰۴.
- ↑ طبرسی، الاحتجاج، ۱۹۶۶م، ج۱، ص۲۳۱.
- ↑ حبالله، التعلیقة علی منهاج الصالحین (الاذان و الاقامة)، ۲۰۲۴م، ص۵.
- ↑ حکیم، مستمسک العروة الوثقی، ۱۳۸۹ق، ج۵، ص۵۴۴.
- ↑ نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۳ش، ج۹، ص۸۷.
- ↑ شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۲۹۰؛ شهید ثانی، روض الجنان، ۱۴۲۲ق، ج۲، ص۱۸۶.
- ↑ شیخ طوسی، النهایة، ۱۴۰۰ق، ص۶۹.
- ↑ شیخ طوسی، المبسوط، ۱۳۸۷ق، ج۱، ص۹۹.
- ↑ علامه مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۸۱، ص۱۱۱.
- ↑ همدانی، مصباح الفقیه، ۱۴۲۴ق، ج۱۱، ص۳۱۳-۳۱۴.
- ↑ مؤسسه سبطین، العروة الوثقی و التعلیقات علیها، ۱۴۳۰ق، ج۶، ص۴۶۸، پانویس۵.
- ↑ حبالله، التعلیقة علی منهاج الصالحین (الاذان و الاقامة)، ۲۰۲۴م، ص۶.
- ↑ مؤسسه سبطین، العروة الوثقی و التعلیقات علیها، ۱۴۳۰ق، ج۶، ص۴۶۸، پانویس۵.
- ↑ شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۲۹۰.
- ↑ ابن بطوطه، سفرنامه (رحله) ابن بطوطه، ۱۳۵۹ش، ج۱، ص۳۰۸.
- ↑ شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۲۹۰.
- ↑ سراوی، القطوف الدانیة، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۵۵.
- ↑ مراغی مصری، السلافة فی أمر الخلافة، ص۳۲، به نقل از: حسینی میلانی، الشهادة بالولایة فی الاذان، ۱۴۲۱ق، ص۲۵.
- ↑ کدیور، «نقد مستندات شهادت ثالثه در اذان»؛ مهریزی، «پدیده ارجاع به کتابهای خیالی و ساختگی».
- ↑ شیخ طوسی، الخلاف، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۲۷۸؛ شیخ طوسی، المبسوط، ۱۳۸۷ق، ج۱، ص۹۹؛ یزدی، العروة الوثقیٰ، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۶۰۲؛ شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۲۹۰؛ علامه حلی، منتهی المطلب، ۱۴۱۲ق، ج۴، ص۳۷۴.
- ↑ شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۲۹۰؛ شوشتری، النجعة فی شرح اللمعة، ۱۴۰۶ق، ج۲، ص۲۰۵.
- ↑ شیخ طوسی، النهایة، ۱۴۰۰ق، ص۶۹؛ علامه حلی، منتهی المطلب، ۱۴۱۲ق، ج۴، ص۳۸۱.
- ↑ شیخ طوسی، المبسوط، ۱۳۸۷ق، ج۱، ص۹۹
- ↑ برای نمونه ر.ک. نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۹، ص۸۷؛ امام خمینی، الآداب المعنویة للصلاة، ۱۴۰۶ق، ص۲۶۵.
- ↑ غزی، الشهادة الثالثة المقدسة، ۱۴۲۳ق، ص۳۶۱–۳۸۵.
- ↑ طبرسی، الاحتجاج، ۱۳۸۵ق، ج۱، ص۱۵۸؛ علامه مجلسی، بحارالانوار، دار إحیاء التراث العربی، ج۲۷، ص۱؛ نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۹، ص۸۷.
- ↑ حکیم، مستمسک العروة الوثقی، ۱۴۱۶ق، ج۵، ص۵۴۵.
- ↑ علامه مجلسی، بحارالانوار، دار إحیاء التراث العربی، ج۸۱، ص۱۱۱؛ غزی، الشهادة الثالثة المقدسة، ۱۴۲۳ق، ص۳۶۱–۳۸۵.
- ↑ محمدتقی مجلسی، روضة المتقین، ج۲، ص۲۲۵..
- ↑ مراغی مصری، السلافة فی أمرالخلافة، ص۳۲، به نقل از حسینی میلانی، الشهادة بالولایة الاذان، ۱۴۲۱ق، ص۲۵.
- ↑ مهریزی، «پدیده ارجاع به کتابهای خیالی و ساختگی».
- ↑ کدیور، «نقد مستندات شهادت ثالثه در اذان».
- ↑ غزی، الشهادة الثالثة المقدسة، ۱۴۲۳ق، ص۳۶۱–۳۸۵؛ علامه مجلسی، بحار الانوار، دار إحیاء التراث العربی، ج۸۱، ص۱۱۱.
- ↑ نجفی، جواهر الکلام، دار إحیاء التراث العربی، ج۹، ص۸۷.
- ↑ برای نمونه ر.ک. امام خمینی، استفتاءات، ۱۴۲۲ق، ج۱، ص۱۶۷.
- ↑ طبرسی، الاحتجاج، ۱۳۸۵ق، ج۱، ص۱۵۸؛ علامه مجلسی، بحارالانوار، دار إحیاء التراث العربی، ج۲۷، ص۱.
- ↑ حکیم الهی، شهادت ثالثه از بدعت تا وجوب، ص۱۴۵.
- ↑ حکیم الهی، شهادت ثالثه از بدعت تا وجوب، ص۱۴۹.
- ↑ ر. ک. نجفی، جواهرالکلام، ۱۴۰۴ق، ج۲۱، ص ۱۴۳، ج۴۱، ۶۳۰.
- ↑ ابن شهر آشوب، مناقب آل ابیطالب (ع)، ۱۳۷۹ق، ج۲، ص۵۲؛ ابنشاذان، الروضة فی فضائل امیرالمؤمنین (ع)، ۱۴۲۳ق، ص۱۹۶.
- ↑ شهرستانی، اشهد ان علیاً ولی الله فی الاذان بین الشرعیة و الابتداع، ۱۴۳۰ق، شناسنامه کتاب.
- ↑ شهرستانی، جایگاه «أشهد أن علیاً ولی الله» در اذان، ۱۳۸۸ش، شناسنامه کتاب.
- ↑ سند، الشهادة الثالثة، ۱۳۸۵ش، شناسنامه و فهرست کتاب.
- ↑ نجفی، جزئیة الشهادة الثالثه فی الاذان و الاقامه، ۱۳۹۵ش، شناسنامه کتاب.
- ↑ الطائی، الشهادة الثالثة واجبة و جزئیة، ۲۰۱۷م، شناسنامه کتاب.
- ↑ اسدی گرمارودی و آهنچی، شهادث ثالثه، ۱۳۹۶ش، شناسنامه کتاب.
- ↑ ابراهیمی جویباری شهادت ثالثه در اذان شیعیان، ۱۴۰۰ش، شناسنامه کتاب.
یادداشت
- ↑ «...وهي مدينة كبيرة حسنة ذات نخل كثير يسكنها طوائف العرب، وهم رافضيّة غلاة يظهرون ويقول مؤذّنهم في أذانه بعد الشهادتين: أشهد أنّ عليّا ولىّ الله، ويزيد بعد الحيعلتين: حيّ على خير العمل ويزيد بعد التكبير الأخير: محمّد وعليّ خير البشر، من خالفهما فقد كفر.»ترجمه: قطیف شهر کوچک و زیبا و پر از نخلی است که طوائفی از اعراب در آن ساکن هستند و آنها گروهی از رافضیان اهل غلو هستند که موذنشان پس از شهادتین به ولایت علی نیز شهادت میدهد و پس از حیَّ علی الصلاه وحیَّ علی الفلاح حی علی خیرالعمل میگوید و پس از تکبیرات پایانی اذان میگوید: محمد و علی بهترین بشر هستند و مخالفانشان کافرند.
- ↑ نخستین بار عبدالنبی اراکی (۱۳۰۷–۱۳۸۵ق) در کتاب «رساله الهدایه»، به کتاب «السلافة فی امر الخلافه» استناد کرده است. پس از وی سید محمد شیرازی (۱۳۰۷–۱۳۸۰ش)، دومین کسی است که به این کتاب استناد میکند. سید اسماعیل مرعشی (۱۳۴۰–۱۴۲۵ق) (حسینی مرعشی، اجماعیات فقه الشیعة، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۲۴۲، به نقل از: مهریزی، «پدیده ارجاع به کتابهای خیالی و ساختگی».)، سید علی شهرستانی از دیگر کسانی هستند که به این کتاب استناد کردهاند. (شهرستانی، جایگاه «أشهد أن علیاً ولی الله» در اذان، ۱۳۸۸ش، ص۲۵۶.) برخی از نویسندگان مدعیاند هیچیک از آنان اصل کتاب را ندیدهاند. (ر.ک. مهریزی، «پدیده ارجاع به کتابهای خیالی و ساختگی».)
- ↑ برخی از مراجع تقلید گفتهاند به دنبال صلوات در تشهد نماز میتوان گفت: « «اللّهمّ صلّ علی محمّد و آل محمّد سیّما علی امیرالمؤمنین خلیفة رسول اللّٰه بلا فصل و علی اولاده اوصیائه الطّاهرین» آورد. البته باید از آن فهمیده نشود که این عبارت جز نماز است. (بهجت، استفتاءات، ۱۴۲۸ق، ج۲، ص۱۷۹.)
منابع
- [http://jhc.sinaweb.net/article_527773.html حکیم الهی، عبدالمجید، «شهادت ثالثه از بدعت تا وجوب»، فقه تاریخ تمدن،
- مهریزی، مهدی، «پدیده ارجاع به کتابهای خیالی و ساختگی»، سایت کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران، تاریخ درج مطلب: ۲۷ مهر ۱۳۹۳ش. بایگانی شده از نسخه اصلی در ۵ شهریور ۱۳۹۵ش.
- «اشهد ان علیا ولی الله»، صفحه الخطاط محمد المشرفاوی در پینترس، تاریخ بازدید: ۱۴ خرداد ۱۴۰۱ش.
- ابراهیمی جویباری، ناصر، شهادت ثالثه در اذان شیعیان، تحقیق صادق طالبی مازندرانی، قم، محمد و آل محمد (ص)، ۱۴۰۰ش.
- ابن بطوطه، سفرنامه (رحله) ابن بطوطه، ترجمه محمدعلی موحد، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۵۹ش.
- ابن شاذان قمی، شاذان بن جبرئیل، الروضة فی فضائل امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب (ع)، به تحقیق و تصحیح علی شکرچی، قم، مکتبة الامین، ۱۴۲۳ق.
- ابن شهر آشوب مازندرانی، محمد بن علی، مناقب آل ابیطالب (ع)، قم، علامه، ۱۳۷۹ق.
- اسدی گرمارودی، محمد و امید آهنچی، شهادث ثالثه، ۱۳۹۶ش، به تحقیق لیدا حاجیبابا، تهران، کتاب او، ۱۳۹۶ش.
- الطائی، نجاح، الشهادة الثالثة واجبة و جزئیة فی الاذان و الاقامه و تشهد الصلاة و صلاة المیت، بیروت، مؤسسة السلطان عبدالحمید العثمانی، ۲۰۱۷م.
- امام خمینی، سید روح الله موسوی، استفتاءات، قم، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ۱۴۲۲ق.
- امام خمینی، سید روح الله موسوی، الآداب المعنویة للصلاة، بیروت، مؤسسه الأعلمی للمطبوعات، ۱۴۰۶ق.
- بروجردی، مرتضی، المستند فی شرح العروة الوثقی، تقریر دروس سید ابوالقاسم خویی، مؤسسة الخوئی، ۱۴۳۰ق.
- بهجت، محمدتقی، استفتاءات، قم، دفتر حضرت آیة الله بهجت، ۱۴۲۸ق.
- حسینی میلانی، سید علی، الشهادة بالولایة فی الاذان، قم، مرکز الابحاث العقائدیة، ۱۴۲۱ق.
- حکیم، سید محسن طباطبایی، مستمسک العروة الوثقی، قم، مؤسسة دارالتفسیر، ۱۴۱۶ق.
- سراوی، عبدالمحسن، القطوف الدانیة، [دمشق]، [مرکز الابحاث العقائدیة]، [۱۴۱۳ق].
- سند، محمد، الشهادة الثالثة، به تحقیق علی شکری بغدادی، تهران، مؤسسة الصادق (ع)، ۱۳۸۵ش.
- شوشتری، محمدتقی، النجعة فی شرح اللمعة، تهران، کتابفروشی صدوق، ۱۴۰۶ق.
- شهرستانی، سید علی، جایگاه «أشهد أن علیاً ولی الله» در اذان، ترجمه سید هادی حسینی، قم، دلیل ما، ۱۳۸۸ش.
- شهرستانی، علی، اشهد ان علیاً ولی الله فی الاذان بین الشرعیة و الابتداع، بیجا، منشورات الاجتهاد، ۱۴۳۰ق.
- شیخ صدوق، محمّد بن علی بن بابویه، من لا یحضره الفقیه، قم، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ۱۴۱۳ق.
- شیخ طوسی، محمد بن حسن، الخلاف، به تصحیح علی خراسانی و سید جواد شهرستانی و مهدی طه نجف و مجتبی عراقی، قم، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ۱۴۰۷ق.
- شیخ طوسی، محمد بن حسن، المبسوط فی فقه الإمامیة، به تصحیح سید محمدتقی کشفی، تهران، المکتبة المرتضویة لإحیاء الآثار الجعفریة، ۱۳۸۷ق.
- شیخ طوسی، محمد بن حسن، النهایة فی مجرد الفقه و الفتاویٰ، بیروت، دارالکتاب العربی، ۱۴۰۰ق.
- علامه حلّی، حسن بن یوسف بن مطهر، منتهی المطلب فی تحقیق المذهب، به تحقیق بخش فقه در جامعه پژوهشهای اسلامی، مشهد، مجمع البحوث الإسلامیة، ۱۴۱۲ق.
- علامه مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار، بیروت، دار إحیاء التراث العربی.
- غِزّی، عبدالحلیم، الشهادة الثالثة المقدسة، بیروت، دارالقاری، ۱۴۲۳ق.
- کدیور، محسن، «نقد مستندات شهادت ثالثه در اذان، سایت محسن کدیور، تاریخ درج مطلب: ۲ اردیبهشت ۱۳۹۲ش، تاریخ بازدید: ۱۳ مرداد ۱۳۹۶ش.
- نجفی، زینالعابدین، جزئیة الشهادة الثالثة فی الاذان و الاقامه، بیجا، باقیات، ۱۳۹۵ش.
- نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام فی شرح شرائع الإسلام، به تحقیق و تصحیح عباس قوچانی و علی آخوندی، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چ۷، ۱۴۰۴ق.
- یزدی، سید محمدکاظم، العروة الوثقی فیما تعم به البلوی، بیروت، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، ۱۴۰۹ق. دوره۴۸، تابستان ۱۳۹۵ش.]
پیوند به بیرون