پرش به محتوا

تمسخر: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی شیعه
Sarsm (بحث | مشارکت‌ها)
ویکی سازی
Salar (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۱: خط ۱۱:


محمد غزالی(۴۵۰ق ـ ۵۰۵ق) میان استهزا و مزاح فرق گذاشته، به این صورت که اگر مخاطب، خود به بیان عیب و نقص خود، راضی باشد، چنین رفتاری مزاح است و در غیر این‌صورت، استهزا است.<ref>غزالی، احیاء العلوم، [بی‌تا]، ج۹، ص۳۱.</ref>
محمد غزالی(۴۵۰ق ـ ۵۰۵ق) میان استهزا و مزاح فرق گذاشته، به این صورت که اگر مخاطب، خود به بیان عیب و نقص خود، راضی باشد، چنین رفتاری مزاح است و در غیر این‌صورت، استهزا است.<ref>غزالی، احیاء العلوم، [بی‌تا]، ج۹، ص۳۱.</ref>
{{جعبه نقل قول| عنوان =| نقل‌قول = :{{سخ}} {{حدیث|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا يَسْخَرْ قَوْمٌ مِنْ قَوْمٍ عَسَىٰ أَنْ يَكُونُوا خَيْرًا مِنْهُمْ|ترجمه=ای اهل ایمان، هرگز نباید قومی قوم دیگر را مسخره و استهزا کنند، شاید آن قوم که مسخره می‌کنند از خود آنان بهتر باشند.}}|تاریخ بایگانی| منبع = <small>[[سوره حجرات]]، آیه ۱۱.</small>| تراز = چپ| عرض = ۲۳۰px| اندازه خط = ۱۲px|رنگ پس‌زمینه =#ffeebb| گیومه نقل‌قول =| تراز منبع = چپ}}
{{جعبه نقل قول| عنوان =| نقل‌قول = :{{سخ}} {{حدیث|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا يَسْخَرْ قَوْمٌ مِنْ قَوْمٍ عَسَىٰ أَنْ يَكُونُوا خَيْرًا مِنْهُمْ|ترجمه=ای اهل ایمان، هرگز نباید قومی قوم دیگر را مسخره و استهزا کنند، شاید مسخره‌شده‌ها از مسخره‌کنندگان بهتر باشند.}}|تاریخ بایگانی| منبع = <small>[[سوره حجرات]]، آیه ۱۱.</small>| تراز = چپ| عرض = ۲۳۰px| اندازه خط = ۱۲px|رنگ پس‌زمینه =#ffeebb| گیومه نقل‌قول =| تراز منبع = چپ}}
به گفته صاحب [[العروة الوثقی (کتاب)|عروة الوثقی]] جواب [[سلام]] کسی که از روی استهزا سلام می‌کند، [[واجب]] نیست<ref>طباطبایی یزدی، عروة الوثقی، ۱۳۹۷ـ ۱۳۹۸ق، ج۳، ص۳۰۱.</ref>  استهزا به  دین،<ref>نجفی جواهری، جواهرالکلام، ۱۳۶۲ش، ج۴۱، ص۶۰۰.</ref> شرع و خداوند، کفر و در حکم ارتداد است ولی چون غالب افراد از روی جهالت این کار را می‌کنند، باید تأدیب شوند<ref>شیخ عباس قمی، الغاية القصوى، [بی‌تا]، ج۲، ص۳۰۵.</ref> کسب درآمد نیز از راه تمسخر دیگران، از کسب‌های حرام دانسته شده و در برخی کتب‌‎ فقهی، از آن سخن به میان آمده است.<ref>کاشف الغطاء، أنوار الفقاهة، ۱۴۲۲ق، ج۶، ص۳۳.</ref>
به گفته صاحب [[العروة الوثقی (کتاب)|عروة الوثقی]] جواب [[سلام]] کسی که از روی استهزا سلام می‌کند، [[واجب]] نیست<ref>طباطبایی یزدی، عروة الوثقی، ۱۳۹۷ـ ۱۳۹۸ق، ج۳، ص۳۰۱.</ref>  استهزا به  دین،<ref>نجفی جواهری، جواهرالکلام، ۱۳۶۲ش، ج۴۱، ص۶۰۰.</ref> شرع و خداوند، کفر و در حکم ارتداد است ولی چون غالب افراد از روی جهالت این کار را می‌کنند، باید تأدیب شوند<ref>شیخ عباس قمی، الغاية القصوى، [بی‌تا]، ج۲، ص۳۰۵.</ref> کسب درآمد نیز از راه تمسخر دیگران، از کسب‌های حرام دانسته شده و در برخی کتب‌‎ فقهی، از آن سخن به میان آمده است.<ref>کاشف الغطاء، أنوار الفقاهة، ۱۴۲۲ق، ج۶، ص۳۳.</ref>



نسخهٔ ‏۸ ژوئیهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۳:۰۷

اخلاق
آیات اخلاقی
آیات افکآیه اخوتآیه اطعامآیه نبأآیه نجواآیه مشیتآیه برآیه اصلاح ذات بینآیه ایثار
احادیث اخلاقی
حدیث قرب نوافلحدیث مکارم اخلاقحدیث معراجحدیث جنود عقل و جهل
فضایل اخلاقی
تواضعقناعتسخاوتکظم غیظاخلاصخشیتحلمزهدشجاعتعفتانصافاصلاح ذات البینعیب‌پوشیبلاکشی
رذایل اخلاقی
تکبرحرصحسددروغغیبتسخن‌چینیتهمتبخلعاق والدینحدیث نفسعجبعیب‌جوییسمعهقطع رحماشاعه فحشاءکفران نعمت
اصطلاحات اخلاقی
جهاد نفسنفس لوامهنفس امارهنفس مطمئنهمحاسبهمراقبهمشارطهگناهدرس اخلاقاستدراج
عالمان اخلاق
ملامهدی نراقیملا احمد نراقیمیرزا جواد ملکی تبریزیسید علی قاضیسید رضا بهاءالدینیسید عبدالحسین دستغیبعبدالکریم حق‌شناسعزیزالله خوشوقتمحمدتقی بهجتعلی‌اکبر مشکینیحسین مظاهریمحمدرضا مهدوی کنی
منابع اخلاقی
قرآننهج البلاغهمصباح الشریعةمکارم الاخلاقالمحجة البیضاءرساله لقاءالله (کتاب)مجموعه وَرّامجامع السعاداتمعراج السعادةالمراقبات

تمسخر از رذائل اخلاقی به‌معنای ریشخند و مسخره کردن است. تمسخر از گناهان کبیره است که بیان کردن گفتار یا کردار یا وصف یا خلقت کسی، به‌طوری که سبب خندۀ دیگران شود، به گفتار باشد یا به عمل، به ایماء یا اشاره باشد یا به کنایه. در قرآن و احادیث از تمسخر نهی شده و مایۀ نابودی ایمان معرفی شده است. استهزا به دین، شرع و خداوند، کفر و در حکم ارتداد است و مسخره کردن دیگران حرام، امّا اگر کسی که در معرض تمسخر است و از آن خوشحال شود، مسخره کردن او شوخی به حساب می‌آید و حرام نیست. در روایات برای تمسخر پیامدهای دنیوی و اخروی ذکر شده است؛ مانند در دنیا مبتلا به آنچه مسخره کردن، تباهی تلاش، عذاب الهی، عاقبت به شری.

تکبر، تحقیر دیگران، ضعف ایمان و... از علل و انگیزه‎‌های مسخره کردن شمرده شده است. توجه به آثار و پیامدهای مسخره کردن و نیز آیات و روایات در مذمت آن، از راهکارهای درمان آن بیان شده است.

مفهوم‌شناسی

تمسخر از رذائل اخلاقی به‌معنای ریشخند کردن و مسخره‌کردن که نهی قرآنی دارد.[۱]آیات متعددی در قرآن به تمسخر با واژگانی همچون: «همز»[۲]؛ «لمز»[۳]؛ «غمز»[۴]؛ «تنابز»[۵]؛ «ضِحْك»[۶]، با اهداف کوچک ‌شمردن، تحقیرکردن، توجه‌دادن به عیوب دیگران، بکار رفته است.

جایگاه و اهمیت

تمسخر دیگران یکی از رذایل اخلاقی[۷] و از زشت‌ترین گناهان برشمرده شده است[۸] به گفته ملااحمد نراقی مسخره کننده از ایمان، انسانیت و عقل بی‌بهره و در قیامت گرفتار انواع عذاب خواهد شد[۹]در آیات و روایات متعدد به مذمت تمسخر اشاره شده[۱۰]و چنین خصلتی زشتی صفت مجرمین،[۱۱]صفت منافقین،[۱۲]ظالم‌ترین افراد[۱۳] و افراد بی‌خرد[۱۴] معرفی شده‌ است. همچنین در کتاب‌های حدیثی و اخلاقی، باب‌های جداگانه‌ای به تمسخر اختصاص داده شده است[۱۵] برای نمونه در کتاب بحارالانوار در باب الغمز و اللمز و السخرية و الاستهزاء، آیات و احادیثی در مذمت تمسخر نقل شده است[۱۶]براساس آیات قرآن مسخره‌کنندگان، مورد استهزا خداوند قرار می‌گیرند[۱۷]در روایتی از امام رضا(ع) در مورد آیاتی که استهزا را به خداوند نسبت می‌دهند، سؤال شد که حضرت در پاسخ، مراد از آیات را کیفر و عذاب مسخره‌کنندگان برشمرده‌اند[۱۸]تمسخر در کتاب‌های اخلاقی نیز به‌عنوان یکی از رذایل اخلاقی مورد بحث قرار گرفته است[۱۹]

محمد غزالی(۴۵۰ق ـ ۵۰۵ق) میان استهزا و مزاح فرق گذاشته، به این صورت که اگر مخاطب، خود به بیان عیب و نقص خود، راضی باشد، چنین رفتاری مزاح است و در غیر این‌صورت، استهزا است.[۲۰]


يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا يَسْخَرْ قَوْمٌ مِنْ قَوْمٍ عَسَىٰ أَنْ يَكُونُوا خَيْرًا مِنْهُمْ (ترجمه: ای اهل ایمان، هرگز نباید قومی قوم دیگر را مسخره و استهزا کنند، شاید مسخره‌شده‌ها از مسخره‌کنندگان بهتر باشند.)

سوره حجرات، آیه ۱۱.

به گفته صاحب عروة الوثقی جواب سلام کسی که از روی استهزا سلام می‌کند، واجب نیست[۲۱] استهزا به دین،[۲۲] شرع و خداوند، کفر و در حکم ارتداد است ولی چون غالب افراد از روی جهالت این کار را می‌کنند، باید تأدیب شوند[۲۳] کسب درآمد نیز از راه تمسخر دیگران، از کسب‌های حرام دانسته شده و در برخی کتب‌‎ فقهی، از آن سخن به میان آمده است.[۲۴]

آیا تمسخر از گناه کبیره است؟

برخی مسخره‌کردن و خندیدن به بندگان خدا را حرام و از گناهان کبیره دانسته‌اند.[۲۵]بیان کردن گفتار یا کردار یا وصف یا خلقت کسی، به‌طوری که سبب خندۀ دیگران شود، به گفتار باشد یا به عمل، به ایماء یا اشاره باشد یا به کنایه در گناه کبیره بودنش شکی نیست[۲۶] این کار هرگاه موجب آزار دیگران شود، حرام است[۲۷]

انگیزه‌ها

برای مسخره کردن علل و انگیزه‌های مختلفی ذکر کردند از جمله:

  1. جهل و نادانی
  2. تکبر[۲۸]
  3. انتقام‎‌جویی
  4. مجلس‌آرایی
  5. شادکردن دیگران
  6. بردن آبرو و حیثیت دیگران
  7. غیبت کردن
  8. ضعف ایمان
  9. عیب‌جویی[۲۹]
  10. دشمنی
  11. تحقیر دیگران[۳۰]

آثار و پیامدها

برخی از پیامدهای تمسخرکنندگان عبارتند از:

  • از دنیا نمی‌رود تا اینکه به همان چیزی که دیگران را تحقیر و تمسخر کردن، دچار شوند[۳۱]
  • افسوس خداوند از مسخره کنندگان که قابل هدایت نیستند[۳۲]
  • عاقبت به شرّی استهزاء کننده[۳۳]
  • مقابله به مثل از جانب خداوند[۳۴]
  • از بین رفتن و بی‌ثمر شدن تمام تلاش و کوشش‌هایشان در دنیا[۳۵]
  • فراموش شدن ذکر و یاد خدا با مشغول شدن به تمسخر مؤمنین و خندیدن به آنان.[۳۶]
  • آتش دوزخ جایگاهشان خواهد بود.[۳۷]
  • در روایتی از پیامبر(ص) نقل شده است که دَرِ بهشت، به روى مسخره‌كنندگان باز مى‌گردد و به او گفته مى‌شود: «بيا». او با سختی به در بهشت مى‌رسد و چون نزديك می‌شود، در به رويش بسته مى‌شود. سپس درِ ديگرى به رويش باز می‌شود. اين كار مرتّباً تكرار مى‌شود.[۳۸]

راهکارهای درمان

ملا احمد نراقی معتقد است که برای درمان صفت تمسخر باید مراحلی را انجام داد؛ از جمله:

  • توجه به آیات و روایاتی که در مذمت تمسخر وارد شده است[۳۹]
  • توجه به آثار اخروی تمسخر مانند: عذاب در آخرت و ذلت و خواری او در قیامت[۴۰]
  • اگر استهزا ناشی از عدوات و تکبر باشد باید آنها را از خود برطرف کند تا خصلت مسخره کردن او از بین برود[۴۱]
  • اگر هدف از انجام استهزا؛ به دست آوردن مال دنیاست، بداند که روزی‌رسان خدای متعال است و اگر دست از این عمل بردارد و تقوای الهی پیشه کند، رزق و روزی‌اش چند برابر می‌شود.[۴۲]
  • ترک همنشینی با مسخره‌کنندگان[۴۳]

موارد جواز

مسخره کردن ابتدا زشت و حرام است، اما اگر جنبه مجازات و مقابله به مثل و فایده‌ای عقلانی از قبیل «پیشبرد هدف و اتمام حجت» بر آن باشد، زشت و قبیح نیست[۴۴]امّا کسی که خود را در معرض تمسخر قرار دهد و از آن خوشحال شود، مسخره کردن او شوخی به حساب می‌آید و حرام نیست[۴۵]

پانویس

  1. خرمشاهی، دانشنامۀ قرآن و قرآن‌پژوهی،۱۳۷۷ش، ج۲، ص۱۱۹۶.
  2. سوره همزه، آیه۱.
  3. سوره توبه، آیه ۵۸، ۷۹.
  4. سوره مطفّفین، آیه ۳۰.
  5. سوره حجرات، آیه۱۱.
  6. سوره مؤمنون، آیه ۱۱۰.
  7. نراقی، جامع السعادة، [بی‌تا]، ج۲، ص۲۹۷.
  8. نراقی، مولی احمد، معراج السعادة، ص۵۵۶.
  9. نراقی، معراج السعاده، [بی‌تا]، ص۵۵۵.
  10. کاشف الغطاء، أنوار الفقاهة، ۱۴۲۲ق، ج۶، ص۳۳.
  11. سوره مطففین، آیه ۲۹.
  12. سوره بقره، آیات ۱۴ ـ ۱۵.
  13. سوره کهف، آیات ۵۶ ـ۵۷.
  14. سوره مائده، آیه۵۸.
  15. کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص ۳۵۰ـ۳۵۶؛ محمدی ری‌شهری، میزان الحکمه، ۱۳۸۹ش، ج۵، ص۲۴۸ ـ ۲۴۹.
  16. مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۷۵، ص۲۹۲.
  17. سورۀ بقره، آیۀ ۱۵؛ سورۀ توبه، آیۀ ۷۹.
  18. ابن‌بابویه، عیون اخبار الرضا(ع)، [بی‌تا]، ج۱، ص۱۲۴؛ طبرسی، الاحتجاج، ۱۴۰۳ق، ج۱، ص۱۵.
  19. برای نمونه نگاه کنید به نراقی، جامع السعادة، [بی‌تا]، ج۲، ص۲۹۷ـ۳۰۰.
  20. غزالی، احیاء العلوم، [بی‌تا]، ج۹، ص۳۱.
  21. طباطبایی یزدی، عروة الوثقی، ۱۳۹۷ـ ۱۳۹۸ق، ج۳، ص۳۰۱.
  22. نجفی جواهری، جواهرالکلام، ۱۳۶۲ش، ج۴۱، ص۶۰۰.
  23. شیخ عباس قمی، الغاية القصوى، [بی‌تا]، ج۲، ص۳۰۵.
  24. کاشف الغطاء، أنوار الفقاهة، ۱۴۲۲ق، ج۶، ص۳۳.
  25. غزالی، إحياء علوم الدين، [بی‌تا]، ج۹، ص۳۰.
  26. دستغیب، گناهان کبیره، ۱۳۸۸ش، ج۲، ص۲۹۲.
  27. فیض کاشانی، المحجة البيضاء، ۱۴۱۷ق، ج۵، ص۲۳۶.
  28. واحد تحقيقات موسسه فرهنگی هنری جام طهور، دائرة المعارف طهور: ادب و اخلاق، ۱۳۹۵ش، ص۴۰۴۳.
  29. سلمانی كياسری، اخلاق عملی، ۱۳۸۵ش، ص۱۱۰ ـ ۱۱۱.
  30. نراقی، جامع السعادات، [بی‌تا]، ج۲، ص۲۹۷.
  31. کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص ۳۵۰ـ۳۵۶.
  32. سوره یس، آیه۳۰.
  33. سوره روم، آیه۱۰.
  34. سوره هود، آیه ۳۸.
  35. سوره کهف، آیه۱۰۴ـ۱۰۶.
  36. سوره مؤمنون، آیه۱۱۰؛ شیخ صدوق، إعتقادات الإمامية، ۱۴۱۴ق، ص۲۶.
  37. سوره کهف، آیه ۱۰۶.
  38. هندی، کنزالعمال، ۱۴۰۱ق، ج۳، ص۶۵۰، ح۸۳۲۸.
  39. نراقی، جامع السعادات، [بی‌تا]، ج۲، ص۲۹۸ ـ۲۹۹.
  40. نراقی، جامع السعادات، [بی‌تا]، ج۲، ص۳۰۰.
  41. نراقی، جامع السعادات، [بی‌تا]، ج۲، ص۲۹۸.
  42. نراقی، جامع السعادات، [بی‌تا]، ج۲، ص۲۹۸.
  43. سوره انعام، آیه ۶۸.
  44. دائرة المعارف طهور: اعلام، ۱۳۹۵ش، ص۴۰۴۳.
  45. غزالی، کیمیای سعادت، ۱۳۳۳ش، ص۴۸۳؛ فیض کاشانی، المحجة البيضاء، ۱۴۱۷ق، ج۵، ص۲۳۷.

منابع

  • قرآن‌کریم
  • ابن‌بابویه، محمدبن‌علی، تحقیق: لاجوردی، مهدی، عيون أخبار الرضا(ع)، تهران: جهان، [بی‌تا].
  • دستغیب، عبدالحسین، گناهان کبیره، قم: جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۳۸۸ش.
  • خرمشاهی، بهاءالدینی، دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، تهران: دوستان ـ ناهید، ۱۳۷۷ش.
  • سلمانی كياسری، محمد، اخلاق عملی، قم: مسجد مقدس جمکران، ۱۳۸۵ش.
  • شیخ صدوق، محمدبن‌علی، إعتقادات الإمامية، چاپ دوم، قم: كنگره شيخ مفيد، ۱۴۱۴ق.
  • شیخ عباس قمی، الغاية القصوى، تهران: المكتبة المرتضوية لإحياء الآثار الجعفرية، [بی‌تا].
  • طباطبایی یزدی، سید محمدکاظم‌بن‌عبدالعظیم، العروة الوثقی، بیروت: الأميرة، ۱۳۹۷ـ ۱۳۹۸ق.
  • طبرسی، احمدبن‌علی، الاحتجاج، تحقیق: موسوی خرسان، محمدباقر، مشهد: المرتضی، ۱۴۰۳ق.
  • غزالی، محمد، إحیاء علوم الدین، محقق: عبدالرحیم‌بن‌حسین حافظ عراقی، لبنان: دارالکتاب العربی، [بی‌تا].
  • غزالی، محمدبن‌محمد، کیمیای سعادت، مصحح: احمد آرام، [بی‌جا]: [بی‎‌نا]، ۱۳۳۱ش.
  • فيض كاشانى، محمدبن‌شاه مرتضى‌، المحجة البيضاء، چاپ چهارم، قم: موسسه النشر الاسلامی، ۱۴۱۷ق.
  • کاشف‌الغطاء، حسن، أنوار الفقاهة، نجف: مؤسسة کاشف الغطاء العامة، ۱۴۲۲ق.
  • کلینی، محمدبن‌یعقوب، الکافی، محقق:‌ غفاری على‌اكبر و آخوندی، محمد، چاپ چهارم، تهران: دارالكتب الإسلامية، ۱۴۰۷ق،
  • محمدی ری‌شهری، محمد؛ شیخی، حمیدرضا، میزان الحکمة، قم: مؤسسه علمی فرهنگی دارالحديث، ۱۳۸۹ش.
  • مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، [بی‌جا]: مؤسسة الوفاء، ۱۴۰۳ق.
  • نراقی، محمدمهدی، جامع السعادات، چاپ چهارم، بیروت: اعلمی، [بی‌تا].
  • نراقی، ملااحمد، معراج السعادة، قم‌: هجرت‌، ۱۳۸۱ش.
  • نجفی جواهری، محمدحسن، جواهر الکلام في شرح شرائع الإسلام، محقق: قوچاني، محمود، چاپ هفتم، بیروت: دارإحياء التراث العربي، ۱۳۶۲ش.
  • واحد تحقيقات موسسه فرهنگی هنری جام طهور، دائرة المعارف طهور: اعلام، [بی‌جا]: موسسه فرهنگی هنری جام طهور، ۱۳۹۵ش.
  • هندی، متقی، کنزالعمال، محقق: بكری حيانی ـ صفوة السقا، چاپ پنجم، بیروت: مؤسسة الرسالة،۱۴۰۱ق.