کاربر:R.pouresmaeil/صفحه تمرین1

از ویکی شیعه
اعتقادات شیعه
‌خداشناسی
توحیداثبات خداتوحید ذاتیتوحید صفاتیتوحید افعالیتوحید عبادیصفات ذات و صفات فعل
فروعتوسلشفاعتتبرکاستغاثه
عدل الهی
حُسن و قُبحبداءامر بین الامرین
نبوت
عصمت پیامبرانخاتمیتپیامبر اسلاممعجزهاصالت قرآن
امامت
باورهاعصمت امامانولایت تكوینیعلم غیبخلیفة‌اللهغیبتمهدویتانتظار فرجظهوررجعتامامت تنصیصی
امامانامام علیامام حسنامام حسینامام سجادامام باقرامام صادقامام کاظمامام رضاامام جوادامام هادیامام عسکریامام مهدی
معاد
برزخمعاد جسمانیحشرصراطتطایر کتبمیزان
مسائل برجسته
اهل‌بیتچهارده معصومکرامتتقیهمرجعیتولایت فقیهایمان مرتکب کبیره


تولّد مهدی موعود اشاره به دنیا آمدن منجی آخرالزمان با نام مهدی که در نصوص اسلامی به آن وعده داده شده است. با این که مهدی‌باوری در میان همه مسلمانان مشترک است؛ اما در برخی مسائل آن ازجمله تولد مهدی اختلاف‌نظر وجود دارد.

شیعیان دوازده‌امامی با استناد به دلایل مختلف نقلی و غیرنقلی بر این باورند، مهدی موعود، محمد بن حسن عسکری(ع) و امام دوازدهمشان است که در سال ۲۵۵ق در سامرا به دنیا آمده و تا زمان قیامش حیات دنیوی خواهد داشت. شیعیان زیدی باوری به مهدویت شخصی ندارند و مهدویت را مقامی‌ می‌دانند که هر کسی شرایطش را پیدا کند به آن می‌رسد. در برخی فرقه‌های اسماعیلیه نیز باور به مهدویت برخی اشخاص و غیبتشان وجود دارد. شیخیه تولد امام مهدی(عج) را می‌پذیرند اما حیات او را در عالمی فراتر از ماده تصویر می‌کنند. برخی از نواندیشان دینی شیعی نیز تولد امام مهدی را رد کرده یا غیر قابل اثبات می‌دانند.

بر اساس گزارش‌هایی که از باور اهل‌سنت در این رابطه وجود دارد، اکثر آن‌ها معتقدند مهدی فردی از نسل امام حسن(ع) است که دلیلی برای تولد و غیبتش وجود ندارد. برخی از نویسندگان اهل‌سنت برای رد مدعای شیعه در رابطه با تولد مهدی موعود، استدلال‌هایی بیان کرده‌اند که توسط نویسندگان امامیه مورد نقد قرار گرفته است. البته در میان علمای اهل‌سنت کسانی هستند که به تولد فرزند امام عسکری(ع) اذعان کرده‌اند. برخی از ایشان نیز مهدویت وی را پذیرفته‌اند.

مهدویت‌پژوهان امامی برای اثبات تولد امام مهدی(ع) آثار مستقلی در این موضوع با تکیه بر ادلَه عقلی، تجربی، دینی و تاریخی نگاشته‌اند.

اختلاف‌نظر مسلمانان در ولادت مهدی موعود

مهدی‌باوری یا اعتقاد به منجی آخرالزمانی با توجه به روایات بسیاری که در این رابطه از پیامبر(ص) نقل شده اصلی مشترک میان مسلمانان است.[۱] با این وجود در به دنیا آمدن شخص مهدی موعود میان آن‌ها اختلاف‌نظر وجود دارد. علمای امامیه بالاتفاق بر این باورند، که مهدی موعود فرزند امام حسن عسکری(ع) است. او در سال ۲۵۵ق در سامرا به دنیا آمده و زنده است.[۲] از جمله عالمانی که بر این مطلب تصریح کرده‌اند می‌توان به شیخ کلینی (درگذشت:۳۲۹ق[۳] شیخ مفید (درگذشت:۴۱۳ق[۴] شیخ طوسی (درگذشت:۴۶۰ق[۵] طبرسی (درگذشت:۵۴۸ق[۶] اِرْبلی (درگذشت:۶۹۲ق[۷] کفعمی (درگذشت:۹۰۵ق[۸] و مجلسی (درگذشت:۱۱۱۰ق)[۹] اشاره کرد.

در مقابل به مشهور اهل‌سنت نسبت داده می‌شود که ادعای شیعیان در وجود خارجی مهدی موعود بدون دلیل است. آن‌ها سعی کرده‌اند با استدلال‌هایی چنین باوری را غیر قابل قبول نشان دهند.[۱۰]

تردید در مسئله ولادت مهدی در روایات نیز منعکس شده است. روایاتی از امام صادق(ع) و امام رضا(ع) وجود دارد که خبر از وقوع شک و تردید در ولادت حضرت مهدی(عج) در آینده می‌دهند.[۱۱]

قطعی بودن ولادت مهدی موعود در باور امامیه

متکلمان امامیه برای اثبات عقیده خود دلایلی را ارائه کرده‌اند. مجموع این دلایل را می‌توان در دو دسته کلی غیر نقلی و نقلی قرار داد:

دلایل غیرنقلی

استدلال‌هایی است که اصل ضرورت وجود امام حیّ را در همه زمان‌ها ثابت می‌کنند. این دلایل را در چند دسته عقلی محض (فلسفی)، دارای مقدمات عقلی و نقلی (کلامی)، شهودی (عرفانی) و تجربی-عقلی قرار داده‌اند.[۱۲]

تمسک به قاعده لطف یکی از این استدلال‌هاست. گفته شده وجود امام معصوم در جامعه بشری از جهت حراست از دین،[۱۳] تربیت انسان‌های مستعد[۱۴] و الگوسازی برای انسان‌ها[۱۵] لطف محسوب می‌شود. از این‌رو لازم است خداوند برای تحقق این اهداف همیشه امام و حجتی را در جامعه قرار دهد.[۱۶]

گرایش فطری انسان به کمالات عالیه،[۱۷] ضرورت وجود انسان کامل برای تحقق کَثَرات خلقی،[۱۸] ضرورت وجود انسان کامل به عنوان علت غایی وجود مخلوقات مادون،[۱۹] وساطت فیض امام در عالَم تشریع و تکوین،[۲۰] ضرورت وجود امام بر اساس قاعده امکان اشرف،[۲۱] ضرورت وجود امام برای تحقق نظام اَحسن،[۲۲] متجلی شدن اسم اعظم الهی با وجود انسان کامل،[۲۳] ضرورت وجود عبودیت تام انسان کامل در مقابل الوهیت تام خداوند،[۲۴] ضرورت وجود رئیس و امام جامعه که عقل آن به مرتبه فعلیت تام رسیده باشد،[۲۵] عدم تبعیض در فیض الهی میان زمان‌ها و جوامع[۲۶] و علم بر وجود حجت الهی در همه زمان‌های گذشته[۲۷] از دیگر دلایلی هستند که برای اثبات وجود امام حیّ ارائه شده است.

سید محمدباقر صدر (درگذشت: ۱۴۰۰ق) در اثبات وجود امام مهدی(عج) دلیلی علمی با روش تراکم ظنون و حساب احتمالات ارائه کرده است. بر اساس این دلیل، وجود مهدی موعود قرن‌ها در میان امت اسلامی علی الخصوص در دوران غیبت صغری رایج بوده است. براساس منطق حيات بشری از جهت علمى و حساب احتمالات محال است كه دروغى به اين شكل بتواند قرن‌ها اطمينان امّت را جلب نمايد.[۲۸]

به عقیده محمدی ری‌شهری (۱۳۲۵ش-۱۴۰۱ش) از حدیث‌پژوهان شیعه، علاوه بر این که اشکالاتی به برخی مقدمات این ادله وارد است، این دلایل صرفا ضرورت وجود امام را ثابت می‌کنند و برای اثبات مهدویت شخصی (مهدی موعود بودن محمد بن حسن عسکری(عج)) که مدَعای عالمان شیعه است به کار نمی‌آید.[۲۹]

دلایل نقلی

با توجه متون و گزارشات موجود در منابع دینی و تاریخی ثابت می‌شود که مهدی موعود به دنیا آمده است. این دلایل را می‌‌توان در سه دسته کلی آیات، روایات و شواهد تاریخی قرار داد:

آیات

برای اثبات ضرورت وجود امام حیّ در جامعه بشری به آیاتی از قرآن استناد شده است.[۳۰] از جمله آیات سوره قدر،[۳۱] آیات ۳ و ۴ سوره دخان،[۳۲] آیات ۷۱ و ۷۲ سوره اسراء،[۳۳] آیات شهادت،[یادداشت ۱][۳۴] آیه ۷ سوره رعد،[۳۵] آیه ۲۴ سوره فاطر،[۳۶] آیه ۱۸۱ سوره اعراف،[۳۷] آیه صادقین[۳۸] و آیه اولی‌الامر[۳۹] اشاره کرد.

روایات

بر اساس باور شیعیان امامی، وجود و ولادت حضرت مهدی(عج) از روایات نقل شده از پیامبر(ص)‌ و امامان(ع) قابل اثبات است. احاديثى كه در اين مورد وارد شده دو قسم هستند.

دسته اول احاديثى که در کتب شيعه و سنّى نقل شده‌اند و دلالت بر وجود امام معصوم در هر زمان دارد، این احادیث را منطبق بر حضرت مهدى(عج) دانسته‌اند.[۴۰] احادیثی چون حدیث ثقلین،[۴۱] حدیث معرفت امام،‌[۴۲] حدیث دوازده خلیفه،[۴۳] حدیث امان،[۴۴] حدیث سفینه[۴۵] و حدیث خالی نبودن زمان از امام قُرشی[۴۶] در این دسته هستند.

سید مرتضی (۳۵۵-۴۳۶ق) فقیه و متکلم امامی معتقد است با پذیرش ضرورت وجود امام حیّ در هر عصری و ضرورت عصمت امام و این که این ویژگی‌ها در کسی از افراد حاضر موجود نیست، ثابت می‌شود که امام حیّ وجود داشته و در غیبت به سر می‌برد.[۴۷] همچنین به گفته شیخ طوسی، اگر هیچ روایتی هم به طور خاص نشان‌گر ولادت امام مهدی(عج) نبود، از این دلایل کلی که بیان‌گر تعداد یا اسامی امامان بودند یا در اموری چون غیبت وی سخن می‌گفتند، وجود خارجی و تولد وی قابل اثبات بود. زیرا سخن گفتن از عدد یا جزئیات حیات متوقف بر وجود خارجی است.[۴۸]

حضرت محمد صلی الله علیه و آله:

ائمه از نسل حسین هستند ... و یکی از آن‌ها مهدی این امت است. (عمَار) ː گفتم پدر مادرم به فدایت این مهدی کیست؟ فرمود ای عمَار همانا خداوند تبارک و تعالی عهد کرده است که از نسل حسین نه امام خارج می‌کند که نهمین فرزند او از امت غائب می‌شود ... او غیبت طولانی خواهد داشت که در آن غیبت عده‌ای از باور به او برخواهند گشت وبرخی در آن ثابت قدم خواهند ماند. هنگامی که آخرالزمان شود خروج می‌کند و دنیا را پر از قسط و عدل می‌کند. ... او هم اسم من و شبیه‌ترین مردم به من است.

خزاز رازی، کفایة الاثر فی النص علی الائمة الاثنی عشر، ۱۴۰۱ق، ص۱۲۱.

دسته دوم احاديثى كه در مصادر حديثى شيعه نقل شده است و دلالت بر ولادت و وجود خارجی مهدى موعود(عج) دارد.[۴۹] دلالت این روایات را به مسئله ولادت به صورت صریح، ضمنی یا التزامی دانسته‌اند. گفته شده است که مجموع این روایات تواتر معنوی و یقین منطقی در مسئله تولد امام مهدی(عج) ایجاد می‌کند.[۵۰] محدثین شیعه این روایات را در ابوابی با همین موضوع در مجامع روایی جمع آوری کرده‌اند:

به گفته علی‌اصغر رضوانی ۲۱۴ روایت به صورت مطابقی دلالت بر ولادت امام مهدی و بشارت بر آن حضرت دارند. روایاتی اشاره به سال ولادت حضرت می‌کنند. برخی احادیث ویژگی‌ها و خصوصیات فردی وی را بیان می‌کنند. و نصوصی هستند که امامت ایشان را ثابت می‌کنند.[۵۶] سید محمدکاظم قزوینی (۱۳۴۸-۱۴۱۵ق) از تاریخ‌نویسان شیعه معتقد است اگر کسی به اخبار متواتر صادر شده از پیامبر(ص) و ائمه(ع) ایمان داشته باشد غیر ممکن است که ولادت امام مهدی(ع) را انکار کند. زیرا روایات به صراحت بیان کرده‌اند که مهدی موعود(ع) نهمین فرزند از نسل امام حسین(ع) و فرزند امام عسکری(ع) است. پس قطعا مهدی موعود در زمان حیات امام عسکری(ع) به دنیا آمده است.[۵۷]

سید کمال حیدری (زاده: ۱۳۳۵ش) از کلام‌پژوهان شیعه بر این باور است که اثبات ولادت امام عصر(عج) و بسیاری از مبانی امامیه از روایات با مبنای آیت‌الله خویی در سند روایات ممکن نیست؛ بلکه باید نظر به جمع ظنون و قرائن باشد.[۵۸][یادداشت ۲] با این حال از نظر وی مجموع روایاتی که در این مورد در منابع حدیثی صادر شده است تولد امام مهدی(ع) را به صورت یقینی ثابت می‌کند.[۵۹]

شواهد تاریخی

آن دسته از گزارش‌های تاریخی هستند که وجود خارجی امام مهدی(عج) را ثابت می‌کنند. برخی از این گزارش‌ها مربوط به رویت و مشاهده امام مهدی هستند و برخی دیگر اتفاقات و رخ‌دادهایی است که نشان از تولد او دارد.

نقل شفاهی متواتر

گفته شده قدمای شیعه همچون ابوسهل نوبختی (۲۳۷-۳۱۱ق) و شیخ صدوق برای اثبات وجود امام مهدی(عج) به نقل شفاهی متواتر موجود میان گروه‌های شیعه استناد کرده‌اند. شیعیان تولد امام مهدی و نص امامت او را به صورت زبانی نسل به نسل نقل کرده‌اند و این امر میان آن‌ها شهرت داشته است. همین تواتر و نقل عمومی دلیلی تاریخی بر صاحب فرزند بودن امام عسکری(ع) و امامت و مهدویت این فرزند است .[۶۰]

گزارش‌های رویت‌ امام مهدی(عج)

شیخ مفید (۳۳۶ق یا ۳۳۸ق ـ ۴۱۳ق) بر این باور است که روایات برای اثبات ولادت امام مهدی(عج) کافی است و نیازی به ذکر گزارش‌های رویت حضرت برای اثبات این مطلب وجود ندارد. اما از جهت تاکید، این گزارش‌ها مفید هستند.[۶۱] این گزارش‌ها در کتب مختلفی نقل شده است. برای نمونه ثقة‌الاسلام کلینی،[۶۲] شیخ صدوق[۶۳] و شیخ طوسی[۶۴] گزارش‌هایی از ملاقات‌ها ارائه کرده‌اند که برخی از آن‌ها مربوط به پیش از غیبت، برخی در دوران غیبت صغری و برخی مربوط به غیبت کبری است. این رویت کنندگان را می‌توان در چند دسته قرار داد:

  • شاهدان ولادت امام مهدی(عج) یا کسانی که در بیت امام عسکری(ع) حضور داشتند و امام مهدی(عج) را رویت کردند. از این دسته می‌توان به حکیمه‌خاتون عمه امام عسکری(ع)،[۶۵] نسیم خادمه،[۶۶] پیرزن قابله،[۶۷] ماریه خادمه،[۶۸] کنیز امام عسکری(ع)،[۶۹] عقبه خادم،[۷۰] عقید خادم،[۷۱] ابوغانم خادم،[۷۲] ابونصر خادم،[۷۳] و مسرور آشپز[۷۴] اشاره نمود.
  • اصحاب و نزدیکان امام عسکری(عج) و برخی شیعیان که در دوران پنج‌ساله ولادت حضرت مهدی(ع) تا شهادت امام عسکری(ع) ایشان را رویت کرده‌اند. یکی از این موارد براساس گزارش شیخ صدوق، جلسه‌ای بوده که امام حسن عسکری(ع) ترتیب داده و چهل تن از شیعیان در آن حاضر بوده‌اند. در این جلسه امام عسکری(ع) فرزندشان را نشان داده و به عنوان امام بعد از خودش معرفی کرده‌ و فرمودند که دیگر این فرزند را بعد از این نخواهید دید.[۷۵] از افرادی که گزارش رویت امام در این مدت از آن‌ها نقل شده است می‌توان به احمد بن اسحاق قمی،[۷۶] عمرو اهوازی،[۷۷] عده‌ای از اصحاب حضرت در روز سوم ولادت،[۷۸]، سعد بن عبدالله قمی[۷۹] و کامل ابن ابراهیم[۸۰] اشاره نمود.
  • عده‌ای در دوران غیبت صغری امام را رویت کرده و گزارش‌ کرده اند. یکی از این نقل‌ها مربوط به تشییع جنازه و دفن امام حسن عسکری(ع) است که هنگام نماز بر بدن ایشان،‌ کودکی وارد شده و جعفر فرزند امام هادی(ع) را کنار می‌زند و خودش بر بدن پدرش نماز می‌خواند.[۸۱] از ملاقات‌های دیگری که در این دوره صورت گرفته است می‌توان از ملاقات افرادی چون محمد بن عبدالله قمی،[۸۲] ابراهیم بن مهزیار[۸۳] و علی بن ابراهیم بن مهزیار[۸۴] نام برد.
  • در ایام غیبت کبری نیز تشرفاتی نقل شده است. به عقیده سید بن طاووس (۵۸۹-۶۶۴ق) از علمای شیعه، آشکار نبودن امام مهدی(عج) برای همه به این معنا نیست که عده‌ای نتوانند وی را ببینند و از منافع هم‌صحبتی با او بهره‌مند شوند. به عقیده وی رویت برخی خواص در غیبت برخی از انبیاء و اولیاء گذشته نیز سابقه دارد.[۸۵] از جمله افرادی که گزارشاتی از تشرف آن‌ها در این دوره وجود دارد، سید بن طاووس،[۸۶] علامه حلی[۸۷] (۶۴۸-۷۲۶ق) فقیه و متکلم شیعه و مقدس اردبیلی[۸۸] (درگذشتː۹۹۳ق) فقیه امامی هستند. محدث نوری (۱۲۵۴-۱۳۲۰ق) در کتاب نجم ثاقب ۱۰۰ حکایت از کسانی که به تشرف به خدمت امام مهدی(عج) در غیبت کبری داشته‌اند گزارش کرده است.[۸۹]

به عقیده سید محمد صدر (۱۳۲۲-۱۳۷۷ش) از مراجع تقلید شیعه، تعداد نقل‌هایی که در رابطه با مشاهده امام مهدی(عج) در عصر غیبت کبری وجود دارد فوق تواتر است و این اطمینان را ایجاد می‌کند که اصل این اتفاق رخ داده است. البته از نگاه وی، برخی جزئیات این نقل‌ها قابل مناقشه است.[۹۰] در مقابل یدالله دوزدوزانی (زاده: ۱۳۱۴ش) از فقهای شیعه بر این باور است که بر اساس توقیعی که در پایان نیابت آخرین نائب خاص امام مهدی(عج) صادر شده است،[۹۱] در دوران غیبت کبری امکان رویت حضرت وجود ندارد. از نظر وی حکایاتی که در رابطه با رویت حضرت نقل شده‌اند در ۱۰ دسته قرار دارند که تنها یک قسم آن می‌تواند مصداق رویت امام باشد و آن قسم متواتر نیست.[۹۲]

عقیقه برای امام مهدی(عج)

عقیقه یکی از سنت‌های دینی است که بر اساس آن پس از تولد فرزند، حیوانی را قربانی می‌کنند.[۹۳] در گزارش‌ها وجود دارد که امام عسکری(ع) برای ولادت امام مهدی عقیقه کردند.[۹۴] به عقیده سید محمدکاظم قزوینی در کتاب الإمام المهدی(ع) من المهد الى الظهور، این نقل که امام عسکری(ع) برای ولادت فرزندش ۳۰۰ حیوان را عقیقه کرد، می‌تواند به دلیل عمر طولانی و خطرات زیاد در زندگی ایشان باشد.[۹۵]

توقیعات امام مهدی(عج)

توقیع در فرهنگ شيعى به معنی مكاتبه‌ها، منشورها و نامه‌هاى امامان(ع) است.[۹۶] برخى پيام‌هاى شفاهى امام عصر عليه السلام را نيز توقيع ناميده‌ شده است.[۹۷] توقیعات صادر شده از امام عصر(عج) را یکی از ادلّه تاریخی تولد مهدی موعود دانسته‌اند.[۹۸] توقیعات نقل شده در غیبت صغری است.[۹۹] البته در غیبت کبری نیز توقیعی از امام مهدی(عج) به شیخ مفید گزارش شده که در صحت آن تردید شده است.[۱۰۰]

معجزات امام مهدی(عج)

یکی از دلایل تاریخی وجود خارجی امام عصر(عج) را نقل‌های معجزات ایشان دانسته‌اند. این معجزات در دوران پیش از غیبت، غیبت صغری و غیبت کبری رخ‌ داده‌اند.[۱۰۱] علامه بحرانی (۱۰۵۰ق-۱۱۰۷ق یا ۱۱۰۹ق) در کتاب مدينة معاجز الائمة الإثنى عشر ۱۲۷ مورد از معجزات امام مهدی(عج) را گزارش کرده است.[۱۰۲]

توسل به امام مهدی(عج)

محمدی ری‌شهری بر این باور است که در طول تاريخ غيبت امام عصر(عج)، خداوند متعال در اثر توسّل به ايشان، مشكلات افراد بى‌شمارى از معتقدان به امامت ايشان را حل كرده است. به عقیده وی با توجه به این که توسل‌ها با اعتقاد به زنده بودن حضرت مهدی(عج) صورت می‌گیرد دلیلی برای اثبات وجود، امامت و طول عمر طولانی ایشان است.[۱۰۳]

برخورد حکومت بعد از شهادت امام عسکری(ع)

کلینی در کافی گزارش می‌کند بعد از شهادت امام عسکری(ع) کارگزاران خلیفه عباسی برای دست‌یابی به فرزند ایشان تمام خانواده، کنیزان و اهالی خانه ایشان را بازرسی کرده و زندانی و تحت کنترل قرار دادند.[۱۰۴] گفته شده این برخورد ناشی از این بوده که حکومت شواهدی از ولادت امام مهدی(عج) داشته است. اگر حکومت به ادعای جعفر کذاب مبنی بر فرزند نداشتن امام عسکری(ع) اعتماد می‌کرد دلیلی برای این کارها وجود نداشت.[۱۰۵]

چگونگی ولادت

روایت کیفیت ولادت فرزند امام حسن عسکری(ع) را شیخ صدوق (۳۰۵-۳۸۱ق) در کتاب کمال الدین و تمام النعمة[۱۰۶] با دو طریق و شیخ طوسی (۳۸۵-۴۶۰ق) در کتاب الغیبة[۱۰۷] به پنج طریق از حکیمه دختر امام جواد(ع) نقل می‌کنند.

بر اساس این گزارش‌ها حکیمه خاتون در شب نیمه شعبان به دستور امام حسن عسکری(ع) به منزل ایشان رفته و از جانب امام خبر تولد آخرین حجت الهی در این شب به وی ابلاغ شده است. نزدیکی‌های صبح بدون این که آثار حمل در نرجس خاتون وجود داشته باشد به صورت خارق العاده‌ای درد بر او عارض می‌شود و مهدی موعود به صورت پاک و پاکیزه به دنیا می‌آید. در همان حال سر به سجده می‌گذارد. هنگامی که به امر امام عسکری(ع) حکیمه فرزندبه آغوش امام می‌دهد، طفل زبان به حمد خدا و درود بر پیامبر(ص) و آل پیامبر(ع) می‌گشاید.[۱۰۸]

حکمت مخفی بودن ولادت

ابو بصير از امام صادق عليه‌السلام نقل كرده است كه فرمود: ولادت صاحب الامر بر اين مردم نهان است، تا چون خروج كند، بيعت هيچ‏كس بر گردنش نباشد و خداى تعالى امر وى را در يك شب به سامان رساند.

شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ۱۳۵۹ش، ج۲، ص۴۸۰.

حکمت مخفیانه بودن ولادت حضرت مهدی(عج) را حفظ جان وی دانسته‌اند. چرا که مصلحت و حکمت الهی این بوده که وی آخرین حجت باشد و اگر در هنگام تولد جانش به خطر می‌افتاد جانشینی برای او وجود نداشت.[۱۰۹] در روایتی امام سجاد(ع) شباهت مهدی موعود به حضرت ابراهیم(ع) را ولادت پنهانی و کناره‌گیری از مردم دانسته‌ است.[۱۱۰] در روایت دیگری ولادت وی به تولد پنهانی حضرت موسی(ع) تشبیه شده است.[۱۱۱] شیخ طوسی به نمونه‌ها و انگیزه‌های مختلفی اشاره می‌کند که می‌تواند موجب پنهان کردن تولد فرزند گردد. وی به این نکته تاکید می‌کند که اگر فرزند داشتن فردی معلوم نباشد به معنای بدون فرزند بودن وی نیست.[۱۱۲]

زمان و مکان ولادت

به گزارش محمدی ری‌شهری، بررسى دقيق اسناد زمان و مكان ولادت امام مهدى(عج) نشان مى‌دهد كه ايشان در شب يا روز جمعه، نيمه شعبان سال ۲۵۵هجرى قمرى مطابق با ۱۲ مرداد سال ۲۴۸ هجرى شمسى و ۲۹ جولاى سال ۸۶۹ ميلادى، در شهر سامرّا به دنیا آمده است.[۱۱۳] با این که این نظر را مشهور دانسته‌اند،[۱۱۴] شیخ طوسی نظر صحیح در سال ولادت ایشان را ۲۵۶ق ذکر کرده است.[۱۱۵] محمدتقی شوشتری (۱۲۸۲-۱۳۷۴ش) عالم رجالی شیعه نیز بعد از بررسی اقوال در این زمینه نظر شیخ طوسی را ترجیح می‌دهد.[۱۱۶] سال‌‌های دیگری همچون ۲۵۲ق، ۲۵۴ق، ۲۵۷ق و ۲۵۸ق نیز در گزارش‌ها وجود دارند که به گفته ری‌شهری معتبر نیستند.[۱۱۷]

ولادت امام مهدی در سایر فرق تشیع

میان فرقه‌های شیعی در رابطه با تولد مهدی موعود عقاید متفاوتی نسبت به عقیده امامیه وجود دارد ː

زیدیه

احمد امين مصرى (۱۸۸۶م-۱۹۵۴م) در كتاب ضحى الاسلام ادعا مى كند كه زيديه به طور شديد وجود مهدى(عج)‌ و رجعت را انكار مى كنند.[۱۱۸] با این حال در متون دینی زیدیه به مهدویت به عنوان یک باور تاکید شده است. در نگاه زیدیان، فردی از فرزندان فاطمه (س) بر زمین چیره شده و آن را پر از عدل و داد خواهد کرد. مستضعفان را عزت داده و کافران را خوار خواهد ساخت. همچنین صفاتی ازجمله فاطمی، قائم، عادل، پناه شرق و غرب و ... برای مهدی بر شمرده‌اند.[۱۱۹] با این حال زیدیه، برخلاف امامیه، شخصی معین و مصداقی مشخص را برای موعود نپذیرفته است. آن‌ها با پذیرش مهدویت نوعی، آن را مقامی دانسته‌اند که در هر زمان و دوره‌ای در یک انسان کامل ظهور پیدا کرده و هر انسانی می‌تواند به آن مقام برسد.[۱۲۰]

اسماعیلیه

در فرقه اسماعیلیه، اسماعيل فرزند امام صادق(ع)، نخستين كسی بود كه به عنوان مهدی موعود معرفی شد.[۱۲۱] گفته شده اكثريت اسـماعيليان به مهدويت محمد بن اسماعيل معتقد شدند و او را امام هفتم و پايان دهنـده دور ششم دانستند. به طرفداران اين اعتقاد قرمطی اطلاق شد.[۱۲۲] گرایش اولیه قرمطیان به مهدويت احمد بن محمد بن حنفيه نیز گزارش شده است.[۱۲۳] عبيدالله مهدی، نخستين خليفه فاطمی، با اجـرای اصـلاحاتی، مهـدويت خويش را مطرح كرد.[۱۲۴] در دوره المعز، خليفه چهارم فاطمی، بازگشت محدود به مهدويت محمد بن اسماعيل با تغييراتی مطـرح شـد.[۱۲۵] در زمـان الحـاكم، دروزيان معتقد به الوهيت الحاكم شـدند و بـا ناپديـد شـدن وی در ۴۱۱ق، غيبت و رجعت وی را باور كردند.[۱۲۶] تنها معتقدان فعلی حیات و غیبت مهدی موعود از اسماعیلیه را دروزيـان و بخشی از فرقه مراد میرزایی دانسته‌اند.[۱۲۷] دَرّوزیه منتظـر بازگـشت و ظهـور الحاكم‌اند. گروهی از مراد ميرزايی نیز كه بنا به سفارش مراد ميرزا به امامت صمد شاه معتقد شـده بودنـد، پـس از مرگ مراد ميرزا منكر مرگ او شده و در انتظار بازگشت وی هـستند.[۱۲۸] گفته شده سـاير فرقـه هـای اسماعيلی به رجعت و مهدويت فرد خاصی اعتقاد ندارند و همه توجه خود را به امام حاضـر خود معطوف نموده‌اند.[۱۲۹]

شیخیه

شیخ احمد احسائی (۱۱۶۶-۱۲۴۱ق) بنیان‌گذار فرقه شیخیه بر این باور است که مهدی موعود(عج) زنده است و در عالمی به نام هورقلیا (حیات برزخی و غیر مادی) و فراتر از عالم دنیا زندگی می‌کند. در زمان ظهور حضرت صورت‌های این دنیا را بر تن می‌کند و با بدن مادی ظاهر می‌شود.[۱۳۰] در نقد این دیدگاه گفته شده اعتقاد به حيات امام زمان(ع) با بدن هورقليـائى، در واقـع انكار حيات مـادى امـام زمـان (ع) روى ايـن زمـين اسـت و با احادیث و دلایل عقلی ضرورت وجود امام در دنیا سازگار نیست.[۱۳۱]

نواندیشان دینی

با این که باور به تولد و حیات امام مهدی(ع)‌ به عنوان یک باور عمومی میان شیعیان امامی مطرح است،[۱۳۲] اما برخی نواندیشان دینی باورهای متفاوتی را در رابطه با این مسئله مطرح کرده اند. سید ابوالفضل برقعی (۱۲۸۷-۱۳۷۰ش) از دانش‌آموختگان حوزوی شیعه محسوب می‌شود که با تاکید به بازگشت به قرآن و قرآن‌ بسندگی در معرفت دینی، در کتاب بررسی علمی در احادیث مهدی، باور به وجود امام مهدی(ع) را از اساس خرافه می‌خواند.[۱۳۳] اندیشه‌های وی از جهت روشی، محتوایی و ادعاهای وی در مسئله مهدویت مورد نقد قرار گرفته است.[۱۳۴]

عبدالکریم سروش (زاده: ۱۳۲۴ش) از نواندیشان دینی است که معتقد است نمی‌توان از نظر تاریخی تولد امام مهدی(عج) را ثابت کرد و از این جهت اعتقاد به وجود او ضرورتی در دین‌داری ندارد.[۱۳۵] در نقد این دیدگاه گفته شده است که با دلایل مختلف می‌توان تولد امام مهدی(عج) و ضرورت اعتقاد به وجود وی را ثابت کرد.[۱۳۶]

عقیده اهل سنت در تولد مهدی موعود

گفته شده غالب اهل سنت باوری به متولد شدن مهدی موعود(عج) نداشته و از این‌ جهت اعتقادشان با امامیه متفاوت است.[۱۳۷] بر اساس گزارش محمود عداب الحمش، به اعتقاد غالب اهل سنت، مهدی موعود شخصی است به نام محمد بن عبدالله، از فرزندان حضرت زهرا(س) از نسل امام حسن(ع) که در آخرالزمان پیش از ظهورش به دنیا خواهد آمد.[۱۳۸]

استدلال‌های منکران ولادت

کتیبه‌ای به خط ثلث با عنوان «محمد المهدی» در مسجدالنبی. این کتیبه به صورتی نوشته شده بود که با ترکیب دو کلمه محمد و المهدی کلمه «حیّ» به معنی زنده ایجاد می‌شد. (تصویر سمت راست) در تغییری که در این کتیبه صورت گرفت، دیگر کلمه «حیَ» دیده نمی‌شود.(تصویر سمت چپ) [۱۳۹]

منکران تولد مهدی موعود برای اثبات مدعای خود دلایلی را ذکر می‌کنندː

انکار نسب شناسان و مورخان

یکی از دلایلی که برای انکار اعتقاد شیعه در بحث مهدویت توسط ابن‌تیمیه و افراد دیگر مطرح شده است، فرزند نداشتن امام عسکری(ع) به گواه تاریخ و متخصصان علم انساب است. بر اساس آن‌چه در تاریخ طبری آمده و دیگر افراد از اهل تاریخ و علم انساب ذکر کرده‌اند و شواهد تاریخی به آن دلالت می‌کند، امام عسکری(ع) نسل و فرزندی نداشته است.[۱۴۰]

بر اساس پاسخ بشیر نجفی به این اشکال، آن‌چه در سخن برخی مورخان و اهل علم انساب مخصوصا نوبختی (قرن سوم و چهارم قمری) در کتاب فرق الشیعه وجود دارد، عدم اطلاع از فرزند امام عسکری(ع) است. و عدم اطلاع از وجود فرزند دلیل بر نبودن فرزند نیست.[۱۴۱] همچنین برای نقض این مدعا در کتاب ولادة الامام المهدی فی کتب الفریقین به ۱۱ مورد [۱۴۲]و در کتاب تولد امام مهدی به ۱۲ نمونه[۱۴۳] از علمای نسب‌شناس که به ولادت فرزند امام عسکری(ع) اذعان کرده‌اند اشاره شده است.

اختلاف نظر شیعیان در امام بعد از امام حسن عسکری(ع)

به گفته احمد الکاتب، پس از شهادت امام عسکری(ع) در دوره‌ای که به عنوان عصر حیرت نامیده می‌شود، شیعیان متفرق شده و در امر امامت بعد از ایشان دچار اختلاف شدند. اگر فرزند دار بودن امام عسکری(ع) چنین روشن و واضح بود دلیلی برای این تفرقه‌ها و اختلافات وجود نداشت به صورتی که گروه اندکی از اصحاب امام عسکری(ع) بر این اعتقاد بودند که وی فرزندی دارد که امام بعد از اوست.[۱۴۴] این مطلب توسط ناصر القفاری نویسنده وهابی و ضدشیعه عربستانی در کتاب أصول مذهب الشيعة الإمامية الإثني عشرية نیز مطرح شده است.[۱۴۵]

سید سامی البدری (زاده ۱۹۴۵م) مهدویت پژوه، در کتاب شبهات و ردود به نقد آراء احمد الکاتب پرداخته است. وی با بررسی مصادری که احمدالکاتب در این ادعا بیان می‌کند و با ذکر شواهدی از کتب تاریخی، بر این باور است که بعد از شهادت امام عسکری(ع) برخلاف ادعای احمد الکاتب غالب شیعیان باور به وجود امام دوازدهم و فرزند امام عسکری(ع) داشتند. و افرادی که در این امر دچار تردید بودند به مرور ابهاماتشان برطرف گردیده و اعتقاد به امامت محمد بن حسن عسکری(عج) در میان همه شیعیان حاکم شد.[۱۴۶] شیخ مفید در کتاب الفصول المختارة بیان می‌کند که از میان فرقه‌هایی که بعد از امام حسن عسکری(ع) در میان شیعیان شکل گرفت تنها شیعه اثناعشری باقی ماند که اعتقاد به امامت فرزند زنده و غائب امام حسن عسکری(ع) دارد.[۱۴۷]

مشخص نشدن شخصیت حقیقی حضرت مهدی توسط پیامبر(ص) و ائمه(ع)

احمد الکاتب بر این باور است که در طول تاریخ و در زمان خود ائمه افراد زیادی به عنوان مهدی معرفی شده‌اند. همین امر نشان می‌دهد شخصیت مهدی به صورت مشخص تعیین نشده بود. اگر شخصیت مهدی امری معلوم بود شیعیان برای یافتن مصداق مهدی این‌گونه خود را به سختی نمی‌انداختند و نسبت مهدویت به افراد دیگر نمی‌دادند.[۱۴۸] ابن‌تیمیه نیز وجود مدعیان مختلف مهدویت را نشانه مشخص نبودن مصداقی مهدی می‌داند.[۱۴۹]

البدری در پاسخ به این اشکال با ذکر شواهدی از روایات متعدد نقل شده ثابت می‌کند مصداق مهدی از ابتدا توسط بزرگان دین بیان شده بود.[۱۵۰] علی‌اصغر رضوانی نیز بر این باور است که پیامبر(ص) و ائمه رفتارشان در رابطه با مهدی(عج) همراه با احتیاط بوده است. از سویی با بیان شخصیت حقیقی مهدی زمینه اعتقاد صحیح را در این رابطه فراهم کرده‌اند و از سوی دیگر به دلیل جایگاه خطیر وی و آسیبی که ممکن بوده از جانب دشمنان به وی برسد، طوری عمل می‌کردند که ایشان را از خطرات حفظ کنند.[۱۵۱]

مشکل سندی روایات ولادت فرزند امام عسکری(ع)

اشکال به سند روایات مربوط به ولادت امام مهدی(ع) توسط افراد مختلفی همچون عثمان الخمیس، محمود الحمش، ناصر القفاری و احمد الکاتب مطرح شده است. بر اساس این اشکال، غالب روایاتی که در مجامع روایی شیعی علی الخصوص کتاب الکافی برای اثبات ولادت مطرح شده است اشکال سندی داشته و در روایت صحیح نیز دلالت قطعی به مسئله ولادت وجود ندارد.[۱۵۲]

بر اساس پاسخ علی‌اصغر رضوانی به این اشکال، اولا وجود روایات صحیح السند در این رابطه ضعف روایات دیگر را جبران می‌کند. دوم این که اصل مهدویت و امامت امام دوازدهم با دلایل قطعی ثابت شده و نیازی به بررسی یکایک اسناد نبوده است. نکته سوم این که مجموع احادیث دلالت کننده بر ولادت به حد تواتر می‌رسد که در آن صورت ضعف سندی مورد توجه قرار نمی‌گیرد. و چهارم باید توجه کرد که دلیل مجهول بودن برخی روات در این احادیث شرایط خاص دوران بعد از امام حسن عسکری(ع) بوده است.[۱۵۳]

ثابت نبودن امامت امام عسکری(ع)

به نظر شیعه تنها راه اثبات امامت نص است. بر اساس بررسی که محمود الحمش در روایات مربوط به امامت امام عسکری(ع) انجام داده، مدعی است هیچ روایت صحیحی برای اثبات امامت او وجود ندارد. بر اساس این مطلب وقتی امامت امام عسکری(ع) ثابت نشود نمی‌توان پذیرفت که با نصوصی که از جانب ایشان است، تولد، غیبت و امامت فرزندش ثابت شود.[۱۵۴]

در پاسخ به این اشکال گفته شده است که اولا امامت علاوه بر نص با معجزه نیز ثابت می‌شود و معجزات ثابت کننده امامت برای امام عسکری(ع) نقل شده است. ثانیا روایات مربوط به امامت امام عسکری(ع) منحصر در کافی نیست و در دیگر کتب روایی نیز وجود دارد. ثالثا امامت ایشان با روایات کلی مربوط به امامت امامان دوازده‌گانه نیز ثابت می‌شود و نمی‌توان صرفا به نصوص خاص امامت ایشان اکتفا کرد. رابعا بسیاری از علما این روایات را ضعیف ندانسته‌اند و صرف ضعف سندی روایت دلیل بر کنار گذشته ‌شدن آن نیست.[۱۵۵]

کودک بودن مهدی ادعایی شیعه در آغاز امامت

ابن‌تیمیه حرَانی برای ردَ مهدی بودن فرزند امام عسکری(ع) به سن کم ایشان اشکال می‌کند. وی مدعی است که نمی‌توان کودک مورد ادعای شیعه را که در صورت وجود خود نیاز به وصی داشته و بر اساس قرآن به سن رشد نرسیده و حتی اجازه تصرف اموالش را نداشته است به عنوان امام مسلمین پذیرفت.[۱۵۶]

شیخ مفید پاسخ به این اشکال را چنین تبیین می‌کند که وقتی با دلیل قطعی امامت فردی ثابت شد، عصمت و علم الهی او نیز ثابت می‌شود و در این مسئله سن امام تاثیری ندارد. محدودیت‌هایی که شریعت در امور مختلف برای سن کودکی قرار داده است، مربوط به انسان‌های عادی است که با گذر عمر به رشد عقلی و علمی می‌رسند. نه امام معصوم که دارای علم لدنی و موید به الطاف حق است.[۱۵۷]

بی‌فایده بودن امام غایب

به گفته ابن تیمیه، امام غائب با اهدافی که برای امامت بیان می‌شود سازگار نیست. به عقیده وی امام غایب نه تنها سودی در دین و دنیا نمی‌رساند بلکه ضرر نیز دارد. زیرا به سبب غیبت عده‌ای به او باور نیاورده و تکذیبش می‌کنند و این موجب عذاب آن‌ها خواهد شد.[۱۵۸]

شیخ مفید در پاسخ به این اشکال چنین بیان می‌کند که وجود امام غایب با نبود امام متفاوت است. امام غایب وجودش موجب اتمام حجت برای مردم است. همان‌گونه که در دعوت انبیاء اگر نماینده پیامبری دعوت می‌کرد بدون رویت پیامبر نیز حجت بر مردم تمام بود. امام غائب نیز گرچه مورد مشاهده مستقیم مردم نیست ولی با علم به وجود امام و دعوت بیان وظیفه توسط نائبان امام حجت بر مردم تمام می‌شود. ضمن این که اصل وجود امام ضروری است و نبودش با لطف و حکمت خداوند ناسازگار است. اما غیبت امام ناشی از ظلم و جور مردم است و به جهت امتحان و آزمون و رشد مردم رخ داده است.[۱۵۹]

طول عمر غیر عادی

از دیگر اشکالاتی که به وجود مهدی موعود توسط ابن‌تیمیه مطرح شده است، غیر عادی بودن عمر امام زمان(عج) است. برپایه این اشکال اگر مهدی موعود همان امام منتَظَر شیعیان باشد در آن صورت عمری بیشتر از ۴۵۰ سال (تا زمان ابن‌تیمیه) خواهد داشت در صورتی که در امت پیامبر اسلام چنین عمر طولانی ثبت نشده است. بر اساس روایات نیز چنین عمری در امت اسلام وجود ندارد. عمر طولانی نوح، آدم و خضر نیز نمی‌تواند تایید کننده شیعیان باشد زیرا آن‌ها برای امت پیامبر نیستند.[۱۶۰]

شیخ مفید برای دفع این ایراد، با ذکر نمونه افراد دارای طول عمر بسیار زیاد در امت‌های گذشته و امت پیامبر(ص)‌ نشان‌ می‌دهد که غیر عادی بودن عمر طولانی بوده معنای عدم امکان نیست و اگر خدا بخواهد می‌تواند به مصلحت‌هایی طول عمر به ولی خودش بدهد.[۱۶۱] همچنین به نوشته نصرت‌الله آیتی (زاده: ۱۳۵۳ش) مهدویت پژوه امامی، روایات نفی عمر طولانی در امت حضرت محمد(ص) در منابع اهل سنت است و نمی‌توان از آن‌ها برای نقد باور شیعیان استفاده کرد.[۱۶۲]

ثابت نشدن مهدویت فرزند امام عسکری(ع) از منابع اهل سنت

در نقد دیگری ابن تیمیه با بررسی روایات مهدویت در منابع اهل سنت بر این عقیده است که ویژگی‌هایی که در این احادیث برای مهدی موعود ثابت شده است مطابق با مهدی مورد ادعای شیعیان نیست. این روایات مهدی را از نسل امام حسن(ع) با نام محمد بن عبدالله می‌دانند در صورتی که به ادعای شیعه مهدی محمد بن حسن(ع) از نسل امام حسین(ع) است.[۱۶۳]

در رد سخن ابن‌تیمیه، عرفان محمود با بررسی که در روایات نقل شده در منابع اهل سنت در رابطه با خلفا و جانشینان پیامبر داشته است، بر این باور است که بر اساس این احادیث مراد از مهدی همان دوازدهمین خلیفه پیامبر و فرزند امام حسن عسکری(ع) است.[۱۶۴]

انکار جعفر فرزند امام هادی(ع)

از دیگر اشکالات این است که اگر امام عسکری فرزندی داشت، ارث او به برادرش جعفر نمی‌رسید[۱۶۵] جعفر فرزند امام هادی(ع) ادعا کرد امام عسکری(ع) فرزندی ندارد. حکومت نیز با تفتیش منزل ایشان و بررسی زنان منزل حکم داد که ارث به جعفر برسد.[۱۶۶]

شیخ مفید در پاسخ به این اشکال با ذکر نمونه قرآنی فرزندان یعقوب نبی(ع) که منکر زنده بودن یوسف شدند و به مرگش شهادت دادند، بیان می‌کند که جعفر نیز با این که فرزند امام بود اما معصوم نبود و گواهی و انکار او نمی‌تواند دلیلی بر عدم وجود فرزند برای امام عسکری(ع) باشد.[۱۶۷] همچنین گفته شده شواهدی وجود دارد که جعفر به دلیل گمراهی و انحراف این کار را کرد.[۱۶۸]

وصیت امام عسکری(ع) به مادرش

احسان الهی ظهیر برای رد تولد فرزند امام عسکری(ع)، به وصیت ایشان به مادرش استناد می‌کنند. بدین صورت که اگر امام فرزندی داشت او را وصی خود قرار می‌داد.[۱۶۹]

شیخ مفید در پاسخ با ذکر نمونه از وصیت امام صادق(ع) که به جهت مصلحت در وصیت ظاهری خود همسرش و حتی منصور دوانیقی را به عنوان وصی خود قرار داده بود، بیان می‌کند که وقتی بناست جان فرزند امام عسکری(ع) حفظ شود طبیعی است که وی را مخفی کند و به صورت علنی او را وصی خویش قرار ندهد.[۱۷۰]

پیدا نشدن فرزند امام عسکری(ع) توسط افراد حکومت

احسان الهی ظهیر در ایراد دیگری تفتیش افراد حکومت عباسی و یافته نشدن فرزند امام عسکری(ع) را شاهدی بر نبودن فرزند می‌داند.[۱۷۱]

بر اساس نظر معتقدان به وجود و تولد امام مهدی، اولا عدم وجدان دلیل بر عدم وجود نیست و پیدا نشدن فرزند امام عسکری(ع) توسط عاملان حکومت به معنای فرزند نداشتن ایشان نیست.[۱۷۲] ثانیا این مسئله خود دلیل بر تولد مهدی است نه عدم تولد. چرا که اگر شواهدی مبنی بر تولد فرزند برای امام عسکری(ع) وجود نداشت چرا افراد حکومت به صرف انکار جعفر اعتنا نکرده و شروع به بررسی خانواده امام عسکری(ع) کردند؟[۱۷۳]

اختلاف نظر در نام مادر و نحوه ولادت فرزند امام عسکری(ع)

به گفته منکران ولادت مهدی موعود(عج)، یکی از دلایل اثبات عدم تولد، اختلاف نظر در نحوه ولادت منتظَر و نام مادر اوست.[۱۷۴] شواهد تاریخی نیز در مورد مادر امام مهدی با هم سازگار نیستند و نمی‌توان اصل وجود کنیزی به نام نرجس را برای امام عسکری(ع) ثابت کرد.[۱۷۵] روایت ولادت تنها از طریق حکیمه نقل شده است و از نظر سندی مشکل دارند.[۱۷۶] علاوه بر این حکیمه خاتون معصوم نیست و برخی علمای شیعه ادعای عدم وثاقت وی را دارند.[۱۷۷]

در پاسخ به این اشکال گفته شده است که اولا مطرح‌کنندگان توجه به همه نقل‌های روایت نداشته اند. ثانیا حتی اگر روایات مرتبط با کیفیت و جزئیات ولادت دارای اشکال باشد، خللی در اصل وقوع تولد که با ادله قطعی ثابت شده است نمی‌رساند.[۱۷۸]

معتقدان به ولادت از علماء اهل سنت

بر اساس تحقیقاتی که در این رابطه صورت گرفته است، برخی از دانشمندان اهل سنت به صاحب فرزند بودن امام حسن عسکری(ع) تصریح کرده‌اند.[۱۷۹] گرچه اغلب آن‌ها وی را به عنوان مهدی موعود قبول ندارند. اما برخی بر این باورند که فرزند امام عسکری(ع) همان مهدی موعود است که در آخرالزمان قیام خواهد کرد.[۱۸۰]

قائلان به صاحب فرزند بودن امام عسکری(ع)

  • ابن اثیر جزری (درگذشت: ۶۳۰ق) در کتاب الکامل فی التاریخ در ذکر حوادث سال ۲۶۰ق وفات امام حسن عسکری(ع) را ذکر می‌کند و اشاره می‌کند او پدر محمد است که همان منتظَر به اعتقاد شیعه است.[۱۸۱]
  • ابن خَلَّکان شافعی (درگذشت: ۶۸۱ق) در کتاب وفیات الاعیان گزارش می‌کند که محمد بن حسن عسکری امام دوازدهم و مهدی موعود به اعتقاد شیعه در نیمه شعبان ۲۵۵ق به دنیا آمد.[۱۸۲]
  • خلیل بن ایبک صَفدی (درگذشت: ۷۶۴ق) در کتاب الوافی بالوفیات گزارشی مثل گزارش ابن خلکان دارد.[۱۸۳]
  • محمد ابن احمد ذهبى شافعى (درگذشت: ۷۴۸ق) در كتاب العبر في خبر من غبر،[۱۸۴] کتاب تاریخ اسلام[۱۸۵] و کتاب سیر اعلام النبلاء[۱۸۶] به وجود فرزندی به نام محمد برای امام عسکری(ع) که شیعیان آن را به عنوان مهدی منتظر باور دارند، اذعان کرده است.
  • احمد بن حجر هيتمى شافعى‏ (درگذشت: ۹۷۴ق) در کتاب الصواعق المحرقة ضمن شرح حال امام عسکری(ع) بیان می‌کند که فرزندی نداشت بجز محمد که او را قائم منتَظَر می‌نامند.[۱۸۷]
  • احمد بن يوسف قرمانى حنفى (درگذشت: ۱۰۱۹ق) در کتاب اخبار الدُوَل تصریح می‌کند که امام عسکری(ع)‌ فرزندی به نام محمد داشت که هنگام وفات امام عسکری(ع) پنج ساله بود.[۱۸۸]

قائلان به مهدی موعود بودن فرزند امام عسکری(ع)

سید ثامر هاشم العمیدی در کتاب المهدی المنتظر فی الفکر الاسلامی نام ۹ نفر از علمای اهل سنت را ذکر می‌کند که اعتقاد به مهدی بودن فرزند امام عسکری(ع) داشته‌اند.[۱۹۳] همچنین محمود عرفان با جمع‌آوری نظریات ۳۵ نفر از عرفای مسلمان از جمله ابن عربی (۵۶۰-۶۳۸ق) و قونوی (۶۰۷-۶۷۱ق) بر آن است که این افراد به فرزند داشتن امام عسکری(ع) و مهدویت آن فرزند باور داشتند.[۱۹۴]

تک‌نگاری‌ها

کتاب «ولادة الامام المهدی فی کتب الفریقین» نوشته عرفان محمود

در رابطه با اثبات ولادت امام مهدی (عج)‌ آثاری به رشته تحریر درآمده است که چند مورد از مهم‌ترین آن‌ها اشاره می‌شود:

  • سید محسن امین حسینی عاملی (۱۲۸۴-۱۳۷۱ق) فقیه و ادیب امامی، کتابی تحت عنوان البرهان علی وجود صاحب الزمان تالیف کرده است. در مقدمه کتاب، نویسنده انگیزه تالیف کتاب را قصیده‌ای می‌داند که فردی نامعلوم در آن منکر وجود و تولد امام مهدی(ع) شده است. سید محسن امین خود را موظف می‌بیند که شعری بسراید و با استدلال‌های عقلی و نقلی وجود امام عصر(عج) را ثابت کند. همچنین وی به شرح اشعار خود پرداخته است.[۱۹۵]
  • من هو المهدى(عج)، اثر ابوطالب تجليل تبريزى (۱۳۰۵-۱۳۸۷ش) از فقهای شیعه، در اثبات تولد، حيات و ظهور حضرت مهدى(عج) است. این کتاب با هدف رد ادعاى منکران تولد مهدی موعود نوشته شده است. وی در مقدمه کتاب تصریح می‌کند روایات معتبری که ثابت کننده تولد حضرت مهدی(عج) هستند به حد تواتر می‌رسند.[۱۹۶]
  • بشیر حسین نجفی (زاده: ۱۳۶۱ق) از مراجع تقلید شیعه کتابی تحت عنوان ولادة الإمام المهدی نگاشته است. در ای کتاب برخی از اشکالات مربوط به ولادت حضرت پاسخ داده شده است.[۱۹۷] این کتاب ناظر بر شبهات و ردیه‌های ابن تیمیه در کتاب منهاج السنه و احسان الهی ظهیر در کتاب الشیعة و التشیع است.[۱۹۸]
  • الإمام المهدی نام کتابی است که توسط سيد على حسينى ميلانى (زاده: ۱۳۲۷ش) از متکلمان امامی به رشته تحریر درآمده است. وی در مقدمه بخش‌هایی از کتاب منهاج السنه ابن تیمیه را ذکر می‌کند که منکر تولد و وجود عینی و خارجی امام مهدی (عج) است و در ادامه به پاسخ و رد این مطالب می‌پردازد.[۱۹۹]
  • ولادة الامام المهدی فی کتب الفریقین کتابی است نوشته عرفان محمود از مهدی‌پژوهان شیعه که در سه باب به ذکر دلایل روایی، شواهد تاریخی و نمونه‌هایی از معتقدان ولادت حضرت مهدی(عج) پرداخته است.[۲۰۰]
  • محمدباقر ایروانی (زادهː ۱۳۲۴ش) از فقهای شیعه در کتاب الإمام المهدي (ع) بين التواتر وحساب الإحتمال ولادت امام عصر را با توجه به مجموعه شواهد و ادله ثابت می‌کند.[۲۰۱]
  • مهدی خدامیان آرانی (زاده:‌ ۱۳۵۳ش) از پژوهش‌گران مهدویت در کتاب حقیقت دوازدم به یکی از اشکالات مطرح شده توسط عثمان الخمیس در مورد تولد امام مهدی(ع) پاسخ داده است. این کتاب در نقد کتاب عجیب ترین دروغ تاریخ (ترجمه کتاب متی یشرق نورک ایها المنتظر؟) نوشته شده است.[۲۰۲] برای کتاب عثمان الخمیس نقدهای دیگری نیز به رشته تحریر درآمده است.[۲۰۳]
  • علی اصغر رضوانی (زاده: ۱۳۳۱ش) از پژوهش‌گران مهدویت سه عنوان کتاب در این رابطه تالیف کرده است. «تولد حضرت مهدی(عج)» کتابی است که ضمن تشریح چگونگی ولادت مهدی موعود، روایات معتبر مربوط به ولادت ایشان به تفکیک از پیامبر اکرم(ص) و یازده امام قبلی نقل شده است.[۲۰۴] وی در این کتاب به برخی اشکالات مطرح شده توسط احمد الکاتب در کتاب تطور الفکر السیاسی الشیعی پاسخ داده است.[۲۰۵] «وجود امام مهدى(عج) در پرتو عقل» اثر دیگری از این نویسنده است که نویسنده در آن به ذکر براهین و استدلال‌های عقلی اثبات ضرورت وجود امام زمان(عج) پرداخته‌ است.[۲۰۶] کتاب دیگر وی با عنوان «وجود امام زمان(عج) از منظر قرآن و حديث» است که در آن با توجه به آیات قرآن و احادیث ضرورت وجود امام حیّ را در همه زمان‌ها ثابت می‌کند.[۲۰۷]
  • سید ضیاء خبَاز قطیفی (زاده: ۱۳۹۶ق) از دین‌پژوهان شیعه عربستانی در کتاب «ولادة الامام المهدی اضواء علی الادلة والشبهات» ادله اثبات تولد امام مهدی(ع) را مطرح کرده و به اشکالاتی آن پاسخ داده است.[۲۰۸]
  • «ولادة الامام المهدی بین الضرورة و التشکیک» عنوان کتابی است که توسط بخش تبلیغ اداره امور دینی آستان قدس علوی به چاپ رسیده است.[۲۰۹]

پانویس

  1. محمدی ری‌شهری، دانشنامه امام مهدی(عج)، ۱۳۹۳ش، ج۱، ص۷۶.
  2. رضوانی، تولد حضرت مهدی، ۱۳۸۶ش، ص۶۰-۶۱.
  3. کلینی، الكافى، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۵۱۴.
  4. شیخ مفید، الارشاد، ۱۳۷۲ش، ج۲، ص۳۳۹.
  5. شیخ طوسی، مصباح المتهجد، ۱۴۱۱ق، ص۸۴۲.
  6. طبرسی، اعلام الورى، ۱۳۹۰ق، ص۴۱۸.
  7. اربلی، كشف الغمه، ۱۳۸۱ق، ج۲، ص۴۳۷.
  8. کفعمی، البلد الامين، ۱۴۱۸ق، ص۱۸۷.
  9. علامه مجلسی، بحار الأنوار، دار احیاء‌ التراث العربی، ج۵۱، ص۲.
  10. محمدی ری‌شهری، دانشنامه امام مهدی(عج)، ۱۳۹۳ش، ج۱، ص۹۰.
  11. کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۳۳۷؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة،‌ ۱۳۵۹ش، ج۲، ص۳۶۰.
  12. رضوانی، وجود امام مهدى(عج) در پرتو عقل، ۱۳۸۶ش، ص۱۱.
  13. سید مرتضی، الذریعة الی اصول الشریعة، ۱۳۷۶ش، ج۲،‌ ص۶۰۶؛ کاظمی، کشف القناع عن وجوه حجیة الإجماع، بی‌تا، ص۱۱۴ و ۱۴۵ و ۱۴۸.
  14. طباطبایی، شیعه در اسلام، ۱۳۷۸ش، ص۱۹۲-۱۹۶.
  15. رضوانی، وجود امام مهدى(عج) در پرتو عقل، ۱۳۸۶ش، ص۳۱-۳۳.
  16. رضوانی، وجود امام مهدى(عج) در پرتو عقل، ۱۳۸۶ش، ص۱۱-۳۴.
  17. رضوانی، وجود امام مهدى(عج) در پرتو عقل، ۱۳۸۶ش، ص۳۴-۳۸.
  18. حسن‌زاده آملی، نهج الولايه، نشر قیام،‌ ص۲۰-۲۱؛‌ رضوانی، وجود امام مهدى(عج) در پرتو عقل، ۱۳۸۶ش، ص۳۸-۴۴.
  19. حسن‌زاده آملی، نهج الولايه، نشر قیام،‌ ص۲۲-۲۳؛ رضوانی، وجود امام مهدى(عج) در پرتو عقل، ۱۳۸۶ش، ص۴۵-۵۲.
  20. رضوانی، وجود امام مهدى(عج) در پرتو عقل، ۱۳۸۶ش، ص۵۳-۶۰.
  21. رضوانی، وجود امام مهدى(عج) در پرتو عقل، ۱۳۸۶ش، ص۶۰-۶۴.
  22. رضوانی، وجود امام مهدى(عج) در پرتو عقل، ۱۳۸۶ش، ص۶۵-۶۹.
  23. رضوانی، وجود امام مهدى(عج) در پرتو عقل، ۱۳۸۶ش، ص۷۰.
  24. رضوانی، وجود امام مهدى(عج) در پرتو عقل، ۱۳۸۶ش، ص۷۱.
  25. فارابی، آراء أهل المدینة الفاضلة، ۱۹۹۵م، ص۱۲۱.
  26. رضوانی، وجود امام مهدى(عج) در پرتو عقل، ۱۳۸۶ش، ص۷۲-۷۳.
  27. رضوانی، وجود امام مهدى(عج) در پرتو عقل، ۱۳۸۶ش، ص۷۴-۷۷.
  28. صدر، بحث حول المهدي(عليه السلام)، ۱۴۱۷ق، ص۸۸-۹۲.
  29. محمدی ری‌شهری، دانشنامه امام مهدی(عج)، ۱۳۹۳ش، ج۱، ص۱۸۲.
  30. رضوانی، وجود امام زمان(عج) از منظر قرآن و حديث، ۱۳۸۶ش، ص۱۳.
  31. علامه مجلسی، مرآة العقول، ۱۴۰۴ق، ج۳،‌ ص۹۰؛ ابو معاش، الامام المهدی(عج) فی القرآن و السنة، ۱۳۸۸ش، ص۵۴۸.
  32. قمی،‌ تفسیر القمی، ۱۴۰۴ق، ج۲، ص۲۹۰؛ علامه مجلسی، مرآة العقول، ۱۴۰۴ق، ج۳،‌ ص۸۷-۸۸؛ ابو معاش، الامام المهدی(عج) فی القرآن و السنة، ۱۳۸۸ش، ص۴۲۷-۴۳۲.
  33. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه،‌ ۱۳۷۴ش، ج۱۲، ص۲۰۵؛ رضوانی، وجود امام زمان(عج) از منظر قرآن و حديث، ۱۳۸۶ش، ص۲۰-۲۶.
  34. رضوانی، وجود امام زمان(عج) از منظر قرآن و حديث، ۱۳۸۶ش، ص۲۷-۳۳.
  35. رضوانی، وجود امام زمان(عج) از منظر قرآن و حديث، ۱۳۸۶ش، ص۳۴-۳۹.
  36. قمی،‌ تفسیر القمی، ۱۴۰۴ق، ج۲، ص۲۰۹؛ رضوانی، وجود امام زمان(عج) از منظر قرآن و حديث، ۱۳۸۶ش، ص۴۰-۴۱.
  37. مشهدی، تفسیر کنزالدقائق، ۱۳۶۷ش،‌ ج۵، ص۲۷۳؛ رضوانی، وجود امام زمان(عج) از منظر قرآن و حديث، ۱۳۸۶ش، ص۴۲.
  38. رضوانی، وجود امام زمان(عج) از منظر قرآن و حديث، ۱۳۸۶ش، ص۴۳-۴۵.
  39. رضوانی، وجود امام زمان(عج) از منظر قرآن و حديث، ۱۳۸۶ش، ص۴۶-۵۰.
  40. رضوانی، وجود امام زمان(عج) از منظر قرآن و حديث، ۱۳۸۶ش، ص۵۲.
  41. رضوانی، وجود امام زمان(عج) از منظر قرآن و حديث، ۱۳۸۶ش، ص۵۴-۶۰.
  42. رضوانی، وجود امام زمان(عج) از منظر قرآن و حديث، ۱۳۸۶ش، ص۶۱-۶۲.
  43. رضوانی، وجود امام زمان(عج) از منظر قرآن و حديث، ۱۳۸۶ش، ص۶۳-۶۴.
  44. رضوانی، وجود امام زمان(عج) از منظر قرآن و حديث، ۱۳۸۶ش، ص۶۵-۶۶.
  45. رضوانی، وجود امام زمان(عج) از منظر قرآن و حديث، ۱۳۸۶ش، ص۶۷-۶۸.
  46. رضوانی، وجود امام زمان(عج) از منظر قرآن و حديث، ۱۳۸۶ش، ص۶۹-۷۰.
  47. سید مرتضی، المقنع فی الغیبة، ۱۴۱۹ق، ص۳۴-۳۵.
  48. طوسی، الغیبة،‌ ۱۴۲۵ق، ص۲۲۹.
  49. رضوانی، وجود امام زمان(عج) از منظر قرآن و حديث، ۱۳۸۶ش، ص۵۲.
  50. رضوانی، وجود امام زمان(عج) از منظر قرآن و حديث، ۱۳۸۶ش، ص۷۲-۷۴.
  51. کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۳۲۸-۳۲۹.
  52. ابن‌بابویه، الامامة و التبصرة من الحیرة، ۱۳۶۳ش، ص۱۰۱.
  53. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة،‌ ۱۳۵۹ش، ج۲، ص۴۲۴-۴۳۴.
  54. شیخ طوسی، الغیبة، ۱۴۲۵ق، ص۲۲۹-۲۵۱.
  55. خزاز رازی، كفاية الأثر في النصّ على الأئمة الإثنى عشر، ۱۴۰۱ق، ص۲۹۲-۲۹۶.
  56. رضوانی، وجود امام زمان(عج) از منظر قرآن و حديث، ۱۳۸۶ش، ص۲۴.
  57. قزوینی، الإمام المهدي( عليه السلام) من المهد الى الظهور، ۱۴۲۷ق، ص۱۰۹-۱۱۰.
  58. طوسی، «سید کمال حیدری، متفکری در حصر»، سایت نقد دینی.
  59. «پاسخ به سوال چگونگی اثبات ولادت امام زمان(عج)»، پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر آیت الله العظمی سید کمال حیدری.
  60. البدری، شبهات وردود، ۱۴۲۸ق، ص۴۹۶.
  61. شیخ مفید، الارشاد، ۱۳۷۲ش، ج۲، ص۳۷۴.
  62. کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۳۲۹-۳۳۲.
  63. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة،‌ ۱۳۵۹ش، ج۲، ص۴۳۴-۴۷۹.
  64. شیخ طوسی، الغیبة، ۱۴۲۵ق، ص۲۵۳-۲۸۰.
  65. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ۱۳۵۹ش، ج۲، ص۴۲۴-۴۳۰؛ شیخ طوسی، الغیبة، ۱۴۲۵ق، ص۲۳۴-۲۴۰.
  66. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ۱۳۵۹ش، ج۲، ص۴۳۰.
  67. شیخ طوسی، الغیبة، ۱۴۲۵ق، ص۲۴۰-۲۴۲.
  68. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ۱۳۵۹ش، ج۲، ص۴۳۰.
  69. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ۱۳۵۹ش، ج۲، ص۴۳۱.
  70. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ۱۳۵۹ش، ج۲، ص۴۲۶.
  71. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ۱۳۵۹ش، ج۲، ص۴۷۴.
  72. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ۱۳۵۹ش، ج۲، ص۴۳۱.
  73. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ۱۳۵۹ش، ج۲، ص۴۴۱.
  74. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ۱۳۵۹ش، ج۲، ص۴۴۲.
  75. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ۱۳۵۹ش، ج۲، ص۴۳۵.
  76. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ۱۳۵۹ش، ج۲، ص۳۸۴.
  77. کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۳۲۸.
  78. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ۱۳۵۹ش، ج۲، ص۴۳۱.
  79. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ۱۳۵۹ش، ج۲، ص۴۵۴-۴۶۵.
  80. شیخ طوسی، الغیبة، ۱۴۲۵ق، ص۲۴۶-۲۴۷.
  81. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ۱۳۵۹ش، ج۲، ص۴۷۵-۴۷۶.
  82. شیخ طوسی، الغیبة، ۱۴۲۵ق، ص۲۵۴-۲۵۷.
  83. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ۱۳۵۹ش، ج۲، ص۴۴۵-۴۵۳.
  84. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ۱۳۵۹ش، ج۲، ص۲۶۳-۲۶۷.
  85. سید بن طاووس، الطرائف في معرفة مذهب الطوائف، ۱۴۰۰ق، ج۱،‌ ص۱۸۵.
  86. سید بن طاووس، مهج الدعوات و منهج العبادات، ۱۴۱۱ق، ص۲۹۶.
  87. عراقی، دار السلام در احوالات حضرت مهدى( عليه السلام)، ۱۳۸۴ش، ص۴۴۵-۴۴۷.
  88. علامه مجلسی، بحارالانوار، داراحیاء التراث العربی، ج۵۲، ص۱۷۵-۱۷۶.
  89. نوری، نجم ثاقب، ۱۳۸۴ش، ج۲، ص۴۵۴-۸۴۹.
  90. صدر، تاريخ الغيبة الصغرى‏، ۱۴۱۲ق، ج۲، ص۹۵.
  91. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ۱۳۵۹ش، ج۲، ص۵۱۶.
  92. دوزدوزانی، تحقيق لطيف حول التوقيع الشريف، ۱۴۱۳ق، ص۸.
  93. شیخ بهائی، جامع عباسی، ۱۳۸۶ش، ص۳۰۳.
  94. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ۱۳۵۹ش، ج۲، ص۴۳۱ و ص۴۳۲؛ شیخ طوسی، الغیبة، ۱۴۲۵ق، ص۲۴۶.
  95. قزوینی، الإمام المهدي( عليه السلام) من المهد الى الظهور، ۱۴۲۷ق، ص۱۴۸.
  96. محمدی ری‌شهری، دانشنامه امام مهدی(عج)، ۱۳۹۳ش، ج۴، ص۱۱۵.
  97. محمدی ری‌شهری، دانشنامه امام مهدی(عج)، ۱۳۹۳ش، ج۴، ص۱۱۵.
  98. رضوانی، وجود امام زمان(عج) از منظر قرآن و حديث، ۱۳۸۶ش، ص۲۴؛ عباسی، اثبات ولادت امام زمان(ع) و نقد و بررسی شبهات پیرامون آن، ۱۳۹۲ش، ص۱۰۶.
  99. محمدی ری‌شهری، دانشنامه امام مهدی(عج)، ۱۳۹۳ش، ج۴، ص۱۱۷.
  100. محمدی ری‌شهری، دانشنامه امام مهدی(عج)، ۱۳۹۳ش، ج۴، ص۱۱۷؛ دوزدوزانی، تحقيق لطيف حول التوقيع الشريف، ۱۴۱۳ق، ص۱۰۹.
  101. عباسی، اثبات ولادت امام زمان(ع) و نقد و بررسی شبهات پیرامون آن، ۱۳۹۲ش، ص۱۱۰-۱۱۲.
  102. بحرانی، مدينة معاجز الائمة الإثنى عشر، ۱۴۱۳ق، ج۸، ص۵-۲۱۱.
  103. دانشنامه امام مهدی(عج)، ۱۳۹۳ش، ج۲، ص۳۹۵.
  104. کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۵۰۵.
  105. ایروانی، الإمام المهدي ( ع ) بين التواتر وحساب الإحتمال، ۱۴۲۰ق، ص۴۳؛ العمیدی، المهدی المنتظر فی الفکر الاسلامی، ۱۴۲۵ق، ص۱۱۸.
  106. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ۱۳۵۹ش، ج۲، ص۴۲۴-۴۳۰.
  107. شیخ طوسی، الغیبة، ۱۴۲۵ق، ص۲۳۴-۲۴۰.
  108. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ۱۳۵۹ش، ج۲، ص۴۲۴-۴۲۵.
  109. سلیمیان،‌ فرهنگ‌نامه مهدویت، ۱۳۸۸ش، ص۴۶۹-۴۷۰.
  110. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ۱۳۵۹ش، ج۲، ص۵۷۷.
  111. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة،‌ ۱۳۵۹ش، ج۱، ص۱۵۲.
  112. شیخ طوسی، الغیبة، ۱۴۲۵ق، ص۷۷.
  113. محمدی ری‌شهری، دانشنامه امام مهدی(عج)، ۱۳۹۳ش، ج۲، ص۲۱۸؛ همچنین ببینیدː سلیمیان،‌ فرهنگ‌نامه مهدویت، ۱۳۸۸ش، ص۴۷۳.
  114. محمدی ری‌شهری، دانشنامه امام مهدی(عج)، ۱۳۹۳ش، ج۲، ص۲۱۸.
  115. شیخ طوسی، الغیبة، ۱۴۲۵ق، ص۴۱۹.
  116. شوشتری، قاموس الرجال، ۱۴۱۰ق، ج۱۲ (رسالة فی تواریخ النبی والآل)، ص۲۴.
  117. محمدی ری‌شهری، دانشنامه امام مهدی(عج)، ۱۳۹۳ش، ج۲، ص۲۲۰.
  118. امین، ضحی الاسلام، ۲۰۱۲م، ص۸۷۳-۸۷۴.
  119. الرسی، الاحکام فی الحلال و الحرام، ۱۴۲۰ق، ج۲، ص۴۶۸-۴۷۰.
  120. یزدانی احمدآبادی، «درآمدی بر جوهره چیستی و چرائی مهدویت در زیدیه»، ص۵۱۸.
  121. روحی میربادی، «مهدویت از دیدگاه اسماعیلیان و قرمطیان»، ص۵۱.
  122. روحی میربادی، «مهدویت از دیدگاه اسماعیلیان و قرمطیان»، ص۵۱.
  123. روحی میربادی، «مهدویت از دیدگاه اسماعیلیان و قرمطیان»، ص۵۱.
  124. روحی میربادی، «مهدویت از دیدگاه اسماعیلیان و قرمطیان»، ص۵۱.
  125. روحی میربادی، «مهدویت از دیدگاه اسماعیلیان و قرمطیان»، ص۵۱.
  126. روحی میربادی، «مهدویت از دیدگاه اسماعیلیان و قرمطیان»، ص۵۱.
  127. روحی میربادی، «مهدویت از دیدگاه اسماعیلیان و قرمطیان»، ص۷۷.
  128. روحی میربادی، «مهدویت از دیدگاه اسماعیلیان و قرمطیان»، ص۷۷.
  129. روحی میربادی، «مهدویت از دیدگاه اسماعیلیان و قرمطیان»، ص۷۷.
  130. احسائی، الرجعة، ۱۴۲۷ق، ص۱۳۹.
  131. ساعدیان، تبیین فلسفی – کلامی عقاید شیخیه در نبوت و امامت، ۱۳۹۱ش، ص۱۶۲.
  132. رضوانی، تولد حضرت مهدی، ۱۳۸۶ش، ص۶۰-۶۱.
  133. مهدی‌نژاد، حضرت مهدی(عج) رایت هدایت، ۱۴۰۰ش، ص۱۶-۱۷.
  134. مهدی‌نژاد، حضرت مهدی(عج) رایت هدایت، ۱۴۰۰ش، ص۱۸.
  135. پنبه‌پز و دیگران، «نقد ديدگاه دكتر سروش در اثبات‌ناپذيری تاريخی تولد امام و عدم ضرورت اعتقاد به وجود امام مهدی»، ص۱۲۴.
  136. پنبه‌پز و دیگران، «نقد ديدگاه دكتر سروش در اثبات‌ناپذيری تاريخی تولد امام و عدم ضرورت اعتقاد به وجود امام مهدی»، ص۱۳۵-۱۳۶.
  137. سلیمیان،‌ فرهنگ‌نامه مهدویت، ۱۳۸۸ش، ص۴۷۲.
  138. الحمش، المهدی المنتظر فی روایات اهل السنة و الشیعة الامامیة، ۱۴۲۲ق، ص۴۱۲.
  139. «درخشش نام اهل بیت بر دیوار مسجدالنبی محمد المهدی (عج)‌ زنده است»، سایت حوزه نمایندگی ولی فقیه در امور حج و زیارت.
  140. ابن‌تیمیه حرَانی، منهاج السنة النبوية، ۱۴۰۶ق، ص۸۷؛ ظهیر، الشیعة و التشیع فرق و تاریخ، ۱۴۱۵ق، ص۲۸۰.
  141. نجفی، ولادة الإمام المهدي‏، ۱۴۲۷ق، ص۳۴-۳۷.
  142. محمود، ولادة الامام المهدی فی کتب الفریقین، ۱۳۹۰ش، ص۳۱۹-۳۲۴.
  143. رضوانی، تولد حضرت مهدی، ۱۳۸۶ش، ص۶۵-۶۶.
  144. الکاتب، تطور الفکر السیاسی الشیعی من الشوری الی ولایة الفقیه،‌ ۱۹۹۸م، ص۱۲۷-۱۲۸.
  145. قفاری، أصول مذهب الشيعة الإمامية الإثني عشرية، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۳۳۲-۳۳۴.
  146. البدری، شبهات وردود، ۱۴۲۸ق، ص۴۰۳-۴۰۹؛ همچنین نگاه کنید بهː رضوانی، تولد حضرت مهدی، ۱۳۸۶ش، ص۴۹ و آیتی، دلیل روشن، ۱۳۹۳ش، ص۵۵-۶۵.
  147. شیخ مفید، الفصول المختارة، ۱۴۱۳ق، ص۳۲۱.
  148. الکاتب، تطور الفکر السیاسی الشیعی من الشوری الی ولایة الفقیه،‌ ۱۹۹۸م، ص۱۷۸-۱۸۱.
  149. ابن‌تیمیه حرَانی، منهاج السنة النبوية، ۱۴۰۶ق، ص۹۸-۱۰۱.
  150. البدری، شبهات وردود، ۱۴۲۸ق، ص۴۲۱-۴۲۶.
  151. ضوانی، تولد حضرت مهدی، ۱۳۸۶ش، ص۴۳-۴۴.
  152. الخمیس، متی یشرق نورک ایها المنتظر؟، ۱۴۲۵ق، ص۹۰؛ الحمش، المهدی المنتظر فی روایات اهل السنة و الشیعة الامامیة، ۱۴۲۲ق، ص۴۷۱-۴۹۶؛ قفاری، أصول مذهب الشيعة الإمامية الإثني عشرية، ۱۴۱۴ق، ج۲، ص۸۴۴؛ الکاتب، تطور الفکر السیاسی الشیعی من الشوری الی ولایة الفقیه،‌ ۱۹۹۸م، ص۱۹۷-۲۰۸.
  153. رضوانی، تولد حضرت مهدی، ۱۳۸۶ش، ص۲۲-۲۳.
  154. الحمش، المهدی المنتظر فی روایات اهل السنة و الشیعة الامامیة، ۱۴۲۲ق، ص۴۴۳-۴۵۱.
  155. اکبرنژاد، بررسي تطبيقى مهدويت در روايات شيعه و اهل سنت‏، ۱۳۸۸ش، ص۳۲۳-۳۲۹.
  156. ابن‌تیمیه حرَانی، منهاج السنة النبوية، ۱۴۰۶ق، ص۸۷-۸۹.
  157. شیخ مفید، الفصول المختارة، ۱۴۱۳ق، ص۱۴۹-۱۵۳.
  158. ابن‌تیمیه حرَانی، منهاج السنة النبوية، ۱۴۰۶ق، ص۸۹-۹۱.
  159. شیخ مفید، المسائل العشر في الغيبة، ۱۴۲۶ق، ص۹۵-۹۸.
  160. ابن‌تیمیه حرَانی، منهاج السنة النبوية، ۱۴۰۶ق، ص۹۱-۹۴.
  161. شیخ مفید، المسائل العشر في الغيبة، ۱۴۲۶ق، ص۸۳-۹۴.
  162. آیتی، دلیل روشن، ۱۳۹۳ش، ص۲۹۱.
  163. ابن‌تیمیه حرَانی، منهاج السنة النبوية، ۱۴۰۶ق، ص۹۴-۹۸.
  164. محمود، ولادة الامام المهدی فی کتب الفریقین، ۱۳۹۰ش، ص۳۰-۱۳۶.
  165. ظهیر، الشیعة و التشیع فرق و تاریخ، ۱۴۱۵ق، ص۲۷۹.
  166. شیخ مفید، المسائل العشر في الغيبة، ۱۴۲۶ق، ص۵۷.
  167. شیخ مفید، المسائل العشر في الغيبة، ۱۴۲۶ق، ص۵۷-۵۸.
  168. رضوانی، تولد حضرت مهدی، ۱۳۸۶ش، ص۶۶-۶۷.
  169. ظهیر، الشیعة و التشیع فرق و تاریخ، ۱۴۱۵ق، ص۲۸۰-۲۸۲.
  170. شیخ مفید، المسائل العشر في الغيبة، ۱۴۲۶ق، ص۶۳-۶۶.
  171. ظهیر، الشیعة و التشیع فرق و تاریخ، ۱۴۱۵ق، ص۲۷۹-۲۸۱.
  172. نجفی، ولادة الإمام المهدي‏، ۱۴۲۷ق، ص۲۲-۲۴.
  173. ایروانی، الإمام المهدي ( ع ) بين التواتر وحساب الإحتمال، ۱۴۲۰ق، ص۴۳؛ العمیدی، المهدی المنتظر فی الفکر الاسلامی، ۱۴۲۵ق، ص۱۱۸.
  174. ظهیر، الشیعة و التشیع فرق و تاریخ، ۱۴۱۵ق، ص۲۷۲-۲۷۳؛ الکاتب، تطور الفکر السیاسی الشیعی من الشوری الی ولایة الفقیه،‌ ۱۹۹۸م، ص۲۱۰-۲۱۸؛ قفاری، أصول مذهب الشيعة الإمامية الإثني عشرية، ۱۴۱۴ق، ج۲، ص۸۴۳.
  175. الحمش، المهدی المنتظر فی روایات اهل السنة و الشیعة الامامیة، ۱۴۲۲ق، ص۴۵۳-۴۷۰.
  176. الخمیس، متی یشرق نورک ایها المنتظر؟، ۱۴۲۵ق، ص۸۵.
  177. الخمیس، متی یشرق نورک ایها المنتظر؟، ۱۴۲۵ق، ص۸۶.
  178. البدری، شبهات وردود، ۱۴۲۸ق، ص۴۹۹-۵۰۰؛ همچنین ببینیدː آیتی، دلیل روشن، ۱۳۹۳ش، ص۱۴۴-۱۵۲.
  179. العمیدی، المهدی المنتظر فی الفکر الاسلامی، ۱۴۲۵ق، ص۱۳۱.
  180. رضوانی، تولد حضرت مهدی، ۱۳۸۶ش، ص۷۵.
  181. ابن‌اثیر، الکامل فی التاریخ، ۱۳۸۵ق، ج۷، ص۲۷۴.
  182. ابن‌خلکان، وفیات الاعیان، ۱۳۶۴ش، ج۴، ص۱۷۶.
  183. صفدی، الوافی بالوفیات، ۱۳۸۱ق، ج۲، ص۳۳۶.
  184. ذهبی، العبر في خبر من غبر، دارالکتب العلمیة، ج۱، ص۳۸۱.
  185. ذهبی، تاریخ الاسلام، ۱۴۰۹ق، ج۱۹، ص۱۱۳.
  186. ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ۱۴۱۴ق، ج۱۳، ص۱۱۹-۱۲۰.
  187. ابن حجر هیتمی، الصواعق المحرقة، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۶۰۱.
  188. قرمانی حنفی، أخبار الدول و آثار الأول، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۳۵۳.
  189. نصیبی شافعی، مطالب السؤول فی مناقب آل الرسول، ۱۴۱۹ق، ص۳۱۱-۳۱۹.
  190. ابن جوزی، تذکرة الخواص، ۱۴۲۶ق، ج۲، ص۵۰۶-۵۰۷.
  191. گنجی شافعی، كفاية الطالب في مناقب علي بن أبي طالب‌، ۱۴۰۴ق،‌ ص۴۵۸.
  192. حمویی جوینی ، فرائد السمطین، ۱۴۰۰ق، ج۲، ص۱۳۴.
  193. العمیدی، المهدی المنتظر فی الفکر الاسلامی، ۱۴۲۵ق، ص۱۳۶-۱۴۱.
  194. محمود، ولادة الامام المهدی فی کتب الفریقین، ۱۳۹۰ش، ص۳۵۷-۴۰۲.
  195. امین، البرهان على وجود صاحب الزمان(ع)، ۱۴۲۷ق، ص۹.
  196. تجلیل تبریزی، من هو المهدی، ۱۴۲۵ق، ص۵-۶.
  197. نجفی، ولادة الإمام المهدي‏، ۱۴۲۷ق، ص۱۵-۱۶.
  198. نجفی، ولادة الإمام المهدي‏، ۱۴۲۷ق، ص۳۴.
  199. حسینی میلانی، الامام المهدی، ۱۴۳۱ق، ص۷-۱۴.
  200. محمود، ولادة الامام المهدی فی کتب الفریقین، ۱۳۹۰ش، ص۵-۶.
  201. پایگاه اطلاع‌رسانی سراسری اسلامی، امام مهدی در آینه قلم، ۱۳۸۸ش، ص۴۸۸.
  202. خدامیان آرانی، حقیقت دوازدهم، ۱۳۸۹ش،‌ ص۷.
  203. برای نمونه نگاه کنید: یوسفیان، عجیب‌ترین حقیقت تاریخ، ۱۳۹۱ش؛ مطیعی، مهدویت برترین حقیقت تاریخ، ۱۳۹۵ش؛ ملک‌دار، حقیقت تاریخ، ۱۳۹۷ش؛ گودرزی، مهدی (عج) مهم‌ترین حقیقت تاریخ، ۱۳۹۳ش.
  204. رضوانی، تولد حضرت مهدی، ۱۳۸۶ش، ص۵-۸.
  205. رضوانی، تولد حضرت مهدی، ۱۳۸۶ش، ص۲۰ و ص۲۲.
  206. رضوانی، وجود امام مهدى(عج) در پرتو عقل، ۱۳۸۶ش، ص۱۱.
  207. رضوانی، وجود امام زمان(عج) از منظر قرآن و حديث، ۱۳۸۶ش، ص۶-۸.
  208. خباز قطیفی، ولادة الامام المهدی اضواء علی الادلة والشبهات، ۱۴۴۱ق، ص۵-۸.
  209. اداره امور دینی آستان قدس علوی، ولادة الامام المهدی(عج) بين الضرورة والتشكيك،‌ ۱۴۳۶ق، ص۳-۱۲.

یادداشت‌‌ها

  1. مراد آیاتی از قرآن است نشان می‌دهد خداوند در بين هر امتى كسى را به عنوان شاهد و گواه قرار داده است تا در روز قيامت بر آن‏ها احتجاج كند. همچون آیات:
    • آیه ۴۱ سوره نساء:‌ فَكَيْفَ إِذا جِئْنا مِنْ كُلِّ أُمَّةٍ بِشَهِيدٍ وَ جِئْنا بِكَ عَلى‏ هؤُلاءِ شَهِيداً؛ «چگونه است حال (در روز محشر) آن‏گاه كه از هر طائفه‏اى گواهى آوريم و تو را «اى پيامبر» بر آنان گواه خواهيم».
    • آیه ۸۴ سوره نحل:‌ وَ يَوْمَ نَبْعَثُ مِنْ كُلِّ أُمَّةٍ شَهِيداً ثُمَّ لا يُؤْذَنُ لِلَّذِينَ كَفَرُوا وَ لا هُمْ يُسْتَعْتَبُونَ؛ «و آن روز را كه ما از هر امتى گواهى برانگيزيم، آن‏گاه به كافران اجازه سخن داده نشود و توبه آنان نيز پذيرفته نگردد».
    • آیه ۸۹ سوره نحل:‌ وَ يَوْمَ نَبْعَثُ فِي كُلِّ أُمَّةٍ شَهِيداً عَلَيْهِمْ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَ جِئْنا بِكَ شَهِيداً عَلى‏ هؤُلاءِ؛ «روزى كه ما در هر امتى از ميان خودشان گواهى بر آنان برانگيزيم و تو را (اى محمّد) بر اين امت گواه آوريم».
  2. در تصحیح روایات دو روش وجود دارد: روش وثاقت سندی که مورد تاکید آیت‌الله خویی می‌باشد و روش وثاقت صدوری. در روش اول، ملاک صحت یا ضعف روایات، در درجه اوّل، سند آن است؛ یعنی اگر سند حدیث قوی بود، اخذ، و چنانچه سندش ضعیف بود، طرد می‌شود و هیچ قرینه ای نمی تواند ضعف سند را جبران کند. اما در روش صدوری یا همان جمع قرائن، مجموعه‌ای از قرائن و شواهد دست به دست هم می‌دهند تا در نهایت، وثاقت و صحّت روایت را تأیید کنند. چه‌بسا روایتی که سند آن ضعیف باشد، اما به‌دلیل وجود قرائن دیگر -که حاکی از صحّت صدور آن است- مورد قبول واقع شود. برخی از این قرائن عبارتند از: وثاقت راوی، متن حدیث، سند، کتابی که روایت در آن نقل شده است، زمان نصّ، عمل علمای عصر صدور به روایت و ... .

منابع

  • آیتی، نصرت‌الله، دلیل روشن (پاسخ به شبهات قفاری درباره اندیشه مهدویت)، قم، آینده روشن، ۱۳۹۳ش.
  • ابن جوزی، یوسف ابن قزاوغلی، تذکرة الخواص، قم، المجمع العالمي لاهل البيت عليهم السلام. مرکز الطباعة و النشر، ۱۴۲۶ق.
  • ابن حجر هیتمی، احمد بن محمد، الصواعق المحرقة على أهل الرفض والضلال والزندقة، بیروت، مؤسسة الرسالة، ۱۴۱۷ق.
  • ابو معاش، سعید، الامام المهدی(عج) فی القرآن و السنة، مشهد، آستانة الرضوية المقدسة. مجمع البحوث الإسلامية، ۱۳۸۸ش.
  • ابن‌اثیر، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، بیروت، دارصادر، ۱۳۸۵ق.
  • ابن‌بابویه، علی بن حسین، الامامة و التبصرة من الحیرة، قم، مدرسه امام مهدی، ۱۳۶۳ش.
  • ابن‌تیمیه حرَانی، احمد بن عبدالحلیم، منهاج السنة النبوية في نقض كلام الشيعة القدرية، ریاض، جامعة الإمام محمد بن سعود الإسلامية، ۱۴۰۶ق.
  • ابن‌خلکان، احمد بن محمد، وفیات الاعیان، قم، الشریف الرضی، ۱۳۶۴ش.
  • احسائی، احمد بن زین الدین، الرجعة، بیروت، مؤسسة الفکر الاوحد، ۱۴۲۷ق.
  • اداره امور دینی آستان قدس علوی، ولادة الامام المهدی(عج) بين الضرورة والتشكيك،‌ نشر العتبة المقدسه العلویة، ۱۴۳۶ق
  • اربلی، علی بن عیسی، كشف الغمة في معرفة الأئمة، تبریز، بنی‌هاشمی، ۱۳۸۱ق.
  • اکبرنژاد، مهدی، بررسي تطبيقى مهدويت در روايات شيعه و اهل سنت‏، قم، بوستان کتاب، ۱۳۸۸ش.
  • العمیدی، سید ثامر هاشم، المهدی المنتظر فی الفکر الاسلامی، قم، مرکز الرساله، ۱۴۲۵ق.
  • الکاتب، احمد، تطور الفکر السیاسی الشیعی من الشوری الی ولایة الفقیه،‌ بیروت، دارالجدید، ۱۹۹۸م.
  • امین، سید محسن، البرهان على وجود صاحب الزمان( عليه السلام)، نجف، دلیلنا، ۱۴۲۷ق.
  • ایروانی، محمدباقر، الإمام المهدي (ع) بين التواتر وحساب الإحتمال، قم، مركز الأبحاث العقائدية، ۱۴۲۰ق.
  • البدری، سید سامی، شبهات وردود، الرد على شبهات أحمد الكاتب حول إمامة أهل البيت ع و وجود المهدي المنتظر ع، قم، دار الفقه للطباعة و النشر، ۱۴۲۸ق.
  • بحرانی، هاشم بن سلیمان، مدينة معاجز الائمة الإثنى عشر، قم، مؤسسة المعارف الإسلامية، ۱۴۱۳ق.
  • «پاسخ به سوال چگونگی اثبات ولادت امام زمان(عج)»، پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر آیت الله العظمی سید کمال حیدری،‌ تاریخ درج مطلب ۲۷ می ۲۰۱۸م،‌ تاریخ بازدید ۲۷ آپریل ۲۰۲۴م.
  • پایگاه اطلاع‌رسانی سراسری اسلامی با مشارکت بنیاد فرهنگی مهدی موعود و انتشارات مسجد مقدس جمکران، امام مهدی در آینه قلم، قم، موسسه اطلاع‌رسانی اسلامی مرجع، ۱۳۸۸ش.
  • پنبه‌پز، زهرا، ابراهيم شفيعی سروستانی و محمد رنجبر حسينی، «نقد ديدگاه دكتر سروش در اثبات‌ناپذيری تاريخی تولد امام و عدم ضرورت اعتقاد به وجود امام مهدی»، مجله تحقیقات کلامی، سال۶، شماره۲۱، تابستان ۱۳۹۷ش.
  • تجلیل تبریزی، ابوطالب، من هو المهدی، قم، جماعة المدرسين في الحوزة العلمية بقم، مؤسسة النشر الإسلامي‏، ۱۴۲۵ق.
  • حسن‌زاده آملی، حسن، نهج الولايه: بررسي مستند در شناخت امام زمان عليه السلام، قم، نشر قیام، بی‌تا.
  • حسینی میلانی، سید علی، الامام المهدی، قم، مركز الحقائق الإسلامية، ۱۴۳۱ق.
  • الحمش، عدَاب محمود، المهدی المنتظر فی روایات اهل السنة و الشیعة الامامیة، عَمّان اردن، دارالفتح للنشر و التوزیع، ۱۴۲۲ق.
  • حمویی جوینی، ابراهیم بن محمد، فرائد السمطین فی فضائل المرتضی و البتول و السبطین و الائمة من ذریتهم علیهم السلام، تحقیق محمد باقر المحمودی، بیروت، موسسة المحمودی، ۱۴۰۰ق.
  • خبَاز قطیفی، سیدضیاء، ولادة الامام المهدی اضواء علی الادلة والشبهات، بیروت، دارالباقیات الصالحات، ۱۴۴۱ق.
  • خدامیان آرانی، مهدی، حقیقت دوازدهم، قم، وثوق، ۱۳۸۹ش.
  • الخمیس، عثمان بن محمد، عجیب‌ترین دروغ تاریخ، ترجمه اسحاق بن عبدالله العوضی، بی‌جا، بی‌نا، ۱۴۲۹ق.
  • الخمیس، عثمان بن محمد، متی یشرق نورک ایها المنتظر؟، بی‌جا، بی‌نا، ۱۴۲۵ق.
  • «درخشش نام اهل بیت بر دیوار مسجدالنبی محمد المهدی (عج)‌ زنده است»، سایت حوزه نمایندگی ولی فقیه در امور حج و زیارت، تاریخ درج مطلب ۲۵ مرداد ۱۳۹۶ش، تاریخ بازدید ۹ اردیبهشت ۱۴۰۳ش.
  • دوزدوزانی، یدالله، تحقيق لطيف حول التوقيع الشريف، قم، موسسه سيدالشهداء(ع)، ۱۴۱۳ق.
  • ذهبی، محمد بن احمد، العبر في خبر من غبر، بیروت، دارالکتب العلمیة، بی‌تا.
  • ذهبی، محمد بن احمد، تاریخ الإسلام و وفیات المشاهیر و الأعلام، بیروت، دار الکتاب العربي، ۱۴۰۹ق.
  • ذهبی، محمد بن احمد، سیر اعلام النبلاء، بیروت، موسسة الرسالة، ۱۴۱۴ق.
  • الرسی، القاسم بن ابراهیم، الاحکام فی الحلال و الحرام، صعده، مکتبه التراث السلامی، ۱۴۲۰ق.
  • رضوانی، علی‌اصغر، تولد حضرت مهدی، قم، نشر مسجد جمکران، ۱۳۸۶ش.
  • رضوانی، علی‌اصغر، وجود امام زمان(عج) از منظر قرآن و حديث، قم، نشر مسجد جمکران، ۱۳۸۶ش.
  • رضوانی، علی‌اصغر، وجود امام مهدى(عج) در پرتو عقل، قم، نشر مسجد جمکران، ۱۳۸۶ش.
  • روحی میربادی، علی‌رضا، «مهدویت از دیدگاه اسماعیلیان و قرمطیان»، مجله تاریخ اسلام، دوره ۷، شماره ۳، پیاپی ۲۷، پاییز ۱۳۸۵ش.
  • ساعدیان، موسی، تبیین فلسفی – کلامی عقاید شیخیه در نبوت و امامت، پایان نامه دوره کارشناسی ارشد رشته فلسفه و کلام اسلامی، قم، دانشکده الهیات دانشگاه قم، ۱۳۹۱ش.
  • سلیمیان،‌ خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، تهران، بنياد فرهنگى حضرت مهدى موعود(عج)، ۱۳۸۸ش.
  • سید بن طاووس، علی بن موسی، الطرائف في معرفة مذهب الطوائف، قم، خیام، ۱۴۰۰ق.
  • سید بن طاووس، علی بن موسی، مهج الدعوات و منهج العبادات، قم، دارالذخائر، ۱۴۱۱ق.
  • سید مرتضی، علی بن حسین، الذریعة الی اصول الشریعة، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۷۶ش.
  • سید مرتضی، علی بن حسین، المقنع فی الغیبة، بیروت، موسسة آل البيت(ع) لإحياء التراث‏، ۱۴۱۹ق.
  • شوشتری، محمدتقی، قاموس الرجال، قم، جماعة المدرسين في الحوزة العلمیة بقم. مؤسسة النشر الإسلامي، ۱۴۱۰ق.
  • شیخ بهائی، محمد بن حسین، جامع عباسی، قم، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، دفتر انتشارات اسلامی،۱۳۸۶ش.
  • شیخ صدوق، محمد بن علی، کمال الدین و تمام النعمة، تهران، دارالکتب الاسلامیة، ۱۳۵۹ش.
  • شیخ طوسی، محمد بن حسن، الغیبة، قم، مؤسسة المعارف الإسلامية، ۱۴۲۵ق.
  • شیخ طوسی، محمد بن حسن، مصباح المتهجد، بیروت، فقه الشیعة، ۱۴۱۱ق.
  • شیخ مفید، محمد بن محمد، الإرشاد في معرفة حجج الله على العباد، قم، مؤسسة آل البيت عليهم السلام لاحياء التراث‏، ۱۳۷۲ش.
  • شیخ مفید، محمد بن محمد، الفصول المختارة، قم، دارالمفید، ۱۴۱۳ق.
  • شیخ مفید، محمد بن محمد، المسائل العشر في الغيبة، قم، دلیل‌ما، ۱۴۲۶ق.
  • صدر، سید محمد، تاريخ الغيبة الصغرى‏، بیروت، دارالتعارف، ۱۴۱۲ق.
  • صدر، محمدباقر، بحث حول المهدي(عليه السلام)، بیروت، مركز الغدير للدراسات الإسلامية، ۱۴۱۷ق.
  • صفدی، خلیل ابن ایبک، الوافی بالوفیات، بیروت، دار النشر فرانز شتاينر، ۱۳۸۱ق.
  • طباطبایی، سید محمد حسین، شیعه در اسلام، قم، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۳۷۸ش. خزاز رازی، علی بن محمد، کفایة الأثر فی النص علی الأئمة الاثنی عشر، قم، بیدار، ۱۴۰۱ق. کاظمی، اسدالله بن اسماعیل، کشف القناع عن وجوه حجیة الإجماع، بی‌جا، بی‌نا، بی‌تا.
  • طبرسی، فضل بن حسن، إعلام الورى بأعلام الهدى‏، تهران، دارالکتب الاسلامیة، ۱۳۹۰ق.
  • طوسی، سید خلیل الرحمان، «سید کمال حیدری، متفکری در حصر»، سایت نقد دینی، تاریخ درج مطلب ۱۱ مهر ۱۴۰۲ش، تاریخ بازدید ۸ اردیبهشت ۱۴۰۳ش.
  • ظهیر، احسان الهی، الشیعة و التشیع فرق و تاریخ، لاهور پاکستان، ادارة ترجمان السنّة، ۱۴۱۵ق.
  • عباسی، مهدی، اثبات ولادت امام زمان(ع) و نقد و بررسی شبهات پیرامون آن، پایان نامه دوره کارشناسی ارشد رشته مدرسی معارف اسلامی مبانی نظری، قم، دانشکده الهیات دانشگاه قم، ۱۳۹۲ش.
  • عراقی، محمود بن جعفر، دار السلام در احوالات حضرت مهدى( عليه السلام)، قم، جمکران، ۱۳۸۴ش.
  • علامه مجلسی، محمدباقر، بحار الأنوار، بیروت، دار احیاء‌ التراث العربی، بی‌تا.
  • علامه مجلسی، محمدباقر، مرآة العقول في شرح أخبار آل الرسول‏، تهران، دار الكتب الإسلامية، ۱۴۰۴ق.
  • فارابی، محمد بن محمد، آراء أهل المدینة الفاضلة، بیروت، دار و مکتبة الهلال، ۱۹۹۵م.
  • قرمانی حنفی، احمد بن یوسف، أخبار الدول و آثار الأول فی التاریخ، بیروت، عالم الکتب، ۱۴۱۲ق.
  • قزوینی، سید محمدکاظم، الإمام المهدی( عليه السلام) من المهد الى الظهور، قم، دارالانصار، ۱۴۲۷ق.
  • قفاری، ناصر، أصول مذهب الشيعة الإمامية الإثني عشرية، بی‌جا، بی‌نا، ۱۴۱۴ق.
  • قمی،‌ علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، قم، دارالکتاب، ۱۴۰۴ق.
  • کفعمی، ابراهیم بن علی، البلد الأمين و الدرع الحصين، بیروت، مؤسسه الأعلمي للمطبوعات، ۱۴۱۸ق.
  • کلینی، محمد بن یعقوب، الكافى، تهران، دارالکتب الاسلامیة، ۱۴۰۷ق.
  • گنجی شافعی، محمد بن يوسف، كفاية الطالب في مناقب علي بن أبي طالب‌، تهران، دار إحياء تراث أهل البيت عليهم السلام، ۱۴۰۴ق.
  • گودرزی، مجتبی، مهدی (عج): مهم‌ترین حقیقت تاریخ (نقدی بر کتاب عجیب‌ترین دروغ تاریخ)، تهران، مشعر،۱۳۹۳ش.
  • محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامه امام مهدی عجل الله فرجه برپایه قرآن، حدیث و تاریخ، قم، مؤسسه علمی فرهنگی دار الحديث. سازمان چاپ و نشر، ۱۳۹۳ش.
  • محمود، عرفان، ولادة الامام المهدی فی کتب الفریقین، قم، نشرالفقاهة، ۱۳۹۰ش.
  • مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب، دارالهجرة، قم، ۱۴۰۹ق.
  • مشهدی، محمد بن محمدرضا، تفسیر کنزالدقائق، تهران، وزارة الثقافة و الإرشاد الإسلامي. مؤسسة الطبع و النشر، ۱۳۶۷ش.
  • مطیعی، مرتضی، مهدویت: برترین حقیقت، تاریخ ردی بر کتاب "عجیب‌ترین دروغ تاریخ"، تهران، مشعر، ۱۳۹۵ش.
  • مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه،‌ تهران، دارالکتب الاسلامیة، ۱۳۷۴ش.
  • ملک‌دار، محمود، حقیقت تاریخ: نقد و تحلیل عجیب‌ترین دروغ تاریخ، قم، ذکری، ۱۳۹۷ش.
  • مهدی‌نژاد، سمیرا، حضرت مهدی(عج) رایت هدایت: پاسخی به ابوالفضل برقعی در کتاب (بررسی علمی در احادیث مهدی)، تهران، موسسه فرهنگی نبأ، ۱۴۰۰ش.
  • نصیبی شافعی، محمد بن طلحة، مطالب السؤول فی مناقب آل الرسول، بیروت، موسسة البلاغ، ۱۴۱۹ق.
  • یزدانی احمدآبادی، علی، «درآمدی بر جوهره چیستی و چرائی مهدویت در زیدیه»، فصلنامه علمی پژوهشی مشرق موعود، سال دوازدهم، شماره ۲/۴۵، بهار ۱۳۹۷ش.
  • یوسفیان، مهدی، عجیب‌ترین حقیقت تاریخ: پاسخی بر کتاب "عجیب‌ترین دروغ تاریخ"، تهران، موسسه بنیاد فرهنگی مهدی موعود (عج)، ۱۳۹۱ش.