حسن و قبح: تفاوت میان نسخهها
P.motahari (بحث | مشارکتها) |
P.motahari (بحث | مشارکتها) جز ←تعریف |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
بهگفته جعفر سبحانی، مسئله حسن و قبح از مباحث مهم سه دانش است: کلام، اخلاق و اصول فقه. در دانش کلام، مبنای بسیاری از مسائل کلامی قرار میگیرد. در دانش اخلاق پذیرش حسن و قبح عقلی بهمعنای اثبات مطلق بودن ارزشهای اخلاقی و نپذیرفتن آن به معنای قبول نسبی بودن آنها است. در اصول فقه هم در باب «ملازمات عقلیه» از آن بحث میشود و تنها درصورت اثبات آن، عقل از منابع شناخت احکام شرعی میشود.<ref>سبحانی، حسن و قبح عقلی یا پایههای اخلاق جاودان، ۱۳۸۱ش، ص۷-۸.</ref> | بهگفته جعفر سبحانی، مسئله حسن و قبح از مباحث مهم سه دانش است: کلام، اخلاق و اصول فقه. در دانش کلام، مبنای بسیاری از مسائل کلامی قرار میگیرد. در دانش اخلاق پذیرش حسن و قبح عقلی بهمعنای اثبات مطلق بودن ارزشهای اخلاقی و نپذیرفتن آن به معنای قبول نسبی بودن آنها است. در اصول فقه هم در باب «ملازمات عقلیه» از آن بحث میشود و تنها درصورت اثبات آن، عقل از منابع شناخت احکام شرعی میشود.<ref>سبحانی، حسن و قبح عقلی یا پایههای اخلاق جاودان، ۱۳۸۱ش، ص۷-۸.</ref> | ||
== | == پرسش اصلی در بحث از حسن و قبح == | ||
مسئله حسن و قبح از این بحث میکند که ملاک «حُسن» (نیکویی) و «قُبح» (ناپسندی) افعال چیست. آیا، عقل بهتنهایی، به خوبی با بدی افعال حکم کند و بهعبارت دیگر، حَسَن (نیکو ) و قبیحِ (ناپسند) واقعی وجود دارد یا ایندو اعتباریاند و هرچه خدا به آن امر کند، نیکو و هرچه از آن نهی کند، ناپسند است؟<ref>مظفر، اصول الفقه، ۱۴۳۰ق، ج۲، ص۲۷۱؛ حلی، کشفالمراد، ص۲۷۹-۲۸۰.</ref> | مسئله حسن و قبح از این بحث میکند که ملاک «حُسن» (نیکویی) و «قُبح» (ناپسندی) افعال چیست. آیا، عقل بهتنهایی، به خوبی با بدی افعال حکم کند و بهعبارت دیگر، حَسَن (نیکو ) و قبیحِ (ناپسند) واقعی وجود دارد یا ایندو اعتباریاند و هرچه خدا به آن امر کند، نیکو و هرچه از آن نهی کند، ناپسند است؟<ref>مظفر، اصول الفقه، ۱۴۳۰ق، ج۲، ص۲۷۱؛ حلی، کشفالمراد، ص۲۷۹-۲۸۰.</ref> | ||
نسخهٔ ۲۰ ژوئیهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۵:۴۸
این مقاله هماکنون در دست ویرایش است.
این برچسب در تاریخ ۲۶ تیر ۱۴۰۱ توسط کاربر:P.motahari برای جلوگیری از تعارض ویرایشی اینجا گذاشته شده است. اگر بیش از پنج روز از آخرین ویرایش مقاله میگذرد میتوانید برچسب را بردارید. در غیر این صورت، شکیبایی کرده و تغییری در مقاله ایجاد نکنید. |
حُسن و قُبح، اصطلاحی در کلام اسلامی که ناظر به ارزش ذاتی اعمال است. بر اساس نظر مشهور نزد عدلیه حسن و قبح افعال، ذاتی است؛ اما مکتب اشاعره، آن را محدود به حسن و قبح شرعی دانستهاند. مبحث حسن و قبح در ادامه به حوزه اصول فقه نیز راه یافته، در ذیل مباحث عقل مطرح بوده است.
جایگاه حُسن و قُبح
بهگفته جعفر سبحانی، مسئله حسن و قبح از مباحث مهم سه دانش است: کلام، اخلاق و اصول فقه. در دانش کلام، مبنای بسیاری از مسائل کلامی قرار میگیرد. در دانش اخلاق پذیرش حسن و قبح عقلی بهمعنای اثبات مطلق بودن ارزشهای اخلاقی و نپذیرفتن آن به معنای قبول نسبی بودن آنها است. در اصول فقه هم در باب «ملازمات عقلیه» از آن بحث میشود و تنها درصورت اثبات آن، عقل از منابع شناخت احکام شرعی میشود.[۱]
پرسش اصلی در بحث از حسن و قبح
مسئله حسن و قبح از این بحث میکند که ملاک «حُسن» (نیکویی) و «قُبح» (ناپسندی) افعال چیست. آیا، عقل بهتنهایی، به خوبی با بدی افعال حکم کند و بهعبارت دیگر، حَسَن (نیکو ) و قبیحِ (ناپسند) واقعی وجود دارد یا ایندو اعتباریاند و هرچه خدا به آن امر کند، نیکو و هرچه از آن نهی کند، ناپسند است؟[۲]
از میان فرقهها و مذاهب اسلامی، شیعه[۳] و معتزله[۴] به حسن و قبح عقلی اعتقاد دارند و اشاعره[۵] حسن و قبح را شرعی میدانند.
حسن و قبح عقلی یا ذاتی به این معنا است که اَعمال با قطعنظر از اینکه خدا به خوبی یا بدی آنها حکم کند، بهلحاظ عقلی به خوب و بد تقسیم میشوند. در مقابل آن، حسن و قبح شرعی قرار دارد که میگوید خوب و بدِ وجود واقعی ندارد. خوب و بد اعتباری است و هرچه خدا به آن امر کند، خوب و هرچه از آن نهی کند، بد است.[۶]
علامه حلی از عالمان شیعه، در کتاب نهج الحق و کشف الصدق نُه دلیل برای اثبات حسن و قبح عقلی آورده است.[۷] فخرالدین رازی عالم اشعری هم در کتاب المحصول بهصورت مفصل، در مخالفت با حسن و قبح عقلی بحث کرده است.[۸]
خاستگاه مسئله
بحث درباره حسن و قبح افعال، پیش از اسلام هم سابقه داشته است. اما طرح این مسئله میان مسلمانان، از قرن دوم قمری بوده است. نخستین مطرحکننده نظریه حسن و قبح ذاتی را ابوهذیل علاف معتزلی میدانند. در مقابل وی، ضِرار بن عمرو (درگذشت حدود ۱۹۰ق) حسن و قبح شرعی را مطرح نمود.
دلایل طرفداران حسن و قبح عقلی
برخی از دلایل عالمان شیعه برای اثبات حسن و قبح عقلی، به شرح زیر است:
- حسن و قبح عقلی امری بدیهی است وعقل بدون رجوع به شرع هم به خوبیِ احسان و بدیِ ظلم حکم میکند؛ زیرا ما بهصورت قطعی درمییابیم که احسان کردن به دیگران خوب است و آن را میستاییم بدیکردن را زشت میدانیم و آن را ذم میکنیم.[۹]
- اگر حسن و قبح چیزها را با عقل درک نکنیم، بهوسیله شرع هم نمیتوانیم بفهمیم؛ زیرا عقل ما نمی تواند درک کند دروغگویی قبیح است. بنابراین ممکن میدانیم که خدا دروغ بگوید. در نتیجه اگر خدا بگوید چیزی نیکو یا زشت است، یقین پیدا نمیکنیم.[۱۰]
- اگر حسن و قبح عقلی نباشند، نمیتوان حقانیت دین الهی را اثبات کرد. زیرا در این صورت، انجام هیچ کاری از خدا قبیح نیست. بنابراین قبیح نیست که معجزه را در اختیار کسانی بگذارد که پیامبر نیستند. درنتیجه از طریق معجزه، نبوت هیچ پیامبری ممکن نیست.[۱۱]
دلایل طرفداران حسن و قبح شرعی
برخی از استدلالهای اشاعره برای اثبات حسن و قبح شرعی عبارت است از:
- اگر دروغگویی، بهخودیخود (بدون درنظرگرفتن شرع) قبیح باشد، لازم میآید که هر دروغی قبیح باشد؛ حال آنکه بدیهی است که دروغی که باعث نجات جان پیامبری شود، قبیح نیست.[۱۲]
- اگر کسی به دیگری بگوید که فردا او را خواهد کشت، قطعاً روا نیست که او را بکشد. اما در این صورت، دروغ گفته است که طبق مبنای قائلان به حسن و قبح عقلی، قبیح است. از آنجا که واضح است اینجا نکشتن قبیح نیست، باید بپذریم که دروغگویی مطلقاً قبیح نیست.[۱۳]
- قائلان به حسن و قبح عقلی، بر خدا واجب میدانند که فعل قبیح انجام ندهد. برای مثال، میگویند وقتی انسان شکر خدا را بهجا آورد، دادن پاداش به او، بر خدا واجب است. در حالی که بدیهی است که نمیتوانیم چیزی را برای خدا واجب بدانیم؛ زیرا هر واجبی، واجبکنندهای دارد و هیچ موجودی بالاتر از خدا نیست که بتواند چیزی را برای خدا واجب کند.[۱۴]
کتابشناسی
عالمان شیعه و سنی از مسئله حسن و قبح، در میان آثار کلامی[۱۵] و اصولیشان[۱۶] گفتوگو کردهاند؛[۱۷] اما آثار مستقلی نیز در این باره تألیف شده که برخی بهشرح زیر است:
- حسن و قبح عقلی یا پایههای اخلاق جاودان، نوشته جعفر سبحانی؛
- حسن و قبح ذاتی و عقلی از منظر دانشمندان اسلامی، اثر هادی وحدانیفر؛
- قاعده کلامی حسن و قبح عقلی، تألیف رضا برنجکار و مهدی نصرتیان؛
- حسن و قبح ذاتی و عقلی از منظر روایات اسلامی، نگاشته هادی وحدانیفر و زکیهبیگم حسینی.
جستارهای وابسته
پانویس
منابع
- سبحانی، جعفر، حسن و قبح عقلی یا پایههای اخلاق جاوادان، نگارش علی ربانی گلپایگانی، قم، مؤسسه امام صادق، چاپ اول، ۱۳۸۱ش.
- شهرستانی، محمد بن عبدالکریم، الملل و النحل، تحقیق امیر علی مَهنا و علی حسن فاعور، بیروت، دارالمعرفه، چاپ چهارم، ۱۴۱۵ق.
- حلی، حسن بن یوسف، کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد، بیروت، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات.
- حلی، حسن بن یوسف، نهج الحق و کشف الصدق، بیروت، دار الکتاب اللبنانی، ۱۹۸۲م.
- مظفر، محمد رضا، اصول الفقه، قم، انتشارات اسلامی، قم، چاپ پنجم، ۱۴۳۰ق.
پیوند به بیرون
- منبع مقاله: دانشنامه جهان اسلام
- دائرة المعارف بزرگ اسلامی
- ↑ سبحانی، حسن و قبح عقلی یا پایههای اخلاق جاودان، ۱۳۸۱ش، ص۷-۸.
- ↑ مظفر، اصول الفقه، ۱۴۳۰ق، ج۲، ص۲۷۱؛ حلی، کشفالمراد، ص۲۷۹-۲۸۰.
- ↑ حلی، نهج الحق و کشف الصدق، ۱۹۸۲م، ص۸۲.
- ↑ شهرستانی، الملل و النحل، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۵۸.
- ↑ شهرستانی، الملل و النحل، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۱۱۵.
- ↑ مظفر، اصول الفقه، ۱۴۳۰ق، ج۲، ص۲۷۱؛ حلی، کشفالمراد، ص۲۷۹-۲۸۰.
- ↑ حلی، نهج الحق و کشف الصدق، ۱۹۸۲م، ص۸۲-۸۵.
- ↑ فخرالدین رازی، المحصول، ج۱، ص۱۲۳-۱۴۰.
- ↑ حلی، کشفالمراد، ص۲۸۱.
- ↑ حلی، کشفالمراد، ص۲۸۱.
- ↑ حلی، نهج الحق و کشف الصدق، ۱۹۸۲م، ص۸۴.
- ↑ فخرالدین رازی، اربعین، ج۱، ص۳۴۸.
- ↑ فخرالدین رازی، اربعین، ج۱، ص۳۴۹.
- ↑ اسفراینی، التبصیر، ص۱۷۱.
- ↑ حلی، نهج الحق و کشف الصدق، ۱۹۸۲م، ص۸۲-۸۵؛ فخرالدین رازی، اربعین، ج۱، ص۳۴۸.
- ↑ مظفر، اصول الفقه، ۱۴۳۰ق، ج۲، ص۲۷۱؛ فخرالدین رازی، المحصول، ج۱، ص۱۲۳-۱۴۰.
- ↑ برای نمونه، نگاه کنید به