وهب بن عبدالله بن مسلمه
مشخصات فردی | |
---|---|
نام کامل | وهب بن عبدالله بن مَسْلمه |
لقب | وهب الخیر |
ولادت | مدینه |
وفات | ۷۴ق ، کوفه |
مشخصات دینی | |
از یاران | پیامبر(ص)، امیرالمؤمنین(ع) |
وهب بن عبدالله بن مَسْلمه مشهور به اَبوجُحَیفه، (درگذشت: ۷۴ق)، از اصحاب پیامبر(ص) و یاران امام علی(ع) بود. وی به هنگام رحلت پیامبر(ص) به بلوغ نرسیده بود. امام علی(ع) در زمان خلافت خود مسئولیت اداره شرطه و بیتالمال را برعهده او نهاد و لقب «وهب الخیر» را به وی داد. او در جنگ نهروان در رکاب آن حضرت شرکت کرد. روایاتی در مورد اذان، استقبال قبله و نیز اثبات امامت ائمه دوازدهگانه از طریق اهلسنت، از وی نقل شده است. او پس از درگذشت اصحاب کهنسال پیامبر(ص)، در کوفه مرجع فقه و حدیث شد.
نسب، ولادت و درگذشت
در برخی منابع نام پدر او جابر یا وهب نیز آمده است.[۱]
اگرچه تاریخی درباره ولادت او داده نشده است، ولی به تصریح ابن سعد[۲] که برخی از رجالشناسان روایت او را تأیید میکنند[۳] ابوجحیفه به هنگام رحلت پیامبر(ص) به بلوغ نرسیده بود. وی علاوه بر آنچه از پیامبر(ص) دیده و شنیده و سالها بعد به عنوان خاطرات کودکی آنها را باز گفته است، از اصحاب رسول اکرم(ص) چون حضرت علی(ع) و براء بن عازب نیز حدیث روایت کرده است.[۴]
وفات ابوجحیفه در اثنای امارت بشر در کوفه واقع شد[۵] و برخی چون ابن حبان[۶] وفات او را دقیقاً در ۷۴ق دانستهاند.[۷]
هجرت به کوفه
ابوجحیفه پس از پیامبر(ص) مدت زیادی در مدینه نماند و در پی آبادانی شهر کوفه که از ۱۷ق آغاز شد، همراه خاندان بنی سوائة راهی کوفه گشت و آنجا را به عنوان وطن برگزید.[۸]
در عصر حضرت علی(ع)
چنانکه روایت شده است، پس از ورود امام علی(ع) به عراق در ۳۶ق، ابوجحیفه در شمار یاران او درآمد و از وی لقب وهب الخیر گرفت.[۹] از نویسندگان امامی، برقی[۱۰] او را در شمار یاران خاص حضرت علی(ع) قرار داده و طوسی نیز[۱۱] بدون هیچ توضیحی وی را در زمره اصحاب آن حضرت آورده است.
گفتهاند که امیرالمومنین(ع) او را به اداره شرطه (پاسبانان) کوفه منصوب کرد و امور بیت المال را به وی سپرد.[۱۲] به گفته خطیب بغدادی[۱۳] ابوجحیفه در جنگ نهروان در رکاب علی(ع) بود و به همراه او به مداین رفت. همچنین ابن اثیر[۱۴] نقل کرده که او در دیگر جنگهای آن حضرت نیز شرکت داشت.
مرجعیت فقهی و حدیثی
با درگذشت اصحاب کهنسال پیامبر(ص)، ابوجحیفه در کوفه مرجع فقه و حدیث شد، چنانکه یعقوبی[۱۵] او را از فقهای دوره عبدالملک بن مروان (حکومت ۶۵-۸۶ق) شمرده است.
روایات وی
از ابوجحیفه احادیث چندانی روایت نشده است. بر پایه شمارشی که نووی[۱۶] به دست داده است، مجموع روایات او از پیامبر(ص) در کتب معتبر حدیث از جمله صحاح سته بالغ بر ۴۵ حدیث بوده که از آن میان ۷ مورد در صحیح بخاری و صحیح مسلم نقل شده است.[۱۷] دو مورد از روایات ابوجحیفه در فقه مورد توجه بیشتری قرار گرفته و در باب اذان و استقبال قبله بدان استناد شده است.[۱۸]
یکی از روایات ابوجحیفه که به ویژه از دیدگاه امامیه حایز اهمیت است و در اثبات امامان دوازدهگانه از طریق روایات اهل سنت بدان استناد میشود، حدیث نص پیامبر(ص) بر وجود دوازده خلیفه پس از اوست.[۱۹]
علاوه بر احادیثی که ابوجحیفه از پیامبر(ص) و اصحاب آن حضرت روایت کرده،گاه برخی حکایات تاریخی نیز نقل کرده که از آن جمله میتوان روایات نصر بن مزاحم[۲۰] از طریق اجلح بن عبدالله کندی را یاد کرد.
راویان وی
گفتهاند کسانی چون پسرش عون، عامر شعبی، علی بن اقمر، ابواسحاق سبیعی، سلمة بن کهیل، حکم بن عتیبه و اسماعیل بن ابی خالد از او حدیث روایت کردهاند.[۲۱]
پذیرفتن هدیه از بشر بن مروان
از ۴۰ق تا کشته شدن مصعب بن زبیر در ۷۱ق، کوفه درگیر فتنههای گوناگونی بود که نقش ابوجحیفه و موضع او در جریان آن سالها در هالهای از تاریکی است. او در اواخر عمر، به هنگام امارت بشر بن مروان اموی بر عراق (۷۱-۷۵ق)، برخلاف تنی چند از عالمان کوفه، هدیه ارسال شده از جانب بشر را بدون مخالفت پذیرفت.[۲۲]
پانویس
- ↑ نک: جمهرة انساب العرب، ص۲۷۳؛ الاستیعاب، ج۴، ص۱۵۶۱.
- ↑ الطبقات الکبیر، ج۶، ص۴۲.
- ↑ نک: تاریخ الکبیر، ج۴ (۲)، ص۱۶۲؛ انساب الاشراف، ج۱، ص۳۹۶؛ تاریخ طبری، ج۳، ص۱۸۱.
- ↑ نک: الجمع بین الرجال الصحیحین، ج۲، ص۵۴۰.
- ↑ نک: الطبقات الکبیر، ج۶، ص۴۲؛ تاریخ (خلیفه)، ج۱، ص۳۴۹.
- ↑ مشاهیر علماء الامصار، ص۴۶.
- ↑ برای اقوال دیگر، نک: تاریخ الاسلام، ج۳، ص۲۱۹.
- ↑ نک: تاریخ الکبیر، ج۴ (۲)، ص۱۶۲؛ الجرح و التعدیل، ج۴ (۲)، ص۲۲.
- ↑ اسدالغابة، ج۵، ص۹۶ و ص۱۵۷.
- ↑ کتاب الرجال، ص۵.
- ↑ رجال طوسی، ص۶۱.
- ↑ اسدالغابة، ج۵، ص۹۶ و ص۱۵۷.
- ↑ تاریخ بغداد، ج۱، ص۱۹۹.
- ↑ اسدالغابة، ج۵، ص۱۵۷.
- ↑ تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۲۸۲.
- ↑ تهذیب الاسماء و اللغات، ج۱ (۲)، ص۲۰۲.
- ↑ برای متن احادیث، نک: صحیح بخاری، ج۱، ص۵۵، جاهای مختلف؛ صحیح مسلم، ج۱، ص۳۶۰، جاهای مختلف؛ مسند احمد، ج۴، ص۳۰۷-۳۰۹؛ نیز تحفة الاشراف، ج۹، ص۶۹-۱۰۳.
- ↑ نک: تهذیب الاسماء و اللغات، ج۱ (۲)، ص۲۰۱-۲۰۲.
- ↑ نک: الغیبة، ص۷۸؛ تقریب المعارف، ص۱۷۵؛ اعلام الوری، ص۳۶۳؛ المناقب، ج۱، ص۲۹۱.
- ↑ وقعة صفین، ص۱۴۱، ص۴۶۲.
- ↑ نک: الجرح و التعدیل، ج۴ (۲)، ص۲۲؛ الجمع بین الرجال الصحیحین، ج۲، ص۵۴۰-۵۴۱.
- ↑ انساب الاشراف، ج۵، ص۱۷۰.
منابع
- ابن ابی حاتم، عبدالرحمن بن محمد، الجرح و التعدیل، حیدرآباد دکن، ۱۳۷۳ق/۱۹۵۳م.
- ابن اثیر، علی بن محمد، اسدالغابة، قاهره، ۱۲۸۰ق.
- ابن حبان، محمد، مشاهیر علماء الامصار، به کوشش فلایشهامر، قاهره، ۱۳۷۹ق/۱۹۵۹م.
- ابن حزم، علی بن احمد، جمهرة انساب العرب، بیروت، ۱۴۰۳ق.
- ابن سعد، محمد، کتاب الطبقات الکبیر، به کوشش سترستن، لیدن، ۱۹۰۹م.
- ابن شهر آشوب، محمدبن علی، المناقب، قم، چاپخانه علمیه.
- ابن عبدالبر، یوسف بن عبدالله، الاستیعاب، به کوشش علی محمد بجاوی، قاهره، ۱۳۸۰ق/۱۹۶۰م.
- ابن قیسرانی، محمد بن طاهر، الجمع بین الرجال الصحیحین، حیدرآباد دکن، ۱۳۲۳ق.
- ابوالصلاح حلبی، تقی بن نجم، تقریب المعارف، به کوشش رضا استادی، قم، ۱۴۰۴ق.
- ابونعیم اصفهانی، احمدبن عبدالله، ذکر اخبار اصبهان، به کوشش ددرینگ، لیدن، ۱۹۳۱م.
- احمدبن حنبل، مسند، قاهره، ۱۳۱۳ق.
- بخاری، محمدبن اسماعیل، تاریخ الکبیر، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۸ق/۱۹۷۸م.
- همو، صحیح، استانبول، ۱۳۱۵ق.
- برقی، احمدبن ابی عبدالله، کتاب الرجال، تهران، ۱۳۴۲ش.
- بلاذری، احمدبن یحیی، انساب الاشراف، ج۱، به کوشش محمد حمیدالله، قاهره، ۱۹۵۹م.
- همو، همان، ج۵، به کوشش گویتین، بیت المقدس، ۱۹۳۶م.
- حاکم نیشابوری، محمدبن عبدالله، المستدرک علی الصحیحین، حیدرآباد دکن، ۱۳۳۴ق.
- خطیب بغدادی، احمدبن علی، تاریخ بغداد، قاهره، ۱۳۴۹ق.
- خلیفه بن خیاط، تاریخ، به کوشش سهیل زکار، دمشق، ۱۹۶۷م.
- ذهبی، محمدبن احمد، تاریخ الاسلام، قاهره، ۱۳۶۸ق.
- طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری، بیروت، ۱۳۹۹ق.
- طبری، تاریخ.
- طوسی، محمد ابن حسن، رجال، به کوشش محمد کاظم کتبی، نجف، ۱۳۸۰ق/۱۹۶۱م.
- مزی، یوسف ابن عبدالرحمن، تحفة الاشراف، بمبئی، ۱۳۹۷ق/۱۹۷۷م.
- مسلم بن حجاج، صحیح، به کوشش محمد فؤاد عبدالباقی، قاهره، ۱۳۷۴ق/۱۹۵۴م.
- نصر بن مزاحم، وقعة صفین، به کوشش عبدالسلام محمد هارون، قاهره، ۱۳۸۲ق.
- نعمانی، محمدبن ابراهیم، الغیبة، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
- نووی، یحیی بن شرف، تهذیب الاسماء و اللغات، قاهره، اداره الطباعة المنیریة.
- هیثمی، علی بن ابی بکر، مجمع الزوائد، قاهره، ۱۳۵۳ق.
- یعقوبی، احمد ابن اسحاق، تاریخ، بیروت، ۱۳۷۹ق/۱۹۶۰م.
پیوند به بیرون
- منبع مقاله: دایرة المعارف بزرگ اسلامی