آیه خمس

مقاله نامزد خوبیدگی
از ویکی شیعه
آیه خمس
مشخصات آیه
واقع در سورهانفال
شماره آیه۴۱
جزء۱۰
اطلاعات محتوایی
شأن نزولاختلاف در تقسیم غنایم جنگی بین مسلمانان
مکان نزولمدینه
موضوعفقهی
دربارهوجوب خمس


آیه خُمس (سوره انفال: ۴۱) وجوب پرداخت خُمس و مصارف شش‌گانهٔ آن را بیان می‌کند. این آیه از جمله آیات الاحکام قرآن است که هنگام اختلاف مسلمانان در مورد تقسیم غنایم جنگی نازل شد. آیه خمس اگرچه در زمان جنگ و در کنار آیات جهاد نازل شد؛ اما فقیهان شیعه بر اساس روایات واژه غنیمت را مختص غنیمت جنگی ندانسته و گستره آن را به هرگونه درآمد، سود و منفعتی سرایت می‌دهند.

طبق فتوای مشهور فقیهان شیعه، خمس به دو دستهٔ سهم امام و سهم سادات تقسیم می‌شود.

متن و ترجمه آیه خمس

﴿وَاعْلَمُوا أَنَّمَا غَنِمْتُمْ مِنْ شَيْءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَابْنِ السَّبِيلِ إِنْ كُنْتُمْ آمَنْتُمْ بِاللَّهِ وَمَا أَنْزَلْنَا عَلَى عَبْدِنَا يَوْمَ الْفُرْقَانِ يَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعَانِ وَاللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ ۝٤١ [انفال:41]
﴿و بدانید که هر چیزی را به غنیمت گرفتید یک پنجم آن برای خدا و پیامبر و برای خویشاوندان [او] و یتیمان و بینوایان و در راه‌ماندگان است اگر به خدا و آنچه بر بنده خود در روز جدایی [حق از باطل] روزی که آن دو گروه با هم روبرو شدند نازل کردیم ایمان آورده‌اید و خدا بر هر چیزی تواناست ۝٤١



سوره انفال: آیه ۴۱

شأن نزول

پس از غزوه بدر تعدادی از مسلمانان بر سر تقسیم غنایم جنگی مشاجره کردند و خداوند برای ریشه‌کن کردن اختلاف، تمام غنائم را در اختیار پیامبر(ص) گذاشت تا طبق صلاحدید خویش آن را میان جنگجویان تقسیم کند. پیامبر(ص) نیز غنایم را به طور مساوی بین آنان تقسیم کرد. این آیه نازل شد و بیان کرد که یک‌پنجم غنایم برای خدا، پیامبر(ص)، ذی القربی، یتیمان، مسکینان و در راه ماندگان است.[۱]

اختصاص خمس به اهل‌بیت و بنی‌هاشم

عالمان شیعه ذی‌القربی و دیگر واژگان در آیه خمس را متعلق به خاندان پیامبر دانسته و از این‌رو، خمس را مختص بنی‌هاشم شمرده‌اند.

  • ذی‌القربی یعنی خویشان و نزدیکان شخص؛ اما گفته شده مشهور فقهای امامیه به دلیل وجود روایات فراوان[۲] منظور از ذی‌القربی در این آیه را فقط امام معصوم دانسته‌اند؛[۳] البته برخی از عالمان شیعه همچون ابن‌جنید و شیخ صدوق مراد از ذی‌القربی را همه بنی‌هاشم دانسته‌اند نه خصوص امام معصوم.[۴]
  • براساس روایات زیادی که در تفسیر آیه وجود دارد،[۵] منظور از یتیمان، مسکینان و در راه ماندگان، فقط یتیمان، مسکینان و در راه ماندگانِ از بنی‌هاشم هستند.[۶] به گزارش محمدجواد فاضل لنکرانی، اهل‌سنت معتقدند که مراد از این واژگان، معنای مطلق است و شامل هر یتیم، مسکین و در راه مانده‌ای می‌شود.[۷]

گسترش محدوده خمس به تمام غنایم

عالمان شیعه با تکیه بر روایات اهل‌بیت(ع) بر این باور‌ند که مقصود از غنیمت در این آیه [یادداشت ۱] هر چیزی است که غنیمت شمرده شود؛ هرچند غنیمتِ از کفار در جنگ نباشد.[۸] طبرسی صاحب مجمع البیان با استدلال به آیه می‌گوید علمای شیعه معتقدند خمس در هر سود و فایده‌ای که برای انسان فراهم می‌شود، واجب است؛ خواه از راه کسب و تجارت باشد یا از راه گنج و معدن، و یا از راه غواصی در دریا.[۹] بنابراین از نظر علمای شیعه، «غنیمت» معنای گسترده‌ای دارد و هر گونه درآمد و سود و منفعتی را شامل می‌شود؛ زیرا معنی لغوی این کلمه، عمومیت دارد و دلیل روشنی بر تخصیص آن در دست نیست و صِرف قرارگرفتن آیه در کنار آیات جهاد، نمی‌تواند مانع عمومیت آن شود و اختصاص به غنیمت جنگی پیدا کند.[۱۰]

نسخ آیه انفال

برخی عنوان کرده‌اند که آیه خمس، آیه انفال را که در مورد تعلق همه غنائم جنگی به خداوند و پیامبرش است، نسخ کرده است؛ اما بسیاری از مفسران این نسخ را نپذیرفته‌اند و معتقدند که میان این دو آیه تضاد مفهومی وجود ندارد که یک آیه ناسخ آیه دیگر باشد.[۱۱] علامه طباطبایی با رد ناسخ بودن این آیه، این آیه را تبیین و تفسیر آیه اول سوره انفال دانسته است. به نظر او در آیه انفال، خداوند ابهام ملکیت انفال را حل و عنوان کرده است که هیچ کس مالک انفال نیست و انفال (که غنائم جنگی یکی از موارد آن است) متعلق به خداوند و رسولش است؛ اما در آیه ۴۱ همین سوره، در چهار پنجم غنائم جنگی، اجازه تصرف به مسلمانان داده است و یک پنجم آن را نیز برای خدا و رسولش دانسته است.[۱۲]

مصارف خمس

بر اساس این آیه، خمس به شش سهم تقسیم می‌شود که طبق فتوای مشهور فقهای شیعه در دو دستۀ سه‌تایی قرار می‌گیرد:

  1. سهم امام: سهم خدا و رسول و ذوی القربی که به پیامبر(ص) و پس از وی به امام معصوم تعلق دارد.
  2. سهم سادات: این سهم به ساداتِ یتیم، فقیر و درراه‌مانده تعلق می‌گیرد. طبق نظريه مشهور بين فقها تنها يتيمانِ فقير، مستحق خمس هستند؛ اما ساداتِ درراه‌مانده می‌توانند خمس دريافت كنند هرچند در وطن خود از تمكن مالی برخوردار باشند.[۱۳]

پانویس

  1. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۷، ص۱۷۲.
  2. برای نمونه نگاه کنید به:‌ حر عاملی، وسایل الشیعه، ۱۴۰۹ق، ج۹، کتاب الخمس، ص۵۰۹-۵۱۸؛ حسکانی، شواهد التنزیل، ۱۳۹۳ق، ج۱، ص۲۲۱-۲۱۸.
  3. فاضل لنکرانی، خمس، انفال و فیء در قرآن کریم، ۱۳۹۲ش، ص۷۷.
  4. نگاه کنید به: فاضل لنکرانی، خمس، انفال و فیء در قرآن کریم، ۱۳۹۲ش، ص۷۷ و ۸۶.
  5. برای نمونه نگاه کنید به: حر عاملی، وسایل الشیعه، ۱۴۰۹ق، ج۹، کتاب الخمس، ص۵۰۹-۵۱۸؛ حسکانی، شواهد التنزیل، ۱۳۹۳ق، ج۱، ص۲۲۱- ۲۱۸.
  6. نگاه کنید به: فاضل لنکرانی، خمس، انفال و فیء در قرآن کریم، ۱۳۹۲ش، ص۹۲.
  7. نگاه کنید به: فاضل لنکرانی، خمس، انفال و فیء در قرآن کریم، ۱۳۹۲ش، ص۹۲.
  8. طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۹، ص۹۱.
  9. طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۱۵ق، ج۴، ص۴۶۸.
  10. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۷، ص۱۸۱.
  11. طبرسی، مجمع‌البیان، ۱۳۷۲ش، ج۴، ص۷۹۸؛ طوسی، التبیان،‌ بیروت،‌ ج۵، ص۷۳-۷۴؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۷، ص۸۱-۸۲، طباطبایی، المیزان،‌ ۱۴۱۷ق، ج۹، ص۹-۱۰.
  12. طباطبایی، المیزان،‌ ۱۴۱۷ق، ج۹، ص۹-۱۰.
  13. حكيم، مستمسك العروه الوثقی، دار إحياء التراث العربی، ج۹، ص۵۷۰؛ طباطبائی يزدی، العروة الوثقی، ۱۴۲۰، ج۴، ص ۳۰۵.

یادداشت

  1. همان گونه که لغت‌شناسان گفته‌اند. رجوع کنید به: راغب اصفهانی، مفردات فی الفاظ القرآن، ۱۴۱۲ق، ص۶۱۵؛ابن منظور، لسان العرب، ۱۳۶۳ش، ج۱۲، ص۴۴۵.

منابع

  • ابن‌منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، قم، نشر ادب حوزه، ۱۳۶۳ش.
  • حر عاملی، محمد بن حسن، تفصیل وسائل الشیعه الی تحصیل مسائل الشریعه، قم، مؤسسة آل البیت، چاپ اول، ۱۴۰۹ق.
  • حسکانی، عبید الله بن عبدلله، شواهد التنزیل لقواعد التفضیل فی الآیات النازله فی اهل البیت، بیروت، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، چاپ اول، ۱۳۹۳ق.
  • حكيم، محسن، مستمسك العروه الوثقی، بيروت، دار إحياء التراث العربی، ۱۳۹۱ق.
  • راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات فی الفاظ القرآن،‌ بیروت، دار القلم، ۱۴۱۲ق.
  • طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، نشر اسلامی جامعه مدرسین، ۱۴۱۷ق.
  • طبرسی، فضل بن الحسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، بیروت، موسسة الأعلمی للمطبوعات، ۱۴۱۵ق.
  • طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، تصحیح احمد حبیب عاملی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بی‌تا.
  • طباطبائی يزدی، محمدكاظم، العروة الوثقى، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، چاپ اول، ۱۴۲۰ق.
  • فاضل لنکرانی، محمدجواد، خمس، انفال و فیء در قرآن کریم، تقریر و تنظیم سید جواد حسینی‌خواه، قم، مرکز فقهی ائمه اطهار(ع)، ۱۳۹۲ش.
  • مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه،‌ تهران، دار الکتب الاسلامیة، ۱۳۷۴ش.