آیه حذر

مقاله قابل قبول
عدم رعایت شیوه‌نامه ارجاع
عدم جامعیت
نیازمند خلاصه‌سازی
از ویکی شیعه
آیه حذر
مشخصات آیه
نام آیهآیه حذر
واقع در سورهنساء
شماره آیه۷۱
جزء۵
اطلاعات محتوایی
مکان نزولمدینه
موضوعجهاد
دربارهآمادگی و جهاد در برابر کفار
آیات مرتبطآیه نفی سبیل


آیه حِذْر (سوره نساء: ۷۱) مسلمانان را علاوه بر هوشیاری و آمادگی، به جهاد در برابر کفار فرا می‌خواند. خداوند در این آیه از مسلمانان می‌خواهد که با تجهیزات کامل و به اقتضای موقعیت دشمن به صورت گروهی یا در دسته‌های متعدد به سمت دشمن حرکت کنند.

عده‌ای از مفسران، حذر در آیه را به معنای سلاح دانسته و برخی دیگر دایره آن را گسترده‌تر می‌دانند به گونه‌ای که علاوه بر سلاح، تمام مواردی را که در پیروزی علیه کفار لازم است، مصداق حذر دانسته‌اند. طبق برداشت برخی از مفسران، بر همه مسلمانان واجب است که در برابر دشمن آماده باشند.

از این آیه پیام‌های گوناگونی برداشت شده است؛ از جمله آنکه این آیه یک دستور جامع برای تمام مسلمانان است که لزوم آمادگی همیشگی در برابر کفار را یادآور می‌شود و عمل به آن می‌تواند رمز عزت و موفقیت و غفلت از آن، رمز سقوط و شکست مسلمانان باشد.

متن و ترجمه آیه

﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا خُذُوا حِذْرَكُمْ فَانْفِرُوا ثُبَاتٍ أَوِ انْفِرُوا جَمِيعًا ۝٧١ [نساء:71]
﴿ای کسانی که ایمان آورده‌اید [در برابر دشمن] آماده باشید [=اسلحه خود را برگیرید] و گروه گروه [به جهاد] بیرون روید یا به‌طور جمعی روانه شوید ۝٧١



سوره نساء: آیه ۷۱

معرفی اجمالی

قرآن کریم در آیه ۷۱ سوره نساء، همگان را به آمادگی و هوشیاری در مقابل دشمن فرا خوانده[۱] و به صورت دائمی و همیشگی[۲] به جهاد تشویق می‌کند[۳] و از سستی در این امر پرهیز می‌دهد.[۴] عده‌ای از مفسرین در ذکر مناسبت آیه معتقدند که خداوند در آیات قبل مسلمانان را به اطاعت از خود و رسول خود امر نمود و در این آیه یکی از مهم‌ترین طاعات که همانا احیاء دین خدا و قیام برای آن است، را بیان کرده[۵] و برخی از قواعد جنگی را مطرح می‌نماید.[۶]

خداوند در این آیه از روی شفقت و مهربانی،[۷] مسلمانان[۸] یا مؤمنان[۹] یا مخلصین[۱۰] و یا آنان که خدا و رسول را تصدیق کرده‌اند،[۱۱] را مورد خطاب قرار داده و به جهاد در راه خدا با کفار[۱۲] یا منافقین[۱۳] امر می‌کند و به حفظ آمادگی نظامی و آماده شدن برای جنگ فرمان می‌دهد؛[۱۴] بدین‌گونه که در مرحله نخست مراقب دشمن باشند و برای مقابله و جهاد، به صورت استوار و مصمم[۱۵] و با تجهیزات کامل[۱۶] سمت دشمن حرکت کرده[۱۷] و در مواجهه با آنها به حسب مصلحت[۱۸] از روش‌ها و تاکتیک‌های مختلف استفاده کنند.[۱۹] و به اقتضای دشمن، در دسته‌های متعدد و یا به صورت جمعی برای دفع خطر، حرکت کنند.[۲۰]

سپاهیان در جنگ‌ها، بر اساس مقتضیات زمان و مکان و چگونگی موقعیت دشمن، گاهی به صورت صف واحد و گاهی دسته دسته و به شیوۀ جنگ‌های پارتیزانی و پراکنده، به دشمن حمله می‌کنند؛ لذا حرکت گروهی بستگی به وضع دشمن دارد و اگر دشمن کم باشد یک گروه برای سرکوبی آنها کافی است و اگر زیاد باشد بسیج عمومی لازم است.[۲۱] آیه به هر دو روش اشاره کرده است.[۲۲]

آیات فراوان دیگری نظیر این آیه نیز وجود دارد که در ارتباط با جهاد و نوع آمادگی، نازل شده است از جمله: وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَ مِنْ رِباطِ الْخَیلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللهِ[۲۳] و برای مقابله با دشمنان(کافران) هر چه توان دارید از نیرو و مرکب آماده کنید تا به وسیله آن دشمن خدا را بترسانید.[۲۴]

تفسیر

حذر به معنای بیداری و آماده باش در برابر خطر است و به معنای وسیله برای مبارزه با خطر نیز گفته می‌شود.[۲۵] و در این آیه به معانی متعددی تفسیر شده است. علامه حسن مصطفوی در کتاب التحقیق فی کلمات القرآن الکریم «حذر» را به معنای پرهیز کردن و خویشتن را نگه داشتن در برابر خوف و خطر می‌داند ونتیجه‌ی این تَحَرُّز را رعایت احتیاط و آمادگی برای مقابله با خطر می‌داند. [۲۶] برخی از مفسرین، حذر را به معنای اسلحه[۲۷] و یا ابزاری دانسته که انسان به وسیله آن خود را از خطرات دشمن حفظ می‌کند،[۲۸] و یا به معنای محفوظ نگه داشتن نفس خود از دشمن[۲۹] و دوری کردن از آنان[۳۰] تعبیر شده است؛ اما عده‌ای دیگر معنای وسیع‌تری از آیه برداشت کرده و علاوه بر سلاح، موارد دیگری را نیز لحاظ کرده‌اند[۳۱] و هرگونه وسیله مادی و معنوی از جمله اطلاع از موقعیت دشمن، نوع سلاح، روش‌های جنگی، تعداد اسلحه و... و از طرف دیگر بسیج منابع فرهنگی، اقتصادی و انسانی و استفاده از کامل‌ترین نوع سلاح را در برمی‌گیرد؛ زیرا تمامی این موارد را در حاصل شدن معنای حذر مؤثر می‌دانند.[۳۲] [یادداشت ۱]شیخ طوسی در تفسیر تبیان براین باور است که حذر در آیه به معنای پرهیز از غفلت و بی خبری و توجه به حفظ و نگهداری خویش از حمله و غارت دشمنان است. [۳۳] محمدجواد مغنیه صاحب کتاب تفسیر الکاشف در ارتباط با تفسیر آیه معتقد است که امروزه ابزار و آلات جنگی کاملا تغییر کرده و موشک‌ها و بمب‌افکن‌ها و زیردریایی‌ها و تانک‌ها و... جای شمشیر را گرفته است و حتی موسسه‌هایی برای تربیت متخصص برای عملیات تخریب و طرح ریزی توطئه‌ها و کودتاها و گسترش هرج و مرج و جنگ روانی و... تأسیس شده‌اند تا زمینه تسلط خود بر دیگران را فراهم کنند.[۳۴] وظیفه امروز مسلمانان این است تا دشمن خود را به خوبی شناخته و از روش‌ها و نیرنگ‌های آنها با خبر باشند و برای نیرومند ساختن خود در زمینه‌های مختلف تلاش کنند.[۳۵] و رمز این کار شناخت منافع و منظم ساختن صفوف و اصلاح خطاها است.[۳۶]

از این آیه وجوب حرکت و بسیج همگانی تمامی امت اسلام برداشت شده است[۳۷] و با توجه به کلمه «جمیعا» در آیه چنین استفاده می‌شود که بر همه مسلمانان واجب است برای مقابله با دشمن آماده باشند.[۳۸] و به نوعی هم شامل ارتش و هم شامل ملت می‌شود؛[۳۹] لذا این حکم اختصاص به گروه خاصی از مسلمانان ندارد؛[۴۰] هر چند برخی از مفسرین مراد از آیه را سپاه و لشکر فراوان[۴۱]و یا اجتماع ارتش واحد[۴۲] توصیف کرده‌اند.

در ارتباط با آیه و تفسیر آن، روایات فراوانی در کتب تفسیری ذکر شده است.[۴۳]

پیامهای آیه

از این آیه در کتب مختلف تفسیری پیام‌های گوناگونی برداشت شده است که برخی از آنان عبارت‌اند از:

  • عمل به این آیه رمز عزت و موفقیت و غفلت از آن رمز سقوط و شکست مسلمانان است.[۴۴]
  • این آیه یک دستور جامع و همه جانبه به تمام مسلمانان در هر زمان است که برای دفاع از مرزهای خود همیشه آماده باشند.[۴۵]
  • مسلمانان باید در صورت لزوم از هر وسیله‌ای برای دفاع و حتی بسیج تمامی افراد امت، استفاده کنند.[۴۶]
  • آمادگی دائمی مسلمانان در تمامی زمینه‌های روحی و روانی، نظامی، اقتصادی، فرهنگی و استفاده از تاکتیک‌های مختلف برای مقابله با دشمن.[۴۷]
  • اطلاع از طرح‌ها، نوع اسلحه، همکاری داخلی و خارجی و نیز میزان آمادگی دشمنان.[۴۸]
  • آمادگی رزمی و جهاد تنها در سایه ایمان به خدا میسر خواهد بود.[۴۹]

پانویس

  1. رضایی اصفهانی، تفسیر قرآن مهر، ۱۳۸۷ش، ج۴، ص۱۹۶؛ قرشی بنابی، تفسیر احسن الحدیث، ۱۳۷۵ش، ج۲، ص۴۰۱.
  2. سبزواری، الجدید، ۱۴۰۶ق، ج۲، ص۳۰۹.
  3. مغنیه، التفسیر الکاشف، ۱۴۲۴ق، ج۲، ص۳۷۴، دیوبندی، تفسیر کابلی، ۱۳۸۵ش، ج۱، ص۵۲۷.
  4. میبدی، کشف الاسرار، ۱۳۷۱ش، ج۲، ص۵۷۸.
  5. ابوحیان، البحر المحیط، ۱۴۲۰ق، ج۳، ص۷۰۳.
  6. طنطاوی، التفسیر الوسیط، ۱۹۹۷م، ج۱، ص۳۴۳.
  7. سلطان علی شاه، بیان السعادة، ۱۴۰۸ق، ج۲، ص۳۶.
  8. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۴، ص۲.
  9. طوسی، التبیان، بیروت، ج۳، ص۲۵۲.
  10. ثعالبی، تفسیر الثعالبی، ۱۴۱۸ق، ج۲، ص۲۶۰؛ قرطبی، الجامع لأحکام القرآن، ۱۳۶۴ق، ج۵، ص۲۷۳؛ شوکانی، فتح القدیر، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۵۶۱.
  11. ابوالفتوح رازی، روض الجنان، ۱۴۰۸ق، ج۶، ص۱۷.
  12. قرطبی، الجامع لأحکام القرآن، ۱۳۶۴ق؛ ثعالبی، تفسیر الثعالبی، ۱۴۱۸ق، ج۲، ۲۶۰.
  13. سلطان علی شاه، بیان السعادة، ۱۴۰۸ق، ج۲، ص۳۶.
  14. طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۳، ص۱۱۲؛ جعفری، تفسیر کوثر، ۱۳۷۶ش، ج۲، ص۴۸۱.
  15. ابن عطیه، المحرر الوجیز، ۱۴۲۲ق، ج۲، ص۷۷.
  16. میبدی، کشف الاسرار، ۱۳۷۱ش، ج۲، ص۵۷۸؛ ثعالبی، تفسیر الثعالبی، ۱۴۱۸ق، ج۲، ص۲۶۰.
  17. ثعلبی، الکشف و البیان، ۱۴۲۲ق، ج۳، ص۳۴۳؛ قمی مشهدی، تفسیر کنز الدقائق، ۱۳۶۸ش، ج۳، ص۴۷۲.
  18. ابوالفتوح رازی، روض الجنان، ۱۴۰۸ق، ج۶، ص۱۸.
  19. قطب، فی ظلال القرآن، ۱۴۲۵ق، ج۲، ص۷۰۴.
  20. ثعلبی، الکشف و البیان، ۱۴۲۲ق، ج۳، ص۳۴۳.
  21. قرشی بنابی، تفسیر احسن الحدیث، ۱۳۷۵ش، ج۲، ص۴۰۱.
  22. رضایی اصفهانی، تفسیر قرآن مهر، ۱۳۸۷ش، ج۴، ص۱۹۶.
  23. سوره انفال، آیه۶۰.
  24. جعفری، تفسیر کوثر، ۱۳۷۶ش، ج۲، ص۴۸۲.
  25. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۴، ص۲.
  26. المصطفوی، حسن، التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج۲، ص۱۸۳
  27. ابن سلیمان، تفسیر مقاتل بن سلیمان، ۱۴۲۳ق، ج۱، ص۳۸۸؛ طبرانی، التفسیر الکبیر، ۲۰۰۸م، ج۲، ص۲۶۰؛ طبری، جامع البیان، ۱۴۱۲ق، ج۵، ص۱۰۴؛ شبر، الجوهر الثمین، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۶۶؛ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۴، ص۴۱۶.
  28. طبرسی، تفسیر جوامع الجامع، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۲۶۹؛ طیب، اطیب البیان، ۱۳۶۹ش، ج۴، ص۱۳۲؛ عاملی، تفسیر عاملی، ۱۳۶۰ش، ج۳، ص۳۳.
  29. ثعلبی، الکشف و البیان، ۱۴۲۲ق، ج۳، ص۳۴۲؛ امین، مخزن العرفان، بی‌تا، ج۴، ص۱۰۸.
  30. زمخشری، الکشاف، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۵۳۲؛ طبرانی، التفسیر الکبیر، ۲۰۰۸م، ج۱۰، ص۱۳۷؛ ابوالفتوح رازی، روض الجنان، ۱۴۰۸ق، ج۶، ص۱۷.
  31. ابن عطیه، المحرر الوجیز، ۱۴۲۲ق، ج۲، ص۷۷.
  32. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۴، ص۳-۴.
  33. شیخ طوسی، تفسیر تبیان،ج۱، ص ۳۱۰.
  34. مغنیه، التفسیر الکاشف، ۱۴۲۴ق، ج۲، ص۳۷۴.
  35. مغنیه، التفسیر الکاشف، ۱۴۲۴ق، ج۲، ص۳۷۴.
  36. مغنیه، التفسیر الکاشف، ۱۴۲۴ق، ج۲، ص۳۷۴.
  37. مغنیه، التفسیر الکاشف، ۱۴۲۴ق، ج۲، ص۳۷۴.
  38. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۴، ص۴.
  39. مغنیه، التفسیر الکاشف، ۱۴۲۴ق، ج۲، ص۳۷۴.
  40. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج۴، ص۴.
  41. ثعالبی، تفسیر الثعالبی، ۱۴۱۸ق، ج۲، ص۲۶۰؛ جزایری، عقود المرجان، ۱۳۸۸ش، ج۱، ص۴۷۴.
  42. شوکانی، فتح القدیر، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۵۶۱.
  43. قمی، تفسیر القمی، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۱۴۳؛ بحرانی، البرهان، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۱۲۸؛ سیوطی، الدر المنثور، ۱۴۰۴ق، ج۲، ص۱۸۳.
  44. قرائتی، تفسیر نور، ۱۳۸۸ش، ج۲، ص۱۰۳.
  45. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۴، ص۳.
  46. مغنیه، التفسیر الکاشف، ۱۴۲۴ق، ج۲، ص۳۷۴؛ رضایی اصفهانی، تفسیر قرآن مهر، ۱۳۸۷ش، ج۴، ص۱۹۷.
  47. قرائتی، تفسیر نور، ۱۳۸۸ش، ج۲، ص۱۰۳، رضایی اصفهانی، تفسیر قرآن مهر، ۱۳۸۷ش، ج۴، ص۱۹۶-۱۹۷.
  48. قرائتی، تفسیر نور، ۱۳۸۸ش، ج۲، ص۱۰۳، رضایی اصفهانی، تفسیر قرآن مهر، ۱۳۸۷ش، ج۴، ص۱۹۶-۱۹۷.
  49. قرائتی، تفسیر نور، ۱۳۸۸ش، ج۲، ص۱۰۳.

یادداشت

  1. هر چند برخی معنای مصدری را صحیح ندانسته‌ و معتقدند که منظور همان سلاح است که به نوعی کنایه از آمادگی تمام مؤمنین دارد. (طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۴، ص۴۱۶.)

منابع

  • ابن سلیمان، مقاتل، تفسیر مقاتل بن سلیمان، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۲۳ق.
  • ابن‌عطیه، عبدالحق بن غالب، المحرر الوجیز فی تفسیر الکتاب العزیز، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۲۲ق.
  • ابوالفتوح رازی، حسین بن علی، روض الجنان و روح الجنان فی تفسیر القرآن، مشهد، آستان قدس رضوی، ۱۴۰۸ق.
  • ابوحیان، محمد بن یوسف، البحر المحیط فی التفسیر، بیروت، دارالفکر، ۱۴۲۰ق.
  • امین، نصرت بیگم، تفسیر مخزن العرفان در علوم قرآن، بی‌نا، بی‌جا، بی‌تا.
  • بحرانی، هاشم بن سلیمان، البرهان فی تفسیر القرآن، قم، موسسة البعثة، ۱۴۱۵ق.
  • ثعالبی، عبدالرحمن بن محمد، تفسیر الثعالبی المسمی بالجواهر الحسان فی تفسیر القرآن، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۱۸ق.
  • ثعلبی، احمد بن محمد، الکشف و البیان المعروف تفسیر الثعلبی، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۲۲ق.
  • جزایری، نعمتالله بن عبدالله، عقود المرجان فی تفسیر القرآن، قم، نور وحی، ۱۳۸۸ش.
  • جعفری، یعقوب، جعفری، تفسیر کوثر، قم، موسسه انتشارات هجرت، ۱۳۷۶ش.
  • دیوبندی، محمود حسن، تفسیر کابلی، تهران، نشر احسان، چاپ یازدهم، ۱۳۸۵ش.
  • رضایی اصفهانی، محمدعلی، تفسیر قرآن مهر، قم، پژوهش‌های تفسیر و علوم قرآن، ۱۳۸۷ش.
  • زمخشری، محمود بن عمر، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل و عیون الأقاویل فی وجوه التأویل، بیروت، دارالکتاب العربی، چاپ سوم، ۱۴۰۷ق.
  • سبزواری، محمد، الجدید فی تفسیر القرآن المجید، بیروت، دارالتعارف للمطبوعات، ۱۴۰۶ق.
  • سلطان علیشاه، سلطان محمد بن حیدر، بیان السعادة فی مقامات العبادة، بیروت، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، چاپ دوم، ۱۴۰۸ق.
  • سیوطی، عبدالرحمن بن ابی‌بکر، الدر المنثور فی التفسیر بالمأثور، قم، کتابخانه عمومی آیت‌الله العظمی مرعشی نجفی(ره)، ۱۴۰۴ق.
  • شبر، عبدالله، الجوهر الثمین فی تفسیر الکتاب المبین، کویت، شرکة مکتبة الالفین، ۱۴۰۷ق.
  • شوکانی، محمد، فتح القدیر، دمشق، دار ابن کثیر، ۱۴۱۴ق.
  • طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، چاپ دوم، ۱۳۹۰ق.
  • طبرانی، سلیمان بن احمد، التفسیر الکبیر: تفسیر القرآن العظیم، اربد اردن، دارالکتاب الثقافی، ۲۰۰۸م.
  • طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر جوامع الجامع، قم، حوزه علمیه قم، مرکز مدیریت، ۱۴۱۲ق.
  • طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، ۱۳۷۲ش.
  • طبری، محمد بن جریر، جامع البیان فی تفسیر القرآن، بیروت، دارالمعرفة، ۱۴۱۲ق.
  • طنطاوی، محمد سید، التفسیر الوسیط للقرآن الکریم، قاهره، نهضة مصر، ۱۹۹۷م.
  • طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، بی‌تا.
  • طیب، عبدالحسین، اطیب البیان فی تفسیر القرآن، تهران، انتشارات اسلام، چاپ دوم، ۱۳۶۹ش.
  • عاملی، ابراهیم، تفسیر عاملی، تهران، کتاب‌فروشی صدوق، ۱۳۶۰ش.
  • فخر رازی، محمد بن عمر، التفسیر الکبیر (مفاتیح الغیب)، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ سوم، ۱۴۲۰ق.
  • قرائتی، محسن، قرائتی، تفسیر نور، تهران، مرکز فرهنگی درس‌هایی از قرآن، ۱۳۸۸ش.
  • قرشی بنابی، علی‌اکبر، تفسیر احسن الحدیث، تهران، بنیاد بعثت، چاپ دوم، ۱۳۷۵ش.
  • قرطبی، محمد بن احمد، الجامع لأحکام القرآن، تهران، ناصر خسرو، ۱۳۶۴ش.
  • قطب، سید، فی ظلال القرآن، بیروت، دارالشروق، چاپ سی و پنجم، ۱۴۲۵ق.
  • قمی مشهدی، محمد بن محمدرضا، تفسیر کنز الدقائق و بحر الغرائب، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۶۸ش.
  • قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، قم، دارالکتاب، چاپ سوم، ۱۳۶۳ش.
  • مغنیه، محمدجواد، التفسیر الکاشف، قم، دارالکتاب الإسلامی، ۱۴۲۴ق.
  • مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الإسلامیة، چاپ دهم، ۱۳۷۱ش.
  • میبدی، احمد بن محمد، کشف الاسرار و عدة الابرار، تهران، امیرکبیر، چاپ پنجم، ۱۳۷۱ش.