پرش به محتوا

یحیی (پیامبر): تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی شیعه
imported>Foadian
بدون خلاصۀ ویرایش
Roohish (بحث | مشارکت‌ها)
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۵: خط ۳۵:
زکریا در دعای خود بر نبودن ورثه‌ای برای خاندان [[یعقوب]]<ref>سوره مریم، آیه ۶.</ref> و بیم از بستگان بعد از خود تأکید کرد.<ref>سوره مریم، آیه ۵.</ref>
زکریا در دعای خود بر نبودن ورثه‌ای برای خاندان [[یعقوب]]<ref>سوره مریم، آیه ۶.</ref> و بیم از بستگان بعد از خود تأکید کرد.<ref>سوره مریم، آیه ۵.</ref>
خدا دعای او را پذیرفت و با وجود پیر بودن زکریا و نازا بودن همسرش به او نوید فرزند داد.
خدا دعای او را پذیرفت و با وجود پیر بودن زکریا و نازا بودن همسرش به او نوید فرزند داد.
مادر یحیی به نام '''ایشاع'''،<ref>ابن خلدون‏، تاريخ ابن خلدون‏، ۱۴۰۸ق، ج۲، ص۱۶۸.</ref> '''الیصابات'''<ref>طباطبائی،‌تفسیر المیزان، ۱۴۱۷، ج۱۴، ص۲۹.</ref> یا '''الیزابت''' خاله [[حضرت مریم(س)]] بود<ref>مسعودی،‌مروج الذهب، ۱۳۷۹ش، ج۱، ص۷۰.</ref> و همزمان با بارداری [[مریم مقدس]]،‌ به واسطه معجزه الهی باردار شد<ref>شبستری، اعلام القرآن، ۱۳۷۹ش، ص۳۹۷.</ref> و خداوند فرزند او را یحیی نامید.<ref>سوره مريم، آیه ۷.</ref>
مادر یحیی به نام '''ایشاع'''،<ref>ابن خلدون‏، تاريخ ابن خلدون‏، ۱۴۰۸ق، ج۲، ص۱۶۸.</ref> '''الیصابات'''<ref>طباطبائی، المیزان، ۱۴۱۷، ج۱۴، ص۲۹.</ref> یا '''الیزابت''' خاله [[حضرت مریم(س)]] بود<ref>مسعودی،‌ مروج الذهب، ۱۳۷۹ش، ج۱، ص۷۰.</ref> و همزمان با بارداری [[مریم مقدس]]،‌ به واسطه معجزه الهی باردار شد<ref>شبستری، اعلام القرآن، ۱۳۷۹ش، ص۳۹۷.</ref> و خداوند فرزند او را یحیی نامید.<ref>سوره مريم، آیه ۷.</ref>


===علت نامگذاری===
===علت نامگذاری===
خط ۴۱: خط ۴۱:


===نبوت===
===نبوت===
یحیی در کودکی به مقام [[نبوت]] رسید. خداوند یکی از امتیازهای او را تصدیق كننده نبوت [[عیسی]] می‌داند.<ref>سوره آل عمران، آیه ۳۹.</ref>او مروج آیین [[موسی]] بود، و پس از اینکه عیسی به مقام نبوت رسید، به او ایمان آورد. در تاريخ آمده است، يحيى شش ماه از عيسى بزرگ‏تر و نخستين كسى بود كه نبوت او را تصديق کرد و چون یحیی در ميان مردم به [[زهد]] و پاكدامنى، شهرت داشت تصدیق و دعوت او در توجه مردم به مسیح تاثیر بسیاری گذاشت<ref>علامه مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۱۴، ص۱۶۹؛ مکارم، تفسير نمونه، ج‏۲، ص۵۳۵.</ref>[[محمد حسین طباطبایی]] در [[المیزان]] می‌گوید منظور از كتاب یحیی همان تورات است.<ref>طباطبایی، ترجمه الميزان، ۱۳۷۴ش، ج‏۱۴، ص۲۲.</ref>
یحیی در کودکی به مقام [[نبوت]] رسید. خداوند یکی از امتیازهای او را تصدیق كننده نبوت [[عیسی]] می‌داند.<ref>سوره آل عمران، آیه ۳۹.</ref>او مروج آیین [[موسی]] بود، و پس از اینکه عیسی به مقام نبوت رسید، به او ایمان آورد. در تاريخ آمده است، يحيى شش ماه از عيسى بزرگ‏تر و نخستين كسى بود كه نبوت او را تصديق کرد و چون یحیی در ميان مردم به [[زهد]] و پاكدامنى، شهرت داشت تصدیق و دعوت او در توجه مردم به مسیح تاثیر بسیاری گذاشت<ref>علامه مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۱۴، ص۱۶۹؛ مکارم، تفسير نمونه، ج‏۲، ص۵۳۵.</ref>[[محمد حسین طباطبایی]] در [[المیزان]] می‌گوید منظور از كتاب یحیی همان تورات است.<ref>طباطبایی، ترجمه الميزان، ۱۳۷۴ش، ج‏۱۴، ص۲۲.</ref>


===شهادت===
===شهادت===
[[امام سجاد(ع)]] از پدر خود نقل می‌کند که پادشاه [[بنی‌اسرائیل]] عاشق یکی از [[محارم]] خود شد و خواست با او [[ازدواج]] کند. حضرت یحیی با این عمل مخالفت کرد. این معشوقه به وسوسه مادر خود، سر یحیی را شرط ازدواج خود قرار داد و پادشاه بنی‌اسرائیل سر حضرت یحیی را در ظرفی از طلا برای او فرستاد.<ref>ابن شهر آشوب مازندرانی، مناقب آل أبی‌طالب(علیهم السلام)، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۸۵.</ref>
[[امام سجاد(ع)]] از پدر خود نقل می‌کند که پادشاه [[بنی‌اسرائیل]] عاشق یکی از [[محارم]] خود شد و خواست با او [[ازدواج]] کند. حضرت یحیی با این عمل مخالفت کرد. این معشوقه به وسوسه مادر خود، سر یحیی را شرط ازدواج خود قرار داد و پادشاه بنی‌اسرائیل سر حضرت یحیی را در ظرفی از طلا برای او فرستاد.<ref>ابن شهر آشوب مازندرانی، مناقب آل أبی‌طالب، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۸۵.</ref>
روایات گزارش کردند وقتی سر یحیی را جدا کردند و خون او به زمین ریخت، ‌خون شروع به جوشیدن کرد. قوم بنی‌اسرائیل تلاش کردند که خاک بر روی این خون بریزند و آن را ناپدید کنند ولی موفق نشدند و این خون در حال جوشش بود تا زمانی که بخت‌النصر بر بنی‌اسرائیل حاکم شد و چند هزار نفر از بنی‌اسرائیل را کشت و انتقام خون یحیی را گرفت و آن خون از جوشش ایستاد.<ref>جزایری، قصص الأنبياء، ۱۳۸۱ش، ص۵۶۶.</ref>
روایات گزارش کردند وقتی سر یحیی را جدا کردند و خون او به زمین ریخت، ‌خون شروع به جوشیدن کرد. قوم بنی‌اسرائیل تلاش کردند که خاک بر روی این خون بریزند و آن را ناپدید کنند ولی موفق نشدند و این خون در حال جوشش بود تا زمانی که بخت‌النصر بر بنی‌اسرائیل حاکم شد و چند هزار نفر از بنی‌اسرائیل را کشت و انتقام خون یحیی را گرفت و آن خون از جوشش ایستاد.<ref>جزایری، قصص الأنبياء، ۱۳۸۱ش، ص۵۶۶.</ref>
[[پرونده:مقام حضرت یحیی.jpg|بندانگشتی|مرقد حضرت یحیی در مسجد اموی]]
[[پرونده:مقام حضرت یحیی.jpg|بندانگشتی|مرقد حضرت یحیی در مسجد اموی]]
====شباهت امام حسین(ع)‌ و یحیی====
====شباهت امام حسین(ع)‌ و یحیی====
بر اساس روایاتی، آسمان و زمین بر [[امام حسین(ع)]] و یحیی‌ پیامبر گریه کرده‌اند<ref>قمی، تفسیر القمی، ۱۴۰۴ق، ج۲، ص۲۹۱؛ ابن قولویه، كامل الزیارات، ۱۳۵۶ش، ص۷۹.</ref> و [[حسین بن علی]] در مسیر [[کربلا]] از یحیی و [[شهادت]] او یاد می‌کرده است.<ref>شیخ مفید، الإرشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۳۲.</ref> البته روایات دیگری نیز وجود دارند که برای گریه آسمان و زمین، معنای ملموسی را ذکر کرده‌اند که مثلا آسمان پس از شهادت یحیی باران خون بارید و خورشید قرمز رنگ شد.<ref>ابن شهر آشوب مازندرانی، مناقب آل أبی‌طالب، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۵۴.</ref> از [[علی (ع)]] نقل شده آسمان و زمين فقط براى دو نفر گريسته است يحيى بن زكرّيا و حسين بن على (ع)<ref>جزایری، قصص الأنبياء، ۱۳۸۱ش، ص۵۶۱.</ref>
بر اساس روایاتی، آسمان و زمین بر [[امام حسین(ع)]] و یحیی‌ پیامبر گریه کرده‌اند<ref>قمی، تفسیر القمی، ۱۴۰۴ق، ج۲، ص۲۹۱؛ ابن قولویه، كامل الزیارات، ۱۳۵۶ش، ص۷۹.</ref> و [[حسین بن علی]] در مسیر [[کربلا]] از یحیی و [[شهادت]] او یاد می‌کرده است.<ref>شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۳۲.</ref> البته روایات دیگری نیز وجود دارند که برای گریه آسمان و زمین، معنای ملموسی را ذکر کرده‌اند که مثلا آسمان پس از شهادت یحیی باران خون بارید و خورشید قرمز رنگ شد.<ref>ابن شهر آشوب مازندرانی، مناقب آل أبی‌طالب، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۵۴.</ref> از [[علی (ع)]] نقل شده آسمان و زمين فقط براى دو نفر گريسته است يحيى بن زكرّيا و حسين بن على (ع)<ref>جزایری، قصص الأنبياء، ۱۳۸۱ش، ص۵۶۱.</ref>


==خصوصیات اخلاقی==
==خصوصیات اخلاقی==
در منابع به پنج صفت از اوصاف یحیی اشاره شده است؛ ایمان به [[عیسی|مسيح]]، مقام سيادت و رهبرى در علم و عمل، پیامبری صالح، [[زهد]] و عظمت.<ref>سوره آل عمران، آیه۳۹؛ مکارم، تفسير نمونه، ج‏۲، ص۵۳۵.</ref>درباره زهد او آوردند بسیار [[گریه]] می‌کرد و لباس زبر و خشن می‌پوشید.<ref>ابن فهد حلّی، عدة الداعی و نجاح الساعی، ۱۴۰۷ق، ص۱۱۹.</ref> [[پیامبر اسلام(ص)]] درباره زهد او فرموده است: «زهد یحیی بن [[زکریا]] به حدی بود كه در دوران کودکی به [[بیت المقدس]] رفت؛ بزرگان [[حبر|احبار]] و [[راهب|راهبان]] را دید كه پیراهنی از پشم پوشیدند و در حال عبادت هستند او نیز لباس زبر و خشن پوشید. به معبد رفت و خداوند را عبادت کرد<ref>شیخ صدوق، الأمالی، ۱۴۰۰ق، ص۲۷.</ref>گفته شده است زكريا هرگاه مشغول موعظه‌ بود و يحيى را در ميان جمعيت مى‏‌ديد بخاطر روحيه لطيف او نامى از [[بهشت]] و [[جهنم]] نمى‌‏برد زیرا با شنیدن اوصاف بهشت و جهنم به شدت گریه می‌کرد.<ref>جزایری، داستان پيامبران، ۱۳۸۰ش، ص۵۶۲.</ref>[[کافی]] از [[على (ع)]] نقل مى‏‌كند: يحيى بسيار گريه مى‏‌كرد و نمى‏‌خنديد، ولى [[عيسى بن مريم]] هم مى‏‌خنديد و هم مى‏‌گريست و عمل عيسى از يحيى‏ بهتر بود.<ref>جزایری، قصص الأنبياء، ۱۳۸۱ش، ص۵۶۷</ref>
در منابع به پنج صفت از اوصاف یحیی اشاره شده است؛ ایمان به [[عیسی|مسيح]]، مقام سيادت و رهبرى در علم و عمل، پیامبری صالح، [[زهد]] و عظمت.<ref>سوره آل عمران، آیه۳۹؛ مکارم، تفسير نمونه، ج‏۲، ص۵۳۵.</ref>درباره زهد او آوردند بسیار [[گریه]] می‌کرد و لباس زبر و خشن می‌پوشید.<ref>ابن فهد حلّی، عدة الداعی، ۱۴۰۷ق، ص۱۱۹.</ref> [[پیامبر اسلام(ص)]] درباره زهد او فرموده است: «زهد یحیی بن [[زکریا]] به حدی بود كه در دوران کودکی به [[بیت المقدس]] رفت؛ بزرگان [[حبر|احبار]] و [[راهب|راهبان]] را دید كه پیراهنی از پشم پوشیدند و در حال عبادت هستند او نیز لباس زبر و خشن پوشید. به معبد رفت و خداوند را عبادت کرد<ref>شیخ صدوق، الأمالی، ۱۴۰۰ق، ص۲۷.</ref>گفته شده است زكريا هرگاه مشغول موعظه‌ بود و يحيى را در ميان جمعيت مى‏‌ديد بخاطر روحيه لطيف او نامى از [[بهشت]] و [[جهنم]] نمى‌‏برد زیرا با شنیدن اوصاف بهشت و جهنم به شدت گریه می‌کرد.<ref>جزایری، داستان پيامبران، ۱۳۸۰ش، ص۵۶۲.</ref>[[کافی]] از [[على (ع)]] نقل مى‏‌كند: يحيى بسيار گريه مى‏‌كرد و نمى‏‌خنديد، ولى [[عيسى بن مريم]] هم مى‏‌خنديد و هم مى‏‌گريست و عمل عيسى از يحيى‏ بهتر بود.<ref>جزایری، قصص الأنبياء، ۱۳۸۱ش، ص۵۶۷</ref>
روایتی دیگر درباره تفضیل یحیی نقل شده است که برای هیچ کس سزاوار نیست بگوید من از یحیی بهترم زیرا او هیچ گناهی نکرد و به هیچ زنی توجه ننمود. برخی این روایت را متعارض با آموزه‌های [[اسلام]] دانسته‌اند و آن را قبول نکردند.<ref>راد، روایات تفاضل یونس علیه السلام و یحیی علیه السلام؛ تعارض و راهکارها، ص۸.</ref>
روایتی دیگر درباره تفضیل یحیی نقل شده است که برای هیچ کس سزاوار نیست بگوید من از یحیی بهترم زیرا او هیچ گناهی نکرد و به هیچ زنی توجه ننمود. برخی این روایت را متعارض با آموزه‌های [[اسلام]] دانسته‌اند و آن را قبول نکردند.<ref>راد، روایات تفاضل یونس علیه السلام و یحیی علیه السلام؛ تعارض و راهکارها، ص۸.</ref>



نسخهٔ ‏۲۳ مهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۱۳:۳۶

اطلاعات پیامبر
نام در قرآنیحیی
تکرار نام در قرآن۵ مرتبه
پس ازموسی
پیش ازعیسی
پیروانبنی اسراییل
پیامبران
نوحابراهیمموسیعیسیمحمد
سایر پیامبران


یحیی بن زکریا از پیامبران بنی‌اسرائیل بود که در کودکی به نبوت رسید. ماجرای تولد یحیی با وجود پیری پدر و نازایی مادر در قرآن آمده است. حضرت یحیی به زهد و گریه زیاد از خوف خدا معروف بود.

در روایات شیعه، شهادت امام حسین (ع) به شهادت یحیی و امامت برخی از امامان شیعه در دوران کودکی به نبوت حضرت یحیی در کودکی تشبیه شده است. برای اثبات امامت امام جواد، امام هادی و امام زمان در کودکی، به نبوت یحیی در کودکی استناد می‌شود.

صابئین یا مندائیان خود را پیرو حضرت یحیی می‌دانند. مقامی در مسجد اموی دمشق به عنوان مزار یحیی مشهور است.

زندگی‌نامه

یحیی فرزند زکریا بود. زکریا(ع) تا کهنسالی فرزندی نداشت. روزی با دیدن مریم(س) و نعمت‌های بهشتی که برایش آمده بود[۱] از خدا درخواست فرزند کرد «و گفت: خداوندا! از طرف خود، فرزند پاكیزه‌ای به من عطا فرما، كه تو شنوندۀ همه دعاها هستی».[۲] زکریا در دعای خود بر نبودن ورثه‌ای برای خاندان یعقوب[۳] و بیم از بستگان بعد از خود تأکید کرد.[۴] خدا دعای او را پذیرفت و با وجود پیر بودن زکریا و نازا بودن همسرش به او نوید فرزند داد. مادر یحیی به نام ایشاع،[۵] الیصابات[۶] یا الیزابت خاله حضرت مریم(س) بود[۷] و همزمان با بارداری مریم مقدس،‌ به واسطه معجزه الهی باردار شد[۸] و خداوند فرزند او را یحیی نامید.[۹]

علت نامگذاری

درباره علت نامگذاری یحیی دلیل‌های مختلفی ذکر کردند؛ از جمله اينكه خداوند نازايى مادرش را به واسطه وجود او از بين برد و او را اِحيا نمود. بعضى نیز گفته‌‏اند خداوند او را با ایمان احيا کرد يا اينكه خدا قلب او را با نبوّت زنده کرد و قبل از او كسى به اين نام ناميده نشده بود.[۱۰]

نبوت

یحیی در کودکی به مقام نبوت رسید. خداوند یکی از امتیازهای او را تصدیق كننده نبوت عیسی می‌داند.[۱۱]او مروج آیین موسی بود، و پس از اینکه عیسی به مقام نبوت رسید، به او ایمان آورد. در تاريخ آمده است، يحيى شش ماه از عيسى بزرگ‏تر و نخستين كسى بود كه نبوت او را تصديق کرد و چون یحیی در ميان مردم به زهد و پاكدامنى، شهرت داشت تصدیق و دعوت او در توجه مردم به مسیح تاثیر بسیاری گذاشت[۱۲]محمد حسین طباطبایی در المیزان می‌گوید منظور از كتاب یحیی همان تورات است.[۱۳]

شهادت

امام سجاد(ع) از پدر خود نقل می‌کند که پادشاه بنی‌اسرائیل عاشق یکی از محارم خود شد و خواست با او ازدواج کند. حضرت یحیی با این عمل مخالفت کرد. این معشوقه به وسوسه مادر خود، سر یحیی را شرط ازدواج خود قرار داد و پادشاه بنی‌اسرائیل سر حضرت یحیی را در ظرفی از طلا برای او فرستاد.[۱۴] روایات گزارش کردند وقتی سر یحیی را جدا کردند و خون او به زمین ریخت، ‌خون شروع به جوشیدن کرد. قوم بنی‌اسرائیل تلاش کردند که خاک بر روی این خون بریزند و آن را ناپدید کنند ولی موفق نشدند و این خون در حال جوشش بود تا زمانی که بخت‌النصر بر بنی‌اسرائیل حاکم شد و چند هزار نفر از بنی‌اسرائیل را کشت و انتقام خون یحیی را گرفت و آن خون از جوشش ایستاد.[۱۵]

مرقد حضرت یحیی در مسجد اموی

شباهت امام حسین(ع)‌ و یحیی

بر اساس روایاتی، آسمان و زمین بر امام حسین(ع) و یحیی‌ پیامبر گریه کرده‌اند[۱۶] و حسین بن علی در مسیر کربلا از یحیی و شهادت او یاد می‌کرده است.[۱۷] البته روایات دیگری نیز وجود دارند که برای گریه آسمان و زمین، معنای ملموسی را ذکر کرده‌اند که مثلا آسمان پس از شهادت یحیی باران خون بارید و خورشید قرمز رنگ شد.[۱۸] از علی (ع) نقل شده آسمان و زمين فقط براى دو نفر گريسته است يحيى بن زكرّيا و حسين بن على (ع)[۱۹]

خصوصیات اخلاقی

در منابع به پنج صفت از اوصاف یحیی اشاره شده است؛ ایمان به مسيح، مقام سيادت و رهبرى در علم و عمل، پیامبری صالح، زهد و عظمت.[۲۰]درباره زهد او آوردند بسیار گریه می‌کرد و لباس زبر و خشن می‌پوشید.[۲۱] پیامبر اسلام(ص) درباره زهد او فرموده است: «زهد یحیی بن زکریا به حدی بود كه در دوران کودکی به بیت المقدس رفت؛ بزرگان احبار و راهبان را دید كه پیراهنی از پشم پوشیدند و در حال عبادت هستند او نیز لباس زبر و خشن پوشید. به معبد رفت و خداوند را عبادت کرد[۲۲]گفته شده است زكريا هرگاه مشغول موعظه‌ بود و يحيى را در ميان جمعيت مى‏‌ديد بخاطر روحيه لطيف او نامى از بهشت و جهنم نمى‌‏برد زیرا با شنیدن اوصاف بهشت و جهنم به شدت گریه می‌کرد.[۲۳]کافی از على (ع) نقل مى‏‌كند: يحيى بسيار گريه مى‏‌كرد و نمى‏‌خنديد، ولى عيسى بن مريم هم مى‏‌خنديد و هم مى‏‌گريست و عمل عيسى از يحيى‏ بهتر بود.[۲۴] روایتی دیگر درباره تفضیل یحیی نقل شده است که برای هیچ کس سزاوار نیست بگوید من از یحیی بهترم زیرا او هیچ گناهی نکرد و به هیچ زنی توجه ننمود. برخی این روایت را متعارض با آموزه‌های اسلام دانسته‌اند و آن را قبول نکردند.[۲۵]

یحیی در کتب مقدس

قرآن

نام یحیی ۵ مرتیه در ۴ سوره قرآن آمده است،[۲۶] داستان ولادت یحیی و شمه‌ای از زندگی، صفات و نام او، در قرآن بیشتر در ضمن داستان پدرش زکریا آمده است [۲۷]در سوره مریم به طور جداگانه از برخی فضیلت ها،‌ موهبت‌ها و الطاف الهی به یحیی، نام برده شده است.[۲۸]خداوند در قرآن مقام او را والا دانسته و اینگونه خطابش کرده استوَ سَلامٌ عَلَیهِ یوْمَ وُلِدَ وَ یوْمَ یمُوتُ وَ یوْمَ یبْعَثُ حَیا؛ و سلام بر او آن روز كه تولد یافت، و آن روز كه می‌میرد، و آن روز كه زنده و برانگیخته می‌شود[مریم–۱۵] در روایتی، امام رضا (ع) به همین آیه استناد کردند که خداوند درباره یحیی می‌فرماید او در سه موضع تولد، مرگ و قیامت که همه بنی‌آدم از آن وحشت دارند در امان خواهد بود.[۲۹]

انجیل

نقل‌ها و داستان‌های مختلفی از یحیی بن زکریا در اناجیل وجود دارد. این مطالب، موارد مشترک بسیاری با آیات قرآن دارند. داستان نوید تولد یحیی به حضرت زکریا، به تفصیل در انجیل لوقا ذکر شده است.[۳۰] یحیی در بزرگسالی به تعمید دهنده معروف شده و مردم را موعظه می‌کرد. مردم از شهرهای مختلف برای گوش کردن موعظه‌های او می‌آمدند.[۳۱] او علیه روحانیون متظاهر و حتی بزرگان قوم نیز صحبت می‌کرد.[۳۲] اما مهم‌ترین صحبت از یحیی در اناجیل، تأیید عیسی(ع)، تبلیغ بر حقانیت او و تعمید دادن حضرت عیسی می‌باشد.[۳۳] روزی یکی از طرفداران حضرت عیسی با حواریون یحیی به گفتگو پرداخت و میانشان بحث در مورد برتر بودن عیسی یا یحیی، بالا گرفت. حواریون یحیی به نزد او رفتند و او بدان‌ها چنین گفت: «کار هر کس را خدا از آسمان تعیین می‌کند. کار من این است که راه را برای مسیح باز کنم تا مردم همه نزد او بروند. شما خود شاهدید که من صریحاً گفتم که مسیح نیستم بلکه آمده‌ام تا راه را برای او باز کنم. در یک عروسی عروس پیش داماد می‌رود و دوستان داماد در شادی او شریک می‌شوند. من نیز دوست دامادم و از خوشی او خوشحالم».[۳۴]

روایات شیعه

اثبات امامت در کودکی

روایات شیعه از علی بْن‏ أَسْبَاط نقل کرده‌اند که گفت روزی نزد امام جواد (ع) رسیدم در حالى كه سن امام كم بود درست به قامت او خيره شدم تا او را به ذهن بسپارم و هنگامى كه به مصر بازگشتم، كم و كيف مطلب را براى ياران نقل كنم، حضرت نشست و گفت: خداوند كارى را كه در مساله امامت کرده شبیه کاری است که در مساله نبوت انجام داده است. و فرموده: وَ آتَيْناهُ الْحُكْمَ صَبِيًّا. ما به يحيى در كودكى فرمان نبوت و عقل و درايت داديم[مریم–۱۲]و گاه می‌فرمايد حَتَّى إِذا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَ بَلَغَ أَرْبَعِينَ سَنَةً. هنگامى كه انسان به حد بلوغ كامل عقل به چهل سال رسيد[احقاف–۱۵]بنابراين همانگونه كه ممكن است خداوند حكمت را به انسانى در كودكى بدهد قدرت دارد كه آن را در چهل سالگی بدهد. [۳۵]

برای اثبات امامت امام شیعه در دوران کودکی به نبوت حضرت یحیی در کودکی استناد می‌شود.[۳۶]

سخن گفتن با شیطان

در برخی روایات، ملاقاتی از یحیی با شیطان کزارش شده است؛ بر پایه این روایات، روزی یحیی، شیطان را با قیافه وحشتناک که وسايلی عجیب با او بود دید و از او درباره آن وسایل سؤال کرد. شیطان گفت هر کدام از این ابزار برای به دام انداختن انسان‌ها است. یحیی از او پرسید آیا تا به حال من را فریب داده‌ای،‌ شیظان پاسخ داد خیر! ولی خصوصیتی داری که آن را خوش می‌دارم و آن هم پرخوری تو است که باعث می‌شود گاهی نماز خود را درست بجا نیاوری. يحيى همان لحظه گفت: از اين پس با خدا عهد مى‏‌بندم، هرگز خود را از طعام سير نکنم تا هنگامى كه او را ملاقات كنم، ابلیس هم گفت: از اين به بعد با خداى خود عهد مى‏‌كنم تا روزى كه او را ملاقات كنم هرگز مؤمنى را نصيحت نكنم، سپس خارج شد و ديگر به نزد يحيى باز نگشت‏.[۳۷]

صابئین

صابئین یا مندائیان اقوامی آرامی زبان هستند كه از حدود ۲۰۰۰‬ سال پيش تحت تعلیم یحیای تعميددهنده قرار گرفتند [۳۸] و معتقدند کتاب مقدس آنان، از یحیی پیامبر است.[۳۹]مهاجرت آنان به ایران مقارن با حكومت دولت اشكانی دانسته شده و آنان بعد از يهوديان قديمي‌ترين مهاجران غيرآريايي هستند كه از فلسطین به ايران آمدند. صابئین از ادیان موحد، صاحب کتاب، پیغمبر، خط و زبان هستند[۴۰] و در قرآن کریم طی آیاتی به آنها اشاره شده است. [۴۱]

مقام حضرت یحیی در مسجد اموی دمشق

مقام و محل دفن

مشهورترین مزار منسوب به یحیی، در مسجد جامع اموی دمشق است که بر این اساس، بدن یحیی در این مسجد به خاک سپرده شده و سر وی در مسجدی در محله زَبدانی دمشق دفن شده است.[۴۲] بنابر گزارشی دیگر، برخی مسلمانان و مسیحیان معتقدند سر یحیای پیامبر، در مسجدی در ناحیه «سَباستِیه» در شمال بیت المقدس که یهودیان آنجا را به نام شومِرون می‌شناسند دفن شده و مسیحیان نیز برای پاسداشت حضرت یحیی، کلیسایی به نام «یحیای تعمید دهنده» در جوار مسجد ساخته‌اند.[۴۳]

جستاروابسته

پانویس

  1. سوره آل‌عمران، آیه ۳۷.
  2. سوره آل‌عمران، آیه ۳۸.
  3. سوره مریم، آیه ۶.
  4. سوره مریم، آیه ۵.
  5. ابن خلدون‏، تاريخ ابن خلدون‏، ۱۴۰۸ق، ج۲، ص۱۶۸.
  6. طباطبائی، المیزان، ۱۴۱۷، ج۱۴، ص۲۹.
  7. مسعودی،‌ مروج الذهب، ۱۳۷۹ش، ج۱، ص۷۰.
  8. شبستری، اعلام القرآن، ۱۳۷۹ش، ص۳۹۷.
  9. سوره مريم، آیه ۷.
  10. جزایری، قصص الأنبياء، ۱۳۸۱ش، ص۵۶۱.
  11. سوره آل عمران، آیه ۳۹.
  12. علامه مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۱۴، ص۱۶۹؛ مکارم، تفسير نمونه، ج‏۲، ص۵۳۵.
  13. طباطبایی، ترجمه الميزان، ۱۳۷۴ش، ج‏۱۴، ص۲۲.
  14. ابن شهر آشوب مازندرانی، مناقب آل أبی‌طالب، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۸۵.
  15. جزایری، قصص الأنبياء، ۱۳۸۱ش، ص۵۶۶.
  16. قمی، تفسیر القمی، ۱۴۰۴ق، ج۲، ص۲۹۱؛ ابن قولویه، كامل الزیارات، ۱۳۵۶ش، ص۷۹.
  17. شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۳۲.
  18. ابن شهر آشوب مازندرانی، مناقب آل أبی‌طالب، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۵۴.
  19. جزایری، قصص الأنبياء، ۱۳۸۱ش، ص۵۶۱.
  20. سوره آل عمران، آیه۳۹؛ مکارم، تفسير نمونه، ج‏۲، ص۵۳۵.
  21. ابن فهد حلّی، عدة الداعی، ۱۴۰۷ق، ص۱۱۹.
  22. شیخ صدوق، الأمالی، ۱۴۰۰ق، ص۲۷.
  23. جزایری، داستان پيامبران، ۱۳۸۰ش، ص۵۶۲.
  24. جزایری، قصص الأنبياء، ۱۳۸۱ش، ص۵۶۷
  25. راد، روایات تفاضل یونس علیه السلام و یحیی علیه السلام؛ تعارض و راهکارها، ص۸.
  26. شوقی ابوخلیل، اطلس قرآن، ۱۳۸۹ش، ص۱۲۰.
  27. سوره مریم‌آیه ۷ تا ۱۶؛سوره آل عمران، آیه ۳۹؛ سوره انعام ،آیه ۸۵؛ سوره انبیاء، آیه ۹۰.
  28. سوره مریم‌، آیه ۷ تا ۱۶.
  29. جزایری، قصص الأنبياء، ۱۳۸۱ش، ص۵۶۲.
  30. انجیل لوقا، ۱: ۵- ۲۵.
  31. انجیل متی، ۳: ۱-۶؛ انجیل مرقس، ۱: ۴-۷.
  32. انجیل متی، ۳: ۷.
  33. انجیل متی، ۳: ۱۱- ۱۷.
  34. انجیل یوحنا، ۳: ۲۷-۳۰.
  35. کلینی، الكافي،۱۴۰۷ق، ج‏۱، ص۳۸۴؛ صفار، بصائر الدرجات، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۲۳۸؛ مکارم،تفسير نمونه، ۱۳۷۳ش، ج۱۳، ص۲۸.
  36. مجلسی، بحارالانوار، ۱۳۶۳ش، ج‏۳، ص۶۹.
  37. جزایری، قصص الأنبياء، ۱۳۸۱ش، ص۵۶۳.
  38. کریمی شرودانی، همه چيز درباره صابئين ( مندائيان ) (۱)
  39. علامه طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۴۱۷، ج۱۴، ص۳۵۸.
  40. کریمی شرودانی، همه چيز درباره صابئين ( مندائيان ) (۱)
  41. سوره بقره، آیه ۶۲؛ سوره مائده، آيه ۶۹؛ سوره حج، آيه ۱۷.
  42. رامین‌نژاد، مزار حضرت یحیی (علیه السلام).
  43. رامین‌نژاد، مزار حضرت یحیی (علیه السلام).

منابع

  • قرآن کریم
  • ابن شهر آشوب مازندرانی، محمد بن علی، مناقب آل أبی طالب علیهم السلام، قم، انتشارات علامه، چاپ اول، ۱۳۷۹ق.
  • ابن فهد حلّی، جمال الدین احمد بن محمد، عدة الداعی و نجاح الساعی، ‌بی‌جا، دار الکتب الاسلامی، چاپ اول، ۱۴۰۷ق.
  • ابن قولویه، جعفر بن محمد، کامل الزیارات، تحقیق و تصحیح عبدالحسین امینی، نجف، دار المرتضویة، ۱۳۵۶ش.
  • حسینی شیرازی، محمد، تبیین القران، دمشق، دار العلوم، ۱۴۲۳ق.
  • دیلمی، حسن بن محمد، ارشاد القلوب إلی الصواب، قم، الشریف الرضی، چاپ اول، ۱۴۱۲ق.
  • شیخ صدوق (ابن بابویه القمی)، محمد بن علی، الأمالی، بیروت، اعلمی، چاپ پنجم، ۱۴۰۰ق.
  • شیخ مفید، محمد بن محمد، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، قم، کنگره شیخ مفید، چاپ اول، ۱۴۱۳ق.
  • طباطبایی، محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوي همداني، قم، دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، ۱۳۷۴ش.
  • طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه محمدجواد بلاغی، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، ۱۳۷۲ش.
  • قطب الدین راوندی، سعید بن هبة الله، قصص الأنبیاء علیهم السلام، تحقیق و تصحیح غلامرضا عرفانیان یزدی، مرکز پژوهش‌های اسلامی، مشهد، چاپ اول، ۱۴۰۹ق.
  • قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، محقق و مصحح: موسوی جزائری، سید طیب،‌دار الکتاب، قم، چاپ سوم، ۱۴۰۴ق.
  • مجلسی، محمد تقی، بحارالانوار، تهران، مطبعه الاسلامیه، ۱۳۸۹ق.
  • ورام بن أبی فراس، مسعود بن عیسی، تنبیه الخواطر و نزهة النواظر المعروف بمجموعة ورام، مکتبة الفقیه، قم، چاپ اول، ۱۴۱۰ق.
  • جزائرى، نعمت الله بن عبد الله، داستان پيامبران، ترجمه قصص الأنبياء جزائرى، ۱ جلد، تهران، انتشارات هاد، چاپ اول، ۱۳۸۰ش.
  • راد، علی،‌ روایات تفاضل یونس علیه السلام و یحیی علیه السلام؛ تعارض و راهکارها، سایت حدیث شیعه، تاریخ درج مطلب: ۲۹ اسفند ۹۵ش، تاریخ بازدید: ۲۹ اسفند ۹۵ش.
  • رامین‌نژاد، رامین، «مزار حضرت یحیی (علیه السلام)»، در سایت راسخون، تاریخ درج مطلب: ۱۲ دی ۹۱ش، تاریخ بازدید: ۱ فروردین ۹۶ش.
  • صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات في فضائل آل محمّد صلّى الله عليهم، قم، مكتبة آية الله المرعشي النجفي، ۱۴۰۴ق.
  • کریمی شرودانی، محمود، «همه چيز درباره صابئين ( مندائيان ) (1)»، تاریخ درج مطلب: ۱۸ مرداد ۸۹ش، تاریخ بازدید: ۱ فروردین ۹۶ش.
  • كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق، الكافي، ۸جلد، تهران، دار الكتب الإسلامية، ۱۴۰۷ ق.

پیوند به بیرون