ایمان: تفاوت میان نسخهها
imported>H.S بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۳: | خط ۳: | ||
دوازده امام معصوم(ع)]] است. فقیهان شیعه ایمان را از شرایط لازم برای [[مرجع تقلید]]، [[امام جماعت]]، [[ قضاوت |قاضی]] و [[زکات|زکاتگیرنده]] دانستهاند. بنابر نظر بیشتر عالمان شیعه، ایمان نمیتواند [[تقلید (فقه) |تقلیدی]] باشد. | دوازده امام معصوم(ع)]] است. فقیهان شیعه ایمان را از شرایط لازم برای [[مرجع تقلید]]، [[امام جماعت]]، [[ قضاوت |قاضی]] و [[زکات|زکاتگیرنده]] دانستهاند. بنابر نظر بیشتر عالمان شیعه، ایمان نمیتواند [[تقلید (فقه) |تقلیدی]] باشد. | ||
[[کلام امامیه|متکلمان شیعه]]، لازمه ایمان را | [[کلام امامیه|متکلمان شیعه]]، لازمه ایمان را افزونبر باور به [[توحید]]، [[نبوت|نبوت پیامبر(ص)]]، [[عدل الهی]] و [[معاد]]، باور به امامت امامان معصوم بعد از پیامبر دانستهاند. بنابر آموزههای [[ قرآن |قرآن کریم]]، ایمان متفاوت از [[اسلام]] و در مرتبهای بالاتر از آن است؛ همچنین ایمان، قابلیت کم و زیاد شدن دارد و هیچ کسی را نیز نمیتوان با اکراه و اجبار به ایمان رساند. | ||
بسیاری از عالمان شیعه، بر این باورند که اسلام اعم از ایمان است و بر این اساس، هر مؤمنی مسلمان دانسته میشود، ولی هر مسلمانی لزوما مؤمن نیست؛ البته برخی عالمان شیعه مانند [[خواجه نصیرالدین طوسی]] و [[شهید ثانی]]، بر این باورند که ایمان و اسلام واقعی یکی است، اما اسلام ظاهری در مرتبه پایینتری از ایمان قرار دارد. | بسیاری از عالمان شیعه، بر این باورند که اسلام اعم از ایمان است و بر این اساس، هر مؤمنی مسلمان دانسته میشود، ولی هر مسلمانی لزوما مؤمن نیست؛ البته برخی عالمان شیعه مانند [[خواجه نصیرالدین طوسی]] و [[شهید ثانی]]، بر این باورند که ایمان و اسلام واقعی یکی است، اما اسلام ظاهری در مرتبه پایینتری از ایمان قرار دارد. | ||
==مفهومشناسی== | ==مفهومشناسی== | ||
در روایات و آثار فقهی شیعه، ایمان به دو معنای عامّ و خاصّ | در روایات و آثار فقهی شیعه، ایمان به دو معنای عامّ و خاصّ بهکار رفته است: معنای عام، یعنی اعتقاد قلبی به تمامی آموزههای [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله| پیامبر اسلام]]، و معنای خاص، افزونبر معنای اول، همراه با اعتقاد به [[امامت]] و [[ولایت]] [[امامان شیعه |ائمه دوازده گانه]] است.<ref> فرهنگ فقه فارسی، «ایمان»، ج۱، ص۷۸۷.</ref> بنابر معنای خاص از ایمان، تمامی [[شیعه|شیعیان]] دوازده امامی، مؤمن محسوب میشوند.<ref>شهید ثانی، مسالک الافهام، ۱۴۱۴ق، ج۵، ص۳۳۷-۳۳۸.</ref> | ||
ایمان | ایمان بهمعنای خاصّ، در بابهای بسیاری از فقه مانند [[اجتهاد]] و [[تقلید (فقه)| تقلید]]، [[طهارت]]، [[نماز]]، [[زکات]]، [[خمس]]، [[روزه]]، [[اعتکاف]]، [[حج]]، [[وقف]]، [[نذر]]، [[قضاوت|قضاء]] و شهادات، به کار رفته و شرط صحت و قبولی تمامی عبادتها دانسته شده است.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۱۵، ص۶۳. </ref> ایمان در مرجع تقلید، امام جماعت، مستحقّ زکات و خمس، قاضی، شاهد و تقسیمکننده اموال که از جانب [[حاکم شرع]] نصب شده، شرط شده است.<ref>فرهنگ فقه فارسی، «ایمان»، ج۱، ص۷۸۷.</ref> گفته شده بسیاری از فقیهان در مؤذّن جماعت و نایب در حج نیز به شرط بودن ایمان تصریح کردهاند.<ref> فرهنگ فقه فارسی، «ایمان»، ج۱، ص۷۸۷.</ref> | ||
شیخ مفید، از علمای امامیه،<ref>فاضل مقداد، ارشاد الطالبین، ۱۴۰۵ق، ص۴۴۰؛ شبّر، حق الیقین، ۱۴۱۸ق، ص۵۵۸، ۵۵۹.</ref> | شیخ مفید، از علمای امامیه، ایمان را تصدیق قلبی، اقرار زبانی و عمل به طاعات دانسته است؛<ref>فاضل مقداد، ارشاد الطالبین، ۱۴۰۵ق، ص۴۴۰؛ شبّر، حق الیقین، ۱۴۱۸ق، ص۵۵۸، ۵۵۹.</ref> [[ محمد بن ادریس شافعی |شافعی]]، از عالمان اهلسنت هم بر همین نظر است.<ref>خمیس، اصول الدین عند الإمام ابوحنیفة، ۱۴۱۶ق، ص۴۱.</ref> برخی از [[امامیه]]، مانند [[سید مرتضی]]، [[شیخ طوسی]]، [[ابنمیثم بحرانی| ابن میثم بحرانی]]، [[مقداد بن عبدالله حلی| فاضل مقداد]] و [[عبدالرزاق لاهیجی]] معتقدند که ایمان، عمل قلبی و کار دل است و بر این اساس، ایمان همان اعتقاد قلبی به خدا، پیامبر و وحی است و مؤمن کسی است که با قلب خود معتقد باشد و اقرار زبان ضرورتی ندارد.<ref>سید مرتضی، الذخیرة فی علم الکلام، ۱۴۱۱ق، ص۵۳۶، ۵۳۷؛ بحرانی، قواعد المرام فی علم الکلام، ۱۴۰۶ق، ص۱۷۰؛ فاضل مقداد، ارشاد الطالبین، ۱۴۰۵ق، ص۴۴۲؛ فاضل مقداد، اللوامع الإلهیة فی المباحث الکلامیة، ۱۳۸۰ش، ص۴۴۰؛ لاهیجی، سرمایه ایمان، ۱۳۶۴ش، ص۱۶۵.</ref> | ||
==مصادیق== | ==مصادیق== | ||
در [[قرآن| قرآن کریم]]، مصادیقی برای ایمان بیان شده است؛ از جمله ایمان به خدا،<ref>سوره بقره، آیه ۲۵۶ و ۱۸۶؛ سوره آل عمران، آیه ۵۲، ۱۱۰، ۱۹۳؛ سوره نساء، آیه ۱۷۵و...</ref> ایمان به همه پیامبران،<ref>سوره آل عمران، آیه ۱۷۹؛ سوره حدید، آیه ۱۹؛ سوره بقره، آیه ۱۷۷؛ سوره نساء، آیه ۱۳۶.</ref> ایمان به آنچه از سوی خداوند بر پیامبران نازل شده است؛ مانند کتابهای آسمانی،<ref>سوره بقره، آیه ۱۳۶؛ سوره نساء، آیه ۱۶۲.</ref> ایمان به روز قیامت،<ref>سوره بقره، آیه ۶۲، ۸، ۱۲۶، ۲۲۸، ۲۳۲، ۲۶۴.</ref> ایمان به فرشتگان<ref>سوره بقره، آیه ۲۸۵ و ۱۷۷.</ref> و ایمان به غیب.<ref>سوره بقره: آیه ۴.</ref> | در [[قرآن| قرآن کریم]]، مصادیقی برای ایمان بیان شده است؛ از جمله ایمان به خدا،<ref>سوره بقره، آیه ۲۵۶ و ۱۸۶؛ سوره آل عمران، آیه ۵۲، ۱۱۰، ۱۹۳؛ سوره نساء، آیه ۱۷۵و...</ref> ایمان به همه پیامبران،<ref>سوره آل عمران، آیه ۱۷۹؛ سوره حدید، آیه ۱۹؛ سوره بقره، آیه ۱۷۷؛ سوره نساء، آیه ۱۳۶.</ref> ایمان به آنچه از سوی خداوند بر پیامبران نازل شده است؛ مانند کتابهای آسمانی،<ref>سوره بقره، آیه ۱۳۶؛ سوره نساء، آیه ۱۶۲.</ref> ایمان به روز قیامت،<ref>سوره بقره، آیه ۶۲، ۸، ۱۲۶، ۲۲۸، ۲۳۲، ۲۶۴.</ref> ایمان به فرشتگان<ref>سوره بقره، آیه ۲۸۵ و ۱۷۷.</ref> و ایمان به غیب.<ref>سوره بقره: آیه ۴.</ref> | ||
متکلمان [[شیعه]]، لازمه ایمان را باور به [[توحید]]، [[عدل الهی]]، معاد، پیامبران و اعتقاد به [[امامت]] امامان [[معصوم]] بعد از پیامبر دانستهاند.<ref>غزالی، قواعد العقائد، ۱۴۰۵ق، ص۱۴۵؛ شهید ثانی، حقایق الإیمان، ۱۴۰۹ق، ص۱۴۴ و ۱۶۴.</ref> در مقابل، [[معتزله]] معتقدند ایمان یعنی باور به [[توحید]]، [[عدل]]، اقرار به [[نبوت]] [[پیامبر]]، وعد و [[وعید]] و قیام به [[امر به معروف و نهی از منکر]].<ref>غزالی، قواعد العقائد، ۱۴۰۵ق، ص۱۴۵.</ref> [[اشاعره]] معتقدند لازمه | متکلمان [[شیعه]]، لازمه ایمان را باور به [[توحید]]، [[عدل الهی]]، معاد، پیامبران و اعتقاد به [[امامت]] امامان [[معصوم]] بعد از پیامبر دانستهاند.<ref>غزالی، قواعد العقائد، ۱۴۰۵ق، ص۱۴۵؛ شهید ثانی، حقایق الإیمان، ۱۴۰۹ق، ص۱۴۴ و ۱۶۴.</ref> در مقابل، [[معتزله]] معتقدند ایمان یعنی باور به [[توحید]]، [[عدل]]، اقرار به [[نبوت]] [[پیامبر]]، وعد و [[وعید]] و قیام به [[امر به معروف و نهی از منکر]].<ref>غزالی، قواعد العقائد، ۱۴۰۵ق، ص۱۴۵.</ref> [[اشاعره]] معتقدند لازمه ایمان تصدیق کردن به هرآنچه پیامبر آورده است؛ همچون یگانگی خداوند و وجوب نماز.<ref>تفتازانی، شرح المقاصد، ۱۴۰۹ق، ج۵، ص۱۷۷؛ ایجی، کتاب مواقف، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۵۲۷.</ref> | ||
==آثار و ویژگیها== | ==آثار و ویژگیها== | ||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
==ایمان تقلیدی== | ==ایمان تقلیدی== | ||
مشهور عالمان [[امامیه]]، بر این باورند که تقلید در ایمان، کافی نیست.<ref>شهید ثانی، حقایق الإیمان، ۱۴۰۹ق، ص۵۹.</ref> [[معتزله]] و بیشتر [[اشاعره]] نیز در این باره با شیعیان همنظرند.<ref>تفتازانی، شرح المقاصد، ۱۴۰۹ق، ج۵، ص۲۸۸.</ref> در مقابل، فقهای [[اهل سنت و جماعت| اهل سنت]]<ref>تفتازانی، شرح المقاصد، ۱۴۰۹ق، ج۵، ص۲۱۸.</ref> | مشهور عالمان [[امامیه]]، بر این باورند که تقلید در ایمان، کافی نیست.<ref>شهید ثانی، حقایق الإیمان، ۱۴۰۹ق، ص۵۹.</ref> [[معتزله]] و بیشتر [[اشاعره]] نیز در این باره با شیعیان همنظرند.<ref>تفتازانی، شرح المقاصد، ۱۴۰۹ق، ج۵، ص۲۸۸.</ref> در مقابل، فقهای [[اهل سنت و جماعت| اهل سنت]]،<ref>تفتازانی، شرح المقاصد، ۱۴۰۹ق، ج۵، ص۲۱۸.</ref> [[حشویه]] و [[تعلیمیه]]، ایمان از روی تقلید را درست دانستهاند.<ref>شهید ثانی، حقایق الإیمان، ۱۴۰۹ق، ص۵۹.</ref> | ||
==رابطه اسلام و ایمان== | ==رابطه اسلام و ایمان== | ||
بسیاری از عالمان شیعه، معتقدند اسلام و ایمان دو مفهوم | بسیاری از عالمان شیعه، معتقدند اسلام و ایمان دو مفهوم متفاوتاند و بر این اساس، اسلام اعم از ایمان است؛ یعنی هر مؤمنی مسلمان است، اما هر مسلمانی، لزوماً مؤمن نیست.<ref>شیخ مفید، اوائل المقالات، انتشارات داوری، ص۵۴.</ref> بیشتر اشاعره نیز چنین نظری دارند.<ref>باقلانی، تمهید الاوائل و تلخیص الدلایل، ۱۴۱۴ق، ص۳۹۱.</ref> | ||
با این حال، [[معتزله]]،<ref>معتزلی، شرح الاصول الخمسة، ۱۴۰۸ق، ص۷۰۵.</ref> بسیاری از [[خوارج]]، [[زیدیه]]،<ref>شیخ مفید، اوائل المقالات، انتشارات داوری، ص۵۴.</ref> [[ابوحنیفه]] و | با این حال، [[معتزله]]،<ref>معتزلی، شرح الاصول الخمسة، ۱۴۰۸ق، ص۷۰۵.</ref> بسیاری از [[خوارج]]، [[زیدیه]]،<ref>شیخ مفید، اوائل المقالات، انتشارات داوری، ص۵۴.</ref> [[ابوحنیفه]] و پیروانش،<ref>خمیس، اصول الدین عند الإمام ابوحنیفة، ۱۴۱۶ق، ص۴۳۵، ۴۳۶.</ref> و [[شیخ طوسی]]،<ref>شیخ طوسی، التبیان، دار احیاء التراث العربی، ج۲، ص۴۱۸.</ref> تفاوت اسلام و ایمان را نپذیرفتهاند. | ||
[[خواجه نصیرالدین طوسی]]، [[کلام اسلامی|متکلم]] شیعه قرن هفتم هجری،<ref>خواجه نصیرالدین طوسی، قواعد العقائد، ۱۴۱۶ق، ص۱۴۳، ۱۴۲.</ref> [[شهید ثانی]]، [[مجتهد|فقیه]] بزرگ شیعه در قرن دهم هجری،<ref>شهید ثانی، حقایق الإیمان، ۱۴۰۹ق، ص۱۲۰، ۱۲۱.</ref> و تفتازانی، [[متکلم]] قرن هشتم هجری،<ref>تفتازانی، شرح المقاصد، ۱۴۰۹ق، ج۵، ص۲۰۷.</ref> بر این عقیدهاند که ایمان و [[اسلام]] واقعی یکی است، اما اسلام ظاهری متفاوت از ایمان و اعم از آن است؛ بر این اساس، کسانی که اسلام ظاهری دارند، | [[خواجه نصیرالدین طوسی]]، [[کلام اسلامی|متکلم]] شیعه قرن هفتم هجری،<ref>خواجه نصیرالدین طوسی، قواعد العقائد، ۱۴۱۶ق، ص۱۴۳، ۱۴۲.</ref> [[شهید ثانی]]، [[مجتهد|فقیه]] بزرگ شیعه در قرن دهم هجری،<ref>شهید ثانی، حقایق الإیمان، ۱۴۰۹ق، ص۱۲۰، ۱۲۱.</ref> و تفتازانی، [[متکلم]] قرن هشتم هجری،<ref>تفتازانی، شرح المقاصد، ۱۴۰۹ق، ج۵، ص۲۰۷.</ref> بر این عقیدهاند که ایمان و [[اسلام]] واقعی یکی است، اما اسلام ظاهری متفاوت از ایمان و اعم از آن است؛ بر این اساس، کسانی که اسلام ظاهری دارند، لزوماً مؤمن نیستند، اما همه مؤمنان، مسلمان نیز هستند. | ||
بنابر نظر [[ سید محمدحسین طباطبائی |علامه طباطبایی]] (۱۲۸۱-۱۳۶۰ش)، [[فلسفه اسلامی|فیلسوف]] و [[تفسیر قرآن|مفسر]] معاصر، اسلام و ایمان، درجاتی دارند و رسیدن به هر مرتبه از اسلام، شرط رسیدن به مرتبه بعدی از ایمان است؛ | بنابر نظر [[ سید محمدحسین طباطبائی |علامه طباطبایی]] (۱۲۸۱-۱۳۶۰ش)، [[فلسفه اسلامی|فیلسوف]] و [[تفسیر قرآن|مفسر]] معاصر، اسلام و ایمان، درجاتی دارند و رسیدن به هر مرتبه از اسلام، شرط رسیدن به مرتبه بعدی از ایمان است؛ چنانکه نخستین مرتبه اسلام، پذیرش ظاهر اوامر و نواهی الهی است و پس از آن، اولین مرتبه ایمان است که اعتقاد قلبی و باور به مضمون [[شهادتین]] است و به انجام احکام فرعی اسلام منجر میشود.<ref>طباطبائی، المیزان، ۱۳۹۳ق، ج۱، ص۳۰۱، ۳۰۳.</ref> | ||
== پانویس == | == پانویس == |
نسخهٔ ۳۰ آوریل ۲۰۲۳، ساعت ۲۲:۴۲
خداشناسی | |
---|---|
توحید | اثبات خدا • توحید ذاتی • توحید صفاتی • توحید افعالی • توحید عبادی • صفات ذات • صفات فعل |
فروع | توسل • شفاعت • تبرک • استغاثه |
عدل الهی | |
حُسن و قُبح • بداء • امر بین الامرین | |
نبوت | |
عصمت پیامبران • خاتمیت • پیامبر اسلام • معجزه• اصالت قرآن | |
امامت | |
باورها | عصمت امامان • ولایت تكوینی • علم غیب • خلیفةالله • غیبت • مهدویت • انتظار فرج • ظهور• رجعت • امامت تنصیصی |
امامان | امام علی • امام حسن • امام حسین • امام سجاد • امام باقر • امام صادق • امام کاظم • امام رضا • امام جواد • امام هادی • امام عسکری • امام مهدی |
معاد | |
برزخ • معاد جسمانی • حشر • صراط • تطایر کتب • میزان | |
مسائل برجسته | |
اهلبیت • چهارده معصوم • کرامت • تقیه • مرجعیت • ولایت فقیه • ایمان مرتکب کبیره |
ایمان اعتقاد قلبی به آموزههای پیامبر اسلام(ص) و
دوازده امام معصوم(ع) است. فقیهان شیعه ایمان را از شرایط لازم برای مرجع تقلید، امام جماعت، قاضی و زکاتگیرنده دانستهاند. بنابر نظر بیشتر عالمان شیعه، ایمان نمیتواند تقلیدی باشد.
متکلمان شیعه، لازمه ایمان را افزونبر باور به توحید، نبوت پیامبر(ص)، عدل الهی و معاد، باور به امامت امامان معصوم بعد از پیامبر دانستهاند. بنابر آموزههای قرآن کریم، ایمان متفاوت از اسلام و در مرتبهای بالاتر از آن است؛ همچنین ایمان، قابلیت کم و زیاد شدن دارد و هیچ کسی را نیز نمیتوان با اکراه و اجبار به ایمان رساند.
بسیاری از عالمان شیعه، بر این باورند که اسلام اعم از ایمان است و بر این اساس، هر مؤمنی مسلمان دانسته میشود، ولی هر مسلمانی لزوما مؤمن نیست؛ البته برخی عالمان شیعه مانند خواجه نصیرالدین طوسی و شهید ثانی، بر این باورند که ایمان و اسلام واقعی یکی است، اما اسلام ظاهری در مرتبه پایینتری از ایمان قرار دارد.
مفهومشناسی
در روایات و آثار فقهی شیعه، ایمان به دو معنای عامّ و خاصّ بهکار رفته است: معنای عام، یعنی اعتقاد قلبی به تمامی آموزههای پیامبر اسلام، و معنای خاص، افزونبر معنای اول، همراه با اعتقاد به امامت و ولایت ائمه دوازده گانه است.[۱] بنابر معنای خاص از ایمان، تمامی شیعیان دوازده امامی، مؤمن محسوب میشوند.[۲]
ایمان بهمعنای خاصّ، در بابهای بسیاری از فقه مانند اجتهاد و تقلید، طهارت، نماز، زکات، خمس، روزه، اعتکاف، حج، وقف، نذر، قضاء و شهادات، به کار رفته و شرط صحت و قبولی تمامی عبادتها دانسته شده است.[۳] ایمان در مرجع تقلید، امام جماعت، مستحقّ زکات و خمس، قاضی، شاهد و تقسیمکننده اموال که از جانب حاکم شرع نصب شده، شرط شده است.[۴] گفته شده بسیاری از فقیهان در مؤذّن جماعت و نایب در حج نیز به شرط بودن ایمان تصریح کردهاند.[۵]
شیخ مفید، از علمای امامیه، ایمان را تصدیق قلبی، اقرار زبانی و عمل به طاعات دانسته است؛[۶] شافعی، از عالمان اهلسنت هم بر همین نظر است.[۷] برخی از امامیه، مانند سید مرتضی، شیخ طوسی، ابن میثم بحرانی، فاضل مقداد و عبدالرزاق لاهیجی معتقدند که ایمان، عمل قلبی و کار دل است و بر این اساس، ایمان همان اعتقاد قلبی به خدا، پیامبر و وحی است و مؤمن کسی است که با قلب خود معتقد باشد و اقرار زبان ضرورتی ندارد.[۸]
مصادیق
در قرآن کریم، مصادیقی برای ایمان بیان شده است؛ از جمله ایمان به خدا،[۹] ایمان به همه پیامبران،[۱۰] ایمان به آنچه از سوی خداوند بر پیامبران نازل شده است؛ مانند کتابهای آسمانی،[۱۱] ایمان به روز قیامت،[۱۲] ایمان به فرشتگان[۱۳] و ایمان به غیب.[۱۴]
متکلمان شیعه، لازمه ایمان را باور به توحید، عدل الهی، معاد، پیامبران و اعتقاد به امامت امامان معصوم بعد از پیامبر دانستهاند.[۱۵] در مقابل، معتزله معتقدند ایمان یعنی باور به توحید، عدل، اقرار به نبوت پیامبر، وعد و وعید و قیام به امر به معروف و نهی از منکر.[۱۶] اشاعره معتقدند لازمه ایمان تصدیق کردن به هرآنچه پیامبر آورده است؛ همچون یگانگی خداوند و وجوب نماز.[۱۷]
آثار و ویژگیها
آیات بسیاری از قرآن کریم، درباره ایمان و آثار و ویژگیهای آن است؛ بر این اساس، ایمان با اسلام متفاوت است و در مرتبهای بالاتر از آن قرار دارد،[۱۸] ایمان، حقیقتی است که دوست داشتن شدید خداوند را به همراه دارد،[۱۹] خداوند، مؤمنان را از «ظلمات» بیرون آورده و آنها را به عالم «نور» وارد میکند.[۲۰]
بر اساس قرآن کریم، ایمان، قابلیت زیاد و کم شدن دارد،[۲۱] و قلبهای مؤمنان با آن به اطمینان و ثبات میرسد.[۲۲] همچنین در قرآن کریم آمده است که هیچ انسانی را با اکراه و اجبار نمیتوان به ایمان رساند و مؤمن ساخت.[۲۳]
در آیاتی از قرآن کریم، خطاها، نقصها و گناهان مؤمنان به آنها گوشزد شده و از آنان خواسته شده خود را اصلاح کنند.[۲۴]
ایمان تقلیدی
مشهور عالمان امامیه، بر این باورند که تقلید در ایمان، کافی نیست.[۲۵] معتزله و بیشتر اشاعره نیز در این باره با شیعیان همنظرند.[۲۶] در مقابل، فقهای اهل سنت،[۲۷] حشویه و تعلیمیه، ایمان از روی تقلید را درست دانستهاند.[۲۸]
رابطه اسلام و ایمان
بسیاری از عالمان شیعه، معتقدند اسلام و ایمان دو مفهوم متفاوتاند و بر این اساس، اسلام اعم از ایمان است؛ یعنی هر مؤمنی مسلمان است، اما هر مسلمانی، لزوماً مؤمن نیست.[۲۹] بیشتر اشاعره نیز چنین نظری دارند.[۳۰]
با این حال، معتزله،[۳۱] بسیاری از خوارج، زیدیه،[۳۲] ابوحنیفه و پیروانش،[۳۳] و شیخ طوسی،[۳۴] تفاوت اسلام و ایمان را نپذیرفتهاند.
خواجه نصیرالدین طوسی، متکلم شیعه قرن هفتم هجری،[۳۵] شهید ثانی، فقیه بزرگ شیعه در قرن دهم هجری،[۳۶] و تفتازانی، متکلم قرن هشتم هجری،[۳۷] بر این عقیدهاند که ایمان و اسلام واقعی یکی است، اما اسلام ظاهری متفاوت از ایمان و اعم از آن است؛ بر این اساس، کسانی که اسلام ظاهری دارند، لزوماً مؤمن نیستند، اما همه مؤمنان، مسلمان نیز هستند.
بنابر نظر علامه طباطبایی (۱۲۸۱-۱۳۶۰ش)، فیلسوف و مفسر معاصر، اسلام و ایمان، درجاتی دارند و رسیدن به هر مرتبه از اسلام، شرط رسیدن به مرتبه بعدی از ایمان است؛ چنانکه نخستین مرتبه اسلام، پذیرش ظاهر اوامر و نواهی الهی است و پس از آن، اولین مرتبه ایمان است که اعتقاد قلبی و باور به مضمون شهادتین است و به انجام احکام فرعی اسلام منجر میشود.[۳۸]
پانویس
منابع
- ایجی، عضد الدین، کتاب المواقف، تحقیق عبدالرحمن عمیرة، بیروت، دارالجیل، ۱۴۱۷ق.
- باقلانی، محمد بن طبیب، تمهید الأوائل و تلخیص الدلایل، تحقیق عماد الدین احمد حیدر، بیروت، مؤسسة الکتب الثقافیة، ۱۴۱۴ق.
- بحرانی، میثم بن علی، قواعد المرام فی علم الکلام، تحقیق سید احمد حسینی، قم، مکتبة آیة اللّه العظمی مرعشی نجفی، ۱۴۰۶ق.
- تفتازانی، مسعود، شرح المقاصد، تحقیق دکتر عبد الرحمن عمیرة، قم، منشورات الرضی، ۱۴۰۹ق.
- خمیس، محمد عبد الرحمن،اصول الدین عند الإمام ابوحنیفة، ریاض، دار الصمیعی للنشر و التوزیع، ۱۴۱۶ق.
- خواجه نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد، قواعد العقائد، تحقیق علی ربانی گلپایگانی، قم، مرکز مدیریت حوزه علمیه قم، ۱۴۱۶ق.
- سید مرتضی، علی بن الحسین، الذخیرة فی علم الکلام، تحقیق سید احمد حسینی، قم، مؤسسه نشر اسلامی، ۱۴۱۱ق.
- شبّر، سید عبدالله، حق الیقین فی معرفة اصول الدین، بیروت، الأعلمی، ۱۴۱۸ق.
- شهید ثانی، زین الدین بن علی، مسالک الافهام الی تنقیح شرائع الاسلام، قم، مؤسسةالمعارف الاسلامی، ۱۴۱۴ق.
- شهید ثانی، زین الدین علی، حقایق الایمان، تحقیق سید مهدی رجایی، قم، مکتبة آیة اللّه العظمی مرعشی نجفی، ۱۴۰۹ق.
- شیخ طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بیتا.
- طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، الاعلمی، ۱۳۹۳ق.
- غزالی، محمد بن محمد، قواعد العقائد، تحقیق و تعلیق موسی محمد علی، بیروت، عالم الکتب، ۱۴۰۵ق.
- فاضل مقداد، ارشاد الطالبین إلی نهج المسترشدین، تحقیق سید مهدی رجایی، قم، کتابخانه آیة اللّه العظمی مرعشی نجفی، ۱۴۰۵ق.
- فاضل مقداد، اللوامع الإلهیة فی المباحث الکلامیة، تحقیق سید محمدعلی قاضی طباطبایی، قم، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۳۸۰ش.
- لاهیجی، عبد الرزاق، سرمایه ایمان، تصحیح صادق لاریجانی، تهران، الزهراء، ۱۳۶۴ش.
- معتزلی، عبد الجبار، شرح الاصول الخمسة، تعلیق احمد بن حسین بن ابوهاشم، تحقیق عبدالکریم عثمان، قاهره، مکتبة وهبة، ۱۴۰۸ق.
- نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، تصحیح: عباس قوچانی و علی آخوندی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۴ق.
- هاشمی شاهرودی، سید محمود، مؤسسه دایرة المعارف فقه اسلامی، مدخل ایمان.
پیوند به بیرون
- منبع مقاله:دانشنامه کلام اسلامی
- دائرة المعارف بزرگ اسلامی
- ↑ فرهنگ فقه فارسی، «ایمان»، ج۱، ص۷۸۷.
- ↑ شهید ثانی، مسالک الافهام، ۱۴۱۴ق، ج۵، ص۳۳۷-۳۳۸.
- ↑ نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۱۵، ص۶۳.
- ↑ فرهنگ فقه فارسی، «ایمان»، ج۱، ص۷۸۷.
- ↑ فرهنگ فقه فارسی، «ایمان»، ج۱، ص۷۸۷.
- ↑ فاضل مقداد، ارشاد الطالبین، ۱۴۰۵ق، ص۴۴۰؛ شبّر، حق الیقین، ۱۴۱۸ق، ص۵۵۸، ۵۵۹.
- ↑ خمیس، اصول الدین عند الإمام ابوحنیفة، ۱۴۱۶ق، ص۴۱.
- ↑ سید مرتضی، الذخیرة فی علم الکلام، ۱۴۱۱ق، ص۵۳۶، ۵۳۷؛ بحرانی، قواعد المرام فی علم الکلام، ۱۴۰۶ق، ص۱۷۰؛ فاضل مقداد، ارشاد الطالبین، ۱۴۰۵ق، ص۴۴۲؛ فاضل مقداد، اللوامع الإلهیة فی المباحث الکلامیة، ۱۳۸۰ش، ص۴۴۰؛ لاهیجی، سرمایه ایمان، ۱۳۶۴ش، ص۱۶۵.
- ↑ سوره بقره، آیه ۲۵۶ و ۱۸۶؛ سوره آل عمران، آیه ۵۲، ۱۱۰، ۱۹۳؛ سوره نساء، آیه ۱۷۵و...
- ↑ سوره آل عمران، آیه ۱۷۹؛ سوره حدید، آیه ۱۹؛ سوره بقره، آیه ۱۷۷؛ سوره نساء، آیه ۱۳۶.
- ↑ سوره بقره، آیه ۱۳۶؛ سوره نساء، آیه ۱۶۲.
- ↑ سوره بقره، آیه ۶۲، ۸، ۱۲۶، ۲۲۸، ۲۳۲، ۲۶۴.
- ↑ سوره بقره، آیه ۲۸۵ و ۱۷۷.
- ↑ سوره بقره: آیه ۴.
- ↑ غزالی، قواعد العقائد، ۱۴۰۵ق، ص۱۴۵؛ شهید ثانی، حقایق الإیمان، ۱۴۰۹ق، ص۱۴۴ و ۱۶۴.
- ↑ غزالی، قواعد العقائد، ۱۴۰۵ق، ص۱۴۵.
- ↑ تفتازانی، شرح المقاصد، ۱۴۰۹ق، ج۵، ص۱۷۷؛ ایجی، کتاب مواقف، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۵۲۷.
- ↑ سوره حجرات، آیه ۱۴.
- ↑ سوره بقره، آیه ۱۶۵.
- ↑ سوره بقره، آیه ۲۵۷.
- ↑ سوره توبه، آیه ۹ و ۱۲۴.
- ↑ سوره رعد، آیه ۱۳ و ۲۸.
- ↑ سوره بقره، آیه ۲۵۶.
- ↑ سوره صف، آیه ۲؛ سوره منافقون، آیه ۹؛ سوره ممتحنه، آیه ۱؛ سوره حجرات، آیه ۱-۱۲؛ سوره مجادله، آیه ۹.
- ↑ شهید ثانی، حقایق الإیمان، ۱۴۰۹ق، ص۵۹.
- ↑ تفتازانی، شرح المقاصد، ۱۴۰۹ق، ج۵، ص۲۸۸.
- ↑ تفتازانی، شرح المقاصد، ۱۴۰۹ق، ج۵، ص۲۱۸.
- ↑ شهید ثانی، حقایق الإیمان، ۱۴۰۹ق، ص۵۹.
- ↑ شیخ مفید، اوائل المقالات، انتشارات داوری، ص۵۴.
- ↑ باقلانی، تمهید الاوائل و تلخیص الدلایل، ۱۴۱۴ق، ص۳۹۱.
- ↑ معتزلی، شرح الاصول الخمسة، ۱۴۰۸ق، ص۷۰۵.
- ↑ شیخ مفید، اوائل المقالات، انتشارات داوری، ص۵۴.
- ↑ خمیس، اصول الدین عند الإمام ابوحنیفة، ۱۴۱۶ق، ص۴۳۵، ۴۳۶.
- ↑ شیخ طوسی، التبیان، دار احیاء التراث العربی، ج۲، ص۴۱۸.
- ↑ خواجه نصیرالدین طوسی، قواعد العقائد، ۱۴۱۶ق، ص۱۴۳، ۱۴۲.
- ↑ شهید ثانی، حقایق الإیمان، ۱۴۰۹ق، ص۱۲۰، ۱۲۱.
- ↑ تفتازانی، شرح المقاصد، ۱۴۰۹ق، ج۵، ص۲۰۷.
- ↑ طباطبائی، المیزان، ۱۳۹۳ق، ج۱، ص۳۰۱، ۳۰۳.