بحث:الکافی (کتاب)
پیشنهاد
- برای منبع شناسی ومعرفی یک اثر ۶ کار باید انجام دادکه عبارت است از:
1- نام كتاب
نام كامل انتخاب كننده نام علت نامگذاري
2- سخن بزرگان در مورد كتاب
بزرگان شيعه بزرگان اهل تسنن
3- ويژگيهاي كتاب تاريخ و محل تأليف موضوع كتاب انگيزه تأليف روش تأليف نحوه تبويب نحوه ذكر روايات (متن كامل یا تقطیع شده، با سند یا مرسل) نحوه چينش هر باب آمار احاديث ویژگیهای خاص كتاب ارزش كتاب نزد مؤلف نقدها (اشکالها و پاسخها)
4- معرفي شرح, حاشيه، ترجمه، خلاصه،
5- معرفي تصحيح و تعليق بر كتاب و چاپهاي عرضه شده از كتاب
7- معرفی نرم افزارها
6- گزارش محتواي كتاب
در این مقاله این روش پی گرفته نشده.لذا چنانچه شمه ای از این مطالب مورد نیاز باشد اشاره ای تقدیم می شود:
۱ نام كتاب: مؤلف براي كتاب خود نام ننهاده است در مقدمه ميفرمايد: و قلت أنك تحب ان يكون عندك كتابٍ كافٍ يجمع فيه من جميع فنون علم الدين. ظاهراً نام كتاب از همين جمله گرفته شده است.
2. سخن بزرگان الف) علماء شيعه نجاشي م 450 در رجال: صنف الكتاب الكبير المعروف بالكليني يسمي الكافي. شيخ مفيد م 413 در تصحيح الاعتقاد: هو من اجل كتب الشيعه و اكثرها فائدة. سيد بن طاووس م 664 در كشف المحجه 159: فتصانيف هذا الشيخ محمد بن يعقوب و رواياته في زمن الوكلاء المذكورين في وقت يجد طريقاً الي تحقيق منقولاته و تصديق منصفاته. محمد مكي شهيد اول م 786:كتاب الكافي في الحديث الذي لم يعمل الأصحاب مثله علي بن محمد بن حسن بن شهيد الثاني م 1104 در الدرالمنظوم: الكتاب الكافي و المنهل العذب الصافي و لعمري لم ينسج ناسج علي منواله و منه يعلم قدر منزلته و جلالة حاله. محقق كركي م 940: الكتاب الكبير في الحديث المسمي بالكافي الذي لم يعمل مثله ... و قد جمع هذا الكتاب من الأحاديث الشرعيه و الاسرار الدينية ما لايوجد في غيره. فيض كاشاني در وافی: الكافي ... اشرفها و اوثقها و اتمها و اجمعها لاشتماله علي الاصول من بينها و خلوه من الفضول و شينها. محمد تقي مجلسي م 1070 در بحار: لم يصنف في الاسلام مثله. محمد باقر مجلسي م 1110 در مرآت العقول: أضبط الأصول و اجمعها و أحسن مؤلفات الفرقة الناجية و اعظمها. آقا بزرگ طهراني در الذريعة: هو اجل الكتب الأربعه الأصول المعتمدة عليه لم يكتب مثله في المنقول من آلالرسول و قد اتفق جميع علماء الشيعه علي تفضيله علي غيره من الكتب الحديثية. محدث نوري در خاتمه مستدرك ج 3/ 463: و ان الحاوي لجلّها (السنة) و المتكفل لعمدتها الكتب الاربعة و كتاب الكافي بينها كالشمس بين نجوم السماء و امتاز عنها بأمور. ملا محمد امين استرآبادي در فوائد المدينه 269: قد سمعنا من مشايخنا و علمائنا انه لم يصنف في الاسلام كتاب يوازيه أو يدانيه. سيد بحر العلوم م 1212 در فوائد الرجاليه (3/330): كتاب جليل عظيم النفع عديم النظير فائق علي جميع كتب الحديث بحسن الترتيب و زيادة الضبط و التهذيب و جمعه الاصول و الفروع و اشتماله علي اكثر الاخبار الواردة عن الأئمة الأطهار.
ب) اهل تسنن در معجم المؤلفين عمر رضا كحاله و اعلام زركلي نام كتاب كافي آمده است.
3. ويژگيهاي كتاب محل تألیف: مرحوم كليني كتاب كافي را در قم و طی 20 سال تأليف کرد ولی در بغداد كه مركز علم بود منتشر كرد و همين مكان مناسب باعث بقا و انتشار آن در همه جا گرديد.
روش تألیف: الف) نحوه تبویب: حسن تبويب كتاب جالب توجه است. ظاهراً در تنظيم ابواب اين كتاب به ترتيب كتب سيگانه حسين بن سيعد نظر داشته است و اگر اين كتاب با بخاري مقايسه شود برتري خيرهكنندهي آن نمايان ميشود. ب) نحوه ذکر روایات: در اين كتاب كل سند تا معصوم عليهالسلام براي هر روايت به طور كامل ذكر شده است. ج) نحوه چینش هر باب: روايات در هر باب بر حسب اعتبار و وضوح مطلب تنظيم شده است.
آمار احادیث: بيش از شانزده هزار حديث دارد كه از كل احاديث صحاح سته بيشتر است. 35كتاب و 2290 باب دارد. انگیزه تألیف: هدف و انگيزهي تأليف كتاب را مؤلف در مقدمه چنين ميآورد: ذكرت ان اموراً قد اشكلت عليك لا تعرف حقائقها لاختلاف الرواية فيها ... و قلت انك تحبّ ان يكون عندك كتاب كاف يجمع فيه من جميع فنون علم الدين ما يكتفي به المتعلم و يرجع اليه المسترشد و يأخذ منه من يرد علم الدين و العمل به بالآثار الصحيحة عن الصادقين عليهم السلام و السنن القائمة التي عليها العمل و بها يؤدي فرض الله عز و جل و سنة نبيه صلي الله عليه و آله. امتیازات: 1- نخستين و قديميترين و گستردهترين كتاب حديثي شيعه است كه در زمان غيبت صغري تأليف يافته و از اصول چهارصد گانه گردآوري شده است.
2- هم اصول دين را دارد هم فروع را 2 جلد اصول 5 جلد فروع يك جلد روضه كه احاديث متفرقه در آن جمع شده است. مجموعاً هشت جلد است.
3- احاديث معارض را نميآورد و تنها آنچه مقبول خود او است نقل ميكند.
4- در كتاب الحجة راويان گمنام زياد وجود دارد كه در هيچ سند ديگري نيستند.
5- منظور از عالم، علماء و صادقين در كتاب كافي، ائمه عليهمالسلام هستند. ارزش كتاب نزد مؤلف: مؤلف محترم در مورد كتاب خود ميفرمايد: ما يكتفي به المتعلم و يرجع اليه المسترشد و يأخذ منه من يريد علم الدين و العمل له بالآثار الصحيحة عن الصادقين عليهم السلام و السنن القائمة التي عليها العمل. از اين عبارت روشن است كه مرحوم مؤلف اخبار صحيح را در كتاب خود جمع كرده است و چون مقدمه بعد از كتاب نوشته شده لذا امكان ندارد بگوييم مؤلف از نظر خود عدول كرده است. البته بايد توجه داشت كه معناي «صحيح» بعد از قرن هفتم عوض شد. قبل از اين زمان حديث صحيح به حديثي گفته ميشد كه صدور آن از معصوم به اثبات رسيده باشد هر چند با حجت شرعي باشد، نه اطمنيان و قطع خود انسان اما در قرن هفتم با آمدن احمد بن موسي بن طاوس (م 673) معيار صحت حديث، سند آن شد و حديث با توجه به سند آن به صحيح و حسن و موثق و قوي و ضعيف تقسيم شد و اين مطلب به دست شاگردش علامه حلي (م 726) شايع شد. بعد در قرن دهم شهيد ثاني (م 966) مجموع احاديث كافي را چنين تقسيم كرد 5072 حديث صحيح 144 حديث حسن 1118 حديث موثق 302 حديث قوي 9485 حديث ضعيف. البته بايد توجه داشت كه شمارش احاديث و نحوة درجهبندي آنها بسته به معيارهاي خود محقق است. فرزند شهيد ثاني شيخ حسن كه صاحب معالم است احاديث صحيح كتب اربعه را جمع كرد و كتابي تحت عنوان منتقي الجمان في احاديث الصحاح و الحسان تأليف نمود.
ديدگاه علماء در مورد احاديث كافي 1- نظر اكثر علماء بويژه اصوليها: هر چند كتاب كافي از كتب مرجع و معتمد و مدار استنباط است اما احاديث آن نياز به ارزيابي سندي دارد. 2- نظر اخباريان افراطي: مانند ملا امين استرآبادي و ملاخليل قزويني، همه احاديث اين كتاب قطعي الصدور است.
3- نظر اخباريان معتدل: تمام احاديث اين كتاب حجت و معتبر است هرچند قطعي الصدور نباشد.
4- نظر علامه مجلسي: احاديث اين كتاب همه ذاتاً حجت است و نياز به بحث سندي ندارد ولي در هنگام تعارض احاديث مراجعه به اسناد آنها تعيين كننده است. (مرآت العقول)
نظر درست، نظر اول است زيرا علماء نزديك به عصر كليني مانند شيخ مفيد و سيد مرتضي به صراحت برخي احاديث كافي را نادرست ميدانند. معجم رجال الحديث 1/31- 34 مع الكليني و كتابه 243-246 شيخ طوسي نيز بعضي از اسناد كافي را تضعيف كرده است. معجم رجال 1/28 قرائني وجود دارد كه شيخ صدوق هم همه احاديث كافي را صحيح نميدانسته است. پس نظر اخباريان در اوايل هم طرفدار نداشته است.
عرضه كتاب كافي به امام زمان
از جمله مسائلي كه در اعتبار كتاب كافي مطرح است عرضه كتاب كافي به امام زمان است.
رياض العلماء در شرح حال ملا خليل قزويني ميآورد: و من أغرب اقواله القول بأن الكافي بأجمعه قد شاهده الصاحب عليهالسلام و استحسنه و ان كل ما وقع فيه بلفظ (و روي) فهو مروي عن الصاحب عليهالسلام بلا واسطه.
در روضات الجنات از منية المرتاد نيز اين عرضه را نقل ميكند.
اما بايد توجه داشت كه اين واقعه هيچ مدرك روايي ندارد و محدث استرآبادي كه خود احاديث كافي را قطعي الصدور ميداند بر بي اصل بودن اين ادعا تصريح داد.
مرحوم محدث نوري نيز اين جريان را نميپذيرد اما معتقد است مرحوم كليني در نوشتن كافي با امام زمان در ارتباط بوده است و سخن سيد بن طاوس را خوش ميداند كه او راهي براي تحقيق منقولات خود داشته است.
اما آنچه اين مسأله را تضعيف ميكند اين است كه مرحوم كليني هيچ ارتباط خاصي با نواب نداشته است زيرا هيچ روايت مستقيمي را از آنها نقل نميكند و آنچه هم كه غيرمستقيم است بسيار اندك است.
علاوه، عرضه كتاب بر امام زمان رسم نبوده است و تنها یک كتاب به حسين بن روح عرضه شد که ايشان آن را به قم فرستادند تا علماء نظر دهند لذا رسم بر نظر دادن امام نبوده است.
علاوه، اگر عرضهاي بود شيخ كليني در مقدمه يا در ميان نقلها اشاره ميكرد و يا نجاشي و شيخ طوسي كه نام كتب عرضه شده را آوردهاند نام كافي را هم ذكر ميكردند.
علامه مجلسي نيز ميآورد: و اما جزم بعض المجازفين بكون جميع الكافي معروضاً علي القائم عليهالسلام لكونه في بلدة السفراء، فلا يخفي ما فيه علي ذي لبّ.
ابوعلي حائري م 1216 در منتهي المقال (ج6، ص237): و يقال ان جامعه الكافي ... عرض علي القائم صلوات الله عليه و فاستحسنه، و الله العالم.
اشكالات بر كتاب كافي 1. روضه از كافي نيست: رياض العلماء از ملا خليل قزويني نقل ميكند روضه يعني جلد هشتم كافي جزء كافي نيست. جواب: هر چند باب بندي روضه مانند ساير كتابهاي كافي نيست ولي اين امر به خاطر متفرقه بودن احاديث آن، طبيعي است. با تصريح نجاشي و شيخ طوسي به جزء كافي بودن روضه، هيچ جاي ترديدي وجود ندارد. 2. دركافي رواياتي آمده كه دلالت بر 13 امام دارد. جواب: در پاسخ گوییم با توجه به این که عنوان هر باب در کتاب کافی بیانگر عقیده ایشان است، قطعا به 13 امام معتقد نیست و چون احادیث معارض را در این کتاب نقل نمیکند اگر این احادیث دلالتی بر 13 امام داشت هرگز نقل نمیکرد. آیت صافی گلپایگانی میفرمایند: و حاصل ما ذكرناه في علل هذه الاحاديث امور: ... ان متونها مصحفة محرفة، يشهد بتصحيفها و تحريفها غيرها من الروايات المتواترة، فينبغي تصحيح متونها بها. ... و على فرض صحة صدور هذه المتون، فاللازم انما هو الجمع بينها، و بين سائر الروايات بما ذكرنا، من حملها على التجوز و التغليب و غيرهما مما لايابى العرف و اهل اللسان صحته.
3.كافي رواياتي دال بر تحريف قرآن دارد. جواب: 1- بعضي از روايات كه كلماتي بين آيات آمده حالت تفسيري دارد نه اينكه جزء آيه فرض شده باشد لذا تفسير است نه تحريف. بعضی از آیات نیز در قرائت اهل سنت نیز وجود دارد و حمل بر تحریف نمیشود مانند کلمه محدث (کافی، ج1، ص176) که در قرائت ابن عباس است و تفاسیر اهل سنت نیز آن را نقل کردهاند حتی در صحیح بخاری نیز آمده است. 2- اگر رواياتي دال بر تحريف باشد و قابل حمل بر چيز ديگري نباشد رد ميكنيم.
4. دركافي روايات غلو آميز وجود دارد. جواب: 1- معيار غلو امري مبنايي است و بايد ميزان آن را مشخص كرد. 2- بايد توجه كرد كه كافي در شهر قم تأليف يافته است كه فضايي ضد غلو داشته است لذا نميتوان احاديث را بر غلو حمل كرد.
4. شرحها تاكنون علماء شيعه شرحهاي فراواني بر كتاب كافي نوشتهاند از آن ميان حدود 22 شرح در الذيعه (ج 13 ص 95 تا 100) نام برده شده است. و نه شرح در جلد 14 ص 27 اما از آنچه در دست رس است ميتوان به شروح زير اشاره كرد. 1- مرآة العقول علامه مجلسي م 1110 30 جلد كه دو جلد مقدمه دو جلد فهرست است. 2- شرح اصول كافي ملا صدرا م1050 3 جلد 3- شرح اصول كافي ملا صالح مازندراني(محمد صالح بن احمد سروي) م1081 يا 1086 12 جلد شرح اصول كافي و روضه و مقداري از فروع كه بيشتر اعتراض به ملاصدرا است. 4- وافي مرحوم فيض كاشاني 23 جلد 5- الشافي شيخ عبدالله مظفر يك جلد فقط تا كتاب توحيد است. 6- درخشان پرتوي از اصول كافي سيد محسن حسيني همداني 5 جلد فارسي تا مقداري از باب دهم كتاب توحيد.
حاشيه و تعليقها علماء حواشي فراواني بر كافي نگاشتهاند در كتاب الذريعه (ج6/180 تا 186) از حدود بيست حاشيه نام ميبرد. از حاشيه هاي چاپ شده و در دسترس، ميتوان به موارد زير اشاره كرد: 1- حاشيه بر اصول كافي رفيع الدين محمد بن حيدر نائيني م 1082 چاپ دارالحديث 1 جلد تا مقداري از كتاب الحجة 2- التعليقه علي كتاب الكافي معلم ثالث ميرداماد (محمد باقر حسيني مرعشي) م 1041 1جلد تا اول كتاب الحجه ظاهراً همان الرواشح السماوي است. 3- تجريد اسانيد كافي با اشراف آيتالله بروجردي تصحيح اسناد روايات كافي 2 جلد 4- دفاع عن الكافي سید ثامر هاشم حبيب العميدي، 2جلد جلد اول (شبهات مهدويت و تقيه) جلد دوم (بداء و تحريف قرآن)
ترجمهها 1- اصول كافي با ترجمه شيخ محمد باقر كمرهاي چاپ اسلاميه 4 جلد 2- اصول كافي با ترجمه سيد جواد مصطفوي 4 جلد 3- روضه كافي با ترجمه سيد هاشم رسولي محلاتي چاپ اسلاميه 2 جلد در 1 جلد 4- گزيده كافي با ترجمه محمد باقر بهبودي چاپ علمي فرهنگي 6 جلد 5. چاپها 1- كافي با تصحيح و تعليق علي اكبر غفاري و مقدمه دكتر حسين علي محفوظ در هشت جلد (2 جلد اصول 5 جلد فروع 1جلد روضه) چاپ ايران و بيروت با پاورقي از چند شرح اصول كافي مانند مرآت العقول و شرح ملا صالح 2- كافي با تحقيق محمد جواد فقيه فهرست و تصحيح يوسف بقاعي هشت جلد ظاهراً اين محقق چيزي از خود نيفزوده است و تعليق آقاي غفاري را به نام خود چاپ كرده است. چاپ اول 1413 بيروت 3- كافي با تحقيق و تعليق محمد جعفر شمس الدين در هشت جلد 1411 4- اصول كافي با تصحيح و مقابله شيخ نجمالدين آملي دو جلد آخر جلد اول اضبط المقال في ضبط اسماء الرجال مصحح آمده است. 1388 تهران 5- اصول كافي چاپ اسوه 3 جلد 6- اصول كافي با ترجمه شيخ محمد باقر كمرهاي چاپ اسوه 6 جلد 7- زبدة الكافي (صحيح الكافي) شيخ محمد باقر بهبودي 3 جلد چاپ اول 1401 بيروت در چاپ دوم نام آن را از صحيح به زبده تغيير دارد. تأليفات در مورد كافي 1- الشيخ الكليني البغدادي و كتابه الكافي ثامر هاشم حبيب العميدي 1 جلد 2- بحوث حول روايات الكافي (نقد كتاب الشيخ الكليني ...) امين ترمس العاملي 1 جلد 3- الكليني و الكافي شيخ عبدالرسول عبدالحسن الغفار 1 جلد 4- پژوهشي تطبيقي در احاديث بخاري و كليني، هاشم معروف الحسني ترجمه عزيز فيضي 1 جلد چاپ آستان قدس رضوي
6. گزارش محتواي كتاب كتاب كافي هشت جلد است داراي 35 كتاب و 2290 باب است. جلد اول: 1- كتاب العقل و الجهل 36 حديث 2- كتاب فضل العلم 22 باب 3- كتاب التوحيد 35 باب 4- كتاب الحجة 110 باب + ابواب التاريخ (20 باب)
جلد دوم: 1- كتاب الايمان و الكفر 209 باب 2- كتاب الدعا 60 باب 3- كتاب فضل القرآن 13 باب 4- كتاب العِشرة 30 باب
جلد سوم: 1- كتاب الطهارة 46 باب 2- كتاب الحيض 25 باب 3- كتاب الجنائز 95 باب 4- كتاب الصلاة 95 باب + ابواب السفر (8 باب) 5- كتاب الزكاة 47 باب
جلد چهارم: تتمه كتاب الزكاة ابواب الصدقه (43 باب) 1- كتاب الصيام 70 باب + ابواب السفر (8 باب) + باب الاعتكاف (6 باب) 2- كتاب الحج 202 باب + ابواب الصيد (10 باب) + ابواب الزيارات (24 باب)
جلد پنجم: 1- كتاب الجهاد 32 باب 2- كتاب المعيشة 159 باب 3- كتاب النكاح 176 باب + ابواب المتعة (15 باب)
جلد ششم: 1-كتاب العقيقه 38 باب 2- كتاب الطلاق 82 باب 3- كتاب العتق و التدبير و الكتابة 19 باب 4- كتاب الصيد 17 باب 5- كتاب الذبائح 15 باب 6- كتاب الاطعمة 114باب +ابوابالحبوب(7 باب) + ابوابالفواكه (12باب) 7- كتاب الأشربه 13 باب + ابواب الأنبذه (24باب) 8- كتاب الزيّ و التجمل و المروة 69 باب 9- كتاب الدواجن 13 باب
جلد هفتم: 1- كتاب الوصايا 39 باب 2- كتاب المواريث 69 باب 3- كتاب الحدود 63 باب 4- كتاب الديات 76 باب 5- كتاب الشهادات 23 باب 6- كتاب القضاء و الأحكام 19 باب 7- كتاب الأيمان و النذور و الكفارات 18 باب
جلد هشتم: كتاب الروضه 597 حديث در موضوعات مختلف Foadian (بحث) ۴ اوت ۲۰۱۷، ساعت ۰۷:۵۲ (+0430)
نقدها
- شناسه
فهم شناسه دشوار است و ترتیب آمدن موضوعات رعایت نشده، موضوعاتی مطرح شده که در متن نیست. میتوان نام اثر را بدون ال آورد و بهتر هم همین است.
- ساختار مقاله
ساختار اصلا خوب نیست. قبل از اینکه کافی را بشناسانیم، از جایگاهش نزد علما گفتهایم که باید به انتهای مقاله برود. ضمن آنکه باید به صورت گزارشی بیاید نه به صورت نقل قول مستقیم.
همچنین مقایسه کافی با دیگر مجامع روایی باید به انتهای متن برود. این بخش نیازمند یک بند توضیح است، اینکه گفته شود جدول به ترتیب سال وفات مولفها تنظیم شده است. ضمن آنکه مجامع حدیثی دارای نوشتار اصلی است.
- بخش مؤلف
اطلاعاتی که درباره مؤلف میآید باید در راستای فهم هرچه بهتر مقاله باشد. بنابراین میتوان ساختاری ارائه کرد که در همه مدخلهای کتابها رعایت شود؛ البته که به تفاوت مدخلها هم باید توجه کرد. به نظرم ضروری است که اطلاعات زیر بیاید:
۱. نام مشهور و تقریبا خلاصه شخص؛ بنابراین نیازی نیست نام شخص با آبا و اجدادش بیاید. این اطلاعات در مدخل خود شخص، مفصل میآید؛
۲. لقب یا نام مشهور مولف، مثل ثقة الاسلام برای کلینی؛
۳. تاریخ وفات یا دورهای که در آن میزیسته؛
۴. دیگر تالیفات مشهور او؛
۵. اینکه مولف محدث است یا متکلم یا فقیه یا هر چیز دیگری.
۶. هر آنچه به صورت غیرمستقیم با مدخل کتاب، مرتبط است. مثلا اینکه کلینی برای آموختن حدیث به قم آمد و از شاگردان ائمه بهره جست.
- ویکی یعنی گزارش
مشکل اصلی این مدخل این است که به صورت گزارشی نوشته نشده است. گواه بر این ادعا، این موارد است: ۱. در بخش «در کلام بزرگان» نقل قولهای مستقیم آمده است. ۲. انگیزه تألیف کاملا نقل قول مستقیم است. ۳. باز هم در بخش «ادعای عرضه...» نقل قول مستقیم زیاد است و نویسنده مدخل به جای اینکه نظر مخالفان این ادعا را گزارش کند، خود صریحا میگوید این مطلب صحت ندارد!
- تقسیمبندی
به نظر میرسد تقسیم کتاب کافی به سه بخش اصول، فروع و روضه از خود کلینی نیست. در این باره تحقیق شود. نکته دیگر اینکه در این تقسیمبندیها بگوییم که کتاب به معنای فصل یا باب است.
- معرفی چاپها
در همه مدخلهای معرفی کتاب باید بخشی گنجاده شود که چاپ یا چاپهای مختلف کتاب را معرفی کند. چنین چیزی در این مدخل نیست.
--علیرضا سالوند (بحث) ۷ اوت ۲۰۱۷، ساعت ۰۹:۵۱ (+0430)
پیشنهادات
- عباراتی در شناسه نامناسب است همچون : «عالمان اسلام، وی را با عبارتهای محکم توثیق کردهاند»، هرچند وجود عبارات توصیفی در مورد مرحوم کلینی در شناسه لازم نیست، چون واژه «کلینی» لینک شده است.
- ابتدای مدخل باید با معرفی کتاب شروع شود نه معرفی نویسنده ، چون مدخل نویسنده نوشته شده است.
- عنوان «کافی در کلام بزرگان» ضرورت ندارد.
- عنوان «مقایسه با سایر جوامع حدیثی» در آخر مدخل آورده شود.
- عنوان «انگیزه و شیوه تالیف» باید باشد، ولی محتوای موجود، مناسب و جامع نیست.
- عنوان و مطلب «ادعای عرضه بر امام زمان» مطلب مهمی است که میتواند ذیل مطالب «اعتبار روایات کافی» مطرح گردد.
- نیاز به عنوان «تعداد روایات و علت اختلاف آنان» نیست.
- به نظر میرسد نیاز به لیست کردن کتابهای فروع کافی نیست به ویژه لیست ابواب فروع کافی، بلکه باید به صورت توصیفی نوشته شوند.
--Movahhed (بحث) ۷ اوت ۲۰۱۷، ساعت ۱۰:۱۵ (+0430)
اشکالات و پیشنهادات
ایرادات
- زیاده نویسی؛ در شناسه و متن.
- ساختار
- ناقص بودن؛ ( انتقادها، وضعیت نشر، ترجمه و معرفی یک نسخه مطرح نشده است)
- در برخی موارد میان عناوین بخشها با مطالب آنها هماهنگی نیست. مثلا در بخش انگیزه و شیوه تألیف، شیوه و روش نویسنده نیامده است.
پیشنهادات
- بخش مؤلف با تاکید بر جنبه حدیثی و روش کلینی و آثار او نوشته شود.
- بخش وضعیت نشر و ترجمه به مدخل اضافه شود.
- معرفی یک نسخه از کافی
ساختار پیشنهادی
- مؤلف(با تأکید بر جنبه حدیثی، روش و آثار)
- نامگذاری
- جایگاه
- انگیزه تألیف
- شیوه تألیف
- محتوا و ساختار
- ویژگیها
- انتقادها
- شروح و حواشی
- وضعیت نشر، ترجمه و معرفی یک نسخه--Shamsoddin (بحث) ۷ اوت ۲۰۱۷، ساعت ۱۱:۳۳ (+0430)
انتقاد و پیشنهاد
- از عبارات غیر ویکیایی استفاده شده است مثل : «وی را با عبارتهای محکم توثیق کردهاند.»
- در جبعه اطلاعات می توان لینک متن کتاب را اضافه کرد و در سایر ترجمه ها هم اگر ترجمه آن وجود دارد لینک متن کتاب درج شود.
- جا داشت که زندگی نامه مولف مفصل تر از این باشد.
- امروزه در معرفی کتاب معمولا موارد زیر رعایت میشود:
- معرفی اطلاعات کلی کتاب مثل: معرفی و اطلاعات کلی کتاب، چاپها و ترجمههای مختلف و ...
- معرفی مولف و هر آنچه که مربط به وثاقت او شود. مروری بر مهمترین آثار و دیدگاههای او.
- معرفی کتاب از نظر موضوعی و محتوایی و مقایسه جایگاه کتاب با کتابهای مشابه.
- در معرفی کتاب علاوه بر فهرست کتاب، چکیدهای مختصر از هر فصل به شناخت هر چه بهتر کتاب کمک میکند.
محمدرضا سیفی (بحث) ۷ اوت ۲۰۱۷، ساعت ۱۱:۵۹ (+0430)
[[رده:.]]
یک نکته
نقل این مطلب که: «آیت الله خویی از قول استادش میرزا محمدحسین نائینی، مناقشه در اسناد روایات کافی را حرفه و ترفند عاجزان و ناتوانان خوانده است.» چندان مناسب نیست. طبق نقل اساتید، مرحوم نایینی این سخن را در مواجهه با برخی طلاب گفته بود که بهره چندانی از فقه و اصول نداشت و فقط وقت خود را صرف بحث در رجال و اسانید روایات کافی کرده بود. به قول معروف «قضیة فی واقعة» است و نمیتوان آن را به این شکل درباره کتاب کافی آورد. اگر این سخن را با کلیت آن بپذیریم اولین کسی که زیر سؤال میرود خود مرحوم خویی است و نیز هر کسی که کار رجالی میکند. با سپاس.--Hajamini (بحث) ۲۴ اوت ۲۰۱۷، ساعت ۰۹:۵۹ (+0430)