محمد بن یحیی العطار قمی از عالمان قم و استاد شیخ کلینی بود. روایات متعدد از او در کتاب کافی نقل شده است. او معاصر سعد بن عبدالله اشعری و محمد بن حسن صفار بوده است. محمد بن یحیی، دارای تألیفات بوده و موثق شمرده شده است.

محمد بن یحیی العطار
اطلاعات فردی
نام کاملابوجعفر محمد بن یحیی العطار قمی
محل زندگیقم
تاریخ وفاتدقیقا مشخص نیست
اطلاعات علمی
استادانابراهیم بن هاشم قمی، احمد بن ابی زاهر، احمد بن محمد بن عیسی اشعری قمی، ایوب بن نوح، عبدالله بن جعفر حمیری، عمركی بن علی بوفكی
شاگردانمحمد بن یعقوب کلینی، شیخ صدوق، محمد بن حسن بن احمد بن ولید، احمد بن محمد بن یحیی، محمد بن علی ماجیلویه قمی، محمد بن موسی بن متوکل

تولد و کنیه

اگرچه در کتاب‌های رجالی از تاریخ ولادت و وفات محمد بن یحیی العطار سخنی به میان نیامده است، ولی از آنجا که وی از محضر استادانی چون محمد بن احمد بن یحیی ابن عمران اشعری (وفات ۲۸۰ ق) و محمد بن حسین بن خطّاب (وفات ۲۶۲ ق) استفاده کرده است و نیز استاد کلینی و جمعی از راویان معروف دیگر چون شیخ صدوق و محمد بن حسن بن ولید قمی بوده، پس باید وی در نیمه دوم قرن سوم تا اوایل قرن چهارم زیسته باشد. کنیه محمد بن یحیی، ابوجعفر است.[۱]

از نگاه علما

هر کدام از رجال‌شناسان که از محمد بن یحیی عطّار نامی برده‌اند، او را به بزرگی و عظمت یاد کرده و به وثاقت و صداقت و علم و تقوا ستوده‌اند.[نیازمند منبع]

نجاشی می‌نویسد:

«محمد بن یحیی، ابوجعفر قمی، استاد اصحاب ما در زمان خود بود. شخصیتی مورد توجه و اعتماد، صاحب امتیاز و کثیرالحدیث بود. وی کتاب‌های زیادی تألیف کرد که «مقتل الحسین» و «النّوادر» از جمله آنهاست. عده‌ای از اصحاب ما تمام کتاب‌های او را از فرزندش احمد و وی هم از پدرش برای ما نقل نموده‌اند».[۲]

شیخ طوسی و حسن بن علی ابن داود وی را از جمله کسانی شمرده‌اند که از ائمه معصومین(ع) بدون واسطه روایتی نقل نکرده‌اند. نیز وی را از اهل قم و استاد ثقة الاسلام کلینی دانسته‌اند.[۳]

شیخ صدوق می‌گوید:

«تمام روایاتی که در کتاب من لا یحضره الفقیه از علی بن جعفر نقل کرده‌ام، از پدرم (رضی الله عنه)، از محمد بن یحیی عطّار، از عمرکی بن علی بوفکی روایت کرده‌ام و تمام روایاتی که از عمر بن یزید روایت کرده‌ام از پدرم (رضی الله عنه)، از محمد بن یحیی عطّار، از یعقوب بن یزید، از محمد بن ابی عمیر و صفوان بن یحیی نقل نموده‌ام».[۴]

میرزا حسین نوری، صاحب مستدرک الوسائل (کتاب) هر کجا سندی نقل می‌کند که محمد بن یحیی در آن وجود دارد و دیگر راویان آن مورد وثوق وی باشد، می‌گوید:

«تمام آنها از موثّقین هستند و هیچ خلافی در آنها نیست». یا «این سند در اعلی درجه صحت است» یا «تمام افراد این سند از بزرگان هستند که هیچ تأمّلی در آنها نیست».[۵]

میرداماد درباره سندی که محمد بن یحیی در آن وجود دارد و دیگر راویان آن هم مورد اطمینان وی باشند، می‌گوید: «صحیح و عالی الاسناد است». وی محمد بن یحیی عطّار قمی را به وثاقت و کثرت روایت و استادی محمد بن یعقوب کلینی می‌ستاید.[۶]

شناسایی در روایات

نام محمد بن یحیی که در سلسله اسناد بسیاری از روایات آمده، بین چند نفر مشترک است.[نیازمند منبع]

  1. محمد بن یحیی بن سلیمان خثعمی کوفی که از اصحاب امام صادق(ع) بوده و بیش از ۲۹ روایت از وی با این مشخّصات نقل شده است.[نیازمند منبع]
  2. محمد بن یحیی خزّاز اهل کوفه که از اصحاب امام کاظم (ع) است.[نیازمند منبع]
  3. محمد بن یحیی عطّار قمی[نیازمند منبع]

شهید ثانی می‌گوید:

«هر سه از راویان مورد وثوق هستند، در صورتی که محمد بن یحیی به طور مطلق در سلسله سند قرار گیرد، از طریق طبقه و زمان حیات و روایاتی که از وی نقل شده، تشخیص داده می‌شود. هر کجا ثقة الاسلام کلینی در اوّل سند نام «محمد بن یحیی» را ذکر کند، مقصود محمد بن یحیی عطّار قمی است؛ چون وی در طبقه استادان کلینی است».[۷]

تعداد روایات

روایاتی که از محمد بن یحیی (به طور مطلق) نقل شده به ۵۹۸۵ روایت می‌رسد که با توجه به قرائنی از قبیل نقل راویانی چون، علی بن الحسین بن بابویه، محمد بن علی ماجیلویه، محمد بن الحسن بن ولید قمی و محمد بن یعقوب کلینی که از شاگردان محمد بن یحیی عطّار قمی می‌باشند، تعداد زیادی از آن روایات از وی است؛ اما روایاتی که به عنوان محمد بن یحیی، با وصف عطّار، نقل شده، به ۵۸ روایت می‌رسد.[نیازمند منبع]

هر کجا کلینی احادیثی را تحت عنوان «عدّة من اصحابنا عن احمد بن محمد بن عیسی» آورده، مقصودش از «عّدة» محمد بن یحیی، علی بن موسی کمیدانی، داود بن کوره، احمد بن ادریس و علی بن ابراهیم هاشم است.[۸]

تألیفات

کتاب‌هایی که وی، تألیف کرده است، عبارتند از:

استادان

شاگردان

فرزندان

در کتب رجالی از تعداد فرزندان وی اطلاع دقیقی به دست نیامد. آنچه مسلّم است وی فرزندی به نام «احمد» داشته که راوی کتاب‌های پدر خویش بوده است. ابوعلی، احمد بن محمد بن یحیی العطار، یکی از استادان شیخ صدوق و هارون بن موسی تلعکبری است، بلکه بعضی وی را از مشایخ نجاشی نیز شمرده‌اند که آیت الله خویی این را نمی‌پذیرد.[نیازمند منبع]

برخی روایات وی در سال ۳۵۶ق نقل شده که این نکته نشان می‌دهد وی از راویان برجسته در اوایل قرن چهارم است. پدرش و سعد بن عبدالله از استادان وی بوده‌اند. او شاگردانی چون حسین بن عبیدالله و ابوالحسین بن ابی جید دارد.[۱۲]

پانویس

  1. «کتاب تاریخ قم»، حسن بن محمد بن حسن قمی، ترجمه حسن بن علی، ص۲۴۰، ۲۴۲، ۲۶۸؛ - «ستارگان حرم»، دفتر سوم، ص۲۵۹؛ «معجم رجال الحدیث»، خویی، چاپ پنجم، ج۱۹، ص۱۰ و «رجال الطوسی»، ص۴۹۵.
  2. «رجال النجاشی»، ص۲۵۰
  3. «رجال الطوسی»، ص۴۹۵ و «رجال ابن داود»، ص۳۴۰
  4. «من لایحضره الفقیه»، شیخ صدوق، ج۴، شرح ص۴، ۸ و ۹
  5. «مستدرک الوسائل» محدث نوری، طبع المکتبه الاسلامیة، ج۳، ص۶۱۱، ۶۱۸
  6. «التعلیقه علی کتاب الکافی»، محمد باقر حسینی مرعشی (مشهور به داماد)، ج۱، ص۷۶ و ۳۶۵
  7. «تنقیح المقال»، مامقانی، ج۳، ص۱۹۹؛ معجم رجال الحدیث، خویی، ج۱۹، ص۳۷؛ رجال النجاشی، ص۲۵۴؛ «الدرایة فی علم مصطلح الحدیث»، شهید ثانی، ص۱۲۹.
  8. خویی، ج۱۹، ص۹ و ص۴۴؛ «رجال النجاشی»، ص۲۶۷.
  9. «رجال النجاشی»، ص۲۵-۲۶.
  10. «الفهرست»، شیخ طوسی، ص۴؛ «رجال النجاشی»، ص۱۲؛ «معجم رجال الحدیث»، خویی، ح ۱، ص۲۹۰ و ج۱۹، ص۴۴؛ «رجال العلّامة الحلّی»، ص۱۴؛ «معجم الّرجال»، قهپایی، ج۱، ص۲۴۸؛ «اختیار معرفة الرجال (رجال الکشی)»، شیخ طوسی، ص۵۷۲، حدیث ۱۰۸۳.
  11. «ستارگان حرم»، دفتر هشتم، ص۶۹؛ «الفهرست»، شیخ طوسی، ص۱۵۶؛ «رجال النجاشی»، ص۲۷۱؛ «رجال الطوسی»، ص۴۹۱؛ «تنقیح المقال»، مامقانی، ح ۳، ص۱۵۹ و ۱۶۰؛ «معجم رجال الحدیث»، ج۱۸، ص۳۰۰ و ج۱۹، ص۴۴.
  12. «معجم رجال الحدیث»، ج۳، ص۱۲۰؛ «الجامع فی الّرجال»، موسی زنجانی، ح ۱، ص۱۸۶

یادداشت

منابع

  • خویی، سیدابوالقاسم، «معجم رجال الحدیث»، موسسه خویی، ۱۴۰۹ق.
  • مامقانی، محمدرضا، «تنقیح المقال»
  • زنجانی، موسی، «الجامع فی الرجال»
  • جاشی، احمد بن علی، «رجال»، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۶ق.
  • طوسی، محمد بن حسن، «الرجال»

پیوند به بیرون