پرش به محتوا

اصلاح ذات البین: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی شیعه
جز تمیزکاری
جز افزایش الگوی درباره 2
خط ۱: خط ۱:
{{در دست ویرایش ۲|ماه=[[مهر]]|روز=[[۱۴]]|سال=[[۱۴۰۰]]|کاربر=Shamsoddin  }}
{{در دست ویرایش ۲|ماه=[[مهر]]|روز=[[۱۴]]|سال=[[۱۴۰۰]]|کاربر=Shamsoddin  }}
{{درباره ۲|مفهوم اصلاح ذات البین|آشنایی با آیه‌ای به همین نام، مدخل |آیه اصلاح ذات بین|}}
{{اخلاق-عمودی}}
{{اخلاق-عمودی}}
'''اِصلاحُ ذاتِ البَین''' آشتی دادن مردم و اصلاح رابطه بد میان آنها. اصلاح ذات البین از [[اخلاق|فضائل اخلاقی]] است که در مقابل بدگویی، [[سخن‌چینی]] و ایجاد دوگانگی و دشمنی قرار دارد.
'''اِصلاحُ ذاتِ البَین''' آشتی دادن مردم و اصلاح رابطه بد میان آنها. اصلاح ذات البین از [[اخلاق|فضائل اخلاقی]] است که در مقابل بدگویی، [[سخن‌چینی]] و ایجاد دوگانگی و دشمنی قرار دارد.

نسخهٔ ‏۹ اکتبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۶:۵۳

اخلاق
آیات اخلاقی
آیات افکآیه اخوتآیه اطعامآیه نبأآیه نجواآیه مشیتآیه برآیه اصلاح ذات بینآیه ایثار
احادیث اخلاقی
حدیث قرب نوافلحدیث مکارم اخلاقحدیث معراجحدیث جنود عقل و جهل
فضایل اخلاقی
تواضعقناعتسخاوتکظم غیظاخلاصخشیتحلمزهدشجاعتعفتانصافاصلاح ذات البینعیب‌پوشیبلاکشی
رذایل اخلاقی
تکبرحرصحسددروغغیبتسخن‌چینیتهمتبخلعاق والدینحدیث نفسعجبعیب‌جوییسمعهقطع رحماشاعه فحشاءکفران نعمت
اصطلاحات اخلاقی
جهاد نفسنفس لوامهنفس امارهنفس مطمئنهمحاسبهمراقبهمشارطهگناهدرس اخلاقاستدراج
عالمان اخلاق
ملامهدی نراقیملا احمد نراقیمیرزا جواد ملکی تبریزیسید علی قاضیسید رضا بهاءالدینیسید عبدالحسین دستغیبعبدالکریم حق‌شناسعزیزالله خوشوقتمحمدتقی بهجتعلی‌اکبر مشکینیحسین مظاهریمحمدرضا مهدوی کنی
منابع اخلاقی
قرآننهج البلاغهمصباح الشریعةمکارم الاخلاقالمحجة البیضاءرساله لقاءالله (کتاب)مجموعه وَرّامجامع السعاداتمعراج السعادةالمراقبات

اِصلاحُ ذاتِ البَین آشتی دادن مردم و اصلاح رابطه بد میان آنها. اصلاح ذات البین از فضائل اخلاقی است که در مقابل بدگویی، سخن‌چینی و ایجاد دوگانگی و دشمنی قرار دارد.

برای ایجاد اصلاح میان مردم در متون دینی راهکارها و مصادیقی از جمله رفع اختلافات خانوادگی، پیش‌گیری از وقوع اختلاف با اصلاح در وصیت، دعوت به عقلانیت، میانجی‌گری در رفع اختلاف، نصحیت، موعظه و در نهایت جنگ با یاغیان ارائه شده است.

موانعی برای اصلاح ذات بین از جمله کم‌رنگ شدن ارزش‌های اخلاقی، بخل، پیروی از شیطان و دنیاطلبی معرفی شده است.

مفهوم‌شناسی

اصلاح ذات البین به معنای اصلاح رابطه بد بین اشخاص یا گروه‌ها است[۱] که بر اثر درگیری، دشمنی و... ایجاد شده است.[۲]این واژه از نخستین آیه سوره انفال گرفته شده است.[۳]

اصلاح ذات بین از فضائل اخلاقی است و در مقابل سعایت (بدگویی) و سخن‌چینی قرار دارد.[۴]

اهمیت و جایگاه

قرآن از اصلاح ذات البین یاد کرده و به انجام آن فرمان داده است.[۵] در نامه ۲۴ و در خطبه ۱۶ نهج البلاغه به اصلاح ذات البین سفارش شده است.[نیازمند منبع] همچنین بنا بر آیات قرآن کسانی که در پی اصلاح میان مردمند، از رحمت و مغفرت خدا برخوردارند.[۶] در برخی از روایات اصلاح ذات بین از نماز، روزه[۷] و صدقه[۸] برتر دانسته شده است. همچنین بر پایه روایتی کسی که در برای اصلاح میان دو نفر اقدام کند مشمول درود فرشتگان است و برای او ثواب درک شب قدر قرار دارد.[۹]

بنا به روایتی از امام صادق(ع) گفتن دروغ برای اصلاح بین مردم مردم جایز است.[۱۰] همچنین قرآن نجوا را برای اصلاح میان مردم روا دانسته است؛[۱۱] با اینکه آن را در جای دیگر عملی شیطانی[۱۲] معرفی کرده است.[۱۳] سوگندی که برای ترک اصلاح میان مردم خورده باشند را معتبر نمی‌داند.[۱۴]

راهکارها و مصادیق

برای ایجاد اصلاح میان مردم در متون دینی راهکارها و مصادیقی بیان شده است:

  • پیش‌گیری از وقوع اختلاف: بر اساس نظر مفسران پیش‌گیری از بروز اختلاف میان وارثان مضمون آیه ۱۸۲ سوره بقره است[۱۵] که وصی یا دیگران باید موصی را به رعایت عدالت و عمل به وظیفه سفارش کنند تا از وصیتی که باعث ایجاد اختلاف می‌شود، جلوگیری شود.[۱۶] بعضی نیز اصلاح وصیتی که زمینه بروز اختلاف را فراهم می‌کند را وظیفه حکومت اسلامی می‌دانند.[۱۷]
  • دعوت به عقلانیت: برخی منشا بسیاری از اختلافات میان انسان‌ها به تبعیت از جهل و تعصبات جاهلی می‌گردد. امام علی(ع) تبعیت مردم بصره از سران جنگ جمل که به خون‌ریزی و اختلاف میان امت منجر شد را به دلیل کم‌خردی و سفاهت آنان دانسته است.[۱۸]
  • رفع اختلافات خانوادگی: برای حل اختلافات خانوادگی به هنگام ترس از جدایی زن و شوهر پیشنهاد شده که دو داور از سوی زن و مرد برای ایجاد آشتی انتخاب شود.[۱۹]
  • نصیحت، موعظه و جنگ با یاغیان: طبق آیه نهم سوره حجرات زمانی که میان دو گروه از مومنان درگیری واقع شد، باید ابتدا از طریق نصیحت و موعظه و دعوت به قرآن و حکم خدا میانشان آشتی برقرار کرد اگر گروهی پیشنهاد آشتی را نپذیرفت، باید با آنان جنگید تا به امر خداوند سر نهند و آنگاه میان آنان به عدل رفتار شود.[۲۰]
  • میانجی‌گری در رفع اختلافات: رفع اختلاف میان مردم وظیفه حکومت و مؤمنان است. در صورتی که اصلاح از طریق گفتگو انجام می‌شود به اجازه حاکم شرع نیاز ندارد اما اگر برای اصلاح ذات البین شدت عمل نیاز باشد، باید از حاکم شرع اجازه گرفته شود.[۲۱]


پیداکردن ریشه اختلاف، استفاده از مسائل عاطفی، داشتن صبر و پرهیز از جانبداری از دیگر راهکارهای اصلاح ذات بین معرفی شده است.[۲۲]

موانع

در کتاب‌های تفسیری پیروی از شیطان،[۲۳] دنیاطلبی،[۲۴] و بخل[۲۵] از موانع اصلاح ذات البین معرفی شده است. امام علی(ع) یکی از انگیزه‌های اختلاف یاران خود بعد از جنگ صفین را کم‌رنگ شدن ارزش‌های اخلاقی و باطن‌های ناپاک و نیت‌های آلوده معرفی کرده است.[۲۶]

احکام فقهی

فقها ذیل عنوان اصلاح ذات بین چند فرع و حکم فقهی ارائه داده‌اند:

  • آشتی دادن بین دو یا چند نفر که با هم کینه و دشمنی دارند، مستحب و در مواردی که حفظ جان مؤمنی متوقف بر آن است واجب است.[۲۷]
  • یکی از موارد جواز مصرف زکات برای اصلاح ذات بین است.[۲۸]
  • بر قاضی مستحب است پیش از صدور حکم میان دو طرف دعوا، آنان را به صلح و آشتی فراخواند و در صورت خودداری دو طرف از آشتی حکم خود را صادر کند.[۲۹]
  • در دعوای میان زن و شوهر باید حَکَمی از سوی زن و حَکَمی از سوی مرد تعیین شود تا بر مبنای مصلحت میان آن دو آشتی و صلح برقرار سازند. فقها درباره اینکه این کار مستحب است یا واجب اختلاف دارند.[۳۰]

جستارهای وابسته

پانویس

الگوی پانویس غیرفعال شده است. لطفا از الگوی پانوشت استفاده شود

منابع

  • حرعاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، مصحح مؤسسة آل البیت علیهم السلام، قم، مؤسسة آل البیت علیهم السلام، ۱۴۰۹ق.
  • دهخدا، علی‌اکبر، لغت نامه، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۷۷ش.
  • دیلمی، حسن بن محمد، أعلام الدین فی صفات المؤمنین، مصحح مؤسسة آل البیت علیهم السلام، قم، مؤسسة آل البیت علیهم السلام، ۱۴۰۸ق.
  • صدوق، محمد بن علی، ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، قم،‌ دار الشریف الرضی للنشر، ۱۴۰۶ق.
  • طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت،‌ دار احیا التراث العربی، ۱۳۹۰ق.
  • طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، تهران، ناصر خسرو، ۱۳۷۲ش.
  • طبری، محمد بن جریر، جامع البیان فی تفسیر القرآن، بیروت، دارالمعرفه، ۱۴۱۲ق.
  • طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، مصحح احمد حبیب عاملی، بیروت، دار احیا التراث العربی.
  • فخر رازی، محمد بن عمر، التفسیر الکبیر، بیروت، دار احیا التراث العربی، ۱۴۲۰ق.
  • فیض کاشانی، محمد بن شاه مرتضی، تفسیر الصافی، تهران، مکتبه الصدر، ۱۴۱۵ق.
  • کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران، دارالکتب الاسلامیة، ۱۴۰۷ق.
  • مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، بیروت،‌ دار احیا التراث العربی، ۱۴۰۳ق.
  • مغنیه، محمدجواد، تفسیر الکاشف، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۴۲۴ق.
  • مکارم شیرازی، ناصر، اخلاق در قرآن، قم، مدرسة الإمام علی بن أبی طالب(علیه‌السلام)، ۱۳۷۷ش.
  • مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب العلمیة، ۱۳۷۱ش.
  • کاشف‌الغطاء، محمدحسین، وجیزة الاحکام، نجف، مؤسسه کاشف الغطاء‌، ۱۳۶۶ق.
  • نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام فی شرح شرایع الاسلام، بیروت،‌ دار احیا التراث العربی، ۱۴۰۴ق.
  • نهج‌البلاغه، به تصحیح صبحی صالح، قم، هجرت، ۱۴۱۳ق.
  • هاشمی رفسنجانی، اکبر، تفسیر راهنما، قم، بوستان کتاب، ۱۳۸۶ش.

پیوند به بیرون


  1. طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰، ج۹، ص۶.
  2. نگاه کنید به طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۴، ص۷۹۸.
  3. دهخدا، لغت‌نامه، ذیل واژه اصلاح ذات بین.
  4. مکارم شیرازی، اخلاق در قرآن، ۱۳۷۷ش، ج۳، ص۳۱۴.
  5. سوره حجرات، آیه۱۰.
  6. سوره نساء، آیه ۱۲۹.
  7. صدوق، ثواب الاعمال، ۱۴۰۶ق، ص۱۴۸.
  8. حر عاملی، وسائل الشیعه، ۱۴۰۹ق، ج۱۸، ص۴۴۱.
  9. دیلمی، اعلام الدین، ۱۴۰۸ق، ص۴۱۹.
  10. کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۳۴۱.
  11. سوره نساء، آیه ۱۱۴.
  12. سوره مجادله، آیه ۱۰.
  13. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۴، ص۱۲۷.
  14. سوره بقره، آیه ۲۲۴.
  15. طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۱ش، ج۱، ص۴۸۵.
  16. فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۵، ص۲۳۶-۲۳۹.
  17. طبری، جامع البیان، ۱۴۱۲ق، ج۲، ص۷۲.
  18. نهج البلاغه، تصحیح صبحی صالح، خطبه ۱۴، ص۵۶.
  19. طوسی، التبیان، ج۳، ص۱۹۲؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۱ش، ج۳، ص۷۰.
  20. طبری، جامع البیان، ۱۴۱۲ق، ج۲۶، ص۸۰-۸۱؛ فیض کاشانی، تفسیر الصافی، ۱۴۱۵ق، ج۵، ص۵۰.
  21. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۲۲، ص۱۷۰.
  22. مکارم شیرازی، اخلاق در قرآن، ۱۳۷۷ش، ج۳، ص۳۱۷-۳۱۸.
  23. مغنیه، الکاشف، ۱۴۲۴ق، ج۱، ص۳۱۱.
  24. هاشمی رفسنجانی، تفسیر راهنما، ۱۳۸۶ش، ج۶، ص۳۰۲.
  25. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۴، ص۱۵۱.
  26. نهج البلاغه، تصحیح صبحی صالح، خطبه ۱۱۳، ص۱۶۸.
  27. کاشف الغطاء، وجیزة الاحکام، ۱۳۶۶ق، ج۲، ص۱۶.
  28. طوسی، المبسوط، ۱۳۸۷ق، ج۲، ص۳۲۲؛ نجفی،‌ جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۱۵، ص۳۶۱-۳۶۲.
  29. نجفی،‌ جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۴۰، ص۱۴۵.
  30. نجفی،‌ جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۳۱، ص۲۰۹-۲۱۵.