عدنانیان
اطلاعات کلی | |
---|---|
نام | عدنانیان |
نامهای دیگر | عرب مَعدی، عرب نِزاری، عرب اسماعیلی |
نسب | عدنان بن أُدِّ از فرزندان با واسطه حضرت اسماعیل |
نژاد | عرب عدنانی |
صدر خاندان | عدنان بن أُدِّ بن أُدَدَ بن یسَع بن هَمَیسَع بن سَلَامَان بن نَبْتِ بن حَمَل بن قَیذَار بن اسماعیل بن ابراهیم |
خاستگاه | مکه، یمن |
عصر | جاهلیت و اسلام |
زمان اسلام آوردن | صدر اسلام |
مکان استقرار | مکه |
عَدنانیان از فرزندان حضرت اسماعیل(ع) که در کنار قَحطانیان، از نَسَبهای دور اعراب هستند و نَسَب تمامی اعراب به این دو برمیگردد. عَدنان جد بیستم رسول خدا(ص) و پدر عرب عدنانی است. فرزندان عدنان دارای خصوصیاتی همچون بخشندگی، مهماننوازی، امانتداری و شجاعت بودند و پیمانشکنی را گناه غیرقابل بخششی میدانستند.
محمدابراهیم آیتی (درگذشت ۱۳۵۳ش) نویسنده و مورخ شیعه حوادثی که مبدأ تاریخ عدنانیان بود را اینگونه برشمرده است: ورود حضرت اسماعیل(ع) به مکه، آغاز ریاست عَمْرَو بن لُحَی خُزاعی که دین حضرت ابراهیم(ع) را دگرگون ساخت و بتپرستی را در مکه رواج داد، جنگهای فِجَار و شرکت رسول خدا(ص) در آن، حِلف الفُضُول، تجدید بنای کعبه به دست قریش و هجرت رسول خدا(ص) از مکه به مدینه.
با توجه به اینکه قبائلی همچون قبیله قریش و بنیهاشم از عدنانیان به شمار میرفتند، بسیاری از بزرگانِ سپاه و یاران پیامبر اکرم(ص) همچون ابوطالب، امام علی(ع) و عباس بن عبدالمطلب از عدنانیان به شمار میروند.
قبیله ربیعه که یکی از قبائل عدنانی است، مورد توجه خاص امام علی(ع) بوده و بسیاری از سپاه امام در جنگ جمل، صفین و نهروان عدنانی بودند.
معرفی و جایگاه
عدنانیان و یا عرب مُستَعرِبه[۱] از فرزندان حضرت اسماعیل(ع)[۲] در کنار قحطانیان یکی از نسبهای دور اعراب هستند که خود را در جزیرة العرب ماندگار ساختند و تمامی اعراب به این دو نسب برمیگردند.[۳]
آنان را عرب مَعدی، نِزاری، مُضَری، اسماعیلی، شمالی، مُتَعَرّّبه، بنیاسماعیل، بنیمَشرق، بنیقَیدار و قَیدار نیز میگویند.[۴] از آنان به واسطه مقایسه با اعراب بائده (از بین رفته)، عرب باقیه یاد شده است.[۵] برخی عرب بائده را عرب عاربه و اصیل، و عدنانیان را به همراه قحطانیان عرب مستعربه میدانند.[۶]
رسول جعفریان (متولد ۱۳۴۳ش)، پژوهشگر تاریخ اسلام، معتقد است که مشخص نیست تقسیم عرب به دو شاخه اصلی عدنانی و قحطانی از چه زمانی آغاز شده است؛ اما تصمیم خلیفه دوم برای پرداخت مستمری بیشتر به عدنانیان به جهت انتساب به رسول خدا(ص) موقعیت نسب آنان را در جامعه عربی محکمتر کرد.[۷]
بنابر گزارش جعفر سبحانی (متولد ۱۳۰۸ش)، از مراجع تقلید شیعه، فرزندان عدنان، بخشنده، مهماننواز، امانتدار بودند، پیمانشکنی را گناه غیرقابل بخششی میدانستند، در راه عقیده فداکار بودند و از صراحت لهجه کاملا برخوردار بودند، حافظههای نیرومندی برای حفظ اشعار و خطبهها در میان آنان پیدا میشد و در فنّ شعر و سخنرانی سرآمد روزگار بودند، شجاعت و جرأت آنان ضربالمثل بود، در اسبدوانی و تیراندازی مهارت داشتند و فرار و پشت به دشمن را زشت و ناپسندیده میشمردند. در برابر اینها، فساد اخلاقی دامنگیر آنها شد و اگر اسلام بر دلهای آنان نتابیده بود؛ دیگر امروز اثری از عرب عدنانی مشاهده نمیشد.[۸]
نسبشناسی
عَدنان جد بیستم رسول خدا(ص) و پدر عرب عدنانی است.[۹] در برخی از منابع نام وی عُدْثان ذکر شده است.[۱۰] علت اینکه او را عدنان گفتند آن بود که دشمنانش میگفتند از صُلب او شخصی به دنیا میآید که بر تمام مردم برتری خواهد داشت. لذا در صدد کشتن عدنان بودند، ولی خدا او را حفظ نمود.[۱۱]
در مورد نسب عدنان تا حضرت ابراهیم(ع) اختلاف زیادی وجود دارد.[۱۲] برخی معتقد هستند نسب عدنان با چهار،[۱۳] شش،[۱۴] هفت،[۱۵] نه،[۱۶] ده،[۱۷] پانزده،[۱۸] بیست،[۱۹] سی[۲۰] و یا چهل[۲۱] واسطه به حضرت ابراهیم(ع) میرسد؛ اما براساس گزارش ابن عِنَبه حسنی (۷۴۸ق-۸۲۸ق)،[۲۲] و ابن شهرآشوب[۲۳] و فضل بن حسن طبرسی[۲۴] بیشتر نسبشناسان، نسب عدنان را به این ترتیب عدنان بن أُدِّ بن أُدَدَ بن یسَع بن هَمَیسَع بن سَلَامَان بن نَبْتِ بن حَمَل بن قَیذَار بن اسماعیل بن ابراهیم میدانند.
طبرسی همچنین مینویسد به دلیل همین اختلاف در اجداد، رسول خدا(ص) خواستند به هنگام برشمردن نسب ایشان در عدنان متوقف شود.[۲۵]
حوادث مهم
محمدابراهیم آیتی (درگذشت ۱۳۵۳ش) نویسنده و مورخ شیعه حوادث مهمی را که مبدأ تاریخ عدنانیان بود را اینگونه برشمرده است: ورود حضرت اسماعیل(ع) به مکه،[۲۶] پراکنده شدن فرزندان معدّ بن عدنان،[۲۷] آغاز ریاست عَمْرَو بن لُحَی خُزاعی که دین حضرت ابراهیم(ع) را دگرگون ساخت و بتپرستی را در مکه رواج داد،[۲۸] حمله ابرهه به خانه کعبه،[۲۹] جنگهای فِجَار میان قبیله قیس عیلان از یک طرف و قریش و بنیکنانه از طرف دیگر در ماههای حرام روی داد و رسول خدا(ص) در «فجار» آخر معروف به «فِجار بَرّاض» حضور یافت و فجار دوم (۲۰ سال بعد از عام الفیل) مبدأ تاریخ قرار گرفت،[۳۰] حِلف الفُضُول،[۳۱] تجدید بنای کعبه به دست قریش،[۳۲] هجرت رسول خدا(ص) از مکه به مدینه.[۳۳]
قبائل، مسئولیتها، مهاجرتها
قبائل مُضَر، رَبِیعَه، انمار، خَثعَم، بَجِیلَه،[۳۴] تَمیم، کِنانَه و خزیمه[۳۵] و تیرههائی که از اینان منشعب گردیدند، از عدنانیان به شمار میروند که قبیله قریش و بنیهاشم مشهورترین آنها بودند.[۳۶]
براساس گزارشهای تاریخی سرپرستی کعبه در بخش از تاریخ در دست عدنانیان همچون عدنان،[۳۷] مَعَدِّ بن عَدْنَان، نِزار بن مَعَدِّ، إیاد بن نِزار[۳۸] و عَمْرَو بن لُحَی[۳۹] قرار داشت.[۴۰]
محل زندگی عدنانیان در ابتدا مکه بود، اما عدهای از آنان به یمن، دشتها و جلگههای فرات در عراق، یَمامَه، تِهامَه، حِمیَر،[۴۱] نَجد، حجاز و شام رفتند.[۴۲] کسری پادشاه ساسانی گروهی از آنها را به تکریت در کنار دَجله از سرزمینهای مُوصِل تبعید و سپس آنها را از تِکریت هم اخراج و به آنکارا که تحت سیطره رومیها بود، فرستاد.[۴۳]
ارتباط با قحطانیان
عدنانیان در کنار قحطانیان بهعنوان دو اصل در طوایف شبه جزیره عربستان،[۴۴] از روابط حسنهای برخوردار بودند؛ بهگونهای که برخی از محققان معتقدند که این نوع روابط سبب تثبیت و گسترش دولت پیامبر اکرم(ص) در مدینه شد.[۴۵] هر چند در بین آنها رقابتهایی در زمینه مفاخرات قبیلگی وجود داشته[۴۶] و اختلافات و جنگهایی نیز مابین آنها گزارش شده است؛ از جمله درگیری بین قبیله خزاعه با قریش برای گرفتن قدرت در مکه[۴۷] و همچنین جنگ خَزّاز.[۴۸]
اسلام و تشیع
با توجه به اینکه قبائلی همچون قریش[۴۹] و بنیهاشم[۵۰] و برخی دیگر از قبائل از عدنانیان به شمار میرفتند، بسیاری از بزرگان یاران پیامبر اسلام(ص) همچون ابوطالب،[۵۱] امام علی(ع)[۵۲] و عباس بن عبدالمطلب[۵۳] از عدنانیان به شمار میروند.
قبیله رَبِیعَه که یکی از قبائل عدنانی است،[۵۴] مورد توجه خاص امام علی(ع) بود.[۵۵] محمدجواد مغنیه معتقد است که بسیاری از سپاه امام علی(ع) در جنگ جمل، صفین و نهروان عدنانی بودند.[۵۶]
از طرف دیگر، قبیله بنیتَمیم یا تَمیمیان که قبیلهای از عربهای عدنانی بودند و در بصره اقامت داشتند، طرفدار عثمان بودند، و در جنگ جمل، عایشه را همراهی کردند.[۵۷]
پانویس
- ↑ آیتی، تاریخ پیامبر اسلام، ۱۳۷۸ش، ص۱-۲.
- ↑ سبحانی، فروغ ابدیت، ۱۳۸۵ش، ص۳۰.
- ↑ مقریزی، إمتاع الأسماع، ۱۴۲۰ق، ج۹، ص۶۶.
- ↑ آیتی، تاریخ پیامبر اسلام، ۱۳۷۸ش، ص۱-۲.
- ↑ غریغوریوس ملطی، تاریخ مختصر الدول، ۱۹۹۲م، ص۹۳.
- ↑ ابن کثیر، البدایة و النهایة، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۱۵۶.
- ↑ جعفریان، سیره رسول خدا(ص)، ۱۳۸۳ش، ص۱۶۴.
- ↑ سبحانی، فروغ ابدیت، ۱۳۸۵ش، ص۳۲.
- ↑ آیتی، تاریخ پیامبر اسلام، ۱۳۷۸ش، ص۱-۲.
- ↑ واسطی زبیدی، تاج العروس، ۱۴۱۴ق، ج۳، ص۲۳۶.
- ↑ مسعودی، اثبات الوصیة، ۱۳۸۴ش، ص۱۰۰.
- ↑ ابن عنبه حسنی، عمدة الطالب، ۱۴۱۷ق، ص۲۹.
- ↑ ابن کثیر دمشقی، البدایة و النهایة، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۱۹۳.
- ↑ ابن عنبه حسنی، عمدة الطالب، ۱۴۱۷ق، ص۲۹.
- ↑ ابن کثیر دمشقی، البدایة و النهایة، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۱۹۳.
- ↑ ابن کثیر دمشقی، البدایة و النهایة، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۱۹۳.
- ↑ ابن کثیر دمشقی، البدایة و النهایة، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۱۹۳.
- ↑ ابن کثیر دمشقی، البدایة و النهایة، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۱۹۳.
- ↑ ابن کثیر دمشقی، البدایة و النهایة، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۱۹۳.
- ↑ ابن کثیر دمشقی، البدایة و النهایة، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۱۹۳.
- ↑ ابن کثیر دمشقی، البدایة و النهایة، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۱۹۳.
- ↑ ابن عنبه حسنی، عمدة الطالب، ۱۴۱۷ق، ص۲۹.
- ↑ ابن شهر آشوب مازندرانی، مناقب آل أبی طالب، ۱۳۷۹ق، ج۱، ص۱۵۵.
- ↑ طبرسی، اعلام الوری، ۱۳۹۰ق، ص۶.
- ↑ طبرسی، تاج الموالید، ۱۴۲۲ق، ص۶۹.
- ↑ آیتی، تاریخ پیامبر اسلام، ۱۳۷۸ش، ص۲۸-۲۹.
- ↑ آیتی، تاریخ پیامبر اسلام، ۱۳۷۸ش، ص۲۸-۲۹.
- ↑ آیتی، تاریخ پیامبر اسلام، ۱۳۷۸ش، ص۲۸-۲۹.
- ↑ آیتی، تاریخ پیامبر اسلام، ۱۳۷۸ش، ص۲۸-۲۹.
- ↑ آیتی، تاریخ پیامبر اسلام، ۱۳۷۸ش، ص۲۸-۲۹.
- ↑ آیتی، تاریخ پیامبر اسلام، ۱۳۷۸ش، ص۲۸-۲۹.
- ↑ آیتی، تاریخ پیامبر اسلام، ۱۳۷۸ش، ص۲۸-۲۹.
- ↑ آیتی، تاریخ پیامبر اسلام، ۱۳۷۸ش، ص۲۸-۲۹.
- ↑ مقدسی، البدء و التاریخ، بور سعید، ج۴، ص۱۰۷.
- ↑ مقدسی، البدء و التاریخ، بور سعید، ج۴، ص۱۰۸.
- ↑ سبحانی، فروغ ابدیت، ۱۳۸۵ش، ص۳۰.
- ↑ یوسفی غروی، موسوعة التاریخ الإسلامی، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۱۸۶.
- ↑ یوسفی غروی، موسوعة التاریخ الإسلامی، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۲۲۲.
- ↑ یوسفی غروی، موسوعة التاریخ الإسلامی، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۲۲۲.
- ↑ یوسفی غروی، موسوعة التاریخ الإسلامی، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۲۲۲-۲۳۴.
- ↑ یوسفی غروی، موسوعة التاریخ الإسلامی، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۲۱۹-۲۲۵.
- ↑ آیتی، تاریخ پیامبر اسلام، ۱۳۷۸ش، ص۱.
- ↑ یوسفی غروی، موسوعة التاریخ الإسلامی، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۲۲۱.
- ↑ علی، المفصل فی التاریخ العرب قبل الاسلام، ۱۹۷۶ق، ص۳۵۴.
- ↑ حسینیان مقدم، مناسبات مکه و مدینه پیش از اسلام در چشم انداز روابط قحطانی- عدنانی، ۱۳۸۱ش، ص۴۵.
- ↑ علی، المفصل فی التاریخ العرب قبل الاسلام، ب۱۹۷۶ق، ص۳۵۶.
- ↑ حسینیان مقدم، مناسبات مکه و مدینه پیش از اسلام در چشم انداز روابط قحطانی- عدنانی، ۱۳۸۱ش، ص۴۵.
- ↑ برای اطلاعات بیشتر نگاه کنید: حسینیان مقدم، مناسبات مکه و مدینه پیش از اسلام در چشم انداز روابط قحطانی- عدنانی، ۱۳۸۱ش، ص۴۵.
- ↑ سمعانی، الانساب، ۱۳۸۲ق، ج۱، ص۱۶.
- ↑ سمعانی، الانساب، ۱۳۸۲ق، ج۱، ص۱۶.
- ↑ ابن کثیر دمشقی، البدایة و النهایة، ۱۴۰۷ق، ج۷، ص۲۲۲.
- ↑ ابن کثیر دمشقی، البدایة و النهایة، ۱۴۰۷ق، ج۷، ص۲۲۲.
- ↑ ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۴، ص۳.
- ↑ کحاله، معجم قبائل العرب، ۱۴۱۴ق، ج۲، ص۴۲۴.
- ↑ نصر، وقعة صفین، ۱۴۰۴ق، ص۳۰۸-۳۰۹.
- ↑ مغنیه، الجوامع و الفوارق بین السنة و الشیعة، ۱۴۱۴ق، ص۳۱۳.
- ↑ شهیدی، ترجمه نهج البلاغة، ۱۳۷۸ش، ص۵۱۷.
منابع
- آیتی، محمد ابراهیم، تاریخ پیامبر اسلام، تهران، دانشگاه تهران، چاپ ششم، ۱۳۷۸ش.
- ابن سعد کاتب واقدی، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، تحقیق، عطا، محمد عبد القادر،دار الکتب العلمیة، بیروت، چاپ اول، ۱۴۱۰ق.
- ابن شهر آشوب مازندرانی، مناقب آل أبی طالب علیهم السلام، قم، انتشارات علامه، چاپ اول، ۱۳۷۹ق.
- ابن عنبه حسنی، سید احمد بن علی، عمدة الطالب فی أنساب آل أبی طالب، قم، انتشارات انصاریان، چاپ اول، ۱۴۱۷ق.
- ابن کثیر دمشقی، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، بیروت،دار الفکر، ۱۴۰۷ق.
- جعفریان، رسول، سیره رسول خدا(ص) (تاریخ سیاسی اسلام)، قم، دلیل ما، چاپ سوم، ۱۳۸۳ق.
- حسینیان مقدم، حسین، مناسبات مکه و مدینه پیش از اسلام در چشم انداز روابط قحطانی- عدنانی، مجله نامه علوم انسانی، شماره۶و۷، زمستان۱۳۸۱ش.
- سبحانی، جعفر، فروغ ابدیت، قم، بوستان کتاب، چاپ بیست و یکم، ۱۳۸۵ش.
- سمعانی، أبو سعید عبدالکریم بن محمد، الانساب، تحقیق: عبدالرحمن معلمی یمانی، حیدرآباد، مجلس دائرة المعارف العثمانیة، چاپ اول، ۱۳۸۲ق.
- شهیدی، جعفر، ترجمه نهج البلاغة، تهران، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ چهاردهم، ۱۳۷۸ش.
- طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری بأعلام الهدی، تهران،دار الکتب الاسلامیة، چاپ سوم، ۱۳۹۰ق.
- طبرسی، فضل بن حسن، تاج الموالید، دار القاری، بیروت، چاپ اول، ۱۴۲۲ق.
- غریغوریوس ملطی(ابن عبری)، تاریخ مختصر الدول، محقق: انطون صالحانی یسوعی، بیروت، دار الشرق، چاپ سوم، ۱۹۹۲م.
- قاضی ابرقوه، سیرت رسول الله، تهران، وزارت ارشاد، چاپ سوم، ۱۳۷۷ق.
- محرمی، غلامحسن، تاریخ تشیع از آغاز تا پایان عصر غیبت صغری، قم، موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره)، چاپ هفتم، ۱۳۷۸ش.
- مسعودی، علی بن حسین، اثبات الوصیة للإمام علی بن أبی طالب، قم، انتشارات انصاریان، چاپ سوم، ۱۳۸۴ش.
- مغنیه، محمد جواد، الجوامع و الفوارق بین السنة و الشیعة، بیروت، موسسة عز الدین، چاپ اول، ۱۴۱۴ق.
- نصر بن مزاحم، وقعة صفین، محقق و مصحح: عبد السلام محمد هارون، قم، مکتبة آیة الله المرعشی النجف، چاپ دوم، ۱۴۰۴ق.
- واسطی زبیدی، محب الدین سید محمد مرتضی، تاج العروس من جواهر القاموس، محقق و مصحح: علی شیری، بیروت،دار الفکر للطباعة و النشر و التوزیع، چاپ اول، ۱۴۱۴ق.
- یوسفی غروی، محمد هادی، موسوعة التاریخ الإسلامی، قم، مجمع اندیشه اسلامی، چاپ اول، ۱۴۱۷ق.