بحث:عدنانیان
@Pakzad:
نکته
با تشکر از زحمات نویسنده.
- برخی کلمات نیازمند اعراب است.
Pakzad (بحث) ۲ فوریهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۸:۲۶ (UTC)
ضمن تشکر از توجه شما؛ در قسمت حوادث مهم توضیح این جنگ آمده است: «جنگهای فِجَار میان قبیله قیس عیلان از یک طرف و قریش و بنیکنانه از طرف دیگر در ماههای حرام روی داد و رسول خدا(ص) در «فجار» آخر معروف به «فِجار بَرّاض» حضور یافت و فجار دوم (۲۰ سال بعد از عام الفیل) مبدأ تاریخ قرار گرفت» که به نظرم به همین مقدار کافی است؛ اما اگر صلاح است بفرمایید تا اضافه کنم.Pakzad (بحث) ۲ فوریهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۸:۲۶ (UTC)
چند نکاتی چند
سلام بر برادر پاکزاد چند نکتهای به ذهن این حقیر رسید که گفتم خدمت شما عرض کنم.
- در ویکی از جملات مستقیم کمتر استفاده میکنیم و جملات باید گزارشی باشند خصوصا در شناسه. جمله محمدابراهیم آیتی چه در شناسه و چه در مدخل به نظر باید گزارشی شوند.
- در شناسه، پاراگراف دوم ادعایی دارد که بهتر است ناقل آن ذکر گردد.
- کلمه «فِجَار» در شناسه و مدخل چند بار ذکر شده؛ فتحه روی «ج» معنای خاصی دارد که اگر ذکر نشود مخاطب به اشتباه میافتد یا اگر ذکر نشود طور دیگری خوانده میشود؟
- جملاتی که در شناسه و مدخل ذکر شده مانند «با توجه به اینکه قبائلی همچون قبیله قریش و بنیهاشم از عدنانیان به شمار میرفتند، بسیاری از بزرگانِ سپاه و یاران پیامبر اسلام(ص) همچون ابوطالب، امام علی(ع) و عباس بن عبدالمطلب از عدنانیان به شمار میروند.» تحصیل حاصل نیست؟ شاید بهتر باشه جمله تغییر کند.
- این جمله ابهام دارد: «قبیله ربیعه که یکی از قبائل عدنانی است، مورد توجه خاص امام علی(ع) بوده و بسیاری از سپاه امام در جنگ جمل، صفین و نهروان عدنانی بودند.»
دلیل توجه امام علی(ع) به قبیله ربیعه یا دلیل انتخاب بسیاری از سپاه امام در جنگهای اصلی این بود که این افراد یا قبائل عدنانی هستند؟ این جمله با شایستهسالاری و عدالت امام چطور سازگار است؟ شاید بهتر بود بعد از ذکر صفات نیکوی قبائل عدنانی، این جملات را به آن مرتبط میکردید که مخاطب دلیل انتخاب توسط حضرت را صفات نیکوی آنها بداند نه رگ و ریشه و ...
- در بخش معرفی و جایگاه، «عدنانیان و یا عرب مُستَعرِبه» علائم نگارشی «و» و «یا» با هم ذکر نمیشوند. در ضمن این دو کلمه که به هم عطف شدند ابهام دارند. عرب مستعربه نام دیگر عدنانیان است؟
- به نظر میرسد کلماتی مانند «ماندگار ساختند» ویکیایی نیست و نیاز به تغییر دارد.
- پاراگراف دوم معرفی و جایگاه نیز ابهام دارد. منظور از «آنان» چیست؟ عدنانیان فقط یا عدنانیان و قحطانیان باهم؟
- در بخش نسبشناسی در ذکر قسمت اختلاف در مورد نسب عدنان به حضرت ابراهیم(ع)، مواردی که ذکر شده از قبیل: چهار، شش، هفت و ... بیشتر باعث سردرگمی است و فایده چندانی هم ندارد. میتوان چند مورد را ذکر کرد و بقیه را بهعنوان اینکه موارد دیگری هم هست یا ذکر شده آورد.
- به نظر بخش حوادث مهم نیاز به بازنویسی دارد. جملات پشت سرهم، ابهام، بعضی از جملات ناقص توضیح اضافه دارد که همه اینها باعث چندباره خواندن و سردرگمی مخاطب میشود.
- در لینک دهی دقت بیشتری کنید. لینکهای سبز که نشانه عدم ارجاع به مدخل اصلی است، زیاده دیده میشود.
- در قسمت ارتباط با قحطانیان، به جنگ «خَزّاز» اشاره شده که نیاز به توضیح دارد یا در قالب یادداشت ذکر گردد.
- به نظر میرسد عنوان «اسلام»، خصوصا «تشیع» با توضیحاتی که داده شده خیلی برای این بخش مناسب نیست. از طرفی ذکر شد که سپاه حضرت در جنگهای اصلی یعنی جمل، صفین و نهروان عدنانی بودند و از طرف دیگر تمیم و تمیمیان نیز که طرفدار عثمان بودند و در جنگ جمل طرفدار عایشه نیز عدنانی بودند. این جملات نشانه این نیست که شیعیان فقط عدنانی بودند یا برعکس. این بخش بیشتر به تاریخچه حضور عدنانیان در جنگها اشاره دارد.
- در پانویس شماره ۳۸ و ۳۹، گرچه مطلب متفاوت است ولی پانویس در صفحات یکی است و نیاز به دو پانویس ندارد. در پانویس ۱۵ تا ۲۱ نیز همین نکته دیده میشود و یا پانویس ۲۶ تا ۳۳ و ۵۱ تا ۵۲.
اگر صلاح میدانید اصلاح بفرمایید. یاعلی--Gholampour (بحث) ۱۲ فوریهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۲:۰۵ (UTC)
@Gholampour: با تشکر از زحمات شما. انشالله هرچه زودتر مورد بررسی قرار میدهم.Pakzad (بحث) ۲۰ فوریهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۰۵:۲۹ (UTC)
نکات محتوایی
@Pakzad:
با سلام و احترام خدمت نویسنده محترم
ضمن تشکر از زحمات نویسنده، مناسب است که به موارد زیر توجه شود
1. در بعضی موارد گویا نویسنده محترم به درستی مطالب منبع را درنیافته و بهغلط مطلبی را به منبعی منتسب کرده است. به عنوان نمونه در بخش معرفی عرب قحطانی اینچنین آورده است: «آنان را عرب مَعدی، نِزاری، مُضَری، اسماعیلی، شمالی، مُتَعَرّّبه، بنیاسماعیل، بنیمَشرق، بنیقَیدار و قَیدار نیز میگویند.[۴] از آنان به واسطه مقایسه با اعراب بائده (از بین رفته)، عرب باقیه یاد شده است.[۵]» برای مورد اخیر به کتاب تاریخ مختصر الدول ارجاع داده شده است. این در حالی است که در کتاب مختصر الدول چنین آمده است: « قال القاضي صاعد بن احمد الاندلسي صاحب قضاء مدينة طليطلة: ان العرب فرقتان فرقة بائدة و فرقة باقية. اما الفرقة البائدة فكانت امما ضخمة كعاد و ثمود و طسم و جديس. و لتقادم انقراضهم ذهبت عنّا حقيقة اخبارهم و انقطعت عنّا اسباب العلم بآثارهم. و اما الفرقة الباقية فهي متفرّعة من جذمين قحطان و عدنان.» یعنی ابن عبری نویسنده کتاب مختصر الدول از قاضی صاعد اندلسی نقل میکند که عرب دو فرقه کلی هستند. یکی عرب باقیه و دیگری عرب بائده. عرب بائده مانند عاد و ثمود از میان رفتهاند، اما عرب باقیه خود بر دو قسم است: قحطانی و عدنانی. این در حالی است که نویسنده به ابن عبری چنین نسبت داده که او عرب باقیه را همان عرب عدنانی میداند.
2. برخی از منابع اصلی در مورد عرب عدنانی مثل کتاب المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام از جواد علی به درستی استفاده نشده و تا حدی مغفول مانده است. به عنوان مثال جواد علی تقسیمبندی عرب به عدنانی و قحطانی را چندان نمیپذیرد و مفاخرات و نزاعهایی که بین قحطانیان و عدنانیان از زمان جاهلیت گزارش شده را ریشه گرفته در حوادث اسلامی میداند. او معتقد است که اساس تقسیمبندی عرب به این دو تیره بزرگ در زمان عمر شکل گرفت و برای نزاعهای این دو تیره در عهد اسلامی به خصوص در عهد اموی، ریشههایی در زمان جاهلی تراشیده شد و این در حالی است که اصلاً چنین نگاهی در زمان جاهلیت وجود نداشت. برای اطلاعات بیشتر نک: جواد علی، المفصل فی تاریخ عرب قبل الاسلام، ج 1، ص 466 – 508.
3. باید در نگاه به عرب عدنانی، سلسلهمراتب قبیله و سپس تیره و خاندان را در نظر گرفت. مثلاً نویسنده گاه قریش و بنیهاشم را در عرض هم به عنوان دو قبیله مهم عدنانی یاد کرده است. این در حالی است که بنیهاشم به عنوان تیرهای از قبیله قریش در کنار بنیامیه و بنیمخزوم و 11 تیره دیگر به شمار میرفتند. از آن مهمتر اینکه باید در ابتدا شاخههای مهم عرب عدنانی دیده میشد. چراکه عرب عدنانی در ابتدا به دو بخش نزار و قضاعه تقسیم شده و نزاریها هم سه بخش عمده یعنی ربیعه و مضر و ایاد دارند که بعدها منازعات میان این قبایل بالأخص ربیعه و مضر بسیار پررنگ و سبب شکلگیری حوادثی شد که درنهایت به سقوط امویان انجامید.
4. در بحث از عرب عدنانی برخی موضوعات مهم از یاد رفته است. به عنوان نمونه در بخش قبل از اسلام، باید به نقش «قصی بن کلاب» در جمعآوری قریش به عنوان یکی از مهمترین رویدادهای عرب عدنانی اشاره کرد. بهگونهای که مرگ او یکی از مبادی تاریخ در عرب جاهلی به شمار میرود. چنانکه در بخش اسلامی نیز باید به نقش امویان در شکل دادن منازعات قحطانی و عدنانی و حتی در بین خود عدنانیها اشاره کرد.
درنهایت و به رغم این اشکالات از زحمات نویسنده عزیز کمال تشکر را دارم.