ملاّ رجبعلی تبریزی عارف و حکیم شیعی قرن یازدهم هجری قمری است. معروفترین استاد وی میرفندرسکی بود. در مدرسه شیخ لطف الله اصفهان به تدریس فلسفه و علوم عقلی اشتغال داشت و شاگردانی نیز تربیت کرد. او معتقد به اشتراک معنوی وجود و عدم عینیت صفات اهلی بود. نظریات او را موافق با مکتب مشایی و مذهب اسماعیلیه دانسته اند. او یکی از مهمترین نظریه پردازان الاهیات تنزیهی در فلسفه شیعی است. وی از جایگاه ویژهای نزد مردم و دولتمردان برخوردار بود. او در ۱۰۸۰ق در اصفهان درگذشت.
عارف و حکیم شیعی | |
اطلاعات فردی | |
---|---|
زادگاه | تبریز |
تاریخ وفات | ۱۰۸۰ق |
شهر وفات | اصفهان |
اطلاعات علمی | |
استادان | ابوالقاسم فندرسکی • میرداماد |
شاگردان | قاضی سعید قمی • محمد بن عبدالفتاح تنکابنی • میر محمدیوسف طالقانی • علیقلی بن قرچغای خان و ... |
تألیفات | رسالة اثبات واجب • الاصول الآصفیة • کتاب فی الحکمه و ... |
زندگانی
ملاّ رجبعلی اهل تبریز است، اما تاریخ تولدش معلوم نیست. وی تا پایان عمر در اصفهان سکونت داشت و در ۱۰۸۰ق در همانجا درگذشت. به دلیل اقامت طولانیش در اصفهان به اصفهانی نیز شهرت یافته است.[۱] درباره زندگی او جز اینکه که مدتها در سفر به سر میبرده و به تحصیل علم میپرداخته،اطلاع چندانی در دست نیست.
ملا رجبعلی تبریزی از منزلت ویژهای در بین مردم و دولتمردان برخوردار بود. چنان که شاه عباس دوم به دیدارش میرفت و درباره احکام حکمت عملی از او سوال میکرد. حتی خانهای در شمس آباد اصفهان (محلهای بیرون از دیوار شهر) برای ملا خریداری کرد. شاه سلیمان نیز به رغم بیمیلی ملا رجبعلی به سر و کار داشتن با دربار، همواره مترصد فرصتی برای مصاحبت و دیدار با او بود.[۲]
تحصیل
تبریزی، پس از کسب درجه اجتهاد در بغداد، به ریاضت و تزکیه نفس روی آورد؛ مرشد او در سلوک شناخته نیست. وی همچنین مریدانی در سلوک داشت که نام ایشان نیز معلوم نیست.[۳] او را حکیم، متکلم، متفقه،[۴] زُبدة المحققین و اُسوة السالکین[۵] خواندهاند.
افندی اصفهانی با این که او را فاضل، زاهد، حکیم و صوفی دانسته اما می گوید: وی در علوم دینی، عربی و ادبی هیچ معرفتی نداشت بلکه فقط در منطق، علوم طبیعی و الهیات تبحر داشت و حتی توان نگارش به زبان عربی هم نداشت و شاگردانش مطالب او را تحریر می کردند.[۶] لیکن شاگرد ملا رجبعلی در کتاب المعارف الالهیه علت تحریر مطالب استاد را کهنسالی و عدم توانایی او بر تالیف ذکر کرده است.[۷]
ملا رجبعلی تبریزی شعر نیز میسروده و در اشعارش «واحد» تخلص میکرده است، از این رو نام او در زمره شعرای دوره صفویه آمده است.[۸]
از اساتید وی به دو مورد در منابع اشاره شده است:
- میرفندرسکی؛ ملا رجبعلی را تحت تأثیر آرا و تعالیم فلسفی او دانستهاند.[۹]
- میر داماد؛[۱۰]
تدریس و شاگردان
تبریزی مدرسی رسمی بود [۱۱] که در مدرسه شیخ لطف الله به تدریس فلسفه و علوم عقلی اشتغال داشت. او شهرتی فراوان[۱۲] و تسلط فوق العادهای داشت چندان که «شفا و اشارات مانند موم در دستان او بود».[۱۳] در حوزه علوم عقلی، نزد ملارجب علی تبریزی حکمای برجستهای پرورش یافتند که از آن جملهاند:
- محمّد رفيع پيرزاده مولف المعارف الالهیه؛ او مطالب استادش را تحریر می کرد و تا آخر عمر بر مشرب وی بوده است.[۱۴]
- میر محمدیوسف طالقانی؛ او ارشد شاگردان ملا بود.[۱۵]
- محمدحسین بن محمدمفید قمی؛ او تفسیری به زبان فارسی دارد.[۱۶]
- محمدسعید بن محمدمفید؛ معروف به قاضی سعید. او را عارف بزرگ و ملقب به حکیم کوچک خوانده اند.[۱۷]
- امیر قوام الدین محمد اصفهانی؛
- ملا محمدشفیع اصفهانی؛
- محمد بن عبدالفتاح تنکابنی معروف به سراب؛
- علیقلی بن قرچغای خان صاحب احیای حکمت [۱۸]
- عباس مولوی مولف اصول الفوائد؛[۱۹]
- عبدالله یزدی؛ وی نزد علامه مجلسی و ملا رجبعلی شاگردی کرده است. [۲۰]
- لطفعلی افشار؛ او دیوان شعری دارد.[۲۱]
تالیفات
از ملا رجبعلی تبریزی این آثار برجای مانده است:
- رسالة اثبات واجب؛ به فارسی که مشتمل بر یک مقدمه، پنج مطلب و خاتمه است. او در این رساله اهمّ آرای خود را درباره واجب الوجود و مباحث وجود اظهار میکند. از این رساله بخوبی میتوان دریافت که وی در باب وجود و مسائل اساسی آن با آرای ملاصدرا مخالف بوده است. آقابزرگ طهرانی[۲۲] از این رساله با عناوین اشتراک الوجود و وجودالباری نیز یاد کرده است. این رساله را سید جلال الدین آشتیانی در جلد اول منتخباتی از آثار حکمای الهی ایران از عصر میرداماد و میرفندرسکی تا زمان حاضر به چاپ رسانده است. آقا جمال خوانساری[۲۳] و میرزا محمد مشهدی بر این رساله ردیه نگاشتهاند.[۲۴]
- الاصول الآصفیة یا اصل الاصول؛ که برخی بنا بر تصحیف نسخهنویسها به اشتباه با عنوان الاصول اللاحقة نیز از آن نام بردهاند. این کتاب به زبان عربی و درباره مسائل و اصول مهم فلسفی از جمله قاعده الواحد، مباحث وجود، جعل، حرکت جوهری و وجود ذهنی ـ که هر دو را رد میکند ـ اصالت ماهیت و مباحث دیگر است. ملارجب علی این کتاب را به اسم آصف میرزا، یکی از ارکان دولت صفوی، نگاشته است.[۲۵] هانری کوربن[۲۶] در وجه تسمیه این کتاب میگوید صفت «آصفیه» که به اصول اضافه شده ممکن است اشاره به آصف، حکیم و ندیم سلیمان(ع)، باشد که صاحب «علم الکتاب» بود. قسمتهایی از این رساله در جلد اول منتخباتی از آثار حکمای الهی ایران چاپ شده است.
- کتاب فی الحکمه؛ به فارسی که قاضی سعید قمی بعد از وفات ملارجب علی آن را با عنوان البرهان القاطع و النور الساطع به عربی ترجمه کرده و در مجموعه رسایل خود به نام اربعینیات آورده است.[۲۷]
- تفسیر آیه الکرسی؛[۲۸]
- المعارف الالهیة؛ محمدرفیع پیرزاده زیرنظر ملارجب علی آن را تحریر کرده است.[۲۹] این کتاب نیز در جلد دوم منتخباتی از آثار الهی حکمای ایران چاپ شده است.
- دیوان واحد تبریزی؛ مجموعه اشعار ملا رجب علی است.[۳۰]
- الاصل الاصیل؛ رساله ای فارسی است که احتمالا در حکمت بوده باشد.[۳۱]
- رساله در تحقیق مشترک لفظی بودن وجود و دیگر صفات باریتعالی؛ [۳۲]
دیدگاههای فلسفی
- اشتراک معنوی وجود: ملا رجبعلی تبریزی یکی از مهمترین نظریه پردازان الاهیات تنزیهی در حکمت شیعی است.اندیشه تنزیهی او درباره خدا موجب شده که از مخالفان سرسخت قول به اشتراک معنوی وجود و به تبع آن تشکیک وجود به شمار رود. او معتقد است که لفظ وجود و موجود میان واجب تعالی و ممکنات به اشتراک لفظی است و اگر معنای وجود در خداوند به معنای همان وجودی باشد که بر ممکنات اطلاق میشود، لازم میآید که خدا نیز مخلوق باشد. او در تأیید قول خود به عباراتی از اثولوجیا، فصول مدینه فارابی و آرای مَسْلمة بن احمد مَجریطی، شیخ محمود شبستری، صدرالدین قونوی و حکمای هند استناد میکند.[۳۳]
- نفی عینیت صفات الهی: تبریزی همچنین بنا بر نظرگاه تنزیهی خود، با دلایل عقلی و نقلی، به انکار عینیت ذات و صفات خداوند و حتی نفی صفات او میپردازد، و در خصوص احادیثی که بر اثبات صفات خدا دلالت دارند، میگوید که اطلاق صفات علم و قدرت و غیر اینها بر واجب تعالی شبیه و مانند کردن خدا به مخلوقات و بنابراین مستلزم شرک نسبت به خداوند است. او این احادیث را، با برداشت از روایتی از امام باقر(ع)، این گونه تأویل میکند که عالم بودن و قادر بودن خدا به معنای علم بخشیدن به عالمان و قدرت بخشیدن به قادران است. برداشت دیگر او از اقوال ائمه(ع)، این است که اثبات صفات کمال عبارت است از سلب طرف مقابل آن صفات. بدین ترتیب، «خدا عالم است» یعنی «خدا جاهل نیست» و «خدا قادر است» یعنی «خدا عاجز نیست». پس انتساب هر گونه صفات کمالی به ذات خدای تعالی، حتی وجوب وجود، به سلب طرف نقصان برمیگردد و اطلاق موجود بر خداوند به این معنی است که او ممکن الوجود نیست.[۳۴]
- ترکیب انضمامی وجود و ماهیت: به نظر رجبعلی تبریزی ترکیب وجود و ماهیت، انضمامی است و حمل وجود بر ماهیت، نظیر حمل اعراض خارجی بر اشیا است.
- اصالت ماهیت: همچنین وی به اصالت ماهیت قائل است و وجود را تابع و فرع ماهیت میداند. او برهمین اساس میگوید که جعل جاعل اولاً و بالذات به ماهیت و به تبع آن به وجود تعلق گرفته است، زیرا به بداهت عقلی محال است که جاعل ابتدا فرع شیء (وجود) را جعل کند و پس از جعل آن، جعل اصل شیء (ماهیت) لازم آید، چون در این صورت ملزوم لازم و لازم ملزوم میگردد، و این محال است.[۳۵] با اینهمه، تبریزی در مواضعی به اصالت وجود تصریح کرده است.[۳۶]
- انکار حرکت در جوهر: او در این قول بر همان شیوه حکمای مشائی اندیشیده است.[۳۷]
- انکار وجود ذهنی: ملا رجبعلی تبریزی از منکران سرسخت قول به وجود ذهنی است و در رساله اصول آصفیه اشکالاتی بر آن وارد کرده است.[۳۸]
- نحوه علم و ادراک نفس: وی در کیفیت علم نفس به موجودات خارجی میگوید: علم نفس به اعیان موجودات به واسطه صورت ذهنی و وجود ذهنی آنها نیست و ذات همه اشیا، یا به واسطه آلت حسی و یا بدون آن، برای نفس معلوم میشود. نفس، امور جزئی محسوس مثل حرارت و برودت، نورها و رنگها و اصوات و امثال آنها را از طریق آلات حسی ادراک میکند؛ اما طبایع کلی موجودات و حقایق و ذات آنها را بدون آلت حسی ادراک میکند و با علم به ذات خود به آنها نیز عالم میگردد.
- قوه واحده نفس: ملا رجبعلی علم نفس به کلیات و جزئیات اشیا را به قوه واحد میداند نه به قوای متعدد و میگوید: نفس فقط یک قوه دارد که افعال آن به حسب تعدد آلات مخصوص به هر فعل، متعدد است.[۳۹]
مکتب فلسفی ملا رجبعلی
کوربن[۴۰] معتقد است که آرای رجب علی تبریزی درباره وجود که با استشهاد از احادیث امامان معصوم توأم است، بیآنکه خود بداند، با طریقه حکمت اسماعیلی همنظر و از پیشروان حکمت شیخی است. از آنجا که مرز میان مشائیان و اشراقیان در فلسفه ایرانی دوره اسلامی به درستی روشن نیست، به نظر میرسد ربط دادن او به فلسفه مشائی اندکی شتابزده است. بهعلاوه با توجه به استفاده او از کتاب اثولوجیا، وجود گرایشهای اشراقی و نوافلاطونی در آرای وی مشهود است. با اینهمه، داوری درباره انتساب تفکر فلسفی تبریزی به مکتبهای شناخته شده فلسفی دشوار است.[۴۱]
پانویس
- ↑ آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة، ۱۴۳۰ق، ص۲۱۵ ؛ شاملو، قصص الخاقانی، ۱۳۷۱ش، ج ۲، ص۴۸ ؛ افندی اصفهانی، ریاض العلماء و حیاض الفضلاء، ۱۴۰۱ق، ج ۲، ص۲۸۳
- ↑ قزوینی، تتمیم امل الامل، ۱۴۰۷ق، ص۲۵۱؛ شاملو، قصص الخاقانی، ۱۳۷۱ش، ج ۲، ص۴۸ ؛ افندی اصفهانی، ریاض العلماء و حیاض الفضلاء، ۱۴۰۱ق، ج۲، ص۲۸۳ ؛ نصرآبادی، تذکرة نصرآبادی، ۱۳۶۱ش، ص۱۵۴.
- ↑ شاملو، قصص الخاقانی، ۱۳۷۱ش، ج۲، ص۴۷ـ۴۸؛ آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة، ۱۴۱۱ق، ص۲۱۵.
- ↑ آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة، ۱۴۳۰ق، ج۸، ص۶۴۴ و ج۹، ص۲۱۵.
- ↑ خوانساری، روضات الجنات فی أحوال العلماء و السادات، ۱۳۹۰ق، ج۳، ص۳۵۱.
- ↑ افندی، ریاض العلماء و حیاض الفضلاء، ۱۴۳۱ق، ج۲، ص۲۸۴.
- ↑ آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة، ۱۴۳۰ق، ج۸، ص۲۲۷.
- ↑ نصرآبادی، تذکرة نصرآبادی، ۱۳۶۱ش، ص۱۵۴.
- ↑ آشتیانی، منتخباتی از آثار حکمای الهی ایران، ۱۳۵۱ش، ج۱، ص۲۱۸؛ کوربن، فلسفه ایرانی و فلسفه تطبیقی، ۱۳۶۹ش، ص۹۸؛ ابراهیمی دینانی، ماجرای فکر فلسفی در جهان اسلام، ۱۳۷۷ش، ج۲، ص۳۲۷، ۳۲۹.
- ↑ آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة، ۱۴۳۰ق، ج۷، ص۲۲۲.
- ↑ آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة، ۱۴۳۰ق، ج۹، ص۲۱۵
- ↑ نصرآبادی، تذکرة نصرآبادی، ۱۳۶۱ش، ص۱۵۴
- ↑ قزوینی، تتمیم امل الامل، ۱۴۰۷ق، ص ۱۵۰
- ↑ آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة، ۱۴۳۰ق، ج۸، ص۲۲۷
- ↑ آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة، ۱۴۳۰ق، ج۸، ص۶۴۴
- ↑ آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة، ۱۴۳۰ق، ج۹، ص۲۱۵
- ↑ آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة، ۱۴۳۰ق، ج۹، ص۲۱۵
- ↑ افندی اصفهانی، ریاض العلماء و حیاض الفضلاء،۱۴۰۱ق، ج ۲، ص۲۸۴؛ کوربن، تاریخ فلسفه اسلامی، ۱۳۷۳ش، ص۴۸۷؛ ابراهیمی دینانی، ماجرای فکر فلسفی در جهان اسلام، ۱۳۷۷ش، ج۲، ص۳۳۱ـ۳۳۲؛ آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة، ۱۴۱۱ق، ص۲۱۵
- ↑ آقابزرگ طهرانی، الذریعةالی تصانیف الشیعة، ۱۴۰۳ق، ج۱۱ ٬ص۹۰
- ↑ آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة، ۱۴۳۰ق، ج۹ ٬ص۴۷۲
- ↑ آقابزرگ طهرانی، الذریعةالی تصانیف الشیعة، ۱۴۰۳ق، ج۹ القسم الثالث٬ ص۹۴۳
- ↑ آقابزرگ طهرانی، الذریعةالی تصانیف الشیعة، ۱۴۰۳ق، ج ۱۱، ص۷۸ـ۷۹، ج ۲۵، ص۳۷
- ↑ خوانساری، رسائل (شانزده رساله)، ۱۳۷۸ش، ص ۲۷۵ـ ۲۸۰
- ↑ آقابزرگ طهرانی، الذریعةالی تصانیف الشیعة، ۱۴۰۳ق، ج ۲۵، ص۴۰
- ↑ آقابزرگ طهرانی، الذریعةالی تصانیف الشیعة، ۱۴۰۳ق، ج ۲، ص۱۷۶ـ ۱۷۷؛ آشتیانی، منتخباتی از آثار حکمای الهی ایران، ۱۳۵۱ش، ج ۱، ص۲۴۴ـ ۲۷۱
- ↑ هانری کوربن، فلسفه ایرانی و فلسفه تطبیقی، ۱۳۶۹ش، ص۱۰۰
- ↑ آقابزرگ طهرانی، الذریعةالی تصانیف الشیعة، ۱۴۰۳ق، ج ۷، ص۵۴ ـ ۵۵، ج ۲۱، ص۲۳۹، ج ۲۶، ص۹۷ـ ۹۸
- ↑ آقابزرگ طهرانی، الذریعةالی تصانیف الشیعة، ۱۴۰۳ق، ج ۲۳، ص۱۶۹
- ↑ آقابزرگ طهرانی، الذریعةالی تصانیف الشیعة، ۱۴۰۳ق، ج ۲۱، ص۱۹۰
- ↑ آقابزرگ طهرانی، الذریعةالی تصانیف الشیعة، ۱۴۰۳ق، ج ۹، قسم ۴، ص۱۲۴۷
- ↑ ثقة الاسلام تبریزی٬ مرآة الكتب، ۱۴۱۴ق، ج۳، ص۴۵۰
- ↑ ثقة الاسلام تبریزی٬ مرآة الكتب، ۱۴۱۴ق، ج۵، ص۳۶۰
- ↑ آشتیانی، منتخباتی از آثار حکمای الهی ایران، ۱۳۵۱ش، ج۱، ص۲۲۱ـ۲۲۷
- ↑ آشتیانی، منتخباتی از آثار حکمای الهی ایران، ۱۳۵۱ش، ج۱، ص۲۳۱، ۲۳۵ـ۲۴۳
- ↑ آشتیانی، منتخباتی از آثار حکمای الهی ایران، ۱۳۵۱ش، ج۱، ص۲۵۷ـ۲۵۹
- ↑ ر.ک: آشتیانی، منتخباتی از آثار حکمای الهی ایران، ۱۳۵۲ش، ج۲، ص۴۶۷ـ۴۶۹
- ↑ آشتیانی، منتخباتی از آثار حکمای الهی ایران، ۱۳۵۱ش، ج۱، ص۲۵۴ـ۲۵۵
- ↑ آشتیانی، منتخباتی از آثار حکمای الهی ایران، ۱۳۵۱ش، ج۱، ص۲۶۲ـ۲۶۶
- ↑ آشتیانی، منتخباتی از آثار حکمای الهی ایران، ۱۳۵۱ش، ج۱، ص۲۶۶ـ۲۶۷
- ↑ هانری کوربن، تاریخ فلسفه اسلامی، ۱۳۷۹ش، ص۴۸۷؛ هانری کوربن، فلسفه ایرانی و فلسفه تطبیقی، ۱۳۶۹ش، ص۹۸ـ۹۹
- ↑ نگاه کنید به ابراهیمی دینانی، ماجرای فکر فلسفی در جهان اسلام، تهران، ۱۳۷۷ش، ج۲، ص۳۳۰، ۳۳۳
منابع
- آقابزرگ طهرانی، محمدمحسن، الذریعة الی تصانیف الشیعة، بیروت، چاپ علی نقی منزوی و احمد منزوی، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
- آقابزرگ طهرانی، محمدمحسن، طبقات اعلام الشیعة: الروضة النضرة فی علماء المأة الحادیة عشرة، بیروت، ۱۴۱۱ق/۱۹۹۰م.
- آقابزرگ تهرانى، محمدمحسن، طبقات اعلام الشیعة، بیروت، دار إحياء التراث العربی، چ۱، ۱۴۳۰ق.
- آقاجمال خوانساری، محمد بن حسین، رسائل (شانزده رساله): «ردّ رساله اشتراک لفظی وجود ملارجبعلی تبریزی»، قم، چاپ علی اکبر زمانی نژاد، ۱۳۷۸ش.
- آشتیانی، جلال الدین (تهیه، تحقیق، تقدیم و تعلیق)، منتخباتی از آثار حکمای الهی ایران: از عصر میرداماد و میرفندرسکی تا زمان حاضر، تهران، ج ۱، ۱۳۵۱ش، ج ۲، ۱۳۵۴ش.
- ابراهیمی دینانی، غلامحسین، ماجرای فکر فلسفی در جهان اسلام، تهران، ۱۳۷۷ش.
- افندی اصفهانی، عبدالله بن عیسی، ریاض العلماء و حیاض الفضلاء، چاپ احمد حسینی، قم ۱۴۰۱ـ۱۴۱۵.
- افندی اصفهانی، عبدالله بن عیسی، ریاض العلماء و حیاض الفضلاء، بیروت، مؤسسة التاريخ العربي، ۱۴۳۱ق.
- ثقة الاسلام تبريزى، على بن موسى، مرآة الكتب، قم، كتابخانه عمومى حضرت آيت الله العظمى مرعشى نجفى( ره)، چ۱، ۱۴۱۴ق.
- شاملو، ولی قلی بن داودقلی، قصص الخاقانی، تهران، چاپ حسن سادات ناصری، ۱۳۷۱ـ۱۳۷۴ش.
- ابن قرچغای خان، علیقلی، احیای حکمت، تهران، چاپ فاطمه فنا، ۱۳۷۷ش.
- قاضی سعید قمی، محمدسعید بن محمدمفید، شرح الاربعین، تهران، چاپ نجفقلی حبیبی، ۱۳۷۹ش.
- قاضی سعید قمی، محمدسعید بن محمدمفید، کتاب کلید بهشت، تهران، چاپ محمد مشکوة، ۱۳۶۲ش.
- قزوینی، عبدالنبی بن محمدتقی، تتمیم امل الامل، قم، چاپ احمد حسینی، ۱۴۰۷ق.
- کوربن، هانری، تاریخ فلسفه اسلامی، ترجمه جواد طباطبائی، تهران، ۱۳۷۳ش.
- کوربن، هانری، فلسفه ایرانی و فلسفه تطبیقی، ترجمه جواد طباطبائی، تهران، ۱۳۶۹ش.
- نصرآبادی، محمدطاهر، تذکره نصرآبادی، تهران، چاپ وحید دستگردی، ۱۳۶۱ش.
پیوند به بیرون
- منبع مقاله: دانشنامه جهان اسلام
- دایرة المعارف بزرگ اسلامی