ترک اولی: تفاوت میان نسخهها
P.motahari (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
P.motahari (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''تَرکِ اَولیٰ''' به معنای انجام کار خوب و ترک کار خوبتر است. علماء [[امامیه|شیعه]] ترک اولی را [[گناه]] نمیشمارند و ارتکاب آن را از سوی [[پیامبران]] و [[امامان]] ممکن میدانند. به باور آنها [[استغفار|استغفارهایی]] که از [[پیامبر(ص)]] و امامان نقل شده است، به جهت ترکاولیهای آنان بوده است. در برخی از آیات [[قرآن]] لغزشهایی به برخی پیامبران نسبت داده شده است که [[تفسیر|مفسران]] معتقدند به جهت آنکه پیامبران [[عصمت|معصوماند]]، آن لغزشها به لحاظ [[فقهی]] گناه نبوده است؛ بلکه در واقع ترکاولیٰهایی بوده است که از آنان سر زده است. | '''تَرکِ اَولیٰ''' به معنای انجام کار خوب و ترک کار خوبتر است. علماء [[امامیه|شیعه]] ترک اولی را [[گناه]] نمیشمارند و ارتکاب آن را از سوی [[پیامبران]] و [[امامان]] ممکن میدانند. به باور آنها [[استغفار|استغفارهایی]] که از [[پیامبر(ص)]] و امامان نقل شده است، به جهت ترکاولیهای آنان بوده است. در برخی از آیات [[قرآن]] لغزشهایی به برخی پیامبران نسبت داده شده است که [[تفسیر|مفسران]] معتقدند به جهت آنکه پیامبران [[عصمت|معصوماند]]، آن لغزشها به لحاظ [[فقه{فقهی]] گناه نبوده است؛ بلکه در واقع ترکاولیٰهایی بوده است که از آنان سر زده است. | ||
==معنا== | ==معنا== |
نسخهٔ ۲۴ دسامبر ۲۰۱۷، ساعت ۱۵:۱۲
تَرکِ اَولیٰ به معنای انجام کار خوب و ترک کار خوبتر است. علماء شیعه ترک اولی را گناه نمیشمارند و ارتکاب آن را از سوی پیامبران و امامان ممکن میدانند. به باور آنها استغفارهایی که از پیامبر(ص) و امامان نقل شده است، به جهت ترکاولیهای آنان بوده است. در برخی از آیات قرآن لغزشهایی به برخی پیامبران نسبت داده شده است که مفسران معتقدند به جهت آنکه پیامبران معصوماند، آن لغزشها به لحاظ [[فقه{فقهی]] گناه نبوده است؛ بلکه در واقع ترکاولیٰهایی بوده است که از آنان سر زده است.
معنا
ترک اولی به معنای آن است که انسان میان دو کار که یکی خوب است و دیگری خوبتر، کار خوب را انجام دهد و کار خوبتر را ترک کند.[۱] این واژه در قرآن و روایات معصومان، به کار نرفته و از اصطلاحات ساخته علماء مسلمان است.[۲]
تفاوت ترک اولی و گناه
به نوشته تفسیر نمونه، گناه فعلی است که انجامدادن آن، برای همه یکسان است و گناه محسوب میشود؛ اما ترک اولی گناه نیست و حتی گاه امری مطلوب است؛ اما انجامدادن آن برای برخی با توجه موقعیتشان مطلوب نیست. برای مثال کارگری که برای کمک به ساخت بیمارستان، حقوق یک روز خود را پرداخت میکند، کار نیکی انجام میدهد؛ اما اگر فردی ثروتمند به همین میزان به ساخت بیمارستان کمک کند، سرزنش میشود؛ از چنین فردی با اینکه کار مطلوبی انجام داده است، به جهت توان مالی بیشتر، کمک بیشتری انتظار میرود. به چنین کاری ترک اولی گویند.[۳]
ترک اولای پیامبران و امامان
شیعیان معتقدند که پیامبران و امامان، معصوماند و هیچ گناهی چه کبیره و چه صغیره مرتکب نمیشوند؛[۴] اما ممکن است ترک اولی انجام دهند.[۵] دلیل آنها این است که در قرآن نمونههایی از لغزش و همچنین طلب آمرزش به برخی از پیامبران نسبت داده شده است. برای نمونه در سوره بقره آمده است که شیطان حضرت آدم(ع) را دچار لغزش کرد و او توبه کرد.[۶] همچنین استغفارهایی از پیامبر(ص) و ائمه در دعاهای منقول از آنها گزارش شده است. بهمثل نقل شده است که پیامبر(ص) در شبانهروز صد بار استغفار میکرد.[۷]
به عقیده علماء شیعه از آنجا که ادله عقلی به عصمت انبیاء و امامان حکم میکنند، نمیتوان به آنها گناه نسبت داد. بنابراین موارد فوق را باید ترک اولی دانست.[۸] توضیح آنها درخصوص استغفارهای انبیاء و ائمه این است که گناهان اقسام و مراتب مختلف دارند. برای مثال یکی از اقسام گناه، گناه شرعی است که در فقه به آن حرام میگویند. قسم دیگر گناه عدم توجه کامل و دائم به خدا است که به لحاظ شرعی گناه به شمار نمیآید. انبیاء و امامان به جهت عصمت، گناه شرعی مرتکب نمیشدند؛ اما به علت اشتغال به زندگی دنیوی و ارتباط با مردم، گاه تا اندازهای توجه آنها به خدا کم میشد و همین موجب میشد که استغفار کنند.[۹]
نمونههایی از ترک اولی در قرآن
در قرآن با واژههایی چون «عصیان» و «ظلم» از اعمال برخی پیامبران یاد شده و از استغفار آنها و بخشایش خدا سخن آمده است که مفسران آنها را ترک اولی تفسیر کردهاند. برخی از آیات قرآن در این زمینه و توضیحات مفسران درباره آنها به شرح زیر است:
- قالَ رَبِّ إِنِّي ظَلَمْتُ نَفْسي فَاغْفِرْ لي فَغَفَرَ لَهُ : (موسی) گفت: پروردگارا! من به خویشتن ستم کردم مرا ببخش. پس خداوند او را بخشيد (سوره قصص، آیه ۱۶).
در این آیه حضرت موسی(ع) به جهت کشتن شخصی، از خداوند استغفار میکند و به گفته قرآن، خداوند او را میآمرزد. در تفسیر نمونه آمده است مردی که توسط موسی کشته شد، از یاران فرعون و فردی ظالم بود و استحقاق کشتهشدن را داشت. به نوشته این کتاب، او در حال زورگفتن به مردی از بنیاسرائیل بود و حضرت موسی(ع) تنها یک مشت به او زد و قصد کشتن او را نداشت.[۱۰] ازاینرو گناهی انجام نداده بود؛ اما این کار او ترک اولی بود؛ زیرا در آن شرایط بیاحتیاطی بود و و موجب شد بیجهت به دردسر بیفتد.[۱۱]
- وذَا النُّونِ إِذْ ذَهَبَ مُغاضِباً فَظَنَّ أَنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَيْهِ فَنادى فِي الظُّلُماتِ أَنْ لا إِلهَ إِلاَّ أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمينَ: و ذا النون [یونس] را (به یاد آور) در آن هنگام كه خشمگین (از میان قوم خود) رفت و چنین میپنداشت كه ما بر او تنگ نخواهيم گرفت (امّا زمانی که در كام نهنگ فرو رفت) در آن ظلمتها صدا زد: «جز تو معبودى نیست! منزّهى تو! من از ستمكاران بودم!» (سوره انبیاء، آیه ۸۷).
این آیه به داستان حضرت یونس(ع) اشاره میکند که در آن حضرت یونس به جهت نافرمانی قومش آنها را ترک میکند و سپس از این کار پشیمان میشود، عمل خود را ظلم مینامد و توبه میکند.[۱۲] سیدمحمدحسین طباطبایی نوشته است که عمل حضرت یونس، واقعا ظلم و گناه نبود و اینکه خدواند او تنبیه کرد بدین سبب بود که او را تربیت کند تا حتی اعمالی که شبیه ظلم و گناه هستند هم انجام ندهد.[۱۳] در تفسیر نمونه هم این عمل حضرت یونس(ع) ترک اولی دانسته شده است.[۱۴]
- وَعَصَىٰ آدَمُ رَبَّهُ فَغَوَىٰ: آدم به پروردگار خود عصیان ورزید و بیراهه رفت (سوره طه، آیه ۱۲۱).
مجمع البیان در تفسیر آیه بالا نوشته است: عصیان در لغت هرگونه خارجشدن از اطاعت خدا معنا میدهد. بنابراین تنها ترک واجبات را شامل نمیشود؛ بلکه ترک امور مستحب را نیز دربرمیگیرد. در نتیجه عصیان حضرت آدم(ع) لزوما به معنای گناهکردن او نیست.[۱۵] تفسیر نمونه هم در توضیح آن گفته است: امر و نهی گاه جنبه ارشادی دارد؛ مانند آنجا که پزشک بیمارش را به خوردن دارو دستور میدهد. در چنین موردی اگر بیمار به توصیه پزشک گوش ندهد، تنها به خود زیان وارد میکند. نهی خداوند از خوردن میوه ممنوع هم به معنای گناهبودن آن نبود؛ چراکه در آن زمان هنوز خداوند تکلیفی وضع نکرده بود؛ به این معنا بود که خوردن آن میوه موجب میشد آدم از بهشت بیرون رود و در زمین درد و رنج ببیند.[۱۶]
پانویس
منابع
- ابن بابویه، محمد بن علی، معانی الاخبار، تحقیق علیاکبر غفاری، قم، دفتر انتشارات اسلامى، چاپ اول، ۱۴۰۳ق،
- احتشامینیا، محسن و امین خوشرفتار، «امام رضا علیه السلام و ترک اولای انبیاء در قرآن»، سفینه، ش۴۱، ۱۳۹۲ش.
- سید مرتضی علم الهدی، تنزیه الأنبیاء و الأئمه، تحقیق فارس حسون کریم، قم، بوستان کتاب، ۱۳۸۰ش/۱۴۲۲ق.
- شریفی، احمدحسین و حسن یوسفیان، پژوهشی در عصمت معصومان، قم، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۷ش.
- طباطبایی، سیدمحمدحسین، المیزان فی تفسیرالقرآن، قم، انتشارات اسلامی، ۱۴۱۷ق.
- طبرسى، فضل بن حسن، مجمع البيان فى تفسير القرآن، تهران، ناصرخسرو، ۱۳۷۲ش.
- «معنای ترک اولای پیامبران»، سایت آیت الله مکارم، تاریخ بازدید: ۱۲ مرداد ۱۳۹۶.
- مكارم شيرازى، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الكتب الإسلامية، چاپ اول، ۱۳۷۴ش.
- ↑ «معنای ترک اولای پیامبران»، سایت آیت الله مکارم، تاریخ بازدید: ۱۲ مرداد ۱۳۹۶.
- ↑ احتشامینیا و خوشرفتار، «امام رضا علیه السلام و ترک اولای انبیاء در قرآن»،ص۲۶.
- ↑ مكارم شيرازى، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۳، ص۳۲۴.
- ↑ سید مرتضی، تنزیه الأنبیاء، ۱۳۸۷ش، ص۳۴.
- ↑ شریفی و یوسفیان، پژوهشی در عصمت معصومان، ۱۳۷۷ش، ص۳۳۰.
- ↑ قرآن، سوره بقره، آیه ۳۶ و ۳۶.
- ↑ ابن بابویه، معانی الاخبار، ۱۴۰۳ق، ص۳۸۳، ۳۸۴.
- ↑ شریفی و یوسفیان، پژوهشی در عصمت معصومان، ۱۳۷۷ش، ص۳۳۰.
- ↑ شریفی و یوسفیان، پژوهشی در عصمت معصومان، ۱۳۷۷ش، ص۱۸۴-۱۸۷، ۳۳۰.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۶، ص۴۲.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۶، ص۴۲، ۴۳.
- ↑ طباطبایی، المیزان،۱۴۱۷ق، ج۱۴، ص۳۱۴، ۳۱۵.
- ↑ طباطبایی، المیزان،۱۴۱۷ق، ج۱۴، ص۳۱۵.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۳، ص۴۸۵.
- ↑ طبرسی، مجمعالبیان، ۱۳۷۲، ج۷، ص۵۶.
- ↑ مكارم شيرازى، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۳، ص۳۲۳.