پرش به محتوا

راسخون در علم: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی شیعه
Mahdi1382 (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
Mahdi1382 (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵: خط ۵:
در تطبیق معنای راسخون در علم دو دیدگاه وجود دارد:
در تطبیق معنای راسخون در علم دو دیدگاه وجود دارد:
* '''پیامبر و ائمه''': بر اساس  بسیاری از [[حدیث|روایات]]، مراد از «راسخون در علم»، [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] و [[امامان شیعه|ائمه(ع)]] هستند که از تأویل [[محکم و متشابه|آیات متشابه]] قرآنی نیز آگاهی دارند.<ref>کلینی، اصول کافی، ۱۳۸۷ش، ج۱، ص۵۷۷.</ref> [[امام محمد باقر علیه‌السلام|امام باقر(ع)]] در روایتی ائمه و در روایتی دیگر [[اهل‌بیت(ع)|آل محمد(ع)]] را به عنوان راسخون در علم معرفی کرده است. <ref>حویزی، نور الثقلین، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۳۱۵.</ref>{{یاد| الراسخون في العلم من الائمة عليهم السلام‌ /الراسخون في العلم من آل محمد صلى الله عليه و آله‌}}
* '''پیامبر و ائمه''': بر اساس  بسیاری از [[حدیث|روایات]]، مراد از «راسخون در علم»، [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] و [[امامان شیعه|ائمه(ع)]] هستند که از تأویل [[محکم و متشابه|آیات متشابه]] قرآنی نیز آگاهی دارند.<ref>کلینی، اصول کافی، ۱۳۸۷ش، ج۱، ص۵۷۷.</ref> [[امام محمد باقر علیه‌السلام|امام باقر(ع)]] در روایتی ائمه و در روایتی دیگر [[اهل‌بیت(ع)|آل محمد(ع)]] را به عنوان راسخون در علم معرفی کرده است. <ref>حویزی، نور الثقلین، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۳۱۵.</ref>{{یاد| الراسخون في العلم من الائمة عليهم السلام‌ /الراسخون في العلم من آل محمد صلى الله عليه و آله‌}}
* '''همه دانشمندان و متفکران''': برخی دیگر از روایات، مراد از «راسخون در علم» را مطابق با معنای لغوی، هر کسی می‌دانند که دانش و علم در وجودش استقرار یافته و صاحب‌نظر است که پیامبر(ص) و [[ائمه(ع)]] مصداق‌های حقیقی و برتر آنان هستند.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۸۰ش، ج۲، ص۴۴۱.</ref> بر اساس این روایات، راسخون از [[تأویل]] آیات قرآن آگاهی ندارند، بلکه در برابر [[عالم غیب|اسرار غیبی]] تسلیم هستند. بر اساس گفتاری از امام علی(ع) خداوند راسخان در علم را از اين رو كه به عجز و ناتوانى خود در برابر غيب و آنچه كه تفسير آن را نمى دانند اعتراف مى‌كنند، ستايش فرموده، و ترک ژرف نگرىِ آنان در آنچه كه خدا بر آنان واجب نساخته را راسخ بودن در علم نامیده است.<ref>نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتی، ۱۳۷۹ش، خطبه۹۱، ص۱۵۷.</ref>{{یادا|وَ اعْلَمْ أَنَّ الرَّاسِخِينَ فِي الْعِلْمِ هُمُ الَّذِينَ أَغْنَاهُمْ عَنِ اقْتِحَامِ السُّدَدِ الْمَضْرُوبَةِ دُونَ الْغُيُوبِ الْإِقْرَارُ بِجُمْلَةِ مَا جَهِلُوا تَفْسِيرَهُ مِنَ الْغَيْبِ الْمَحْجُوبِ فَمَدَحَ اللَّهُ تَعَالَى اعْتِرَافَهُمْ بِالْعَجْزِ عَنْ تَنَاوُلِ مَا لَمْ يُحِيطُوا بِهِ عِلْماً وَ سَمَّى تَرْكَهُمُ التَّعَمُّقَ فِيمَا لَمْ يُكَلِّفْهُمُ الْبَحْثَ عَنْ كُنْهِهِ رُسُوخاً}}
* '''همه دانشمندان و متفکران''': برخی دیگر از روایات، مراد از «راسخون در علم» را مطابق با معنای لغوی، هر کسی می‌دانند که دانش و علم در وجودش استقرار یافته و صاحب‌نظر است که پیامبر(ص) و [[ائمه(ع)]] مصداق‌های حقیقی و برتر آنان هستند.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۸۰ش، ج۲، ص۴۴۱.</ref> بر اساس این روایات، راسخون از [[تأویل]] آیات قرآن آگاهی ندارند، بلکه در برابر [[عالم غیب|اسرار غیبی]] تسلیم هستند. بر اساس گفتاری از امام علی(ع) خداوند راسخان در علم را از اين رو كه به عجز و ناتوانى خود در برابر غيب و آنچه كه تفسير آن را نمى دانند اعتراف مى‌كنند، ستايش فرموده، و ترک ژرف نگرىِ آنان در آنچه كه خدا بر آنان واجب نساخته را راسخ بودن در علم نامیده است.<ref>نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتی، ۱۳۷۹ش، خطبه۹۱، ص۱۵۷.</ref>{{یاداوَ اعْلَمْ أَنَّ الرَّاسِخِينَ فِي الْعِلْمِ هُمُ الَّذِينَ أَغْنَاهُمْ عَنِ اقْتِحَامِ السُّدَدِ الْمَضْرُوبَةِ دُونَ الْغُيُوبِ الْإِقْرَارُ بِجُمْلَةِ مَا جَهِلُوا تَفْسِيرَهُ مِنَ الْغَيْبِ الْمَحْجُوبِ فَمَدَحَ اللَّهُ تَعَالَى اعْتِرَافَهُمْ بِالْعَجْزِ عَنْ تَنَاوُلِ مَا لَمْ يُحِيطُوا بِهِ عِلْماً وَ سَمَّى تَرْكَهُمُ التَّعَمُّقَ فِيمَا لَمْ يُكَلِّفْهُمُ الْبَحْثَ عَنْ كُنْهِهِ رُسُوخاً}}


==جستارهای وابسته==
==جستارهای وابسته==

نسخهٔ ‏۱۹ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۱۵:۳۴

راسِخون در علم کسانی که در علم و دانش، ثابت قدم هستند.[۱] این اصطلاح قرآنی (الرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ) دو بار در قرآن به کار رفته است:[۲]

در تطبیق معنای راسخون در علم دو دیدگاه وجود دارد:

  • پیامبر و ائمه: بر اساس بسیاری از روایات، مراد از «راسخون در علم»، پیامبر(ص) و ائمه(ع) هستند که از تأویل آیات متشابه قرآنی نیز آگاهی دارند.[۴] امام باقر(ع) در روایتی ائمه و در روایتی دیگر آل محمد(ع) را به عنوان راسخون در علم معرفی کرده است. [۵][یادداشت ۳]
  • همه دانشمندان و متفکران: برخی دیگر از روایات، مراد از «راسخون در علم» را مطابق با معنای لغوی، هر کسی می‌دانند که دانش و علم در وجودش استقرار یافته و صاحب‌نظر است که پیامبر(ص) و ائمه(ع) مصداق‌های حقیقی و برتر آنان هستند.[۶] بر اساس این روایات، راسخون از تأویل آیات قرآن آگاهی ندارند، بلکه در برابر اسرار غیبی تسلیم هستند. بر اساس گفتاری از امام علی(ع) خداوند راسخان در علم را از اين رو كه به عجز و ناتوانى خود در برابر غيب و آنچه كه تفسير آن را نمى دانند اعتراف مى‌كنند، ستايش فرموده، و ترک ژرف نگرىِ آنان در آنچه كه خدا بر آنان واجب نساخته را راسخ بودن در علم نامیده است.[۷]{{یاداوَ اعْلَمْ أَنَّ الرَّاسِخِينَ فِي الْعِلْمِ هُمُ الَّذِينَ أَغْنَاهُمْ عَنِ اقْتِحَامِ السُّدَدِ الْمَضْرُوبَةِ دُونَ الْغُيُوبِ الْإِقْرَارُ بِجُمْلَةِ مَا جَهِلُوا تَفْسِيرَهُ مِنَ الْغَيْبِ الْمَحْجُوبِ فَمَدَحَ اللَّهُ تَعَالَى اعْتِرَافَهُمْ بِالْعَجْزِ عَنْ تَنَاوُلِ مَا لَمْ يُحِيطُوا بِهِ عِلْماً وَ سَمَّى تَرْكَهُمُ التَّعَمُّقَ فِيمَا لَمْ يُكَلِّفْهُمُ الْبَحْثَ عَنْ كُنْهِهِ رُسُوخاً}}

جستارهای وابسته


پانویس

  1. قرشی، قاموس قرآن، ۱۳۷۱ش، ج۳، ص۸۸.
  2. فرهنگ‌نامه علوم قرآن، ذیل «آیه راسخون».
  3. المیزان، طباطبایی، منشورات اسماعیلیان، ج۳، ص۲۸.
  4. کلینی، اصول کافی، ۱۳۸۷ش، ج۱، ص۵۷۷.
  5. حویزی، نور الثقلین، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۳۱۵.
  6. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۸۰ش، ج۲، ص۴۴۱.
  7. نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتی، ۱۳۷۹ش، خطبه۹۱، ص۱۵۷.

یادداشت

  1. «لکِنِ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ مِنْهُمْ وَ الْمُؤْمِنُونَ يُؤْمِنُونَ بِما أُنْزِلَ إِلَيْکَ وَ ما أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِکَ؛  (لیکن راسخان آنان در دانش، و مؤمنان، به آنچه بر تو نازل شده و به آنچه پیش از تو نازل گردیده ایمان دارند»).
  2. «فَأَمَّا الَّذينَ في‏ قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ ما تَشابَهَ مِنْهُ ابْتِغاءَ الْفِتْنَةِ وَ ابْتِغاءَ تَأْويلِهِ وَ ما يَعْلَمُ تَأْويلَهُ إِلاَّ اللهُ وَ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ کُلٌّ مِنْ عِنْدِ رَبِّنا وَ مايَذَّکَّرُ إِلاَّ أُولُوا الْأَلْبابِ؛  (اما آنها که در دلشان میل به باطل است، به سبب فتنه‏‌جویى و میل به تأویل از متشابهات پیروى می‌‏کنند، در حالى که تأویل آن را جز خداى نمی‌داند و آنان که قدم در دانش استوار کرده‌‏اند می گویند ما بدان ایمان آوردیم همه از جانب پروردگار ماست. و جز خردمندان پند نمی‌گیرند».). در اين آیه ميان مفسران و دانشمندان بحث است که آیا «وَ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ» آغاز یک جمله مستقل است يا عطف بر «إلّا الله» اگر عطف باشد راسخانِ در علم مانند الله به تأویل آیات متشابه عالمند و اگر جمله مستقل باشد عالم نیستند.علامه طباطبایی در المیزان جمله را استیناف دانسته است. [۳]
  3. الراسخون في العلم من الائمة عليهم السلام‌ /الراسخون في العلم من آل محمد صلى الله عليه و آله‌

منابع

  • قرآن کریم، ترجمه استاد آیتی.
  • فرهنگ‌نامه علوم قرآنی، تهران، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، ۱۳۹۴ش.
  • قرشی، علی اکبر، قاموس قرآن، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۷۱ش.
  • کلینی، اصول کافی، ترجمه مهدی آیت اللهی، تهران، نشر جهان آرا، ۱۳۸۷ش.
  • مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۸۰ش.
  • نهج البلاغه، تصحیح و ترجمه محمد دشتی، قم، نشر مشهور، ۱۳۷۹ش.