پرش به محتوا

ماجرای فدک: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی شیعه
اصلاح ارقام، اصلاح نویسه‌های عربی
خط ۲۰: خط ۲۰:


=== بخشیدن فدک به فاطمه===
=== بخشیدن فدک به فاطمه===
به گفته جعفر سبحانی، مفسران شیعه و گروهی از مُحَدّثان اهل‌سنت نقل کرده‌اند وقتی [[آیه]] «وَآتِ ذَا الْقُرْ‌بَیٰ حَقَّهُ: و حق خویشاوند را بده»<ref>سوره اسراء: آیه ۲۶.</ref> نازل شد، [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] فدک را به [[حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها|فاطمه]] بخشید.<ref>سبحانی، فروغ ولایت، ۱۳۸۰ش، ص۲۱۹.</ref> از علمای اهل‌سنت جلال‌الدین سیوطی در الدرالمنثور،<ref>سیوطی، الدر المنثور، بیروت، ج۲، ص۱۵۸ و ج۵، ص۲۷۳.</ref> متقی هندی در کنز العُمال،<ref>متقی هندی، کنز العُمال، [بی‌تا]، ج۲، ص۱۵۸ و ج۳، ص۷۶۷.</ref> حاکم حسکانی در [[شواهد التنزیل لقواعد التفضیل (کتاب)|شواهد التنزیل]]،<ref>حاکم حسکانی، شواهد التنزیل، مؤسسة الطبع و النشر، ج۱، ص۴۳۹ و ۴۴۱.</ref> قُندوزی در [[ینابیع المودة لذوی القربی (کتاب)|ینابیع المودة]]<ref>قندوزی، ینابیع المودة، ۱۴۲۲ق، ج۱، ص۱۳۸ و ۳۵۹.]</ref> و بسیاری دیگر<ref> نگاه کنید به حسینی جلالی، کتاب فدک و العوالی، ۱۴۲۶ق، ص۱۴۶-۱۴۹.</ref> این مطلب را نقل کرده‌اند. [[مأمون عباسی |مأمون]] خلیفه عباسی نیز به همین دلیل دستور داد [[فدک]] را به فرزندان فاطمه برگردانند.<ref>ثعلبی، الکشف و البیان، ج۴، ص۳۵۹.</ref>
به گفته جعفر سبحانی، مفسران شیعه و گروهی از مُحَدّثان اهل‌سنت نقل کرده‌اند وقتی [[آیه]] «وَآتِ ذَا الْقُرْ‌بَیٰ حَقَّهُ: و حق خویشاوند را بده»<ref>سوره اسراء: آیه ۲۶.</ref> نازل شد، [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] فدک را به [[حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها|فاطمه]] بخشید.<ref>سبحانی، فروغ ولایت، ۱۳۸۰ش، ص۲۱۹.</ref> از علمای اهل‌سنت جلال‌الدین سیوطی در الدرالمنثور،<ref>سیوطی، الدر المنثور، بیروت، ج۲، ص۱۵۸ و ج۵، ص۲۷۳.</ref> متقی هندی در کنز العُمال،<ref>متقی هندی، کنز العُمال، [بی‌تا]، ج۲، ص۱۵۸ و ج۳، ص۷۶۷.</ref> حاکم حسکانی در [[شواهد التنزیل لقواعد التفضیل (کتاب)|شواهد التنزیل]]،<ref>حاکم حسکانی، شواهد التنزیل، مؤسسة الطبع و النشر، ج۱، ص۴۳۹ و ۴۴۱.</ref> قُندوزی در [[ینابیع المودة لذوی القربی (کتاب)|ینابیع المودة]]<ref>قندوزی، ینابیع المودة، ۱۴۲۲ق، ج۱، ص۱۳۸ و ۳۵۹.]</ref> و بسیاری دیگر<ref> نگاه کنید به حسینی جلالی، کتاب فدک و العوالی، ۱۴۲۶ق، ص۱۴۶-۱۴۹.</ref> این مطلب را نقل کرده‌اند. [[مأمون عباسی |مأمون]] خلیفه عباسی نیز به همین دلیل دستور داد [[فدک]] را به فرزندان فاطمه برگردانند.<ref>بلاذری، فتوح البلدان، ۱۹۵۶م، ج۱، ص۳۸.</ref>


==== رابطه فدک با امامت ====
==== رابطه فدک با امامت ====
خط ۲۶: خط ۲۶:


==مصادره فدک و باغ‌های هفتگانه==
==مصادره فدک و باغ‌های هفتگانه==
[[فدک]] تا زمان وفات [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] در دست حضرت [[حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها|فاطمه(س)]] بود و افرادی به عنوان وکیل، کارگزار و کارگر در آن کار می‌کردند.<ref> طبرسی، الاحتجاج، ۱۴۰۳ق، ج۱، ص۹۱؛ سید جعفر مرتضی، الصحیح، ۱۴۲۶ق، ج۱۸، ص۲۴۱.</ref> پس به خلافت رسیدن [[ابوبکر بن ابی‌قحافه|ابوبکر]]، او اعلام کرد فدک ملک کسی نیست؛ ازاین‌رو آن را به نفع [[خلافت]] مصادره کرد.<ref>کلینی، الکافی، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۵۴۳؛ شیخ مفید، المقنعة، ۱۴۱۰ق، ص۲۸۹ و ۲۹۰.</ref> مالکیت فدک در دوران [[عمر بن خطاب]]<ref>بلاذری، فتوح البلدان، ۱۹۵۶م، ج۱، ص۳۶.</ref> و [[عثمان بن عفان|عثمان]]<ref>ابن‌قتیبه، المعارف، ص۸۴؛ تاریخ ابوالفدا، ج۱، ص۱۶۸؛ سنن بیهقی، ج۶، ص۳۰۱؛ العقد الفرید، ج۵، ص۳۳؛ به نقل از: شهیدی، زندگانی فاطمه زهرا، ۱۳۶۲ش، ص۱۱۶.</ref> نیز به خاندان پیامبر(ص) بازنگشت.
[[فدک]] تا زمان وفات [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] در دست حضرت [[حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها|فاطمه(س)]] بود و افرادی به عنوان وکیل، کارگزار و کارگر در آن کار می‌کردند.<ref> طبرسی، الاحتجاج، ۱۴۰۳ق، ج۱، ص۹۱؛ سید جعفر مرتضی، الصحیح، ۱۴۲۶ق، ج۱۸، ص۲۴۱.</ref> پس به خلافت رسیدن [[ابوبکر بن ابی‌قحافه|ابوبکر]]، او اعلام کرد فدک ملک کسی نیست؛ ازاین‌رو آن را به نفع [[خلافت]] مصادره کرد.<ref>کلینی، الکافی، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۵۴۳؛ شیخ مفید، المقنعة، ۱۴۱۰ق، ص۲۸۹ و ۲۹۰.</ref> مالکیت فدک در دوران [[عمر بن خطاب]]<ref>بلاذری، فتوح البلدان، ۱۹۵۶م، ج۱، ص۳۶.</ref> و [[عثمان بن عفان|عثمان]]<ref> نگاه کنید به ابن‌قتیبه، المعارف، ص۱۹۵.</ref> نیز به خاندان پیامبر(ص) بازنگشت.


گفته شده است [[ابوبکر بن ابی‌قحافه|خلیفه اول]] علاوه بر فدک، [[حیطان سبعه|باغ‌های هفتگانه]] را از فاطمه گرفت. این باغ‌ها ملک [[مخیریق |مُخَیرق یهودی]] بود که [[وصیت]] کرده بود اموالش از آنِ پیامبر(ص) باشد.<ref>ابن‌سعد، الطبقات الکبری، ۱۹۹۰م، ج۱، ص۳۸۸-۳۸۹.</ref> پیامبر(ص) نیز این هفت باغ را با فدک به [[حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها|زهرا]] بخشید.
گفته شده است [[ابوبکر بن ابی‌قحافه|خلیفه اول]] علاوه بر فدک، [[حیطان سبعه|باغ‌های هفتگانه]] را از فاطمه گرفت. این باغ‌ها ملک [[مخیریق |مُخَیرق یهودی]] بود که [[وصیت]] کرده بود اموالش از آنِ پیامبر(ص) باشد.<ref>ابن‌سعد، الطبقات الکبری، ۱۹۹۰م، ج۱، ص۳۸۸-۳۸۹.</ref> پیامبر(ص) نیز این هفت باغ را با فدک به [[حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها|زهرا]] بخشید.


===دادخواهی فاطمه===
===دادخواهی فاطمه===
پس از تصرف [[فدک]]، [[حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها|فاطمه(س)]] نزد [[ابوبکر بن ابی‌قحافه|ابوبکر]] رفت و برای بازگردان مالکیت فدک با او گفتگو کرد. در این گفتگو که در منابع تاریخی و روایی با اختلافاتی جزئی نقل شده، آمده است؛ ابوبکر در جواب فاطمه گفت: از پیامبر(ص) شنیده است که اموالش پس از او به [[اسلام|مسلمانان]] می‌رسد و از او میراثی نمی‌ماند<ref>بلاذری، فتوح البلدان، ۱۹۵۶م، ص۴۰ و ۴۱.</ref> فاطمه(س) پاسخ داد: «پدرم این ملک را به من بخشیده است.» ابوبکر از فاطمه(س) برای اثبات ادعایش شاهد خواست. به نقل برخی منابع [[امام علی علیه‌السلام|حضرت علی(ع)]] و [[ام ایمن]] شهادت دادند<ref>حلبی، السیرة الحلبیة، ۱۹۷۱م، ج۳، ص۵۱۲.</ref> و بنابر برخی دیگر، ام‌ایمن و یکی از [[ولاء عتق|موالی]] پیامبر(ص)<ref>فخر رازی، مفاتیح الغیب، ۱۴۲۰ق، ج۲۹، ص۵۰۶.</ref> و بنابر برخی دیگر امام علی(ع)، [[ام ایمن|ام‌ایمن]] و [[حسنین]]<ref>ایجی، المواقف، ج۳، ص۶۰۸.</ref> گواه شدند. ابوبکر پذیرفت و کاغذی نوشت تا کسی به فدک دست‌درازی نکند. وقتی [[حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها|فاطمه(س)]] از مجلس بیرون آمد، [[عمر بن خطاب]] نوشته را گرفت و پاره کرد.<ref>کلینی، الکافی، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۵۴۳؛ نگاه کنید به حلبی، السیرة الحلبیة، ۱۹۷۱م، ج۳، ص۵۱۲.</ref> بنابر برخی منابع [[اهل سنت و جماعت|اهل‌سنت]] ابوبکر شاهدان فاطمه را نپذیرفت و دو مرد را برای شهادت طلبید.<ref>بلاذری، فتوح البلدان، ۱۹۸۸م، ص۴۰.</ref> [[ابن‌ابی‌الحدید|ابن‌ابی‌الحدید معتزلی]] می‌گوید: «از ابن‌فارقی مدرس مدرسه غربی [[بغداد]] پرسیدم آیا فاطمه راست می‌گفت؟ ابن‌فارقی گفت آری. پرسیدم پس چرا ابوبکر فدک را به او نداد؟ گفت اگر چنین می‌کرد فردا خلافت را برای شوهرش ادعا می‌کرد و ابوبکر نمی‌توانست سخنش را نپذیرد؛ چرا که درباره فدک حرف او را بدون شاهد پذیرفته بود». ابن‌ابی‌الحدید در ادامه می‌نویسد: «ابن‌فارقی اگرچه به شوخی این سخن را گفت، حرفش صحیح بود».<ref>ابن‌ابی‌الحدید، شرح نهج‌البلاغه، ۱۴۰۴ق، ج۱۶، ص۲۸۴.</ref>
پس از تصرف [[فدک]]، [[حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها|فاطمه(س)]] نزد [[ابوبکر بن ابی‌قحافه|ابوبکر]] رفت و برای بازگردان مالکیت فدک با او گفتگو کرد. در این گفتگو که در منابع تاریخی و روایی با اختلافاتی جزئی نقل شده، آمده است؛ ابوبکر در جواب فاطمه گفت: از پیامبر(ص) شنیده است که اموالش پس از او به [[اسلام|مسلمانان]] می‌رسد و از او میراثی نمی‌ماند<ref>بلاذری، فتوح البلدان، ۱۹۵۶م، ص۳۵-۳۶.</ref> فاطمه(س) پاسخ داد: «پدرم این ملک را به من بخشیده است.» ابوبکر از فاطمه(س) برای اثبات ادعایش شاهد خواست. به نقل برخی منابع [[امام علی علیه‌السلام|حضرت علی(ع)]] و [[ام ایمن]] شهادت دادند<ref>حلبی، السیرة الحلبیة، ۱۹۷۱م، ج۳، ص۵۱۲.</ref> و بنابر برخی دیگر، ام‌ایمن و یکی از [[ولاء عتق|موالی]] پیامبر(ص)<ref>فخر رازی، مفاتیح الغیب، ۱۴۲۰ق، ج۲۹، ص۵۰۶.</ref> و بنابر برخی دیگر امام علی(ع)، [[ام ایمن|ام‌ایمن]] و [[حسنین]]<ref>ایجی، المواقف، ج۳، ص۶۰۸.</ref> گواه شدند. ابوبکر پذیرفت و کاغذی نوشت تا کسی به فدک دست‌درازی نکند. وقتی [[حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها|فاطمه(س)]] از مجلس بیرون آمد، [[عمر بن خطاب]] نوشته را گرفت و پاره کرد.<ref>کلینی، الکافی، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۵۴۳؛ نگاه کنید به حلبی، السیرة الحلبیة، ۱۹۷۱م، ج۳، ص۵۱۲.</ref> بنابر برخی منابع [[اهل سنت و جماعت|اهل‌سنت]] ابوبکر شاهدان فاطمه را نپذیرفت و دو مرد را برای شهادت طلبید.<ref> بلاذری، فتوح البلدان، ۱۹۵۶م، ج۱، ص۳۵.</ref> [[ابن‌ابی‌الحدید|ابن‌ابی‌الحدید معتزلی]] می‌گوید: «از ابن‌فارقی مدرس مدرسه غربی [[بغداد]] پرسیدم آیا فاطمه راست می‌گفت؟ ابن‌فارقی گفت آری. پرسیدم پس چرا ابوبکر فدک را به او نداد؟ گفت اگر چنین می‌کرد فردا خلافت را برای شوهرش ادعا می‌کرد و ابوبکر نمی‌توانست سخنش را نپذیرد؛ چرا که درباره فدک حرف او را بدون شاهد پذیرفته بود». ابن‌ابی‌الحدید در ادامه می‌نویسد: «ابن‌فارقی اگرچه به شوخی این سخن را گفت، حرفش صحیح بود».<ref>ابن‌ابی‌الحدید، شرح نهج‌البلاغه، ۱۴۰۴ق، ج۱۶، ص۲۸۴.</ref>


در کتاب [[الاختصاص (کتاب)|الاختصاص]]، براساس روایتی از [[امام صادق علیه‌السلام|امام صادق(ع)]]، سقط [[محسن بن علی(ع)|محسن]]، در ماجرای اعتراض فاطمه به غصب [[فدک]] ذکر شده است.<ref>شیخ مفید، الاختصاص، ۱۴۱۳ق، ص۱۸۵.</ref> اما منابع تاریخی، سقط‌شدن [[محسن بن علی(ع)|محسن]] را مربوط به ماجرای [[واقعه هجوم به خانه حضرت فاطمه(س)|حمله به خانه زهرا(س)]] دانسته‌اند.{{مدرک}}
در کتاب [[الاختصاص (کتاب)|الاختصاص]]، براساس روایتی از [[امام صادق علیه‌السلام|امام صادق(ع)]]، سقط [[محسن بن علی(ع)|محسن]]، در ماجرای اعتراض فاطمه به غصب [[فدک]] ذکر شده است.<ref>شیخ مفید، الاختصاص، ۱۴۱۳ق، ص۱۸۵.</ref> اما منابع تاریخی، سقط‌شدن [[محسن بن علی(ع)|محسن]] را مربوط به ماجرای [[واقعه هجوم به خانه حضرت فاطمه(س)|حمله به خانه زهرا(س)]] دانسته‌اند.{{مدرک}}
خط ۴۰: خط ۴۰:
===استدلال ابوبکر بر ارث نگذاشتن انبیا===
===استدلال ابوبکر بر ارث نگذاشتن انبیا===
{{اصلی|نحن معاشر الانبیاء لا نورث}}
{{اصلی|نحن معاشر الانبیاء لا نورث}}
گزارش شده است [[ابوبکر]] در پاسخِ دادخواهی [[فاطمه]] گفت: «از [[پیامبر(ص)]] شنیدم: ما ([[نبوت|انبیا]]) [[ارث]] نمی‌گذاریم و آنچه از ما باقی می‌ماند، [[صدقه]] است».<ref> بخاری، صحیح، ۱۴۲۲ق، ج۴، ص۷۹؛ مسلم، صحیح،‌دار احیاء التراث، ج۳، ص۱۳۸۱.</ref> در مقابل حضرت زهرا(س) در [[خطبه فدکیه]] به آیاتی از [[قرآن]]<ref>سوره نمل، آیه ۱۶: «سلیمان از داوود ارث برد»؛ سوره مریم، آیه ۵ و ۶؛ سوره انفال، آیه ۷۵؛ سوره نساء، آیه ۱۱؛ سوره بقره، آیه ۱۸۰.</ref> اشاره کرد و این سخن ابوبکر را مخالف قرآن دانست.<ref>مجلسی کوپائی، فدک از غصب تا تخریب، ۱۳۸۸ش، ص۹۴.</ref> همچنین علمای [[شیعه]] علاوه بر اینکه [[آیه|آیاتی]]<ref>سوره مریم، آیه ۵ و ۶. در این آیه حضرت زکریا از خداوند می‌خواهد برای او جانشینی قرار دهد که از زکریا و آل یعقوب ارث ببرد.</ref> را مخالف سخن ابوبکر دانسته‌اند، گفته‌اند این عبارت را به غیر از ابوبکر هیچ‌کدام از [[صحابه]] پیامبر(ص) نقل نکرده‌اند.<ref> نگاه کنید به: سبحانی، فروغ ولایت، ۱۳۸۰ش، ص۲۴۲.</ref> [[ابن‌ابی‌الحدید]] (عالم سنی) نیز می‌گوید این روایت را فقط ابوبکر نقل کرده است.<ref>سبحانی، فروغ ولایت، ۱۳۸۰ش، ص۲۴۲ به نقل از ابن‌ابی‌الحدید، شرح نهج‌البلاغه، ج۴، ص۸۲ و ۸۵.</ref>
گزارش شده است [[ابوبکر]] در پاسخِ دادخواهی [[فاطمه]] گفت: «از [[پیامبر(ص)]] شنیدم: ما ([[نبوت|انبیا]]) [[ارث]] نمی‌گذاریم و آنچه از ما باقی می‌ماند، [[صدقه]] است».<ref> بخاری، صحیح، ۱۴۲۲ق، ج۴، ص۷۹.</ref> در مقابل حضرت زهرا(س) در [[خطبه فدکیه]] به آیاتی از [[قرآن]]<ref>سوره نمل، آیه ۱۶: «سلیمان از داوود ارث برد»؛ سوره مریم، آیه ۵ و ۶؛ سوره انفال، آیه ۷۵؛ سوره نساء، آیه ۱۱؛ سوره بقره، آیه ۱۸۰.</ref> اشاره کرد و این سخن ابوبکر را مخالف قرآن دانست.<ref>مجلسی کوپائی، فدک از غصب تا تخریب، ۱۳۸۸ش، ص۹۴.</ref> همچنین علمای [[شیعه]] علاوه بر اینکه [[آیه|آیاتی]]<ref>سوره مریم، آیه ۵ و ۶. در این آیه حضرت زکریا از خداوند می‌خواهد برای او جانشینی قرار دهد که از زکریا و آل یعقوب ارث ببرد.</ref> را مخالف سخن ابوبکر دانسته‌اند، گفته‌اند این عبارت را به غیر از ابوبکر هیچ‌کدام از [[صحابه]] پیامبر(ص) نقل نکرده‌اند.<ref> نگاه کنید به: سبحانی، فروغ ولایت، ۱۳۸۰ش، ص۲۴۲.</ref> [[ابن‌ابی‌الحدید]] (عالم سنی) نیز می‌گوید این روایت را فقط ابوبکر نقل کرده است.<ref>سبحانی، فروغ ولایت، ۱۳۸۰ش، ص۲۴۲ به نقل از ابن‌ابی‌الحدید، شرح نهج‌البلاغه، ج۴، ص۸۲ و ۸۵.</ref>


همچنین نقل شده است هنگامی که [[عثمان بن عفان |عثمان]] به [[خلافت]] رسید، [[عایشه]] و [[حفصه دختر عمر بن خطاب|حفصه]] پیش او رفتند و از او خواستند آنچه پدرانشان (خلیفه اول و دوم) به آنان می‌دادند، مجدد به آنان بدهد؛ اما عثمان گفت به [[خدا]] [[سوگند]] چنین چیزی به شما نمی‌دهم... آیا شما دو نفر نبودید که نزد پدرتان شهادت دادید... پیامبران ارث نمی‌گذارند. روزی چنین شهادت دادید و روزی میراث [[پیامبر(ص)]] را درخواست می‌کنید؟<ref>طبری، المسترشد، ۱۴۱۵ق، ص۵۹۷؛ حلبی، تقریب المعارف، ۱۴۰۴ق، ص۲۸۶.</ref>
همچنین نقل شده است هنگامی که [[عثمان بن عفان |عثمان]] به [[خلافت]] رسید، [[عایشه]] و [[حفصه دختر عمر بن خطاب|حفصه]] پیش او رفتند و از او خواستند آنچه پدرانشان (خلیفه اول و دوم) به آنان می‌دادند، مجدد به آنان بدهد؛ اما عثمان گفت به [[خدا]] [[سوگند]] چنین چیزی به شما نمی‌دهم... آیا شما دو نفر نبودید که نزد پدرتان شهادت دادید... پیامبران ارث نمی‌گذارند. روزی چنین شهادت دادید و روزی میراث [[پیامبر(ص)]] را درخواست می‌کنید؟<ref>طبری، المسترشد، ۱۴۱۵ق، ص۵۹۷؛ حلبی، تقریب المعارف، ۱۴۰۴ق، ص۲۸۶.</ref>
خط ۴۹: خط ۴۹:


===نارضایتی فاطمه تا پایان عمر===
===نارضایتی فاطمه تا پایان عمر===
بنا بر روایاتی که در صحیح بخاری نقل شده است [[حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها|حضرت زهرا(س)]] پس از ماجرای فدک از [[ابوبکر]] و [[عمر]] ناراحت شد و تا زمان شهادت بر آن دو غضبناک بود.<ref> بخاری، صحیح البخاری، ۱۴۲۲ق، ج۴، ص۷۹.</ref> روایات دیگری نیز با همین محتوا از اهل‌سنت نقل شده است.<ref>نگاه کنید به: مسلم، صحیح مسلم،‌دار احیاء التراث، ج۳، ص۱۳۸۰.</ref> نقل شده است [[ابوبکر]] و [[عمر]] برای جلب رضایت فاطمه(س) تصمیم گرفتند با او دیدار کنند؛ اما فاطمه نپذیرفت. آنان سپس با واسطه قرار دادن [[امام علی(ع)]] با فاطمه دیدار کردند. حضرت فاطمه(س) در این دیدار این [[حدیث بضعه]] را خواند و از آنان راضی نشد.<ref>ابن قتیبه، الامامة و السیاسة، ۱۳۸۲ق، ج۱، ص۳۱.</ref>
بنا بر روایاتی که در صحیح بخاری نقل شده است [[حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها|حضرت زهرا(س)]] پس از ماجرای فدک از [[ابوبکر]] و [[عمر]] ناراحت شد و تا زمان شهادت بر آن دو غضبناک بود.<ref> بخاری، صحیح البخاری، ۱۴۲۲ق، ج۴، ص۷۹.</ref> روایات دیگری نیز با همین محتوا از اهل‌سنت نقل شده است.<ref>نگاه کنید به: مسلم، صحیح مسلم،‌دار احیاء التراث، ج۳، ص۱۳۸۰.</ref> نقل شده است [[ابوبکر]] و [[عمر]] برای جلب رضایت فاطمه(س) تصمیم گرفتند با او دیدار کنند؛ اما فاطمه نپذیرفت. آنان سپس با واسطه قرار دادن [[امام علی(ع)]] با فاطمه دیدار کردند. حضرت فاطمه(س) در این دیدار این [[حدیث بضعه]] را خواند و از آنان راضی نشد.<ref>ابن‌قتیبه، الامامة و السیاسة، ۱۳۸۲ق، ج۱، ص۳۱.</ref>


==دوران خلافت امام علی و موضع‌گیری آن امام==
==دوران خلافت امام علی و موضع‌گیری آن امام==
خط ۵۸: خط ۵۸:
==بازگرداندن فدک به فرزندان فاطمه در مقطعی از تاریخ==
==بازگرداندن فدک به فرزندان فاطمه در مقطعی از تاریخ==
[[فدک]] در دوران [[بنی‌امیه|امویان]] و [[عباسیان]] نیز در دست خُلفا بود و فقط در برخی دوره‌هابرای مدتی به فرزندان [[فاطمه]] بازگشت:
[[فدک]] در دوران [[بنی‌امیه|امویان]] و [[عباسیان]] نیز در دست خُلفا بود و فقط در برخی دوره‌هابرای مدتی به فرزندان [[فاطمه]] بازگشت:
# دوران خلافت [[عمر بن عبدالعزیز]]،<ref>ابن‌عساکر، تاریخ مدینة دمشق،‌ ۱۴۱۵ق، ج۴۵، ص۱۷۸ و ۱۷۹؛ بلاذری، فتوح البلدان، ۱۹۵۶م، ص۴۱.</ref>  
# دوران خلافت [[عمر بن عبدالعزیز]]،<ref>ابن‌عساکر، تاریخ مدینة دمشق،‌ ۱۴۱۵ق، ج۴۵، ص۱۷۸ و ۱۷۹؛ بلاذری، فتوح البلدان، ۱۹۵۶م، ص۳۶.</ref>  
# دوران [[ابوالعباس سفاح]].<ref>علامه حلی، نهج الحق، ص۳۵۷.</ref>  
# دوران [[ابوالعباس سفاح]].<ref>علامه حلی، نهج الحق، ص۳۵۷.</ref>  
# دوران [[مهدی عباسی]].<ref>علامه حلی، نهج الحق، ص۳۵۷.</ref> البته بنا بر برخی منابع، امام کاظم(ع) فدک را از مهدی عباسی مطالبه کرد، اما مهدی عباسی از بازگردان آن خودداری نمود. <ref>طوسی، تهذیب الاحکام، ۱۴۰۷ق، ج۴، ص۱۴۹.</ref>  
# دوران [[مهدی عباسی]].<ref>علامه حلی، نهج الحق، ص۳۵۷.</ref> البته بنا بر برخی منابع، امام کاظم(ع) فدک را از مهدی عباسی مطالبه کرد، اما مهدی عباسی از بازگردان آن خودداری نمود. <ref>طوسی، تهذیب الاحکام، ۱۴۰۷ق، ج۴، ص۱۴۹.</ref>  
خط ۸۲: خط ۸۲:
{{منابع}}
{{منابع}}
{{ستون|۲}}
{{ستون|۲}}
* ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، به تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، قم، کتابخانه آیت‌الله مرعشی نجفی، ۱۴۰۴ق.
* ابن‌ابی‌الحدید، شرح نهج البلاغه، به تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، قم، کتابخانه آیت‌الله مرعشی نجفی، ۱۴۰۴ق.
* ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، بیروت،‌ دار الصادر، ۱۳۸۵ق.
* ابن‌اثیر، الکامل فی التاریخ، بیروت،‌ دار الصادر، ۱۳۸۵ق.
* ابن عساکر، علی بن حسن، تاریخ مدینة دمشق،‌ بیروت، دارالفکر، چاپ اول، ۱۴۱۵ق.
* ابن‌عساکر، علی بن حسن، تاریخ مدینة دمشق،‌ بیروت، دارالفکر، چاپ اول، ۱۴۱۵ق.
* ابن کثیر، تفسیر القرآن العظیم، بیروت،‌ دار المعرفة، ۷۷۴ق.
* ابن‌هشام، عبدالملک، السیرة النبویة، بیروت،‌ دار المعرفة، [بی‌تا].
* ابن‌منظور، محمد بن مکرم، لسان‌العرب، بیروت،‌ دار صادر، چاپ اول، ۱۴۱۰ق.
* ابن هشام، السیرة النبویة، بیروت،‌دار المعرفة، [بی‌تا].
* اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمة فی معرفة الأئمة، قم، رضی، چاپ اول، ۱۴۲۱ق.
* اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمة فی معرفة الأئمة، قم، رضی، چاپ اول، ۱۴۲۱ق.
* استادی، رضا، «فدک»، در دانشنامه امام علی علیه‌السلام، زیر نظر علی‌اکبر رشاد، تهران، مرکز نشر آثار پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، ۱۳۸۰ش.
* استادی، رضا، «فدک»، در دانشنامه امام علی علیه‌السلام، زیر نظر علی‌اکبر رشاد، تهران، مرکز نشر آثار پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، ۱۳۸۰ش.
* امین عاملی، سید محسن، اعیان الشیعة، بیروت،‌ دار التعارف، ۱۴۰۳ق.
* امین عاملی، سید محسن، اعیان الشیعة، بیروت،‌ دار التعارف، ۱۴۰۳ق.
* بخاری، محمد بن اسماعیل، صحیح بخاری (الجامع المسند الصحیح المختصر من أمور رسول الله(ص) و سننه و أیامه)، به تحقیق محمد زهیر بن ناصر، بیروت،‌ دار طوق النجاة، چاپ اول، ۱۴۲۲ق.
* ایجی، عبدالرحمن بن احمد، کتاب المواقف، تحقیق عبدالرحمن عمیرة، بیروت، دار الجیل، ۱۹۹۷م.
* بخاری، محمد بن اسماعیل، صحیح بخاری (الجامع المسند الصحیح المختصر من أمور رسول الله(ص) و سننه و أیامه)، تحقیق محمد زهیر بن ناصر، بیروت،‌ دار طوق النجاة، چاپ اول، ۱۴۲۲ق.
* بلادی، عاتق بن غیث، معجم معالم الحجاز، مکه، مؤسسة الریان، ۱۴۳۱ق،
* بلادی، عاتق بن غیث، معجم معالم الحجاز، مکه، مؤسسة الریان، ۱۴۳۱ق،
* بَلاذُری، احمد بن یحیی بن جابر، فتوح البلدان، به تحقیق صلاح‌الدین المنجد، قاهره، مکتبة النهضة المصریة، ۱۹۵۶م.
* بَلاذُری، احمد بن یحیی، فتوح البلدان، تحقیق صلاح‌الدین المنجد، قاهره، مکتبة النهضة المصریة، ۱۹۵۶م.
* بلاذری، احمد بن یحیی، فتوح البلدان، بیروت،‌ دار و مکتبة الهلال، ۱۹۸۸م.
* جعفریان، رسول، آثار اسلامی مکه و مدینه، تهران، مشعر، چاپ سوم، ۱۳۸۴ش.
* جعفریان، رسول، آثار اسلامی مکه و مدینه، تهران، مشعر، چاپ سوم، ۱۳۸۴ش.
* جوهری بصری، ابوبکر احمدبن عبدالعزیز، السقیفه و الفدک، به تحقیق محمدهادی امینی، تهران، مکتبة النینوی الحدیثه، ۱۴۰۱ق.
* جوهری بصری، ابوبکر احمدبن عبدالعزیز، السقیفه و الفدک، به تحقیق محمدهادی امینی، تهران، مکتبة النینوی الحدیثه، ۱۴۰۱ق.
خط ۱۰۸: خط ۱۰۶:
* سید جعفر مرتضی عاملی، الصحیح من سیرة النبی الاعظم، قم، دارالحدیث، ۱۴۲۶ق.
* سید جعفر مرتضی عاملی، الصحیح من سیرة النبی الاعظم، قم، دارالحدیث، ۱۴۲۶ق.
* سیوطی، جلال‌الدین، الدر المنثور فی التفسیر بالمأثور، بیروت،‌دار المعرفة للطباعة والنشر، بی‌تا.
* سیوطی، جلال‌الدین، الدر المنثور فی التفسیر بالمأثور، بیروت،‌دار المعرفة للطباعة والنشر، بی‌تا.
* شهیدی، سیدجعفر، زندگانی فاطمه زهرا علیهاالسلام، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۶۲ش.
* شهیدی، سیدجعفر، علی از زبان علی، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۷۷ش.
* شهیدی، سیدجعفر، علی از زبان علی، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۷۷ش.
* شیخ مفید، محمد بن محمد بن نعمان، المقنعة، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، چاپ دوم، ۱۴۱۰ق.
* شیخ مفید، محمد بن محمد بن نعمان، المقنعة، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، چاپ دوم، ۱۴۱۰ق.
خط ۱۱۵: خط ۱۱۲:
* طباطبایی، سیدمحمدحسین، المیزان، قم، انتشارات جامعه مدرسین، ۱۴۱۷ق.
* طباطبایی، سیدمحمدحسین، المیزان، قم، انتشارات جامعه مدرسین، ۱۴۱۷ق.
* طبرسی، احمد بن علی، الأحتجاج علی أهل اللجاج، به تحقیق محمدباقر خرسان، مشهد، نشر مرتضی، چاپ اول، ۱۴۰۳ق.
* طبرسی، احمد بن علی، الأحتجاج علی أهل اللجاج، به تحقیق محمدباقر خرسان، مشهد، نشر مرتضی، چاپ اول، ۱۴۰۳ق.
* طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تهران، ناصرخسرو، ۱۳۷۲ش.
* طبری، تاریخ الامم و الملوک، به تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دارالتراث، [بی‌تا].
* طبری، محمد بن جریر بن رستم، المسترشد فی إمامة علی بن أبی‌طالب علیه‌السلام، به تحقیق و تصحیح احمد محمودی، قم، کوشانپور، چاپ اول، ۱۴۱۵ق.
* طبری، محمد بن جریر بن رستم، المسترشد فی إمامة علی بن أبی‌طالب علیه‌السلام، به تحقیق و تصحیح احمد محمودی، قم، کوشانپور، چاپ اول، ۱۴۱۵ق.
* طبری، تاریخ الامم و الملوک، به تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دارالتراث، [بی‌تا].
* طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، بیروت،‌ دار احیاء التراث العربی، [بی‌تا].
* طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، بیروت،‌ دار احیاء التراث العربی، [بی‌تا].
* طوسی، محمد بن حسن، تهذیب الاحکام، به تصحیح حسن موسوی خرسان، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۴۰۷ق.
* طوسی، محمد بن حسن، تهذیب الاحکام، به تصحیح حسن موسوی خرسان، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۴۰۷ق.
* علامه حلی، حسن بن یوسف، نهج الحق وکشف الصدق‏، بیروت، دار الکتاب اللبنانی‏، ۱۹۸۲م.
* علامه حلی،‌ حسن بن یوسف، نهج الحق و کشف الصدق، بیروت،‌ دار الکتاب اللبنانی، ۱۹۸۲م.
* علامه حلی،‌ حسن بن یوسف، نهج الحق و کشف الصدق، بیروت،‌ دار الکتاب اللبنانی، ۱۹۸۲م.
* عیاشی، محمد بن مسعود، تفسیر العیاشی، به تحقیق سیدهاشم رسولی محلاتی، تهران، مکتبة العلمیة الاسلامیة، [بی‌تا].
* فخر رازی، محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، ‌بیروت،‌ دار احیاء التراث العربی، چاپ سوم، ۱۴۲۰ق.
* فخر رازی، محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، ‌بیروت،‌ دار احیاء التراث العربی، چاپ سوم، ۱۴۲۰ق.
* قطب راوندی، سعید بن هبة الله، الخرائج و الجرائح، قم، مؤسسة الامام المهدی(عج)، ۱۴۰۹ق.
* قطب راوندی، سعید بن هبة الله، الخرائج و الجرائح، قم، مؤسسة الامام المهدی(عج)، ۱۴۰۹ق.
* قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، قم، مؤسسه‌ دار الکتاب، ۱۴۰۴ق.
* قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، قم، مؤسسه‌ دار الکتاب، ۱۴۰۴ق.
* قندوزی، سلیمان بن ابراهیم، ینابیع الموده، قم،‌ دار الاسوة، ۱۴۲۲ق.
* قندوزی، سلیمان بن ابراهیم، ینابیع الموده، قم،‌ دار الاسوة، ۱۴۲۲ق.
* کاتب بغدادی، قدامه بن جعفر، الخراج و صناعة الکتابة، بغداد، ‌دارالرشید للنشر، چاپ اول، ۱۹۸۱م.
* کحاله، عمر رضا، اعلام النساء، بیروت، مؤسسة الرسالة، ۱۴۰۴ق.
* کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تحقیق علی‌اکبر غفاری، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۳ش.
* کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تحقیق علی‌اکبر غفاری، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۳ش.
* کلینی، محمد بن یعقوب، اصول الکافی، ترجمه کمره‌ای، قم، ۱۳۷۵ش.
* کوفی، فرات بن ابراهیم، تفسیر فرات، تهران، موسسة الطبع و النشر، ۱۴۱۰ق.
* کوفی، فرات بن ابراهیم، تفسیر فرات، تهران، موسسة الطبع و النشر، ۱۴۱۰ق.
* متقی هندی، کنز العمال، بیروت، موسسة الرسالة، [بی‌تا].
* متقی هندی، کنز العمال، بیروت، موسسة الرسالة، [بی‌تا].
* مجلسی کوپائی، غلامحسین، فدک از غصب تا تخریب، قم، دلیل ما، ۱۳۸۸ش.
* مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، بیروت،‌ دار أحیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق.
* مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، به تحقیق شیخ عبدالزهرا علوی، بیروت، دارالرضا، [بی‌تا].
* مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، به تحقیق شیخ عبدالزهرا علوی، بیروت، دارالرضا، [بی‌تا].
* مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، بیروت،‌ دار أحیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق.
* مجلسی کوپائی، غلامحسین، فدک از غصب تا تخریب، قم، دلیل ما، ۱۳۸۸ش.
* مرجانی، عبدالله بن عبدالملک، بهجة النفوس و الأسرار فی تاریخ دار هجرة النبی المختار،‌ بیروت،‌ دار الغرب الاسلامی، چاپ اول، ۲۰۰۲م.
* مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، بیروت،‌ دار احیاء التراث العربی، [بی‌تا].
* مقریزی، تقی‌الدین، إمتاع الأسماع بما للنبی من الأحوال و الأموال و الحفدة و المتاع، بیروت،‌ دار الکتب العلمیة، ۱۴۲۰ق.
* مقریزی، تقی‌الدین، إمتاع الأسماع بما للنبی من الأحوال و الأموال و الحفدة و المتاع، بیروت،‌ دار الکتب العلمیة، ۱۴۲۰ق.
* یاقوت حموی، یاقوت بن عبدالله، معجم البلدان، بیروت، دارصادر، چاپ دوم، ۱۹۹۵م.
* یاقوت حموی، یاقوت بن عبدالله، معجم البلدان، بیروت، دارصادر، چاپ دوم، ۱۹۹۵م.
{{پایان}}
{{پایان}}
{{پایان}}
{{پایان}}

نسخهٔ ‏۲۲ ژوئن ۲۰۲۳، ساعت ۱۸:۲۵

  • این نوشتار درباره «ماجرای مصادره فدک» است؛ برای آشنایی با دهکده فدک، مقاله فدک را ببینید.

ماجرای فدک گرفتن دهکده فدک از فاطمه(س) توسط ابوبکر پس از وفات پیامبر(ص). ابوبکر با تکیه بر حدیثی از پیامبر(ص) (که گفته شده راوی آن فقط خود ابوبکر بود) مدعی شد پیامبران ارث نمی‌گذارند؛ اما فاطمه پاسخ داد پیامبر(ص) پیش از وفات، فدک را به او بخشیده و امام علی(ع) و ام‌اَیمن را بر این سخنش شاهد آورد. بنابر نظر علمای شیعه و برخی از علمای اهل‌سنت، پیامبر پس از نزول آیه ۲۶ سوره اسراء که از او خواسته بود حق ذوی‌القربی را بدهد، فدک را به فاطمه بخشیده بود.

در نقلی آمده است ابوبکر در برگه‌ای ملکیت فاطمه را تأیید کرد؛ اما عمر بن خطاب آن برگه را از فاطمه گرفت و پاره کرد. طبق روایتی دیگر ابوبکر شاهدان فاطمه(س) را نپذیرفت. دختر پیامبر(ص) وقتی دادخواهی خود و همسرش امام علی(ع) را بی‌ثمر دید، به مسجد رفت و به ایراد خطبه پرداخت. او در این خطبه که به خطبه فدکیه مشهور است، به غصب خلافت اشاره کرد و سخن ابوبکر که پیامبران ارث نمی‌گذارند را مخالف قرآن خواند و او را به دادگری خداوند در روز رستاخیز واگذار کرد. فاطمه(س) پس از این ماجرا سخت از ابوبکر و عمر ناراحت شد و تا زمان شهادت، بر آن دو غضبناک باقی ماند.

پس از وفات پیامبر(ص)، دهکده فدک، به دست خلفا افتاد و در میان آنها دست به دست شد. البته برخی خلفا از جمله عمر بن عبدالعزیز اموی و مأمون عباسی، فدک یا درآمد حاصل از آن را به فرزندان فاطمه دادند هر چند که خلفای بعدی آن را پس گرفتند.

گاه‌شمار فدک
شعبان سال ۶ق سریه امام علی(ع) به فدک[۱]
صفر سال ۷ق فتح خیبر[۲]
صفر یا ربیع‌الاول سال ۷ق واگذاری فدک به پیامبر(ص) از سوی یهودیان
۱۴ ذی‌الحجه سال ۷ق بخشیدن فدک به فاطمه زهرا(س)[۳]
ربیع الاول سال ۱۱ق مصادره فدک به دستور ابوبکر
حدود ۳۰ق واگذاری فدک به مروان از سوی عثمان[۴]
بعد از ۴۰ق تقسیم فدک بین مروان و عمرو بن عثمان و یزید به دست معاویه[۵]
حدود ۱۰۰ق بازگرداندن فدک به فرزندان فاطمه(س) توسط عمر بن عبدالعزیز
بعد از ۱۰۱ق غصب دوباره توسط یزید بن عبدالملک
حدود ۱۳۲ تا ۱۳۶ق بازگرداندن فدک توسط سفاح نخستین خلیفه عباسی[۶]
حدود ۱۴۰ق غصب دوباره توسط منصور عباسی[۷]
حدود ۱۶۰ق بازگرداندن به دستور مهدی عباسی[۸]
حدود ۱۷۰ق غصب دوباره به دستور هادی عباسی
۲۱۰ق بازگرداندن به دستور مامون عباسی.[۹]
(۲۳۲-۲۴۷ق) غصب به دستور متوکل عباسی[۱۰]
۲۴۸ق بازگرداندن به فرمان منتصر عباسی.[۱۱]


تاریخچه فدک

فدک دهکده‌ای حاصل‌خیز در نزدیکی خیبر[۱۲] و به فاصله ۲۰۰ کیلومتری مدینه بود[۱۳] که یهودیان در آن زندگی می‌کردند و به دلیل موقعیت استراتژیک منطقه، قلعه‌های نظامی خود را در اطراف آن ساخته بودند.[۱۴] پس از آنکه پیامبر(ص) در جنگ خیبر، منطقه خیبر و قلعه‌های آن را فتح کرد، یهودیان ساکن در قلعه‌ها و مزارع فدک نمایندگانی نزد پیامبر فرستادند و مصالحه راضی شدند و قرار شد نیمی از زمین‌ها را به پیامبر تحویل بدهند.[۱۵] و هرگاه پیامبر(ص) خواست، آنان فدک را ترک کنند. ازاین‌رو فدک بدون جنگ به دست پیامبر اسلام افتاد.[۱۶]

گفته شده است فدک مزارع، باغات و نخلستان‌های بسیاری داشت.[۱۷] ابن‌ابی‌الحدید معتزلی عالم قرن هفتم قمری، به نقل یکی از بزرگان شیعه نوشته است: «نخل‌های فدک به‌اندازه نخل‌های امروز شهر کوفه بوده و نخلستان‌های وسیع داشته است».[۱۸]

نمای فعلی باغ‌های فدک

مالکیت پیامبر بر فدک

به گفته جعفر سبحانی، محدثان و سیره‌نویسان اتفاق‌نظر دارند فدک از جمله املاک خالصه پیامبر بود؛ زیرا به جنگ فتح نشد.[۱۹] بنابر آیه هفتم سوره حشر،

اموالی که بدون جنگ به دست آید، فَیء نامیده می‌شوند و پیامبر(ص) اختیار دارد آنها را به کسانی که خود صلاح می‌داند، بسپارد.[۲۰]

بخشیدن فدک به فاطمه

به گفته جعفر سبحانی، مفسران شیعه و گروهی از مُحَدّثان اهل‌سنت نقل کرده‌اند وقتی آیه «وَآتِ ذَا الْقُرْ‌بَیٰ حَقَّهُ: و حق خویشاوند را بده»[۲۱] نازل شد، پیامبر(ص) فدک را به فاطمه بخشید.[۲۲] از علمای اهل‌سنت جلال‌الدین سیوطی در الدرالمنثور،[۲۳] متقی هندی در کنز العُمال،[۲۴] حاکم حسکانی در شواهد التنزیل،[۲۵] قُندوزی در ینابیع المودة[۲۶] و بسیاری دیگر[۲۷] این مطلب را نقل کرده‌اند. مأمون خلیفه عباسی نیز به همین دلیل دستور داد فدک را به فرزندان فاطمه برگردانند.[۲۸]

رابطه فدک با امامت

برخی براین باورند که فدک سَمبل امامت و دادن آن به فاطمه برای این بوده است تا منبع درآمدی برای بیت امامت باشد. همچنین پیامبر آن را به حضرت فاطمه(س) داد نه علی(ع) تا به راحتی نتوانند آن را غصب کنند.[۲۹] برای اثبات این دیدگاه به روایتی استناد شده است[۳۰] که بر اساس آن هارون عباسی از حضرت موسی بن جعفر(ع) خواست حدود فدک را تعیین کند و امام مرزهای اسلام را برای فدک معین کرد. هارون هم به امام گفت پس معلوم می‌شود شما خلافت را می‌خواهید.[نیازمند منبع] همچنین در روایتی که از ام‌ایمن نقل شده است فاطمه از پیامبر(ص) خواست که فدک را به او ببخشد که اگر در آینده نیاز و احتیاجی داشته باشد به سبب فدک برطرف گردد.[۳۱]

مصادره فدک و باغ‌های هفتگانه

فدک تا زمان وفات پیامبر(ص) در دست حضرت فاطمه(س) بود و افرادی به عنوان وکیل، کارگزار و کارگر در آن کار می‌کردند.[۳۲] پس به خلافت رسیدن ابوبکر، او اعلام کرد فدک ملک کسی نیست؛ ازاین‌رو آن را به نفع خلافت مصادره کرد.[۳۳] مالکیت فدک در دوران عمر بن خطاب[۳۴] و عثمان[۳۵] نیز به خاندان پیامبر(ص) بازنگشت.

گفته شده است خلیفه اول علاوه بر فدک، باغ‌های هفتگانه را از فاطمه گرفت. این باغ‌ها ملک مُخَیرق یهودی بود که وصیت کرده بود اموالش از آنِ پیامبر(ص) باشد.[۳۶] پیامبر(ص) نیز این هفت باغ را با فدک به زهرا بخشید.

دادخواهی فاطمه

پس از تصرف فدک، فاطمه(س) نزد ابوبکر رفت و برای بازگردان مالکیت فدک با او گفتگو کرد. در این گفتگو که در منابع تاریخی و روایی با اختلافاتی جزئی نقل شده، آمده است؛ ابوبکر در جواب فاطمه گفت: از پیامبر(ص) شنیده است که اموالش پس از او به مسلمانان می‌رسد و از او میراثی نمی‌ماند[۳۷] فاطمه(س) پاسخ داد: «پدرم این ملک را به من بخشیده است.» ابوبکر از فاطمه(س) برای اثبات ادعایش شاهد خواست. به نقل برخی منابع حضرت علی(ع) و ام ایمن شهادت دادند[۳۸] و بنابر برخی دیگر، ام‌ایمن و یکی از موالی پیامبر(ص)[۳۹] و بنابر برخی دیگر امام علی(ع)، ام‌ایمن و حسنین[۴۰] گواه شدند. ابوبکر پذیرفت و کاغذی نوشت تا کسی به فدک دست‌درازی نکند. وقتی فاطمه(س) از مجلس بیرون آمد، عمر بن خطاب نوشته را گرفت و پاره کرد.[۴۱] بنابر برخی منابع اهل‌سنت ابوبکر شاهدان فاطمه را نپذیرفت و دو مرد را برای شهادت طلبید.[۴۲] ابن‌ابی‌الحدید معتزلی می‌گوید: «از ابن‌فارقی مدرس مدرسه غربی بغداد پرسیدم آیا فاطمه راست می‌گفت؟ ابن‌فارقی گفت آری. پرسیدم پس چرا ابوبکر فدک را به او نداد؟ گفت اگر چنین می‌کرد فردا خلافت را برای شوهرش ادعا می‌کرد و ابوبکر نمی‌توانست سخنش را نپذیرد؛ چرا که درباره فدک حرف او را بدون شاهد پذیرفته بود». ابن‌ابی‌الحدید در ادامه می‌نویسد: «ابن‌فارقی اگرچه به شوخی این سخن را گفت، حرفش صحیح بود».[۴۳]

در کتاب الاختصاص، براساس روایتی از امام صادق(ع)، سقط محسن، در ماجرای اعتراض فاطمه به غصب فدک ذکر شده است.[۴۴] اما منابع تاریخی، سقط‌شدن محسن را مربوط به ماجرای حمله به خانه زهرا(س) دانسته‌اند.[نیازمند منبع]

دادخواهی امام علی

نقل شده است پس از مصادره فدک، امام علی به مسجد آمد و در حضور مهاجر و انصار به ابوبکر اعتراض کرد چرا فاطمه را از چیزی که پیامبر(ص) به او بخشیده، منع کرده است. پس از آن ابوبکر شاهدِ عادل طلبید که امام علی(ع) استدلال کرد اگر چیزی در دست کسی باشد و دیگری مدعی آن شود، مدعی باید بینه (دلیل و شاهد) بیاورد نه فاطمه که فدک از قبل در دستش بوده است.[۴۵] امام علی(ع) در ادامه آیه تطهیر را تلاوت کرد و از ابوبکر اقرار گرفت که این آیه در شأن امام و خانواده‌اش نازل شده است. سپس پرسید اگر دو شاهد بگویند فاطمه مرتکب فحشا شده چه کار خواهی کرد؟ ابوبکر گفت بر فاطمه حد خواهم زد. امام گفت بنابراین تو شهادت خلق را بر شهادت خداوند ترجیح داده‌ای و کافر خواهی بود. در این هنگام مردم گریستند و پراکنده شدند.[۴۶] نقل شده است امام علی(ع) همچنین نامه‌ای به ابوبکر نوشت و در کلامی تهدیدآمیز، از غصب خلافت و فدک سخن گفت.[۴۷]

استدلال ابوبکر بر ارث نگذاشتن انبیا

گزارش شده است ابوبکر در پاسخِ دادخواهی فاطمه گفت: «از پیامبر(ص) شنیدم: ما (انبیا) ارث نمی‌گذاریم و آنچه از ما باقی می‌ماند، صدقه است».[۴۸] در مقابل حضرت زهرا(س) در خطبه فدکیه به آیاتی از قرآن[۴۹] اشاره کرد و این سخن ابوبکر را مخالف قرآن دانست.[۵۰] همچنین علمای شیعه علاوه بر اینکه آیاتی[۵۱] را مخالف سخن ابوبکر دانسته‌اند، گفته‌اند این عبارت را به غیر از ابوبکر هیچ‌کدام از صحابه پیامبر(ص) نقل نکرده‌اند.[۵۲] ابن‌ابی‌الحدید (عالم سنی) نیز می‌گوید این روایت را فقط ابوبکر نقل کرده است.[۵۳]

همچنین نقل شده است هنگامی که عثمان به خلافت رسید، عایشه و حفصه پیش او رفتند و از او خواستند آنچه پدرانشان (خلیفه اول و دوم) به آنان می‌دادند، مجدد به آنان بدهد؛ اما عثمان گفت به خدا سوگند چنین چیزی به شما نمی‌دهم... آیا شما دو نفر نبودید که نزد پدرتان شهادت دادید... پیامبران ارث نمی‌گذارند. روزی چنین شهادت دادید و روزی میراث پیامبر(ص) را درخواست می‌کنید؟[۵۴]

خطبه فدکیه

پس از بی‌نتیجه ماندن دادخواهی فاطمه(س) نزد ابوبکر، فاطمه به مسجد پیامبر رفت و خطبه‌ای را جهت روشن‌کردن ماجرا و بازپس‌گرفتن فدک در جمع صحابه خواند. فاطمه(س) در این سخنرانی که به خطبه فدکیه مشهور است[۵۵] از غصب خلافت گفت و سخن ابوبکر را تکذیب کرد که طبق چه قانونی او را از ارث پدر محروم کرده است؟! آیا آیه‌ای از قرآن چنین گفته است؟! و سپس او را به دادگاه خداوند در روز رستاخیز واگذار کرد و یاران پیامبر را به پرسش گرفت چرا در مقابل این ستم‌ها ساکت نشسته‌اند. فاطمه(س) گفت که آنچه آنان (ابوبکر و اطرافیانش) کرده‌اند، شکستن سوگند (نکثوا ایمانهم) است و در پایان خطبه، ننگ کار آنان را جاودانی و سرانجام آن را دوزخ خواند.[۵۶] [منبع بهتری نیاز است]

نارضایتی فاطمه تا پایان عمر

بنا بر روایاتی که در صحیح بخاری نقل شده است حضرت زهرا(س) پس از ماجرای فدک از ابوبکر و عمر ناراحت شد و تا زمان شهادت بر آن دو غضبناک بود.[۵۷] روایات دیگری نیز با همین محتوا از اهل‌سنت نقل شده است.[۵۸] نقل شده است ابوبکر و عمر برای جلب رضایت فاطمه(س) تصمیم گرفتند با او دیدار کنند؛ اما فاطمه نپذیرفت. آنان سپس با واسطه قرار دادن امام علی(ع) با فاطمه دیدار کردند. حضرت فاطمه(س) در این دیدار این حدیث بضعه را خواند و از آنان راضی نشد.[۵۹]

دوران خلافت امام علی و موضع‌گیری آن امام

فدک در زمان خلافت امام علی(ع) نیز در دست مخالفان بود. اگرچه امام اقدام خلفای گذشته را غصب می‌دانست، داوری درباره آن را به خدا واگذار کرد.[۶۰] درباره اینکه چرا امام علی(ع) تلاشی در پس‌گرفتن فدک نکرد، روایاتی در منابع حدیثی آمده است؛ از جمله امام علی(ع) در خطبه‌ای می‌گوید اگر دستور می‌دادم فدک به ورثه زهرا(س) برگردد،

به خدا سوگند مردم از پیرامون من پراکنده می‌شدند.[۶۱] همچنین در حدیثی از امام صادق(ع) آمده است: امام علی(ع) در این مسئله به پیامبر(ص) اقتدا کرد. پیامبر(ص) در روز فتح مکه خانه‌ای را که پیش از آن از او به ظلم گرفته شده بود، بازپس نگرفت.[۶۲]

در نامه امام علی(ع) به عثمان بن حنیف درباره فدک و داوری درباره آن آمده است: «در زیر این آسمان تنها فدک در دست ما بود. مردمی بر آن بخل ورزیدند و مردمی سخاوتمندانه از آن دیده پوشیدند. بهترین داور پروردگار است، و مرا با فدک و جز فدک چه کار در حالی که فردا جایگاه آدمی گور است؟!»[۶۳]

بازگرداندن فدک به فرزندان فاطمه در مقطعی از تاریخ

فدک در دوران امویان و عباسیان نیز در دست خُلفا بود و فقط در برخی دوره‌هابرای مدتی به فرزندان فاطمه بازگشت:

  1. دوران خلافت عمر بن عبدالعزیز،[۶۴]
  2. دوران ابوالعباس سفاح.[۶۵]
  3. دوران مهدی عباسی.[۶۶] البته بنا بر برخی منابع، امام کاظم(ع) فدک را از مهدی عباسی مطالبه کرد، اما مهدی عباسی از بازگردان آن خودداری نمود. [۶۷]
  4. دوران خلافت مأمون.[۶۸]

پس از مأمون، متوکل عباسی دستور بازگرداندن فدک را به وضعیت قبل از دستور مأمون صادر کرد.[۶۹] بیشتر کتاب‌های تاریخی ماجرای فدک را بعد از متوکل ذکر نکرده‌اند.[۷۰]

انگیزه فاطمه(س) از مطالبه فدک

سید محمدباقر صدر معتقد است مطالبه فدک یک مسئله شخصی و نزاع مادی نبوده است بلکه نوعی اعلام مخالفت علیه حاکمیت وقت و نامشروع دانستن بنیان‌های حاکمیت یعنی سقیفه بود که افرادی نظیر ابوبکر، عمر و ابوعبیده جراح پی‌ریزی کرده بودند.[۷۱] او مطالبه فدک را نقطه آغاز نهضت حضرت فاطمه(س) علیه حاکمیت و یکی از مراحل دفاع او از امامت و ولایت می‌داند.[۷۲]

سیدجعفر شهیدی بر این باور است هدف زهرا(س) برای مطالبه فدک، گرفتن تعدادی درخت خرما و مقداری گندم نبود، بلکه او به دنبال زنده نگه‌داشتن سنت پیامبر(ص) و برپایی عدالت بود و نسبت به بازگشت ارزش‌های جاهلیت و برتری قبیله‌ای که در کمین جامعه اسلامی بود، احساس نگرانی می‌کرد.[۷۳]

کتاب‌شناسی

آثار بسیاری به ماجرای فدک پرداخته‌اند؛ برخی از آثار به صورت مستقل و برخی دیگر در ضمن مباحث مختلف به فدک و ماجرای آن پرداخته‌اند.

  • فدک‌ فی‌ التاریخ‌ اثر محمدباقر صدر، تحقیق عبدالجبار شراره، مرکز الغدیر للدراسات الاسلامیه.
  • فدک از غصب تا تخریب اثر غلامحسین مجلسی کوپائی، قم، دلیل ما، ۱۳۸۸ش.
  • فدک در فراز و نشیب: پژوهشی در مورد فدک در پاسخ به یک دانشور سنی: اثر علی حسینی میلانی، قم، الحقایق، ۱۳۸۶ش.
  • فدک و بازتاب‌های تاریخی و سیاسی آن اثر علی‌اکبر حسنی، قم، کنگره هزاره شیخ مفید، ۱۳۷۲ش.
  • السقیفه و الفدک اثر ابوبکر احمدبن عبدالعزیز جوهری بصری، تحقیق محمدهادی امینی، تهران، مکتبة النینوی الحدیثه، ۱۴۰۱ق.
  • فدک و العوالی او الحوائط السبعة فی الکتاب و السنة و التاریخ و الادب، اثر محمدباقر حسینی جلالی، مشهد، دبیرخانه کنگره میراث علمی و معنوی حضرت زهرا(س)، ۱۴۲۶ق.

پانویس

الگوی پانویس غیرفعال شده است. لطفا از الگوی پانوشت استفاده شود

منابع

  • ابن‌ابی‌الحدید، شرح نهج البلاغه، به تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، قم، کتابخانه آیت‌الله مرعشی نجفی، ۱۴۰۴ق.
  • ابن‌اثیر، الکامل فی التاریخ، بیروت،‌ دار الصادر، ۱۳۸۵ق.
  • ابن‌عساکر، علی بن حسن، تاریخ مدینة دمشق،‌ بیروت، دارالفکر، چاپ اول، ۱۴۱۵ق.
  • ابن‌هشام، عبدالملک، السیرة النبویة، بیروت،‌ دار المعرفة، [بی‌تا].
  • اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمة فی معرفة الأئمة، قم، رضی، چاپ اول، ۱۴۲۱ق.
  • استادی، رضا، «فدک»، در دانشنامه امام علی علیه‌السلام، زیر نظر علی‌اکبر رشاد، تهران، مرکز نشر آثار پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، ۱۳۸۰ش.
  • امین عاملی، سید محسن، اعیان الشیعة، بیروت،‌ دار التعارف، ۱۴۰۳ق.
  • ایجی، عبدالرحمن بن احمد، کتاب المواقف، تحقیق عبدالرحمن عمیرة، بیروت، دار الجیل، ۱۹۹۷م.
  • بخاری، محمد بن اسماعیل، صحیح بخاری (الجامع المسند الصحیح المختصر من أمور رسول الله(ص) و سننه و أیامه)، تحقیق محمد زهیر بن ناصر، بیروت،‌ دار طوق النجاة، چاپ اول، ۱۴۲۲ق.
  • بلادی، عاتق بن غیث، معجم معالم الحجاز، مکه، مؤسسة الریان، ۱۴۳۱ق،
  • بَلاذُری، احمد بن یحیی، فتوح البلدان، تحقیق صلاح‌الدین المنجد، قاهره، مکتبة النهضة المصریة، ۱۹۵۶م.
  • جعفریان، رسول، آثار اسلامی مکه و مدینه، تهران، مشعر، چاپ سوم، ۱۳۸۴ش.
  • جوهری بصری، ابوبکر احمدبن عبدالعزیز، السقیفه و الفدک، به تحقیق محمدهادی امینی، تهران، مکتبة النینوی الحدیثه، ۱۴۰۱ق.
  • حاکم حسکانی، عبیدالله بن احمد، شواهد التنزیل، [بی‌جا]، مؤسسة النشر الطبع و النشر، [بی‌تا].
  • حسینی جلالی، محمدباقر، فدک و العوالی او الحوایط السبعه فی الکتاب و السنة و التاریخ و الادب، مشهد، دبیرخانه کنگره میراث علمی و معنوی حضرت زهرا(س)، ۱۴۲۶ق.
  • حلبی، ابوالصلاح تقی بن نجم، تقریب المعارف، به تحقیق و تصحیح فارس تبریزیان(الحسون)، قم، الهادی، چاپ اول، ۱۴۰۴ق
  • حلبی، علی بن ابراهیم، السیرة الحلبیه، به تحقیق عبدالله محمد خلیلی، بیروت،‌دار الکتب العلمیة، ۱۹۷۱م.
  • خزاز رازی، علی بن محمد، کفایة الاثر فی النصّ علی الأئمة الإثنی عشر، به تحقیق و تصحیح عبداللطیف حسینی کوهکمری، قم، بیدار،۱۴۰۱ق.
  • رهبر، محمدتقی، «فدک نماد مظلومیت اهل بیت»، مجله میقات حج، تهران، حوزه نمایندگی ولی‌فقیه در امور حج و زیارت، ش۳۴، زمستان ۱۳۷۹ش.
  • سبحانی، جعفر، «حوادث سال هفتم هجرت: سرگذشت فدک»، مجله مکتب اسلام، سال نهم، شماره ۴، اسفند ۱۳۴۶ش.
  • سبحانی، جعفر، «فرازهایی حساس از زندگانی امیرمؤمنان(ع)»، مکتب اسلام، سال هفدهم، شماره ۴، فروردین ۱۳۵۵ش و شماره۵، اردیبهشت ۱۳۵۵ش.
  • سبحانی، جعفر، فروغ ولایت: تاریخ تحلیلی زندگانی امیر مؤمنان علی(ع)، قم، مؤسسه امام صادق(ع)، چاپ ششم، ۱۳۸۰ش.
  • سید جعفر مرتضی عاملی، الصحیح من سیرة النبی الاعظم، قم، دارالحدیث، ۱۴۲۶ق.
  • سیوطی، جلال‌الدین، الدر المنثور فی التفسیر بالمأثور، بیروت،‌دار المعرفة للطباعة والنشر، بی‌تا.
  • شهیدی، سیدجعفر، علی از زبان علی، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۷۷ش.
  • شیخ مفید، محمد بن محمد بن نعمان، المقنعة، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، چاپ دوم، ۱۴۱۰ق.
  • شیخ مفید، محمد بن محمد، الاختصاص، به تصحیح علی‌اکبر غفاری، قم، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، [بی‌تا].
  • صدر، محمدباقر، فدک‌ فی‌ التاریخ‌، به تحقیق عبدالجبار شراره، [بی‌جا]، مرکز الغدیر للدراسات الاسلامیه، [بی‌تا].
  • طباطبایی، سیدمحمدحسین، المیزان، قم، انتشارات جامعه مدرسین، ۱۴۱۷ق.
  • طبرسی، احمد بن علی، الأحتجاج علی أهل اللجاج، به تحقیق محمدباقر خرسان، مشهد، نشر مرتضی، چاپ اول، ۱۴۰۳ق.
  • طبری، تاریخ الامم و الملوک، به تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دارالتراث، [بی‌تا].
  • طبری، محمد بن جریر بن رستم، المسترشد فی إمامة علی بن أبی‌طالب علیه‌السلام، به تحقیق و تصحیح احمد محمودی، قم، کوشانپور، چاپ اول، ۱۴۱۵ق.
  • طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، بیروت،‌ دار احیاء التراث العربی، [بی‌تا].
  • طوسی، محمد بن حسن، تهذیب الاحکام، به تصحیح حسن موسوی خرسان، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۴۰۷ق.
  • علامه حلی، حسن بن یوسف، نهج الحق وکشف الصدق‏، بیروت، دار الکتاب اللبنانی‏، ۱۹۸۲م.
  • علامه حلی،‌ حسن بن یوسف، نهج الحق و کشف الصدق، بیروت،‌ دار الکتاب اللبنانی، ۱۹۸۲م.
  • فخر رازی، محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، ‌بیروت،‌ دار احیاء التراث العربی، چاپ سوم، ۱۴۲۰ق.
  • قطب راوندی، سعید بن هبة الله، الخرائج و الجرائح، قم، مؤسسة الامام المهدی(عج)، ۱۴۰۹ق.
  • قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، قم، مؤسسه‌ دار الکتاب، ۱۴۰۴ق.
  • قندوزی، سلیمان بن ابراهیم، ینابیع الموده، قم،‌ دار الاسوة، ۱۴۲۲ق.
  • کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تحقیق علی‌اکبر غفاری، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۳ش.
  • کوفی، فرات بن ابراهیم، تفسیر فرات، تهران، موسسة الطبع و النشر، ۱۴۱۰ق.
  • متقی هندی، کنز العمال، بیروت، موسسة الرسالة، [بی‌تا].
  • مجلسی کوپائی، غلامحسین، فدک از غصب تا تخریب، قم، دلیل ما، ۱۳۸۸ش.
  • مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، بیروت،‌ دار أحیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق.
  • مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، به تحقیق شیخ عبدالزهرا علوی، بیروت، دارالرضا، [بی‌تا].
  • مقریزی، تقی‌الدین، إمتاع الأسماع بما للنبی من الأحوال و الأموال و الحفدة و المتاع، بیروت،‌ دار الکتب العلمیة، ۱۴۲۰ق.
  • یاقوت حموی، یاقوت بن عبدالله، معجم البلدان، بیروت، دارصادر، چاپ دوم، ۱۹۹۵م.

پیوند به بیرون



  1. طبری، تاریخ الأمم و الملوک،‌ دار التراث، ج۲، ص۶۴۲.
  2. ابن‌هشام، السیرة النبویة،‌ دار المعرفه، ج۲، ص۳۴۱.
  3. علامه مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۹۵، ص۱۸۸.
  4. مقریزی، إمتاع الأسماع، ۱۴۲۰ق، ج۱۳، ص۱۴۹.
  5. ابن‌ابی‌الحدید، شرح نهج‌البلاغه، ۱۴۰۴ق، ج۱۶، ص۲۱۶.
  6. علامه حلی، نهج الحق، ۱۹۸۲م، ص۳۵۷.
  7. امین، اعیان الشیعة، ۱۴۰۳ق، ج۱، ص۳۱۸.
  8. علامه حلی، نهج الحق، ۱۹۸۲م، ص۳۵۷.
  9. بلاذری، فتوح البلدان، ۱۹۸۸م، ج۱، ص۴۲.
  10. بلاذری، فتوح البلدان، ۱۹۸۸م، ج۱، ص۴۳.
  11. ابن‌اثیر، الکامل فی التاریخ، ۱۳۸۵ق، ج۷، ص۱۱۶.
  12. یاقوت حموی، معجم البلدان، ۱۹۹۵م، ذیل ماده فدک، ص۲۳۸.
  13. google maps
  14. بلادی، معجم معالم الحجاز، ۱۴۳۱ق، ج۲، ص۲۰۶ و ۲۰۵ و ج۷، ص۲۳؛ سبحانی، «حوادث سال هفتم هجرت: سرگذشت فدک»، ص۱۴.
  15. مقریزی، إمتاع الأسماع، ۱۴۲۰ق، ج۱، ص۳۲۵.
  16. طبری، تاریخ الامم و الملوک، دارالتراث، ج۳، ص۱۵.
  17. نگاه کنید به: یاقوت حموی، معجم البلدان، ۱۹۹۵ق، ج۴، ص۲۳۸.
  18. ابن‌ابی‌الحدید، شرح نهج‌البلاغه، ۱۳۸۷ق، ج۱۶، ص۲۳۶.
  19. سبحانی، فروغ ولایت، ۱۳۸۰ش، ص۲۱۸.
  20. فخر رازی، مفاتیح الغیب،‌ ۱۴۲۰ق، ج۲۹، ص۵۰۶؛ طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۹، ص۲۰۳.
  21. سوره اسراء: آیه ۲۶.
  22. سبحانی، فروغ ولایت، ۱۳۸۰ش، ص۲۱۹.
  23. سیوطی، الدر المنثور، بیروت، ج۲، ص۱۵۸ و ج۵، ص۲۷۳.
  24. متقی هندی، کنز العُمال، [بی‌تا]، ج۲، ص۱۵۸ و ج۳، ص۷۶۷.
  25. حاکم حسکانی، شواهد التنزیل، مؤسسة الطبع و النشر، ج۱، ص۴۳۹ و ۴۴۱.
  26. قندوزی، ینابیع المودة، ۱۴۲۲ق، ج۱، ص۱۳۸ و ۳۵۹.]
  27. نگاه کنید به حسینی جلالی، کتاب فدک و العوالی، ۱۴۲۶ق، ص۱۴۶-۱۴۹.
  28. بلاذری، فتوح البلدان، ۱۹۵۶م، ج۱، ص۳۸.
  29. منتظری، خطبه حضرت فاطمه زهرا(س) و ماجرای فدک، ج۱، ص۳۹۳.
  30. منتظری، خطبه حضرت فاطمه زهرا(س) و ماجرای فدک، ج۱، ص۳۹۴.
  31. شیخ مفید، اختصاص، ۱۴۱۳ق، ص۱۸۴.
  32. طبرسی، الاحتجاج، ۱۴۰۳ق، ج۱، ص۹۱؛ سید جعفر مرتضی، الصحیح، ۱۴۲۶ق، ج۱۸، ص۲۴۱.
  33. کلینی، الکافی، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۵۴۳؛ شیخ مفید، المقنعة، ۱۴۱۰ق، ص۲۸۹ و ۲۹۰.
  34. بلاذری، فتوح البلدان، ۱۹۵۶م، ج۱، ص۳۶.
  35. نگاه کنید به ابن‌قتیبه، المعارف، ص۱۹۵.
  36. ابن‌سعد، الطبقات الکبری، ۱۹۹۰م، ج۱، ص۳۸۸-۳۸۹.
  37. بلاذری، فتوح البلدان، ۱۹۵۶م، ص۳۵-۳۶.
  38. حلبی، السیرة الحلبیة، ۱۹۷۱م، ج۳، ص۵۱۲.
  39. فخر رازی، مفاتیح الغیب، ۱۴۲۰ق، ج۲۹، ص۵۰۶.
  40. ایجی، المواقف، ج۳، ص۶۰۸.
  41. کلینی، الکافی، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۵۴۳؛ نگاه کنید به حلبی، السیرة الحلبیة، ۱۹۷۱م، ج۳، ص۵۱۲.
  42. بلاذری، فتوح البلدان، ۱۹۵۶م، ج۱، ص۳۵.
  43. ابن‌ابی‌الحدید، شرح نهج‌البلاغه، ۱۴۰۴ق، ج۱۶، ص۲۸۴.
  44. شیخ مفید، الاختصاص، ۱۴۱۳ق، ص۱۸۵.
  45. مجلسی، بحار الانوار، دارالرضا، ج۲۹، ص۱۲۴.
  46. مجلسی، بحار الانوار، دارالرضا، ج۲۹، ص۱۲۴.
  47. برای دیدن متن نامه رجوع کنید به: طبرسی، الاحتجاج، ۱۴۰۳ق، ج۱، ص۹۵.
  48. بخاری، صحیح، ۱۴۲۲ق، ج۴، ص۷۹.
  49. سوره نمل، آیه ۱۶: «سلیمان از داوود ارث برد»؛ سوره مریم، آیه ۵ و ۶؛ سوره انفال، آیه ۷۵؛ سوره نساء، آیه ۱۱؛ سوره بقره، آیه ۱۸۰.
  50. مجلسی کوپائی، فدک از غصب تا تخریب، ۱۳۸۸ش، ص۹۴.
  51. سوره مریم، آیه ۵ و ۶. در این آیه حضرت زکریا از خداوند می‌خواهد برای او جانشینی قرار دهد که از زکریا و آل یعقوب ارث ببرد.
  52. نگاه کنید به: سبحانی، فروغ ولایت، ۱۳۸۰ش، ص۲۴۲.
  53. سبحانی، فروغ ولایت، ۱۳۸۰ش، ص۲۴۲ به نقل از ابن‌ابی‌الحدید، شرح نهج‌البلاغه، ج۴، ص۸۲ و ۸۵.
  54. طبری، المسترشد، ۱۴۱۵ق، ص۵۹۷؛ حلبی، تقریب المعارف، ۱۴۰۴ق، ص۲۸۶.
  55. اربلی، کشف الغمة، ۱۴۲۱ق، ج۱، ص۳۵۳-۳۶۴.
  56. شهیدی، زندگانی فاطمه زهرا علیهاالسلام، ۱۳۶۲ش، ص۱۲۶-۱۳۵.
  57. بخاری، صحیح البخاری، ۱۴۲۲ق، ج۴، ص۷۹.
  58. نگاه کنید به: مسلم، صحیح مسلم،‌دار احیاء التراث، ج۳، ص۱۳۸۰.
  59. ابن‌قتیبه، الامامة و السیاسة، ۱۳۸۲ق، ج۱، ص۳۱.
  60. استادی، «فدک»، ص۳۹۱-۳۹۲؛ ابن‌ابی‌الحدید، شرح نهج البلاغه، ۱۳۸۷ق، ج۱۶، ص۲۰۸.
  61. کلینی، الکافی، ۱۳۶۳ش، ج۸،‌ ص۵۹.
  62. مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۲۹، ص۳۹۶.
  63. ابن‌ابی‌الحدید، شرح نهج البلاغه، ۱۳۸۷ق، ج۱۶، ص۲۰۵-۲۰۸.
  64. ابن‌عساکر، تاریخ مدینة دمشق،‌ ۱۴۱۵ق، ج۴۵، ص۱۷۸ و ۱۷۹؛ بلاذری، فتوح البلدان، ۱۹۵۶م، ص۳۶.
  65. علامه حلی، نهج الحق، ص۳۵۷.
  66. علامه حلی، نهج الحق، ص۳۵۷.
  67. طوسی، تهذیب الاحکام، ۱۴۰۷ق، ج۴، ص۱۴۹.
  68. بلاذری، فتوح البلدان، ۱۹۵۶م، ج۱، ص۳۷ و ۳۸.
  69. بلاذری، فتوح البلدان، ۱۹۵۶م، ج۱، ص۳۸.
  70. مجلسی کوپائی، فدک از غصب تا تخریب، ۱۳۸۸ش، ص۱۳۹.
  71. صدر، فدک‌ فی‌ التاریخ‌، مرکز الغدیر، ص۶۳-۶۶.
  72. صدر، فدک‌ فی‌ التاریخ‌، مرکز الغدیر، ص۱۱۵-۱۱۷.
  73. شهیدی، علی از زبان علی، ۱۳۷۷ش، ص۳۷.