محمدحسین غروی نائینی
| شناسنامه | |
|---|---|
| نام کامل | محمدحسین غروی نائینی |
| لقب | میرزای نائینی • محقق نائینی |
| زادروز | ۱۲۷۶ق/ ۱۲۳۹ش |
| شهر تولد | نائین |
| تاریخ درگذشت | ۲۶ جمادیالاول سال ۱۳۵۵ق |
| شهر درگذشت | نجف |
| کشور درگذشت | عراق |
| آرامگاه | حرم امام علی(ع) |
| اطلاعات علمی و مذهبی | |
| اساتید | محمدباقر آقا نجفی اصفهانی • میرزای شیرازی • محمدکاظم خراسانی |
| شاگردان | محمد کوهستانی • سید ابوالقاسم خویی • محسن حکیم • سید محمدحسین طباطبائی • میرزا مهدی اصفهانی • سید محمدهادی میلانی • محمدتقی بهجت • سید محمود شاهرودی • سید جمالالدین گلپایگانی |
| تألیفات | تنبیه الامه و تنزیه المله • فواید الاصول |
محمدحسین غروی نایینی (۱۲۷۶-۱۳۵۵ق/۱۲۳۹-۱۳۱۵ش)، مشهور به میرزای نائینی و محقق نائینی، از فقیهان و مراجع تقلید شیعه در قرن چهاردهم قمری و از طرفداران نهضت مشروطه در ایران.
شهرت میرزای نائینی بیشتر بهخاطر نوآوریهای فقهی و اصولی او بود؛ بهصورتی که او را مجدِّد (تجدیدکننده) علم اصول مینامیدند. او شاگردان زیادی داشت؛ از جمله محمدرضا مظفر، سید ابوالقاسم خویی و سید جواد حسینی خامنهای. مهمترین اثر او کتاب معروف تنبیه الامة و تنزیه الملة است که در دفاع از حکومت مشروطه و در رد حکومت استبدادی نوشت.
همراهی با میرزای شیرازی در نهضت تنباکو، همکاری با آخوند خراسانی در نهضت مشروطه، و اعلام جهاد علیه انگلیس در عراق از فعالیتهای سیاسی-اجتماعی میرزای نائینی بوده است.
مبانی میرزای نائینی در علم اصول فقه، عبارت بودند از: حجیت سیره عقلا، تفکیک میان بدعت و بدیع، و تقسیم احکام به دو حوزه منصوص و غیرمنصوص. دفاع فقهی و اصولی از حکومت مشروطه و شاخصهای آن مانند قانونگذاری، مجلس شورای ملی، باور به ارزشمندی دینی آزادی و مساوات، تفکیک قوا و رأی اکثریت و اعتقاد به ولایت عامه فقیهان، از جمله اندیشههای اوست.
معرفی، زندگینامه و جایگاه
محمدحسین غروی نائینی، مشهور به میرزای نائینی (۱۲۷۶ق-۱۳۵۵ق) از فقیهان و مراجع تقلید شیعه در قرن چهاردهم قمری است که در شهر نائین در اصفهان متولد شد.[۱] اجداد او به شیخالاسلامی اصفهان منصوب شده بودند.[۲]
گفته شده که شهرت میرزای نائینی بیشتر بهدلیل نوآوریهای فقهی و اصولی او[۳] و همچنین تألیف رساله تنبیهالامة بهعنوان نخستین رساله منسجم در اندیشه سیاسی شیعه است که به دفاع از اصول مشروطیت میپردازد.[۴]
تحصیلات
میرزای نائینی پس از فراگیری تحصیلات مقدماتی در زادگاهش نائین، در هفده سالگی راهی اصفهان شد و تحت سرپرستی محمدباقر آقانجفی اصفهانی شروع به تحصیل کرد، و در اصفهان نزد ابوالمعالی کلباسی و جهانگیرخان قشقایی، در فقه، اصول فقه، کلام و حکمت، به ادامه تحصیل پرداخت. همچنین با ادبیات فارسی، عربی و ریاضی نیز آشنا شد.[۵]
میرزای نائینی در سال ۱۳۰۳ق به عراق رفت و وارد حوزه علمیه سامرا شد.[۶] او در درس میرزا محمدحسن شیرازی، رهبر نهضت تنباکو، حاضر میشد و در اواخر عمر میرزای شیرازی، کاتب و مُحَرِّر او بود و در امور سیاسی و اجتماعی نیز طرف مشورت استادش قرار میگرفت.[۷]
پس از وفات میرزای شیرازی، در سال ۱۳۱۲ق، با پراکندگی حوزه سامرا، به کربلا مهاجرت کرد، و سپس در سال ۱۳۱۴ق راهی نجف شد و در درس آخوند خراسانی حاضر شد.[۸] با این حال گفته شده که نائینی در درس عمومی آخوند حاضر نمیشد، بلکه در مجلس درس خاص او برای حل مسائل مشکل شرکت میکرد.[۹]
تدریس
میرزای نائينی در زمان حیات آخوند خراسانی، در نجف، تدریس را آغاز کرد و بیش از سیصد تن از شاگردان آخوند خراسانی، در درس او نیز حاضر میشدند.[۱۰] گفته شده شهرت علمی نائینی، بیشتر در علم اصول فقه بوده است؛ بهگونهای که او به «مجدِّد علم اصول» شهرت یافته، اما در رشتههای دیگر، همچون فقه، کلام، حکمت، ریاضی، اخلاق و عرفان نیز صاحبنظر بوده است.[۱۱]
به گفته آقابزرگ تهرانی، بیشتر حاضران در درس نائینی، صاحبنظران و خواص بودند، زیرا درس او پیچیدگیهای علمی زیادی داشت و هر کسی توانایی فهم آن را نداشت.[۱۲]
شاگردان

طبق آنچه در کتابهای اعیان الشیعه و طبقات اعلام الشیعه آمده، عدهای از کسانی که در درس او حاضر میشدند، عبارتند از:
- محمدرضا مظفر
- سید حسن موسوی بجنوردی
- سید ابوالقاسم خویی
- سید جمالالدین گلپایگانی
- سید محمود حسینی شاهرودی
- سید حسین آلعلی شاهرودی
- سید محسن طباطبائی حکیم
- میرزا هاشم آملی
- سید محمدرضا گلپایگانی
- سید محمدحسین طباطبائی
- سید عبدالله موسوی شیرازی
- سید محمدهادی میلانی
- محمدعلی کاظمی
- سید عبدالحسین طیب
- موسی خوانساری نجفی
- سید جواد حسینی خامنهای
- محمدتقی آملی
- احمد کاشفالغطاء
- محمدحسین کاشفالغطاء
- حسین حلی
- سید محمد حسینی همدانی
- میرزا مهدی آشتیانی[۱۳]

مرجعیت
پس از وفات میرزا محمدتقی شیرازی (۱۲۵۶-۱۳۳۸ق) و شیخالشریعه اصفهانی (۱۲۶۶-۱۳۳۹ق)، میرزای نایینی همزمان با سید ابوالحسن اصفهانی (۱۲۸۴-۱۳۶۵ق)، مرجعیت را بر عهده گرفت.[۱۴] گفته شده که شهرت مرجعیت نایینی، بیشتر در میان عالمان، و شهرت مرجعیت اصفهانی، بیشتر در میان مردم بود.[۱۵]
وفات
میرزای نایینی ۲۶ جمادیالاول ۱۳۵۵ق در نجف درگذشت و در حرم امام علی(ع) دفن شد.[۱۶]
ویژگیها
درباره ویژگیهای فردی، علمی و معنوی میرزای نائینی، سخنانی از سوی شاگردان او و پژوهشگران علم رجال بیان شده است؛ از جمله:
- سید محسن امین او را دانشمندی عارف و عابد خوانده که علاوه بر فقه و اصول به علوم دیگری چون کلام، فلسفه و ادبیات فارسی نیز مسلط بود و حافظهای بسیار قوی و استعداد ذهنی خوبی داشت.[۱۷] امین همچنین درباره نائینی گفته است که او بسیاری از آراء پیشین خود را کنار میگذاشت و نظری جدید برمیگزید.[۱۸]
- به گفته سید محمد حسینی همدانی، از شاگردان نائینی، میرزای نائینی با ملا حسینقلی همدانی و سید احمد کربلایی از عارفان شیعه ارتباط نزدیکی داشت و به همین دلیل دارای خصوصیات اخلاقی ویژهای شده بود؛ به صورتی که سید احمد کربلایی، او را وصی خود قرار داده بود.[۱۹]
- به گفته محمدعلی مدرس تبریزی، نائینی به «کثرت تحقیق و زیادت تدقیق و فصاحت و حسن خط و کتابت» معروف بود.[۲۰]
آثار و تألیفات
از میان آثار و تألیفات منتسب به میرزای نائینی، تعدادی به قلم خود او نگاشته شده، و تعدادی نیز تقریرات درسهای اوست که توسط شاگردانش تألیف شده است.
آثار تألیفی
- تنبیه الامة وتنزیه المله
- وسیلة النجاة (رساله عملیه)
- حواشی علی العروة الوثقی
- رسالة الصلوة فی اللباس المشکوک
- رسالة فی احکام الخلل فی الصلوة
- اجوبة مسائل المستفتین
- رسالة فی نفی الضرر
- رسالة فی التعبدی و التوصلی
تقریرات
- منیة الطالب فی شرح المکاسب، نوشتهٔ موسی خوانساری نجفی
- کتاب الصلوة، نوشتهٔ محمدعلی کاظمی
- المکاسب و البیع، نوشتهٔ محمدتقی آملی
- اجود التقریرات، نوشتهٔ سید ابوالقاسم خویی
- فوائد الاصول، نوشتهٔ محمدعلی کاظمی.[۲۱]
فعالیتهای سیاسی-اجتماعی
میرزای نائینی، علاوه بر فعالیتهای علمی، حضور فعالی در رخدادهای سیاسی-اجتماعی زمانه خود داشت. گفته شده که شکلگیری شخصیت سیاسی-اجتماعی نائینی، متأثر از ارتباط او با میرزای شیرازی در نهضت تنباکو، و همچنین دوستی با سید جمالالدین اسدآبادی، از دوران جوانی در اصفهان، بوده است.[۲۲] همراهی با آخوند خراسانی، ملا عبدالله مازندرانی و حسین خلیلی تهرانی در نهضت مشروطه،[۲۳] اعلام جهاد علیه انگلیس همراه با سید ابوالحسن اصفهانی در نهضت اسلامی عراق،[۲۴] از دیگر فعالیتهای سیاسی او بود.
انقلاب مشروطه
گفته شده که میرزای نائینی در ماجرای مشروطه ایران، متن تلگرافها و بیانیههای عمومی مراجع ثلاث نجف (آخوند خراسانی، خلیلی تهرانی و عبدالله مازندرانی) را تهیه و تدوین میکرد.[۲۵] همچنین کتاب او با عنوان تنبیه الامة و تنزیه الملة، منسجمترین دفاعیه فقهی و اصولی از دولت مشروطه خوانده شده که که بهگفته داوود فیرحی، از پژوهشگران فقه سیاسی، پایههای فقه مشروطه را بنیان نهاد.[۲۶] پس از مرگ مشکوک آخوند خراسانی در کربلا در هنگامی که قصد مسافرت به ایران را داشت، نائینی جزو عالمانی که رهبری نهضت مشروطه را پس از هجمه محمدعلی شاه به مجلس شورای ملی، بر عهده گرفتند. با این حال گفته شده که نائینی پس از اتفاقات ناگوار نهضت مشروطه، دیگر از مشروطه سخن نگفت و از آن جریان کنارهگیری کرد.[۲۷]
نهضت اسلامی عراق
پس از به قدرت رسیدن ملک فیصل که دستنشانده انگلیس تلقی میشد، و تشکیل کابینه و اعلان انتخابات عمومی برای ایجاد مجلس مؤسسان در عراق، میرزای نائینی همراه با سید ابوالحسن اصفهانی و شیخ مهدی خالصی با آن به مخالفت برخاستند و شرکت در انتخابات را تحریم کردند. پس از تبعید خالصی به حجاز، نائینی و اصفهانی هم در اعتراض به این اقدام دولت عراق به ایران مهاجرت کردند.[۲۸] پس از ورود آنها به ایران، شیخ عبدالکریم حائری یزدی، مجلس درس خود را به علمای مهاجر واگذار کرد. با این حال، بعد از حدود یک سال از ورود نائینی و اصفهانی به ایران، مقدمات بازگشت آنان به عراق، با حضور هیئتی از سوی دولت عراق، آماده شد.[۲۹]
مبانی فقهی و اصولی
پژوهشگران فقه سیاسی در بررسی اندیشههای میرزای نائینی، بر آنند که مبانی و رویکردهای فقهی او، به ایجاد تحول و نوآوری در مباحث فقهی و اصولی، و همچنین تدوین فقه مشروطه انجامیده است؛[۳۰] این مبانی عبارتند از: حجیت سیره عقلا، تقسیم احکام به دو حوزه منصوص و غیرمنصوص، و تفکیک میان بدعت و بدیع.
حجیت سیره عقلا
میرزای نائینی در موارد متعددی برای اثبات مدعای خود به عقل و سیره عقلا ارجاع میدهد.[۳۱] به عنوان مثال، او در بخشهایی از تنبیه الامة معتقد است که عقلهای حکیمانه، قادر به استخراج اصول تمدن و سیاسات هستند و بدین ترتیب، دستیافتن به این اصول و سیاسات فقط در انحصار دین نیست.[۳۲]
تقسیم احکام دین به دو حوزه منصوص و غیرمنصوص
نائینی با ارائه تقسیمبندی جدیدی درباره احکام شرعی، امور مبتلابه مکلفان را به دو حوزه تقسیم میکند؛ حوزهای که نص شرعی در آن وجود دارد، و حوزه امور مباح و غیرمنصوص (منطقة الفراغ) که تصمیمسازی در آن به عهده مکلفان گذاشته شده است. به گفته او، تکلیف مکلفان در حوزه منصوص روشن است، ولی تعیین تکلیف در حوزه امور غیرمنصوص، تابع مصالح و مقتضيات زمانه است و در این حوزه میتوان قانونگذاری کرد و نیز قوانین را تغییر داد.[۳۳]
تفکیک بین بدیع و بدعت
به گفته داود فیرحی، پژوهشگر فقه سیاسی، تفکیک میان دو واژه بدعت و بدیع در اندیشه نائینی، به ایجاد مسیری منتهی شد که تدوین قانون در مجلس شورای ملی را مشروعیت بخشید. این تفکیک را نائینی در مقابل اندیشههای شیخ فضلالله نوری ارائه کرد که معتقد بود هرگونه قانونگذاری در مجلس بدعت و حرام است.[۳۴] نائینی معتقد بود هر چیز نو را نمیتوان بدعت و تشریع حرام نامید، بلکه اگر قانونی بدون انتساب به خداوند وضع شود، عنوان بدعت نخواهد داشت.[۳۵]
اندیشه سیاسی

حضور پررنگ میرزای نائینی در فعالیتهای سیاسی و اجتماعی و بهویژه در نهضت مشروطه ایران، باعث شد او برای تبیین اصول دولت مشروطه، و همچنین بیان مخالفت با دولت استبدادی، به تدوین کتاب تنبیه الامة و تنزیه الملة بپردازد. این کتاب دربردارنده اندیشههای سیاسی اوست.[۳۶] میرزای نائینی همراه با دیگر علمای حامی مشروطه درصدد آن بودند تا نهضت مشروطه را بر اساس آموزههای دینی از جمله آیات، روایات و قواعد فقهی و اصولی مستندسازی کنند تا مردم برای حمایت از آن مستمسک شرعی داشته باشند.[۳۷]
برخی از مؤلفههای اندیشه سیاسی میرزای نائینی بر اساس رساله تنبیه الامة عبارتند از:
برتری حکومت مشروطه بر حکومت استبدادی
نائینی همانند بسیاری دیگر از فقیهان شیعه، بهویژه شاگردان شیخ انصاری (۱۲۱۴-۱۲۸۱ق)، معتقد بود که هر نوع حکومتی در زمان غیبت نامشروع است؛[۳۸] ولی با این حال بر آن بود که نیازها و اقتضائات جامعه، وجود حکومت را ضروری میکند. او میان دو نوع حکومت مشروطه و استبدادی، قائل به برتری حکومت مشروطه بود؛ چرا که به نظر او در این نوع حکومت حق امام و مردم کمتر غصب میشود.[۳۹] در تحلیل این نظرِ نائینی، گفته شده که حکومت مشروطه با تمام شاخصههای آن از جمله مشارکت سیاسی، تفکیک قوا، آزادی و برابری، از نظر او نه بهدلیل برتری ذاتی، بلکه بهدلیل غصب کمتر حق مردم و خدا نسبت به حکومت استبدادی، و از باب دفع افسد به فاسد، بهتر است.[۴۰] نائینی همچنین حکومت مشروطه را موردقبول علمای اهلسنت و شیعه میدانست.[۴۱]
ضرورت تدوین قانون اساسی برای نظارت بر حکومت
گفته شده که حفظ حکومت از افتادن در دامن افراط و تفریط و تبدیل حکومت مشروطه به سلطنت استبدادی، مهمترین دغدغه میرزای نائینی بود، و به همین دلیل بهدنبال تدوین سازوکاری برای کنترل و نظارت بر حکومت بود.[۴۲] او معتقد بود که در دوران حضور معصومان، مقام عصمت امامان، عالیترین سازوکار کنترل دولت بود، ولی این امر در عصر غیبت جز با نظارت شهروندان امکانپذیر نیست و آن هم مبتنی بر انجام دو کار مهم است: تدوین قانون اساسی و تشکیل مجلس شورای ملی.[۴۳]
دفاع از آزادی و برابری
میرزای نائینی در مقابل دیدگاه مخالفان مشروطه نهتنها نظر منفی نسبت به آزادی و مساوات نداشت، بلکه این دو واژه را مبارک و مقدس و منشأ همه کمالات انسانی میدانست. به اعتقاد او پایه و اساس سلطنت استبدادی در نبود آزادی و مساوات است و رابطهای مستقیم میان این دو اصل و پیشرفت جوامع اسلامی وجود دارد.[۴۴] او در دفاع از آزادی و مساوات تا جایی پیش میرود که معتقد است بهدلیل اینکه حاکمان ظالم، مردم را اسیر خود کرده بودند، آنها را وادار به انجام جنایاتی میکردند که منجر به قتل اولیا و اوصیا و بهویژه امام حسین(ع) شده بود.[۴۵]
ولایت عامه فقیهان
میرزای نائینی با این اعتقاد که حکومت منصبی الهی است، در درجه اول آن را به معصوم(ع) اختصاص میدهد و در درجه دوم به فقیه عادل واگذار میکند. به باور او تنها در صورت عدم دسترسی به حاکم منصوب میتوان از اندیشه نصب چشم پوشید.[۴۶] او مانند بسیاری دیگر از عالمان دین، بر آن است که فقها در امور حسبه دارای ولایت هستند.[۴۷] نائینی همچنین مشروعیت قوانین تصویب شده در مجلس را منوط به حضور مجتهدان عادل در مجلس میداند.[۴۸]
پانویس
- ↑ ورعی، پژوهشی در اندیشه سیاسی نایینی، ۱۳۸۳ش، ص۱۷.
- ↑ امین، اعیانالشیعه، ۱۴۰۶ق، ج۶، ص۵۴.
- ↑ ورعی، پژوهشی در اندیشه سیاسی نائینی، ۱۳۸۲ش، ص۱۸.
- ↑ طباطبایی، حکومت قانون در ایران، ۱۳۸۶ش، ص۴۸۲؛ فیرحی، فقه و سیاست، ۱۳۹۲ش، ج۱، ص۲۸۱ و ۳۳۵.
- ↑ امین، اعیانالشیعه، ۱۴۰۶ق، ج۶، ص۵۴.
- ↑ امین، اعیانالشیعه، ۱۴۰۶ق، ج۶، ص۵۴-۵۵.
- ↑ شیرازی، «حماسه فتوا»، ویژهنامه روزنامه جمهوری اسلامی به مناسبت سده وفات میرزای شیرازی.
- ↑ آقابزرگ تهرانی، طبقات اعلام الشیعه، ۱۴۳۰ق، ج۱۴، ص۵۹۳.
- ↑ اعیانالشیعه، ۱۴۰۶ق، ج۶، ص۵۴.
- ↑ ورعی، پژوهشی در اندیشه سیاسی نایینی، ۱۳۸۲ش، ص۱۸.
- ↑ ورعی، پژوهشی در اندیشه سیاسی نایینی، ۱۳۸۲ش، ص۱۸.
- ↑ آقابزرگ تهرانی، طبقات اعلام الشیعة، ۱۴۳۰ق، ج۱۴، ص۵۹۴.
- ↑ آقابزرگ تهرانی، طبقات اعلام الشیعه، ۱۴۳۰ق، ج۱۴، ص۵۹۵؛ امین، اعیان الشیعه، ۱۴۰۶ق، ج۶، ص۵۵.
- ↑ اعیان الشیعه، ۱۴۰۶ق، ج۶، ص۵۴.
- ↑ موسوعة النجف الاشرف، ۱۴۱۸ق، ج۱۱، ص۲۴۰.
- ↑ امین، اعیانالشیعه، ۱۴۰۶ق، ج۶، ص۵۴.
- ↑ امین، اعیان الشیعه، ۱۴۰۶ق، ج۶، ص۵۴.
- ↑ امین، اعیانالشیعه، ۱۴۰۶ق، ج۶، ص۵۴.
- ↑ «مصاحبه با استاد آیتالله حسینی همدانی (نجفی)، در مجله حوزه، ص۳۵.
- ↑ مدرس تبریزی، ریحانةالادب، ۱۳۶۹ش، ج۶، ص۱۲۷.
- ↑ امین، اعیان الشیعه، ۱۴۰۶ق، ج۶، ص۵۵.
- ↑ «مصاحبه با استاد آیتالله حسینی همدانی (نجفی)»، در مجله حوزه، ص۴۱؛ شیرازی، «حماسه فتوا»، ویژهنامه روزنامه جمهوری اسلامی به مناسبت سده وفات میرزای شیرازی.
- ↑ حائری، تشیع و مشروطیت...، ۱۳۶۴ش، ص۱۵۶-۱۵۷.
- ↑ حائری، تشیع و مشروطیت...، ۱۳۶۴ش، ص۱۷۵-۱۷۸.
- ↑ حائری، تشیع و مشروطیت...، ۱۳۶۴ش، ص۱۵۶-۱۵۷.
- ↑ فیرحی، آستانه تجدد، ۱۳۹۴ش، ص۱۴؛ فیرحی، فقه و سیاست، ۱۳۹۲ش، ج۱، ص۲۸۱.
- ↑ فراتی، روحانیت و تجدد، ۱۳۸۹ش، ص۷۶.
- ↑ حائری، تشیع و مشروطیت...، ۱۳۶۴ش، ص۱۷۵-۱۷۸.
- ↑ موسوعة النجف الاشرف، ۱۴۱۸ق، ج۱۱، ص۲۴۰-۲۴۱؛ امین، اعیان الشیعه، ۱۴۰۶ق، ج۶، ص۵۴-۵۵.
- ↑ فیرحی، آستانه تجدد، ۱۳۹۴ش، ص۱۴؛ فیرحی، فقه و سیاست، ۱۳۹۲ش، ج۱، ص۲۸۱.
- ↑ نائینی، تنبیه الامة، ۱۳۸۲ش، ص۶۹-۷۰.
- ↑ نائینی، تنبیه الامة، ۱۳۸۲ش، ص۹۰-۹۱؛ فیرحی، آستانه تجدد، ۱۳۹۴ش، ص۳۶-۳۸.
- ↑ نائینی، تنبیه الامة، ۱۳۸۲ش، ص۱۳۳-۱۳۴؛ فیرحی، آستانه تجدد، ۱۳۹۴ش، ص۴۳۸-۴۴۲.
- ↑ فیرحی، آستانه تجدد، ۱۳۹۴ش، ص۳۲۳.
- ↑ نائینی، تنبیه الامة، ۱۳۸۲ش، ص۱۰۷.
- ↑ فیرحی، آستانه تجدد، ۱۳۹۴ش، ص۱۴.
- ↑ صالحی و همکاران، «بازتاب منازعه مفهومی فقهای عصر مشروطه...»، ص۱۹۱.
- ↑ فیرحی، نظام سیاسی و دولت در اسلام، ۱۳۸۲ش، ص۲۱۱-۲۱۲.
- ↑ نائینی، تنبیه الامة، ۱۳۸۲ش، ص۷۵-۷۹.
- ↑ صالحی و همکاران، «روحانیت، حکومت و توسعه سیاسی در ایران معاصر»، ص۱۳.
- ↑ نائینی، تنبیه الامة، ۱۳۸۲ش، ص۴۸-۴۹.
- ↑ صالحی و همکاران، «بازتاب منازعه مفهومی فقهای عصر مشروطه...»، ص۱۹۳.
- ↑ نائینی، تنبیه الامة، ۱۳۸۲ش، ص۴۵-۴۸ و ۸۷-۸۸.
- ↑ نائینی، تنبیه الامة، ۱۳۸۲ش، ص۴۹-۵۰، ۸۶.
- ↑ نائینی، تنبیه الامة، ۱۳۸۲ش، ص۱۴۱-۱۴۲.
- ↑ ورعی، پژوهشی در اندیشه سیاسی نائینی، ۱۳۸۲ش، ص۵۲.
- ↑ نائینی، تنبیه الامة، ۱۳۸۲ش، ص۷۵-۷۶.
- ↑ نائینی، تنبیه الامة، ۱۳۸۲ش، ص۴۹.
منابع
- آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، طبقات اعلام الشیعه، بیروت، دار احیاء التراث، ۱۴۳۰ق.
- امین، سید محسن، اعیان الشیعه، بیروت، دار التعارف للمطبوعات، ۱۴۰۶ق.
- موسوعة النجف الاشرف، با اشراف لجنة من رجال الفکر والعلم والأدب، جمعآوری جعفر الدجیلی، بیروت، دار الاضواء، ۱۴۱۸ق.
- حائری، عبدالهادی، تشیع و مشروطیت در ایران و نقش ایرانیان مقیم عراق، تهران، انتشارات امیرکبیر، ۱۳۶۴ش.
- شیرازی، سید رضی، «حماسه فتوا»، ویژهنامه روزنامه جمهوری اسلامی به مناسبت سده وفات میرزای شیرازی، ۱۳۷۰ش.
- صالحی، علیرضا، و سید مصطفی ابطحی و ابوالقاسم طاهری، «بازتاب منازعه مفهومی فقهای عصر مشروطه درباره قانون بر فرآیند توسعه سیاسی ایران معاصر»، در فصلنامه سیاست متعالیه، شماره ۲۸، ۱۳۹۹ش.
- صالحی، علیرضا، و سید مصطفی ابطحی و سید ابوالقاسم طاهری، «روحانیت، حکومت و توسعه در ایران معاصر»، در فصلنامه جامعهشناسی سیاسی انقلاب اسلامی، شماره ۱۱، ۱۴۰۱ش.
- طباطبایی، سید جواد، حکومت قانون در ایران، تبریز، نشر ستوده، ۱۳۸۶ش.
- فراتی، عبدالوهاب، روحانیت و تجدد: با تأکید بر جریانهای فکری-سیاسی حوزه علمیه قم، قم، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، ۱۳۸۹ش.
- فیرحی، داوود، آستانه تجدد، تهران، نشر نی، ۱۳۹۴ش.
- فیرحی، داوود، فقه و سیاست در ایران معاصر، تهران، نشر نی، ۱۳۹۲ش.
- فیرحی، داوود، نظام سیاسی و دولت در اسلام، تهران، نشر سمت، ۱۳۸۲ش.
- «مصاحبه با استاد آیت الله حسینی همدانی (نجفی)»، در مجله حوزه، شماره ۳۰، ۱۳۶۷ش.
- مدرس تبریزی، محمدعلی، ریحانة الادب فی تراجم المعروفین بالکنیة او اللقب، تهران، کتابفروشی خیام، ۱۳۶۹ش.
- نائینی، محمدحسین، تنبیه الامة وتنزیه الملة، تصحیح سید جواد ورعی، قم، بوستان کتاب، ۱۳۸۲ش.
- ورعی، سید جواد، پژوهشی در اندیشه سیاسی نایینی، قم، دبیرخانه مجلس خبرگان، ۱۳۸۲ش.
- مراجع تقلید قرن ۱۴ (قمری)
- اصولیان شیعه قرن ۱۴ (قمری)
- شاگردان آخوند خراسانی
- مراجع تقلید قرن ۱۴ (شمسی)
- اصولیان شیعه قرن ۱۳ (شمسی)
- اصولیان شیعه قرن ۱۴ (شمسی)
- مراجع تقلید ساکن نجف
- روحانیان مشروطهخواه
- مدفونان در حرم امام علی
- شاگردان جهانگیرخان قشقایی
- شاگردان میرزای شیرازی
- شاگردان سید اسماعیل صدر
- پژوهشگران فقه سیاسی
- دانشآموختگان حوزه علمیه اصفهان
- دانشآموختگان حوزه علمیه سامرا
- دانشآموختگان حوزه علمیه نجف (پس از سال ۱۲۰۰ قمری)